←اسم اعظم الهی
جز (جایگزینی متن - 'پژوهشکده تحقیقات اسلامی، پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه'''' به 'پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه'''') برچسب: واگردانی دستی |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
== [[اسم اعظم الهی]] == | == [[اسم اعظم الهی]] == | ||
==اهمیت مسئله [[اسما]] و صفات== | |||
در اهمیت این موضوع، گذشته از [[مقام]] والای آن در [[کتاب و سنت]] همین بس که که [[متکلمان]] [[فیلسوفان]] و [[عارفان]] بزرگ [[مسلمان]]، همگی این مبحث را با [[عنایت]] بسیار پی گرفته و بخش عمدهای از متون [[عقلی]] و [[عرفانی]] را به این موضوع اختصاص دادهاند<ref>شرح کوتاه و فشردهای از این آرا را در اثر زیر بجویید: جمعی از نویسندگان، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ص۶۱۸ – ۶۲۸، «مدخلهای اسماء و صفات» و «صفات الهی».</ref>. گفتهاند: این بحث در [[اسلام]]، نخست بین متکلمان و صاحبان آرای [[کلامی]] ظاهر شد. به [[درستی]] روشن نیست که این موضوع از چه زمانی در بین متفکران مسلمان مطرح شده است؛ اما به طور قطع در اوایل [[قرن دوم]] به صورت جدی در محافل کلامی مطرح بوده و رسالههایی در این باب تألیف شده است<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص٢٠۲ - ٢٠۳.</ref>. جایگاه این بحث در [[علم کلام]] تا بدان پایه است که برخی متکلمان، موضوع علم کلام را اسما و [[صفات الهی]] دانستهاند<ref>فخر رازی، المطالب العالیة من العلم الالهی، ج۱، ص٣٧.</ref>. در بین فیلسوفان، این بحث کمابیش در الهیاتِ به معنای اخص مطرح بوده است؛ ولی در بین عارفان، اسما و [[صفات خداوند]] جایگاهی بس بلند دارد. اهمیت آن در [[عرفان]] به گونهای است که [[علم عرفان]] را گاه [[علم]] اسما و صفات میخوانند. سالک نه تنها با [[اسمای الهی]] و از آن طریق، مقامها و پلههای [[معرفت]] و [[وحدت]] را میپیماید، بلکه مبنای پیدایش و تجلی عالم (در [[قوس نزول]])، اسما و صفات خداوندی است. هر جزئی از اجزای هستی (ما سوی [[الله]]) [[مظهر]] اسمی از [[اسماءالله]] است و در ظل یکی از آنها ظهور و جلوه مییابد<ref>ر.ک: مقدمه قیصری بر شرح فصوص الحکم، ص۱۳.</ref>. | |||
مسئله اسما و صفات در [[روایات اسلامی]]، به ویژه در [[احادیث اهل بیت]]{{عم}} جلوهای ویژه دارد و در این خصوص [[معارف]] بلند و گرانسنگی در متون [[حدیثی]] [[شیعه]] به یادگار مانده که برای آن کمتر نظیری میتوان یافت. سخنان [[مولای متقیان]] سرآغاز معارفی است که [[پیشوایان معصوم]]{{عم}} در جایجای سخنان خود به شرح و تبیین آنها پرداختهاند<ref>با اندک تأملی روشن میشود که بیشتر سخنان و مناظرههای امام صادق{{ع}} و امام رضا{{ع}} در این موضوع با سخنان موجز و مختصر امیر مؤمنان{{ع}} منطبق و متناظر است.</ref>. آنچه از [[امام علی]]{{ع}} در این موضوع برجای مانده هم از نظر کمی و هم از جهت محتوا و مضمون، بسیار جالب توجه و [[شایسته]] [[کاوش]] و [[ژرفنگری]] است. | |||
در اینجا پیش از ورود به اصل موضوع، جا دارد به ابهام یا شبههای که گاه و بیگاه مطرح میشود، پاسخ گوییم.<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]]، [[اسما و صفات خداوند (مقاله)| مقاله «اسما و صفات خداوند»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]] ص ۶۹.</ref>. | |||
==پاسخ به یک [[شبهه]]== | |||
گفتهاند: در [[قرآن]] «صفت» یا «صفات» در معنای اسمی ذکر نشده و فقط مشتقات آن به صورت فعلی آمده است. در سخنان [[حضرت رسول]]{{صل}} نیز که این کلمات به صورت اسمی استفاده شده، واژهها در معنای لغوی آن به کار رفته است و به مباحث اصطلاحی و [[کلامی]] که بعدها در [[جهان اسلام]] مطرح شد، ناظر نیست. برخی از این مقدمه [[سود]] جسته و به طور تلویحی ادعا کردهاند که آنچه در [[سخنان امام علی]]{{ع}} در اینباره مطرح شده، بیشتر جنبه اصطلاحی و کلامی دارد و نمیتواند در آن وضعیت که هنوز چنین مباحثی مطرح نبوده، از [[امام]] صادر شده باشد. اینان خواستهاند با روش نقد ادبی در [[درستی]] انتساب این سخنان به حضرت تردید ایجاد کنند؛ البته [[پاسخگویی]] به این [[پرسش]] به مجال بیشتری نیاز دارد، ولی در اینجا برای روشن شدن موضوع به چند نکته کوتاه اشاره میکنیم: | |||
#چنانکه خواهیم دید، در سخنان امام علی{{ع}} چیزی که بتوان آن را به طور مستقیم به نظریاتِ نوپای کلامی نسبت داد، یافت نمیشود. در سخنان حضرت از «[[نفی]] الصفات» یا «تغایر صفت و موصوف» و امثال آن بحث شده است که از آنها میتوان نظریهای خاص را [[استنباط]] و به سود یا [[زیان]] نظریههای دیگر [[استدلال]] کرد؛ ولی این بدان معنا نیست که گفتار حضرت به نظریههای خاص [[کلامی]] ناظر بوده است. چنانکه خواهیم دید، در [[سخنان امام]] واژههای صفت و موصوف به معنای مصطلح کلامی به کار نرفته؛ بلکه مفهومی مورد نظر است که با معنای لغوی آنها چندان فاصلهای ندارد. تاکنون هیچ دلیلی اقامه نشده که واژههای یاد شده در عرف آن [[زمان]]، بدین معانی به کار نرفته یا خطبههای موجود برای مخاطبان آن عصر، نامفهوم و بیمعنا بوده است. در [[منابع اهل سنت]]، واژههای صفت و صفات در همین معنای اسمی از زبان [[پیامبر]] و [[صحابه]] نقل شده است<ref>ر.ک: عبد الباقی، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی، ج۷، ص۲۱۷.</ref>. | |||
#این [[شبههها]] که بیشتر در سخنان [[مستشرقان]] ریشه دارد، فقط به [[فرهنگ]] مکتوب و نظریههای رسمی کلامی نظر دارد و در [[شناخت]] فرهنگ شفاهی آن [[روزگار]] که در [[جزیرة العرب]] و [[عراق]] بسی بیشتر از آثار مکتوب رواج و تأثیر داشته، [[کوشش]] چندانی صورت نگرفته است. حتی با اتکا به همان منابع رسمی نیز میتوان نشان داد که در اواخر [[قرن اول]]، مفاهیمی از این دست در [[عرف]] [[مسلمانان]] رواج داشته و این، خود، نشان دهنده وجود بستر ادبی و [[فرهنگی]] در دهههای پیشتر است. | |||
#آنچه در [[نهج البلاغه]] و سایر [[جوامع روایی]] [[شیعه]] در سده سوم و چهارم [[هجری]] به آن حضرت نسبت داده شده، آشکارا از منابعی برگرفته شده که در سدههای پیشتر معروف و مشهور بوده و در نسبت برخی از این [[خطبهها]] به حضرت، تردیدی نبوده است. این خطبهها بیشتر در آثار نویسندگانی گرد آمده که [[مذاهب]] و سلیقههای گوناگون داشتهاند؛ بنابراین، انتساب آنها را به [[امام علی]]{{ع}} به [[سادگی]] نمیتوان نادیده گرفت<ref>ر.ک: حسینی الخطیب، سید عبد الزهرا، مصادر نهج البلاغة و أسانیده، ج۱.</ref>. | |||
