پرش به محتوا

امام جواد علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱: خط ۴۱:
== کنیه و القاب ==
== کنیه و القاب ==
{{اصلی|القاب امام جواد}}
{{اصلی|القاب امام جواد}}
از القاب مشهور امام نهم {{ع}}: جواد و [[تقی]] و [[کنیه]] گرامی‌اش [[ابو جعفر ثانی]] است<ref>شیخ مفید، محمد بن نعمان، مصنفات الشیخ المفید، ج۱۱، ص۲۷۳؛ شیخ عباس قمی، الانوار البهیة، ص۲۲۵.</ref>.<ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام جواد (مقاله)|امامت امام جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۲۳-۴۲۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۱۸؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۷۷؛ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص۱۲۴.</ref>
از القاب مشهور امام نهم {{ع}}: جواد و تقی و کنیه گرامی‌اش [[ابو جعفر ثانی]] است<ref>شیخ مفید، محمد بن نعمان، مصنفات الشیخ المفید، ج۱۱، ص۲۷۳؛ شیخ عباس قمی، الانوار البهیة، ص۲۲۵.</ref>.<ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام جواد (مقاله)|امامت امام جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۲۳-۴۲۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۱۸؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۷۷؛ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص۱۲۴.</ref>


== همسران ==
== همسران ==
خط ۵۰: خط ۵۰:
=== ام الفضل ===
=== ام الفضل ===
{{اصلی|ام الفضل دختر مأمون}}
{{اصلی|ام الفضل دختر مأمون}}
نام او [[زینب]] و از [[دختران]] [[مأمون]] بود در [[مراسم]] [[ولایتعهدی امام رضا]] {{ع}} در حالی‌که ۵ سال داشت، به نامزدی [[امام جواد]] {{ع}} که آن [[زمان]] در [[مدینه]] حضور داشتند، در آمد<ref>البدایة و النهایة، ج۱۰، ص۲۶۹؛ تاریخ طبری، ج۷، ص۱۴۹؛ مروج الذهب، ج۳، ص۴۴۱؛ عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۴۷؛ بحارالانوار، ج۴۹، ص۱۳۲؛ تذکرة الخواص، ص۳۵۳.</ref>. مأمون به ظاهر می‌خواست با این قبیل اقدامات، [[دوستی]] و ارادت خویش را به [[خاندان]] [[اهل بیت]] {{عم}} ابراز دارد و این در حالی بود که در [[باطن]]، [[افکار]] دیگری داشت. سرانجام این [[زن]] ملعونه، به [[وسوسه]] عمویش [[معتصم عباسی]]، در [[سال ۲۲۰ هجری]] قمری، امام جواد {{ع}} را [[مسموم]] و به [[شهادت]] رساند<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص۸۱.</ref>.
نام او [[زینب]] و از [[دختران]] [[مأمون]] بود در مراسم [[ولایتعهدی امام رضا]] {{ع}} در حالی‌که ۵ سال داشت، به نامزدی [[امام جواد]] {{ع}} که آن [[زمان]] در [[مدینه]] حضور داشتند، در آمد<ref>البدایة و النهایة، ج۱۰، ص۲۶۹؛ تاریخ طبری، ج۷، ص۱۴۹؛ مروج الذهب، ج۳، ص۴۴۱؛ عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۴۷؛ بحارالانوار، ج۴۹، ص۱۳۲؛ تذکرة الخواص، ص۳۵۳.</ref>. مأمون به ظاهر می‌خواست با این قبیل اقدامات، [[دوستی]] و ارادت خویش را به [[خاندان]] [[اهل بیت]] {{عم}} ابراز دارد و این در حالی بود که در [[باطن]]، [[افکار]] دیگری داشت. سرانجام این [[زن]] ملعونه، به [[وسوسه]] عمویش [[معتصم عباسی]]، در سال ۲۲۰ هجری قمری، امام جواد {{ع}} را [[مسموم]] و به [[شهادت]] رساند<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص۸۱.</ref>.


== فرزندان ==
== فرزندان ==
خط ۶۰: خط ۶۰:
{{اصلی|کرامات امام جواد}}
{{اصلی|کرامات امام جواد}}
از [[امام جواد]] {{ع}} کرامت‌ها و امور خارق العاده‌ای دیده شده که هر یک می‌تواند به عنوان نشانه و علامت مقام و [[منصب الهی]] آن حضرت باشد مانند اینکه "ابن حجر هیتمی" [[کرامت]] عجیبی را از [[امام جواد]] {{ع}} [[نقل]] کرده است: مأمون بازهای شکاری داشت و هنگامی که از شهر خارج شد یکی از آنها را برای شکار فرستاد و باز از چشم‌ها دور شد و از هوا برگشت در حالی که در منقارش ماهی کوچکی بود که هنوز زنده بود. مأمون بسیار تعجب کرد و به سمت شهر برگشت و بچه‌ها هنوز مشغول بازی بودند و [[امام جواد]] {{ع}} نیز نزد آنها بود و باز هم بچه‌ها فرار کردند جز [[امام جواد]] {{ع}}. مأمون به او نزدیک شد و گفت: در دستت چیست؟ [[امام]] فرمود: [[خداوند متعال]] در دریای [[قدرت]] خود، ماهیان کوچکی را آفریده است که بازهای شکاری [[پادشاهان]] و [[خلفا]] آنها را شکار می‌کند و به وسیله این ماهی‌ها سلاله [[اهل بیت]] [[رسول خدا]] {{صل}} را [[آزمایش]] می‌کنند. مأمون گفت: {{عربی|"أَنْتَ ابْنُ الرِّضَا حَقّاً"}}؛ تو به‌راستی که [[فرزند]] [[علی بن موسی الرضا]] هستی!<ref>الصواعق المحرقة علی أهل الرفض و الضلال و الزندقة، ج ۲، ص ۵۹۷.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ج۲، ص۸۰.</ref>
از [[امام جواد]] {{ع}} کرامت‌ها و امور خارق العاده‌ای دیده شده که هر یک می‌تواند به عنوان نشانه و علامت مقام و [[منصب الهی]] آن حضرت باشد مانند اینکه "ابن حجر هیتمی" [[کرامت]] عجیبی را از [[امام جواد]] {{ع}} [[نقل]] کرده است: مأمون بازهای شکاری داشت و هنگامی که از شهر خارج شد یکی از آنها را برای شکار فرستاد و باز از چشم‌ها دور شد و از هوا برگشت در حالی که در منقارش ماهی کوچکی بود که هنوز زنده بود. مأمون بسیار تعجب کرد و به سمت شهر برگشت و بچه‌ها هنوز مشغول بازی بودند و [[امام جواد]] {{ع}} نیز نزد آنها بود و باز هم بچه‌ها فرار کردند جز [[امام جواد]] {{ع}}. مأمون به او نزدیک شد و گفت: در دستت چیست؟ [[امام]] فرمود: [[خداوند متعال]] در دریای [[قدرت]] خود، ماهیان کوچکی را آفریده است که بازهای شکاری [[پادشاهان]] و [[خلفا]] آنها را شکار می‌کند و به وسیله این ماهی‌ها سلاله [[اهل بیت]] [[رسول خدا]] {{صل}} را [[آزمایش]] می‌کنند. مأمون گفت: {{عربی|"أَنْتَ ابْنُ الرِّضَا حَقّاً"}}؛ تو به‌راستی که [[فرزند]] [[علی بن موسی الرضا]] هستی!<ref>الصواعق المحرقة علی أهل الرفض و الضلال و الزندقة، ج ۲، ص ۵۹۷.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ج۲، ص۸۰.</ref>
== امامت و ولایت ==
== امامت و ولایت ==
{{اصلی|امامت امام جواد}}
{{اصلی|امامت امام جواد}}
خط ۶۵: خط ۶۶:


دلایل امامت آن حضرت علاوه بر [[ادله]] [[امامت]] [[ائمه دوازده‌گانه]] [[شیعه]]، از قرار ذیل است:
دلایل امامت آن حضرت علاوه بر [[ادله]] [[امامت]] [[ائمه دوازده‌گانه]] [[شیعه]]، از قرار ذیل است:
# روایات عام بر امامت امام جواد {{ع}}: برای اثبات امامت حضرت [[نصوص عامه]] مانند [[روایات ائمه اثنی عشر]] کافی است. از دیگر [[دلایل امامت]] [[امام جواد]] {{ع}} تصریح [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به [[امامت]] آن حضرت است. در [[حدیثی]] که [[سلمان فارسی]]، [[صحابه]] بزرگ و [[جلیل‌القدر]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] نموده، به طور صریح و روشن به [[امامت]] [[امام جواد]] اشاره شده است<ref>قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۴۳؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۱، ص۲۴۳.</ref>.
# روایات عام بر امامت امام جواد {{ع}}: برای اثبات امامت حضرت نصوص عامه مانند [[روایات ائمه اثنی عشر]] کافی است. از دیگر [[دلایل امامت]] [[امام جواد]] {{ع}} تصریح [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به [[امامت]] آن حضرت است. در [[حدیثی]] که [[سلمان فارسی]]، [[صحابه]] بزرگ و جلیل‌القدر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] نموده، به طور صریح و روشن به [[امامت]] [[امام جواد]] اشاره شده است<ref>قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۴۳؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۱، ص۲۴۳.</ref>.
# روایات خاص از [[امام رضا]] {{ع}}: مهم‌ترین [[دلیل]] امامت [[امام جواد]] {{ع}} تصریح و وصیت [[امام رضا]] {{ع}} به امامت ایشان است. در یکی از این [[روایات]] که از طریق [[صفوان بن یحیی]] [[نقل]] شده چنین آمده است: او می‌گوید: به [[امام رضا]] {{ع}} عرض کردم، [[خدا]] روز [[مرگ]] تو را به ما نشان ندهد، اگر پیش آمدی شد به چه کسی مراجعه شود؟ با دست خود اشاره به [[ابی جعفر]] کرد که در برابرش [[ایستاده]] بود، گفتم قربانت گردم این پسری سه ساله است؟ فرمود: کم سالی به [[امامت]] او زیانی ندارد، [[عیسی]] {{ع}} سه ساله به [[پیغمبری]] و [[اقامه حجت]] الهیه [[قیام]] نمود<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ص۳۲۱؛ نیشابوری، فتال، روضة الواعظین، ص۲۳۷؛ بحرانی، سید هاشم، مدینة المعاجز، ج۷، ص۲۷۶.</ref>.
# روایات خاص از [[امام رضا]] {{ع}}: مهم‌ترین [[دلیل]] امامت [[امام جواد]] {{ع}} تصریح و وصیت [[امام رضا]] {{ع}} به امامت ایشان است. در یکی از این [[روایات]] که از طریق [[صفوان بن یحیی]] [[نقل]] شده چنین آمده است: او می‌گوید: به [[امام رضا]] {{ع}} عرض کردم، [[خدا]] روز [[مرگ]] تو را به ما نشان ندهد، اگر پیش آمدی شد به چه کسی مراجعه شود؟ با دست خود اشاره به ابی جعفر کرد که در برابرش [[ایستاده]] بود، گفتم قربانت گردم این پسری سه ساله است؟ فرمود: کم سالی به [[امامت]] او زیانی ندارد، [[عیسی]] {{ع}} سه ساله به [[پیغمبری]] و [[اقامه حجت]] الهیه [[قیام]] نمود<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ص۳۲۱؛ نیشابوری، فتال، روضة الواعظین، ص۲۳۷؛ بحرانی، سید هاشم، مدینة المعاجز، ج۷، ص۲۷۶.</ref>.
# گستردگی [[علم امام]]: گستردگی علم امام جواد در کودکی ، به طوری که به تمام پرسش‌های [[علمی]] و [[فقهی]] پاسخ می‌داد، از [[دلایل امامت]] آن حضرت محسوب می‌شود<ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام جواد (مقاله)|امامت امام جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۲۴-۴۲۵.</ref>.
# گستردگی [[علم امام]]: گستردگی علم امام جواد در کودکی ، به طوری که به تمام پرسش‌های [[علمی]] و [[فقهی]] پاسخ می‌داد، از [[دلایل امامت]] آن حضرت محسوب می‌شود<ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام جواد (مقاله)|امامت امام جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۲۴-۴۲۵.</ref>.
# [[معجزات]]: برای [[امام جواد]]{{ع}} معجزات و کراماتی نقل شده است. [[کرامات]] نقل شده برای امام جواد{{ع}} که منابع کهن از آن به عنوان معجزات و دلائل یاد کرده‌اند، متنوع‌اند و مجموع [[روایات]] مربوط به کرامات آن حضرت بدون تکرار ۷۷ [[روایت]] هستند. [[آگاهی]] به [[زبان حیوانات]]<ref>ابن حمزه طوسی، الثاقب فی المناقب، ص۵۲۲.</ref> و [[آگاهی از باطن]] و درون افراد<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۴۹۳.</ref> از جمله کرامات ایشان است<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص۱۳۴.</ref>.
# [[معجزات]]: برای [[امام جواد]]{{ع}} معجزات و کراماتی نقل شده است. [[کرامات]] نقل شده برای امام جواد{{ع}} که منابع کهن از آن به عنوان معجزات و دلائل یاد کرده‌اند، متنوع‌اند و مجموع [[روایات]] مربوط به کرامات آن حضرت بدون تکرار ۷۷ [[روایت]] هستند. [[آگاهی]] به زبان حیوانات<ref>ابن حمزه طوسی، الثاقب فی المناقب، ص۵۲۲.</ref> و آگاهی از باطن و درون افراد<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۴۹۳.</ref> از جمله کرامات ایشان است<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص۱۳۴.</ref>.


=== عصمت ===
{{اصلی|عصمت امام جواد}}
=== افضلیت ===
=== افضلیت ===
{{اصلی|افضلیت امام جواد}}
{{اصلی|افضلیت امام جواد}}
[[برتری]] و تقدیم [[امام جواد]] {{ع}} بر دیگران در کمالاتی که لازمه [[امامت]] است مستند به سخنان [[امام رضا]] {{ع}} و اعتراف دیگران است. در این زمینه صنعانی می‌گوید: خدمت [[امام رضا]] {{ع}} بودم که پسر کودکش [[ابی جعفر]] {{ع}} را آوردند فرمود: این همان مولودی است که مولودی پربرکت‌تر از او نسبت به [[شیعیان]] ما متولد نشده است<ref>{{متن حدیث|فَقَالَ هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِي لَمْ يُولَدْ فِينَا مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَكَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنْهُ}}؛ کافی، ج ۱، ص ۳۲۱.</ref>.
[[برتری]] و تقدیم [[امام جواد]] {{ع}} بر دیگران در کمالاتی که لازمه [[امامت]] است مستند به سخنان [[امام رضا]] {{ع}} و اعتراف دیگران است. در این زمینه صنعانی می‌گوید: خدمت [[امام رضا]] {{ع}} بودم که پسر کودکش ابی جعفر {{ع}} را آوردند فرمود: این همان مولودی است که مولودی پربرکت‌تر از او نسبت به [[شیعیان]] ما متولد نشده است<ref>{{متن حدیث|فَقَالَ هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِي لَمْ يُولَدْ فِينَا مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَكَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنْهُ}}؛ کافی، ج ۱، ص ۳۲۱.</ref>.


همچنین [[ابن حجر]] هیتمی درباره [[امام جواد]] {{ع}} جریان برخورد زیرکانه آن حضرت در سن کودکی با مأمون را [[نقل]] می‌کند: پس از [[شهادت امام رضا]] {{ع}}، روزی مأمون از یکی از کوچه‌های [[بغداد]] عبور می‌کرد و [[امام جواد]] که کودک ۹ ساله بود، [[ایستاده]] بود و دیگر بچه‌ها بازی می‌کردند. همین که مأمون رسید غیر از [[امام جواد]] {{ع}} دیگر کودکان فرار کردند ولی او همچنان باقی بود مامون از او پرسید تو چرا فرار نکردی؟ [[امام]] به سرعت جواب داد: راه تنگ نبود تا برای شما راه باز می‌کردم و جرمی مرتکب نشده بودم تا از شما می‌ترسیدم و در [[حق]] شما نیز [[حسن ظن]] داشتم که به کسی که جرمی ندارد آسیبی نمی‌رسانید. مأمون از سخنان و صورت زیبای او خیلی خوشش آمد و از او پرسید: اسمت چیست و [[فرزند]] چه کسی هستی؟ [[امام]] جواب داد: من [[محمد بن علی بن موسی الرضا]] {{ع}} هستم. مأمون برای [[علی بن موسی الرضا]] {{ع}} از [[خداوند]] طلب [[مغفرت]] کرد و به راه خود ادامه داد<ref>ر. ک: الصواعق، ج ۲، ص ۵۳۱.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ج۲، ص۷۷-۷۹.</ref>
همچنین [[ابن حجر]] هیتمی درباره [[امام جواد]] {{ع}} جریان برخورد زیرکانه آن حضرت در سن کودکی با مأمون را [[نقل]] می‌کند: پس از [[شهادت امام رضا]] {{ع}}، روزی مأمون از یکی از کوچه‌های [[بغداد]] عبور می‌کرد و [[امام جواد]] که کودک ۹ ساله بود، [[ایستاده]] بود و دیگر بچه‌ها بازی می‌کردند. همین که مأمون رسید غیر از [[امام جواد]] {{ع}} دیگر کودکان فرار کردند ولی او همچنان باقی بود مامون از او پرسید تو چرا فرار نکردی؟ [[امام]] به سرعت جواب داد: راه تنگ نبود تا برای شما راه باز می‌کردم و جرمی مرتکب نشده بودم تا از شما می‌ترسیدم و در [[حق]] شما نیز [[حسن ظن]] داشتم که به کسی که جرمی ندارد آسیبی نمی‌رسانید. مأمون از سخنان و صورت زیبای او خیلی خوشش آمد و از او پرسید: اسمت چیست و [[فرزند]] چه کسی هستی؟ [[امام]] جواب داد: من [[محمد بن علی بن موسی الرضا]] {{ع}} هستم. مأمون برای [[علی بن موسی الرضا]] {{ع}} از [[خداوند]] طلب [[مغفرت]] کرد و به راه خود ادامه داد<ref>ر. ک: الصواعق، ج ۲، ص ۵۳۱.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ج۲، ص۷۷-۷۹.</ref>
خط ۸۰: خط ۷۹:
==== [[فضائل]] و [[مناقب]] ====
==== [[فضائل]] و [[مناقب]] ====
{{اصلی|فضائل امام جواد}}
{{اصلی|فضائل امام جواد}}
[[امام محمد تقی]] {{ع}} همانند دیگر [[امامان معصوم]] {{عم}} در خصال نیک و [[اخلاق پسندیده]] همچون جد خویش، [[پیامبر اسلام]] {{صل}} بود. در [[عبادت]] و [[طاعت]] شهرتی تمام داشت و بیش‌تر روزها در [[روزه]] بود و شب‌ها به [[عبادت]] و راز و نیاز. پیوسته این [[حدیث]] [[پیامبر]] {{صل}} را بر زبان داشت که "هر کس [[نماز شب]] بخواند، چهره‌اش در روز زیبا و [[نورانی]] می‌گردد"<ref>شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع‌، ج۲، ص۳۶۳.</ref>. [[فروتنی]] [[امام محمد تقی]] {{ع}} از صفات برجسته او است.
[[امام محمد تقی]] {{ع}} همانند دیگر [[امامان معصوم]] {{عم}} در خصال نیک و [[اخلاق پسندیده]] همچون جد خویش، [[پیامبر اسلام]] {{صل}} بود. در [[عبادت]] و [[طاعت]] شهرتی تمام داشت و بیش‌تر روزها در [[روزه]] بود و شب‌ها به [[عبادت]] و راز و نیاز. پیوسته این [[حدیث]] [[پیامبر]] {{صل}} را بر زبان داشت که "هر کس نماز شب بخواند، چهره‌اش در روز زیبا و [[نورانی]] می‌گردد"<ref>شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع‌، ج۲، ص۳۶۳.</ref>. [[فروتنی]] [[امام محمد تقی]] {{ع}} از صفات برجسته او است.


در برخورد با مردم بسیار [[متواضع]] و [[مهربان]] بود و می‌فرمود: "[[فروتنی]]، زینت و [[شرافت]] حسب و [[نسب]] است"<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۷، ص۱۳۳.</ref>. [[جود]] و [[بخشش]] او زبانزد همه بود و امروزه نیز آن [[امام]] {{ع}} را بدین صفت می‌شناسند و بدین روی از [[القاب]] مشهورش "[[جواد الائمه]]" است. هر کس نیازی به او می‌آورد، [[حاجت]] روا بازمی‌گشت<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۰۲ و ۱۰۳.</ref>. آنچه از موقوفات [[بنی‌هاشم]] و [[پدران]] معصومش به دست می‌آورد، میان [[نیازمندان]] تقسیم می‌کرد<ref>قزوینی، سید محمد کاظم، زندگانی امام جواد، ص۴۴.</ref>.
در برخورد با مردم بسیار [[متواضع]] و [[مهربان]] بود و می‌فرمود: "[[فروتنی]]، زینت و [[شرافت]] حسب و نسب است"<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۷، ص۱۳۳.</ref>. [[جود]] و [[بخشش]] او زبانزد همه بود و امروزه نیز آن [[امام]] {{ع}} را بدین صفت می‌شناسند و بدین روی از [[القاب]] مشهورش "[[جواد الائمه]]" است. هر کس نیازی به او می‌آورد، [[حاجت]] روا بازمی‌گشت<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۰۲ و ۱۰۳.</ref>. آنچه از موقوفات [[بنی‌هاشم]] و پدران معصومش به دست می‌آورد، میان [[نیازمندان]] تقسیم می‌کرد<ref>قزوینی، سید محمد کاظم، زندگانی امام جواد، ص۴۴.</ref>.


[[علم]] و [[فضیلت]] [[جوادالائمه]] {{ع}} نیز همچون پدرش، فراوان بود و در مجالس بحثی که [[خلیفه]] ترتیب می‌‌داد تا از موقعیت [[اجتماعی]] او بکاهد، [[حضرت جواد]] {{ع}} با آنکه کم سن و سال و [[جوان]] بود، ولی همه را مغلوب می‌‌کرد و در همه [[علوم]] و [[فنون]]، سرآمد بود.
[[علم]] و [[فضیلت]] [[جوادالائمه]] {{ع}} نیز همچون پدرش، فراوان بود و در مجالس بحثی که [[خلیفه]] ترتیب می‌‌داد تا از موقعیت [[اجتماعی]] او بکاهد، [[حضرت جواد]] {{ع}} با آنکه کم سن و سال و [[جوان]] بود، ولی همه را مغلوب می‌‌کرد و در همه [[علوم]] و [[فنون]]، سرآمد بود.
خط ۹۱: خط ۹۰:
{{اصلی|سرگذشت زندگی امام جواد}}
{{اصلی|سرگذشت زندگی امام جواد}}
=== دوران امامت ===
=== دوران امامت ===
[[امام محمد تقی]] {{ع}} از سال ۲۰۳ تا ۲۲۰ ه. [[امامت]] کرد. خلفای معاصر آن [[امام همام]] {{ع}} عبارت‌اند از: [[مأمون]] و [[معتصم]]<ref>امین، سید محسن، اعیان الشیعه‌، ج۲، ص۳۲.</ref>. [[مأمون]]، [[خلیفه عباسی]] چون از نفوذ باطنی و [[معنوی]] او در میان [[مردم]] بیمناک بود، آن حضرت را تحت [[مراقبت]] خویش گرفت و از همین رو دخترش را به ازدواج [[حضرت جواد]] {{ع}} درآورد، تا یک مراقب دائمی و خانگی نسبت به او داشته باشد.
[[امام محمد تقی]] {{ع}} از سال ۲۰۳ تا ۲۲۰ ه. [[امامت]] کرد. خلفای معاصر آن امام همام {{ع}} عبارت‌اند از: [[مأمون]] و [[معتصم]]<ref>امین، سید محسن، اعیان الشیعه‌، ج۲، ص۳۲.</ref>. [[مأمون]]، [[خلیفه عباسی]] چون از نفوذ باطنی و معنوی او در میان [[مردم]] بیمناک بود، آن حضرت را تحت [[مراقبت]] خویش گرفت و از همین رو دخترش را به ازدواج [[حضرت جواد]] {{ع}} درآورد، تا یک مراقب دائمی و خانگی نسبت به او داشته باشد.


در دوران [[امامت امام رضا]] {{ع}} [[شیعه]] [[توانایی]] تجربه [[قدرت سیاسی]] را به دست آورده بود و همین امر [[مأمون]] را مجبور کرد که حضرت را به [[اجبار]] وارد دستگاه [[حکومت]] کند؛ ولی موفّق نشد و [[رفتار]] [[امام]] طوری بود که حتّی برگزاری یک [[نماز]] از سوی حضرت را برنتافت؛ از این پس این موضع [[قدرت]] توسّط [[ائمه]] بعدی [[حفظ]] شد. [[امام محمد جواد]] {{ع}} مواضع پدر خود را ادامه داد. [[مأمون]] نیز [[توطئه]] خود را برای از بین بردن [[شیعه]] همچنان ادامه داد. او می‌خواست [[امام]] را از پایگاه‌های مردمی خود جدا کند و این [[توطئه]] را به‌گونه‌ای [[اجرا]] کند که [[مردم]] تحریک نشوند.
در دوران [[امامت امام رضا]] {{ع}} [[شیعه]] [[توانایی]] تجربه [[قدرت سیاسی]] را به دست آورده بود و همین امر [[مأمون]] را مجبور کرد که حضرت را به [[اجبار]] وارد دستگاه [[حکومت]] کند؛ ولی موفّق نشد و [[رفتار]] [[امام]] طوری بود که حتّی برگزاری یک [[نماز]] از سوی حضرت را برنتافت؛ از این پس این موضع [[قدرت]] توسّط [[ائمه]] بعدی [[حفظ]] شد. [[امام محمد جواد]] {{ع}} مواضع پدر خود را ادامه داد. [[مأمون]] نیز [[توطئه]] خود را برای از بین بردن [[شیعه]] همچنان ادامه داد. او می‌خواست [[امام]] را از پایگاه‌های مردمی خود جدا کند و این [[توطئه]] را به‌گونه‌ای اجرا کند که [[مردم]] تحریک نشوند.


مهم‌ترین برنامه [[امامت]] [[امام محمد تقی]] {{ع}} ادامه راه پدر و پیگیری برنامه‌های ایشان برای گسترش [[مذهب تشیع]] و [[هدایت]] [[امت]] بود. نخستین گام [[امام]] {{ع}} در این راه آن بود که پایتخت [[عباسیان]] را ترک کرد و به [[مدینه]] رفت. این کار به معنای رد مشروعیت حکومت عباسی و نوعی مقابله با آن تلقی می‌گشت. با حضور امام {{ع}} در [[مدینه]]، [[فقیهان]] و [[عالمان]] بسیاری پیرامونشان گرد آمدند و از محضر ایشان کسب فیض کردند. [[امام]] {{ع}} برای پیگیری برنامه‌های خود، دانشمندانی را به [بلاد اسلامی گسیل کرد که با عنوان "ثقات" مشهورند. آنان وظیفه داشتند [[مردم]] را از [[علوم آل محمد]] {{ع}} بهره‌مند سازند و [[تعالیم]] اصیل [[دینی]] را گسترش دهند<ref>عطاردی، شیخ عزیزالله، مسند الامام الجواد، ص۴۳، ۸۸ و ۸۹.</ref>.
مهم‌ترین برنامه [[امامت]] [[امام محمد تقی]] {{ع}} ادامه راه پدر و پیگیری برنامه‌های ایشان برای گسترش [[مذهب تشیع]] و [[هدایت]] [[امت]] بود. نخستین گام [[امام]] {{ع}} در این راه آن بود که پایتخت [[عباسیان]] را ترک کرد و به [[مدینه]] رفت. این کار به معنای رد مشروعیت حکومت عباسی و نوعی مقابله با آن تلقی می‌گشت. با حضور امام {{ع}} در [[مدینه]]، [[فقیهان]] و [[عالمان]] بسیاری پیرامونشان گرد آمدند و از محضر ایشان کسب فیض کردند. [[امام]] {{ع}} برای پیگیری برنامه‌های خود، دانشمندانی را به [بلاد اسلامی گسیل کرد که با عنوان "ثقات" مشهورند. آنان وظیفه داشتند [[مردم]] را از علوم آل محمد {{ع}} بهره‌مند سازند و تعالیم اصیل [[دینی]] را گسترش دهند<ref>عطاردی، شیخ عزیزالله، مسند الامام الجواد، ص۴۳، ۸۸ و ۸۹.</ref>.


در [[آغاز امامت]] [[حضرت جواد]] {{ع}}، [[مأمون]] تشکیل مجالس [[مناظره]] را ـ که در دوره [[امام رضا]] {{ع}} همگی به نفع [[اهل بیت]] تمام شد ـ دوباره تجربه کرد، به این [[دلیل]] که [[امام نهم]] خردسال است و تجربه [[پدر]] را ندارد بلکه بتواند به موقعیّت [[علمی]] او لطمه وارد کند؛ ولی نتیجه برعکس شد. در [[مجلسی]] که بزرگان علمای [[اهل سنت]] از جمله [[یحیی بن اکثم]] ـ قاضی القضاة ـ حضور داشتند، [[امام جواد]] را به [[مناظره]] فرا خواند؛ امّا [[شکست]] و [[انقطاع]] همگی، باعث ناکامی [[مأمون]] شد. به نقل مجلسی در فصل [[حجّ]] [[فقیهان]] [[بغداد]] و شهرهای دیگر و سایر [[دانشمندان]] بلاد که هشتاد تن بودند، به [[حجّ]] رفتند و سپس برای [[دیدار با امام]] راهی [[مدینه]] شدند<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵، ص۱۰.</ref>.
در آغاز امامت [[حضرت جواد]] {{ع}}، [[مأمون]] تشکیل مجالس مناظره را ـ که در دوره [[امام رضا]] {{ع}} همگی به نفع [[اهل بیت]] تمام شد ـ دوباره تجربه کرد، به این [[دلیل]] که [[امام نهم]] خردسال است و تجربه پدر را ندارد بلکه بتواند به موقعیّت [[علمی]] او لطمه وارد کند؛ ولی نتیجه برعکس شد. در [[مجلسی]] که بزرگان علمای [[اهل سنت]] از جمله [[یحیی بن اکثم]] ـ قاضی القضاة ـ حضور داشتند، [[امام جواد]] را به مناظره فرا خواند؛ امّا [[شکست]] و انقطاع همگی، باعث ناکامی [[مأمون]] شد. به نقل مجلسی در فصل [[حجّ]] [[فقیهان]] [[بغداد]] و شهرهای دیگر و سایر دانشمندان بلاد که هشتاد تن بودند، به [[حجّ]] رفتند و سپس برای دیدار با امام راهی [[مدینه]] شدند<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵، ص۱۰.</ref>.


[[شاگردان]] و [[اصحاب]] عظیم الشأنی همچون: [[ابن ابی عمیر بغدادی]]، [[ابوجعفر محمد بن سنان زاهری]]، [[احمد بن ابی نصر بزنطی کوفی]]، [[ابوتمام حبیب بن اوس طائی]]، [[علی بن مهزیار اهوازی]] و [[فضل بن شاذان نیشابوری]] از جمله دست پروردگان حضرت [[ابوجعفر]] [[امام جواد]] {{ع}} هستند. این [[شاگردان]] نیز همچون [[امام]] خود تحت تعقیب و گرفتاری بودند.
شاگردان و [[اصحاب]] عظیم الشأنی همچون: [[ابن ابی عمیر بغدادی]]، [[ابوجعفر محمد بن سنان زاهری]]، [[احمد بن ابی نصر بزنطی کوفی]]، ابوتمام حبیب بن اوس طائی، [[علی بن مهزیار اهوازی]] و [[فضل بن شاذان نیشابوری]] از جمله دست پروردگان حضرت ابوجعفر [[امام جواد]] {{ع}} هستند. این شاگردان نیز همچون [[امام]] خود تحت تعقیب و گرفتاری بودند.


علاوه بر موضع علنی، حضرت در بُعد [[سیاسی]] نیز به [[مبارزات]] خود ادامه می‌داد و طرح [[مأمون]] برای سکونت در [[بغداد]] و دربار در جهت [[مشروعیّت]] بخشیدن به [[حکومت]] خود را نپذیرفت و این [[توطئه]] را خنثی نمود<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص۱۴۶-۱۴۷؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۲۰؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۳.</ref>.
علاوه بر موضع علنی، حضرت در بُعد [[سیاسی]] نیز به [[مبارزات]] خود ادامه می‌داد و طرح [[مأمون]] برای سکونت در [[بغداد]] و دربار در جهت [[مشروعیّت]] بخشیدن به [[حکومت]] خود را نپذیرفت و این [[توطئه]] را خنثی نمود<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص۱۴۶-۱۴۷؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۲۰؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۳.</ref>.
خط ۱۰۵: خط ۱۰۴:
== مرجعیت علمی و دینی ==
== مرجعیت علمی و دینی ==
{{اصلی|مرجعیت علمی امام جواد|مناظرات امام جواد}}
{{اصلی|مرجعیت علمی امام جواد|مناظرات امام جواد}}
[[امام جواد]]{{ع}} در مدت [[امامت]] هفده ساله خویش، به فعالیت‌های علمی و فرهنگی نیز مشغول بود. در این دوره رخدادهای فرهنگی و علمی بسیاری در [[جهان اسلام]]، به ویژه در مرکزیت آن، روی داد. نسلی از [[دانشمندان]] بنام جهان اسلام در این عصر می‌زیستند که هریک برای [[شکوفایی]] دانش‌های [[اسلامی]] تلاش بسیاری به انجام رساندند.
[[امام جواد]]{{ع}} در مدت [[امامت]] هفده ساله خویش، به فعالیت‌های علمی و فرهنگی نیز مشغول بود. در این دوره رخدادهای فرهنگی و علمی بسیاری در [[جهان اسلام]]، به ویژه در مرکزیت آن، روی داد. نسلی از دانشمندان بنام جهان اسلام در این عصر می‌زیستند که هریک برای شکوفایی دانش‌های [[اسلامی]] تلاش بسیاری به انجام رساندند.


در [[قرن سوم هجری]] که در دهه اول آن هم‌زمان با فعالیت‌های علمی امام جواد{{ع}} بود، دانشمندان برجسته‌ای در عرصه‌های مختلف علمی درخشیدند و [[علوم]] مختلف مانند [[فقه]]، [[حدیث]]، [[تفسیر]]، [[کلام]]، [[تاریخ]] و [[جغرافیا]] به [[رشد]] و [[بالندگی]] رسیدند. در این شرایط، امام جواد{{ع}}، [[فعالیت‌های فرهنگی]] و علمی خود را سامان داد و توانست در برابر حرکت‌های [[فرهنگی]] دیگر، به فعالیت‌های علمی و فرهنگی [[امامیه]] جهت داده، مسیر آنان را از دیگران متمایز سازد.
در قرن سوم هجری که در دهه اول آن هم‌زمان با فعالیت‌های علمی امام جواد{{ع}} بود، دانشمندان برجسته‌ای در عرصه‌های مختلف علمی درخشیدند و [[علوم]] مختلف مانند [[فقه]]، [[حدیث]]، [[تفسیر]]، [[کلام]]، [[تاریخ]] و جغرافیا به [[رشد]] و بالندگی رسیدند. در این شرایط، امام جواد{{ع}}، فعالیت‌های فرهنگی و علمی خود را سامان داد و توانست در برابر حرکت‌های [[فرهنگی]] دیگر، به فعالیت‌های علمی و فرهنگی [[امامیه]] جهت داده، مسیر آنان را از دیگران متمایز سازد.


مجموع روایات برجای‌مانده از [[امام جواد]]{{ع}} ۵۱۹ مورد گزارش شده است. از این تعداد، ۴۳۴ روایت مربوط به سخنان ایشان است که بخشی از آن به نقل از نیاکان آن [[حضرت]] و بخشی دیگر فرمان‌های خود آن حضرت هستند<ref>ر.ک: جمعی از پژوهشگران، موسوعة کلمات الامام الجواد{{ع}}.</ref>. روایات مربوط به [[احکام]] ۱۰۴ روایت، روایات [[کلامی]] مربوط به [[توحید]]، [[نبوت]] و [[امامت]]، نود روایت؛ [[روایات اخلاقی]]، ۱۱۰ روایت‌اند<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص۱۴۵ ـ ۱۴۸.</ref>.
مجموع روایات برجای‌مانده از [[امام جواد]]{{ع}} ۵۱۹ مورد گزارش شده است. از این تعداد، ۴۳۴ روایت مربوط به سخنان ایشان است که بخشی از آن به نقل از نیاکان آن حضرت و بخشی دیگر فرمان‌های خود آن حضرت هستند<ref>ر.ک: جمعی از پژوهشگران، موسوعة کلمات الامام الجواد{{ع}}.</ref>. روایات مربوط به [[احکام]] ۱۰۴ روایت، روایات [[کلامی]] مربوط به [[توحید]]، [[نبوت]] و [[امامت]]، نود روایت؛ روایات اخلاقی، ۱۱۰ روایت‌اند<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص۱۴۵ ـ ۱۴۸.</ref>.


==سیره و سبک زندگی==
==سیره و سبک زندگی==
=== سیره سیاسی ===
=== سیره سیاسی ===
{{اصلی|سیره سیاسی امام جواد}}
{{اصلی|سیره سیاسی امام جواد}}
نحوه تعامل با [[دستگاه حکومت عباسی]]، از جمله دغدغه‌های امام جواد{{ع}} بود. از سویی [[حاکمان]] برای تحت نظر گرفتن [[امام]] برنامه‌های خود را داشتند و از سوی دیگر، امام با توجه به این حساسیت‌ها با کمال [[احتیاط]] در صدد بود، آرمان‌های خود را عملی کند. امام جواد{{ع}} با دو [[حاکم عباسی]]، [[مأمون]] و [[معتصم]] هم‌عصر بود.
نحوه تعامل با دستگاه حکومت عباسی، از جمله دغدغه‌های امام جواد{{ع}} بود. از سویی [[حاکمان]] برای تحت نظر گرفتن [[امام]] برنامه‌های خود را داشتند و از سوی دیگر، امام با توجه به این حساسیت‌ها با کمال [[احتیاط]] در صدد بود، آرمان‌های خود را عملی کند. امام جواد{{ع}} با دو [[حاکم عباسی]]، [[مأمون]] و [[معتصم]] هم‌عصر بود.


بیشتر [[عمر]] امام جواد{{ع}} در عصر [[خلافت مأمون]] سپری شد و از هفده سال [[امامت]] آن حضرت، پانزده سال آن هم‌زمان با عصر [[حکومت]] وی بود. در باب [[روابط]] مأمون و امام دو دیدگاه وجود دارد؛ برخی دیدگاه‌ها بر آن‌اند که مأمون به [[منزلت]] ویژه امام جواد{{ع}} [[باور]] داشت و رفتارهای وی نیز از همین باور ریشه گرفته‌اند<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۸۷؛ ابن شهرآشوب، مناقب، ج۴، ص۳۸۲؛ طبرسی، تاج الموالید، ص۱۲۹.</ref>. دیدگاه دیگر برای مأمون دو چهره ترسیم می‌کند؛ وی در ظاهر به گونه‌ای [[رفتار]] می‌کرد؛ اما در پی این [[رفتارها]] اهداف دیگری داشت. در این دیدگاه، مأمون تلاش کرد تا امام جواد{{ع}} را به [[امور دنیوی]] [[آلوده]] کند، او به کنیزانی [[مأموریت]] داد تا آن حضرت را به سوی خود جلب کنند؛ اما [[امام]]{{ع}} توجهی به آنان نکرد. همچنین به مردی به نام [[مخارق]] که نوازنده و آوازه‌خوان بود [[مأموریت]] داد تا [[امام جواد]]{{ع}} را به [[آلودگی]] بکشاند؛ ولی او نیز موفق به چنین کاری نشد و در مواجهه با امام{{ع}} خودش متحول شد<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۴۹۴.</ref>.
بیشتر [[عمر]] امام جواد{{ع}} در عصر [[خلافت مأمون]] سپری شد و از هفده سال [[امامت]] آن حضرت، پانزده سال آن هم‌زمان با عصر [[حکومت]] وی بود. در باب روابط مأمون و امام دو دیدگاه وجود دارد؛ برخی دیدگاه‌ها بر آن‌اند که مأمون به [[منزلت]] ویژه امام جواد{{ع}} [[باور]] داشت و رفتارهای وی نیز از همین باور ریشه گرفته‌اند<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۸۷؛ ابن شهرآشوب، مناقب، ج۴، ص۳۸۲؛ طبرسی، تاج الموالید، ص۱۲۹.</ref>. دیدگاه دیگر برای مأمون دو چهره ترسیم می‌کند؛ وی در ظاهر به گونه‌ای [[رفتار]] می‌کرد؛ اما در پی این [[رفتارها]] اهداف دیگری داشت. در این دیدگاه، مأمون تلاش کرد تا امام جواد{{ع}} را به [[امور دنیوی]] [[آلوده]] کند، او به کنیزانی مأموریت داد تا آن حضرت را به سوی خود جلب کنند؛ اما [[امام]]{{ع}} توجهی به آنان نکرد. همچنین به مردی به نام مخارق که نوازنده و آوازه‌خوان بود مأموریت داد تا [[امام جواد]]{{ع}} را به [[آلودگی]] بکشاند؛ ولی او نیز موفق به چنین کاری نشد و در مواجهه با امام{{ع}} خودش متحول شد<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۴۹۴.</ref>.


دو سال پایانی [[عمر]] امام جواد{{ع}} (۲۱۸ تا ۲۲۰) در عصر [[خلافت معتصم]] که عموی همسرش امّ‌فضل بود سپری شد. هنگامی که [[معتصم]] به تخت نشست، پیگیر احوال امام جواد{{ع}} شد تا اینکه امام را از مدینه به [[بغداد]] فراخواند. امام جواد{{ع}} در [[محرم]] [[سال ۲۲۰ق]]، به بغداد آمد و تا پایان عمر، به مدت ده ماه، در بغداد ماندگار شد.
دو سال پایانی [[عمر]] امام جواد{{ع}} (۲۱۸ تا ۲۲۰) در عصر [[خلافت معتصم]] که عموی همسرش امّ‌فضل بود سپری شد. هنگامی که [[معتصم]] به تخت نشست، پیگیر احوال امام جواد{{ع}} شد تا اینکه امام را از مدینه به [[بغداد]] فراخواند. امام جواد{{ع}} در [[محرم]] سال ۲۲۰ق، به بغداد آمد و تا پایان عمر، به مدت ده ماه، در بغداد ماندگار شد.


سیاست معتصم در این مدت، سختگیری بر امام و [[تخریب]] چهره او و [[آلوده]] نشان دادن وی بود؛ اما خود [[اقرار]] می‌کرد که چنین شیوه‌هایی نمی‌تواند شیعیان را تحت تأثیر قرار دهد<ref>کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۵۶۰.</ref>. به جهت همین [[سیاست‌ها]]، امام{{ع}} به شدت در معرض آسیب از سوی [[مخالفان]] و رقیبان بود، [[تصمیم]] به [[مسموم]] کردن و [[شهادت امام جواد]]{{ع}} در این فضا، از جمله کارهایی بود که حامیان [[خلافت]] در صدد آن برآمدند<ref>ابن حمزه طوسی، الثاقب فی المناقب، ص۵۱۷.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص۱۳۷.</ref>
سیاست معتصم در این مدت، سختگیری بر امام و تخریب چهره او و [[آلوده]] نشان دادن وی بود؛ اما خود [[اقرار]] می‌کرد که چنین شیوه‌هایی نمی‌تواند شیعیان را تحت تأثیر قرار دهد<ref>کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۵۶۰.</ref>. به جهت همین [[سیاست‌ها]]، امام{{ع}} به شدت در معرض آسیب از سوی مخالفان و رقیبان بود، تصمیم به [[مسموم]] کردن و [[شهادت امام جواد]]{{ع}} در این فضا، از جمله کارهایی بود که حامیان [[خلافت]] در صدد آن برآمدند<ref>ابن حمزه طوسی، الثاقب فی المناقب، ص۵۱۷.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص۱۳۷.</ref>


==شهادت==
==شهادت==
{{اصلی|شهادت امام جواد}}
{{اصلی|شهادت امام جواد}}
پس از [[مأمون]]، [[معتصم]] [[خلیفه]] شد و [[همسر]] [[امام]] را تحریک کرد تا [[حضرت جواد]] {{ع}} را [[مسموم]] کند. [[همسر]] [[امام]]، [[ام الفضل]]، با وسوسه او شوهر جوانش را با انگور مسموم کرده و به [[شهادت]] رساند. [[حضرت جواد]] {{ع}} جوان‌ترین [[امام]] [[شیعه]] بود و هنگام [[شهادت]] ۲۵ سال داشت. روز آخر [[ذی قعده]] سال ۲۲۰ هجری، روز [[شهادت]] اوست. [[قبر]] مطهرش در [[کاظمین]]، از شهرهای [[عراق]]، [[زیارتگاه]] [[شیعیان]] است<ref>ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۴۱۱؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۹۷؛ نوبختی، ابومحمد حسن بن موسی، فرق الشیعة، ص۱۰۰.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۲۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۳؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص۲۷۷.</ref>
پس از [[مأمون]]، [[معتصم]] [[خلیفه]] شد و [[همسر]] [[امام]] را تحریک کرد تا [[حضرت جواد]] {{ع}} را [[مسموم]] کند. [[همسر]] [[امام]]، [[ام الفضل]]، با وسوسه او شوهر جوانش را با انگور مسموم کرده و به [[شهادت]] رساند. [[حضرت جواد]] {{ع}} جوان‌ترین [[امام]] [[شیعه]] بود و هنگام [[شهادت]] ۲۵ سال داشت. روز آخر [[ذی قعده]] سال ۲۲۰ هجری، روز [[شهادت]] اوست. [[قبر]] مطهرش در [[کاظمین]]، از شهرهای [[عراق]]، زیارتگاه [[شیعیان]] است<ref>ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۴۱۱؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۹۷؛ نوبختی، ابومحمد حسن بن موسی، فرق الشیعة، ص۱۰۰.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۲۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۳؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص۲۷۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۷٬۲۱۳

ویرایش