امامت در کودکی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←پرسشهای وابسته
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
# '''[[اثبات]] اینکه [[امامت]] این شخص از جانب خداست''': اگر [[امامان]] تنها در بزرگسالی به [[مقام امامت]] میرسیدند، ممکن بود [[خیال]] کنند [[مقامات]] و [[کمالات]] آنان اکتسابی است و از دیگران فرا گرفته و یا در کتاب خوانده است. | # '''[[اثبات]] اینکه [[امامت]] این شخص از جانب خداست''': اگر [[امامان]] تنها در بزرگسالی به [[مقام امامت]] میرسیدند، ممکن بود [[خیال]] کنند [[مقامات]] و [[کمالات]] آنان اکتسابی است و از دیگران فرا گرفته و یا در کتاب خوانده است. | ||
# '''[[اثبات]] این مطلب که [[مقام]] و [[منزلت]]، بر پایه [[لیاقت]] است نه بزرگی سن''': چنانکه در جریان [[فرماندهی]] [[اسامة بن زید]] چنین بود و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به [[دلیل]] [[شایستگی]] وی او را [[انتخاب]] کرده بود<ref>ر. ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص۱۹۳-۱۹۶.</ref>. | # '''[[اثبات]] این مطلب که [[مقام]] و [[منزلت]]، بر پایه [[لیاقت]] است نه بزرگی سن''': چنانکه در جریان [[فرماندهی]] [[اسامة بن زید]] چنین بود و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به [[دلیل]] [[شایستگی]] وی او را [[انتخاب]] کرده بود<ref>ر. ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص۱۹۳-۱۹۶.</ref>. | ||
==[[شبهه]] وهبیان در موضوع [[امامت در کودکی]]== | |||
[[وهابیان]] ادعا میکنند: [[شیعیان]] قائلاند که [[امام نهم]] و دوازدهم آنها پیش از [[بلوغ]] در دوره [[کودکی]] به [[مقام امامت]] نائل شدهاند، در حالی که در چنین سن پایینی چگونه میتوانند به این [[لیاقت]] و [[شایستگی]] دست یابند؟! | |||
در پاسخ چند نکته یادآوری میشود: | |||
'''نکته نخست''': بیتردید قاعده اولی همین است که [[انسان]] برای آنکه بتواند مسئولیتهای سنگین را به عهده گیرد، باید به اندازهای از کمال جسمی و [[روحی]] برسد که [[قدرت]] [[تحمل]] آن را داشته باشد؛ از این رو [[قرآن]] در ارتباط با اعطای [[مقام نبوت]] به یوسف{{ع}} میفرماید: {{متن قرآن|وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا}}<ref>«و چون به برنایی خویش رسید بدو (نیروی) داوری و دانش بخشیدیم و بدین گونه به نیکوکاران پاداش میدهیم» سوره یوسف، آیه ۲۲.</ref>. | |||
تعبیر به {{متن قرآن|بَلَغَ أَشُدَّهُ}} نشان میدهد بلوغ و رسیدن به آن ظرفیت، شرط وصول به این [[مقامات معنوی]] است. | |||
[[پیامبران]] بزرگ هر یک دورههایی را پشت سر گذاشتند تا به آن [[مقامات]] بلند رسیدند. [[ابراهیم خلیل]]{{ع}} برای رسیدن به مقام امامت از گذر [[امتحانات]] بسیار عبور کرد. قرآن میفرماید: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. این که در این [[آیه]] «قال» در [[مقام]] جزای «إذ» آمده است نشان میدهد تا ابراهیم سربلند از این امتحانات بیرون نمیآمد، به مقام امامت نمیرسید. | |||
[[موسی]] [[نبی]]{{ع}} هم پس از پشت سر گذاشتن فراز و نشیبهای بسیار، دست [[تقدیر الهی]] او را به [[کوه طور]] رساند و به درجه [[نبوت]] و [[رسالت]] نائل آمد، [[خداوند]] در این باره در همان شب به موسی فرمود: {{متن قرآن|ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ يَا مُوسَى * وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي}}<ref>«سپس ای موسی به هنگام، باز آمدی * و تو را برای خویشتن پروراندم» سوره طه، آیه ۴۰-۴۱.</ref>؛ یعنی تمام آن [[مشکلات]] و [[گرفتاریها]] برای این بود که خواستم تو را برای خود پرورش دهم. در جای دیگر درباره [[موسی]]{{ع}} میفرماید: {{متن قرآن|وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا}}<ref>«و چون به برنایی خویش رسید و استواری یافت بدو (نیروی) داوری و دانشی بخشیدیم و بدینگونه به نیکوکاران پاداش میدهیم» سوره قصص، آیه ۱۴.</ref>. | |||
[[پیامبر اسلام]]{{صل}} هم پس از طی دورههای چهل ساله عمرش، به درجه [[پیامبری]] رسیده است. این اصل اول و قاعده فراگیر در اعطای درجات [[الهی]] است. | |||
'''نکته دوم''': [[شیعیان]]، [[امامت]] را بر اساس [[آیه]] ۱۲۴ بقره، یک [[مقام]] و [[منصب الهی]] میدانند که همانند [[مقام نبوت]] و [[رسالت]] از ناحیه [[خداوند]] به افرادی عطا میشود. | |||
حال، این خداست که اگر بخواهد برابر مصالحی، دوران [[شکوفایی عقل]] و [[جسم]] را، کوتاهتر میکند، بلکه گاه چنان سرعت میدهد که داخل گهواره [[انسان]] را به بلندترین [[مقامات معنوی]] نائل میسازد. چیزی که حداقل برابر نقل [[قرآن]]، در ارتباط با دو [[پیامبر]] از [[پیامبران الهی]] اتفاق افتاد. | |||
قرآن درباره [[یحیی پیامبر]]{{صل}} تصریح میکند که وی در دوره [[کودکی]] به این مقام نائل شد: {{متن قرآن|يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا}}<ref>«ای یحیی، کتاب (آسمانی) را با توانمندی بگیر! و ما به او در کودکی (نیروی) داوری دادیم؛» سوره مریم، آیه ۱۲.</ref>. | |||
با توجه به قرینه {{متن قرآن|خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ}} دانسته میشود که مراد از «[[حکم]]» همان مقام نبوت است. در ارتباط با [[عیسی مسیح]]{{ع}} هم قرآن تصریح میکند که در نخستین روزهای ولادتش سخن گفت آن هم از [[مقامات]] بلند خویش پرده برداشت، وی فرمود: {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا}}<ref>«(نوزاد) گفت: بیگمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۳۰.</ref>. | |||
[[اعتقاد شیعه]] بر این است که [[ائمه اطهار]]{{عم}} چون از [[ذریه ابراهیم]]{{ع}} هستند، به دعای ابراهیم{{ع}} که در [[قرآن]] آمده است برخوردار از [[مقام]] امامتاند. | |||
برابر نقل قرآن، هنگامی که ابراهیم{{ع}} به [[مقام امامت]] رسید، از [[خدا]] خواست آن مقام را به ذریهاش نیز عطا کند. [[خداوند]] در پاسخش فرمود: این مقام که [[عهد]] من است به ظالمانش نمیرسد، مفهوم این سخن این است که این مقام به [[شایستگان]] و کسانی که ذرهای [[ظلم]] در پرونده عمرشان نباشد میرسد: {{متن قرآن|قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«(ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. | |||
[[امامان شیعه]] به دعای ابراهیم{{ع}} - جد اعلایشان - به این مقام رسیدهاند، البته عموماً پس از طی مراحل طبیعی [[رشد]] و کمال به این مقام رسیدهاند؛ ولی برخی بر اساس [[مصالح]] خاصی در [[زمان]] [[کودکی]] به این مقام نائل شدهاند و این در جنب [[قدرت الهی]] چیز مهمی نیست و در [[امتهای پیشین]] نیز سابقه داشته است. [[وهابیان]] هر جوابی که درباره [[یحیی]]{{ع}} و [[عیسی]]{{ع}} بدهند همان جواب را ما درباره [[امام جواد]]{{ع}} و [[امام زمان]]{{ع}}، که در سنین کودکی به [[امامت]] رسیدهاند، خواهیم داد، به ویژه آنکه آنان [[مقام نبوت]] را [[برتر]] از مقام امامت میدانند، اگر مقام نبوت که در نگاهشان مقام برتر است در کودکی به پیامبرانی چون یحیی{{ع}} و عیسی{{ع}} عطا شده است، چگونه مقام [[امامت در کودکی]] به [[اولیای الهی]] داده نمیشود؟! | |||
[[ابن صباغ مالکی]] - از [[دانشمندان اهل سنت]] - از [[صفوان بن یحیی]] [[روایت]] میکند که روزی به [[امام رضا]]{{ع}} عرض کردم: من پیش از ولادت امام جواد{{ع}} از شما میپرسیدیم که چه کسی جانشینت خواهد شد؟ میفرمودی که خدا به من [[فرزندی]] خواهد داد، حال این اتفاق افتاده و خدا به شما فرزندی چون محمد [[جواد]] را [[عنایت]] کرده است و چشم ما به جمالش روشن شد، حال اگر اتفاقی برایتان بیفتد ما به چه کسی مراجعه کنیم؟ امام رضا{{ع}} با دستش به سوی [[امام جواد]]{{ع}} اشاره کرد، در حالی که او فقط سه سال داشت. با [[تعجب]] گفتم: او که فقط سه سال دارد؟! [[امام]] فرمود: {{متن حدیث|مَا يَضُرُّ مِنْ ذَلِكَ وَقَدْ قَامَ عِيسَى بِالْحُجَّةِ وَ هُوَ ابْنُ أَقَلَّ مِنْ ثَلَاثِ سِنِينَ}}؛ «ایرادی ندارد! زیرا [[عیسی]] به [[مقام پیامبری]] نائل شد در حالی که از این هم سنش کمتر بود»<ref>الفصول المهمة، ص۲۶۵.</ref>. | |||
'''نکته سوم''': [[تاریخ]] [[گواهی]] میدهد امامانی که در سنین [[کودکی]] به [[مقام امامت]] رسیدند، در [[زمان]] خودشان مورد آزمایشهای فراوان از سوی موافق و مخالف قرار گرفتهاند؛ ولی همگان [[اذعان]] نمودهاند که آنان برخوردار از علومی هستند که دیگران از آن سر در نمیآورند. مباحثات و [[مناظرات]] امام جواد{{ع}} با [[دانشمندان]] به نام آن [[روز]]، [[گواه]] روشنی بر این مدعی است. | |||
شاید بتوان ادعا کرد که یکی از مصالحی که موجب شد تا برخی از [[ائمه]] در کودکی به مقام امامت نائل شوند، عبارت از این بود تا کسی [[گمان]] نکند که [[علم امامت]] مرهون تلاشهای شخصی و اکتسابی [[امامان]] است، بلکه همگان بدانند [[علم]] آنان از جنس علومی دیگر است، [[علمی]] افاضی که [[خداوند]] آن را به [[بندگان]] شایستهاش عطا میفرماید. چنان که در تاریخ آمده است پس از آنکه فقهای امصار پس از انتشار خبر [[شهادت امام رضا]]{{ع}}، در روستای «[[صریا]]» نزدیک [[مدینه]] [[خدمت]] امام جواد{{ع}} در سن حدود هشت سالگی رسیدند و [[عظمت]] علمی امام را از نزدیک [[مشاهده]] کردند، برخی از آنها، [[اشک]] ریزان به [[سجده]] درآمده، اذعان کردند که تازه معنی [[آیه]] {{متن قرآن|وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا}}<ref>«ای یحیی، کتاب (آسمانی) را با توانمندی بگیر! و ما به او در کودکی (نیروی) داوری دادیم؛» سوره مریم، آیه ۱۲.</ref> را فهمیدهاند<ref>مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۴۲۹.</ref>؛ یعنی آنان روزی معنی این آیه را به [[درستی]] دریافتند که امام جواد{{ع}} را از نزدیک در آن سن کم [[درک]] کردهاند. آنان به [[حقیقت]] دریافتند که اینها نمیتواند مربوط به تلاشهای شخصی [[انسان]] باشد؛ زیرا عادتاً چنین چیزی امکان ندارد که در این سن کم، کسی بتواند از طریق معمول از تمام دانشهای آن [[روزگار]] با خبر باشد. | |||
'''نکته چهارم''': وقایع شگفتآوری که در مدت کوتاه [[عمر امام جواد]]{{ع}} اتفاق افتاده، از دیدگاه [[دانشمندان اهل سنت]] پنهان نمانده. بسیاری از آنها از [[امام جواد]]{{ع}} به بزرگی یاد کرده و در این باره مطالب جالب و شنیدنی را نگاشتهاند که به گوشهای از آنها اشاره میشود: | |||
[[محمد بن طلحه شافعی]] - از دانشمندان اهل سنت - درباره آن حضرت مینویسد: {{عربی|هو و إن كان صغير السن فهو كبير القدر}}؛ «او گر چه از حیث سن کوچک بود، ولی جایگاهش بزرگ بود»<ref>مطالب السؤول، ص۴۰۳.</ref>. | |||
مولوی [[عبد الفتاح بن محمد بن نعمان حنفی]] - از دانشمندان اهل سنت - درباره امام جواد{{ع}} مینویسد: | |||
{{عربی|كان الإمام محمد بن علي الرضا... صاحب الخوارق و الكرامة من طفوليته و يقال أنه أخبر أن موته يكون ثلاثين شهراً بعد موت المأمون، فكان كما أخبر}}؛ «[[امام محمد بن علی]]{{ع}} از [[زمان]] کودکیاش دارای خوارق و [[کرامت]] بود، گفته شده ایشان خبر داده بود که سی ماه پس از [[مرگ]] [[مأمون]]، از [[دنیا]] [[رحلت]] خواهد کرد، همین طور هم شد»<ref>شرح احقاق الحق، ج۱۹، ص۵۸۵. </ref>. | |||
[[هادی حمو]] - از نویسندگان [[اهل سنت]] - مینویسد: | |||
{{عربی|هو أبو جعفر محمد الجواد بن علي الرضا مات فخلفه في الإمامة و هو ابن سبع أو تسع سنين و قد شغف به المأمون لما رأى فضله من صغر سنه و نبوغه في العلم و الحكمة و الأدب و كمال العقل ما لم يساوه أحد في ذلك من أهل زمانه، فزوجه ابنته كما زوج أبه من قبل أخته أم حبيب}}؛ او ابوجعفر محمد [[جواد]] است که پدرش [[امام رضا]]{{ع}} او را برای پس از رحلتش، در حالی که هفت یا نه سال داشت به جای خود به [[امامت]] معرفی کرد. [[مأمون عباسی]] چون به نبوغش در [[علم]]، [[حکمت]] و [[ادب]] پی برد و [[مشاهده]] کرد که ایشان در این سنین کم، دارای چنان کمال [[عقلی]] است که احدی از [[دانشمندان]] [[روزگار]] به وی نمیرسد، از وی خوشش آمد و دخترش [[ام فضل]] را به [[تزویج]] وی درآورد، چنانکه پیشتر نیز خواهرش [[ام حبیب]] را به تزویج پدرش [[امام رضا]]{{ع}} در آورده بود»<ref>شرح احقاق الحق، ج۲۹، ص۱۴.</ref>. | |||
[[امامت]] مانند [[رسالت]]، عهدی [[الهی]] است که از سوی [[خداوند]] به انسانهای [[شایسته]] عطا میشود، سن و تحصیلات رسمی در آن دخالتی ندارد. خداوند بر اساس مصالحی، اگر بخواهد این [[مقامات معنوی]] را در سنین پایین به افرادی از اولیایش [[عنایت]] میفرماید، چنانکه در مورد [[عیسی مسیح]] و [[یحیی]]، چنین کرد. بنابراین اعطای [[مقام نبوت]] یا [[امامت در کودکی]]، هیچ منع عقلی یا [[شرعی]] ندارد و امر آن به دست خداست.<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۳۳۷.</ref> | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |