پرش به محتوا

آمرزش در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


== عفو در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲==
== عفو ==
از اوصاف مهم [[پیامبر]] که [[خداوند]] فرستاده خود را [[تعلیم]] می‌دهد و می‌خواهد [[تربیت]] کند، صفت [[عفو]] و [[صفح]] است. [[عفو]] مظاهر گوناگونی در [[حیات]] [[رسالت]] و [[دعوت]] دارد. به همین [[دلیل]] [[خداوند]] بارها از وی می‌خواهد در برابر سخن و [[رفتار]] [[مشرکین]]، مخالفین و امتِ بعضاً [[نادان]] خود [[گذشت]] داشته باشد. [[عفو]] گذشتن است و [[صفح]]: اغماض و نادیده گرفتن و به تعبیر عامیانه پرونده موضوع را جمع کردن است. راغب گوید: [[صفح]] از [[عفو]] در معنای [[گذشت]] رساتر است. [[طبرسی]] فرموده: [[صفح]] و [[عفو]] و [[تجاوز]] از [[ذنب]] به یک معنایند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۶۶، ذیل آیه ۱۰۹ بقره.</ref>. یعنی ترادف دارند، در حالی که در چند [[آیه]] [[عفو]] و [[صفح]] با هم آمده که گویی دو معنای متفاوت را میرساند و [[بازی]] زبانی نیست و مهم‌تر [[صفح]] بعد از [[عفو]] واقع شده است. {{متن قرآن|وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ}}<ref>«و باید در گذرند و چشم بپوشند، آیا دوست نمی‌دارید که خداوند شما را بیامرزد؟» سوره نور، آیه ۲۲.</ref> بنابراین اصل [[صفح]] به معنای جانب و روی چیز است، مثل صفحه صورت، صفحه سنگ، صفحه [[شمشیر]] (راغب). در معنای “صفحتُ عنه” دو قول است، یکی اینکه: او را به گناهش [[مؤاخذه]] نکردم و [[روی خوش]] نشان دادم. دیگری اینکه: چیزی که باعث [[تغییر]] صورتش باشد از من ندید گویند “صفّحت الورقة” یعنی از ورقی به ورقی گذشتم. از همین معنا است: “صفحت الکتاب” کتاب را ورق زدم. {{متن قرآن|إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ}}<ref>«و به یقین رستخیز آمدنی است پس (از آنان) با گذشتی نیکو درگذر» سوره حجر، آیه ۸۵.</ref>، {{متن قرآن|فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین از آنان روی بگردان و بدرودی بگو که به زودی خواهند دانست» سوره زخرف، آیه ۸۹.</ref> یعنی: [[قیامت]] حتمی است [[خداوند]] به [[حق]] [[داوری]] خواهد کرد به نکویی [[اعراض]] کن زحمات را نادیده بگیر از آنها [[اعراض]] کن. مثل: {{متن قرآن|فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَانْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ}}<ref>«پس، از آنان رو بگردان و چشم به راه دار که آنان نیز چشم به راهند» سوره سجده، آیه ۳۰.</ref>. و [[سلام]] بگو (و تا در حال [[مدارا]] هستند [[مدارا]] کن) به زودی خواهند دانست<ref>قاموس قرآن، ج۴، ص۱۳۱.</ref>. بنابراین [[عفو]] یکی از مراتب [[صفح]] و یکی از [[صفات خداوند]] است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ}}<ref>«بی‌گمان خداوند درگذرنده‌ای آمرزنده است» سوره حج، آیه ۶۰.</ref> این کلمه با هیئت‌های مختلف ۳۵ بار به کار رفته و به همین [[دلیل]] بیشتر ناظر به [[صفات خداوند]] است و در برخی موارد [[خداوند]] از [[مردم]] می‌خواهد که این صفت را در خود به وجود آورند و [[گذشت]] داشته باشند: {{متن قرآن|فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ}}<ref>«درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref> حوزه معنایی [[عفو]]، گسترده و همراه با ترکیب‌ها و نتایج گوناگونی، چون [[احسان]]، [[صفح]]، [[صفح]] جمیل، [[استغفار]]، [[حسنه]] در برابر [[سیئه]]، [[فضل]] و [[سلام]] و [[سلامت]]، در [[خانواده]]، [[جامعه]]، [[مخالفان]] و خاطئان است. بنابراین، اهمیت این بحث خطاب قرار دادن [[پیامبر]] در [[تخلق]] به این صفت است.
از اوصاف مهم [[پیامبر]] که [[خداوند]] فرستاده خود را [[تعلیم]] می‌دهد و می‌خواهد [[تربیت]] کند، صفت [[عفو]] و [[صفح]] است. [[عفو]] مظاهر گوناگونی در [[حیات]] [[رسالت]] و [[دعوت]] دارد. به همین [[دلیل]] [[خداوند]] بارها از وی می‌خواهد در برابر سخن و [[رفتار]] [[مشرکین]]، مخالفین و امتِ بعضاً [[نادان]] خود [[گذشت]] داشته باشد. [[عفو]] گذشتن است و [[صفح]]: اغماض و نادیده گرفتن و به تعبیر عامیانه پرونده موضوع را جمع کردن است. راغب گوید: [[صفح]] از [[عفو]] در معنای [[گذشت]] رساتر است. [[طبرسی]] فرموده: [[صفح]] و [[عفو]] و [[تجاوز]] از [[ذنب]] به یک معنایند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۶۶، ذیل آیه ۱۰۹ بقره.</ref>. یعنی ترادف دارند، در حالی که در چند [[آیه]] [[عفو]] و [[صفح]] با هم آمده که گویی دو معنای متفاوت را میرساند و [[بازی]] زبانی نیست و مهم‌تر [[صفح]] بعد از [[عفو]] واقع شده است. {{متن قرآن|وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ}}<ref>«و باید در گذرند و چشم بپوشند، آیا دوست نمی‌دارید که خداوند شما را بیامرزد؟» سوره نور، آیه ۲۲.</ref> بنابراین اصل [[صفح]] به معنای جانب و روی چیز است، مثل صفحه صورت، صفحه سنگ، صفحه [[شمشیر]] (راغب). در معنای “صفحتُ عنه” دو قول است، یکی اینکه: او را به گناهش [[مؤاخذه]] نکردم و [[روی خوش]] نشان دادم. دیگری اینکه: چیزی که باعث [[تغییر]] صورتش باشد از من ندید گویند “صفّحت الورقة” یعنی از ورقی به ورقی گذشتم. از همین معنا است: “صفحت الکتاب” کتاب را ورق زدم. {{متن قرآن|إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ}}<ref>«و به یقین رستخیز آمدنی است پس (از آنان) با گذشتی نیکو درگذر» سوره حجر، آیه ۸۵.</ref>، {{متن قرآن|فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین از آنان روی بگردان و بدرودی بگو که به زودی خواهند دانست» سوره زخرف، آیه ۸۹.</ref> یعنی: [[قیامت]] حتمی است [[خداوند]] به [[حق]] [[داوری]] خواهد کرد به نکویی [[اعراض]] کن زحمات را نادیده بگیر از آنها [[اعراض]] کن. مثل: {{متن قرآن|فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَانْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ}}<ref>«پس، از آنان رو بگردان و چشم به راه دار که آنان نیز چشم به راهند» سوره سجده، آیه ۳۰.</ref>. و [[سلام]] بگو (و تا در حال [[مدارا]] هستند [[مدارا]] کن) به زودی خواهند دانست<ref>قاموس قرآن، ج۴، ص۱۳۱.</ref>. بنابراین [[عفو]] یکی از مراتب [[صفح]] و یکی از [[صفات خداوند]] است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ}}<ref>«بی‌گمان خداوند درگذرنده‌ای آمرزنده است» سوره حج، آیه ۶۰.</ref> این کلمه با هیئت‌های مختلف ۳۵ بار به کار رفته و به همین [[دلیل]] بیشتر ناظر به [[صفات خداوند]] است و در برخی موارد [[خداوند]] از [[مردم]] می‌خواهد که این صفت را در خود به وجود آورند و [[گذشت]] داشته باشند: {{متن قرآن|فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ}}<ref>«درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref> حوزه معنایی [[عفو]]، گسترده و همراه با ترکیب‌ها و نتایج گوناگونی، چون [[احسان]]، [[صفح]]، [[صفح]] جمیل، [[استغفار]]، [[حسنه]] در برابر [[سیئه]]، [[فضل]] و [[سلام]] و [[سلامت]]، در [[خانواده]]، [[جامعه]]، [[مخالفان]] و خاطئان است. بنابراین، اهمیت این بحث خطاب قرار دادن [[پیامبر]] در [[تخلق]] به این صفت است.
#{{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}}<ref>«گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.</ref>.
#{{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}}<ref>«گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.</ref>.
خط ۲۹: خط ۲۹:
# [[پشیمانی]] [[مسلمانان]] به جهت [[تخلف]] از [[دستورات]] [[پیامبر]] در [[کارزار]] [[احد]]، نتیجه [[عفو]] [[الهی]] از [[گناه]] آنان: {{متن قرآن|لَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ... * إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ فَأَثَابَكُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِكَيْلَا تَحْزَنُوا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا مَا أَصَابَكُمْ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}}؛
# [[پشیمانی]] [[مسلمانان]] به جهت [[تخلف]] از [[دستورات]] [[پیامبر]] در [[کارزار]] [[احد]]، نتیجه [[عفو]] [[الهی]] از [[گناه]] آنان: {{متن قرآن|لَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ... * إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ فَأَثَابَكُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِكَيْلَا تَحْزَنُوا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا مَا أَصَابَكُمْ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}}؛
# [[عفو]] [[خداوند]] از [[پیامبر]] در اجازه وی به متخلّفان [[جنگ تبوک]]: {{متن قرآن|عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۲۵۹.</ref>.
# [[عفو]] [[خداوند]] از [[پیامبر]] در اجازه وی به متخلّفان [[جنگ تبوک]]: {{متن قرآن|عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۲۵۹.</ref>.
== مغفرت در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲==
 
== مغفرت ==
در [[قرآن کریم]] ماده غفران و [[مغفرت]] ۲۳۶ بار به کار رفته و صفت [[الهی]] ۸۳ بار که با [[رحیم]] و [[حلیم]] آمده و کلمه [[غفار]] که با کلمه [[عزیز]] دو بار آمده و یا [[طلب]] [[مغفرت]] و [[استغفار]] به کار رفته است، اما این صفت [[اخلاقی]] در [[ارتباط]] با [[پیامبر]] از جهات مختلفی استعمال شده است. مثل این که یکی از مصادیق مُبشر بودن [[پیامبر]]، [[بشارت]] به [[مغفرت]] است که با قُل و بدون قُل بیان شده است. از سوی دیگر این [[بشارت]] دریچه‌ای برای [[امید]] و [[نفی]] [[یأس]] و [[ارتباط]] با [[پیامبر]] است.
در [[قرآن کریم]] ماده غفران و [[مغفرت]] ۲۳۶ بار به کار رفته و صفت [[الهی]] ۸۳ بار که با [[رحیم]] و [[حلیم]] آمده و کلمه [[غفار]] که با کلمه [[عزیز]] دو بار آمده و یا [[طلب]] [[مغفرت]] و [[استغفار]] به کار رفته است، اما این صفت [[اخلاقی]] در [[ارتباط]] با [[پیامبر]] از جهات مختلفی استعمال شده است. مثل این که یکی از مصادیق مُبشر بودن [[پیامبر]]، [[بشارت]] به [[مغفرت]] است که با قُل و بدون قُل بیان شده است. از سوی دیگر این [[بشارت]] دریچه‌ای برای [[امید]] و [[نفی]] [[یأس]] و [[ارتباط]] با [[پیامبر]] است.
#{{متن قرآن|نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref>«بندگانم را آگاه کن که بی‌گمان منم که آمرزنده بخشاینده‌ام» سوره حجر، آیه ۴۹.</ref>.
#{{متن قرآن|نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref>«بندگانم را آگاه کن که بی‌گمان منم که آمرزنده بخشاینده‌ام» سوره حجر، آیه ۴۹.</ref>.
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش