امامت در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخهها
←اثبات ضرورت امامت
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
از همین رو، [[حضرت رضا]] {{ع}} بلافاصله به آیه اکمال دین {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> اشاره کرده و به تعیین امیرالمومنین{{ع}} توسط خدای متعال برای امامت و رهبری بر مردم و ابلاغ این حکم از سوی رسول خدا{{صل}} در غدیر خم تصریح نموده و بیان میدارند که آن حضرت پس از پیامبر به رهبری امت منصوب شد تا امر دین را بر مردم بیان نموده و آنها را هدایت کرده و احکام الهی را اجرا نماید... و از این طریق دین خدا کامل و نعمت بر مردم تمام گشت. | از همین رو، [[حضرت رضا]] {{ع}} بلافاصله به آیه اکمال دین {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> اشاره کرده و به تعیین امیرالمومنین{{ع}} توسط خدای متعال برای امامت و رهبری بر مردم و ابلاغ این حکم از سوی رسول خدا{{صل}} در غدیر خم تصریح نموده و بیان میدارند که آن حضرت پس از پیامبر به رهبری امت منصوب شد تا امر دین را بر مردم بیان نموده و آنها را هدایت کرده و احکام الهی را اجرا نماید... و از این طریق دین خدا کامل و نعمت بر مردم تمام گشت. | ||
توضیح اینکه [[رسول الله]] {{صل}} با استناد به [[آیه]] اکمال دین، امر امامت را [[تمام دین]] معرّفی مینمایند؛ زیرا بدون امامت، نه [[لطف مقرّب]] حاصل میشود - یعنی نه فضای مناسب [[فرهنگی]] با [[تشکیل حکومت الهی]] به [[رهبری]] [[هادی الهی]] به وجود میآید؛ تا [[مردم]] بتوانند در سایه آن به [[درستی]] [[تربیت]] شوند- و نه [[لطف محصِّل]] تحصیل میگردد -یعنی [[خداوند]] [[حکم]] امور مجمل [[دینی]] را در [[قرآن]] بیان نفرمود، ولی مردم را مکلّف به [[اطاعت]] از آن کرد. بدین ترتیب، مردم در تحصیل [[رضایت الهی]] در حیرت باقی میمانند؛ مگر آنکه [[حجج الهی]] آن را برایشان روشن سازند و لذا امر امامت، برابر با تمام دین است و [[نفی]] آن مساوی با [[انکار]] [[اصل دین]] و در مرتبه [[کفر]] به همه [[دین]] محسوب میشود | توضیح اینکه [[رسول الله]] {{صل}} با استناد به [[آیه]] اکمال دین، امر امامت را [[تمام دین]] معرّفی مینمایند؛ زیرا بدون امامت، نه [[لطف مقرّب]] حاصل میشود - یعنی نه فضای مناسب [[فرهنگی]] با [[تشکیل حکومت الهی]] به [[رهبری]] [[هادی الهی]] به وجود میآید؛ تا [[مردم]] بتوانند در سایه آن به [[درستی]] [[تربیت]] شوند- و نه [[لطف محصِّل]] تحصیل میگردد -یعنی [[خداوند]] [[حکم]] امور مجمل [[دینی]] را در [[قرآن]] بیان نفرمود، ولی مردم را مکلّف به [[اطاعت]] از آن کرد. بدین ترتیب، مردم در تحصیل [[رضایت الهی]] در حیرت باقی میمانند؛ مگر آنکه [[حجج الهی]] آن را برایشان روشن سازند و لذا امر امامت، برابر با تمام دین است و [[نفی]] آن مساوی با [[انکار]] [[اصل دین]] و در مرتبه [[کفر]] به همه [[دین]] محسوب میشود<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۲ ص ۸۸.</ref>. | ||
==== نیاز شرع به مفسر و مبین ==== | ==== نیاز شرع به مفسر و مبین ==== | ||
[[بیان احکام]] [[الهی]] و اجراء آن و [[تبلیغ دین]] در جامعه، بر عهده [[امام]] است. این مطلب در بیان [[امام رضا]] {{ع}}، تحت عناوینی از قبیل تبیین [[حلال و حرام]] و اجراء حدود و [[دعوت]] و [[موعظه]] و [[استدلال]] [[قاطع]] مطرح شده است. {{متن حدیث|الْإِمَامُ يُحِلُّ حَلَالَ اللَّهِ وَ يُحَرِّمُ حَرَامَ اللَّهِ وَ يُقِيمُ حُدُودَ اللَّهِ وَ يَذُبُّ عَنْ دِينِ اللَّهِ وَ يَدْعُو إِلَى سَبِيلِ رَبِّهِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ الْحُجَّةِ الْبَالِغَةِ...}}. | [[بیان احکام]] [[الهی]] و اجراء آن و [[تبلیغ دین]] در جامعه، بر عهده [[امام]] است. این مطلب در بیان [[امام رضا]] {{ع}}، تحت عناوینی از قبیل تبیین [[حلال و حرام]] و اجراء حدود و [[دعوت]] و [[موعظه]] و [[استدلال]] [[قاطع]] مطرح شده است. {{متن حدیث|الْإِمَامُ يُحِلُّ حَلَالَ اللَّهِ وَ يُحَرِّمُ حَرَامَ اللَّهِ وَ يُقِيمُ حُدُودَ اللَّهِ وَ يَذُبُّ عَنْ دِينِ اللَّهِ وَ يَدْعُو إِلَى سَبِيلِ رَبِّهِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ الْحُجَّةِ الْبَالِغَةِ...}}. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۹: | ||
امام رضا{{ع}} در بخش دیگری از این روایت، ضمن بیان برخی وظایف امام در اجرای احکام و حدود الهی، به یکی دیگر از ادله ضرورت امامت اشاره کرده و میفرمایند: {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَةَ أُسُّ الْإِسْلَامِ النَّامِي وَ فَرْعُهُ السَّامِي بِالْإِمَامِ تَمَامُ الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصِّيَامِ وَ الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ وَ تَوْفِيرُ الْفَيْءِ وَ الصَّدَقَاتِ وَ إِمْضَاءُ الْحُدُودِ وَ الْأَحْكَامِ وَ مَنْعُ الثُّغُورِ وَ الْأَطْرَافِ...}}. | امام رضا{{ع}} در بخش دیگری از این روایت، ضمن بیان برخی وظایف امام در اجرای احکام و حدود الهی، به یکی دیگر از ادله ضرورت امامت اشاره کرده و میفرمایند: {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَةَ أُسُّ الْإِسْلَامِ النَّامِي وَ فَرْعُهُ السَّامِي بِالْإِمَامِ تَمَامُ الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصِّيَامِ وَ الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ وَ تَوْفِيرُ الْفَيْءِ وَ الصَّدَقَاتِ وَ إِمْضَاءُ الْحُدُودِ وَ الْأَحْكَامِ وَ مَنْعُ الثُّغُورِ وَ الْأَطْرَافِ...}}. | ||
توضیح اینکه: [[خداوند]] در [[قرآن]]، چنان با [[جامعه انسانی]] برخورد مینماید که گویی مانند [[آحاد]] [[انسان]]، دارای [[روح]] واحد و [[حیات]] و [[اجل]] است و در نتیجه، اگر هر یک از افراد [[جامعه]] دارای [[فطرت توحیدی]] و گرایشهای [[الهی]] است و [[اعتقاد]] به [[ولایت]]، روح همه آنها در عمل و نظر است، جامعه نیز دارای گرایشهای [[توحیدی]] است و امام، روح بالنده جامعه در هدایت و [[شکوفایی]] فطریّات آن به سوی [[صلاح]] و [[تقوی]] است: {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَةَ أُسُّ الْإِسْلَامِ النَّامِي وَ فَرْعُهُ السَّامِي}}. بر این اساس است که خداوند به جامعه [[اوامر و نواهی]] مینماید که هرچند [[پیروی]] از آن بر عهده جمع است، ولی باید [[حکومت]] و [[مدیریت]] واحدی بر [[امّت اسلام]] [[حاکم]] باشد تا آن را هدایت نماید و این [[اوامر و نواهی]] را به [[اجرا]] گذارد؛ مواردی همچون مسئله [[انفال]]، [[احکام]] حدود، دیات، [[قصاص]] و [[امر به معروف]] در سطوح کلان [[اجتماعی]] و با اجرای [[حکم جهاد]] و [[دفاع]] از مرزهای [[کشور]] و امور دیگری که از یک سو، [[کیان اسلام]] وابسته به آن است و همه [[امّت]] موظف به انجام آن هستند و از سوی دیگر، جز با وجود تشکیلاتی منسجم به نام [[دولت]] و [[حکومت]] انجام شدنی نیست | توضیح اینکه: [[خداوند]] در [[قرآن]]، چنان با [[جامعه انسانی]] برخورد مینماید که گویی مانند [[آحاد]] [[انسان]]، دارای [[روح]] واحد و [[حیات]] و [[اجل]] است و در نتیجه، اگر هر یک از افراد [[جامعه]] دارای [[فطرت توحیدی]] و گرایشهای [[الهی]] است و [[اعتقاد]] به [[ولایت]]، روح همه آنها در عمل و نظر است، جامعه نیز دارای گرایشهای [[توحیدی]] است و امام، روح بالنده جامعه در هدایت و [[شکوفایی]] فطریّات آن به سوی [[صلاح]] و [[تقوی]] است: {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَةَ أُسُّ الْإِسْلَامِ النَّامِي وَ فَرْعُهُ السَّامِي}}. بر این اساس است که خداوند به جامعه [[اوامر و نواهی]] مینماید که هرچند [[پیروی]] از آن بر عهده جمع است، ولی باید [[حکومت]] و [[مدیریت]] واحدی بر [[امّت اسلام]] [[حاکم]] باشد تا آن را هدایت نماید و این [[اوامر و نواهی]] را به [[اجرا]] گذارد؛ مواردی همچون مسئله [[انفال]]، [[احکام]] حدود، دیات، [[قصاص]] و [[امر به معروف]] در سطوح کلان [[اجتماعی]] و با اجرای [[حکم جهاد]] و [[دفاع]] از مرزهای [[کشور]] و امور دیگری که از یک سو، [[کیان اسلام]] وابسته به آن است و همه [[امّت]] موظف به انجام آن هستند و از سوی دیگر، جز با وجود تشکیلاتی منسجم به نام [[دولت]] و [[حکومت]] انجام شدنی نیست<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۲ ص ۹۰.</ref>. | ||
== شرایط امام == | == شرایط امام == |