علل ازدواجهای متعدد پیامبر اسلام چه بوده است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
علل ازدواجهای متعدد پیامبر اسلام چه بوده است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۳۰ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۴
، ۳۰ مهٔ ۲۰۲۳←پرسشهای وابسته
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
«ازدواج اول [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} با [[حضرت خدیجه|خدیجه]] {{س}} بود که پانزده سال از خودش بزرگتر بود. ازدواج با خدیجه {{س}} در بیستوپنج سالگی پیامبر و چهل سالگی خدیجه صورت گرفت. خدیجه بیستوپنج سال بهعنوان زن منحصر به فرد پیامبر {{صل}} در خانه پیامبر {{صل}} بود، و فرزندانی آورد و در شصتوپنج سالگی وفات کرد. پس از [[حضرت خدیجه|خدیجه]] {{س}}، [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} با یک بیوه دیگر به نام سوده ازدواج کرد. پس از او با عایشه که دختر خانه بود و قبلاً شوهر نکرده بود و مستقیماً از خانه پدر به خانه پیامبر {{صل}} میآمد، ازدواج کرد. پس از عایشه نیز با آنکه پیامبر {{صل}} زنان متعددی گرفت، هیچ کدام دختر خانه نبودند، همه بیوه و غالباً سالخورده و احیاناً صاحب فرزندان برومندی بودند. عایشه همواره در میان زنان پیامبر به خود میبالید، و میگفت: "من تنها زنی هستم که با غیر پیامبر آمیزش نکردهام". او به زیبایی خود نیز میبالید و این دو جهت او را مغرور کرده بود و احیاناً پیامبر را میآزرد. عایشه پیش خود انتظار داشت با بودن او پیامبر به زن دیگر التفات نکند، زیرا طبیعی است برای یک مرد با داشتن زنی جوان و زیبا، بهسر بردن با زنانی سالخورده و بیبهره از زیبایی جز تحمل محرومیت و ناکامی چیز دیگر نیست؛ بهخصوص اگر مانند پیامبر {{صل}} بخواهد رعایت حق و نوبت همه را در کمال دقت و عدالت بنماید. اما [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} که ازدواجهای متعددش بر مبنای مصالح اجتماعی و سیاسی آن روز اسلام بود، نه بر مبانی دیگر، به این جهات التفاتی نمیکرد و از آن تاریخ تا آخر عمر که مجموعاً در حدود ده سال بود، زنان متعددی از میان زنان بیسرپرست، که شوهرهاشان کشته شده بودند، یا به علت دیگر بیسرپرست شده بودند، به همسری برگزید.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[داستان راستان (کتاب)|داستان راستان]] مجموعه آثار، ج ۱۸، صص ۴۳۸ و ۴۳۹.</ref> به عبارتی، علل ازدواج مختلف است: گاهی برای کسب نیرو و قوت و پیوند با اقویا بود که پیوند با عایشه و حفصه (دختران ابوبکر و عمر) روی این جهت بود؛ پیوند با امحبیبه (دختر ابوسفیان) شاید جنبه استمالت قلب خویشاوندان را داشت، چون شوهرش مرتد شد و خودش در حبشه بود. یا بعضی فقط بهخاطر تکفل مخارج و تحت حمایت گرفتن آنان را داشت که بعدها هم سنت باشد، مثل پیوند با امسلمه. بعضی هم برای برای شکستن سنت انحرافی بود، مثل ازدواج با زینب بنت جحش، همسر پیشین پسر خوانده خود.<ref>یادداشتها، ج ۹، ص ۱۰۱.</ref> این ازدواج برای اعراب جاهلیت مستنکر بود، اما قرآن زشتی ازدواج با زن پسر خوانده را نسخ کرد.<ref>خاتمیت، ص ۴۰.</ref> [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} منتهای عدالت را درباره همه آنها رعایت میکرد و هیچگونه تبعیضی میان آنها قائل نمیشد. عروة بن زبیر خواهرزاده عایشه است. درباره طرز رفتار [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} با زنان خود از خاله خویش (عایشه) سؤالاتی کرده است. عایشه گفت: رسم [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} این بود که هیچیک از ما را بر دیگری ترجیح نمیداد. با همه به عدالت و تساوی کامل رفتار میکرد. کمتر روزی اتفاق میافتاد که به همه زنان خود سر نزند و احوالپرسی و تفقد نکند؛ ولی نوبت هرکس بود نسبت به دیگران به احوالپرسی قناعت میکرد و شب را در خانه آن کس بهسر میبرد که نوبت او بود. اگر احیاناً در وقتی که نوبت زنی بود میخواست نزد زن دیگر برود، رسماً میآمد و اجازه میگرفت؛ اگر اجازه داده میشد میرفت و اگر اجازه داده نمیشد، نمیرفت. من شخصاً اینطور بودم که هر وقت از من اجازه میخواست نمیدادم. [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} حتی در بیماریای که به فوت ایشان منجر شد که توانایی حرکت نداشت، عدالت را در کمال دقت اجرا کرد. برای اینکه عدالت و نوبت را رعایت کرده باشد، هر روز بسترش را از اتاقی به اتاق دیگر منتقل میکردند، تا آنکه یک روز همه را جمع کرد و اجازه خواست در یک اتاق بماند و همه اجازه دادند در خانه عایشه بماند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، نظام حقوق زن در اسلام مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۳۶۰.</ref>»<ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']]، ص ۱۰۷ تا ۱۱۰.</ref> | «ازدواج اول [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} با [[حضرت خدیجه|خدیجه]] {{س}} بود که پانزده سال از خودش بزرگتر بود. ازدواج با خدیجه {{س}} در بیستوپنج سالگی پیامبر و چهل سالگی خدیجه صورت گرفت. خدیجه بیستوپنج سال بهعنوان زن منحصر به فرد پیامبر {{صل}} در خانه پیامبر {{صل}} بود، و فرزندانی آورد و در شصتوپنج سالگی وفات کرد. پس از [[حضرت خدیجه|خدیجه]] {{س}}، [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} با یک بیوه دیگر به نام سوده ازدواج کرد. پس از او با عایشه که دختر خانه بود و قبلاً شوهر نکرده بود و مستقیماً از خانه پدر به خانه پیامبر {{صل}} میآمد، ازدواج کرد. پس از عایشه نیز با آنکه پیامبر {{صل}} زنان متعددی گرفت، هیچ کدام دختر خانه نبودند، همه بیوه و غالباً سالخورده و احیاناً صاحب فرزندان برومندی بودند. عایشه همواره در میان زنان پیامبر به خود میبالید، و میگفت: "من تنها زنی هستم که با غیر پیامبر آمیزش نکردهام". او به زیبایی خود نیز میبالید و این دو جهت او را مغرور کرده بود و احیاناً پیامبر را میآزرد. عایشه پیش خود انتظار داشت با بودن او پیامبر به زن دیگر التفات نکند، زیرا طبیعی است برای یک مرد با داشتن زنی جوان و زیبا، بهسر بردن با زنانی سالخورده و بیبهره از زیبایی جز تحمل محرومیت و ناکامی چیز دیگر نیست؛ بهخصوص اگر مانند پیامبر {{صل}} بخواهد رعایت حق و نوبت همه را در کمال دقت و عدالت بنماید. اما [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} که ازدواجهای متعددش بر مبنای مصالح اجتماعی و سیاسی آن روز اسلام بود، نه بر مبانی دیگر، به این جهات التفاتی نمیکرد و از آن تاریخ تا آخر عمر که مجموعاً در حدود ده سال بود، زنان متعددی از میان زنان بیسرپرست، که شوهرهاشان کشته شده بودند، یا به علت دیگر بیسرپرست شده بودند، به همسری برگزید.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[داستان راستان (کتاب)|داستان راستان]] مجموعه آثار، ج ۱۸، صص ۴۳۸ و ۴۳۹.</ref> به عبارتی، علل ازدواج مختلف است: گاهی برای کسب نیرو و قوت و پیوند با اقویا بود که پیوند با عایشه و حفصه (دختران ابوبکر و عمر) روی این جهت بود؛ پیوند با امحبیبه (دختر ابوسفیان) شاید جنبه استمالت قلب خویشاوندان را داشت، چون شوهرش مرتد شد و خودش در حبشه بود. یا بعضی فقط بهخاطر تکفل مخارج و تحت حمایت گرفتن آنان را داشت که بعدها هم سنت باشد، مثل پیوند با امسلمه. بعضی هم برای برای شکستن سنت انحرافی بود، مثل ازدواج با زینب بنت جحش، همسر پیشین پسر خوانده خود.<ref>یادداشتها، ج ۹، ص ۱۰۱.</ref> این ازدواج برای اعراب جاهلیت مستنکر بود، اما قرآن زشتی ازدواج با زن پسر خوانده را نسخ کرد.<ref>خاتمیت، ص ۴۰.</ref> [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} منتهای عدالت را درباره همه آنها رعایت میکرد و هیچگونه تبعیضی میان آنها قائل نمیشد. عروة بن زبیر خواهرزاده عایشه است. درباره طرز رفتار [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} با زنان خود از خاله خویش (عایشه) سؤالاتی کرده است. عایشه گفت: رسم [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} این بود که هیچیک از ما را بر دیگری ترجیح نمیداد. با همه به عدالت و تساوی کامل رفتار میکرد. کمتر روزی اتفاق میافتاد که به همه زنان خود سر نزند و احوالپرسی و تفقد نکند؛ ولی نوبت هرکس بود نسبت به دیگران به احوالپرسی قناعت میکرد و شب را در خانه آن کس بهسر میبرد که نوبت او بود. اگر احیاناً در وقتی که نوبت زنی بود میخواست نزد زن دیگر برود، رسماً میآمد و اجازه میگرفت؛ اگر اجازه داده میشد میرفت و اگر اجازه داده نمیشد، نمیرفت. من شخصاً اینطور بودم که هر وقت از من اجازه میخواست نمیدادم. [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} حتی در بیماریای که به فوت ایشان منجر شد که توانایی حرکت نداشت، عدالت را در کمال دقت اجرا کرد. برای اینکه عدالت و نوبت را رعایت کرده باشد، هر روز بسترش را از اتاقی به اتاق دیگر منتقل میکردند، تا آنکه یک روز همه را جمع کرد و اجازه خواست در یک اتاق بماند و همه اجازه دادند در خانه عایشه بماند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، نظام حقوق زن در اسلام مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۳۶۰.</ref>»<ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']]، ص ۱۰۷ تا ۱۱۰.</ref> | ||
== پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | |||
{{پاسخ پرسش | |||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. آقای شریفی؛ | |||
| تصویر = 11917.jpg | |||
| پاسخدهنده = احمد حسین شریفی | |||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[احمد حسین شریفی|شریفی]]''' و آقای دکتر '''[[حسن یوسفیان|یوسفیان]]''' در کتاب ''«[[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]»'' در اینباره گفتهاند: | |||
«گروهی از بیماردلان با اشاره به ازدواجهای متعدّد [[رسول اکرم]] {{صل}} ایشان را - نعوذ بالله - شخصی هوسران معرفی نمودهاند. و حال آنکه با نگاهی اجمالی به [[تاریخ]]، روشن میشود که آن [[حضرت]]، در هیچ یک از ازدواجهای خود [[انگیزه]] شهوانی نداشته است. با اینکه تعدّد [[زوجات]] در بین [[اعراب]] مسأله رایجی بود، امّا [[پیامبر]] {{صل}} تا حدود پنجاه سالگی به جز [[خدیجه]]، [[همسر]] دیگری [[اختیار]] نکردند<ref>حیاة محمد، ص۲۸۶.</ref>. پس از آن نیز، با اینکه همهگونه امکانات برای پیامبر فراهم بود، برخی از [[همسران]] ایشان بیوه زنانی بودند که چندین فرزند داشتند. به هر حال، هر چند که میل به همسر، [[خدادادی]] و [[فطری]] است و بی بهرگی از آن، [[نقص]] شمرده میشود، اما آنچه که مسلم و مورد [[تأیید]] شواهد فراوان [[تاریخی]] است. این است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به هیچ وجه در ازدواجهایش انگیزه شهوانی نداشته است<ref>ر.ک: الصحیح من سیرة النبی الأعظم. ج۲، ص۶۸-۶۹؛ حیاة محمد، ص۲۶۸.</ref>. به نظر میرسد که آن حضرت، [[دست]] کم چهار [[هدف]] از این ازدواجها داشته است: | |||
# محافظت از [[یتیمان]] و درماندگان و [[حفظ]] آبروی اشخاص [[آبرومند]]: بهعنوان مثال میتوان گفت [[ازدواج پیامبر]] با [[زینب]]، دختر [[خزیمه]]، ملقب به امالمساکین - که همسرش در [[جنگ احد]] به [[شهادت]] رسید ۔ به انگیزه محافظت از او و یتیمانش بوده است<ref>المیزان، ج۴، ص۱۹۶؛ حیاة محمد، ص۲۸۸-۲۸۹؛ حقائق الاسلام و اباطیل خصومه، ص۱۷۲.</ref>. | |||
# [[تبلیغ دین]] و [[تألیف قلوب]] [[دشمنان اسلام]]: شاید انگیزه پیامبر در [[ازدواج]] با جویریه دختر [[حارث بن ابی ذرار]] همین مسأله بوده است. چه آنکه به میمنت این ازدواج حدود صد یا دویست [[خانواده]] از [[قبیله]] جویریه (بنیالمصطلق) - که در [[اسارت]] [[مسلمین]] بودند - [[آزاد]] شدند و شمار بسیاری از آنان که [[رأفت]] و [[رحمت]] [[اسلامی]] را دیدند، [[اسلام]] [[اختیار]] کردند<ref>المیزان، ج۴، ص۱۹۷؛ حقائق الاسلام و اباطیل خصومه، ص۱۷۱.</ref>. | |||
# اهداف [[سیاسی]]: برخی از ازدواجهای [[حضرت]] به انگیزههای سیاسی و به منظور برقراری پیوند با طوایف بزرگ [[عرب]] برای جلوگیری از [[دشمنی]] آنان و پیرو آن، [[ترغیب]] و [[تشویق]] آنها به [[پذیرش]] [[دین اسلام]] و یا باقی ماندن بر آن، بوده است. از این رو، با اینکه [[پیامبر]] از برخی از همسرانش، [[آزار]] و اذیتهای فراوانی میدید، اما به جهت اهداف یاد شده، از [[طلاق]] دادن آنها خودداری میکرد. میتوان گفت که این [[انگیزه]] در [[ازدواج پیامبر]] با زنانی همچون: [[عایشه]]، [[ام حبیبه]]، [[حفصه]]، [[صفیه بنت حیی بن اخطب|صفیه]] و [[میمونه بنت حارث|میمونه]] بیتأثیر نبوده است<ref>برای توضیح بیشتر در این زمینه، ر.ک: الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج۴، ص۷۱-۷۴.</ref>. | |||
# وضع [[قوانین]] [[شرعی]] و از بین بردن سنتهای غلط [[جاهلی]]: [[ازدواج]] [[پیامبر گرامی اسلام]] با [[زینب]]، دختر جحش – چنانکه مفصلاً توضیح داده شد - یقیناً به این انگیزه بوده است. و این مسأله به خوبی از [[آیات]] و [[روایات]] استفاده میشود»<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۲۲۶.</ref>. | |||
}} | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |