پرش به محتوا

گستره عصمت امام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
=== در اصطلاح [[متکلمان]] ===
=== در اصطلاح [[متکلمان]] ===
در [[علم کلام]] دست کم دو معنا برای [[عصمت]] ارائه شده است:
در [[علم کلام]] دست کم دو معنا برای [[عصمت]] ارائه شده است:
#'''عصمت به معنای [[لطف]]''': مرحوم [[شیخ مفید]] نخستین [[متکلم امامیه]] است که به تعریف عصمت پرداخته است. از نظر او عصمت از ناحیه [[خداوند متعال]]، همان [[توفیق]] و لطف او برای حجت‌های اوست و [[اعتصام]] به این عصمت به وسیله [[حجج الهی]] برای [[حفظ دین]] [[خداوند]] از ورود [[گناهان]] و خطاها در آن است<ref>شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۸.</ref>. [[متکلمان امامیه]] به تبع مرحوم مفید قرن‌ها عصمت را به لطف تعریف کرده‌اند و بزرگانی همچون [[سید مرتضی]]، [[شیخ طوسی]]، [[نوبختی]]، [[علی بن یونس نباطی|نباطی]]<ref>علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۵۰.</ref> و مانند آنها در آثار خود آن را به کار برده‌اند.
#'''عصمت به معنای [[لطف]]''': مرحوم [[شیخ مفید]] نخستین متکلم امامیه است که به تعریف عصمت پرداخته است. از نظر او عصمت از ناحیه [[خداوند متعال]]، همان [[توفیق]] و لطف او برای حجت‌های اوست و اعتصام به این عصمت به وسیله [[حجج الهی]] برای [[حفظ دین]] [[خداوند]] از ورود [[گناهان]] و خطاها در آن است<ref>شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۸.</ref>. متکلمان امامیه به تبع مرحوم مفید قرن‌ها عصمت را به لطف تعریف کرده‌اند و بزرگانی همچون [[سید مرتضی]]، [[شیخ طوسی]]، [[نوبختی]]، نباطی<ref>علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۵۰.</ref> و مانند آنها در آثار خود آن را به کار برده‌اند.
#'''عصمت به معنای ملکه''': پس از آنکه شیخ مفید عصمت را به لطف تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم [[خواجه نصیرالدین طوسی]] آن را به نقل از [[فلاسفه]]، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکه‌ای است که با وجود آن، از صاحبش گناهان صادر نمی‌شود و این بنا بر [[اندیشه]] حکماست<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت می‌دهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.</ref>. پس از خواجه برخی از متکلمان معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتاب‌های خود ارائه کردند<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۴ - ۳۵.</ref>
#'''عصمت به معنای ملکه''': پس از آنکه شیخ مفید عصمت را به لطف تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم [[خواجه نصیرالدین طوسی]] آن را به نقل از [[فلاسفه]]، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکه‌ای است که با وجود آن، از صاحبش گناهان صادر نمی‌شود و این بنا بر [[اندیشه]] حکماست<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت می‌دهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.</ref>. پس از خواجه برخی از متکلمان معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتاب‌های خود ارائه کردند<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۴ - ۳۵.</ref>


خط ۲۱: خط ۲۱:
=== گستره زمانی ===
=== گستره زمانی ===
==== عصمت قبل از تصدی [[امامت]] (از ابتدای تولد) ====
==== عصمت قبل از تصدی [[امامت]] (از ابتدای تولد) ====
بحث از [[قلمرو عصمت]] [[امام]] و نیز تفکیک این بحث به قبل از تصدی منصب امامت و پس از آن تا عصر [[امامان اهل بیت]]{{ع}} دیده و شنیده نشده چه اینکه گویا تأکید [[ائمه]] در [[دوران حضور]] بیشتر بر تثبیت اصل مسأله [[عصمت]] بوده است. به نظر می‌رسد این مسأله تا [[زمان]] مرحوم [[شیخ صدوق]] مطرح نبوده و در طول حیات [[فکری]] ایشان به تبع بحث از [[گناهان صغیره]] و [[کبیره]]، تفکیک [[عصمت پیامبران]] مطرح و به [[عصمت امام]] نیز کشیده شد. ایشان [[ضرورت عصمت پیامبران]] و به تبع آن، امامان را از برخی گناهان صغیره، پیش از تصدی منصب امامت [[نفی]] و پس از ایشان نیز [[شیخ مفید]] همین نظریه را [[اختیار]] کرد<ref>استادی، رضا، پاسخ به چالش‌های فکری در بحث عصمت و امامت، ماهنامه معرفت، شماره۳۷، ص۳۶.</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۶۹.</ref>
بحث از [[قلمرو عصمت]] [[امام]] و نیز تفکیک این بحث به قبل از تصدی منصب امامت و پس از آن تا عصر [[امامان اهل بیت]]{{ع}} دیده و شنیده نشده چه اینکه گویا تأکید [[ائمه]] در دوران حضور بیشتر بر تثبیت اصل مسأله [[عصمت]] بوده است. به نظر می‌رسد این مسأله تا [[زمان]] مرحوم [[شیخ صدوق]] مطرح نبوده و در طول حیات [[فکری]] ایشان به تبع بحث از [[گناهان صغیره]] و [[کبیره]]، تفکیک [[عصمت پیامبران]] مطرح و به [[عصمت امام]] نیز کشیده شد. ایشان [[ضرورت عصمت پیامبران]] و به تبع آن، امامان را از برخی گناهان صغیره، پیش از تصدی منصب امامت [[نفی]] و پس از ایشان نیز [[شیخ مفید]] همین نظریه را [[اختیار]] کرد<ref>استادی، رضا، پاسخ به چالش‌های فکری در بحث عصمت و امامت، ماهنامه معرفت، شماره۳۷، ص۳۶.</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۶۹.</ref>


