پرش به محتوا

اثبات وجود خدا در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۴: خط ۲۴:


گفتنی است که مراد از [[برهان]] در این نوشتار، مفهومی است اعم از برهان مصطلح در [[فلسفه]] و [[منطق]]. بنابراین در اینجا راه‌هایی که [[آدمی]] را به [[خدا]] می‌رساند، مراد و موضوع سخن خواهد بود.
گفتنی است که مراد از [[برهان]] در این نوشتار، مفهومی است اعم از برهان مصطلح در [[فلسفه]] و [[منطق]]. بنابراین در اینجا راه‌هایی که [[آدمی]] را به [[خدا]] می‌رساند، مراد و موضوع سخن خواهد بود.
==برهان معقولیت یا [[احتیاط]] [[عقلی]]==
یکی از راه‌های [[اثبات وجود خدا]]، معقولیت [[اعتقاد]] به او است؛ زیرا آدمی را یکی از این دو راه پیش رو است: اعتقاد به خدا؛ عدم اعتقاد به او، از سویی، هر یک از این دو لوازمی دارد. برای نمونه، کسی که به [[خداوند]] [[باور]] دارد، باید بپذیرد که چون [[خداوند حکیم]] است، [[انسان]] و [[جهان]] را [[بیهوده]] نیافریده است؛ بلکه از [[آفرینش]] آن دو، مقصودی دارد که همانا [[هدایت]] انسان و رساندن او به [[کمال نهایی]] خویش است؛ از این رو [[پیامبران]] را برای هدایت او فرستاده است. همچنین پس از این جهان، جهان دیگری وجود دارد که در آن [[انسان‌ها]] [[کیفر]] و [[پاداش اعمال]] خود را می‌بینند. بدین‌سان اعتقاد به خدا با اعتقاد به [[نبوت]] و [[شریعت]] و [[معاد]] توأم می‌شود. در مقابل، عدم اعتقاد به خدا، لوازمی دیگر، غیر از آنچه گفته شد، دارد.
حال اگر اعتقاد به خدا و لوازم آن را - که [[سعادت ابدی]] در پی دارد - در نظر بگیریم و آن را با ناباوری به خدا و لوازم آن بسنجیم، اعتقاد به خدا و لوازم آن را معقول‌تر خواهیم یافت؛ زیرا در صورت [[صحت]] اعتقاد به خدا، ما از [[منافع]] بسیاری برخورداریم و از [[شقاوت]] [[ابدی]] اجتناب ورزیده‌ایم؛ اما اگر معلوم گردد که چنین [[اعتقادی]]، [[خرافه]] و ناصواب است، نیز ضرر و زیانی نکرده‌ایم. بنابراین معقول آن است که اعتقاد به خدا و لوازم آن را بپذیریم.
شبیه به این [[استدلال]] در [[کلمات امام علی]]{{ع}} آمده است؛ چنانکه می‌فرماید:
{{متن حدیث|زَعَمَ الْمُنَجِّمُ وَ الطَّبِيبُ كِلَاهُمَا *** أَنْ لَا مَعَادَ فَقُلْتُ ذَاكَ إِلَيْكُمَا
إِنْ صَحَّ قَوْلُكُمَا فَلَسْتُ بِخَاسِرٍ *** أَوْ صَحَّ قَوْلِي فَالْوَبَالُ عَلَيْكُمَا}}<ref>بحار الانوار، ج۷۸، ص۸۷، ح۹۲؛ ابن طلحه شافعی، محمد، مطالب السؤول، ص۶۲.</ref>
در دیوانی که منسوب به [[امام علی]]{{ع}} است، می‌خوانیم:
{{متن حدیث|قَالَ الْمُنَجِّمُ وَ الطَّبِيبُ كِلَاهُمَا *** لَمْ يُحْشَرِ الْأَمْوَاتُ قُلْتُ إِلَيْكُمَا
إِنْ صَحَّ قَوْلُكُمَا فَلَسْتُ بِخَاسِرٍ *** إِنْ صَحَّ قَوْلِي فَالْخَسَارُ إِلَيْكُمَا}}<ref>دیوان منسوب به امام علی{{ع}}، ص۵۲۰.</ref>
«[[منجم]] و [[طبیب]] هر دو می‌گویند که قیامتی وجود ندارد. به آنان می‌گویم: اگر قول و [[عقیده]] شما صحیح باشد، ما زیانی نکرده‌ایم، و اگر قول و عقیده من صحیح باشد، شما از [[زیانکاران]] خواهید بود».
یکی از توابع [[اعتقاد]] به وجود [[خداوند]]، اعتقاد به [[قیامت]] است. اگر [[تصدیق]] به قیامت را با [[انکار]] آن بسنجیم، بدون [[شک]] تصدیق به قیامت را معقول‌تر خواهیم یافت؛ زیرا در صورت [[صحت]] اعتقاد به قیامت، شخص [[معتقد]]، زیانی نکرده است؛ ولی ناباوران گرفتار [[شقاوت]] [[ابدی]] خواهند شد. اما اگر چنین [[اعتقادی]] در واقع کاذب باشد، باز شخص معتقد، زیانی نکرده است، و البته منکر نیز.
از خواندنی‌های [[تاریخ]]، [[مناظره امام رضا]]{{ع}} با مردی [[زندیق]] است؛ نوشته‌اند:
یکی از زنادقه وارد [[مجلسی]] شد که [[امام رضا]]{{ع}} نیز در آن مجلس حضور داشت. [[امام]] بدو فرمود: «ای مرد، اگر اعتقاد شما صحیح باشد - که در واقع چنین نیست - آیا ما با شما مساوی نیستیم؛ [زیرا] [[نماز]] و [[روزه]] و [[زکات]] و [[اقرار]] و تصدیق، زیانی به ما نمی‌رساند». آن مرد ساکت شد. سپس امام ادامه داد: «و اگر اعتقاد ما بر [[حق]] باشد - که چنین است - آیا نصیب شما [[هلاکت]]، و بهره ما [[رستگاری]] نیست؟»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۷۸، ح۳؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۳۱، ح۲۸.</ref>.<ref>[[محمد محمدرضایی|محمدرضایی، محمد]]، [[برهان‌های اثبات وجود خدا (مقاله)| مقاله «برهان‌های اثبات وجود خدا»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]] ص ۱۳.</ref>.


==[[برهان فطرت]]==
==[[برهان فطرت]]==
۲۱۸٬۱۳۹

ویرایش