هستیشناسی: تفاوت میان نسخهها
←هستی در تفکر اسلامی
(←منابع) |
|||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==هستی در [[تفکر]] [[اسلامی]]== | ==هستی در [[تفکر]] [[اسلامی]]== | ||
در [[تاریخ]] تفکر اسلامی، [[علوم]] مختلفی شکل گرفته و گسترش یافته است. موضوع بسیاری از این علوم، «موجود بما هو موجود» نیست، بلکه [[حقایق]] و ماهیاتی است که از وجود نیز بهرهمندند؛ علومی مانند ریاضی، طبیعی، و علوم عملی از قبیل [[اخلاق]]، [[فقه]]، و علوم اعتباری مانند [[ادبیات]]. اما موضوع برخی علوم، آشکارا و یا ناگفته، «موجود بماهو موجود» است. علومی که درباره هستی [[کاوش]] میکنند، عبارتند از [[فلسفه]]، [[عرفان نظری]] و [[کلام]]. | در [[تاریخ]] تفکر اسلامی، [[علوم]] مختلفی شکل گرفته و گسترش یافته است. موضوع بسیاری از این علوم، «موجود بما هو موجود» نیست، بلکه [[حقایق]] و ماهیاتی است که از وجود نیز بهرهمندند؛ علومی مانند ریاضی، طبیعی، و علوم عملی از قبیل [[اخلاق]]، [[فقه]]، و علوم اعتباری مانند [[ادبیات]]. اما موضوع برخی علوم، آشکارا و یا ناگفته، «موجود بماهو موجود» است. علومی که درباره هستی [[کاوش]] میکنند، عبارتند از [[فلسفه]]، [[عرفان نظری]] و [[کلام]]. | ||
موضوع فلسفه موجود بماهو موجود و موضوع عرفان نظری نیز تعینات وجود است، از آن جهت که تعینات آن هستند. موضوع [[علم کلام]] را نیز ذات، صفات و [[افعال خداوند]] دانستهاند. مسائل این [[علم]]، با صرف نظر از آنکه شیوه [[متکلم]]، [[جدل]] و یا [[برهان]] باشد، نه به علوم جزئی، بلکه حقیقتاً به علم | موضوع فلسفه موجود بماهو موجود و موضوع عرفان نظری نیز تعینات وجود است، از آن جهت که تعینات آن هستند. موضوع [[علم کلام]] را نیز ذات، صفات و [[افعال خداوند]] دانستهاند. مسائل این [[علم]]، با صرف نظر از آنکه شیوه [[متکلم]]، [[جدل]] و یا [[برهان]] باشد، نه به علوم جزئی، بلکه حقیقتاً به علم هستیشناسی مربوط است. تفاوت کلام و فلسفه در موضوع این دو علم نیست، بلکه در شیوه و روش آنها است. فلسفه به [[دانش]] برهانی [[عقلی]] بسنده میکند، و برهان به دلیل کلی بودن، درباره امور جزئی بحث نمیکند. اما علم کلام از جدل نیز استفاده میکند و در جدل از [[ادله نقلی]] نیز استفاده میشود. در مقدمات جدلی از مقدمات جزئی نیز استفاده و نتایج جزئی گرفته میشود؛ به همین دلیل در مباحث [[فلسفی]] مثلاً فقط از [[نبوت عامه]] و یا در صورت گسترش مباحث [[نبوت]]، فقط از اصل [[امامت]] بحث میشود، اما در کلام از نبوت و [[امامت خاصه]] نیز سخن میرود. | ||
شیوه [[شناخت]] و روش [[عرفان]] و فلسفه نیز متفاوت است: عرفان محور [[معرفت]] خود را دانش حضوری و [[شهودی]] قرار میدهد و از روش [[تزکیه]] و [[سلوک]] بهره میبرد. عرفان نظری، اگرچه از دانش حصولی و مفهومی نیز استفاده میکند، از آن بیشتر برای تبیین و گفتوگو با دیگران بهره میگیرد اما مدار اصلی در فلسفه و کلام بر دانش حصولی و مفهومی است با این تفاوت که فلسفه به [[برهان]] بسنده میکند و [[کلام]] از قیاسات جدلی نیز [[سود]] میبرد.<ref>[[حمید پارسانیا|پارسانیا، حمید]]، [[هستیشناسی (مقاله)|مقاله «هستیشناسی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱]] ص ۳۱۵.</ref> | شیوه [[شناخت]] و روش [[عرفان]] و فلسفه نیز متفاوت است: عرفان محور [[معرفت]] خود را دانش حضوری و [[شهودی]] قرار میدهد و از روش [[تزکیه]] و [[سلوک]] بهره میبرد. عرفان نظری، اگرچه از دانش حصولی و مفهومی نیز استفاده میکند، از آن بیشتر برای تبیین و گفتوگو با دیگران بهره میگیرد اما مدار اصلی در فلسفه و کلام بر دانش حصولی و مفهومی است با این تفاوت که فلسفه به [[برهان]] بسنده میکند و [[کلام]] از قیاسات جدلی نیز [[سود]] میبرد.<ref>[[حمید پارسانیا|پارسانیا، حمید]]، [[هستیشناسی (مقاله)|مقاله «هستیشناسی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱]] ص ۳۱۵.</ref> | ||