#این گروه [[مقام علمی]] و [[معنوی]] امام علی{{ع}} را نادیده گرفته و او را با دیگر [[یاران پیامبر]] مقایسه کردهاند. اعترافهای [[دوست]] و [[دشمن]] نشان میدهد که [[دانش]] و احاطه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} به [[معارف الهی]] چنان بوده که در همان [[زمان]] [[حیات]]، سخنانش [[نگارش]] مییافته و از سوی [[یاران]] وی [[حفظ]] و نگهداری میشده است. [[شخصیت]] [[علمی]] و [[الهی]] [[حضرت علی]]{{ع}} فقط با [[پیامبر]] قابل مقایسه است. سخنان وی در حصار زمان و مکان محدود نیست و هر چه زمان میگذرد، طراوت و عمق آن آشکارتر میشود. روشن خواهد شد که گفتار او در مباحث [[اسما]] و صفات به گونهای بوده که هم مخاطبان در حدّ [[فهم]] خویش از آن بهره میبردند و هم بعدها متفکران از آن [[سود]] جستهاند.<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]]، [[اسما و صفات خداوند (مقاله)| مقاله «اسما و صفات خداوند»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]] ص ۷۰.</ref>. | |||
==مسئلهشناسی اسما و صفات== | |||
در گام نخست، بهتر است ببینیم در [[تاریخ]] [[اندیشه]] [[اسلامی]]، چه مسائل و موضوعهایی در این زمینه مطرح بوده یا چه مسائلی را میتوان در این باره پیشنهاد کرد. در مجموع میتوان مهمترین مسائل در اسما و صفات را در سه محور کلی تقسیم کرد: | |||
۱. مباحث لفظشناختی صفات: گزارشهای [[کلامی]] و برخی از [[احادیث]] دلالت میکند که در سدههای نخستین، درباره الفاظِ صفات، مناقشهها و مباحثههایی وجود داشته است. گرچه معنا و جایگاه [[تاریخی]] این مناقشهها هنوز هم به [[درستی]] روشن نیست، در مقایسه با آنچه در همان زمان درباره الفاظ [[قرآن]] و «[[کلام الهی]]» مطرح بود، تا حدودی اینگونه مباحث قابل [[درک]] است؛ برای مثال، این [[پرسش]] مطرح بوده که آیا اسم، عین مسما است یا غیر آن. آیا الفاظی که بر [[صفات خداوند]] اطلاق میشود، از آغاز به [[حق تعالی]] اختصاص داشته، سپس بر [[بندگان]] اطلاق شده است یا بر عکس، صفاتی را که نخست بر بندگان اطلاق میکردهاند، [[خداوند]] را نیز بدان نامیدهاند؟ | |||
این مباحث به مرور زمان، رنگ لفظی و صوری خود را از دست داد و به مباحث وجودشناختی و معناشناختی تبدیل شد؛ بدین جهت در دورههای متأخر در منابع و مباحثههای کلامی چندان بروز و ظهور نیافت. یکی دیگر از مباحث لفظ [[شناختی]]، تأثیر [[اسمای الهی]] در ایجاد تغییرهای عینی و [[تکوینی]] است. این بحث هنوز هم در [[علوم غریبه]] و در بین [[عارفان]] و صوفیان مطرح است و ریشه آن را در [[روایات اسلامی]] نیز میتوان نشان داد. | |||
۲. مباحث وجودشناختی صفات: برخی از مهمترین مسائل [[کلامی]] و [[فلسفی]] در این حوزه، به ماهیت وجودی و تکوینی صفات و رابطه آن با [[ذات الهی]] بازمیگردد. این مسائل که گاه در ذیل عنوان کلی «[[توحید صفاتی]]» دستهبندی میشود، در [[هستیشناسی]] [[دینی]] اهمیت بسیار دارد و به ویژه در برههای از [[تاریخ]]، [[مجادلات]] فراوان را درباره [[شرک]] و [[توحید]] در بین [[مسلمانان]] دامن زده است. پارهای از این [[پرسشها]] چنین است: آیا [[صفات الهی]]، حقیقتی متمایز از ذات الهی دارد یا عین ذات او است؟ (مسئله زیادت یا عینیت صفات با ذات) آیا صفات الهی [[ازلی]] هستند یا خود، مخلوقِ ذاتند؟ (مسئله [[خلق]] [[اسما]]) رابطهٔ اسما با یکدیگر چیست؟ آیا همه اسما در عرض یکدیگر مطرحند یا در طول هم قرار میگیرند؟ (مسئله تناکح و توالد اسما) رابطه صفات الهی با [[افعال الهی]] کدام است؟ نقش و جایگاه اسما و صفات الهی در خلق عالم چیست؟ و.... | |||
مباحث وجودشناختی صفات، به ویژه در مقایسه با نظریه [[تثلیث]] و تجسد و ارتباط آن با انگاره صفات الهی در [[اندیشه]] [[مسیحی]]، برای [[متکلمان]] و [[فیلسوفان مسلمان]] اهمیت بسزایی یافته<ref>ولفسن، هری اوسترین، فلسفه علم کلام، ص۶۶ و ص۱۲۲ به بعد.</ref> و همواره در مناظرههای بین [[ادیان]] این موضوع محور مناقشههای کلامی بوده است<ref>علوی عاملی، سید احمد، مصقل صفا، ص۷ - ۴۸؛ توماس، میشل، کلام مسیحی، ص۷۴ – ۷۶.</ref>. بر خلاف مباحث لفظشناختی، مسائل وجودشناختی در [[کلام]]، [[فلسفه]] و [[عرفان اسلامی]] هنوز هم مورد بحث و [[گفتوگو]] است. | |||
۳. مباحث معناشناختی صفات: در حوزه مباحث اسما و صفات، این دسته از پرسشها پایدارتر و پویاتر از دیگر مباحث بوده است. بر خلاف دو محور پیشین، مسائل معناشناختی در [[آیات قرآن]] و [[احادیث نبوی]] ریشهای روشن داشته و بیشترین حجم را در [[سخنان امام علی]]{{ع}} و [[اهل بیت]]{{عم}} به خود اختصاص داده است. مباحث معناشناختی صفات نه تنها نخستین پرسشهای مطرح شده در حوزه [[صفات الهی]] در بین [[مسلمانان]] بوده، بلکه در رشتهها و شاخههایی چون [[فلسفه دین]]، [[زبان دین]] و [[الهیات]] جدید، همواره وجود داشته و امروزه نیز با همان شدت و عمق، و با گسترش بیشتر مطرح است. | |||
مباحث معناشناختی صفات، گرد این [[پرسش]] دور میزند که صفات الهی را چگونه باید فهمید و صفات [[آفریدگار]] با صفات [[آفریدگان]] چه نسبتی دارد. از این پرسش دهها پرسش دیگر برآمده که از آن جمله است: ما چگونه و از چه راهی به معانی [[اسمای الهی]] پی میبریم؟ اگر این معانی برگرفته از پدیدههای جهانِ [[آفریده]] است، چگونه و به چه دلیلی میتوان آن را بر [[آفریدگار جهان]] اطلاق کرد؟ [[مرز]] میان [[تشبیه و تنزیه]] چیست؟ آیا با حذف ویژگیهای مادی و [[انسانی]] از مفاهیمی چون [[حیات]]، [[قدرت]] و [[علم]]...، در عمل، معنای مشخص و محصلی برای «[[حی]]»، «[[قادر]]» و «عالم» بر جای میماند؟ آیا [[بشر]] میتواند به [[شناخت]] [[حقیقت الهی]] دست یابد؟ آیا [[تفکر]] در [[ذات الهی]] ممکن است؟ شناخت صفات از طریق [[عقل]] است یا نقل یا [[قلب]]؟ و.... | |||
این [[پرسشها]] اساسیتر است و در [[معرفت دینی]] نیز جایگاه والاتر و بالاتری دارد. در این مقاله فقط به بحث وجودشناختی و معناشناختی صفات از دیدگاه [[امام علی]]{{ع}} خواهیم پرداخت؛ زیرا مباحث لفظی صفات در سخنان حضرت، به طور مستقیم مطرح نشده است. مباحث وجودشناختی نیز در گفتار او کمرنگتر است و بیشتر سخنانش در حوزه معناشناختی صفات میگنجد.<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]]، [[اسما و صفات خداوند (مقاله)| مقاله «اسما و صفات خداوند»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]] ص ۷۲.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |