تمدن: تفاوت میان نسخهها
←اصول و شاخصههای سیاسی تمدن نبوی
خط ۱۶۸: | خط ۱۶۸: | ||
[[پیامبر بزرگوار اسلام]] به همه ارزشهای والای [[اخلاقی]] نگاهی جامع و همراه با [[اعتدال]] داشت. آن حضرت هم به رعایت ارزشهای اخلاقی توجه و تأکید میکرد و هم [[پیروان]] خود را به رعایت میانهروی درباره این [[ارزشها]] سفارش میفرمود. [[رسول خدا]]{{صل}}، رعایت [[اخلاق اجتماعی]] را نیز به [[مسلمانان]] سفارش میکرد. حضرت به اخلاق اجتماعی، اخلاق شهروندی، چگونگی برخورد با غیرمسلمانان، [[اخلاق خانوادگی]] و [[اخلاق سیاسی]] نیز نگاهی جامع و کامل داشت. [[تکامل]] [[اخلاقی]] [[انسان]] در همه زمینهها و جنبهها و تحقق اهداف متعالی [[پیامبران]] که همان [[هدایت]] و [[سعادت انسان]] است، فقط با رعایت [[طبیعت]] [[انسانی]] به صورت [[معتدل]] امکانپذیر است، نه با افراط و تفریط<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۴۷.</ref>. | [[پیامبر بزرگوار اسلام]] به همه ارزشهای والای [[اخلاقی]] نگاهی جامع و همراه با [[اعتدال]] داشت. آن حضرت هم به رعایت ارزشهای اخلاقی توجه و تأکید میکرد و هم [[پیروان]] خود را به رعایت میانهروی درباره این [[ارزشها]] سفارش میفرمود. [[رسول خدا]]{{صل}}، رعایت [[اخلاق اجتماعی]] را نیز به [[مسلمانان]] سفارش میکرد. حضرت به اخلاق اجتماعی، اخلاق شهروندی، چگونگی برخورد با غیرمسلمانان، [[اخلاق خانوادگی]] و [[اخلاق سیاسی]] نیز نگاهی جامع و کامل داشت. [[تکامل]] [[اخلاقی]] [[انسان]] در همه زمینهها و جنبهها و تحقق اهداف متعالی [[پیامبران]] که همان [[هدایت]] و [[سعادت انسان]] است، فقط با رعایت [[طبیعت]] [[انسانی]] به صورت [[معتدل]] امکانپذیر است، نه با افراط و تفریط<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۴۷.</ref>. | ||
== اصول و شاخصههای سیاسی | === اصول و شاخصههای سیاسی === | ||
اجرای بسیاری از [[احکام اسلامی]] و تحقق [[آرمانهای دینی]]، بدون موضع گیریهای [[سیاسی]] امکانپذیر نیست. مهمترین اصول و شاخصههای سیاسی تمدن نبوی عبارتاند از: | اجرای بسیاری از [[احکام اسلامی]] و تحقق [[آرمانهای دینی]]، بدون موضع گیریهای [[سیاسی]] امکانپذیر نیست. مهمترین اصول و شاخصههای سیاسی تمدن نبوی عبارتاند از: | ||
=== حاکمیت در معارف و سیره نبوی|حاکمیت ولایت الهی و خلافت منصوصه === | ==== حاکمیت در معارف و سیره نبوی|حاکمیت ولایت الهی و خلافت منصوصه ==== | ||
{{اصلی|حاکمیت در معارف و سیره نبوی}} | {{اصلی|حاکمیت در معارف و سیره نبوی}} | ||
در [[آموزههای الهی]] ـ [[اسلامی]]، [[ولایت]] و به تبع آن [[خلافت]]، منصبی [[الهی]] است که از جانب [[خداوند]] به [[برترین]] افراد [[جامعه انسانی]] داده میشود. بر اساس [[آموزههای اسلام]]، [[اهل بیت]] {{عم}} [[جانشینان راستین]] پیامبر هستند؛ زیرا مستقیم و بیواسطه به [[ولایت پیامبر]] و از طریق آن، به ولایت الهیه مربوط میشوند. در [[حقیقت]]، ولایت امامان معصوم {{عم}}، در طول [[ولایت خدا]] و [[رسول]] اوست. | در [[آموزههای الهی]] ـ [[اسلامی]]، [[ولایت]] و به تبع آن [[خلافت]]، منصبی [[الهی]] است که از جانب [[خداوند]] به [[برترین]] افراد [[جامعه انسانی]] داده میشود. بر اساس [[آموزههای اسلام]]، [[اهل بیت]] {{عم}} [[جانشینان راستین]] پیامبر هستند؛ زیرا مستقیم و بیواسطه به [[ولایت پیامبر]] و از طریق آن، به ولایت الهیه مربوط میشوند. در [[حقیقت]]، ولایت امامان معصوم {{عم}}، در طول [[ولایت خدا]] و [[رسول]] اوست. | ||
خط ۱۷۹: | خط ۱۷۹: | ||
با وجود تأکید و سفارش پیاپی و بسیار پیامبر خدا درباره [[ولایت حضرت علی]] {{ع}} پس از آن حضرت، به [[دلایل]] گوناگون [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، خلافت پس از [[وفات پیامبر اکرم]] {{صل}} از مسیر اصلی خود خارج شد و به انزوای سیاسی [[جانشینان برحق پیامبر]] انجامید. به این ترتیب، [[ولایت الهی]] [[پیامبر]] که میبایست به دست [[معصومان]] {{ع}} ادامه یابد، از دست آنان خارج و در اندک مدتی به [[سلطنت]] موروثی ستمگرانه تبدیل شد. این امر موجب [[محروم]] ماندن همیشگی [[جامعه انسانی]] به ویژه [[جامعه اسلامی]] از وجود پربرکت [[انسانهای کامل]] گردید. به این ترتیب، نخستین گام در جهت [[انحطاط]] [[تاریخ]] و [[فرهنگ]] [[مسلمانان]] برداشته شد. نخستین و مهمترین شاخصه [[سیاسی]] [[تمدن نبوی]] که برپایی [[حکومت عادلانه]] [[اسلامی]] - [[الهی]] بود، تحقق کامل نیافت<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۵۲.</ref>. | با وجود تأکید و سفارش پیاپی و بسیار پیامبر خدا درباره [[ولایت حضرت علی]] {{ع}} پس از آن حضرت، به [[دلایل]] گوناگون [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، خلافت پس از [[وفات پیامبر اکرم]] {{صل}} از مسیر اصلی خود خارج شد و به انزوای سیاسی [[جانشینان برحق پیامبر]] انجامید. به این ترتیب، [[ولایت الهی]] [[پیامبر]] که میبایست به دست [[معصومان]] {{ع}} ادامه یابد، از دست آنان خارج و در اندک مدتی به [[سلطنت]] موروثی ستمگرانه تبدیل شد. این امر موجب [[محروم]] ماندن همیشگی [[جامعه انسانی]] به ویژه [[جامعه اسلامی]] از وجود پربرکت [[انسانهای کامل]] گردید. به این ترتیب، نخستین گام در جهت [[انحطاط]] [[تاریخ]] و [[فرهنگ]] [[مسلمانان]] برداشته شد. نخستین و مهمترین شاخصه [[سیاسی]] [[تمدن نبوی]] که برپایی [[حکومت عادلانه]] [[اسلامی]] - [[الهی]] بود، تحقق کامل نیافت<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۵۲.</ref>. | ||
=== برابری === | ==== برابری ==== | ||
{{اصلی|مساوات در معارف و سیره نبوی}} | {{اصلی|مساوات در معارف و سیره نبوی}} | ||
مشکل اساسی [[پیامبر گرامی اسلام]] در راه اعتلا و [[استوار]] ساختن پایههای [[تمدن الهی]]، [[بیعدالتی]]، [[نابرابری]] و [[برتری]] افراد و طبقههای [[اجتماعی]] بر یکدیگر، براساس [[نسب]]، [[خانواده]]، نژاد، [[قبیله]]، [[مال]] و رنگ بود. [[پادشاهان]]، خود را از سلاله خدایان میدانستند و مدعی برتری و [[حاکمیت]] بر [[مردم]] بودند. اشراف، توان گران و [[کاهنان]] نیز که [[ثروت]]، نسب و [[کهانت]] را نوعی برتری بر دیگران میپنداشتند، خود را در طبقه پادشاهان و گاه پس از آنها میدانستند<ref>جلال الدین فارسی، انقلاب تکاملی اسلام، ص۷۴.</ref>. در چنین فضایی که آکنده از تعصبهای بیاساس و پوچ [[جاهلی]] بود، [[رسول خدا]] {{صل}} [[وحدت]] و برابری [[بشر]] را مطرح کرد<ref>نک: سوره انعام، آیه ۹۸.</ref>. آن حضرت همه ملاکهای برتری [[جاهلیت]] را بیاساس دانست و میان [[مسلمانان]] با هر نژاد، زبان، قبیله و رنگی، [[برادری]] و برابری برقرار ساخت<ref>نک: سوره روم، آیه ۲۲؛ سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} همه [[انسانها]] را برابر و تنها ملاک [[برتری]] را [[پرهیزکاری]] میدانست. در [[زمان]] [[پیامبر اسلام]]، اصل [[برابری]] و [[تساوی]] [[حقوق]] میان [[مسلمان]] و غیرمسلمان، [[عرب]] و [[عجم]]، با هر [[قبیله]] و [[نژادی]] به دقت [[اجرا]] میشد، ولی پس از پیامبر این دیدگاه کم رنگ شد. [[امامان معصوم]] {{عم}} از هر فرصتی در راه تبیین و نهادینه کردن آموزههای [[حقیقی]] [[اسلام]] استفاده میکردند<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۵۳.</ref>. | مشکل اساسی [[پیامبر گرامی اسلام]] در راه اعتلا و [[استوار]] ساختن پایههای [[تمدن الهی]]، [[بیعدالتی]]، [[نابرابری]] و [[برتری]] افراد و طبقههای [[اجتماعی]] بر یکدیگر، براساس [[نسب]]، [[خانواده]]، نژاد، [[قبیله]]، [[مال]] و رنگ بود. [[پادشاهان]]، خود را از سلاله خدایان میدانستند و مدعی برتری و [[حاکمیت]] بر [[مردم]] بودند. اشراف، توان گران و [[کاهنان]] نیز که [[ثروت]]، نسب و [[کهانت]] را نوعی برتری بر دیگران میپنداشتند، خود را در طبقه پادشاهان و گاه پس از آنها میدانستند<ref>جلال الدین فارسی، انقلاب تکاملی اسلام، ص۷۴.</ref>. در چنین فضایی که آکنده از تعصبهای بیاساس و پوچ [[جاهلی]] بود، [[رسول خدا]] {{صل}} [[وحدت]] و برابری [[بشر]] را مطرح کرد<ref>نک: سوره انعام، آیه ۹۸.</ref>. آن حضرت همه ملاکهای برتری [[جاهلیت]] را بیاساس دانست و میان [[مسلمانان]] با هر نژاد، زبان، قبیله و رنگی، [[برادری]] و برابری برقرار ساخت<ref>نک: سوره روم، آیه ۲۲؛ سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} همه [[انسانها]] را برابر و تنها ملاک [[برتری]] را [[پرهیزکاری]] میدانست. در [[زمان]] [[پیامبر اسلام]]، اصل [[برابری]] و [[تساوی]] [[حقوق]] میان [[مسلمان]] و غیرمسلمان، [[عرب]] و [[عجم]]، با هر [[قبیله]] و [[نژادی]] به دقت [[اجرا]] میشد، ولی پس از پیامبر این دیدگاه کم رنگ شد. [[امامان معصوم]] {{عم}} از هر فرصتی در راه تبیین و نهادینه کردن آموزههای [[حقیقی]] [[اسلام]] استفاده میکردند<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۵۳.</ref>. | ||
=== تحقق وحدت عمومی بر اساس آرمانهای الهی === | ==== تحقق وحدت عمومی بر اساس آرمانهای الهی ==== | ||
{{اصلی|وحدت امت اسلامی در معارف و سیره نبوی}} | {{اصلی|وحدت امت اسلامی در معارف و سیره نبوی}} | ||
همبستگی و [[وحدت اجتماعی]]، از آرمانهایی است که [[بشر]] در طول [[تاریخ]] در پی تحقق آن بوده؛ وحدتی که همواره بحرانها و تنشهای [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] موجب [[تزلزل]] و از بین رفتن آن شده است. [[پیامبر اعظم]] {{صل}} با [[آموزههای الهی]] خویش برای ایجاد و تقویت این [[وحدت]] و هم بستگی میان [[انسانها]] و از بین بردن [[نفاق]] و دودستگی، نقش اساسی ایفا کرد و اینگونه بر تعالی [[تمدن اسلامی]] خویش [[شتاب]] و [[غنا]] بخشید. | همبستگی و [[وحدت اجتماعی]]، از آرمانهایی است که [[بشر]] در طول [[تاریخ]] در پی تحقق آن بوده؛ وحدتی که همواره بحرانها و تنشهای [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] موجب [[تزلزل]] و از بین رفتن آن شده است. [[پیامبر اعظم]] {{صل}} با [[آموزههای الهی]] خویش برای ایجاد و تقویت این [[وحدت]] و هم بستگی میان [[انسانها]] و از بین بردن [[نفاق]] و دودستگی، نقش اساسی ایفا کرد و اینگونه بر تعالی [[تمدن اسلامی]] خویش [[شتاب]] و [[غنا]] بخشید. | ||
خط ۱۸۹: | خط ۱۸۹: | ||
به طور کلی، همه تمدنهای جهانی در سایه هم رأیی، هم دلی و هم [[فکری]] سیاسی و [[عقیدتی]] پدید آمده است. بر اساس [[آیات قرآن کریم]] و سخنان [[پیامبر اعظم]] {{صل}}، [[ایمان]] به خدای یگانه و [[پرهیزکاری]] تنها ملاک [[برتری]] انسانها بر یکدیگر است. دست یافتن به [[هویت]] و [[وحدت اجتماعی]]، [[روح]] [[یگانگی]] را در میان مسلمانان به وجود آورد و آنان را به [[آینده]] [[امیدوار]] ساخت و ارتقا و تعالی تمدن نبوی و دست یابی به هدفهای فرا روی آن را امکانپذیر کرد. البته این وحدت به طور کامل محقق نشد و [[اختلاف]] قومی - مذهبی فراوانی در آن خلل ایجاد کرد<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۵۵.</ref>. | به طور کلی، همه تمدنهای جهانی در سایه هم رأیی، هم دلی و هم [[فکری]] سیاسی و [[عقیدتی]] پدید آمده است. بر اساس [[آیات قرآن کریم]] و سخنان [[پیامبر اعظم]] {{صل}}، [[ایمان]] به خدای یگانه و [[پرهیزکاری]] تنها ملاک [[برتری]] انسانها بر یکدیگر است. دست یافتن به [[هویت]] و [[وحدت اجتماعی]]، [[روح]] [[یگانگی]] را در میان مسلمانان به وجود آورد و آنان را به [[آینده]] [[امیدوار]] ساخت و ارتقا و تعالی تمدن نبوی و دست یابی به هدفهای فرا روی آن را امکانپذیر کرد. البته این وحدت به طور کامل محقق نشد و [[اختلاف]] قومی - مذهبی فراوانی در آن خلل ایجاد کرد<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۵۵.</ref>. | ||
=== آیندهنگری سیاسی === | ==== آیندهنگری سیاسی ==== | ||
{{اصلی|آیندهنگری در معارف و سیره نبوی}} | {{اصلی|آیندهنگری در معارف و سیره نبوی}} | ||
از جمله اصول و شاخصههای سیاسی [[تمدن نبوی]]، [[آینده نگری]] سیاسی [[رسول اکرم]] {{صل}} است. آن حضرت نه تنها خود در همه امور شخصی و [[اجتماعی]] [[آینده]]نگر بود و در همه [[تصمیم]] گیریها به این امر توجه ویژه داشت، بلکه همواره در این زمینه به [[پیروان]] خویش نیز سفارش و تأکید میکرد که هیچگاه بدون [[عاقبتاندیشی]] تصمیمی نگیرند. | از جمله اصول و شاخصههای سیاسی [[تمدن نبوی]]، [[آینده نگری]] سیاسی [[رسول اکرم]] {{صل}} است. آن حضرت نه تنها خود در همه امور شخصی و [[اجتماعی]] [[آینده]]نگر بود و در همه [[تصمیم]] گیریها به این امر توجه ویژه داشت، بلکه همواره در این زمینه به [[پیروان]] خویش نیز سفارش و تأکید میکرد که هیچگاه بدون [[عاقبتاندیشی]] تصمیمی نگیرند. | ||
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۵: | ||
[[تعیین جانشین]] و ولی در نخستین روزهای [[رسالت]] الهیاش و تأکید فراوان در شرایط گوناگون بر این امر و امضای صلحنامههای گوناگون با [[قبایل]]، اعم از [[مشرکان]] و [[یهودیان]] و دست یابی [[مسلمانان]] به منافع فراوان سیاسی و اجتماعی در نتیجه [[عقد]] این [[صلح]] [[نامهها]]، نشان دهنده [[درک]] سیاسی بالا و تدبیر [[الهی]] آن حضرت در زمینه سنجش عواقب امور است<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۵۸.</ref>. | [[تعیین جانشین]] و ولی در نخستین روزهای [[رسالت]] الهیاش و تأکید فراوان در شرایط گوناگون بر این امر و امضای صلحنامههای گوناگون با [[قبایل]]، اعم از [[مشرکان]] و [[یهودیان]] و دست یابی [[مسلمانان]] به منافع فراوان سیاسی و اجتماعی در نتیجه [[عقد]] این [[صلح]] [[نامهها]]، نشان دهنده [[درک]] سیاسی بالا و تدبیر [[الهی]] آن حضرت در زمینه سنجش عواقب امور است<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۵۸.</ref>. | ||
=== استکبارستیزی و نفی سلطهگری و سلطهپذیری === | ==== استکبارستیزی و نفی سلطهگری و سلطهپذیری ==== | ||
{{اصلی|استکبارستیزی در معارف و سیره نبوی}} | {{اصلی|استکبارستیزی در معارف و سیره نبوی}} | ||
از دیگر اصول و شاخصههای [[سیاسی]] تمدن نبوی، [[استکبارستیزی]] است. [[سیره پیامبر]] اعظم {{صل}} و وقایع دوران [[رسالت]] آن حضرت، نشان دهنده تلاش بسیار ایشان برای براندازی [[کفر]] و [[شرک]] است. [[مبارزه با استبداد]] و [[استثمار]]، از جمله مهمترین برنامههای سیاسی [[پیامبر گرامی اسلام]] بود. | از دیگر اصول و شاخصههای [[سیاسی]] تمدن نبوی، [[استکبارستیزی]] است. [[سیره پیامبر]] اعظم {{صل}} و وقایع دوران [[رسالت]] آن حضرت، نشان دهنده تلاش بسیار ایشان برای براندازی [[کفر]] و [[شرک]] است. [[مبارزه با استبداد]] و [[استثمار]]، از جمله مهمترین برنامههای سیاسی [[پیامبر گرامی اسلام]] بود. | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۰۱: | ||
آن حضرت حتی پیش از برانگیخته شدن به رسالت نیز با [[زورگویی]] و [[بیعدالتی]] مخالفت و [[مبارزه]] میکرد. [[رسول خدا]] {{صل}} درباره کسانی که ستمگران را [[یاری]] میکنند، فرمود: هرکس در محکمهای از ستمگری دفاع یا او را در ستم کاریاش یاری کند، [[ملک الموت]] به سویش میآید و به او میگوید: «[[بشارت]] باد تو را به [[لعنت خدا]] و [[آتش دوزخ]] و آن، بدجایگاهی است<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص۳۳۱.</ref>.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۶۱.</ref> | آن حضرت حتی پیش از برانگیخته شدن به رسالت نیز با [[زورگویی]] و [[بیعدالتی]] مخالفت و [[مبارزه]] میکرد. [[رسول خدا]] {{صل}} درباره کسانی که ستمگران را [[یاری]] میکنند، فرمود: هرکس در محکمهای از ستمگری دفاع یا او را در ستم کاریاش یاری کند، [[ملک الموت]] به سویش میآید و به او میگوید: «[[بشارت]] باد تو را به [[لعنت خدا]] و [[آتش دوزخ]] و آن، بدجایگاهی است<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص۳۳۱.</ref>.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۶۱.</ref> | ||
=== شایسته سالاری === | ==== شایسته سالاری ==== | ||
{{اصلی|شایستهسالاری در معارف و سیره نبوی}} | {{اصلی|شایستهسالاری در معارف و سیره نبوی}} | ||
[[شناخت]] تواناییها و استعدادهای افراد و استفاده از نیروها و پتانسیلهای موجود در [[جامعه اسلامی]] و بهکارگیری آنها به منظور تعالی [[جامعه]]، از اصول مهم و اساسی در [[فعالیتهای سیاسی]] است. البته بهرهبرداری از استعدادها و تواناییها باید بر اساس رعایت اصل [[شایستگی]] و تخصص صورت گیرد. از عوامل مهم [[ضعف]] و [[انحطاط جوامع]] و [[تمدنها]]، سپردن مسئولیتهای مهم و حساس به دست افراد [[ناشایست]] است. از اینرو، [[پیامبر اعظم]] {{صل}} و [[جانشینان]] بر حقش میکوشیدند چنین افرادی در مصدر امور قرار نگیرند. [[رسول اکرم]] {{صل}} در طول [[زندگی]] پربرکتش همواره بر شایسته سالاری تأکید فراوان داشت، ولی جاهطلبان با این [[اقدام]] پیامبر مخالف بودند و از تحقق این اصل بسیار اساسی جلوگیری میکردند. همین امر موجب انحطاط جامعه اسلامی پس از پیامبر شد که برای نمونه میتوان به [[مخالفت]] [[مردم]] با [[فرماندهی]] [[اسامه]] در [[زمان پیامبر]] اشاره کرد. این انتخاب پیامبر به مذاق برخی [[اصحاب]] که برای خود مقام و شخصیت اجتماعی و خانوادگی بالاتری قائل بودند، بسیار تلخ و ناگوار بود. از اینرو، زبان به [[طعن]] و [[اعتراض]] گشودند. وقتی [[رسول خدا]] {{صل}} از کارشکنیهای آنان در حرکت [[سپاه]] از [[لشکرگاه]] و اعتراضشان به [[فرماندهی]] اسامه باخبر گشت، بسیار [[خشمگین]] شد<ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج۲، ص۴۸۸.</ref>.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۶۲.</ref> | [[شناخت]] تواناییها و استعدادهای افراد و استفاده از نیروها و پتانسیلهای موجود در [[جامعه اسلامی]] و بهکارگیری آنها به منظور تعالی [[جامعه]]، از اصول مهم و اساسی در [[فعالیتهای سیاسی]] است. البته بهرهبرداری از استعدادها و تواناییها باید بر اساس رعایت اصل [[شایستگی]] و تخصص صورت گیرد. از عوامل مهم [[ضعف]] و [[انحطاط جوامع]] و [[تمدنها]]، سپردن مسئولیتهای مهم و حساس به دست افراد [[ناشایست]] است. از اینرو، [[پیامبر اعظم]] {{صل}} و [[جانشینان]] بر حقش میکوشیدند چنین افرادی در مصدر امور قرار نگیرند. [[رسول اکرم]] {{صل}} در طول [[زندگی]] پربرکتش همواره بر شایسته سالاری تأکید فراوان داشت، ولی جاهطلبان با این [[اقدام]] پیامبر مخالف بودند و از تحقق این اصل بسیار اساسی جلوگیری میکردند. همین امر موجب انحطاط جامعه اسلامی پس از پیامبر شد که برای نمونه میتوان به [[مخالفت]] [[مردم]] با [[فرماندهی]] [[اسامه]] در [[زمان پیامبر]] اشاره کرد. این انتخاب پیامبر به مذاق برخی [[اصحاب]] که برای خود مقام و شخصیت اجتماعی و خانوادگی بالاتری قائل بودند، بسیار تلخ و ناگوار بود. از اینرو، زبان به [[طعن]] و [[اعتراض]] گشودند. وقتی [[رسول خدا]] {{صل}} از کارشکنیهای آنان در حرکت [[سپاه]] از [[لشکرگاه]] و اعتراضشان به [[فرماندهی]] اسامه باخبر گشت، بسیار [[خشمگین]] شد<ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج۲، ص۴۸۸.</ref>.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۶۲.</ref> | ||
=== مسئولیت همگانی === | ==== مسئولیت همگانی ==== | ||
{{اصلی|مسئولیت همگانی}} | {{اصلی|مسئولیت همگانی}} | ||
تحقق کامل و عملی آموزههای [[نبوی]] در گرو سپردن [[مسئولیت]] به همگان، بر اساس تواناییهای [[علمی]] و عملی و استعدادهای آنان است. توجه و اهتمام به امور [[مسلمانان]] و رفع مشکلاتشان و پیشگیری از [[فساد]] و [[مبارزه]] با [[ناهنجاریها]] از مصداقهای این شاخصه است. حضور در صحنههای سیاسی و اجتماعی و [[احساس مسئولیت]] در برابر رخدادهای جامعه موجب کاهش بسیاری از تنشها و بحرانهای اجتماعی و ایجاد حرکتهای اصلاحی در جامعه میشود. [[مصلحت]] عموم قشرهای [[اجتماعی]]، جز با تحقق یافتن [[هدفها]] و برنامههای اصلاحی [[حکومت]] [[شایسته]]، امکانپذیر نیست<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۶۶.</ref>. | تحقق کامل و عملی آموزههای [[نبوی]] در گرو سپردن [[مسئولیت]] به همگان، بر اساس تواناییهای [[علمی]] و عملی و استعدادهای آنان است. توجه و اهتمام به امور [[مسلمانان]] و رفع مشکلاتشان و پیشگیری از [[فساد]] و [[مبارزه]] با [[ناهنجاریها]] از مصداقهای این شاخصه است. حضور در صحنههای سیاسی و اجتماعی و [[احساس مسئولیت]] در برابر رخدادهای جامعه موجب کاهش بسیاری از تنشها و بحرانهای اجتماعی و ایجاد حرکتهای اصلاحی در جامعه میشود. [[مصلحت]] عموم قشرهای [[اجتماعی]]، جز با تحقق یافتن [[هدفها]] و برنامههای اصلاحی [[حکومت]] [[شایسته]]، امکانپذیر نیست<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۶۶.</ref>. | ||
=== نظارت عمومی === | ==== نظارت عمومی ==== | ||
{{اصلی|امر به معروف و نهی از منکر در معارف و سیره نبوی}} | {{اصلی|امر به معروف و نهی از منکر در معارف و سیره نبوی}} | ||
توجه و نظارت عمومی بر امور [[جامعه اسلامی]]، با [[امر به معروف و نهی از منکر]] امکانپذیر است. امر به معروف و نهی از منکر، از اصول مهم [[نظام اسلامی]] است که به [[مسلمانان]] [[پویایی]] و [[حیات]] [[فکری]] و توان [[مبارزه]] با [[فساد]] و [[تباهیها]] را میدهد. [[نظارت]] و توجه همگانی بر امور جامعه اسلامی، از شاخصههای اساسی و مهم [[تمدن نبوی]] در عرصه [[سیاست]] است که موجب [[اصلاح جامعه]]، از بین رفتن فساد و اعتلای [[انسان]] میشود<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۶۸.</ref>. | توجه و نظارت عمومی بر امور [[جامعه اسلامی]]، با [[امر به معروف و نهی از منکر]] امکانپذیر است. امر به معروف و نهی از منکر، از اصول مهم [[نظام اسلامی]] است که به [[مسلمانان]] [[پویایی]] و [[حیات]] [[فکری]] و توان [[مبارزه]] با [[فساد]] و [[تباهیها]] را میدهد. [[نظارت]] و توجه همگانی بر امور جامعه اسلامی، از شاخصههای اساسی و مهم [[تمدن نبوی]] در عرصه [[سیاست]] است که موجب [[اصلاح جامعه]]، از بین رفتن فساد و اعتلای [[انسان]] میشود<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۶۸.</ref>. | ||
=== مقبولیت و اقتدار نظام سیاسی === | ==== مقبولیت و اقتدار نظام سیاسی ==== | ||
{{اصلی|مقبولیت در معارف و سیره نبوی}} | {{اصلی|مقبولیت در معارف و سیره نبوی}} | ||
از جمله مهمترین اصول و شاخصههای [[سیاسی]] تمدن نبوی، بهرهمندی از [[مقبولیت مردمی]] است که با [[بیعت]] آنان با [[نظام]] آشکار میشود. [[بیعت کردن]] [[مردم]] با یک نظام، نشانه برخورداری آن نظام از پشتوانه [[قوی]] [[حمایت]] مردمی و زمینهساز [[استحکام]] درونی [[دولت]] و اقتدار سیاسی و بینالمللی آن است. در [[حقیقت]]، بیعت [[مسئولیت]] و [[تعهد]] [[اخلاقی]] در پی دارد و موجب میشود [[رهبر]] [[حکومت]]، با دلی پرامید و خاطری آرام به [[اداره امور]] بپردازد و به حمایت مردم [[اعتماد]] و [[دل]] گرمی کامل داشته باشد. [[بیعت]]، اساسیترین رکن از ارکان [[نظام سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[اسلام]] است. در [[سیره]] پیامبر گرامی اسلام مواردی وجود دارد که آن حضرت به منظور [[استواری]] پایههای [[حاکمیت]] خود، بیعت با [[مردم]] را تکرار میکرد. آن حضرت در حیات سیاسی خود، چندین بار از [[مسلمانان]] برای خود بیعت گرفت<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۶۹.</ref>. | از جمله مهمترین اصول و شاخصههای [[سیاسی]] تمدن نبوی، بهرهمندی از [[مقبولیت مردمی]] است که با [[بیعت]] آنان با [[نظام]] آشکار میشود. [[بیعت کردن]] [[مردم]] با یک نظام، نشانه برخورداری آن نظام از پشتوانه [[قوی]] [[حمایت]] مردمی و زمینهساز [[استحکام]] درونی [[دولت]] و اقتدار سیاسی و بینالمللی آن است. در [[حقیقت]]، بیعت [[مسئولیت]] و [[تعهد]] [[اخلاقی]] در پی دارد و موجب میشود [[رهبر]] [[حکومت]]، با دلی پرامید و خاطری آرام به [[اداره امور]] بپردازد و به حمایت مردم [[اعتماد]] و [[دل]] گرمی کامل داشته باشد. [[بیعت]]، اساسیترین رکن از ارکان [[نظام سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[اسلام]] است. در [[سیره]] پیامبر گرامی اسلام مواردی وجود دارد که آن حضرت به منظور [[استواری]] پایههای [[حاکمیت]] خود، بیعت با [[مردم]] را تکرار میکرد. آن حضرت در حیات سیاسی خود، چندین بار از [[مسلمانان]] برای خود بیعت گرفت<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۶۹.</ref>. | ||
=== شورا و مشورت === | ==== شورا و مشورت ==== | ||
{{اصلی|شورا و مشورت در معارف و سیره نبوی}} | {{اصلی|شورا و مشورت در معارف و سیره نبوی}} | ||
از مواردی که [[پیامبر گرامی اسلام]] در [[حکومت اسلامی]] خویش به آن توجهی ویژه داشت، تشکیل [[شورا]] و [[مشورت]] با دیگران بود. با اینکه همواره [[اصحاب]] و [[یاران]] حضرت بیدرنگ، [[فرمان]] ایشان را [[اجرا]] میکردند، ولی ایشان هرگز مستبدانه [[رفتار]] نمیکرد و در مواردی که درباره مسئلهای [[فرمان الهی]] نداشت، با اصحاب مشورت میکرد و به نظر آنها [[احترام]] میگذاشت. [[نرمی]] و [[مهربانی]]، گذشت بسیار، [[اشتیاق]] و تلاش برای جذب [[مردم]] به [[اسلام]]، احترام و اهمیت قائل شدن برای یاران و مشورت کردن با آنان در امور گوناگون، از عوامل [[نفوذ]] سریع و بیمانند [[رسول خدا]] {{صل}} در [[دل]] مردم بود. در دیدگاه پیامبر، جامعهای که بر اساس [[خودرأیی]] اداره شود، جامعهای راکد و مرده است<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص۷۲.</ref>. | از مواردی که [[پیامبر گرامی اسلام]] در [[حکومت اسلامی]] خویش به آن توجهی ویژه داشت، تشکیل [[شورا]] و [[مشورت]] با دیگران بود. با اینکه همواره [[اصحاب]] و [[یاران]] حضرت بیدرنگ، [[فرمان]] ایشان را [[اجرا]] میکردند، ولی ایشان هرگز مستبدانه [[رفتار]] نمیکرد و در مواردی که درباره مسئلهای [[فرمان الهی]] نداشت، با اصحاب مشورت میکرد و به نظر آنها [[احترام]] میگذاشت. [[نرمی]] و [[مهربانی]]، گذشت بسیار، [[اشتیاق]] و تلاش برای جذب [[مردم]] به [[اسلام]]، احترام و اهمیت قائل شدن برای یاران و مشورت کردن با آنان در امور گوناگون، از عوامل [[نفوذ]] سریع و بیمانند [[رسول خدا]] {{صل}} در [[دل]] مردم بود. در دیدگاه پیامبر، جامعهای که بر اساس [[خودرأیی]] اداره شود، جامعهای راکد و مرده است<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص۷۲.</ref>. | ||
=== صلحگرایی و پایبندی به پیمانهای سیاسی ـ اجتماعی === | ==== صلحگرایی و پایبندی به پیمانهای سیاسی ـ اجتماعی ==== | ||
{{اصلی|صلح در معارف و سیره نبوی}} | {{اصلی|صلح در معارف و سیره نبوی}} | ||
بیتوجهی به [[پیمانها]]، صلحنامهها و قراردادهای اجتماعی و سیاسی، از اصولی است که [[اسلام]] آن را مایه ایجاد [[نفاق]] و [[جنگ]] میداند. با نگاهی به [[سیره پیامبر]] [[خدا]] در برخورد و [[رفتار]] با [[مشرکان]] و [[یهودیان]]، به اهمیت و پافشاری آن حضرت بر [[وفای به عهد]]، [[صلح]] و [[زندگی]] [[مسالمتآمیز]] بر مبنای [[گفتوگو]] و تفاهم پی میبریم. [[رسول خدا]] {{صل}} به پیمانها بسیار [[وفادار]] بود و دیگران را نیز به [[وفاداری]] امر میکرد. البته این پای بندی به [[پیمان]] تا وقتی [[شایسته]] و بایسته است که موجب [[ضعف]] و [[انحطاط]] [[اسلام]] و [[مسلمانان]] و [[چیرگی]] [[دشمنان]] و جرئت یافتن آنها نشود<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص۷۳.</ref>. | بیتوجهی به [[پیمانها]]، صلحنامهها و قراردادهای اجتماعی و سیاسی، از اصولی است که [[اسلام]] آن را مایه ایجاد [[نفاق]] و [[جنگ]] میداند. با نگاهی به [[سیره پیامبر]] [[خدا]] در برخورد و [[رفتار]] با [[مشرکان]] و [[یهودیان]]، به اهمیت و پافشاری آن حضرت بر [[وفای به عهد]]، [[صلح]] و [[زندگی]] [[مسالمتآمیز]] بر مبنای [[گفتوگو]] و تفاهم پی میبریم. [[رسول خدا]] {{صل}} به پیمانها بسیار [[وفادار]] بود و دیگران را نیز به [[وفاداری]] امر میکرد. البته این پای بندی به [[پیمان]] تا وقتی [[شایسته]] و بایسته است که موجب [[ضعف]] و [[انحطاط]] [[اسلام]] و [[مسلمانان]] و [[چیرگی]] [[دشمنان]] و جرئت یافتن آنها نشود<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص۷۳.</ref>. | ||
=== اندیشه سیاسی جهانی === | ==== اندیشه سیاسی جهانی ==== | ||
{{اصلی|جهانی بودن اسلام در معارف و سیره نبوی}} | {{اصلی|جهانی بودن اسلام در معارف و سیره نبوی}} | ||
[[دین اسلام]]، [[دینی]] جهانی است و به [[قوم]]، [[سرزمین]] یا منطقه خاصی اختصاص ندارد. [[دعوت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز دعوتی همگانی و جهانی بود. با توجه به اینکه دعوت پیامبر، فراخوانی جهانی بود، به اصولی متناسب با سطح جهانی نیاز داشت. بر این اساس، [[پیامبر اعظم]] {{صل}} با [[رهبری الهی]] خویش، [[حکومتی]] [[استوار]] و سپاهی [[قوی]] در برابر حکومتهای آن [[زمان]] پدید آورد. [[رسالت]] جهانی اسلام به عنوان ویژگی منحصر به فرد تمدن نبوی، با اجرای دقیق آموزههای [[نبوی]] تحققپذیر بود، ولی با روی دادن حوادثی در [[تاریخ اسلام]] پس از [[رحلت پیامبر]]، روند [[جهانی شدن اسلام]] رو به [[ضعف]] نهاد و تغییرهایی در رفتارهای [[سیاسی]] مسلمانان به ویژه خلفای [[اسلامی]] پدید آمد که در پی آن، چهره [[حقیقی]] اسلام ناشناخته ماند و این [[رسالت]] جهانی محقق نشد. البته در عصر حاضر، [[شاهد]] [[گرایش]] روزافزون جهانیان به [[اسلام]] هستیم و [[امید]] است این [[هدف]] والا تحقق یابد<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص۷۵.</ref>. | [[دین اسلام]]، [[دینی]] جهانی است و به [[قوم]]، [[سرزمین]] یا منطقه خاصی اختصاص ندارد. [[دعوت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز دعوتی همگانی و جهانی بود. با توجه به اینکه دعوت پیامبر، فراخوانی جهانی بود، به اصولی متناسب با سطح جهانی نیاز داشت. بر این اساس، [[پیامبر اعظم]] {{صل}} با [[رهبری الهی]] خویش، [[حکومتی]] [[استوار]] و سپاهی [[قوی]] در برابر حکومتهای آن [[زمان]] پدید آورد. [[رسالت]] جهانی اسلام به عنوان ویژگی منحصر به فرد تمدن نبوی، با اجرای دقیق آموزههای [[نبوی]] تحققپذیر بود، ولی با روی دادن حوادثی در [[تاریخ اسلام]] پس از [[رحلت پیامبر]]، روند [[جهانی شدن اسلام]] رو به [[ضعف]] نهاد و تغییرهایی در رفتارهای [[سیاسی]] مسلمانان به ویژه خلفای [[اسلامی]] پدید آمد که در پی آن، چهره [[حقیقی]] اسلام ناشناخته ماند و این [[رسالت]] جهانی محقق نشد. البته در عصر حاضر، [[شاهد]] [[گرایش]] روزافزون جهانیان به [[اسلام]] هستیم و [[امید]] است این [[هدف]] والا تحقق یابد<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص۷۵.</ref>. | ||
=== تولی و تبری === | ==== تولی و تبری ==== | ||
{{اصلی|تولی و تبری در معارف و سیره نبوی}} | {{اصلی|تولی و تبری در معارف و سیره نبوی}} | ||
[[تولی و تبرّی]]، از فروع دین [[اسلام]] و از مهمترین شاخصههای [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] تمدن نبوی است که بیشک، بر دیگر عملکردهای سیاسی ـ اجتماعی [[مسلمانان]] تأثیری فراوان دارد. [[تولی]]؛ یعنی دوستی با خدا و [[دوستان]] [[خدا]] و [[تبرّی]]، به معنای [[بیزاری]] و انزجار از [[باطل]] و [[دشمنان]] خداست. [[رسول خدا]] {{صل}} از همان روزهای نخستین بعثتش، به تقویت و نهادینه کردن این [[اندیشه]] در میان مسلمانان پرداخت. اهمیت تولی به [[اولیای الهی]] و تبرّی از دشمنان خدا به حدی است که [[خداوند]] در [[قرآن کریم]]، مسلمانان را از [[دوستی]] با دشمنان خدا [[نهی]] میکند<ref>سوره مائده، آیه ۵۱.</ref>. [[روابط اجتماعی]] میان مسلمانان را نیز ویژگیها و اشتراکهایی چون [[یگانهپرستی]]، [[نبوت]]، [[معاد]]، [[قرآن کریم]] [[قبله]] واحد و [[دوستی اهل بیت]] {{عم}} و مشترکات فراوان [[کلامی]] و [[اعتقادی]] و نیز [[فقهی]] تقویت میکند که مسلمانان به این اشتراکها پایبند و معتقدند<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص۷۶.</ref>. | [[تولی و تبرّی]]، از فروع دین [[اسلام]] و از مهمترین شاخصههای [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] تمدن نبوی است که بیشک، بر دیگر عملکردهای سیاسی ـ اجتماعی [[مسلمانان]] تأثیری فراوان دارد. [[تولی]]؛ یعنی دوستی با خدا و [[دوستان]] [[خدا]] و [[تبرّی]]، به معنای [[بیزاری]] و انزجار از [[باطل]] و [[دشمنان]] خداست. [[رسول خدا]] {{صل}} از همان روزهای نخستین بعثتش، به تقویت و نهادینه کردن این [[اندیشه]] در میان مسلمانان پرداخت. اهمیت تولی به [[اولیای الهی]] و تبرّی از دشمنان خدا به حدی است که [[خداوند]] در [[قرآن کریم]]، مسلمانان را از [[دوستی]] با دشمنان خدا [[نهی]] میکند<ref>سوره مائده، آیه ۵۱.</ref>. [[روابط اجتماعی]] میان مسلمانان را نیز ویژگیها و اشتراکهایی چون [[یگانهپرستی]]، [[نبوت]]، [[معاد]]، [[قرآن کریم]] [[قبله]] واحد و [[دوستی اهل بیت]] {{عم}} و مشترکات فراوان [[کلامی]] و [[اعتقادی]] و نیز [[فقهی]] تقویت میکند که مسلمانان به این اشتراکها پایبند و معتقدند<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص۷۶.</ref>. |