پاسداری از دین: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ ژوئن ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'ه. ق)' به 'ﻫ.ق)'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه. ق)' به 'ﻫ.ق)')
خط ۸۰: خط ۸۰:
=== تمسّک به [[خبر واحد]] ===
=== تمسّک به [[خبر واحد]] ===
تمسّک به [[خبر واحد]]، به [[دلایل]] زیر نمی‌تواند برای [[حفظ شریعت]] از [[انحراف]] راه‌گشا باشد:
تمسّک به [[خبر واحد]]، به [[دلایل]] زیر نمی‌تواند برای [[حفظ شریعت]] از [[انحراف]] راه‌گشا باشد:
# [[خبر واحد]] فی حدّ ذاته یقین‌آور نیست و [[خداوند]] از عمل به ظنّ و [[گمان]] در [[احکام]] و اصول [[شریعت]] [[نهی]] فرموده است<ref>خبر واحد قطع‌آور نیست و حجّت ظنّی نیز فی حدّ ذاته معتبر نیست؛ زیرا خداوند در مذمّت کسانی که در امور دینی خود به ظن عمل می‌کنند، می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا}}. لذا در کتب اصولی، پیرامون حد و حدود حجیّت خبر واحد، مباحث مبسوطی مطرح شده؛ برای نمونه به این دو کتاب معروف مراجعه کنید: اوّل، اصول الفقه (مرحوم مظفر) (ط. اسماعیلیان، ۱۳۸۷ ه. ق)، ج۲، ص۷۰ به بعد و دوم: فرائد الاصول (شیخ انصاری) (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ه. ق)، ج۱، ص۱۰۸ به بعد.</ref>؛ مگر آنکه [[شارع مقدس]] در محدوده‌ای خاصّ و با ضوابط معیّن، [[گمان]] حاصل از آن را نازل‌منزله [[یقین]] فرض کند و آن را [[حجّت]] بداند.
# [[خبر واحد]] فی حدّ ذاته یقین‌آور نیست و [[خداوند]] از عمل به ظنّ و [[گمان]] در [[احکام]] و اصول [[شریعت]] [[نهی]] فرموده است<ref>خبر واحد قطع‌آور نیست و حجّت ظنّی نیز فی حدّ ذاته معتبر نیست؛ زیرا خداوند در مذمّت کسانی که در امور دینی خود به ظن عمل می‌کنند، می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا}}. لذا در کتب اصولی، پیرامون حد و حدود حجیّت خبر واحد، مباحث مبسوطی مطرح شده؛ برای نمونه به این دو کتاب معروف مراجعه کنید: اوّل، اصول الفقه (مرحوم مظفر) (ط. اسماعیلیان، ۱۳۸۷ .ق)، ج۲، ص۷۰ به بعد و دوم: فرائد الاصول (شیخ انصاری) (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ﻫ.ق)، ج۱، ص۱۰۸ به بعد.</ref>؛ مگر آنکه [[شارع مقدس]] در محدوده‌ای خاصّ و با ضوابط معیّن، [[گمان]] حاصل از آن را نازل‌منزله [[یقین]] فرض کند و آن را [[حجّت]] بداند.
# به فرض یقین‌آوربودن، چون [[سنّت نبوی]] [[حجّت]] [[صامت]] است، مانند [[آیات قرآن]] [[محکم و متشابه]] دارد و خود [[نیازمند]] مبیّن و مفسّر است؛ چنان‌که ابی‌الجارود از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده:{{متن حدیث|إِنَّ حَدِيثَ آلِ مُحَمَّدٍ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ ثَقِيلٌ مُقَنَّعٌ أَجْرَدُ ذَكْوَانُ لَا يَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ}}<ref>بصائرالدرجات فی فضائل آل محمد {{صل}} (ط. مکتبه آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ ه. ق.)، ج۱، ص۲۱، باب ۱۱.</ref>.
# به فرض یقین‌آوربودن، چون [[سنّت نبوی]] [[حجّت]] [[صامت]] است، مانند [[آیات قرآن]] [[محکم و متشابه]] دارد و خود [[نیازمند]] مبیّن و مفسّر است؛ چنان‌که ابی‌الجارود از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده:{{متن حدیث|إِنَّ حَدِيثَ آلِ مُحَمَّدٍ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ ثَقِيلٌ مُقَنَّعٌ أَجْرَدُ ذَكْوَانُ لَا يَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ}}<ref>بصائرالدرجات فی فضائل آل محمد {{صل}} (ط. مکتبه آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ ه. ق.)، ج۱، ص۲۱، باب ۱۱.</ref>.


خط ۹۵: خط ۹۵:
[[جایگاه]] [[عقل]] نیز در [[تبیین]] [[آیات قرآن]] و کلمات [[اهل بیت]] {{عم}}، [[کشف]] از واقع است و نه تقنین؛ توضیح آنکه، چون [[حقیقت قرآن]] در [[کتاب مکنون]] و مقامی علیّ و [[حکیم]] قراردارد، کسی می‌تواند به این [[حقیقت]] راه یابد که به تصریح [[قرآن]] مطهّر به [[عصمت الهی]] باشد{{متن قرآن|فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref> «در نوشته‌ای فرو پوشیده که جز پاکان را به آن دسترس نیست فرو فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیان است» سوره واقعه، آیه ۷۸-۸۰.</ref> و چون [[عقول]] متعارف بشری آلودگی‌ها و نواقص عدم [[عصمت]] را دارد و در [[حجاب]] از رسیدن به بطون [[قرآن]] است، همیشه در [[فهم قرآن]] و [[تبیین]] [[آیات الهی]] محتاج [[عقل]] کسانی است که مستقیماً با امّ‌الکتاب و [[حقیقت قرآن]] مرتبط‌اند و چنین ذوات مقدّسی نیز به تصریح [[قرآن]]، منحصر در [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} هستند{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref> «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>.
[[جایگاه]] [[عقل]] نیز در [[تبیین]] [[آیات قرآن]] و کلمات [[اهل بیت]] {{عم}}، [[کشف]] از واقع است و نه تقنین؛ توضیح آنکه، چون [[حقیقت قرآن]] در [[کتاب مکنون]] و مقامی علیّ و [[حکیم]] قراردارد، کسی می‌تواند به این [[حقیقت]] راه یابد که به تصریح [[قرآن]] مطهّر به [[عصمت الهی]] باشد{{متن قرآن|فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref> «در نوشته‌ای فرو پوشیده که جز پاکان را به آن دسترس نیست فرو فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیان است» سوره واقعه، آیه ۷۸-۸۰.</ref> و چون [[عقول]] متعارف بشری آلودگی‌ها و نواقص عدم [[عصمت]] را دارد و در [[حجاب]] از رسیدن به بطون [[قرآن]] است، همیشه در [[فهم قرآن]] و [[تبیین]] [[آیات الهی]] محتاج [[عقل]] کسانی است که مستقیماً با امّ‌الکتاب و [[حقیقت قرآن]] مرتبط‌اند و چنین ذوات مقدّسی نیز به تصریح [[قرآن]]، منحصر در [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} هستند{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref> «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>.


بنابراین، [[فهم]] [[علماء]] [[دینی]]، [[کشف]] ظنّی از [[کلام]] [[معصوم]] است. چنین کشفی، هرچند در زمان [[غیبت امام عصر]] {{ع}} (به [[دلیل]] [[اضطرار]] [[امّت]] به [[تبیین احکام الهی]] از کتاب و [[سنّت]]) [[حجّت]] است، ولی در عین حال می‌باید مشمول قواعدی باشد که مورد [[تأیید]] [[قرآن]] و [[اهل بیت]] {{عم}} قرار گیرد. همان‌طور که [[سیر]] استدلالی این مباحث در [[اصول فقه]] [[شیعه]] به تفصیل بیان شده<ref>برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به کتاب منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، اثر آیت‌الله جوادی آملی؛ نیز کتاب اصول الفقه مرحوم محمد رضا مظفّر (ط. اسماعیلیان، ۱۳۸۶ ه. ق)، ج۱، ص۲۱۶.</ref>، قواعد [[عقلی]] از قبیل [[قیاس]] و [[استحسان]] و یا [[مصالح مرسله]]، ذاتاً نه تنها [[حجّت]] نیست، بلکه طریقیّت برای کاشفیّت [[کلام]] [[معصوم]] نیز ندارد؛، به همین [[دلیل]] در بیانات حضراتشان {{عم}} از آن [[نهی]] شده‌ایم. مثلاً [[امام صادق]] {{ع}} [[ابان بن تغلب]] را به شدّت از قیاسی که در مسئله حکمی کرد [[نهی]] نمودند. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[راز]] و رمز این مطلب را معیّن نبودن طریق [[حلال و حرام]] [[الهی]] برای [[مردم]] عادّی بیان فرمودند<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: إِنَّ السُّنَّةَ لَا تُقَاسُ أَ لَا تَرَى أَنَّ امْرَأَةً تَقْضِي صَوْمَهَا وَ لَا تَقْضِي صَلَاتَهَا يَا أَبَانُ إِنَّ السُّنَّةَ إِذَا قِيسَتْ مُحِقَ الدِّينُ}} و نیز امام صادق {{ع}} در بیان دیگری فرمودند: {{متن حدیث|أَنَّ عَلِيّاً {{ع}} قَالَ: مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلْقِيَاسِ لَمْ يَزَلْ دَهْرَهُ فِي الْتِبَاسٍ وَ مَنْ دَانَ اللَّهَ بِالرَّأْيِ لَمْ يَزَلْ دَهْرَهُ فِي ارْتِمَاسٍ- قَالَ وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}} مَنْ أَفْتَى النَّاسَ بِرَأْيِهِ فَقَدْ دَانَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ وَ مَنْ دَانَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فَقَدْ ضَادَّ اللَّهَ حَيْثُ أَحَلَّ وَ حَرَّمَ فِيمَا لَا يَعْلَمُ}} (الکافی (ط. الإسلامیه، ۱۴۰۷ ه. ق.)، ج۱، ص۵۸).</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۱۷.</ref>.
بنابراین، [[فهم]] [[علماء]] [[دینی]]، [[کشف]] ظنّی از [[کلام]] [[معصوم]] است. چنین کشفی، هرچند در زمان [[غیبت امام عصر]] {{ع}} (به [[دلیل]] [[اضطرار]] [[امّت]] به [[تبیین احکام الهی]] از کتاب و [[سنّت]]) [[حجّت]] است، ولی در عین حال می‌باید مشمول قواعدی باشد که مورد [[تأیید]] [[قرآن]] و [[اهل بیت]] {{عم}} قرار گیرد. همان‌طور که [[سیر]] استدلالی این مباحث در [[اصول فقه]] [[شیعه]] به تفصیل بیان شده<ref>برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به کتاب منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، اثر آیت‌الله جوادی آملی؛ نیز کتاب اصول الفقه مرحوم محمد رضا مظفّر (ط. اسماعیلیان، ۱۳۸۶ .ق)، ج۱، ص۲۱۶.</ref>، قواعد [[عقلی]] از قبیل [[قیاس]] و [[استحسان]] و یا [[مصالح مرسله]]، ذاتاً نه تنها [[حجّت]] نیست، بلکه طریقیّت برای کاشفیّت [[کلام]] [[معصوم]] نیز ندارد؛، به همین [[دلیل]] در بیانات حضراتشان {{عم}} از آن [[نهی]] شده‌ایم. مثلاً [[امام صادق]] {{ع}} [[ابان بن تغلب]] را به شدّت از قیاسی که در مسئله حکمی کرد [[نهی]] نمودند. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[راز]] و رمز این مطلب را معیّن نبودن طریق [[حلال و حرام]] [[الهی]] برای [[مردم]] عادّی بیان فرمودند<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: إِنَّ السُّنَّةَ لَا تُقَاسُ أَ لَا تَرَى أَنَّ امْرَأَةً تَقْضِي صَوْمَهَا وَ لَا تَقْضِي صَلَاتَهَا يَا أَبَانُ إِنَّ السُّنَّةَ إِذَا قِيسَتْ مُحِقَ الدِّينُ}} و نیز امام صادق {{ع}} در بیان دیگری فرمودند: {{متن حدیث|أَنَّ عَلِيّاً {{ع}} قَالَ: مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلْقِيَاسِ لَمْ يَزَلْ دَهْرَهُ فِي الْتِبَاسٍ وَ مَنْ دَانَ اللَّهَ بِالرَّأْيِ لَمْ يَزَلْ دَهْرَهُ فِي ارْتِمَاسٍ- قَالَ وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}} مَنْ أَفْتَى النَّاسَ بِرَأْيِهِ فَقَدْ دَانَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ وَ مَنْ دَانَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فَقَدْ ضَادَّ اللَّهَ حَيْثُ أَحَلَّ وَ حَرَّمَ فِيمَا لَا يَعْلَمُ}} (الکافی (ط. الإسلامیه، ۱۴۰۷ ه. ق.)، ج۱، ص۵۸).</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۱۷.</ref>.


=== تمسّک به [[حجّت]] [[معصوم]] [[خدا]] ===
=== تمسّک به [[حجّت]] [[معصوم]] [[خدا]] ===
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
# عقلاً هیچ راهی برای [[حفظ شریعت]] از [[تحریف]] و نیز برای [[تبیین]] [[کتاب الهی]] و [[احکام دینی]] بعد از [[رسول خدا]] {{صل}}، جز با [[حضور امام]] زنده که در [[علم]] و [[عصمت]] مانند [[رسول خدا]] {{صل}} باشد، وجود ندارد.
# عقلاً هیچ راهی برای [[حفظ شریعت]] از [[تحریف]] و نیز برای [[تبیین]] [[کتاب الهی]] و [[احکام دینی]] بعد از [[رسول خدا]] {{صل}}، جز با [[حضور امام]] زنده که در [[علم]] و [[عصمت]] مانند [[رسول خدا]] {{صل}} باشد، وجود ندارد.
# چون [[علم]] و [[عصمت]] امری [[باطنی]] است و با توجّه به آنکه [[گزینش امام]] در [[زندگی]] از اهمّ [[واجبات]] است و [[اعمال]] [[امّت]] بدون [[معرفت]] و [[ائتمار]] به [[امام]] [[معصوم]] [[باطل]] می‌باشد، پس واگذاری [[انتخاب امام]] بر عهده [[مردم]]، [[تکلیف]] آنان به امر ما لایطاق است و از [[خداوند]] چنین تکلیفی [[قبیح]] می‌باشد. لذا بنا بر [[قاعده لطف]]، با [[رحلت]] [[نبی اکرم]] {{صل}}، بر [[خداوند]] لازم است که امامی را برای [[مردم]] معیّن نماید.
# چون [[علم]] و [[عصمت]] امری [[باطنی]] است و با توجّه به آنکه [[گزینش امام]] در [[زندگی]] از اهمّ [[واجبات]] است و [[اعمال]] [[امّت]] بدون [[معرفت]] و [[ائتمار]] به [[امام]] [[معصوم]] [[باطل]] می‌باشد، پس واگذاری [[انتخاب امام]] بر عهده [[مردم]]، [[تکلیف]] آنان به امر ما لایطاق است و از [[خداوند]] چنین تکلیفی [[قبیح]] می‌باشد. لذا بنا بر [[قاعده لطف]]، با [[رحلت]] [[نبی اکرم]] {{صل}}، بر [[خداوند]] لازم است که امامی را برای [[مردم]] معیّن نماید.
# بنابر اصل فوق، اگر در زمانی کسی از [[شناخت امام]] خود [[محروم]] ماند، باید در شناسایی او تلاش نماید و نمی‌تواند به صرف اینکه او معرّفی نشده، مسئله [[امامت]] را - که از [[اصول دین]] است - نادیده بگیرد<ref>الذخیره فی علم الکلام (ط. مؤسسه النشر الإسلامی، ۱۴۱۱ ه. ق.)، ص۴۲۴؛ المنقذ من التقلید (ط. مؤسسه النشر الإسلامی، ۱۴۱۲ه. ق)، ج۲، ص۲۶۲.</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۱۸.</ref>.
# بنابر اصل فوق، اگر در زمانی کسی از [[شناخت امام]] خود [[محروم]] ماند، باید در شناسایی او تلاش نماید و نمی‌تواند به صرف اینکه او معرّفی نشده، مسئله [[امامت]] را - که از [[اصول دین]] است - نادیده بگیرد<ref>الذخیره فی علم الکلام (ط. مؤسسه النشر الإسلامی، ۱۴۱۱ ه. ق.)، ص۴۲۴؛ المنقذ من التقلید (ط. مؤسسه النشر الإسلامی، ۱۴۱۲ﻫ.ق)، ج۲، ص۲۶۲.</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۱۸.</ref>.


== عدم [[کفایت]] [[علماء]] برای جلوگیری کامل از [[انحراف]] و [[اختلاف در دین]] ==
== عدم [[کفایت]] [[علماء]] برای جلوگیری کامل از [[انحراف]] و [[اختلاف در دین]] ==
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش