اجماع در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'اهل مدینه' به 'اهل مدینه'
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
اجماع نزد [[اهل سنت]] به ماجرای [[خلافت]] پس از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} بر میگردد؛ اما در [[قرن دوم]]، حجیت اجماع و تعیین اجماع مقبول، به مسئله اختلافی میان [[مذاهب اهل سنت]]، تبدیل شد. فقیهانی چون [[شافعی]] قائل به حجیت اجماع [[مسلمانان]] بودند<ref>شافعی، الرساله، ۴۷۱-۴۷۵.</ref> و آن را دلیل مستقل به حساب میآوردند.<ref>شافعی، کتاب الام، ۱/۸۳ و ۲/۱۲۴.</ref> بدون تردید تحقق اجماع مسلمانان، سخت است و به ندرت رخ میدهد. زرکشی به احمدبنحنبل در یکی از دو نظرش و برخی دیگر نسبت داده تحقق اجماع را با توجه به پراکندهبودن علما در مناطق مختلف، ممکن ندانستهاند. <ref>زرکشی، البحر المحیط، ۳/۴۸۹-۴۸۸.</ref> [[مالکیها]] تنها قائل به [[حجیت]] اتفاق [[اهل | اجماع نزد [[اهل سنت]] به ماجرای [[خلافت]] پس از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} بر میگردد؛ اما در [[قرن دوم]]، حجیت اجماع و تعیین اجماع مقبول، به مسئله اختلافی میان [[مذاهب اهل سنت]]، تبدیل شد. فقیهانی چون [[شافعی]] قائل به حجیت اجماع [[مسلمانان]] بودند<ref>شافعی، الرساله، ۴۷۱-۴۷۵.</ref> و آن را دلیل مستقل به حساب میآوردند.<ref>شافعی، کتاب الام، ۱/۸۳ و ۲/۱۲۴.</ref> بدون تردید تحقق اجماع مسلمانان، سخت است و به ندرت رخ میدهد. زرکشی به احمدبنحنبل در یکی از دو نظرش و برخی دیگر نسبت داده تحقق اجماع را با توجه به پراکندهبودن علما در مناطق مختلف، ممکن ندانستهاند. <ref>زرکشی، البحر المحیط، ۳/۴۸۹-۴۸۸.</ref> [[مالکیها]] تنها قائل به [[حجیت]] اتفاق [[اهل مدینه]] بودند<ref>ابنحزم، الاحکام فی اصول الاحکام، ۴/۵۵۲-۵۵۳؛ بیضاوی، منهاج الوصول، ۱۷۶.</ref> و گروهی نیز حجیت اتفاق [[صحابه]] را قبول داشتند.<ref>ابنحزم، الاحکام فی اصول الاحکام، ۴/۵۰۸-۵۰۹.</ref> | ||
طی قرون بعدی، به مرور [[اختلاف]] نظرها کمتر شد و [[عالمان]] [[مذاهب]] مختلف [[اهل سنت]]، با پذیرش [[حجیت اجماع]]، در تعریف جامع و [[تحکیم]] مبانی آن، تلاش کردند؛ برای مثال غزالیِ شافعی مذهب [[اجماع]] را [[اتفاق امت]] [[محمد]]{{صل}} بر امری از امور [[دین]] دانسته است.<ref>غزالی، المستصفی، ۱۳۷، ۱۴۳ و ۱۴۶.</ref> [[فخر رازی]] و برخی دیگر اجماع را [[اتفاق]] [[اهل حل و عقد]] از [[امت]] محمد{{صل}} دانستهاند.<ref>فخر رازی، المحصول، ۴/۲۰؛ آمدی، الاحکام فی اصول الاحکام، ۱/۱۹۶.</ref> مراد آنان از اهل حل و عقد، مجتهدانِ اهل حل و عقد بوده است<ref>فخر رازی، المحصول، ۴/۲۰.</ref>؛ چنانکه حاجبی آن را اتفاق [[مجتهدان]] امت در عصری از عصرها میداند.<ref> حائری یزدی، درر الفوائد، ۳۷۱.</ref> گروهی از اهل سنت با توجه به پراکندگی [[علما]] در مناطق مختلف [[جهان]]، در امکان تحصیل اجماعِ این گروه از [[امت اسلامی]] و اطلاع بر تحقق آن تشکیک کردهاند<ref> ابنحزم، الاحکام فی اصول الاحکام، ۴/۵۰۹-۵۱۵.</ref> و تنها اجماع ممکن را، [[اجماع صحابه]] دانستهاند.<ref>فخر رازی، المحصول، ۴/۱۷۷؛ شوکانی، ارشاد الفحول، ۸۱-۸۲.</ref> | طی قرون بعدی، به مرور [[اختلاف]] نظرها کمتر شد و [[عالمان]] [[مذاهب]] مختلف [[اهل سنت]]، با پذیرش [[حجیت اجماع]]، در تعریف جامع و [[تحکیم]] مبانی آن، تلاش کردند؛ برای مثال غزالیِ شافعی مذهب [[اجماع]] را [[اتفاق امت]] [[محمد]]{{صل}} بر امری از امور [[دین]] دانسته است.<ref>غزالی، المستصفی، ۱۳۷، ۱۴۳ و ۱۴۶.</ref> [[فخر رازی]] و برخی دیگر اجماع را [[اتفاق]] [[اهل حل و عقد]] از [[امت]] محمد{{صل}} دانستهاند.<ref>فخر رازی، المحصول، ۴/۲۰؛ آمدی، الاحکام فی اصول الاحکام، ۱/۱۹۶.</ref> مراد آنان از اهل حل و عقد، مجتهدانِ اهل حل و عقد بوده است<ref>فخر رازی، المحصول، ۴/۲۰.</ref>؛ چنانکه حاجبی آن را اتفاق [[مجتهدان]] امت در عصری از عصرها میداند.<ref> حائری یزدی، درر الفوائد، ۳۷۱.</ref> گروهی از اهل سنت با توجه به پراکندگی [[علما]] در مناطق مختلف [[جهان]]، در امکان تحصیل اجماعِ این گروه از [[امت اسلامی]] و اطلاع بر تحقق آن تشکیک کردهاند<ref> ابنحزم، الاحکام فی اصول الاحکام، ۴/۵۰۹-۵۱۵.</ref> و تنها اجماع ممکن را، [[اجماع صحابه]] دانستهاند.<ref>فخر رازی، المحصول، ۴/۱۷۷؛ شوکانی، ارشاد الفحول، ۸۱-۸۲.</ref> |