پرش به محتوا

آزمایش الهی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
# آزمایش: {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ}}<ref>"بی‌گمان این همان آزمایش آشکار بود" سوره صافات، آیه ۱۰۶.</ref>.
# آزمایش: {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ}}<ref>"بی‌گمان این همان آزمایش آشکار بود" سوره صافات، آیه ۱۰۶.</ref>.
# [[نعمت]]: {{متن قرآن|وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ}}<ref>"و در آن از سوی پروردگارتان برای شما آزمونی سترگ بود" سوره بقره، آیه ۴۹.</ref> یعنی {{عربی|"نِعْمَةٌ عَظِيمَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ"}} (نعمتی بزرگ از جانب پروردگارتان).
# [[نعمت]]: {{متن قرآن|وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ}}<ref>"و در آن از سوی پروردگارتان برای شما آزمونی سترگ بود" سوره بقره، آیه ۴۹.</ref> یعنی {{عربی|"نِعْمَةٌ عَظِيمَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ"}} (نعمتی بزرگ از جانب پروردگارتان).
# [[محنت]]: {{متن قرآن|وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ}}<ref>"و آنان را با خوشی‌ها و ناخوشی‌ها آزمودیم" سوره اعراف، آیه ۱۶۸.</ref><ref>وجوه قرآن، ص۲۹.</ref>.
# [[محنت]]: {{متن قرآن|وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ}}<ref>"و آنان را با خوشی‌ها و ناخوشی‌ها آزمودیم" سوره اعراف، آیه ۱۶۸.</ref>.<ref>وجوه قرآن، ص۲۹.</ref>


[[فتنه]] به معنای آزمودن<ref>لسان العرب، ج۱۰، ص۱۷۸؛ تاج العروس، ج۱۸، ص۴۲۴؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۳۵۹، "فتن".</ref> از ریشه "ف ـ ت ـ ن" به معنای شیفتگی و شیدایی است<ref>المنجد، ص۵۶۸، "فتن".</ref>. [[فتنه]] با توجه به معنای ریشه آن، آزمودنی است که با امور به ظاهر [[زیبا]] و فریبا صورت پذیرد. [[مؤیّد]] این مطلب به‌کار رفتن [[فتنه]] در برخی [[آیات]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ...}}<ref> «جز این نیست که دارایی‌ها و فرزندانتان مایه آزمونند.».. سوره تغابن، آیه ۱۵.</ref> و نیز در لغت<ref>وجوه قرآن، ص۲۱۸؛ المنجد، ص۵۶۸، "فتن".</ref> درباره [[مال]] و [[فرزندان]] است. برای [[فتنه]] معانی دیگری نیز گفته شده<ref>قاموس قرآن، ج۵، ص۱۴۷ - ۱۵۰؛ وجوه قرآن، ص۲۱۶ - ۲۱۸.</ref> که کاربرد [[فتنه]] درباره برخی از آنها چون [[قتل]]، [[شرک]]، [[کفر]] و... از باب تسمیه مسبّب به اسم سبب است، زیرا [[فتنه]] می‌تواند زمینه ارتکاب آنها را فراهم آورد. به نظر می‌رسد همه واژگان یاد شده به نوعی دربردارنده مفهوم [[امتحان]] است؛ گو اینکه در چگونگی این دلالت به صورت تضمن، [[التزام]] یا مطابقت یکسان نیستند.
[[فتنه]] به معنای آزمودن<ref>لسان العرب، ج۱۰، ص۱۷۸؛ تاج العروس، ج۱۸، ص۴۲۴؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۳۵۹، "فتن".</ref> از ریشه "ف ـ ت ـ ن" به معنای شیفتگی و شیدایی است<ref>المنجد، ص۵۶۸، "فتن".</ref>. [[فتنه]] با توجه به معنای ریشه آن، آزمودنی است که با امور به ظاهر [[زیبا]] و فریبا صورت پذیرد. [[مؤیّد]] این مطلب به‌کار رفتن [[فتنه]] در برخی [[آیات]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ...}}<ref> «جز این نیست که دارایی‌ها و فرزندانتان مایه آزمونند.».. سوره تغابن، آیه ۱۵.</ref> و نیز در لغت<ref>وجوه قرآن، ص۲۱۸؛ المنجد، ص۵۶۸، "فتن".</ref> درباره [[مال]] و [[فرزندان]] است. برای [[فتنه]] معانی دیگری نیز گفته شده<ref>قاموس قرآن، ج۵، ص۱۴۷ - ۱۵۰؛ وجوه قرآن، ص۲۱۶ - ۲۱۸.</ref> که کاربرد [[فتنه]] درباره برخی از آنها چون [[قتل]]، [[شرک]]، [[کفر]] و... از باب تسمیه مسبّب به اسم سبب است، زیرا [[فتنه]] می‌تواند زمینه ارتکاب آنها را فراهم آورد. به نظر می‌رسد همه واژگان یاد شده به نوعی دربردارنده مفهوم [[امتحان]] است؛ گو اینکه در چگونگی این دلالت به صورت تضمن، [[التزام]] یا مطابقت یکسان نیستند.
خط ۲۸: خط ۲۸:
# تمرین دادن و آماده ساختن [[بندگان]]<ref>روح المعانی، مج ۱۴، ج۲۶، ص۲۰۷.</ref>؛
# تمرین دادن و آماده ساختن [[بندگان]]<ref>روح المعانی، مج ۱۴، ج۲۶، ص۲۰۷.</ref>؛
# ایجاد [[شناخت]] و [[معرفت]] در [[قلب]] [[انسان]]<ref>روح المعانی، مج ۱۴، ج۲۶، ص۲۰۸.</ref>؛
# ایجاد [[شناخت]] و [[معرفت]] در [[قلب]] [[انسان]]<ref>روح المعانی، مج ۱۴، ج۲۶، ص۲۰۸.</ref>؛
# بخشیدن [[صبر]] و [[مقاومت]] در برابر [[مشکلات]]<ref>روح المعانی، مج ۱۴، ج۲۶، ص۲۰۸.</ref><ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱؛ [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه امتحان (مقاله)|مقاله «آیه امتحان»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۷۶-۷۷؛ [[مهوش‌السادات علوی|علوی، مهوش‌السادات]]، [[ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
# بخشیدن [[صبر]] و [[مقاومت]] در برابر [[مشکلات]]<ref>روح المعانی، مج ۱۴، ج۲۶، ص۲۰۸.</ref>.<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱؛ [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه امتحان (مقاله)|مقاله «آیه امتحان»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۷۶-۷۷؛ [[مهوش‌السادات علوی|علوی، مهوش‌السادات]]، [[ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>


== [[امتحان]] در [[قرآن]] ==
== [[امتحان]] در [[قرآن]] ==
خط ۳۷: خط ۳۷:
# [[فلسفه]] و [[اهداف]] [[امتحان]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ}}<ref> «و بی‌گمان پیشینیان آنان را (نیز) آزموده‌ایم، و همانا خداوند راستگویان را خوب می‌شناسد و دروغگویان را (نیز) نیک می‌شناسد» سوره عنکبوت، آیه ۳.</ref>،
# [[فلسفه]] و [[اهداف]] [[امتحان]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ}}<ref> «و بی‌گمان پیشینیان آنان را (نیز) آزموده‌ایم، و همانا خداوند راستگویان را خوب می‌شناسد و دروغگویان را (نیز) نیک می‌شناسد» سوره عنکبوت، آیه ۳.</ref>،
# [[امتحان]] و [[علم الهی]]: {{متن قرآن|وَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِينَ}}<ref> «و خداوند آنان را که ایمان آورده‌اند خوب می‌شناسد و منافقان را (نیز) نیک می‌شناسد» سوره عنکبوت، آیه ۱۱.</ref>،
# [[امتحان]] و [[علم الهی]]: {{متن قرآن|وَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِينَ}}<ref> «و خداوند آنان را که ایمان آورده‌اند خوب می‌شناسد و منافقان را (نیز) نیک می‌شناسد» سوره عنکبوت، آیه ۱۱.</ref>،
# ابزارها و شیوه‌های [[امتحان]]: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ}}<ref> «و بدانید که دارایی‌ها و فرزندانتان مایه آزمونند» سوره انفال، آیه ۲۸.</ref>
# ابزارها و شیوه‌های [[امتحان]]: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ}}<ref> «و بدانید که دارایی‌ها و فرزندانتان مایه آزمونند» سوره انفال، آیه ۲۸.</ref>،
# راه موفقیت در [[امتحان]]: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ}}<ref> «و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref><ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
# راه موفقیت در [[امتحان]]: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ}}<ref> «و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref>.<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>


== شأن نزول آیه امتحان ==
== شأن نزول آیه امتحان ==
خط ۵۵: خط ۵۵:
[[زمخشری]] در [[تفسیر]] خود، متن [[سوگند]] را این‌گونه [[نقل]] کرده است: {{عربی|"بالله الذي لا اله الا هو ما خرجت من بغض زوج، بالله ما خرجت رغبة عن ارض الی ارض، بالله ما خرجت التماس دنيا، بالله ما خرجت الا حباً للّه و لرسوله"}}. همچنین تأکید شده است که باید ملاک‌های ظاهری و عادی، معیار [[آزمون]] [[زنان]] [[مهاجر]] مدعی [[ایمان]] باشد؛ چرا که در [[آیه]] مذکور پس از [[فرمان]] به [[امتحان]]، [[سخن]] از [[علم]] [[خداوند]] به [[ایمان]] این [[زنان]] [[مهاجر]] به میان آمده است. همچنین در مورد اینکه فرموده: {{متن قرآن|فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ}} گفته‌اند: یعنی [[علمی]] که در حد توان شماست که همان [[ظن]] غالب شما به وسیله [[سوگند]] و [[مشاهده]] نشانه‌های [[صداقت]] در چهره ایشان است. [[ابوالفتوح رازی]] هم [[معتقد]] است که این [[علم]]، [[علم ظنی]] است، یعنی همین که از آنان [[شهادتین]] بشنوید و [[شعار]] [[شرع]] بینید کافی است و این [[تکلیف]] ماست و در [[حق]] هرکس که این ببینیم به [[ایمان]] و [[اسلام]] او [[حکم]] کنیم و او را [[مؤمن]] خوانیم. [[میبدی]] نیز نظیر این سخن را ابراز داشته است: [[الله]] [[رب]] العالمین گفت: چون این [[سوگند]] یاد کرد و [[امتحان]] حاصل شد از وی به ظاهر بپذیرید و حقایق [[باطن]] و ضمیر [[دل]]، بالله افکنید که شما را به آن راه نیست و جز [[الله]] به آن عالم نیست<ref>الکشاف، ج۴، ص۵۱۷؛ جامع البیان، ج۲۸، ص۶۷؛ مجمع البیان، ج۹، ص۲۷۴؛ کشف الاسرار؛ روض الجنان، ج۱۰، ص۱۲؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۸۱؛ الدر المنثور، ج۶، ص۲۰۶؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر، ج۴، ص۳۵۰؛ کلمات القرآن، ص۴۳۲.</ref>.
[[زمخشری]] در [[تفسیر]] خود، متن [[سوگند]] را این‌گونه [[نقل]] کرده است: {{عربی|"بالله الذي لا اله الا هو ما خرجت من بغض زوج، بالله ما خرجت رغبة عن ارض الی ارض، بالله ما خرجت التماس دنيا، بالله ما خرجت الا حباً للّه و لرسوله"}}. همچنین تأکید شده است که باید ملاک‌های ظاهری و عادی، معیار [[آزمون]] [[زنان]] [[مهاجر]] مدعی [[ایمان]] باشد؛ چرا که در [[آیه]] مذکور پس از [[فرمان]] به [[امتحان]]، [[سخن]] از [[علم]] [[خداوند]] به [[ایمان]] این [[زنان]] [[مهاجر]] به میان آمده است. همچنین در مورد اینکه فرموده: {{متن قرآن|فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ}} گفته‌اند: یعنی [[علمی]] که در حد توان شماست که همان [[ظن]] غالب شما به وسیله [[سوگند]] و [[مشاهده]] نشانه‌های [[صداقت]] در چهره ایشان است. [[ابوالفتوح رازی]] هم [[معتقد]] است که این [[علم]]، [[علم ظنی]] است، یعنی همین که از آنان [[شهادتین]] بشنوید و [[شعار]] [[شرع]] بینید کافی است و این [[تکلیف]] ماست و در [[حق]] هرکس که این ببینیم به [[ایمان]] و [[اسلام]] او [[حکم]] کنیم و او را [[مؤمن]] خوانیم. [[میبدی]] نیز نظیر این سخن را ابراز داشته است: [[الله]] [[رب]] العالمین گفت: چون این [[سوگند]] یاد کرد و [[امتحان]] حاصل شد از وی به ظاهر بپذیرید و حقایق [[باطن]] و ضمیر [[دل]]، بالله افکنید که شما را به آن راه نیست و جز [[الله]] به آن عالم نیست<ref>الکشاف، ج۴، ص۵۱۷؛ جامع البیان، ج۲۸، ص۶۷؛ مجمع البیان، ج۹، ص۲۷۴؛ کشف الاسرار؛ روض الجنان، ج۱۰، ص۱۲؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۸۱؛ الدر المنثور، ج۶، ص۲۰۶؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر، ج۴، ص۳۵۰؛ کلمات القرآن، ص۴۳۲.</ref>.


[[فقها]] [[احکام]] گوناگونی از این [[آیه]] [[استنباط]] کرده‌اند از جمله اینکه: جدایی میان [[زن]] و شوهر [[کافر]] به مجرد [[مسلمان]] شدن [[زن]] و [[هجرت]] به سوی [[مسلمانان]]، تحقق می‌یابد و نیاز به [[طلاق]] نیست <ref>زبدة البیان، ص۴۰۹.</ref>. نیز در مورد عبارت: {{متن قرآن|وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ}} گفته‌اند که [[خداوند]] با این بیان، [[ازدواج]] مردان [[مؤمن]] با [[زنان]] [[مشرک]] یا ادامه [[زندگی]] با ایشان را [[تحریم]] کرده است<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۴، ص۳۵۱.</ref><ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه امتحان (مقاله)|مقاله «آیه امتحان»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۷۶-۷۷.</ref>
[[فقها]] [[احکام]] گوناگونی از این [[آیه]] [[استنباط]] کرده‌اند از جمله اینکه: جدایی میان [[زن]] و شوهر [[کافر]] به مجرد [[مسلمان]] شدن [[زن]] و [[هجرت]] به سوی [[مسلمانان]]، تحقق می‌یابد و نیاز به [[طلاق]] نیست <ref>زبدة البیان، ص۴۰۹.</ref>. نیز در مورد عبارت: {{متن قرآن|وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ}} گفته‌اند که [[خداوند]] با این بیان، [[ازدواج]] مردان [[مؤمن]] با [[زنان]] [[مشرک]] یا ادامه [[زندگی]] با ایشان را [[تحریم]] کرده است<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۴، ص۳۵۱.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه امتحان (مقاله)|مقاله «آیه امتحان»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۷۶-۷۷.</ref>


== [[امتحان]] [[سنت الهی]] ==
== [[امتحان]] [[سنت الهی]] ==
[[امتحان]] از جمله سنت‌های قطعی [[الهی]] است: {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}}<ref>«آیا مردم پنداشته‌اند همان بگویند ایمان آورده‌ایم وانهاده می‌شوند و آنان را نمی‌آزمایند؟» سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>؛ و نیز {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}<ref>«آیا گمان می‌کنید به بهشت در خواهید آمد با آنکه هنوز داستان کسانی که پیش از شما (در) گذشتند بر سر شما نیامده است؟ به آنان سختی و رنج رسید و لرزانده شدند تا جایی که پیامبر و مؤمنان همراه وی می‌گفتند: یاری خداوند کی در می‌رسد؟ آگاه باشید که یاری خداوند نزدیک است» سوره بقره، آیه ۲۱۴.</ref>. اصل این [[سنت]] در عالم [[تشریع]] و [[تکوین]] براساس [[قوانین]] دائمی و ثابت [[استوار]] است و هیچ‌گونه تبدیل و جایگزینی: {{متن قرآن|فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا}}<ref>«و هرگز برای سنّت خداوند جابه‌جایی نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۳.</ref> و تحویل و دگرگونی را برنمی‌تابد: {{متن قرآن|وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا}}<ref>«و هرگز برای سنّت خداوند جابه‌جایی نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۳.</ref><ref>تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۲۰۳-۲۰۴؛ ج۱۸، ص۲۹۶-۲۹۷.</ref>
[[امتحان]] از جمله سنت‌های قطعی [[الهی]] است: {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}}<ref>«آیا مردم پنداشته‌اند همان بگویند ایمان آورده‌ایم وانهاده می‌شوند و آنان را نمی‌آزمایند؟» سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>؛ و نیز {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}<ref>«آیا گمان می‌کنید به بهشت در خواهید آمد با آنکه هنوز داستان کسانی که پیش از شما (در) گذشتند بر سر شما نیامده است؟ به آنان سختی و رنج رسید و لرزانده شدند تا جایی که پیامبر و مؤمنان همراه وی می‌گفتند: یاری خداوند کی در می‌رسد؟ آگاه باشید که یاری خداوند نزدیک است» سوره بقره، آیه ۲۱۴.</ref>. اصل این [[سنت]] در عالم [[تشریع]] و [[تکوین]] براساس [[قوانین]] دائمی و ثابت [[استوار]] است و هیچ‌گونه تبدیل و جایگزینی: {{متن قرآن|فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا}}<ref>«و هرگز برای سنّت خداوند جابه‌جایی نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۳.</ref> و تحویل و دگرگونی را برنمی‌تابد: {{متن قرآن|وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا}}<ref>«و هرگز برای سنّت خداوند جابه‌جایی نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۳.</ref>.<ref>تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۲۰۳-۲۰۴؛ ج۱۸، ص۲۹۶-۲۹۷.</ref>


[[سنت]] [[امتحان]] همچون دیگر سنت‌های [[خداوند]] مطلق و فراگیر است، ازاین‌رو به دوره و گروهی خاص از [[انسان‌ها]] اختصاص ندارد و بر همه افراد و [[اقوام]] از گذشته و حال و [[آینده]] [[حاکم]] است<ref>تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۲۰۳ - ۲۰۴؛ ج۱۷، ص۴۳۵.</ref>. [[امتحان]] به مقتضای عموم {{متن قرآن|النَّاس}}<ref>{{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}} «آیا مردم پنداشته‌اند همان بگویند ایمان آورده‌ایم وانهاده می‌شوند و آنان را نمی‌آزمایند؟» سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref> شامل انسان‌های عادی و توده [[مردم]] و نیز شامل انسان‌های والا همچون [[انبیای الهی]] می‌گردد و نیز آیات {{متن قرآن|إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>"ما انسان را از نطفه‌ای برآمیخته آفریدیم، او را می‌آزماییم از این رو شنوا و بینایش گردانیده‌ایم" سوره انسان، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا}}<ref>"همان که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک نیکوکردارترید" سوره ملک، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا}}<ref>"در آنجا مؤمنان را آزمودند و سخت لرزاندند" سوره احزاب، آیه ۱۱.</ref>؛ [[آیه]] فوق به [[آزمایش]] [[مؤمنان]] در [[جنگ احزاب]] اشاره می‌کند؛ {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}}<ref>"آیا مردم پنداشته‌اند همان بگویند ایمان آورده‌ایم وانهاده می‌شوند و آنان را نمی‌آزمایند؟" سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>.
[[سنت]] [[امتحان]] همچون دیگر سنت‌های [[خداوند]] مطلق و فراگیر است، ازاین‌رو به دوره و گروهی خاص از [[انسان‌ها]] اختصاص ندارد و بر همه افراد و [[اقوام]] از گذشته و حال و [[آینده]] [[حاکم]] است<ref>تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۲۰۳ - ۲۰۴؛ ج۱۷، ص۴۳۵.</ref>. [[امتحان]] به مقتضای عموم {{متن قرآن|النَّاس}}<ref>{{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}} «آیا مردم پنداشته‌اند همان بگویند ایمان آورده‌ایم وانهاده می‌شوند و آنان را نمی‌آزمایند؟» سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref> شامل انسان‌های عادی و توده [[مردم]] و نیز شامل انسان‌های والا همچون [[انبیای الهی]] می‌گردد و نیز آیات {{متن قرآن|إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>"ما انسان را از نطفه‌ای برآمیخته آفریدیم، او را می‌آزماییم از این رو شنوا و بینایش گردانیده‌ایم" سوره انسان، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا}}<ref>"همان که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک نیکوکردارترید" سوره ملک، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا}}<ref>"در آنجا مؤمنان را آزمودند و سخت لرزاندند" سوره احزاب، آیه ۱۱.</ref>؛ [[آیه]] فوق به [[آزمایش]] [[مؤمنان]] در [[جنگ احزاب]] اشاره می‌کند؛ {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}}<ref>"آیا مردم پنداشته‌اند همان بگویند ایمان آورده‌ایم وانهاده می‌شوند و آنان را نمی‌آزمایند؟" سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>.


[[حضرت ابراهیم]] {{ع}} را خدای متعال به کلماتی آزمود: {{متن قرآن|إِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۴۱.</ref>. چنان‌که [[حضرت موسی]] {{ع}} به فتنه‌های سخت و شدید آزموده شد: {{متن قرآن|وَفَتَنَّاكَ فُتُونًا}}<ref>«و تو را بارها آزمودیم» سوره طه، آیه ۴۰.</ref><ref>منشور جاوید، ج۱، ص۲۵۶.</ref>.
[[حضرت ابراهیم]] {{ع}} را خدای متعال به کلماتی آزمود: {{متن قرآن|إِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۴۱.</ref>. چنان‌که [[حضرت موسی]] {{ع}} به فتنه‌های سخت و شدید آزموده شد: {{متن قرآن|وَفَتَنَّاكَ فُتُونًا}}<ref>«و تو را بارها آزمودیم» سوره طه، آیه ۴۰.</ref>.<ref>منشور جاوید، ج۱، ص۲۵۶.</ref>.


[[بدیهی]] است که [[امتحان]] همگان در یک سطح نبوده و هر کسی به اندازه [[دین]]<ref>سنن ترمذی، ج۴، ص۲۸؛ تفسیر قاسمی، ج۴، ص۳۱۶.</ref> و [[ایمان]] و [[حسن]] رفتارش [[امتحان]] می‌شود و هر که ایمانش صحیح‌تر و عملش نیکوتر است [[امتحان]] وی شدیدتر است<ref>الکافی، ج۲، ص۲۵۲؛ بحارالانوار، ج۶۴، ص۲۰۷.</ref>، چنان‌که به تصریح [[قرآن کریم]] [[خداوند]] هیچ‌کس را بیش از وسع وی [[تکلیف]] نمی‌کند: {{متن قرآن|لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا}}<ref>«خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref> و اهل [[ایمان]] نیز از [[خداوند]] می‌خواهند تا ایشان را به [[اعمال]] سنگین و طاقت‌فرسا [[مکلف]] نسازد: {{متن قرآن|رَبَّنَا... وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا... وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ...}}<ref>«پروردگارا!... بر دوش ما بار گران مگذار... چیزی که در توان ما نیست بر گرده ما منه»؛ سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref>.
بدیهی است که [[امتحان]] همگان در یک سطح نبوده و هر کسی به اندازه [[دین]]<ref>سنن ترمذی، ج۴، ص۲۸؛ تفسیر قاسمی، ج۴، ص۳۱۶.</ref> و [[ایمان]] و [[حسن]] رفتارش [[امتحان]] می‌شود و هر که ایمانش صحیح‌تر و عملش نیکوتر است [[امتحان]] وی شدیدتر است<ref>الکافی، ج۲، ص۲۵۲؛ بحارالانوار، ج۶۴، ص۲۰۷.</ref>، چنان‌که به تصریح [[قرآن کریم]] [[خداوند]] هیچ‌کس را بیش از وسع وی [[تکلیف]] نمی‌کند: {{متن قرآن|لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا}}<ref>«خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref> و اهل [[ایمان]] نیز از [[خداوند]] می‌خواهند تا ایشان را به [[اعمال]] سنگین و طاقت‌فرسا [[مکلف]] نسازد: {{متن قرآن|رَبَّنَا... وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا... وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ...}}<ref>«پروردگارا!... بر دوش ما بار گران مگذار... چیزی که در توان ما نیست بر گرده ما منه»؛ سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref>.


از [[رسول‌خدا]] {{صل}} سؤال شد: [[آزمون]] چه کسانی دشوارتر است؟ فرمود: [[پیامبران]]، آنگاه دیگر [[انسان‌ها]] بر حسب مراتب خویش<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۳، ص۲۱۵؛ تفسیر قاسمی، ج۴، ص۳۱۶.</ref>. در روایتی [[امام صادق]] {{ع}} حتی اندوهی را که بر [[مؤمن]] وارد می‌شود و [[راز]] آن را نمی‌داند مایه زدودن [[گناهان]] وی دانسته است<ref>میزان الحکمه، ج۱، ص۳۰۶.</ref><ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱؛ [[مهوش‌السادات علوی|علوی، مهوش‌السادات]]، [[ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
از [[رسول‌خدا]] {{صل}} سؤال شد: [[آزمون]] چه کسانی دشوارتر است؟ فرمود: [[پیامبران]]، آنگاه دیگر [[انسان‌ها]] بر حسب مراتب خویش<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۳، ص۲۱۵؛ تفسیر قاسمی، ج۴، ص۳۱۶.</ref>. در روایتی [[امام صادق]] {{ع}} حتی اندوهی را که بر [[مؤمن]] وارد می‌شود و راز آن را نمی‌داند مایه زدودن [[گناهان]] وی دانسته است<ref>میزان الحکمه، ج۱، ص۳۰۶.</ref>.<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱؛ [[مهوش‌السادات علوی|علوی، مهوش‌السادات]]، [[ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>


== [[فلسفه امتحان]] و اهداف آن ==
== فلسفه امتحان و اهداف آن ==
خدای متعال موجودات را [[آفریده]] و آنها را به سوی کمال وجودیشان [[هدایت]] کرده است: {{متن قرآن|رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref>«گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref>. این همان [[هدایت تکوینی]] است که [[انسان]] ضمن برخورداری از آن، از [[هدایت]] خاص دیگری نیز بهره می‌برد. [[هدایت]] خاص [[انسان]] با [[جعل]] [[قوانین الهی]] و [[تشریع]] [[اوامر و نواهی]] برای وی تحقق می‌یابد تا او با [[اختیار]] و [[اراده]] خود [[راه کمال]] را پیموده و از این رهگذر، [[امتحان]] خود را پس داده، قوای بالقوه خود را به فعلیت، و کمال‌های مکنون خویش را به منصّه ظهور رسانده و به [[جایگاه]] نهایی لایق خود، [[سعادت ابدی]] یا [[شقاوت]] دائمی: {{متن قرآن|فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَسَعِيدٌ}}<ref>«برخی نگونبخت و برخی نیکبخت‌اند» سوره هود، آیه ۱۰۵.</ref> و [[مقام]] [[شکرگزاری]] یا [[ناسپاسی]] برسد: {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان داده‌ایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref><ref>المیزان، ج۴، ص۳۲-۳۴؛ ج۲۰، ص۱۳۳ - ۱۳۴.</ref>، بر این اساس، [[پیروزی]] یا [[شکست]] در [[آزمون‌های الهی]]، هر یک دارای نتایج ویژه‌ای است، چنان که [[خداوند]] به کسانی که در برابر سختی‌های [[امتحان]] [[شکیبا]] باشند و از [[امتحان الهی]] سربلند بیرون آیند [[بشارت]] داده و آنان را مشمول درودها و [[رحمت الهی]] دانسته است: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ... وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ}}<ref>«و بی‌گمان شما را می‌آزماییم و شکیبایان را نوید بخش! بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است» سوره بقره، آیه ۱۵۵، ۱۵۷.</ref> و پس از تأکید بر این مطلب که [[اموال]] و [[فرزندان]] [[انسان‌ها]] وسیله آزمون‌اند، بیان داشته که نزد [[خداوند]] (برای کسانی که در این [[امتحان]] [[پیروز]] شوند) اجری بزرگ است: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و بدانید که دارایی‌ها و فرزندانتان مایه آزمونند و اینکه خداوند است که پاداشی سترگ نزد اوست» سوره انفال، آیه ۲۸.</ref>. افزون بر آنچه [[گذشت]] [[قرآن کریم]] در برخی از آیاتی که از نمونه‌ها و مصادیق [[امتحان]] [[سخن]] به میان آورده، به جزئیات [[فلسفه امتحان]] نیز اشاره کرده است:
خدای متعال موجودات را [[آفریده]] و آنها را به سوی کمال وجودیشان [[هدایت]] کرده است: {{متن قرآن|رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref>«گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref>. این همان [[هدایت تکوینی]] است که [[انسان]] ضمن برخورداری از آن، از [[هدایت]] خاص دیگری نیز بهره می‌برد. [[هدایت]] خاص [[انسان]] با جعل [[قوانین الهی]] و [[تشریع]] [[اوامر و نواهی]] برای وی تحقق می‌یابد تا او با [[اختیار]] و [[اراده]] خود راه کمال را پیموده و از این رهگذر، [[امتحان]] خود را پس داده، قوای بالقوه خود را به فعلیت، و کمال‌های مکنون خویش را به منصّه ظهور رسانده و به جایگاه نهایی لایق خود، [[سعادت ابدی]] یا [[شقاوت]] دائمی: {{متن قرآن|فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَسَعِيدٌ}}<ref>«برخی نگونبخت و برخی نیکبخت‌اند» سوره هود، آیه ۱۰۵.</ref> و مقام [[شکرگزاری]] یا [[ناسپاسی]] برسد: {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان داده‌ایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref><ref>المیزان، ج۴، ص۳۲-۳۴؛ ج۲۰، ص۱۳۳ - ۱۳۴.</ref>، بر این اساس، [[پیروزی]] یا [[شکست]] در [[آزمون‌های الهی]]، هر یک دارای نتایج ویژه‌ای است، چنان که [[خداوند]] به کسانی که در برابر سختی‌های [[امتحان]] [[شکیبا]] باشند و از [[امتحان الهی]] سربلند بیرون آیند [[بشارت]] داده و آنان را مشمول درودها و [[رحمت الهی]] دانسته است: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ... وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ}}<ref>«و بی‌گمان شما را می‌آزماییم و شکیبایان را نوید بخش! بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است» سوره بقره، آیه ۱۵۵، ۱۵۷.</ref> و پس از تأکید بر این مطلب که [[اموال]] و [[فرزندان]] [[انسان‌ها]] وسیله آزمون‌اند، بیان داشته که نزد [[خداوند]] (برای کسانی که در این [[امتحان]] [[پیروز]] شوند) اجری بزرگ است: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و بدانید که دارایی‌ها و فرزندانتان مایه آزمونند و اینکه خداوند است که پاداشی سترگ نزد اوست» سوره انفال، آیه ۲۸.</ref>. افزون بر آنچه [[گذشت]] [[قرآن کریم]] در برخی از آیاتی که از نمونه‌ها و مصادیق [[امتحان]] [[سخن]] به میان آورده، به جزئیات فلسفه امتحان نیز اشاره کرده است:


=== [[توبه]] و [[بازگشت به حق]] ===
=== [[توبه]] و [[بازگشت به حق]] ===
خدای متعال برخی [[بندگان]] خود را به [[شادی‌ها]] و غم‌ها، بدی‌ها و نیکی‌ها آزموده تا [[اندرز]] گرفته [[توبه]] کنند و به [[حق]] باز گردند: {{متن قرآن|وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}<ref>«و آنان را با خوشی‌ها و ناخوشی‌ها آزمودیم باشد که (به راه راست) باز گردند» سوره اعراف، آیه ۱۶۸.</ref><ref>التبیان، ج۵، ص۱۹ - ۲۰؛ کشف الاسرار، ج۳، ص۷۷۵؛ التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۴۳.</ref>. براساس [[آیه]] {{متن قرآن|أَوَلَا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عَامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لَا يَتُوبُونَ وَلَا هُمْ يَذَّكَّرُونَ}}<ref>«آیا نمی‌بینند که آنان هر سال یک یا دوبار (با بلا و سختی) آزمون می‌گردند باز هم نه توبه می‌کنند و نه در یاد می‌گیرند» سوره توبه، آیه ۱۲۶.</ref> [[منافقان]] به‌رغم آنکه می‌دیدند در سال یک یا دوبار آزموده می‌شوند باز هم [[توبه]] نمی‌کردند.
خدای متعال برخی [[بندگان]] خود را به [[شادی‌ها]] و غم‌ها، بدی‌ها و نیکی‌ها آزموده تا [[اندرز]] گرفته [[توبه]] کنند و به [[حق]] باز گردند: {{متن قرآن|وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}<ref>«و آنان را با خوشی‌ها و ناخوشی‌ها آزمودیم باشد که (به راه راست) باز گردند» سوره اعراف، آیه ۱۶۸.</ref><ref>التبیان، ج۵، ص۱۹ - ۲۰؛ کشف الاسرار، ج۳، ص۷۷۵؛ التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۴۳.</ref>. براساس [[آیه]] {{متن قرآن|أَوَلَا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عَامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لَا يَتُوبُونَ وَلَا هُمْ يَذَّكَّرُونَ}}<ref>«آیا نمی‌بینند که آنان هر سال یک یا دوبار (با بلا و سختی) آزمون می‌گردند باز هم نه توبه می‌کنند و نه در یاد می‌گیرند» سوره توبه، آیه ۱۲۶.</ref> [[منافقان]] به‌رغم آنکه می‌دیدند در سال یک یا دوبار آزموده می‌شوند باز هم [[توبه]] نمی‌کردند.


=== [[خالص کردن مؤمنان]] و [[نابودی کافران]] ===
=== خالص کردن مؤمنان و نابودی کافران ===
[[خدای سبحان]] در گذر زمان و به تدریج با آزمون‌ها، اهل [[ایمان]] را از شائبه‌های [[کفر]] و [[نفاق]] و [[فسق]] دور ساخته و [[ایمان]] آنان را [[خالص]] و شفاف می‌گرداند و [[کافران]] را که [[کفر]] و [[شرک]] و [[مکر]] آنان را فراگرفته به "محق" و نابودی می‌کشاند: {{متن قرآن| وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«و تا خداوند مؤمنان را بپالاید و کافران را از میان بردارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۱.</ref><ref>المیزان، ج۴، ص۲۹ - ۳۰.</ref>.
[[خدای سبحان]] در گذر زمان و به تدریج با آزمون‌ها، اهل [[ایمان]] را از شائبه‌های [[کفر]] و [[نفاق]] و [[فسق]] دور ساخته و [[ایمان]] آنان را [[خالص]] و شفاف می‌گرداند و [[کافران]] را که [[کفر]] و [[شرک]] و [[مکر]] آنان را فراگرفته به "محق" و نابودی می‌کشاند: {{متن قرآن| وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«و تا خداوند مؤمنان را بپالاید و کافران را از میان بردارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۱.</ref>.<ref>المیزان، ج۴، ص۲۹ - ۳۰.</ref>


=== ظاهر ساختن [[باطن]] [[انسان‌ها]] و جداسازی [[انسان‌های پاک]] از خبیث ===
=== ظاهر ساختن [[باطن]] [[انسان‌ها]] و جداسازی [[انسان‌های پاک]] از خبیث ===
[[امتحان]] برای ظاهر کردن سریره‌های [[انسان‌ها]] و پیدا شدن [[اخلاص]] یا [[نفاق]] آنان است: {{متن قرآن| وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ}}<ref>«و (چنین شد) تا خداوند آنچه در اندرون خود دارید بیازماید و آنچه در دل‌هایتان دارید بپالاید» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.</ref>، بنابراین [[خداوند]] براساس [[سنت]] [[امتحان]]<ref>المیزان، ج۴، ص۷۹.</ref><ref>الصافی، ج۱، ص۳۹۳.</ref> [[پاکان]] را از افراد خبیث و [[پلید]] جدا می‌سازد: {{متن قرآن|حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ}}<ref>«تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.</ref>.
[[امتحان]] برای ظاهر کردن سریره‌های [[انسان‌ها]] و پیدا شدن [[اخلاص]] یا [[نفاق]] آنان است: {{متن قرآن| وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ}}<ref>«و (چنین شد) تا خداوند آنچه در اندرون خود دارید بیازماید و آنچه در دل‌هایتان دارید بپالاید» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.</ref>، بنابراین [[خداوند]] براساس [[سنت]] [[امتحان]]<ref>المیزان، ج۴، ص۷۹.</ref>.<ref>الصافی، ج۱، ص۳۹۳.</ref> [[پاکان]] را از افراد خبیث و [[پلید]] جدا می‌سازد: {{متن قرآن|حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ}}<ref>«تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.</ref>.


=== شناخته شدن نیکوکاران ===
=== شناخته شدن نیکوکاران ===
خط ۹۷: خط ۹۷:
نتیجه این‌گونه دستیابی به [[تقوا]] آن است که شخص به [[رسول اکرم]] {{صل}}[[احترام]] گذاشته و هنگام [[سخن گفتن]] در محضر ایشان صدای خود را فرود می‌آورد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى}}<ref>«بی‌گمان خداوند دل‌های کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو می‌دارند، برای پرهیزگاری آزموده است» سوره حجرات، آیه ۳.</ref><ref>المیزان، ج۱۸، ص۳۱۴ - ۳۱۵.</ref>
نتیجه این‌گونه دستیابی به [[تقوا]] آن است که شخص به [[رسول اکرم]] {{صل}}[[احترام]] گذاشته و هنگام [[سخن گفتن]] در محضر ایشان صدای خود را فرود می‌آورد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى}}<ref>«بی‌گمان خداوند دل‌های کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو می‌دارند، برای پرهیزگاری آزموده است» سوره حجرات، آیه ۳.</ref><ref>المیزان، ج۱۸، ص۳۱۴ - ۳۱۵.</ref>


=== مشخص شدن [[شاکر]] و [[ناسپاس]] ===
=== مشخص شدن شاکر و ناسپاس ===
به جز مواردی که در آن [[خداوند]] مستقیما [[فلسفه امتحان]] را بیان داشته، در آیه‌ای نیز از قول [[حضرت سلیمان]] {{ع}} چنین [[نقل]] کرده که برخورداری وی از [[فضل الهی]] برای [[امتحان]] اوست تا معلوم گردد که وی [[سپاسگزاری]] می‌کند یا [[کفران]] می‌ورزد: {{متن قرآن|قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ}}<ref>«گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref><ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
به جز مواردی که در آن [[خداوند]] مستقیما فلسفه امتحان را بیان داشته، در آیه‌ای نیز از قول [[حضرت سلیمان]] {{ع}} چنین [[نقل]] کرده که برخورداری وی از فضل الهی برای [[امتحان]] اوست تا معلوم گردد که وی [[سپاسگزاری]] می‌کند یا کفران می‌ورزد: {{متن قرآن|قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ}}<ref>«گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>.<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>


=== رشد انسان‌ها ===
=== رشد انسان‌ها ===
مهم‌ترین جنبه [[بلایا]]، خاصیت رشددهندگی آنهاست. قابلیت‌های نهفته [[انسان]] در حالت [[آسایش]] و [[راحتی]] پرورش نمی‌یابد. جنبه دیگر بلایا و [[شدائد]]، [[پاک]] کردن [[گناهان]] و لغزش‌های انسان است. [[امام محمد باقر]] {{ع}} فرمود: وقتی [[آیه]] {{متن قرآن|مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ}}<ref>"هر کس کار بدی کند کیفر آن را می‌بیند" سوره نساء، آیه ۱۲۳.</ref> نازل شد. برخی از [[اصحاب پیامبر]] گفتند: "آیه‌ای از این سخت‌تر نیست". [[پیامبر]] به آنان فرمود: "آیا در [[اموال]]، [[جان‌ها]] و [[خانواده]] دچار [[مصیبت]] نمی‌شوید؟" گفتند: "آری". [[حضرت رسول]] {{صل}} فرمود: "این از چیزهایی است که [[خداوند]] به وسیله آن، برای شما [[حسنه]] می‌نویسد و [[بدی‌ها]] را محو می‌کند"<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱، ص۲۹۴.</ref>.
مهم‌ترین جنبه [[بلایا]]، خاصیت رشددهندگی آنهاست. قابلیت‌های نهفته [[انسان]] در حالت [[آسایش]] و راحتی پرورش نمی‌یابد. جنبه دیگر بلایا و [[شدائد]]، [[پاک]] کردن [[گناهان]] و لغزش‌های انسان است. [[امام محمد باقر]] {{ع}} فرمود: وقتی [[آیه]] {{متن قرآن|مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ}}<ref>"هر کس کار بدی کند کیفر آن را می‌بیند" سوره نساء، آیه ۱۲۳.</ref> نازل شد. برخی از [[اصحاب پیامبر]] گفتند: "آیه‌ای از این سخت‌تر نیست". [[پیامبر]] به آنان فرمود: "آیا در [[اموال]]، [[جان‌ها]] و [[خانواده]] دچار [[مصیبت]] نمی‌شوید؟" گفتند: "آری". [[حضرت رسول]] {{صل}} فرمود: "این از چیزهایی است که [[خداوند]] به وسیله آن، برای شما [[حسنه]] می‌نویسد و [[بدی‌ها]] را محو می‌کند"<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱، ص۲۹۴.</ref>.


=== ترفیع درجه ===
=== ترفیع درجه ===
جنبه دیگر [[بلا]]، ترفیع درجه است. [[نزول]] بلایا همواره به معنای [[گناهکار]] بودن فرد نیست. گاهی خداوند برای اینکه درجه کسی را بالا ببرد، او را [[مبتلا]] می‌سازد. این چنین راز ابتلای [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] مشخص می‌شود. بلایا برای کسانی که از [[مقام عصمت]] برخوردارند، [[تطهیر]] کننده نیست، ترفیع دهنده است. روزی پیامبر {{صل}} به شدت بیمار شد، چنان که از شدت درد به خود می‌پیچید و می‌نالید، [[همسر پیامبر]] از این وضع در شگفت شد و گفت: "اگر برخی از ما این کار را می‌کرد، به او خرده می‌گرفتید". [[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: "همانا بر [[صالحان]] سخت گرفته می‌شود. به تحقیق رنجی از یک تیغ تا بالاتر از آن به [[مؤمن]] نمی‌رسد؛ مگر آنکه خطایی را از او پاک کند و او را درجه‌ای بالاتر ببرد"<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱، ص۲۹۵.</ref><ref>[[مهوش‌السادات علوی|علوی، مهوش‌السادات]]، [[ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
جنبه دیگر [[بلا]]، ترفیع درجه است. نزول بلایا همواره به معنای [[گناهکار]] بودن فرد نیست. گاهی خداوند برای اینکه درجه کسی را بالا ببرد، او را [[مبتلا]] می‌سازد. این چنین راز ابتلای [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] مشخص می‌شود. بلایا برای کسانی که از [[مقام عصمت]] برخوردارند، [[تطهیر]] کننده نیست، ترفیع دهنده است. روزی پیامبر {{صل}} به شدت بیمار شد، چنان که از شدت درد به خود می‌پیچید و می‌نالید، [[همسر پیامبر]] از این وضع در شگفت شد و گفت: "اگر برخی از ما این کار را می‌کرد، به او خرده می‌گرفتید". [[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: "همانا بر [[صالحان]] سخت گرفته می‌شود. به تحقیق رنجی از یک تیغ تا بالاتر از آن به [[مؤمن]] نمی‌رسد؛ مگر آنکه خطایی را از او پاک کند و او را درجه‌ای بالاتر ببرد"<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱، ص۲۹۵.</ref>.<ref>[[مهوش‌السادات علوی|علوی، مهوش‌السادات]]، [[ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>


== [[امتحان]] و [[علم الهی]] ==
== [[امتحان]] و [[علم الهی]] ==
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
پس چگونه در برخی از [[آیات]]، [[هدف]] آن را [[آگاهی]] یافتن خود یاد کرده است؟ در پاسخ باید گفت [[علمی]] که [[هدف]] [[امتحان]] قرار گرفته است به معنای ظهور و انکشاف حال [[بندگان]] و [[ایمان]] آنان<ref>المیزان، ج۴، ص۲۸ - ۳۰؛ ج۱۹، ص۱۸۹.</ref> و در واقع ممتاز شدن (جدا شدن) خود معلوم، در خارج است، چنان‌که در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ}}<ref>«و بی‌گمان می‌آزماییمتان تا جهادگران و شکیبایان شما را معلوم داریم» سوره محمد، آیه ۳۱.</ref>، [[هدف]] [[امتحان]]، ممتاز شدن [[مجاهدان]] [[مؤمن]] از دیگران دانسته شده است<ref>التبیان، ج۹، ص۳۰۷.</ref> و به عبارت دیگر [[هدف]] [[امتحان]]، تحقق [[علمی]] است که [[خداوند]] در مرتبه فعل<ref>الفرقان، ج۲۰، ص۱۶.</ref> به اشیا دارد. گفتنی است، این [[علم]] عین وجود اشیا در خارج است<ref>المیزان، ج۴، ص۲۸ - ۳۰.</ref>.
پس چگونه در برخی از [[آیات]]، [[هدف]] آن را [[آگاهی]] یافتن خود یاد کرده است؟ در پاسخ باید گفت [[علمی]] که [[هدف]] [[امتحان]] قرار گرفته است به معنای ظهور و انکشاف حال [[بندگان]] و [[ایمان]] آنان<ref>المیزان، ج۴، ص۲۸ - ۳۰؛ ج۱۹، ص۱۸۹.</ref> و در واقع ممتاز شدن (جدا شدن) خود معلوم، در خارج است، چنان‌که در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ}}<ref>«و بی‌گمان می‌آزماییمتان تا جهادگران و شکیبایان شما را معلوم داریم» سوره محمد، آیه ۳۱.</ref>، [[هدف]] [[امتحان]]، ممتاز شدن [[مجاهدان]] [[مؤمن]] از دیگران دانسته شده است<ref>التبیان، ج۹، ص۳۰۷.</ref> و به عبارت دیگر [[هدف]] [[امتحان]]، تحقق [[علمی]] است که [[خداوند]] در مرتبه فعل<ref>الفرقان، ج۲۰، ص۱۶.</ref> به اشیا دارد. گفتنی است، این [[علم]] عین وجود اشیا در خارج است<ref>المیزان، ج۴، ص۲۸ - ۳۰.</ref>.


با توجه به این پاسخ، جواب اشکال دیگری که بر تعلیق [[علم الهی]] به [[امتحان]] مطرح شده مبنی بر اینکه [[علم الهی]] حادث خواهد شد، روشن می‌گردد، زیرا آنچه حادث است تعلق [[علم]] به معلوم پس از پدید آمدن معلوم و تحقق آن در خارج است؛ نه [[علم الهی]]. برخی با [[التزام]] به تقدیر در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ}}<ref>«و بی‌گمان می‌آزماییمتان تا جهادگران و شکیبایان شما را معلوم داریم و گزارش‌های (کردارهای) شما را بررسی کنیم» سوره محمد، آیه ۳۱.</ref> [[علم]] مذکور را [[علم]] [[اولیای خدا]] دانسته و اسناد آن به [[خدا]] را تشریفی گرفته‌اند، چنان‌که [[اذیت]] [[خدا]] در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ...}}<ref>«آنان که خداوند و فرستاده او را می‌آزارند» سوره احزاب، آیه ۵۷.</ref>، [[اذیت]] اولیای وی دانسته شده<ref>التبیان، ج۹، ص۳۰۷.</ref> یا [[تأسف]] [[خداوند]] در [[آیه]] {{متن قرآن|فَلَمَّا آسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ}}<ref>«و چون ما را به خشم آوردند از آنان انتقام گرفتیم» سوره زخرف، آیه ۵۵.</ref>، به [[تأسف]] اولیای وی [[تفسیر]] شده است<ref>الصافی، ج۴، ص۳۹۶.</ref>. به گفته‌ای در این [[آیات]] [[خداوند]] خواسته است مانند کسی که می‌خواهد از احوال دیگری با خبر شود، با [[بندگان]] خود [[رفتار]] کند<ref>التبیان، ج۹، ص۳۰۷.</ref><ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
با توجه به این پاسخ، جواب اشکال دیگری که بر تعلیق [[علم الهی]] به [[امتحان]] مطرح شده مبنی بر اینکه [[علم الهی]] حادث خواهد شد، روشن می‌گردد، زیرا آنچه حادث است تعلق [[علم]] به معلوم پس از پدید آمدن معلوم و تحقق آن در خارج است؛ نه [[علم الهی]]. برخی با [[التزام]] به تقدیر در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ}}<ref>«و بی‌گمان می‌آزماییمتان تا جهادگران و شکیبایان شما را معلوم داریم و گزارش‌های (کردارهای) شما را بررسی کنیم» سوره محمد، آیه ۳۱.</ref> [[علم]] مذکور را [[علم]] [[اولیای خدا]] دانسته و اسناد آن به [[خدا]] را تشریفی گرفته‌اند، چنان‌که [[اذیت]] [[خدا]] در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ...}}<ref>«آنان که خداوند و فرستاده او را می‌آزارند» سوره احزاب، آیه ۵۷.</ref>، [[اذیت]] اولیای وی دانسته شده<ref>التبیان، ج۹، ص۳۰۷.</ref> یا [[تأسف]] [[خداوند]] در [[آیه]] {{متن قرآن|فَلَمَّا آسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ}}<ref>«و چون ما را به خشم آوردند از آنان انتقام گرفتیم» سوره زخرف، آیه ۵۵.</ref>، به [[تأسف]] اولیای وی [[تفسیر]] شده است<ref>الصافی، ج۴، ص۳۹۶.</ref>. به گفته‌ای در این [[آیات]] [[خداوند]] خواسته است مانند کسی که می‌خواهد از احوال دیگری با خبر شود، با [[بندگان]] خود [[رفتار]] کند<ref>التبیان، ج۹، ص۳۰۷.</ref>.<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
   
   
== ابزارها و شیوه‌های [[امتحان]] ==
== ابزارها و شیوه‌های [[امتحان]] ==
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
در این قسم می‌توان [[امتحان]] با امور ذیل را یاد آور شد:
در این قسم می‌توان [[امتحان]] با امور ذیل را یاد آور شد:
==== [[مال]]، [[فرزند]] و نعمت‌های [[دنیا]] ====
==== [[مال]]، [[فرزند]] و نعمت‌های [[دنیا]] ====
[[مال]] و [[فرزند]] که از آن در [[قرآن]] به [[زینت]] [[زندگی]] [[دنیا]] تعبیر شده: {{متن قرآن|الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا}}<ref>«دارایی و پسران زیور زندگی دنیایند» سوره کهف، آیه ۴۶.</ref> از جمله ابزارهای [[امتحان]] به‌شمار می‌آید: {{متن قرآن|لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ}}<ref>«بی‌گمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد» سوره آل عمران، آیه ۱۸۶.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که دارایی‌ها و فرزندانتان مایه آزمونند» سوره تغابن، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ}}<ref>«و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم» سوره طه، آیه ۱۳۱.</ref>. مقصود از {{متن قرآن|زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا}} در این [[آیه]] [[زینت]] و [[شادی]] دنیاست که گروهی از [[کافران]] از آن برخوردار شده‌اند<ref>المیزان، ج۱۴، ص۲۳۸.</ref>. [[مال]] می‌تواند از این‌جهت برای شخص متمکن و برخوردار وسیله [[امتحان]] باشد که معلوم شود با [[حقوق خدا]] و اولیای او و [[مردم]] در [[مال]] خود چگونه [[رفتار]] می‌کند. آیا به [[وظیفه شرعی]] و [[اخلاقی]] خود در این زمینه عمل می‌کند و [[زکات]]، [[صدقات]] و نفقات [[واجب]] و [[مستحب]] را می‌پردازد، در امور عام المنفعه شرکت می‌کند و به وضع [[مستمندان]] و تهیدستان رسیدگی می‌کند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}}<ref>«و آنان که در دارایی‌هایشان حقی معین است برای پرسنده (ی مستمند) و بی‌بهره» سوره معارج، آیه ۲۴-۲۵.</ref><ref>تفسیر المنار، ج۴، ص۲۷۴؛ ج۹، ص۶۴۵.</ref> و آیا اصلاً توجه دارد که بهره‌مندی، خود [[امتحان الهی]] است: {{متن قرآن|فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ...}}<ref>«اما انسان، چون پروردگارش او را بیازماید و گرامی دارد و نعمت دهد» سوره فجر، آیه ۱۵.</ref> یا چون [[قارون]] آن را محصول تلاش و دستاورد [[دانش]] خود می‌داند: {{متن قرآن|إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي}}<ref>«(قارون می) گفت: تنها برای دانشی که خود داشتم آن را به من داده‌اند» سوره قصص، آیه ۷۸.</ref>، در حالی که [[علم]] و [[دانش]] موهبتی از جانب خداست و [[نعمت‌ها]] وسیله [[آزمایش]] است<ref>تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۴۹۳؛ الفرقان، ج۱۹-۲۰، ص۴۰۱.</ref> و آیا در بهره‌برداری از آن راه میانه را برمی‌گزیند یا [[اسراف]] و [[تبذیر]] در آن روا می‌دارد؟ [[فرزندان]] ازاین‌رو می‌توانند وسیله [[امتحان]] باشند که [[پدر]] و [[مادر]] بر اثر [[محبت]] مفرط به آنان درصدد جمع [[اموال]] برای ایشان برآمده و از انجام [[وظایف]] [[مالی]] خود بازمانده، گرفتار [[معصیت الهی]] می‌شوند<ref>تفسیر المنار، ج۹، ص۶۴۵.</ref>.
[[مال]] و [[فرزند]] که از آن در [[قرآن]] به [[زینت]] [[زندگی]] [[دنیا]] تعبیر شده: {{متن قرآن|الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا}}<ref>«دارایی و پسران زیور زندگی دنیایند» سوره کهف، آیه ۴۶.</ref> از جمله ابزارهای [[امتحان]] به‌شمار می‌آید: {{متن قرآن|لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ}}<ref>«بی‌گمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد» سوره آل عمران، آیه ۱۸۶.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که دارایی‌ها و فرزندانتان مایه آزمونند» سوره تغابن، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ}}<ref>«و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم» سوره طه، آیه ۱۳۱.</ref>. مقصود از {{متن قرآن|زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا}} در این [[آیه]] [[زینت]] و [[شادی]] دنیاست که گروهی از [[کافران]] از آن برخوردار شده‌اند<ref>المیزان، ج۱۴، ص۲۳۸.</ref>. [[مال]] می‌تواند از این‌جهت برای شخص متمکن و برخوردار وسیله [[امتحان]] باشد که معلوم شود با [[حقوق خدا]] و اولیای او و [[مردم]] در [[مال]] خود چگونه [[رفتار]] می‌کند. آیا به [[وظیفه شرعی]] و [[اخلاقی]] خود در این زمینه عمل می‌کند و [[زکات]]، [[صدقات]] و نفقات [[واجب]] و [[مستحب]] را می‌پردازد، در امور عام المنفعه شرکت می‌کند و به وضع [[مستمندان]] و تهیدستان رسیدگی می‌کند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}}<ref>«و آنان که در دارایی‌هایشان حقی معین است برای پرسنده (ی مستمند) و بی‌بهره» سوره معارج، آیه ۲۴-۲۵.</ref><ref>تفسیر المنار، ج۴، ص۲۷۴؛ ج۹، ص۶۴۵.</ref> و آیا اصلاً توجه دارد که بهره‌مندی، خود [[امتحان الهی]] است: {{متن قرآن|فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ...}}<ref>«اما انسان، چون پروردگارش او را بیازماید و گرامی دارد و نعمت دهد» سوره فجر، آیه ۱۵.</ref> یا چون [[قارون]] آن را محصول تلاش و دستاورد [[دانش]] خود می‌داند: {{متن قرآن|إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي}}<ref>«(قارون می) گفت: تنها برای دانشی که خود داشتم آن را به من داده‌اند» سوره قصص، آیه ۷۸.</ref>، در حالی که [[علم]] و [[دانش]] موهبتی از جانب خداست و [[نعمت‌ها]] وسیله [[آزمایش]] است<ref>تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۴۹۳؛ الفرقان، ج۱۹-۲۰، ص۴۰۱.</ref> و آیا در بهره‌برداری از آن راه میانه را برمی‌گزیند یا [[اسراف]] و [[تبذیر]] در آن روا می‌دارد؟ [[فرزندان]] ازاین‌رو می‌توانند وسیله [[امتحان]] باشند که پدر و مادر بر اثر [[محبت]] مفرط به آنان درصدد جمع [[اموال]] برای ایشان برآمده و از انجام [[وظایف]] [[مالی]] خود بازمانده، گرفتار [[معصیت الهی]] می‌شوند<ref>تفسیر المنار، ج۹، ص۶۴۵.</ref>.


==== [[خوف]] ====
==== [[خوف]] ====
خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:


==== کاهش [[اموال]]، [[جان‌ها]] و میوه‌ها ====
==== کاهش [[اموال]]، [[جان‌ها]] و میوه‌ها ====
خدای متعال [[انسان‌ها]] را به [[نقص]] و زیان‌های [[مالی]] و جانی و [[کاستی]] در ثمرات و محصولات می‌آزماید: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ... وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ...}}<ref>«و بی‌گمان شما را با کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref>. از دست دادن [[دوستان]] و بستگان بر اثر [[مرگ]] و نیز [[مصائب]] جسمی چون [[بیماری‌ها]] و جراحت‌ها از مصادیق [[امتحان]] با [[جان]] به شمار آمده است<ref>تفسیر المنار، ج۲، ص۳۹ - ۴۰.</ref>.
خدای متعال [[انسان‌ها]] را به نقص و زیان‌های [[مالی]] و جانی و کاستی در ثمرات و محصولات می‌آزماید: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ... وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ...}}<ref>«و بی‌گمان شما را با کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref>. از دست دادن [[دوستان]] و بستگان بر اثر [[مرگ]] و نیز [[مصائب]] جسمی چون [[بیماری‌ها]] و جراحت‌ها از مصادیق [[امتحان]] با [[جان]] به شمار آمده است<ref>تفسیر المنار، ج۲، ص۳۹ - ۴۰.</ref>.


==== تفاوت افراد در برخورداری از امکانات و [[کمالات]] ====
==== تفاوت افراد در برخورداری از امکانات و [[کمالات]] ====
تفاوت [[انسان‌ها]] در اوصاف و [[کمالات]] خویش و نیز تنوع [[منصب]] و [[مقام]] آنان وسیله‌ای برای [[امتحان]] آنها به یکدیگر است: {{متن قرآن|وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ}}<ref>«و برخی را بر برخی دیگر به پایه‌هایی برتری داد تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید» سوره انعام، آیه ۱۶۵.</ref>، {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَهَؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنَا}}<ref>«و چنین آنان را با یکدیگر آزمودیم تا به فرجام بگویند: «آیا از میان ما (تنها) اینانند که خداوند بر آنها منّت نهاده است؟» سوره انعام، آیه ۵۳.</ref>.
تفاوت [[انسان‌ها]] در اوصاف و [[کمالات]] خویش و نیز تنوع منصب و مقام آنان وسیله‌ای برای [[امتحان]] آنها به یکدیگر است: {{متن قرآن|وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ}}<ref>«و برخی را بر برخی دیگر به پایه‌هایی برتری داد تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید» سوره انعام، آیه ۱۶۵.</ref>، {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَهَؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنَا}}<ref>«و چنین آنان را با یکدیگر آزمودیم تا به فرجام بگویند: «آیا از میان ما (تنها) اینانند که خداوند بر آنها منّت نهاده است؟» سوره انعام، آیه ۵۳.</ref>.


برخی از [[انسان‌ها]] در این [[آزمون]] به کمالاتی که به دیگران داده شده [[حسد]] می‌ورزند<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۱۹۶؛ ج۱۲، ص۲۳۸.</ref>. در ذیلِ [[آیه]] {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَهَؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنَا}}<ref>«و چنین آنان را با یکدیگر آزمودیم تا به فرجام بگویند: «آیا از میان ما (تنها) اینانند که خداوند بر آنها منّت نهاده است؟» سوره انعام، آیه ۵۳.</ref> به [[حسادت]] ورزیدن رؤسای [[کافران]] به تهی‌دستان [[صحابه]] بر اثر [[سبقت]] ایشان در [[اسلام]] اشاره شده است<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۲۳۷؛ الفرقان، ج۷، ص۴۷.</ref>.
برخی از [[انسان‌ها]] در این [[آزمون]] به کمالاتی که به دیگران داده شده [[حسد]] می‌ورزند<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۱۹۶؛ ج۱۲، ص۲۳۸.</ref>. در ذیلِ [[آیه]] {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَهَؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنَا}}<ref>«و چنین آنان را با یکدیگر آزمودیم تا به فرجام بگویند: «آیا از میان ما (تنها) اینانند که خداوند بر آنها منّت نهاده است؟» سوره انعام، آیه ۵۳.</ref> به [[حسادت]] ورزیدن رؤسای [[کافران]] به تهی‌دستان [[صحابه]] بر اثر [[سبقت]] ایشان در [[اسلام]] اشاره شده است<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۲۳۷؛ الفرقان، ج۷، ص۴۷.</ref>.


گاهی [[ضعف]] و [[ذلت]] [[مؤمنان]] دستمایه [[امتحان]] [[ظالمان]] یا [[کافران]] می‌شود تا در [[تسلط]] و [[ظلم]] نسبت به آنها [[طمع]] کنند، ازاین‌رو [[مؤمنان]] درخواست می‌کنند [[خداوند]] ایشان را وسیله [[آزمایش]] [[ستمگران]] و [[کافران]] قرار ندهد: {{متن قرآن|رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«پروردگارا! ما را مایه عبرتی برای گروه ستمگران مگردان!» سوره یونس، آیه ۸۵.</ref>، {{متن قرآن|رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا}}<ref>«پروردگارا! ما را مایه عبرتی برای کافران مگردان» سوره ممتحنه، آیه ۵.</ref>. گفتنی است که [[اختلاف شرایع]] [[الهی]] و [[نقص]] و کمال آنها نیز مایه [[امتحان]] [[پیروان ادیان آسمانی]] است: {{متن قرآن|لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ}}<ref>«ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌گردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچه‌تان داده است بیازماید» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref>.
گاهی [[ضعف]] و [[ذلت]] [[مؤمنان]] دستمایه [[امتحان]] [[ظالمان]] یا [[کافران]] می‌شود تا در [[تسلط]] و [[ظلم]] نسبت به آنها [[طمع]] کنند، ازاین‌رو [[مؤمنان]] درخواست می‌کنند [[خداوند]] ایشان را وسیله [[آزمایش]] [[ستمگران]] و [[کافران]] قرار ندهد: {{متن قرآن|رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«پروردگارا! ما را مایه عبرتی برای گروه ستمگران مگردان!» سوره یونس، آیه ۸۵.</ref>، {{متن قرآن|رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا}}<ref>«پروردگارا! ما را مایه عبرتی برای کافران مگردان» سوره ممتحنه، آیه ۵.</ref>. گفتنی است که اختلاف شرایع [[الهی]] و نقص و کمال آنها نیز مایه [[امتحان]] پیروان ادیان آسمانی است: {{متن قرآن|لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ}}<ref>«ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌گردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچه‌تان داده است بیازماید» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref>.


==== [[جهاد]] ====
==== [[جهاد]] ====
[[جهاد]] با [[دشمنان]]، از ابزارهای [[آزمایش]] [[مؤمنان]] است که از نظر [[قرآن]] راه [[بهشت]] بدون پیمودن آن هموار نمی‌شود: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ}}<ref>«آیا پنداشته‌اید به بهشت می‌روید بی‌آنکه خداوند جهادگران و شکیبایان شما را معلوم دارد؟» سوره آل عمران، آیه ۱۴۲.</ref>.
[[جهاد]] با [[دشمنان]]، از ابزارهای [[آزمایش]] [[مؤمنان]] است که از نظر [[قرآن]] راه [[بهشت]] بدون پیمودن آن هموار نمی‌شود: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ}}<ref>«آیا پنداشته‌اید به بهشت می‌روید بی‌آنکه خداوند جهادگران و شکیبایان شما را معلوم دارد؟» سوره آل عمران، آیه ۱۴۲.</ref>.


[[جهاد]] از جهات گوناگون می‌تواند وسیله‌ای برای [[امتحان]] باشد؛ گاهی از جهت [[تحمل]] دشواری‌ها و مشقت‌های [[نبرد]] یا از جهت از دست رفتن و [[شهادت]] گروهی به هنگام رزم و زمانی از جهت [[شکست]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> «و به راستی خداوند به وعده خود وفا کرد که (در جنگ احد) به اذن وی آنان را از میان برداشتید؛ تا اینکه سست شدید و در کار (خود) به کشمکش افتادید و پس از آنکه آنچه را دوست می‌داشتید به شما نمایاند سرکشی کردید؛ برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را می‌خواستید؛ سپس شما را از (دنبال کردن) آنان روگردان کرد تا بیازمایدتان؛ و از شما در گذشت و خداوند به مؤمنان بخشش دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.</ref> و تأخیر در دستیابی به [[پیروزی]]<ref>فی ظلال القرآن، ج۱، ص۴۹۴.</ref> یا حتی از این جهت که با [[پیروزی]] به دست آمده ممکن است گرفتار [[غرور]] شوند و [[پیروزی]] را دستاورد خود بدانند، در حالی که از نظر [[قرآن]] حتی تیری که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در میدان [[نبرد]] می‌اندازد در واقع آن را [[خدا]] انداخته است: {{متن قرآن|وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى}}<ref>«و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref> و در صدر همین [[آیه]] می‌فرماید: اگر شما به کشتن [[دشمنان]] [[افتخار]] می‌کنید پس شما آنها را نکشتید و [[خداوند]] آنها را کشته است: {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۱۳۹.</ref>. فرمان‌های [[خداوند]] در ضمن [[پیکار]] نیز می‌تواند از دیگر مصادیق [[امتحان]] به وسیله [[جهاد]] در ضمن آن به شمار آید، چنان‌که [[سپاهیان]] [[طالوت]] در [[مبارزه]] با [[جالوت]] و [[سپاه]] وی [[مأمور]] شدند از نهر آبی که در پیش رو داشتند مگر اندکی ننوشند: {{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ}}<ref>«و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref>.
[[جهاد]] از جهات گوناگون می‌تواند وسیله‌ای برای امتحان باشد؛ گاهی از جهت [[تحمل]] دشواری‌ها و مشقت‌های [[نبرد]] یا از جهت از دست رفتن و [[شهادت]] گروهی به هنگام رزم و زمانی از جهت [[شکست]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> «و به راستی خداوند به وعده خود وفا کرد که (در جنگ احد) به اذن وی آنان را از میان برداشتید؛ تا اینکه سست شدید و در کار (خود) به کشمکش افتادید و پس از آنکه آنچه را دوست می‌داشتید به شما نمایاند سرکشی کردید؛ برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را می‌خواستید؛ سپس شما را از (دنبال کردن) آنان روگردان کرد تا بیازمایدتان؛ و از شما در گذشت و خداوند به مؤمنان بخشش دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.</ref> و تأخیر در دستیابی به [[پیروزی]]<ref>فی ظلال القرآن، ج۱، ص۴۹۴.</ref> یا حتی از این جهت که با [[پیروزی]] به دست آمده ممکن است گرفتار [[غرور]] شوند و [[پیروزی]] را دستاورد خود بدانند، در حالی که از نظر [[قرآن]] حتی تیری که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در میدان [[نبرد]] می‌اندازد در واقع آن را [[خدا]] انداخته است: {{متن قرآن|وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى}}<ref>«و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref> و در صدر همین [[آیه]] می‌فرماید: اگر شما به کشتن [[دشمنان]] [[افتخار]] می‌کنید پس شما آنها را نکشتید و [[خداوند]] آنها را کشته است: {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۱۳۹.</ref>. فرمان‌های [[خداوند]] در ضمن [[پیکار]] نیز می‌تواند از دیگر مصادیق [[امتحان]] به وسیله [[جهاد]] در ضمن آن به شمار آید، چنان‌که [[سپاهیان]] [[طالوت]] در [[مبارزه]] با [[جالوت]] و [[سپاه]] وی [[مأمور]] شدند از نهر آبی که در پیش رو داشتند مگر اندکی ننوشند: {{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ}}<ref>«و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref>.


==== دسترسی آسان به شکار در حال [[احرام]] ====
==== دسترسی آسان به شکار در حال [[احرام]] ====
[[خداوند]] [[مسلمانان]] را در حال [[احرام]] به چیزی از شکار که در دسترس و تیررس آنان قرار دارد می‌آزماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِنَ الصَّيْدِ تَنَالُهُ أَيْدِيكُمْ وَرِمَاحُكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! خداوند شما را (در حال احرام) به چیزی از شکاری که دست یا نیزه‌تان به آن می‌رسد می‌آزماید تا معلوم دارد که چه کسی از او در نهان می‌ترسد؟ بنابراین هر کس پس از این، تجاوز کند عذابی دردناک خواهد داشت» سوره مائده، آیه ۹۴.</ref>. با توجه به نیاز شدید [[مسلمانان]] در [[حدیبیه]] به [[غذا]] و با توجه به تردّد وسوسه‌انگیز حیوانات در پیرامون خیمه‌ها به‌گونه‌ای که با دست می‌توانستند آنها را بگیرند، ممنوعیت آنان از این کار و [[تحمل]] [[محرومیت]] از آن شکارها در آن هنگام، [[آزمون]] بزرگ [[الهی]] برای آنان محسوب می‌گردید<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۸۵؛ نمونه، ج۵، ص۸۱.</ref>.
[[خداوند]] [[مسلمانان]] را در حال [[احرام]] به چیزی از شکار که در دسترس و تیررس آنان قرار دارد می‌آزماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِنَ الصَّيْدِ تَنَالُهُ أَيْدِيكُمْ وَرِمَاحُكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! خداوند شما را (در حال احرام) به چیزی از شکاری که دست یا نیزه‌تان به آن می‌رسد می‌آزماید تا معلوم دارد که چه کسی از او در نهان می‌ترسد؟ بنابراین هر کس پس از این، تجاوز کند عذابی دردناک خواهد داشت» سوره مائده، آیه ۹۴.</ref>. با توجه به نیاز شدید [[مسلمانان]] در [[حدیبیه]] به غذا و با توجه به تردّد وسوسه‌انگیز حیوانات در پیرامون خیمه‌ها به‌گونه‌ای که با دست می‌توانستند آنها را بگیرند، ممنوعیت آنان از این کار و تحمل [[محرومیت]] از آن شکارها در آن هنگام، [[آزمون]] بزرگ [[الهی]] برای آنان محسوب می‌گردید<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۸۵؛ نمونه، ج۵، ص۸۱.</ref>.


==== [[فرمان]] به [[لزوم]] [[وفای به عهد]] و [[پیمان]] ====
==== [[فرمان]] به [[لزوم]] [[وفای به عهد]] و [[پیمان]] ====
در [[آیات]] {{متن قرآن|وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ}}<ref>«و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید و سوگندهای خود را چون استوار کردید در حالی که خداوند را بر خود گواه گرفته‌اید مشکنید جز این نیست که خداوند شما را بدان می‌آزماید.».. سوره نحل، آیه ۹۱-۹۲.</ref> [[خداوند]] بعد از آنکه به [[مؤمنان]] [[فرمان]] می‌دهد تا به [[عهد]] و [[پیمان]] خویش پایبند بوده و آن را نشکنند تأکید می‌کند این امر و [[دستور]] چیزی است که [[مؤمنان]] با آن آزموده می‌شوند<ref>مجمع البیان، ج۶، ص۵۹۰.</ref>.
در [[آیات]] {{متن قرآن|وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ}}<ref>«و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید و سوگندهای خود را چون استوار کردید در حالی که خداوند را بر خود گواه گرفته‌اید مشکنید جز این نیست که خداوند شما را بدان می‌آزماید.».. سوره نحل، آیه ۹۱-۹۲.</ref> [[خداوند]] بعد از آنکه به [[مؤمنان]] [[فرمان]] می‌دهد تا به [[عهد]] و [[پیمان]] خویش پایبند بوده و آن را نشکنند تأکید می‌کند این امر و [[دستور]] چیزی است که [[مؤمنان]] با آن آزموده می‌شوند<ref>مجمع البیان، ج۶، ص۵۹۰.</ref>.


==== [[امهال]] و [[تأخیر در عذاب]] ====
==== [[امهال]] و تأخیر در عذاب ====
ممکن است قومی مستحق [[عذاب]] باشند؛ امّا [[خداوند]] [[عذاب]] آنها را به تأخیر اندازد تا با ابهام در زمان [[نزول]] [[عذاب]]، آنها را بیازماید: {{متن قرآن|إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ...}}<ref>«و نمی‌دانم، بسا این برای شما آزمونی و مایه برخورداری تا هنگامی (معیّن) باشد» سوره انبیاء، آیه ۱۱۱.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۲۳۳.</ref><ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>.
ممکن است قومی مستحق [[عذاب]] باشند؛ امّا [[خداوند]] [[عذاب]] آنها را به تأخیر اندازد تا با ابهام در زمان [[نزول]] [[عذاب]]، آنها را بیازماید: {{متن قرآن|إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ...}}<ref>«و نمی‌دانم، بسا این برای شما آزمونی و مایه برخورداری تا هنگامی (معیّن) باشد» سوره انبیاء، آیه ۱۱۱.</ref>.<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۲۳۳.</ref>.<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>.


==== [[خیر و شر]] ====
==== [[خیر و شر]] ====
{{متن قرآن|كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ}}<ref>"هر کسی (مزه) مرگ را می‌چشد و شما را با بد و نیک می‌آزماییم و به سوی ما بازگردانده می‌شوید" سوره انبیاء، آیه ۳۵.</ref>. [[علامه طباطبایی]] در [[المیزان]] ذیل این [[آیه]] می‌نویسد: [[مرگ]] برای هر نفسی، امری حتمی و [[قطعی]] است و [[زندگی]] هر کس، آزمایش و امتحانی است که در آن [[بشر]] را با [[فقر]] و [[نومیدی]] و [[عذاب]] و هجران و یا امور خوشایند می‌آزماییم. مشخص است که [[امتحان]] جنبه مقدمه دارد و غرض اصلی متوجه ذی‌المقدمه است. لذا امر مقدم هرگز جاویدان نیست و بعد از هر امتحان، موقِفی است که در آن موقِف نتیجه امتحان مشخص می‌شود. پس برای هر صاحب حیاتی، مرگی حتمی و بازگشتی به سوی [[خدای سبحان]] است تا در آن بازگشت درباره او [[داوری]] شود". در [[روایات]] مشهور از قول [[امام علی]] {{ع}} آمده است: "[[دنیا]] [[زندان]] [[مؤمن]] و [[بهشت]] [[کافر]] است". در [[حدیث]] دیگر است: "[[خداوند عزوجل]] هنگامی که بنده‌ای را [[دوست]] دارد، او را در [[بلا]] [[غرق]] می‌کند"<ref>[[مهوش‌السادات علوی|علوی، مهوش‌السادات]]، [[ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>.
{{متن قرآن|كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ}}<ref>"هر کسی (مزه) مرگ را می‌چشد و شما را با بد و نیک می‌آزماییم و به سوی ما بازگردانده می‌شوید" سوره انبیاء، آیه ۳۵.</ref>. [[علامه طباطبایی]] در [[المیزان]] ذیل این [[آیه]] می‌نویسد: [[مرگ]] برای هر نفسی، امری حتمی و [[قطعی]] است و [[زندگی]] هر کس، آزمایش و امتحانی است که در آن [[بشر]] را با [[فقر]] و [[نومیدی]] و [[عذاب]] و هجران و یا امور خوشایند می‌آزماییم. مشخص است که [[امتحان]] جنبه مقدمه دارد و غرض اصلی متوجه ذی‌المقدمه است. لذا امر مقدم هرگز جاویدان نیست و بعد از هر امتحان، موقِفی است که در آن موقِف نتیجه امتحان مشخص می‌شود. پس برای هر صاحب حیاتی، مرگی حتمی و بازگشتی به سوی [[خدای سبحان]] است تا در آن بازگشت درباره او [[داوری]] شود". در [[روایات]] مشهور از قول [[امام علی]] {{ع}} آمده است: "[[دنیا]] [[زندان]] [[مؤمن]] و [[بهشت]] [[کافر]] است". در [[حدیث]] دیگر است: "[[خداوند عزوجل]] هنگامی که بنده‌ای را [[دوست]] دارد، او را در [[بلا]] غرق می‌کند"<ref>[[مهوش‌السادات علوی|علوی، مهوش‌السادات]]، [[ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>.


==== موارد دیگر ====
==== موارد دیگر ====
خط ۱۶۴: خط ۱۶۴:
# [[عهد]] و [[پیمان]]: {{متن قرآن|وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ... * إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ...}}<ref>"و چون با خداوند پیمان بستید... * جز این نیست که خداوند شما را بدان می‌آزماید" سوره نحل، آیه ۹۱-۹۲.</ref>.
# [[عهد]] و [[پیمان]]: {{متن قرآن|وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ... * إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ...}}<ref>"و چون با خداوند پیمان بستید... * جز این نیست که خداوند شما را بدان می‌آزماید" سوره نحل، آیه ۹۱-۹۲.</ref>.
# تنگی روزی: {{متن قرآن|وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ}}<ref>"و چون پروردگارش او را بیازماید و روزی‌اش را بر او تنگ گیرد می‌گوید پروردگارم مرا خوار داشت" سوره فجر، آیه ۱۶.</ref>.
# تنگی روزی: {{متن قرآن|وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ}}<ref>"و چون پروردگارش او را بیازماید و روزی‌اش را بر او تنگ گیرد می‌گوید پروردگارم مرا خوار داشت" سوره فجر، آیه ۱۶.</ref>.
در [[قرآن کریم]] به امتحان برخی از [[پیامبران الهی]] و [[قوم]] آنها نیز اشاره شده است؛ مانند [[ابراهیم]] {{ع}}: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ}}<ref>"و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود" سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref><ref>[[مهوش‌السادات علوی|علوی، مهوش‌السادات]]، [[ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
در [[قرآن کریم]] به امتحان برخی از [[پیامبران الهی]] و [[قوم]] آنها نیز اشاره شده است؛ مانند [[ابراهیم]] {{ع}}: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ}}<ref>"و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود" سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.<ref>[[مهوش‌السادات علوی|علوی، مهوش‌السادات]]، [[ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>


=== موارد خاص ===
=== موارد خاص ===
==== [[امتحان]] [[ابراهیم]] {{ع}} به کلمات ====
==== [[امتحان]] [[ابراهیم]] {{ع}} به کلمات ====
[[خداوند]] [[حضرت ابراهیم]] را به وسیله کلماتی آزمود و پس از موفقیت، وی را به [[منصب امامت]] برگزید: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۴۱.</ref>. در تبیین مراد از کلمات، نظرات گوناگونی ارائه شده است:
[[خداوند]] [[حضرت ابراهیم]] را به وسیله کلماتی آزمود و پس از موفقیت، وی را به [[منصب امامت]] برگزید: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۴۱.</ref>. در تبیین مراد از کلمات، نظرات گوناگونی ارائه شده است:
# مجموعه قضایایی که برای آن حضرت اتّفاق افتاده و پیمان‌های [[الهی]] که وی به [[خدا]] سپرده است، همچون [[آزمایش]] به ستاره‌ها، [[بت‌ها]]، ورود در [[آتش]]، [[هجرت]]، [[قربانی]] [[فرزند]] و غیر اینها که با آنها [[لیاقت]] آن حضرت برای احراز [[مقام امامت]] ثابت شد، چنان که به تصریح [[قرآن]]، یکی از آشکارترین امتحانات [[ابراهیم]] {{ع}} [[آزمایش]] ایشان در [[قربانی]] کردن [[اسماعیل]] {{ع}} است: {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ}}<ref>«بی‌گمان این همان آزمایش آشکار بود» سوره صافات، آیه ۱۰۶.</ref>. در این وجه در صورتی که مراد از کلمات، الفاظ و اقوال باشد به جهت حکایت آن الفاظ از عهدها و اوامری است که به [[افعال]] تعلق گرفته است<ref>المیزان، ج۱، ص۲۷۳.</ref>.
# مجموعه قضایایی که برای آن حضرت اتّفاق افتاده و پیمان‌های [[الهی]] که وی به [[خدا]] سپرده است، همچون [[آزمایش]] به ستاره‌ها، [[بت‌ها]]، ورود در [[آتش]]، [[هجرت]]، [[قربانی]] [[فرزند]] و غیر اینها که با آنها لیاقت آن حضرت برای احراز [[مقام امامت]] ثابت شد، چنان که به تصریح [[قرآن]]، یکی از آشکارترین امتحانات [[ابراهیم]] {{ع}} [[آزمایش]] ایشان در [[قربانی]] کردن [[اسماعیل]] {{ع}} است: {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ}}<ref>«بی‌گمان این همان آزمایش آشکار بود» سوره صافات، آیه ۱۰۶.</ref>. در این وجه در صورتی که مراد از کلمات، الفاظ و اقوال باشد به جهت حکایت آن الفاظ از عهدها و اوامری است که به [[افعال]] تعلق گرفته است<ref>المیزان، ج۱، ص۲۷۳.</ref>.
# [[مقام نبوت]]، [[تطهیر]] [[بیت]] [[خدا]]، بالا بردن پایه‌ها و قواعد آن و [[دعا]] برای [[بعثت]] [[رسول گرامی اسلام]]<ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۴۱.</ref>.
# [[مقام نبوت]]، [[تطهیر]] [[بیت]] [[خدا]]، بالا بردن پایه‌ها و قواعد آن و [[دعا]] برای [[بعثت]] [[رسول گرامی اسلام]]<ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۴۱.</ref>.
# بر پاداشتن ۳۰ [[خصلت]] از خصال [[اسلام]] از سوی [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}. [[ابن‌عباس]] این خصال را از ۴ [[سوره]] [[قرآن]] [[استنباط]] کرده است<ref>تفسیر المنار، ج۱، ص۴۵۳ - ۴۵۴.</ref>.
# بر پاداشتن ۳۰ خصلت از خصال [[اسلام]] از سوی [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}. [[ابن‌عباس]] این خصال را از ۴ [[سوره]] [[قرآن]] [[استنباط]] کرده است<ref>تفسیر المنار، ج۱، ص۴۵۳ - ۴۵۴.</ref>.
# [[مناسک]] [[حج]]<ref>تفسیر المنار، ج۱، ص۴۵۳ - ۴۵۴.</ref>.
# [[مناسک]] [[حج]]<ref>تفسیر المنار، ج۱، ص۴۵۳ - ۴۵۴.</ref>.
# خصال [[ایمان]]<ref>تفسیر المنار، ج۱، ص۴۵۳ - ۴۵۴.</ref>.
# خصال [[ایمان]]<ref>تفسیر المنار، ج۱، ص۴۵۳ - ۴۵۴.</ref>.


برخی نیز مراد از کلمات را [[ستارگان]] و [[خورشید و ماه]] دانسته‌اند که [[ابراهیم]] {{ع}} ابتدا [[ربوبیت]] آنها را مطرح و سپس با افول آنها بر [[وحدانیت]] [[خدا]] [[استدلال]] کرد و چون سخنان [[ابراهیم]] با قوم خود مقدمه‌ای برای [[حجت]] و [[برهان]] بوده است نه اینکه وی به صحت ادعای ایشان [[گمان]] برده باشد، ازاین رو [[خداوند]] از سخنان وی با [[قوم]] خود به عنوان [[حجت]] یاد می‌‌کند: {{متن قرآن|وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ}}<ref> «و این برهان ماست که آن را به ابراهیم در برابر قومش دادیم. هر کس را بخواهیم به پایه‌هایی فرا می‌بریم؛ بی‌گمان پروردگار تو، فرزانه‌ای داناست» سوره انعام، آیه ۸۳.</ref><ref>تفسیر المنار، ج۱، ص۴۵۳ - ۴۵۴.</ref> و او را به گونه‌ای بی‌سابقه می‌‌ستاید<ref>منشور جاوید، ج۱، ص۲۶۷.</ref>.
برخی نیز مراد از کلمات را [[ستارگان]] و [[خورشید و ماه]] دانسته‌اند که [[ابراهیم]] {{ع}} ابتدا [[ربوبیت]] آنها را مطرح و سپس با افول آنها بر وحدانیت [[خدا]] [[استدلال]] کرد و چون سخنان [[ابراهیم]] با قوم خود مقدمه‌ای برای [[حجت]] و [[برهان]] بوده است نه اینکه وی به صحت ادعای ایشان [[گمان]] برده باشد، ازاین رو [[خداوند]] از سخنان وی با [[قوم]] خود به عنوان [[حجت]] یاد می‌‌کند: {{متن قرآن|وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ}}<ref> «و این برهان ماست که آن را به ابراهیم در برابر قومش دادیم. هر کس را بخواهیم به پایه‌هایی فرا می‌بریم؛ بی‌گمان پروردگار تو، فرزانه‌ای داناست» سوره انعام، آیه ۸۳.</ref><ref>تفسیر المنار، ج۱، ص۴۵۳ - ۴۵۴.</ref> و او را به گونه‌ای بی‌سابقه می‌‌ستاید<ref>منشور جاوید، ج۱، ص۲۶۷.</ref>.


==== [[امتحان]] [[قوم]] [[صالح]] با فرستادن [[ناقه]] ====
==== [[امتحان]] [[قوم]] [[صالح]] با فرستادن ناقه ====
[[خداوند]] [[قوم]] [[حضرت صالح|صالح]] {{ع}} را با فرستادن ناقه‌ای که [[معجزه‌آسا]] از [[دل]] کوه بیرون آمد و [[فرمان]] به رعایت آن و تقسیم [[آب]] میان آنها و [[ناقه]]، آزمود: {{متن قرآن|إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ}}<ref>«(به صالح پیامبر گفتیم:) ما این ماده شتر را برای آزمون آنان می‌فرستیم و آنان را آگاه کن که آب را میان آنان (و شتر ماده) بخش کرده‌اند» سوره قمر، آیه ۲۷-۲۸.</ref>.
[[خداوند]] [[قوم]] [[حضرت صالح|صالح]] {{ع}} را با فرستادن ناقه‌ای که [[معجزه‌آسا]] از [[دل]] کوه بیرون آمد و [[فرمان]] به رعایت آن و تقسیم [[آب]] میان آنها و ناقه، آزمود: {{متن قرآن|إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ}}<ref>«(به صالح پیامبر گفتیم:) ما این ماده شتر را برای آزمون آنان می‌فرستیم و آنان را آگاه کن که آب را میان آنان (و شتر ماده) بخش کرده‌اند» سوره قمر، آیه ۲۷-۲۸.</ref>.


==== [[امتحان]] [[قوم موسی]] در غیاب وی ====
==== [[امتحان]] [[قوم موسی]] در غیاب وی ====
[[حضرت موسی]] {{ع}} پس از دریافت [[وعده]] [[نزول]] [[تورات]] با جمعی از [[قوم]] خود برای مدت ۳۰ روز به کوه طور رفت و در این مدت [[برادر]] خویش [[هارون]] را [[جانشین]] خود قرار داد تا [[قوم]] وی [[گمراه]] نشوند. مدت مأموریت وی ۱۰ روز تمدید شد. در این مدت [[قوم موسی]] با دیدن [[سامری]] و گوساله دست‌ساز وی به‌وسیله آن [[امتحان]] شدند و به‌رغم توصیه‌های حضرت و پیگیری برادرش [[هارون]] به گوساله‌پرستی گرایش یافتند و با این عمل خویش مورد [[ملامت]] [[خداوند]] قرار گرفتند: {{متن قرآن|فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ}}<ref>«فرمود: ما در نبود تو قومت را آزمودیم و سامری آنان را گمراه کرد» سوره طه، آیه ۸۵.</ref><ref>نمونه، ج۱۳، ص۲۶۷ - ۲۷۴.</ref>.
[[حضرت موسی]] {{ع}} پس از دریافت [[وعده]] نزول [[تورات]] با جمعی از [[قوم]] خود برای مدت ۳۰ روز به کوه طور رفت و در این مدت [[برادر]] خویش [[هارون]] را [[جانشین]] خود قرار داد تا [[قوم]] وی [[گمراه]] نشوند. مدت مأموریت وی ۱۰ روز تمدید شد. در این مدت [[قوم موسی]] با دیدن [[سامری]] و گوساله دست‌ساز وی به‌وسیله آن [[امتحان]] شدند و به‌رغم توصیه‌های حضرت و پیگیری برادرش [[هارون]] به گوساله‌پرستی گرایش یافتند و با این عمل خویش مورد [[ملامت]] [[خداوند]] قرار گرفتند: {{متن قرآن|فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ}}<ref>«فرمود: ما در نبود تو قومت را آزمودیم و سامری آنان را گمراه کرد» سوره طه، آیه ۸۵.</ref>.<ref>نمونه، ج۱۳، ص۲۶۷ - ۲۷۴.</ref>


==== ممنوعیت [[بنی اسراییل]] از صید ماهی در روز تعطیل ====
==== ممنوعیت [[بنی اسراییل]] از صید ماهی در روز تعطیل ====
خدای متعال [[بنی اسرائیل]] را به ترک صید ماهی در روز تعطیل ([[شنبه]]) آزمود: {{متن قرآن|وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ... إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا... كَذَلِكَ نَبْلُوهُمْ...}}<ref>«و از ایشان درباره شهری که در کرانه دریا بود بپرس، آنگاه که (از حکم حرام بودن ماهیگیری) در روز شنبه تجاوز می‌کردند زیرا روز شنبه آنان ماهی‌هاشان نزد ایشان روی آب می‌آمدند و روزی که شنبه‌شان نبود نزد آنان نمی‌آمدند، بدین‌گونه آنها را برای آنکه نافرمانی می‌کردند، می‌آزمودیم» سوره اعراف، آیه ۱۶۳.</ref>. طبق [[آیه]] یاد شده ویژگی این [[امتحان]] آن بود که در همان روز که از صید ماهی ممنوع بودند ماهیان فراوانی در دسترس آنان قرار داشت و البته [[بنی‌اسرائیل]] از این [[امتحان]] سربلند بیرون نیامدند و با محصور کردن ماهیان در روز [[شنبه]]، روز دیگر آنها را شکار کردند.
خدای متعال [[بنی اسرائیل]] را به ترک صید ماهی در روز تعطیل ([[شنبه]]) آزمود: {{متن قرآن|وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ... إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا... كَذَلِكَ نَبْلُوهُمْ...}}<ref>«و از ایشان درباره شهری که در کرانه دریا بود بپرس، آنگاه که (از حکم حرام بودن ماهیگیری) در روز شنبه تجاوز می‌کردند زیرا روز شنبه آنان ماهی‌هاشان نزد ایشان روی آب می‌آمدند و روزی که شنبه‌شان نبود نزد آنان نمی‌آمدند، بدین‌گونه آنها را برای آنکه نافرمانی می‌کردند، می‌آزمودیم» سوره اعراف، آیه ۱۶۳.</ref>. طبق [[آیه]] یاد شده ویژگی این [[امتحان]] آن بود که در همان روز که از صید ماهی ممنوع بودند ماهیان فراوانی در دسترس آنان قرار داشت و البته [[بنی‌اسرائیل]] از این [[امتحان]] سربلند بیرون نیامدند و با محصور کردن ماهیان در روز [[شنبه]]، روز دیگر آنها را شکار کردند.


==== [[رؤیای رسول خدا]] {{صل}} ====
==== رؤیای [[رسول خدا]] {{صل}} ====
[[قرآن کریم]] رؤیای [[رسول خدا]] را از موارد [[امتحان]] به شمار آورده است: {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ}}<ref>«و خوابی که ما به تو نمایاندیم جز برای آزمون مردم قرار ندادیم» سوره اسراء، آیه ۶۰.</ref>. گفته شده: [[مردم]] نسبت به [[باور]] کردن و [[پذیرفتن]] مضمون و موضوع این [[رؤیا]] [[آزمایش]] شده‌اند<ref>نمونه، ج۱۲، ص۱۷۱.</ref>. در اینکه این رؤیای [[رسول خدا]] چه بوده و به کدام ماجرا اشاره داشته است [[اختلاف]] نظر وجود دارد؛ برخی مقصود آن را رؤیای وی درباره محل قرار گرفتن جنازه [[کافران]] [[قریش]] در [[جنگ بدر]] دانسته‌اند که [[خداوند]] آن محل را در [[خواب]] به وی نشان داده است<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۲۳۷.</ref>. نظر دیگری آن را اشاره به [[بشارت]] یافتن [[رسول‌خدا]] در [[صلح حدیبیه]] و [[پیروزی]] [[مسلمانان]] در آن می‌داند<ref>نمونه، ج۱۲، ص۱۷۱ - ۱۷۲.</ref>. بعضی نیز آن را درباره افتادن [[حکومت]] پس از وی به دست نااهلان ([[بنی‌امیه]]) دانسته است. گفته‌اند: [[رسول خدا]] در [[خواب]] دید که بوزینگان بر [[منبر]] وی بالا می‌روند<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۲۳۶.</ref>.
[[قرآن کریم]] رؤیای رسول خدا را از موارد [[امتحان]] به شمار آورده است: {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ}}<ref>«و خوابی که ما به تو نمایاندیم جز برای آزمون مردم قرار ندادیم» سوره اسراء، آیه ۶۰.</ref>. گفته شده: [[مردم]] نسبت به [[باور]] کردن و [[پذیرفتن]] مضمون و موضوع این [[رؤیا]] [[آزمایش]] شده‌اند<ref>نمونه، ج۱۲، ص۱۷۱.</ref>. در اینکه این رؤیای [[رسول خدا]] چه بوده و به کدام ماجرا اشاره داشته است [[اختلاف]] نظر وجود دارد؛ برخی مقصود آن را رؤیای وی درباره محل قرار گرفتن جنازه [[کافران]] [[قریش]] در [[جنگ بدر]] دانسته‌اند که [[خداوند]] آن محل را در [[خواب]] به وی نشان داده است<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۲۳۷.</ref>. نظر دیگری آن را اشاره به [[بشارت]] یافتن [[رسول‌خدا]] در [[صلح حدیبیه]] و [[پیروزی]] [[مسلمانان]] در آن می‌داند<ref>نمونه، ج۱۲، ص۱۷۱ - ۱۷۲.</ref>. بعضی نیز آن را درباره افتادن [[حکومت]] پس از وی به دست نااهلان ([[بنی‌امیه]]) دانسته است. گفته‌اند: [[رسول خدا]] در [[خواب]] دید که بوزینگان بر [[منبر]] وی بالا می‌روند<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۲۳۶.</ref>.


==== [[امتحان]] [[مردم]] با [[خبرهای غیبی]] ====
==== [[امتحان]] [[مردم]] با خبرهای غیبی ====
[[خداوند]] برای روشن شدن [[ایمان]] [[مؤمنان]] و آزمودن [[ستمگران]]، آنان را به گزارش از [[امور غیبی]] می‌آزماید. [[مؤمنان]] در آن [[خبرهای غیبی]] [[شک]] نمی‌کنند؛ ولی [[ستمگران]] آنها را [[تکذیب]] می‌کنند<ref>منشور جاوید، ج۱، ص۲۵۹.</ref>.  
[[خداوند]] برای روشن شدن [[ایمان]] [[مؤمنان]] و آزمودن [[ستمگران]]، آنان را به گزارش از [[امور غیبی]] می‌آزماید. [[مؤمنان]] در آن [[خبرهای غیبی]] [[شک]] نمی‌کنند؛ ولی [[ستمگران]] آنها را [[تکذیب]] می‌کنند<ref>منشور جاوید، ج۱، ص۲۵۹.</ref>.  
# یکی از موارد [[امتحان]] به امر [[غیبی]] خبر وجود درختی در [[دوزخ]] به نام زقّوم است: {{متن قرآن| شَجَرَةُ الزَّقُّومِ إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً }}<ref>«درخت «زقّوم» که ما آن را عذابی برای ستمکاران قرار داده‌ایم» سوره صافات، آیه ۶۲-۶۳.</ref>.
# یکی از موارد [[امتحان]] به امر [[غیبی]] خبر وجود درختی در [[دوزخ]] به نام زقّوم است: {{متن قرآن| شَجَرَةُ الزَّقُّومِ إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً }}<ref>«درخت «زقّوم» که ما آن را عذابی برای ستمکاران قرار داده‌ایم» سوره صافات، آیه ۶۲-۶۳.</ref>.
خط ۱۹۸: خط ۱۹۸:
# [[آزمایش]] [[داوود]] {{ع}} با [[داوری]] میان دو فرد متخاصم: {{متن قرآن|وَشَدَدْنَا مُلْكَهُ وَآتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ}}<ref>«و فرمانروایی او را استوار کردیم و به او فرزانگی و گفتار پایانبخش (در داوری) دادیم و آیا خبر آن دادخواهان به تو رسیده است که از دیوار نمازگاه فرا رفتند؟ آنگاه که بر داوود وارد شدند و او از ایشان ترسید؛ گفتند: نترس! ما دو داد خواهیم که یکی بر دیگری ستم کرده است، میان ما به درستی داوری کن و ستم مکن و ما را به راه میانه راهنما باش! این برادر من است که نود و نه میش دارد و من یک میش دارم، و می‌گوید آن را (هم) به من واگذار و در گفتار بر من چیرگی دارد (داوود) گفت: بی‌گمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میش‌های خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا می‌دارند جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و آنان اندکند؛ و داوود دانست که ما او را آزموده‌ایم و از پروردگار خویش آمرزش خواست و به سجده درافتاد و (به سوی ما) بازگشت» سوره ص، آیه ۲۰-۲۴.</ref>.
# [[آزمایش]] [[داوود]] {{ع}} با [[داوری]] میان دو فرد متخاصم: {{متن قرآن|وَشَدَدْنَا مُلْكَهُ وَآتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ}}<ref>«و فرمانروایی او را استوار کردیم و به او فرزانگی و گفتار پایانبخش (در داوری) دادیم و آیا خبر آن دادخواهان به تو رسیده است که از دیوار نمازگاه فرا رفتند؟ آنگاه که بر داوود وارد شدند و او از ایشان ترسید؛ گفتند: نترس! ما دو داد خواهیم که یکی بر دیگری ستم کرده است، میان ما به درستی داوری کن و ستم مکن و ما را به راه میانه راهنما باش! این برادر من است که نود و نه میش دارد و من یک میش دارم، و می‌گوید آن را (هم) به من واگذار و در گفتار بر من چیرگی دارد (داوود) گفت: بی‌گمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میش‌های خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا می‌دارند جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و آنان اندکند؛ و داوود دانست که ما او را آزموده‌ایم و از پروردگار خویش آمرزش خواست و به سجده درافتاد و (به سوی ما) بازگشت» سوره ص، آیه ۲۰-۲۴.</ref>.


شایان ذکر است که [[قرآن کریم]] افزون بر هشدار به وقوع حتمی [[امتحان]]: {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}}<ref> «آیا مردم پنداشته‌اند همان بگویند ایمان آورده‌ایم وانهاده می‌شوند و آنان را نمی‌آزمایند؟» سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref> و بیان ابزارها و شیوه‌های گوناگون آن{{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ}}<ref> «و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref>، این نکته را یادآور شده است که [[انسان]] با یاد [[مبدأ و معاد]]: {{متن قرآن|الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون» (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم)» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> و [[صبر]] و [[پایداری]] در برابر [[امتحان]]: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ}}<ref> «و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref> می‌تواند سربلند و موفق از [[امتحان]] بیرون آید<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>.
شایان ذکر است که [[قرآن کریم]] افزون بر هشدار به وقوع حتمی [[امتحان]]: {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}}<ref> «آیا مردم پنداشته‌اند همان بگویند ایمان آورده‌ایم وانهاده می‌شوند و آنان را نمی‌آزمایند؟» سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref> و بیان ابزارها و شیوه‌های گوناگون آن{{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ}}<ref> «و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref>، این نکته را یادآور شده است که [[انسان]] با یاد مبدأ و معاد: {{متن قرآن|الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون» (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم)» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> و [[صبر]] و [[پایداری]] در برابر [[امتحان]]: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ}}<ref> «و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref> می‌تواند سربلند و موفق از [[امتحان]] بیرون آید<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>.


== عکس‌العمل انسان‌ها در برابر امتحان الهی ==
== عکس‌العمل انسان‌ها در برابر امتحان الهی ==
عکس‌العمل [[انسان‌ها]] در برابر [[آزمایش الهی]] بر دو گونه است: [[حضرت سلیمان]] وقتی در برابر خود [[تخت بلقیس]] را [[مشاهده]] نمود، گفت: {{متن قرآن|قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ}}<ref>"گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم" سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>؛ {{متن قرآن|فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ * وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ}}<ref>"اما انسان، چون پروردگارش او را بیازماید و گرامی دارد و نعمت دهد، می‌گوید: پروردگارم مرا گرامی داشت و چون پروردگارش او را بیازماید و روزی‌اش را بر او تنگ گیرد می‌گوید پروردگارم مرا خوار داشت" سوره فجر، آیه ۱۵-۱۶.</ref>.
عکس‌العمل [[انسان‌ها]] در برابر [[آزمایش الهی]] بر دو گونه است: [[حضرت سلیمان]] وقتی در برابر خود تخت بلقیس را مشاهده نمود، گفت: {{متن قرآن|قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ}}<ref>"گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم" سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>؛ {{متن قرآن|فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ * وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ}}<ref>"اما انسان، چون پروردگارش او را بیازماید و گرامی دارد و نعمت دهد، می‌گوید: پروردگارم مرا گرامی داشت و چون پروردگارش او را بیازماید و روزی‌اش را بر او تنگ گیرد می‌گوید پروردگارم مرا خوار داشت" سوره فجر، آیه ۱۵-۱۶.</ref>.


[[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] ذیل این [[آیه]] می‌نویسد: "با اینکه ما گفتیم [[خداوند]] [[اعمال]] بندگانش را تحت نظر دارد و اعطای نعمات برای [[امتحان]] و [[آزمایش]] آنهاست، اما [[طبیعت]] [[انسان]] [[ظلوم]] و جهول چنان است که وقتی پروردگارش او را مورد امتحان قرار می‌دهد و او را با اعطای [[نعمت]] ارجمند می‌نماید و گرامی و متنعم می‌سازد با خود می‌گوید: "[[خدای تعالی]] و [[پروردگار]] من مرا مورد [[کرامت]] و نعمت قرار داده است". یعنی [[گمان]] می‌کند نعمات و اکرامی که به او اعطا شده، موقت نیست. آن را دائمی و باقی می‌پندارد و بقای آن نعمت و [[قدرت]] را تضمین شده می‌بیند و به جای [[شکر]]، به [[کفران]] دچار می‌شود. در حالی که نعمت تا زمانی [[اکرام]] [[خدا]] محسوب می‌شود که خود انسان آن را وسیله کسب [[دوزخ]] قرار ندهد، اما وقتی خداوند به منظور امتحان، [[رزق]] او را تنگ می‌گیرد می‌گوید: "پروردگارم مرا [[خوار]] و [[ذلیل]] نمود". با این که ملاک کرامت در نزد خدا، [[تقرب]] به او به واسطه [[ایمان]] و [[عمل صالح]] است و [[فقر]] و [[غنا]]، تفاوتی در این معنا ایجاد نمی‌کند. لذا [[دارایی]] یا فقر تنها برای امتحان است و [[رضایت]] یا [[نارضایتی]] خداوند، تأثیری در [[بخشش]] یا منع او ندارد. خداوند در هر دو صورت می‌خواهد انسان را آزمایش نماید و [[عاقبت]] انسان را، نتیجه این امتحانات مشخص می‌کند<ref>ترجمه المیزان.</ref><ref>[[مهوش‌السادات علوی|علوی، مهوش‌السادات]]، [[ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
[[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] ذیل این [[آیه]] می‌نویسد: "با اینکه ما گفتیم [[خداوند]] [[اعمال]] بندگانش را تحت نظر دارد و اعطای نعمات برای [[امتحان]] و [[آزمایش]] آنهاست، اما طبیعت [[انسان]] ظلوم و جهول چنان است که وقتی پروردگارش او را مورد امتحان قرار می‌دهد و او را با اعطای [[نعمت]] ارجمند می‌نماید و گرامی و متنعم می‌سازد با خود می‌گوید: "[[خدای تعالی]] و [[پروردگار]] من مرا مورد [[کرامت]] و نعمت قرار داده است". یعنی [[گمان]] می‌کند نعمات و اکرامی که به او اعطا شده، موقت نیست. آن را دائمی و باقی می‌پندارد و بقای آن نعمت و [[قدرت]] را تضمین شده می‌بیند و به جای [[شکر]]، به کفران دچار می‌شود. در حالی که نعمت تا زمانی [[اکرام]] [[خدا]] محسوب می‌شود که خود انسان آن را وسیله کسب [[دوزخ]] قرار ندهد، اما وقتی خداوند به منظور امتحان، [[رزق]] او را تنگ می‌گیرد می‌گوید: "پروردگارم مرا [[خوار]] و [[ذلیل]] نمود". با این که ملاک کرامت در نزد خدا، [[تقرب]] به او به واسطه [[ایمان]] و [[عمل صالح]] است و [[فقر]] و غنا، تفاوتی در این معنا ایجاد نمی‌کند. لذا [[دارایی]] یا فقر تنها برای امتحان است و [[رضایت]] یا [[نارضایتی]] خداوند، تأثیری در [[بخشش]] یا منع او ندارد. خداوند در هر دو صورت می‌خواهد انسان را آزمایش نماید و عاقبت انسان را، نتیجه این امتحانات مشخص می‌کند<ref>ترجمه المیزان.</ref>.<ref>[[مهوش‌السادات علوی|علوی، مهوش‌السادات]]، [[ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
== [[ابتلاء]] در [[قرآن]] ==
در کتاب وجوه و نظائر دامغانی آمده است:
[[تفسیر]] [[بلا]] دو صورت است: [[نعمت]] و آزمودن
 
صورت اول: بلا یعنی نعمت.
[[خداوند]] در [[سوره بقره]] می‌فرماید {{متن قرآن|وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ}}<ref>«و در آن از سوی پروردگارتان برای شما آزمونی سترگ بود» سوره بقره، آیه ۴۹.</ref>؛این که خداوند شما را از [[شر]] [[فرعون]] [[نجات]] داد، یعنی این برای شما نعمتی بزرگ است.
 
صورت دوم: بلا به معنای [[آزمایش]]، در [[سوره صافات]] آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ}}<ref>«بی‌گمان این همان آزمایش آشکار بود» سوره صافات، آیه ۱۰۶.</ref><ref>الحسین بن محمد الدامغانی، الوجوه و النظائر لالفاظ کتاب الله العزیز، ص۱۵۱-۱۵۲.</ref>.
ابتلاء در قرآن بیشتر به معنای [[تکالیف]] و [[مسئولیت‌ها]] به کار رفته است، یعنی در واقع به تکالیف و مسئولیت‌ها نیز بلا گفته می‌شود.
 
«راغب» در مفردات در این زمینه می‌گوید:
به چند جهت بر [[تکلیف]] نام بلا اطلاق می‌شود:
اول: تمامی تکالیف و مسئولیت‌ها به گونه‌ای برای [[بدن]] سخت و مشکل می‌باشند (و باعث خستگی و فرسودگی شخص می‌شوند) از این رو نام بلا بر آنها [[صدق]] می‌کند.
دوم: تکالیف خداوند در واقع همان آزمون‌ها می‌باشند. به این جهت است که خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ}}<ref>«و بی‌گمان می‌آزماییمتان تا جهادگران و شکیبایان شما را معلوم داریم و گزارش‌های (کردارهای) شما را بررسی کنیم» سوره محمد، آیه ۳۱.</ref>.
سوم: آزمون‌های خداوند در مورد [[بندگان]] گاهی در [[شادی]] است تا سپاسگزار باشند و گاهی در [[سختی]] است تا [[شکیبایی]] پیشه کنند، بنابراین، [[رنج]] و [[اندوه]] و شادی و [[گشایش]] همگی بلا نامیده می‌شوند. رنج و اندوه زمینه شکیبایی را فراهم می‌سازد و شادی و گشایش موجبات [[شکر]] و [[سپاسگزاری]] را به دنبال خواهد داشت<ref>مفردات الفاظ القرآن، ص۱۴۵.</ref>.
 
[[آزمون]] و [[امتحان]] خداوند و دیگران در [[هدف]] و [[انگیزه]] متفاوت است. خداوند با هدف به دست آوردن [[آگاهی]] کسی را امتحان نمی‌کند؛ زیرا به طور معمول امتحان را کسی برگزار می‌کند که از فرجام [[کارها]] بی‌خبر بوده و بخواهد با آزمودن بر آگاهی‌های خویش بیفزاید، در حالی که [[خداوند]] بر گذشته و [[آینده]] و فرجام امور [[آگاه]] است<ref>الفضل بن الحسن الطبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۰۰؛ محمد بن الحسن الطوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۴۵؛ السید علی اکبر الموسوی الیزدی، (و دیگران)، الامامة و الولایة فی القرآن کریم، ص۲۳؛ محمد بن عمر فخر رازی، تفسیر الکبیر، ج۲، جزء ۴، ص۳۱.</ref>.
 
«راغب» در این باره می‌نویسد:
اگر درباره شخصی گفته شود «او به چیزی آزموده شد». این سخن دارای دو مطلب می‌باشد:
#(آزمودن آن شخص به جهت) کسب [[آگاهی]] از وضعیت آن شخص و اطلاع از وی درباره آنچه که پیش از این مورد [[جهل]] بوده است.
# آشکار شدن نیکویی یا [[پستی]] آن شخص.
 
چه بسا (مراد از برگزاری [[آزمون]]) هر دو مورد و یا تنها یکی از آن دو باشد.
بنابراین اگر درباره خداوند گفته شود: «به چیزی آزمود» و یا «شخصی را آزمود» در این صورت منظور تنها آشکار شدن نیکویی یا پستی آن شخص می‌باشد و نه کسب آگاهی از وضعیت وی و اطلاع از آنچه که مورد جهل بوده است؛ زیرا خداوند دانای پنهان‌ها و آگاه به آشکار و پنهان است و معنای [[ابتلاء]] در قول خداوند: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref><ref>مفردات الفاظ القرآن، ص۱۴۶.</ref> همین است.<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۷۶.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۴٬۱۱۴

ویرایش