آیا رفتار مردم در جلو یا عقب افتادن ظهور نقشی دارد؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۲ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۶
، ۱۲ ژوئن ۲۰۲۳جایگزینی متن - 'محمدبن' به 'محمد بن'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'محمدبن' به 'محمد بن') |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
بی [[گمان]] این [[حکمت]]، از اساسیترین دلیلها بر این رخداد بزرگ است؛ بنابراین در کنار اینکه [[مردم]] در [[غیبت]] [[حضرت]] نقش داشتهاند، حکمتها و دلیلهای [[غیبت]]، فراتر از [[نقش مردم]] است؛ از این رو نمیتوان گفت با [[رفتار]] [[مردم]] بهطور بایسته [[ظهور]]، قطعی خواهد بود. از دلیلهای دیدگاه نخست بر [[نقش مردم]]، روایتی است که [[ابو حمزه ثمالی]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] کرده است که فرمود: {{متن حدیث|يَا ثَابِتُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ كَانَ وَقَّتَ هَذَا الْأَمْرَ فِي السَّبْعِينَ فَلَمَّا أَنْ قُتِلَ الْحُسَيْنُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ تَعَالَى عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَأَخَّرَهُ إِلَى أَرْبَعِينَ وَ مِائَةٍ فَحَدَّثْنَاكُمْ فَأَذَعْتُمُ الْحَدِيثَ فَكَشَفْتُمْ قِنَاعَ السَّتْرِ وَ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ بَعْدَ ذَلِكَ وَقْتاً عِنْدَنَا وَ يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتاب}}<ref>«ای ثابت! همانا [[خداوند]] تبارک و تعالی این امر را در هفتاد وقت گذاشت. چون [[حسین]] - صلواتاللهعلیه - کشته شد، [[خشم]] [[خدای متعال]] بر اهل [[زمین]] سخت شد و آن را تا صد و چهل به تأخیر انداخت. سپس که ما به شما خبر دادیم، آن خبر را فاش کردید و از مطلب پوشیده، پرده برداشتید. بعد از آن، [[خدا]] برای آن وقتی نزد ما قرار نداد. [[خدا]] هر چه را خواهد محو کند و ثابت گذارد و اصل کتاب نزد او است» محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۶۸.</ref>. | بی [[گمان]] این [[حکمت]]، از اساسیترین دلیلها بر این رخداد بزرگ است؛ بنابراین در کنار اینکه [[مردم]] در [[غیبت]] [[حضرت]] نقش داشتهاند، حکمتها و دلیلهای [[غیبت]]، فراتر از [[نقش مردم]] است؛ از این رو نمیتوان گفت با [[رفتار]] [[مردم]] بهطور بایسته [[ظهور]]، قطعی خواهد بود. از دلیلهای دیدگاه نخست بر [[نقش مردم]]، روایتی است که [[ابو حمزه ثمالی]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] کرده است که فرمود: {{متن حدیث|يَا ثَابِتُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ كَانَ وَقَّتَ هَذَا الْأَمْرَ فِي السَّبْعِينَ فَلَمَّا أَنْ قُتِلَ الْحُسَيْنُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ تَعَالَى عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَأَخَّرَهُ إِلَى أَرْبَعِينَ وَ مِائَةٍ فَحَدَّثْنَاكُمْ فَأَذَعْتُمُ الْحَدِيثَ فَكَشَفْتُمْ قِنَاعَ السَّتْرِ وَ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ بَعْدَ ذَلِكَ وَقْتاً عِنْدَنَا وَ يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتاب}}<ref>«ای ثابت! همانا [[خداوند]] تبارک و تعالی این امر را در هفتاد وقت گذاشت. چون [[حسین]] - صلواتاللهعلیه - کشته شد، [[خشم]] [[خدای متعال]] بر اهل [[زمین]] سخت شد و آن را تا صد و چهل به تأخیر انداخت. سپس که ما به شما خبر دادیم، آن خبر را فاش کردید و از مطلب پوشیده، پرده برداشتید. بعد از آن، [[خدا]] برای آن وقتی نزد ما قرار نداد. [[خدا]] هر چه را خواهد محو کند و ثابت گذارد و اصل کتاب نزد او است» محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۶۸.</ref>. | ||
[[ابو حمزه]] گوید: "من این [[حدیث]] را به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم؛ فرمود: چنین بوده است"<ref>نعمانی این حدیث را - با اندک تفاوتی در متن - از کلینی با همان سند کتاب کافی نقل کرده است. محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۹۳. شیخ طوسی نیز روایت را با اندک تفاوتی در سند و متن نقل کرده است. | [[ابو حمزه]] گوید: "من این [[حدیث]] را به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم؛ فرمود: چنین بوده است"<ref>نعمانی این حدیث را - با اندک تفاوتی در متن - از کلینی با همان سند کتاب کافی نقل کرده است. محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۹۳. شیخ طوسی نیز روایت را با اندک تفاوتی در سند و متن نقل کرده است. محمد بن الحسن طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۲۸)</ref>. | ||
ایشان بر این باورند چون برخی [[رفتار]] [[مردم]] سبب پسافتادن [[ظهور]] میشود، پس بهناگزیر با انجام برخی [[کارها]] میتوان [[ظهور]] را نیز پیش انداخت. البته توجه به نکاتی درباره [[روایت]] لازم است: | ایشان بر این باورند چون برخی [[رفتار]] [[مردم]] سبب پسافتادن [[ظهور]] میشود، پس بهناگزیر با انجام برخی [[کارها]] میتوان [[ظهور]] را نیز پیش انداخت. البته توجه به نکاتی درباره [[روایت]] لازم است: | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
* '''دیدگاه دوم، غیراختیاری بودن''': در این دیدگاه [[باور]] بر این است که در برابر [[روایت]] یادشده، برخی [[روایات]]، از قطعیبودن [[زمان ظهور]] سخن به میان آورده است و اشارهای به [[نقش مردم]] نشده، یا اینکه خواست [[مردم]] نقشی در آن نخواهد داشت، از جمله این [[روایات]]، به موارد زیر اشاره میکنیم: | * '''دیدگاه دوم، غیراختیاری بودن''': در این دیدگاه [[باور]] بر این است که در برابر [[روایت]] یادشده، برخی [[روایات]]، از قطعیبودن [[زمان ظهور]] سخن به میان آورده است و اشارهای به [[نقش مردم]] نشده، یا اینکه خواست [[مردم]] نقشی در آن نخواهد داشت، از جمله این [[روایات]]، به موارد زیر اشاره میکنیم: | ||
# روایاتی که طبق آنها از مسؤولیتهای پایهای [[شیعه]]، [[پایداری]] بر حب [[اهل بیت]] {{عم}} و [[کینه]] دشمنانشان و [[رفتار]] به فرمودههای ایشان است. کسی از [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: "هرگاه شبانهروزی آمد که در آن، [[امام]] دیده نشود، چه کنم؟" آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|فَأَحِبَّ مَنْ كُنْتَ تُحِبُّ وَ أَبْغِضْ مَنْ كُنْتَ تُبْغِضُ حَتَّى يُظْهِرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلّ}}<ref>«آن کس را که باید [[دوست]] داشته باشی، [[دوست]] بدار و آن کس را که باید [[دشمن]] بداری، [[دشمن]] بدار ([[تولی]] و [[تبری]] را از دست مده) تا [[خداوند عزوجل]] او را آشکار کند» محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۴۲؛ و نیز نک: محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۱۵۹.</ref><ref>محمد باقر مجلسی در شرح روایت مینویسد: مقصود از کسانی که آنها را دوست میداری، امامان معصوم {{عم}} هستند. که از باور به امامت آنها نباید برگردی و سخنان آنان را باید نصب العین خود قرار دهی...و مقصود از آنکه دشمن است را دشمن بدار، از پیشوایان ستمگر پیروان آنها است. که از راه و روش آنها باید پرهیز کرد....محمد باقر مجلسی، مرآة العقول، ج۴، ص ۵۹.</ref>. از این [[روایات]] به روشنی به دست میآید که [[تکلیف]] اساسی، انجام دستورهای [[امامان]] پیشین و [[پیروزی]] در آزمایشهای [[دوران غیبت]] است. | # روایاتی که طبق آنها از مسؤولیتهای پایهای [[شیعه]]، [[پایداری]] بر حب [[اهل بیت]] {{عم}} و [[کینه]] دشمنانشان و [[رفتار]] به فرمودههای ایشان است. کسی از [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: "هرگاه شبانهروزی آمد که در آن، [[امام]] دیده نشود، چه کنم؟" آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|فَأَحِبَّ مَنْ كُنْتَ تُحِبُّ وَ أَبْغِضْ مَنْ كُنْتَ تُبْغِضُ حَتَّى يُظْهِرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلّ}}<ref>«آن کس را که باید [[دوست]] داشته باشی، [[دوست]] بدار و آن کس را که باید [[دشمن]] بداری، [[دشمن]] بدار ([[تولی]] و [[تبری]] را از دست مده) تا [[خداوند عزوجل]] او را آشکار کند» محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۴۲؛ و نیز نک: محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۱۵۹.</ref><ref>محمد باقر مجلسی در شرح روایت مینویسد: مقصود از کسانی که آنها را دوست میداری، امامان معصوم {{عم}} هستند. که از باور به امامت آنها نباید برگردی و سخنان آنان را باید نصب العین خود قرار دهی...و مقصود از آنکه دشمن است را دشمن بدار، از پیشوایان ستمگر پیروان آنها است. که از راه و روش آنها باید پرهیز کرد....محمد باقر مجلسی، مرآة العقول، ج۴، ص ۵۹.</ref>. از این [[روایات]] به روشنی به دست میآید که [[تکلیف]] اساسی، انجام دستورهای [[امامان]] پیشین و [[پیروزی]] در آزمایشهای [[دوران غیبت]] است. | ||
# روایاتی که شتابکنندگان در امر [[ظهور]] را به شدت [[نکوهش]] کرده است. [[عبد الرحمن بن کثیر]] گوید: [[خدمت]] [[امام صادق]] {{ع}} نشسته بودم که مهزم وارد شد و گفت: "قربانت! به من خبر دهید این امری که در انتظارش هستیم، کی واقع میشود؟" [[امام]] فرمود: {{متن حدیث|يَا مِهْزَمُ كَذَبَ الْوَقَّاتُونَ وَ هَلَكَ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ نَجَا الْمُسَلِّمُونَ}}<ref>«ای مهزم! وقتگذاران، [[دروغ]] گفتند و شتابکنندگان هلاک شدند و تسلیمشوندگان [[نجات]] یافتند. مقصود از "[[مستعجلون]]" کسانی هستند که به [[اعتراض]] و [[ناخشنودی]] از [[خدا]] امر [[ظهور]] را میخواهند و تأخیر [[ظهور]] را [[اعتراض]] میکنند و به [[قضای الهی]] ناخرسندند» | # روایاتی که شتابکنندگان در امر [[ظهور]] را به شدت [[نکوهش]] کرده است. [[عبد الرحمن بن کثیر]] گوید: [[خدمت]] [[امام صادق]] {{ع}} نشسته بودم که مهزم وارد شد و گفت: "قربانت! به من خبر دهید این امری که در انتظارش هستیم، کی واقع میشود؟" [[امام]] فرمود: {{متن حدیث|يَا مِهْزَمُ كَذَبَ الْوَقَّاتُونَ وَ هَلَكَ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ نَجَا الْمُسَلِّمُونَ}}<ref>«ای مهزم! وقتگذاران، [[دروغ]] گفتند و شتابکنندگان هلاک شدند و تسلیمشوندگان [[نجات]] یافتند. مقصود از "[[مستعجلون]]" کسانی هستند که به [[اعتراض]] و [[ناخشنودی]] از [[خدا]] امر [[ظهور]] را میخواهند و تأخیر [[ظهور]] را [[اعتراض]] میکنند و به [[قضای الهی]] ناخرسندند» محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۶۸؛ و نیز نک: محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۴۳، ح۴۳.</ref>؛<ref>در شرح روایت آمده است: {{متن حدیث|وَ هَلَكَ الْمُسْتَعْجِلُون}} {{عربی|أَيِ الَّذِينَ يُرِيدُونَ تَعَجَّلَ ظُهُورِ الْحَقِّ، وَ يَعْتَرِضُونَ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَيْنَا فِي تَأْخِيرِهِ، وَ لَا يَرْضَوْنَ بِقَضَاءِ اللَّهِ فِي ذَلِكَ، وَ أَمَّا تَرْقُبْ الْفَرْجِ وَ الدُّعَاءِ لَهُ فَهُمَا مطلوبان، وَ لِذَا قَالَ:}} {{متن حدیث|وَ نَجَا الْمُسَلِّمُون}} {{عربی|بِتَشدِيدِ اللَّام أَي الرّاضُونَ بِقَضَاءِ اللَّهِ، الَّذِينَ لا يَعْتَرِضُونَ عَلَى أَئِمَّتِهِمْ فِيمَا يَقُولُونَ وَ يَفْعَلُونَ، أَوِ الْمُرَادُ بِالمُستَعجِلِينَ الَّذِينَ كَانُوا يَخْرُجُونَ قَبْلَ أَوَانِ ظُهُورِ الْحَقِّ عَلَى أَئِمَّةِ الْجَوْرِ، وَ يُقْتَلُونَ فَيُهلِكُونَ وَ يُهْلِكُونَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ، وَ قِيلَ: الِاسْتِعْجَالِ عَدَّ الشَّيْءَ عَاجِلًا بِالْخُرُوجِ عَلَى أَئِمَّةِ الضَّلَالَةِ}}. محمد باقر مجلسی، مرآة العقول، ج۴، ص ۱۷۴.</ref>(...) | ||
# روایاتی که پیشافتادن و پسافتادن [[ظهور]] را مهم ندانسته و فقط [[شناخت امام]] را امری اساسی معرفی کرده است. روشن است پس از [[شناخت]]، تکالیفی بر گردن [[انسان]] گذاشته میشود. [[فضیل بن یسار]] گوید: شنیدم [[امام باقر]] {{ع}} میفرمود: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ و لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ و مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ و مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِه}}<ref>«کسی که بمیرد و امامی نداشته باشد، [[مرگ]] او [[مرگ جاهلیت]] است و هر کس بمیرد و امامش را بشناسد، تقدم یا تأخر این امر، او را زیان ندهد. هر کس بمیرد، در حالی که امامش را بشناسد، مانند کسی است که در [[خیمه]] [[امام]] [[قائم]] و همراه او باشد. همانگونه که یاد شد، [[شناخت امام]] از آن سو اهمیت دارد که مقدمه بایسته برای انجام [[تکالیف الهی]] است» همان، ج۱، ص۳۷۱؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۳۰.</ref>. | # روایاتی که پیشافتادن و پسافتادن [[ظهور]] را مهم ندانسته و فقط [[شناخت امام]] را امری اساسی معرفی کرده است. روشن است پس از [[شناخت]]، تکالیفی بر گردن [[انسان]] گذاشته میشود. [[فضیل بن یسار]] گوید: شنیدم [[امام باقر]] {{ع}} میفرمود: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ و لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ و مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ و مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِه}}<ref>«کسی که بمیرد و امامی نداشته باشد، [[مرگ]] او [[مرگ جاهلیت]] است و هر کس بمیرد و امامش را بشناسد، تقدم یا تأخر این امر، او را زیان ندهد. هر کس بمیرد، در حالی که امامش را بشناسد، مانند کسی است که در [[خیمه]] [[امام]] [[قائم]] و همراه او باشد. همانگونه که یاد شد، [[شناخت امام]] از آن سو اهمیت دارد که مقدمه بایسته برای انجام [[تکالیف الهی]] است» همان، ج۱، ص۳۷۱؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۳۰.</ref>. | ||
# روایاتی که در آن، [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} به [[رستاخیز]] مانند شده است<ref>امام رضا {{ع}} از پدرانش از پیامبر {{صل}} نقل کرده که آن حضرت در پاسخ کسی که پرسیده بود: {{متن حدیث|مَتَى يَخْرُجُ الْقَائِمُ مِنْ ذُرِّيَّتِك؟}}؛ قائم از ذریه شما کی خروج میکند؟ آن حضرت فرمود: {{متن حدیث|مَثَلُهُ مَثَلُ السَّاعَةِ لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً}}: مثل او مثل قیامت است که]خداوند فرمود[جز او [هیچ کس] آن را به موقع خود آشکار نمیگرداند. [این حادثه] بر آسمانها و زمین گران است، جز ناگهان به شما نمیرسد.؛ | # روایاتی که در آن، [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} به [[رستاخیز]] مانند شده است<ref>امام رضا {{ع}} از پدرانش از پیامبر {{صل}} نقل کرده که آن حضرت در پاسخ کسی که پرسیده بود: {{متن حدیث|مَتَى يَخْرُجُ الْقَائِمُ مِنْ ذُرِّيَّتِك؟}}؛ قائم از ذریه شما کی خروج میکند؟ آن حضرت فرمود: {{متن حدیث|مَثَلُهُ مَثَلُ السَّاعَةِ لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً}}: مثل او مثل قیامت است که]خداوند فرمود[جز او [هیچ کس] آن را به موقع خود آشکار نمیگرداند. [این حادثه] بر آسمانها و زمین گران است، جز ناگهان به شما نمیرسد.؛ محمد بن علی بن حسین بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۲۶۶؛ ج۲، ص۳۷۲.</ref>. روشن است [[آگاهی]] از گاه [[رستاخیز]]، فقط آنِ [[خداوند]] است و کسی نیز در پس و پیشافتادن آن نقش ندارد. | ||
* '''نتیجه''': چه دیدگاه نخست را بپذیریم که [[انسانها]] با رفتارشان در پدیده [[ظهور]] نقش دارند و چه دیدگاه دوم را که گاه [[ظهور]] را ثابت و در [[اراده خداوند]] میداند، اثبات بایستگی [[زمینهسازی]] امری جدای از نقش [[زمینهسازی]] در ناگزیری [[ظهور]] است. با این بیان که اگرچه ما [[مأمور]] به [[زمینهسازی]] هستیم اما همه [[شرایط ظهور]] چیزی نیست که ما آن را فراهم کنیم؛ای بسا در کنار فراهمساختن زمینهها، [[ظهور]] [[نیازمند]] شرایط دیگری نیز باشد، که بر ما پوشیده است. وای بسا همه شرایط پدیدآمده و [[زمینهسازی]] [[مردم]] واپسین حلقه در این زنجیره باشد؛ پس بیگمان، [[مردمان]] موظف به فراهمکردن زمینهها برای آن [[قیام جهانی]] هستند. | * '''نتیجه''': چه دیدگاه نخست را بپذیریم که [[انسانها]] با رفتارشان در پدیده [[ظهور]] نقش دارند و چه دیدگاه دوم را که گاه [[ظهور]] را ثابت و در [[اراده خداوند]] میداند، اثبات بایستگی [[زمینهسازی]] امری جدای از نقش [[زمینهسازی]] در ناگزیری [[ظهور]] است. با این بیان که اگرچه ما [[مأمور]] به [[زمینهسازی]] هستیم اما همه [[شرایط ظهور]] چیزی نیست که ما آن را فراهم کنیم؛ای بسا در کنار فراهمساختن زمینهها، [[ظهور]] [[نیازمند]] شرایط دیگری نیز باشد، که بر ما پوشیده است. وای بسا همه شرایط پدیدآمده و [[زمینهسازی]] [[مردم]] واپسین حلقه در این زنجیره باشد؛ پس بیگمان، [[مردمان]] موظف به فراهمکردن زمینهها برای آن [[قیام جهانی]] هستند. | ||