==== [[عصمت]] بعد از تصدی [[امامت]] ====
==== [[عصمت]] بعد از تصدی [[امامت]] ====
یکی از مسائل [[مورد اتفاق]] [[اندیشمندان امامیه]] در این قرون و حتی امروز، ضرورت عصمت [[امامان معصوم]] از [[گناه]] پس از تصدی منصب امامت است. تصریح به این مسأله دست کم از دوران امامان معصوم{{ع}} مطرح شده و تا به امروز نیز ادامه داشته است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۲.</ref>. این بخش خود به سه قسم تقسیم می‌شود که عبارت‌اند از:
یکی از مسائل مورد اتفاق اندیشمندان امامیه در این قرون و حتی امروز، ضرورت عصمت [[امامان معصوم]] از [[گناه]] پس از تصدی منصب امامت است. تصریح به این مسأله دست کم از دوران امامان معصوم{{ع}} مطرح شده و تا به امروز نیز ادامه داشته است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۲.</ref>. این بخش خود به سه قسم تقسیم می‌شود که عبارت‌اند از:
# [[عصمت در تفسیر]] و [[تبیین وحی]]
# عصمت در تفسیر و تبیین وحی؛
# [[عصمت از اشتباه]]، [[خطا]] و [[فراموشی]] در انجام [[تکالیف]] شخصی و [[اجتماعی]]
# [[عصمت از اشتباه]]، [[خطا]] و [[فراموشی]] در انجام [[تکالیف]] شخصی و [[اجتماعی]]؛
# [[عصمت]] از [[گناه]].
# [[عصمت]] از [[گناه]].


با توجه به اینکه [[امامت]] امتداد [[نبوت]] بوده و [[امامان معصوم]]{{ع}} به عنوان [[خلفا]] و [[جانشینان]] [[پیامبرخاتم]]{{صل}}، علاوه بر [[وظیفه]] [[پاسداری]] و [[حفظ دین]]، وظیفه [[هدایت امت]] به واسطه تبیین و [[تفسیر دین]] و بیان فروعات آن را نیز به عهده دارند؛ لازم است همانگونه که [[متکلمان]] به [[لزوم]] [[عصمت انبیا]]{{ع}} در مرحله [[تلقی وحی]] و [[ابلاغ]] آن به [[مردم]]، تصریح نموده‌اند<ref>بیشتر [[متکلمان شیعه]] و [[سنی]]، [[عصمت انبیا]] در این مراحل ـ دست کم در [[دروغگو]] نبودن در [[مقام تبلیغ]] ـ را قبول دارند. شرح الأسماء الحسنى، ج۲، ص۳۶؛ ر.ک: أبو عبدالله محمد بن عبدالباقی الزرقانی المصری المالکی، شرح المواهب اللدنیه بالمنح المحمدیه، ج۵، ص۳۱۴؛ گوهر مراد، ص۴۲۱؛ ایجی، المواقف، ص۳۵۸. به غیر از [[قاضی عبدالجبار]] که [[کذب]] [[سهوی]] را در [[تبلیغ رسالت]] تجویز کرده است. {{عربی|«وایضا لا خلاف بین الامه فی وجوب عصمتهم فیما یتعلق بالتبلیغ و عدم جواز الخطاء فیه لا عمدا ولا سهوا والا لم یبق الاعتماد علی شئ من الشرایع»}}، ر.ک: شرح قوشچی، ص۴۶۴. تجویز خطا در ابلاغ رسالت به صورت سهو و نسیان به ابوبکر باقلانی نیز نسبت داده شده است. ر.ک: ایجی، المواقف، ص۳۵۸؛ گوهر مراد، ص۴۲۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۱۱، ص۸۹.</ref>، در کنار [[اعتقاد]] به لزوم بهره‌مندی [[امامان]] از [[علوم پیامبر]]{{صل}}، آنها را به عنوان جانشینان آن حضرت، از هرگونه [[دروغ]] و یا [[خطا]] در تبیین و تفسیر دین نیز مصون و [[معصوم]] بدانند.
با توجه به اینکه [[امامت]] امتداد [[نبوت]] بوده و [[امامان معصوم]]{{ع}} به عنوان [[خلفا]] و [[جانشینان]] [[پیامبرخاتم]]{{صل}}، علاوه بر [[وظیفه]] [[پاسداری]] و [[حفظ دین]]، وظیفه [[هدایت امت]] به واسطه تبیین و [[تفسیر دین]] و بیان فروعات آن را نیز به عهده دارند؛ لازم است همانگونه که [[متکلمان]] به [[لزوم]] [[عصمت انبیا]]{{ع}} در مرحله تلقی وحی و [[ابلاغ]] آن به [[مردم]]، تصریح نموده‌اند<ref>بیشتر [[متکلمان شیعه]] و [[سنی]]، [[عصمت انبیا]] در این مراحل ـ دست کم در [[دروغگو]] نبودن در [[مقام تبلیغ]] ـ را قبول دارند. شرح الأسماء الحسنى، ج۲، ص۳۶؛ ر.ک: أبو عبدالله محمد بن عبدالباقی الزرقانی المصری المالکی، شرح المواهب اللدنیه بالمنح المحمدیه، ج۵، ص۳۱۴؛ گوهر مراد، ص۴۲۱؛ ایجی، المواقف، ص۳۵۸. به غیر از [[قاضی عبدالجبار]] که [[کذب]] [[سهوی]] را در [[تبلیغ رسالت]] تجویز کرده است. {{عربی|«وایضا لا خلاف بین الامه فی وجوب عصمتهم فیما یتعلق بالتبلیغ و عدم جواز الخطاء فیه لا عمدا ولا سهوا والا لم یبق الاعتماد علی شئ من الشرایع»}}، ر.ک: شرح قوشچی، ص۴۶۴. تجویز خطا در ابلاغ رسالت به صورت سهو و نسیان به ابوبکر باقلانی نیز نسبت داده شده است. ر.ک: ایجی، المواقف، ص۳۵۸؛ گوهر مراد، ص۴۲۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۱۱، ص۸۹.</ref>، در کنار [[اعتقاد]] به لزوم بهره‌مندی [[امامان]] از [[علوم پیامبر]]{{صل}}، آنها را به عنوان جانشینان آن حضرت، از هرگونه [[دروغ]] و یا [[خطا]] در تبیین و تفسیر دین نیز مصون و [[معصوم]] بدانند.


