ابودهماء بنانی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ابن ابی حاتم' به 'ابن ابیحاتم'
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن ابی حاتم' به 'ابن ابیحاتم') |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
نام او را [[قرفة بن بهیس]] و [[لقب]] او را [[عدوی]] [[بصری]] گفتهاند<ref>ابن سعد، ج۷، ص۱۳۰؛ دولابی، ج۱، ص۳۷۵؛ ابن معین، ج۲، ص۱۷۷.</ref>. ابودهماء [[رئیس]] [[قبیله]] [[بنی بنانه]] بود، [[زمان رسول خدا]] {{صل}} را [[درک]] کرد، ولی ظاهراً [[خدمت]] او شرفیاب نشد. از این رو، عجلی<ref>عجلی، ج۲، ص۴۰۰.</ref> به [[تابعی]] بودن او تصریح کرده است و [[ابن حجر]]، از او در قسم سوم کتاب خود - غیر صحابی - یاد کرده و گفته است: او در وفدی نزد عمر بن خطاب آمد و ادعا کرد بنی بنانه از [[قریش]] بوده و بعدها در بنی شیبان داخل شده است. سپس از [[عمر]] خواست بنی بنانه را [[مجدد]] از قریش قرار دهد. عمر از او دلیل خواست و [[عثمان]] به [[درستی]] قول او [[شهادت]] داد، اما عمر گفت: بعداً بیایید. ابودهماء کشته شد تا اینکه در [[خلافت عثمان]]، بنی بنانه به قریش ملحق شد. عثمان میگفت: از پدرم شنیدم که به آنان [[سلام]] میداد. وقتی پرسیدم: آنان کیاناند؟ گفت: آنان از [[قوم]] ما هستند. پس از [[کشته شدن عثمان]]، بنی بنانه دوباره به بنی شیبان منتسب گردید<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۰۳.</ref> و [[عبدالرحمان بن حسان]] در این باره گفت: "[[مرد]] [[گمراه]] تجیبی - یعنی [[قاتل]] عثمان – ضربهای - به عثمان - زد که سبب برگشت بنانه به بنی شیبان شد"<ref>ابن حبیب بغدادی، ص۱۶۹؛ ابن ماکولا، ج۱، ص۴۴۰.</ref> ابودهماء قلیلالروایه و در [[نقل روایت]]، مورد [[اطمینان]] [[یحیی بن معین]] و برخی دیگر بود<ref>ابن | نام او را [[قرفة بن بهیس]] و [[لقب]] او را [[عدوی]] [[بصری]] گفتهاند<ref>ابن سعد، ج۷، ص۱۳۰؛ دولابی، ج۱، ص۳۷۵؛ ابن معین، ج۲، ص۱۷۷.</ref>. ابودهماء [[رئیس]] [[قبیله]] [[بنی بنانه]] بود، [[زمان رسول خدا]] {{صل}} را [[درک]] کرد، ولی ظاهراً [[خدمت]] او شرفیاب نشد. از این رو، عجلی<ref>عجلی، ج۲، ص۴۰۰.</ref> به [[تابعی]] بودن او تصریح کرده است و [[ابن حجر]]، از او در قسم سوم کتاب خود - غیر صحابی - یاد کرده و گفته است: او در وفدی نزد عمر بن خطاب آمد و ادعا کرد بنی بنانه از [[قریش]] بوده و بعدها در بنی شیبان داخل شده است. سپس از [[عمر]] خواست بنی بنانه را [[مجدد]] از قریش قرار دهد. عمر از او دلیل خواست و [[عثمان]] به [[درستی]] قول او [[شهادت]] داد، اما عمر گفت: بعداً بیایید. ابودهماء کشته شد تا اینکه در [[خلافت عثمان]]، بنی بنانه به قریش ملحق شد. عثمان میگفت: از پدرم شنیدم که به آنان [[سلام]] میداد. وقتی پرسیدم: آنان کیاناند؟ گفت: آنان از [[قوم]] ما هستند. پس از [[کشته شدن عثمان]]، بنی بنانه دوباره به بنی شیبان منتسب گردید<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۰۳.</ref> و [[عبدالرحمان بن حسان]] در این باره گفت: "[[مرد]] [[گمراه]] تجیبی - یعنی [[قاتل]] عثمان – ضربهای - به عثمان - زد که سبب برگشت بنانه به بنی شیبان شد"<ref>ابن حبیب بغدادی، ص۱۶۹؛ ابن ماکولا، ج۱، ص۴۴۰.</ref> ابودهماء قلیلالروایه و در [[نقل روایت]]، مورد [[اطمینان]] [[یحیی بن معین]] و برخی دیگر بود<ref>ابن ابیحاتم، ج۷، ص۱۴۷؛ مزی، ج۲۳، ص۵۶۸.</ref>، اما [[ابن حبان]]<ref>مجروحین، ج۳، ص۱۴۹.</ref>، او را در شمار مجروحان و کسانی آورده که مطالب وارونه و [[قلب]] شده نقل میکرد. او از طریق [[سمرة بن جندب]]، [[عمران بن حصین]] و [[هشام بن عامر انصاری]] از [[پیامبر]] [[روایت حدیث]] دارد<ref>طبرانی، ج۱۸، ص۲۲؛ بیهقی، ج۴، ص۳۴؛ مزی، ج۱۵، ص۲۶۱.</ref>. یک [[روایت]] او این است که میگوید: روزی با یکی از [[بادیه نشینان]] همراه شدم و او چنین نقل کرد: [[رسول خدا]] {{صل}} دست مرا گرفت و از آنچه [[خداوند]] به او [[آموزش]] داده بود به من آموخت. بخشی از سخنان او که از رسول خدا {{صل}} نقل کرد و به یادم ماند چنین است: هیچ چیزی را به دلیل [[ترس از خدا]] رها نمیکنی، مگر آنکه خداوند بهتر از آن را نصیبت میکند<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۴۲۹.</ref><ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابودهماء بنانی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۸۰.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |