پرش به محتوا

قیس بن سعد بن عباده در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۷۹: خط ۷۹:


هم‌چنین [[نقل]] شده، روزی [[علی بن أبی طالب]] {{ع}} به عده‌ای از سواران که عمامه‌ها را بسته و شمشیرها را به همراه داشتند، برخوردند. آنها به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[سلام]] کردند. [[علی]] {{ع}} فرمود: "اصحاب [[رسول خدا]] کجایند که در [[روز غدیر]] [[خم]] از رسول خدا شنیدند که فرمود: {{متن حدیث| كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ}}؟" در این هنگام [[خالد بن زید]]، أبوأیوب، [[خزیمة بن ثابت]]، [[ذو الشهادتین]]، [[قیس بن سعد]] و [[عبد الله بن بدیل بن ورقاء]] از جا برخاسته، [[شهادت]] دادند که از رسول خدا {{صل}} این جمله را شنیدند. سپس علی {{ع}} به [[انس بن مالک]] و [[براء بن عازب]] فرمود: "چه چیزی مانع شد که شما نیز بلند شوید و شهادت دهید که این جمله را شنیده‌اید، هم‌چنان‌که این [[قوم]] شنیده بودند؟" سپس فرمود: خدایا! اگر این دو نفر به خاطر این موضوع [[دشمنی]] [[کتمان]] کردند، آن دو را به بلایی [[مبتلا]] ساز<ref>{{عربی| اَللَّهُمَّ إِنْ كَانَا كَتَمَاهَا مُعَانَدَةً فَابْتَلِهِمَا }}</ref>. بعدها [[براء بن عازب]] [[نابینا]] و [[انس بن مالک]] به [[مرض]] پیسی دچار شد<ref>اختیار معرفة الرجال، شیخ طوسی، ج۱، ص۲۴۵-۲۴۸.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[قیس بن سعد بن عباده (مقاله)|مقاله «قیس بن سعد بن عباده»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۵۴۱-۵۴۲.</ref>
هم‌چنین [[نقل]] شده، روزی [[علی بن أبی طالب]] {{ع}} به عده‌ای از سواران که عمامه‌ها را بسته و شمشیرها را به همراه داشتند، برخوردند. آنها به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[سلام]] کردند. [[علی]] {{ع}} فرمود: "اصحاب [[رسول خدا]] کجایند که در [[روز غدیر]] [[خم]] از رسول خدا شنیدند که فرمود: {{متن حدیث| كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ}}؟" در این هنگام [[خالد بن زید]]، أبوأیوب، [[خزیمة بن ثابت]]، [[ذو الشهادتین]]، [[قیس بن سعد]] و [[عبد الله بن بدیل بن ورقاء]] از جا برخاسته، [[شهادت]] دادند که از رسول خدا {{صل}} این جمله را شنیدند. سپس علی {{ع}} به [[انس بن مالک]] و [[براء بن عازب]] فرمود: "چه چیزی مانع شد که شما نیز بلند شوید و شهادت دهید که این جمله را شنیده‌اید، هم‌چنان‌که این [[قوم]] شنیده بودند؟" سپس فرمود: خدایا! اگر این دو نفر به خاطر این موضوع [[دشمنی]] [[کتمان]] کردند، آن دو را به بلایی [[مبتلا]] ساز<ref>{{عربی| اَللَّهُمَّ إِنْ كَانَا كَتَمَاهَا مُعَانَدَةً فَابْتَلِهِمَا }}</ref>. بعدها [[براء بن عازب]] [[نابینا]] و [[انس بن مالک]] به [[مرض]] پیسی دچار شد<ref>اختیار معرفة الرجال، شیخ طوسی، ج۱، ص۲۴۵-۲۴۸.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[قیس بن سعد بن عباده (مقاله)|مقاله «قیس بن سعد بن عباده»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۵۴۱-۵۴۲.</ref>
==سِمت‌های قیس در [[حکومت امیرالمؤمنین]]==
یکی از سمت‌های قیس در دوران [[حکومت علی]]{{ع}} [[مسئولیت]] نیروی خاص حضرت، مشهور به [[شرطةالخمیس]] بود. وی در دوران [[حکومت]] حضرت مسئولیتهای دیگری هم به عهده گرفت.
۱. [[کارگزار مصر]]: اوّلین مسئولیت قیس در دوران [[حکومت علوی]]، استان داری [[مصر]] بود، او جزو نخستین [[کارگزاران]] حضرت بود که به محلّ مأموریتشان اعزام شدند<ref>ابنابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۵۷-۵۹؛ ثقفی، الغارات، ص۱۲۷؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۵۴۹؛ بحارالانوار، ج۳۳، ص۵۳۴: {{متن حدیث|وَ اجْمَعْ ثِقَاتِكَ وَ مَنْ أَحْبَبْتَ أَنْ يَصْحَبَكَ حَتَّى تَأْتِيَ مِصْرَ وَ لَكَ جُنْدٌ فَإِنَّ ذَلِكَ أَرْعَبُ لِعَدُوِّكَ وَ أَعَزُّ لِوَلِيِّكَ}}.</ref>.
قیس پس از مدتی از مصر [[عزل]] شد<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ج۲، ص۴۰۵.</ref> و جای خود را به [[محمد بن ابی بکر]] داد. شرح حال و جریان عزل قیس را در جلد دوم همین مجموعه بیان کرده‌ایم<ref>سیمای کارگزاران، ج۲، ص۳۳ - ۵۷.</ref>.
۲. [[کارگزاری آذربایجان]]: قیس پس از بازگشت به [[کوفه]]، به کارگزاریِ [[آذربایجان]] گمارده و به آن منطقه اعزام گردید. به نظر می‌رسد وی برای حضور در [[جنگ صفّین]] از آن منطقه به حضرت پیوسته است. از تعبیر [[طبری]] استفاده می‌شود که وی [[فرمانده]] مقدمۀ [[سپاه عراق]] در [[صفّین]] بوده که در آن جمعی از [[مردم آذربایجان]] بودند و علی{{ع}} او را بر شرطةالخمیس گمارد<ref>تاریخ طبری، اعلمی، ج۴، ص۱۲۱ و چ دارالتراث، ج۵، ص۱۵۸: {{عربی| جعل علي قيس ابن سعد على مقدمته من أهل العراق إلى قبل آذربيجان و على أرضها و شرطة الخميس التي ابتدعتها العرب}}. اما شاید بتوان گفت عبارتِ درست این است: {{عربی|جعل... من اهل العراق و [جعل] على قبل آذربيجان...}}؛ «او را مسئول مقدمه سپاه عراق و کارگزار آذربایحان کرد».</ref>. در این عبارت، سه سِمَت برای قیس بیان می‌‌کند. از گزارش منقری برمی آید قیس پس از بازگشت از مصر، در صفّین شرکت کرد<ref>منقری، وقعة صفّین، ص۲۰۸.</ref>. و گزارش عبدالرّزّاق نیز آن را [[تأیید]] می‌کند که بعد از صفّین او به آذربایجان رفته و تا [[زمان]] [[شهادت]] حضرت [[مسئول]] [[شرطة الخمیس]] بود<ref>عبدالرّزّاق، المصنف، ج۵، ص۴۶۱.</ref>. در این گزارش خبری از [[ابداع]] شرطة الخمیس توسط [[عرب]] نیست؛ زیرا از ابتکارات [[امام علی]]{{ع}} بود. در جلد اوّل در بارۀ این سِمَت وی سخن گفته ایم<ref>سیمای کارگزاران...، ج۱، ص۵۷۵.</ref>.
۳. فرمان‌دهی در [[صفّین]] و [[نهروان]]: قیس در [[نبرد]] صفّین، فرمان‌دهی مقدمۀ [[سپاه عراق]] را عهده‌دار بوده است.
عبدالرّزّاق می‌نویسد: پس از بازگشت قیس به [[کوفه]]، علی{{ع}} با توجه به دیدگاههای او در [[حکومت]] وی را بر مقدمۀ [[مردم عراق]] و کسانی که در [[آذربایجان]] و [[سرزمین]] آن بودند تعیین کرد و نیز او را بر [[شرطةالخمیس]] قرار داد که برای [[مرگ]] آماده بودند و چهل هزار تن با علی بر مرگ [[بیعت]] کردند. او در آذربایجان بود تا علی{{ع}} به شهادت رسید<ref>عبدالرّزّاق، المصنف، ج۵، ص۴۶۱: {{عربی|فأطاع علی قیسا فی الأمر کله و جعله علی مقدمة أهل العراق و من کان بأذربیجان و أرضها و علی شرطة الخمسین الذین انتدبوا للموت و بایع أربعون الفا کانوا بایعوا علیا علی الموت فلم یزل قیسبنسعد یسد ذلک الثغر حتی قتل علی}}.</ref>. منظور این است که وی تا پایان [[خلافت]] حضرت رسماً [[کارگزار]] آنجا بود.
وقعة صفّین، [[سخنرانی]] بسیار [[زیبا]] و حماسی قیس را قبل از [[جنگ صفّین]] بیان کرده است<ref>منقری، وقعة صفّین، ص۹۳.</ref>. علی{{ع}} قیس را که از [[مصر]] آمده بود به [[فرمان]] دهی پیادگان [[بصره]] گمارد<ref>منقری، وقعة صفّین، ص۲۰۸؛ پیکار صفّین، ص۲۸۵.</ref>. [[روز]] سوم [[جنگ]]، قیس همراه گروهی از [[انصار]] با [[بسر بن ارطات]] جنگید و او را عقب راند<ref>منقری، وقعة صفّین، ص۴۲۶؛ پیکار صفّین، ص۵۸۵.</ref>. او درواقع [[نمایندگی]] [[انصار]] را به عهده داشت<ref>منقری، وقعة صفّین، ص۴۲۸؛ پیکار صفّین، ص۶۱۱.</ref> و علی{{ع}} پس از [[ستایش]] قیس فرمان دهی انصار را رسماً به عهدهاش نهاد<ref>منقری، وقعة صفّین، ص۴۵۳؛ پیکار صفّین، ص۶۲۱.</ref> و به جهت نقش‌آفرینی‌اش در صفّین، [[معاویه]] از او بسیار ناراحت شد و لعنش میکرد<ref>منقری، وقعة صفّین، ص۵۵۲؛ پیکار صفّین، ص۷۶۶.</ref>. شدید‌ترین نامهها بینِ قیس و [[معاویه]] رد و بدل شده است.
قیس در [[جنگ نهروان]] نیز حضوری فعال داشت و در هیئت مقدمۀ [[سپاه]] حضرت زود‌تر حرکت کرد<ref>بلاذری، جمل أنساب الأشراف، ج۳، ص۱۴۴؛ شبلنجی، نور الابصار، ص۲۰۵.</ref>. وی با مخالفان حضرت و [[خوارج]] [[سخن]] گفت تا آنان را از [[جنگ]] منصرف کند. آنها مدعی بودند [[حق]] بر ما روشن شده است. از شما [[پیروی]] نمی‌کنیم، جز این که همانند عُمَر برای ما بیاورید! قیس گفت:
{{عربی| ما نعلمه فینا غیر صاحبنا فهل تعلمونه فیکم}}؟؛
ما چنین کسی را جز صاحبمان (علی) نمیشناسیم! آیا شما چنین فردی را در جمع خود میشناسید؟
گفتند: نَه... خوارج بر مواضع خود [[اصرار]] ورزیدند<ref>علامه أمینی، الغدیر، ج۲، ص۸۳؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۶۲.</ref>. قیس در جنگ نهروان [[فرمانده]] [[اهل]] [[مدینه]] بود که هشت صد نفرشان را از [[صحابه]] و یا هفتصد نفر از [[مردم مدینه]] دانسته‌اند<ref>ابنقتیبه، الإمامه و السّیاسه، ج۱، ص۱۶۹؛ أنساب الأشراف، ج۳، ص۱۴۵؛ البدایه والنّهایه، ج۷، ص۳۱۹.</ref>. [[ذهبی]] او را با تعبیر«امیرِ [[مجاهد]]» [[ستوده]] که هماره با علی{{ع}} بود و پس از [[شهادت]] حضرت، به وطنش مدینه برگشت<ref>ذهبی، سیر اعلام النّبلاء، ج۳، ص۱۰۲.</ref>.
۴. [[مشاور]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}: از نقل عبدالرزّاق استفاده می‌شود قیس جزو [[مشاوران]] [[خیرخواه]] [[امام علی]]{{ع}} و دارای نظرهایی صائب بوده که حضرت به آنها توجه می‌‌کرد. در شرح حال قیس بر خیرخواهی‌اش برای علی و فرزندانش تأکید رفته است<ref>ثقفی، الغارات، ص۱۳۹؛ شیرازی، الدّرجات الرّفیعه، ص۳۳۶-۳۳۷؛ ابنابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۵۷: {{متن حدیث|وَ كَانَ... شُجَاعاً مُجَرَّباً مُنَاصِحاً لِعَلِيٍّ وَ وُلْدِهِ حَتَّى تُوُفِّيَ رَحِمَهُ اللَّهُ}}؛ او شجاع، باتجربه، خیرخواهِ علی و فرزندانش بود تا درگذشت. رحمت خدا بر او باد.</ref>. حضرت نیز در معرفی وی به [[مردم مصر]] بر [[خیرخواهی]] وی مهر [[تأیید]] میزند:
{{متن حدیث|هُوَ مِمَّنْ أَرْضَى هَدْيَهُ وَ أَرْجُو صَلَاحَهُ وَ نَصِيحَتَهُ}}<ref>بحارالانوار، ج۳۳، ص۵۳۵؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۵۹؛ الغارات، ص۱۲۹.</ref>؛
او از کسانی است که روشش مورد رضای من است و به [[صلاح]] و خیرخواهی‌اش [[امید]] دارم.
۵. [[فرمان]] دهی ده هزار نیرو: قیس فرمان دهی دَه هزار نیرو را به عهده داشت که در [[زمان امام علی]]{{ع}} برای [[جنگ]] دوباره با [[معاویه]] [[سازمان]] دهی شده بودند. [[حضرت علی]] بعد از [[جنگ نهروان]] و قبل از [[شهادت]] خود، نیروهای خویش را برای جنگ با معاویه سازمان داد. [[امام حسین]]{{ع}}، [[ابو‌ایوب انصاری]] و [[قیس بن سعد]] هرکدام را بر ده هزار نیرو و افراد دیگری را گمارد تا به [[صفّین]] برگردد، ولی هنوز [[جمعه]] نشد که به دست عبدالرّحمان ابنملجمْ ضربت خورد و تمام نیروها به ناچار به [[کوفه]] بازگشتند<ref>نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، ذیل خطبۀ ۱۸۲، ص۲۶۴؛ ابنابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۱۰۰.</ref>.
شاید چهل هزار تن مذکور در گزارش عبدالرّزّاق، همین جمع باشد که [[فرماندهان]] دیگری هم داشتند. نقل دیگری است که: قیس، [[مسئول]] مقدمۀ [[سپاه علی]]{{ع}} همراه پنج هزار تن بود که پس از درگذشت علی{{ع}} سرهایشان را تراشیده بودند<ref>ذهبی، سیر اعلام النّبلاء، ج۳، ص۱۱۰.</ref>.
۶. مسئول [[شرطة الخمیس]]: از جمله سِمتهای قیس که به آن شناخته می‌شود، [[مسئولیت]] شرطة الخمیس است. این نکته از منابع گوناگون استفاده می‌شود. قیس این مسئولیت را هم در زمان امام علی{{ع}} به عهده داشت و هم در [[دوران امام مجتبی]]{{ع}}. به چند گزارشِ مربوط اشاره خواهیم کرد. به نظر می‌رسد وی پس از [[جنگ صفّین]] به این سمت گمارده شده است.


== قیس و [[آماده‌سازی]] مقدمات [[جنگ جمل]] ==
== قیس و [[آماده‌سازی]] مقدمات [[جنگ جمل]] ==
۱۱۵٬۱۶۹

ویرایش