=== گستره متعلق ([[ابعاد عصمت]]) ===
=== گستره متعلق ([[ابعاد عصمت]]) ===
خط ۳۷: خط ۳۷:
مقصود از عصمت عملی آن است که بدانیم امام در کدامیک از [[اعمال]] خود به [[استعانت]] [[خداوند]] معصوم است. این بخش خود به انواعی قابل تقسیم است:
مقصود از عصمت عملی آن است که بدانیم امام در کدامیک از [[اعمال]] خود به [[استعانت]] [[خداوند]] معصوم است. این بخش خود به انواعی قابل تقسیم است:


===== [[عصمت از گناهان]] [[صغیره]] و [[کبیره]]، پیش یا پس از دریافت [[منصب]] =====
===== [[عصمت از گناهان]] صغیره و کبیره، پیش یا پس از دریافت منصب =====
تمامی [[متکلمان شیعه]] [[پیامبران الهی]] و [[امامان]] [[اثنی عشر]] را از انجام کلیه [[گناهان صغیره]] و کبیره، قبل و پس از [[تصدی منصب]]، [[معصوم]] می‌دانند و اختلافی در این خصوص میان آنها وجود ندارد هرچند در آرای [[متکلمان]] [[اهل سنت]] در این بحث اختلافاتی میان اصل [[عصمت پیامبران]] از [[گناهان]] قبل از رسیدن به [[مقام نبوت]] و نیز در جواز یا عدم جواز [[ارتکاب گناهان]] صغیره پس از [[تصدی]] [[نبوت]]، وجود داشته و در مورد عدم [[عصمت]] [[جانشینان پیامبر خاتم]] نیز اتفاق دارند.
تمامی متکلمان شیعه [[پیامبران الهی]] و [[امامان]] اثنی عشر را از انجام کلیه گناهان صغیره و کبیره، قبل و پس از تصدی منصب، [[معصوم]] می‌دانند و اختلافی در این خصوص میان آنها وجود ندارد هرچند در آرای [[متکلمان]] [[اهل سنت]] در این بحث اختلافاتی میان اصل [[عصمت پیامبران]] از [[گناهان]] قبل از رسیدن به [[مقام نبوت]] و نیز در جواز یا عدم جواز [[ارتکاب گناهان]] صغیره پس از تصدی [[نبوت]]، وجود داشته و در مورد عدم [[عصمت]] [[جانشینان پیامبر خاتم]] نیز اتفاق دارند.


===== عصمت از اشتباه و خطا در مرحله عمل به [[دین]]، پیش یا پس از دریافت منصب =====
===== عصمت از اشتباه و خطا در مرحله عمل به [[دین]]، پیش یا پس از دریافت منصب =====
[[اشتباه]] در عمل به دین می‌تواند دو گونه باشد:
[[اشتباه]] در عمل به دین می‌تواند دو گونه باشد:
# اشتباهی که به یک عمل [[قبیح]] در عالم نینجامد: مانند اشتباه در ادای [[واجبات]]، از قبیل [[نماز]] یا [[خواب]] ماندن در وقت نماز<ref>البته ممکن است کسی بگوید با خواب ماندن در وقت نماز نیز از آنجا که فعل واجبی ترک شده است، امر قبیحی واقع می‌شود. از این‌رو، نمی‌توان میان این قسم و قسمی که انسان سهواً مرتکب حرام می‌شود، تفاوتی قایل شد. در پاسخ با اذعان به وجود این احتمال ـ یعنی وقوع قبیح در پی خواب ماندن در وقت نماز ـ باید گفت تقسیم‌بندی یاد شده بیشتر بر اساس تفکیک میان دو فرض یاد شده در کلمات متکلمان و به جهت توضیح اصطلاح «گناه سهوی» در کلمات آنهاست؛ زیرا متکلمانی که از این اصطلاح استفاده کرده‌اند از سویی به عصمت امام از گناه سهوی معتقدند و از سوی دیگر خواب ماندن از نماز را در حق امام روا دانسته‌اند.</ref>.
# اشتباهی که به یک عمل [[قبیح]] در عالم نینجامد: مانند اشتباه در ادای [[واجبات]]، از قبیل [[نماز]] یا [[خواب]] ماندن در وقت نماز<ref>البته ممکن است کسی بگوید با خواب ماندن در وقت نماز نیز از آنجا که فعل واجبی ترک شده است، امر قبیحی واقع می‌شود. از این‌رو، نمی‌توان میان این قسم و قسمی که انسان سهواً مرتکب حرام می‌شود، تفاوتی قایل شد. در پاسخ با اذعان به وجود این احتمال ـ یعنی وقوع قبیح در پی خواب ماندن در وقت نماز ـ باید گفت تقسیم‌بندی یاد شده بیشتر بر اساس تفکیک میان دو فرض یاد شده در کلمات متکلمان و به جهت توضیح اصطلاح «گناه سهوی» در کلمات آنهاست؛ زیرا متکلمانی که از این اصطلاح استفاده کرده‌اند از سویی به عصمت امام از گناه سهوی معتقدند و از سوی دیگر خواب ماندن از نماز را در حق امام روا دانسته‌اند.</ref>.
# اشتباهی که به یک عمل قبیح در [[جهان]] بینجامد: مانند اینکه کسی بدون [[علم]] یا [[اختیار]]، مرتکب عمل شراب‌خواری شود که به این قسم گناه سهوی گفته می‌شود. با این حال به نظر می‌رسد عملی را می‌توان گناه نامید که مرتکب آن [[مکلف]] باشد و از روی [[علم]] و عمد آن را انجام داده باشد و در غیر این صورت نمی‌توان او را [[گناهکار]] نامید. با این توضیح روشن می‌شود که اساساً «[[گناه سهوی]]» مفهوم روشنی ندارد. تنها تصویری که از «گناه سهوی» به [[ذهن]] می‌رسد این است که عملی ـ مانند شراب‌خواری یا [[قتل]] ـ در متن واقع [[قبیح]] باشد و شخص بدون علم به موضوع یا [[حکم]] و یا بدون قصد آن را انجام دهد. حال هرچند مرتکب این عمل را نمی‌توان گناهکار به شمار آورد، نفس عمل، قبیح بوده است. از این‌رو، باید اصطلاح گناه سهوی را با همان [[اشتباه]] در مرحله عمل به [[دین]] تطبیق کنیم؛ آن اشتباهی که به وقوع یک عمل قبیح در خارج بینجامد. حال وقتی می‌گوییم [[امام]] از گناه سهوی [[معصوم]] است، بدین معناست که هیچ عمل قبیحی، حتی بدون علم و [[اختیار]] نیز از او صادر نمی‌شود<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۹ و ۳۸.</ref>.
# اشتباهی که به یک عمل قبیح در [[جهان]] بینجامد: مانند اینکه کسی بدون [[علم]] یا [[اختیار]]، مرتکب عمل شراب‌خواری شود که به این قسم گناه سهوی گفته می‌شود. با این حال به نظر می‌رسد عملی را می‌توان گناه نامید که مرتکب آن [[مکلف]] باشد و از روی [[علم]] و عمد آن را انجام داده باشد و در غیر این صورت نمی‌توان او را [[گناهکار]] نامید. با این توضیح روشن می‌شود که اساساً «گناه سهوی» مفهوم روشنی ندارد. تنها تصویری که از «گناه سهوی» به ذهن می‌رسد این است که عملی ـ مانند شراب‌خواری یا [[قتل]] ـ در متن واقع [[قبیح]] باشد و شخص بدون علم به موضوع یا [[حکم]] و یا بدون قصد آن را انجام دهد. حال هرچند مرتکب این عمل را نمی‌توان گناهکار به شمار آورد، نفس عمل، قبیح بوده است. از این‌رو، باید اصطلاح گناه سهوی را با همان [[اشتباه]] در مرحله عمل به [[دین]] تطبیق کنیم؛ آن اشتباهی که به وقوع یک عمل قبیح در خارج بینجامد. حال وقتی می‌گوییم [[امام]] از گناه سهوی [[معصوم]] است، بدین معناست که هیچ عمل قبیحی، حتی بدون علم و [[اختیار]] نیز از او صادر نمی‌شود<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۹ و ۳۸.</ref>.


===== [[عصمت از سهو]] =====
===== عصمت از سهو =====
[[مرحوم صدوق]] به همراه استاد خود ابن ولید، با ادعای وجود [[روایات]] فراوانی مبنی بر وقوع [[سهو]] و به تعبیر دقیق‌تر، [[اسهاء]] از [[پیامبر خاتم]]{{صل}}، [[ضرورت عصمت]] آن حضرت از اشتباه در [[نماز]]<ref>ر.ک: صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۰۳.</ref> و نیز [[خواب]] ماندن از نماز<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۶۰-۳۵۸، ح۱۰۳۱.</ref> را [[نفی]] می‌کند. اما پس از او مرحوم [[شیخ مفید]] قاطعانه امکان [[اشتباه]] [[امام]] در نماز<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الفصول المختارة، ص۱۰۴.</ref> و به طور کلی عمل به [[دین]] را رد نموده و امام را از چنین اشتباهاتی [[معصوم]] می‌داند. هر چند ایشان امکان [[عقلی]] قضا شدن نماز به واسطه [[خواب ماندن پیامبر]] و امام را می‌پذیرد<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، رسالة فی عدم سهو النبی، ص۲۸.</ref>. بر این اساس اگر اشتباه در ادای [[واجبات]] را موجب رویگردانی [[مردم]] از [[پیامبر]] یا امام بدانیم، می‌توانیم مرحوم [[سید مرتضی]] را نیز با استادش شیخ مفید هم [[عقیده]] بدانیم<ref>سیدمرتضی، تنزیه الانبیاء و الائمة، ص۲۲.</ref>.
[[مرحوم صدوق]] به همراه استاد خود ابن ولید، با ادعای وجود [[روایات]] فراوانی مبنی بر وقوع [[سهو]] و به تعبیر دقیق‌تر، اسهاء از [[پیامبر خاتم]]{{صل}}، [[ضرورت عصمت]] آن حضرت از اشتباه در [[نماز]]<ref>ر.ک: صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۰۳.</ref> و نیز [[خواب]] ماندن از نماز<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۶۰-۳۵۸، ح۱۰۳۱.</ref> را [[نفی]] می‌کند. اما پس از او مرحوم [[شیخ مفید]] قاطعانه امکان [[اشتباه]] [[امام]] در نماز<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الفصول المختارة، ص۱۰۴.</ref> و به طور کلی عمل به [[دین]] را رد نموده و امام را از چنین اشتباهاتی [[معصوم]] می‌داند. هر چند ایشان امکان [[عقلی]] قضا شدن نماز به واسطه خواب ماندن پیامبر و امام را می‌پذیرد<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، رسالة فی عدم سهو النبی، ص۲۸.</ref>. بر این اساس اگر اشتباه در ادای [[واجبات]] را موجب رویگردانی [[مردم]] از [[پیامبر]] یا امام بدانیم، می‌توانیم مرحوم [[سید مرتضی]] را نیز با استادش شیخ مفید هم [[عقیده]] بدانیم<ref>سیدمرتضی، تنزیه الانبیاء و الائمة، ص۲۲.</ref>.


[[متکلمان]] متأخر و معاصر غالباً قائل به ضرورت عصمت امام از اشتباه در ادای واجبات و به عبارت دیگر معصوم از سهو می‌دانند. با این حال به واسطه [[صحت]] [[اسناد]] روایاتی که متضمن سهو [[پیامبر خاتم]]{{صل}} در نماز هستند، بر این باورند که مراد از سهو در اینجا، اسهاء است یعنی [[خدای متعال]] گاهی به دلایلی پیامبرش را در سهو می‌اندازد تا مردم به واسطه عدم افتادن او در اشتباه، عدم [[فراموشی]] و.. مقامی والاتر از جایگاهش را به او نسبت نداده و او را عبادت نکنند.
[[متکلمان]] متأخر و معاصر غالباً قائل به ضرورت عصمت امام از اشتباه در ادای واجبات و به عبارت دیگر معصوم از سهو می‌دانند. با این حال به واسطه صحت [[اسناد]] روایاتی که متضمن سهو [[پیامبر خاتم]]{{صل}} در نماز هستند، بر این باورند که مراد از سهو در اینجا، اسهاء است یعنی [[خدای متعال]] گاهی به دلایلی پیامبرش را در سهو می‌اندازد تا مردم به واسطه عدم افتادن او در اشتباه، عدم [[فراموشی]] و.. مقامی والاتر از جایگاهش را به او نسبت نداده و او را عبادت نکنند.


===== [[عصمت از نسیان]] =====
===== [[عصمت از نسیان]] =====
فراموش کردن [[احکام الهی]] از جانب پیامبر یا [[امام]] {{عم}} باعث [[گمراهی]] دیگران و [[احتجاج]] ایشان به آن عمل می‌گردد. جمله {{متن قرآن|لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ}}<ref>«تا معلوم دارد که رسالت‌های پروردگارشان را رسانده‌اند» سوره جن، آیه ۲۸.</ref> می‌فهماند که [[رسول]] به‌گونه‌ای [[وحی|وحی الهی]] را دریافت و [[ابلاغ]] می‌کند که [[اشتباه]] و [[فراموشی]] در آن رخ نمی‌دهد. اگر [[رسول]] در گرفتن [[وحی]]، [[حفظ وحی]] و [[تبلیغ]] آن [[مصونیت]] نداشته باشد. غرض [[خداوند]] یعنی [[ابلاغ]] [[رسالت]] حاصل نمی‌شود و برای حصول این غرض راهی غیر از رصد کردن به‌ وسیله [[ملائکه]] ذکر نکرده و جمله {{متن قرآن|َ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ}} این دلالت را [[تأیید]] می‌کند. یکی از مراحل [[مصونیت]]، [[حفظ وحی]] از [[خطا]] و [[نسیان]] است با بی‌کم‌وکاست و کاست به دست [[مردم]] برسد. به همین ترتیب است بحث در مورد امام که وظیفه [[حفظ وحی]] و [[تبلیغ]] آن را به عنوان جانشین پیامبر به عهده دارد.
فراموش کردن [[احکام الهی]] از جانب پیامبر یا [[امام]] {{عم}} باعث [[گمراهی]] دیگران و [[احتجاج]] ایشان به آن عمل می‌گردد. جمله {{متن قرآن|لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ}}<ref>«تا معلوم دارد که رسالت‌های پروردگارشان را رسانده‌اند» سوره جن، آیه ۲۸.</ref> می‌فهماند که [[رسول]] به‌گونه‌ای [[وحی|وحی الهی]] را دریافت و [[ابلاغ]] می‌کند که [[اشتباه]] و [[فراموشی]] در آن رخ نمی‌دهد. اگر [[رسول]] در گرفتن [[وحی]]، حفظ وحی و [[تبلیغ]] آن [[مصونیت]] نداشته باشد. غرض [[خداوند]] یعنی [[ابلاغ]] [[رسالت]] حاصل نمی‌شود و برای حصول این غرض راهی غیر از رصد کردن به‌ وسیله [[ملائکه]] ذکر نکرده و جمله {{متن قرآن|َ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ}} این دلالت را [[تأیید]] می‌کند. یکی از مراحل [[مصونیت]]، حفظ وحی از [[خطا]] و [[نسیان]] است با بی‌کم‌وکاست و کاست به دست [[مردم]] برسد. به همین ترتیب است بحث در مورد امام که وظیفه حفظ وحی و [[تبلیغ]] آن را به عنوان جانشین پیامبر به عهده دارد.


===== [[عصمت از ترک اولی]] و ترک مستحبات =====
===== [[عصمت از ترک اولی]] و ترک مستحبات =====
مسأله [[عصمت]] از ترک مستحبات و [[ترک اولی]] هر چند با برخی [[روایت‌ها]] قابل [[استنباط]] است اما در منابع [[کلامی]] [[امامیه]] تا [[زمان]] مرحوم [[شیخ مفید]] مطرح نبوده و ایشان نخستین کسی بود که با اشاره به این مسأله زمینه طرح آن را برای برخی [[متکلمان]] متأخر، فراهم آورد. به اعتقاد ایشان [[پیامبران]] از ترک غیر عمدی [[مستحبات]]، [[معصوم]] نیستند و لذا ممکن است به طور سهوی، برخی [[مستحبات]] از آنان فوت گردد؛ این در حالی است که وی، [[پیامبر خاتم]]{{صل}} و [[امامان اهل بیت]]{{ع}} را حتی از ترک [[سهوی]] [[مستحبات]] نیز [[معصوم]] می‌داند هر چند بر این [[باور]] است که چنین عصمتی عقلا برای آن حضرات [[ضرورت]] ندارد و لذا از منظر وی امکان ترک [[مستحب]] برای متصدی [[منصب نبوت]] و [[امامت]] وجود دارد<ref>مفید، محمدبن محمد بن نعمان، الفصول المختاره، ص۶۲؛ همو، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۹.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۷۰.</ref>.
مسأله [[عصمت]] از ترک مستحبات و [[ترک اولی]] هر چند با برخی [[روایت‌ها]] قابل [[استنباط]] است اما در منابع [[کلامی]] [[امامیه]] تا [[زمان]] مرحوم [[شیخ مفید]] مطرح نبوده و ایشان نخستین کسی بود که با اشاره به این مسأله زمینه طرح آن را برای برخی [[متکلمان]] متأخر، فراهم آورد. به اعتقاد ایشان [[پیامبران]] از ترک غیر عمدی [[مستحبات]]، [[معصوم]] نیستند و لذا ممکن است به طور سهوی، برخی [[مستحبات]] از آنان فوت گردد؛ این در حالی است که وی، [[پیامبر خاتم]]{{صل}} و [[امامان اهل بیت]]{{ع}} را حتی از ترک [[سهوی]] [[مستحبات]] نیز [[معصوم]] می‌داند هر چند بر این [[باور]] است که چنین عصمتی عقلا برای آن حضرات [[ضرورت]] ندارد و لذا از منظر وی امکان ترک [[مستحب]] برای متصدی [[منصب نبوت]] و [[امامت]] وجود دارد<ref>مفید، محمدبن محمد بن نعمان، الفصول المختاره، ص۶۲؛ همو، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۹.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۷۰.</ref>.


از مجموع آرای [[متکلمان امامیه]] در این مسأله می‌توان به این نتیجه دست یافت که مشهور متکلمان، در مسأله [[عصمت از ترک اولی]] و ترک مستحبات میان پیامبر خاتم{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} با سایر [[پیامبران الهی]]{{ع}} تفکیک کرده و معتقدند از آنجا که عصمت مقوله‌ای تشکیکی و دارای درجات متعدد است و با توجه به آنکه پیامبر خاتم{{صل}} و امامان معصوم{{ع}} از بالاترین درجه عصمت برخوردار بوده‌اند؛ لذا هرگونه ترک مستحبات یا حتی ترک اولی نیز در مورد آن حضرات منتفی است و آنها معصوم از این قسم نیز هستند به خلاف سایر [[انبیا]]{{ع}} که چون بنا به ظرفیت و شأن وجودی هریک، از عالی‌ترین [[درجات عصمت]] برخوردار نبودند؛ لذا از ترک اولی یا ترک مستحبات نیز معصوم نبوده‌اند هرچند آنها نیز از ارتکاب انواع [[معاصی]]، خطای در [[دین]]، [[اشتباه]] و [[فراموشی]]، معصوم بوده‌اند.
از مجموع آرای متکلمان امامیه در این مسأله می‌توان به این نتیجه دست یافت که مشهور متکلمان، در مسأله [[عصمت از ترک اولی]] و ترک مستحبات میان پیامبر خاتم{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} با سایر [[پیامبران الهی]]{{ع}} تفکیک کرده و معتقدند از آنجا که عصمت مقوله‌ای تشکیکی و دارای درجات متعدد است و با توجه به آنکه پیامبر خاتم{{صل}} و امامان معصوم{{ع}} از بالاترین درجه عصمت برخوردار بوده‌اند؛ لذا هرگونه ترک مستحبات یا حتی ترک اولی نیز در مورد آن حضرات منتفی است و آنها معصوم از این قسم نیز هستند به خلاف سایر [[انبیا]]{{ع}} که چون بنا به ظرفیت و شأن وجودی هریک، از عالی‌ترین درجات عصمت برخوردار نبودند؛ لذا از ترک اولی یا ترک مستحبات نیز معصوم نبوده‌اند هرچند آنها نیز از ارتکاب انواع [[معاصی]]، خطای در [[دین]]، [[اشتباه]] و [[فراموشی]]، معصوم بوده‌اند.


==== [[عصمت علمی]] ====
==== [[عصمت علمی]] ====
خط ۶۲: خط ۶۲:


===== [[عصمت از اشتباه]] در [[تبیین دین]] پیش یا پس از دریافت منصب =====
===== [[عصمت از اشتباه]] در [[تبیین دین]] پیش یا پس از دریافت منصب =====
از آنجا که [[جامعه شیعی]] و نیز [[اندیشمندان مسلمان]]، یکی از [[اهداف ]][[نصب امام]] را [[تبیین دین]] پس از [[رسول خدا]]{{صل}} می‌دانند، همگی بر این نظر اتفاق دارند که [[امام]]، ضرورتاً از [[اشتباه]] در تبیین دین [[معصوم]] است. [[یاران]] [[امامان معصوم]]، به دفعات با سخنان خود [[اعتقاد]] خود را به این مسأله اعلام و [[محدثان]] و [[متکلمان امامیه]] نیز از [[ابن قبه رازی]] تا مرحوم [[نوبختی]] به آن تصریح کرده‌اند. مسأله [[عصمت امام]] از اشتباه در تبیین دین می‌تواند به دو قسم تقسیم شود:
از آنجا که جامعه شیعی و نیز [[اندیشمندان مسلمان]]، یکی از [[اهداف ]][[نصب امام]] را [[تبیین دین]] پس از [[رسول خدا]]{{صل}} می‌دانند، همگی بر این نظر اتفاق دارند که [[امام]]، ضرورتاً از [[اشتباه]] در تبیین دین [[معصوم]] است. [[یاران]] [[امامان معصوم]]، به دفعات با سخنان خود [[اعتقاد]] خود را به این مسأله اعلام و محدثان و متکلمان امامیه نیز از [[ابن قبه رازی]] تا مرحوم [[نوبختی]] به آن تصریح کرده‌اند. مسأله [[عصمت امام]] از اشتباه در تبیین دین می‌تواند به دو قسم تقسیم شود:
# [[عصمت از اشتباه]] در تبیین دین پیش از [[تصدی منصب نبوت]] یا [[امامت]]؛
# [[عصمت از اشتباه]] در تبیین دین پیش از تصدی منصب نبوت یا [[امامت]]؛
# عصمت از اشتباه در تبیین دین پس از تصدی منصب نبوت یا امامت.
# عصمت از اشتباه در تبیین دین پس از تصدی منصب نبوت یا امامت.


آنچه مورد اتفاق است، عصمت از اشتباه در تبیین دین پس از تصدی منصب نبوت یا امامت است اما درباره [[عصمت پیامبر]] یا امام از اشتباه در تبیین دین پیش از تصدی منصب نبوت یا امامت باید گفت: این مسأله در منابع [[اندیشمندان]] [[شیعه]] در پنج [[قرن نخست هجری]] مطرح نشده است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۵.</ref>.
آنچه مورد اتفاق است، عصمت از اشتباه در تبیین دین پس از تصدی منصب نبوت یا امامت است اما درباره [[عصمت پیامبر]] یا امام از اشتباه در تبیین دین پیش از تصدی منصب نبوت یا امامت باید گفت: این مسأله در منابع اندیشمندان [[شیعه]] در پنج قرن نخست هجری مطرح نشده است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۵.</ref>.


===== عصمت از اشتباه در نظریات [[علمی]] غیر [[دینی]] پیش یا پس از دریافت منصب =====
===== عصمت از اشتباه در نظریات [[علمی]] غیر [[دینی]] پیش یا پس از دریافت منصب =====
امروزه [[روایات]] فراوانی از [[پیامبر خاتم]]{{صل}} و [[امامان معصوم]] در امور غیر [[دینی]] در [[اختیار]] داریم و [[تاریخ]] نیز [[شاهد]] این مدعاست که حضرات [[معصومان]]{{ع}} آن هنگام که فضای [[حاکم]] بر [[جامعه]] مساعد بود، به [[تربیت]] شاگردانی در حوزه [[علوم غیر دینی]] نیز [[همت]] می‌گماشتند، با وجود به نظر می‌رسد به بحث از اینکه آیا متصدی [[منصب امامت]] و [[نبوت]] در نظریات غیر دینی خود ـ همچون نظریات دینی ـ از [[اشتباه]] [[معصوم]] است یا نه، در عصر [[امام]] توجه نمی‌شده است.
امروزه [[روایات]] فراوانی از [[پیامبر خاتم]]{{صل}} و [[امامان معصوم]] در امور غیر [[دینی]] در [[اختیار]] داریم و [[تاریخ]] نیز [[شاهد]] این مدعاست که حضرات [[معصومان]]{{ع}} آن هنگام که فضای [[حاکم]] بر [[جامعه]] مساعد بود، به [[تربیت]] شاگردانی در حوزه علوم غیر دینی نیز [[همت]] می‌گماشتند، با وجود به نظر می‌رسد به بحث از اینکه آیا متصدی [[منصب امامت]] و [[نبوت]] در نظریات غیر دینی خود ـ همچون نظریات دینی ـ از [[اشتباه]] [[معصوم]] است یا نه، در عصر [[امام]] توجه نمی‌شده است.


با وجود این، اگر چه غالب [[متکلمان امامیه]] در پنج [[قرن نخست]]، به [[صراحت]] درباره این مسأله نظریه پردازی نکرده‌اند، از نظریات آنان درباره مسأله [[علم امام]] دست کم می‌توان به لوازم نظریه‌شان در این بخش نیز دست یافت<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۵ و ۴۱۶.</ref>.
با وجود این، اگر چه غالب متکلمان امامیه در پنج قرن نخست، به صراحت درباره این مسأله نظریه پردازی نکرده‌اند، از نظریات آنان درباره مسأله [[علم امام]] دست کم می‌توان به لوازم نظریه‌شان در این بخش نیز دست یافت<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۵ و ۴۱۶.</ref>.


===== [[عصمت از اشتباه در امور عادی]] [[زندگی]] پیش یا پس از دریافت منصب =====
===== عصمت از اشتباه در امور عادی [[زندگی]] پیش یا پس از دریافت منصب =====
به نظر می‌رسد تبیین این مسأله در عصر [[امامان معصوم]]{{ع}}، دغدغه اصلی خود آن حضرات و نیز یارانشان نبوده است؛ زیرا مطلب خاصی در این باره به دست نیامده است. از کلمات [[محدثان]] نیز نظریه روشنی در [[اختیار]] نداریم. اما از میان [[متکلمان]]، باید مرحوم [[سید مرتضی]] را نخستین کسی دانست که به صراحت درباره این مسأله نظریه پردازی کرده و [[پیامبران]] و به تبع آن، [[امام]] را از چنین اشتباهاتی [[معصوم]] ندانسته است<ref>ر.ک: سید مرتضی، تنزیه الانبیاء و الائمة، ص۱۲۱.</ref>. البته لازمه کلمات مرحوم [[ابن قبه رازی]] و نیز مرحوم [[شیخ صدوق]] و [[شیخ مفید]] نیز [[نفی]] [[ضرورت عصمت امام]] از اشتباه در امور عادی است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۴.</ref>.
به نظر می‌رسد تبیین این مسأله در عصر [[امامان معصوم]]{{ع}}، دغدغه اصلی خود آن حضرات و نیز یارانشان نبوده است؛ زیرا مطلب خاصی در این باره به دست نیامده است. از کلمات محدثان نیز نظریه روشنی در [[اختیار]] نداریم. اما از میان [[متکلمان]]، باید مرحوم [[سید مرتضی]] را نخستین کسی دانست که به صراحت درباره این مسأله نظریه پردازی کرده و [[پیامبران]] و به تبع آن، [[امام]] را از چنین اشتباهاتی [[معصوم]] ندانسته است<ref>ر.ک: سید مرتضی، تنزیه الانبیاء و الائمة، ص۱۲۱.</ref>. البته لازمه کلمات مرحوم [[ابن قبه رازی]] و نیز مرحوم [[شیخ صدوق]] و [[شیخ مفید]] نیز [[نفی]] [[ضرورت عصمت امام]] از اشتباه در امور عادی است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۴.</ref>.


== جمع بندی ==
== جمع بندی ==
۱۱۳٬۱۹۳

ویرایش