شرطة الخمیس در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
۱. شرطه از «شَرَط» به معنای علامت، گرفته شده، چون نیروهای انتظامی برای خود نشانههایی قرار میدادند که به آنها شناخته شوند. از همین معنا «اشراط السّاعه» است؛ یعنی علامتهای [[ساعت]] و [[قیامت]]<ref>قلقشندی، صبح الاعشی، ج۵، ص۴۲۲-۴۲۳؛ جوهری، الصحاح، ج۳، ص۱۱۳۶؛ ابن سیده، المحکم و المحیط الأعظم، ج۸، ص۶۱۴.</ref>. | ۱. شرطه از «شَرَط» به معنای علامت، گرفته شده، چون نیروهای انتظامی برای خود نشانههایی قرار میدادند که به آنها شناخته شوند. از همین معنا «اشراط السّاعه» است؛ یعنی علامتهای [[ساعت]] و [[قیامت]]<ref>قلقشندی، صبح الاعشی، ج۵، ص۴۲۲-۴۲۳؛ جوهری، الصحاح، ج۳، ص۱۱۳۶؛ ابن سیده، المحکم و المحیط الأعظم، ج۸، ص۶۱۴.</ref>. | ||
مرحوم [[سید کاظم یزدی]]، در بحث شرط در | مرحوم [[سید کاظم یزدی]]، در بحث شرط در مکاسب محرّمه، [[شرطة الخمیس]] را از همین معنا گرفته و در تعریف آن مینویسد: گروهی از [[سپاه]] هستند که پیش از [[لشکر]] حرکت میکنند، چون آنان خود را با علامتهایی مشخص کردهاند که به آن شناخته میشوند<ref>یزدی، حاشیة المکاسب (چ.ق)، ج۲، ص۱۰۶.</ref>. به همین سبب برخی در تعریف آن گفتهاند: گروهی از مردان [[شجاع]] که با علامتهایی خود را شناساندهاند<ref>سید بدرالدّین عاملی، الحاشیة علی اصول الکافی، ص۲۱۸؛ نعمت الله جزائری، نورالمبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، ص۳۱۲، متن از اول: {{عربی|أناسٌ مِنَ الأبْطالِ يُعْلِمُونَ أنْفُسِهِمْ بِعلاماتٍ يَعْرَفُونَ بها}}.</ref>. | ||
۲. گفتهاند: از شَرَط به فتح که به معنای اموالِ [[پست]]، گرفته شده است، چون آنها بین آدمهای [[رذل]] و پست و [[سفیه]] میروند. مانند دزدها و [[جنایت]] کاران و بیشتر با آنها سخن میگویند و مرتبط هستند<ref>قلقشندی، صبح الاعشی، ج۵، ص۴۲۲-۴۲۳؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۷، ص۳۳۱، اشراط را به معنی اراذل دانسته است.</ref> که [[نظم اجتماعی]] را برقرار کنند و مانع جنایت اراذل و [[اوباش]] شوند، از این رو به آنان شُرْطَه میگویند. درنتیجه: صاحبِ شُرْطَه یعنی کسی که [[مسئولیت]] این گروه انتظامی را به عهده میگیرد، و صاحب [[شرطة الخمیس]]؛ یعنی [[مسئول]] شرطة الخمیس. | ۲. گفتهاند: از شَرَط به فتح که به معنای اموالِ [[پست]]، گرفته شده است، چون آنها بین آدمهای [[رذل]] و پست و [[سفیه]] میروند. مانند دزدها و [[جنایت]] کاران و بیشتر با آنها سخن میگویند و مرتبط هستند<ref>قلقشندی، صبح الاعشی، ج۵، ص۴۲۲-۴۲۳؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۷، ص۳۳۱، اشراط را به معنی اراذل دانسته است.</ref> که [[نظم اجتماعی]] را برقرار کنند و مانع جنایت اراذل و [[اوباش]] شوند، از این رو به آنان شُرْطَه میگویند. درنتیجه: صاحبِ شُرْطَه یعنی کسی که [[مسئولیت]] این گروه انتظامی را به عهده میگیرد، و صاحب [[شرطة الخمیس]]؛ یعنی [[مسئول]] شرطة الخمیس. |