پرش به محتوا

امنیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
«امنیت» عبارت از [[اطمینان]] خاطری است که بر اساس آن، افراد در جامعه‌ای که [[زندگی]] می‌کنند، نسبت به حفظ جان، حیثیت و حقوق مادی و معنوی خود [[بیم]] و هراسی نداشته باشند. این تأسیس مستلزم دو تضمین اساسی است:
«امنیت» عبارت از [[اطمینان]] خاطری است که بر اساس آن، افراد در جامعه‌ای که [[زندگی]] می‌کنند، نسبت به حفظ جان، حیثیت و حقوق مادی و معنوی خود [[بیم]] و هراسی نداشته باشند. این تأسیس مستلزم دو تضمین اساسی است:
# تضمین امنیت افراد در مقابل هر نوع توقیف، [[زندانی]] شدن، [[مجازات]] و دیگر تعرضات خودکامانه و غیرقانونی [[حکومتی]]:
# تضمین امنیت افراد در مقابل هر نوع توقیف، [[زندانی]] شدن، [[مجازات]] و دیگر تعرضات خودکامانه و غیرقانونی [[حکومتی]]:
# تضمین امنیت افراد از راه حمایت‌های [[اعمال]] شده توسط [[جامعه]]، برای هر یک از اعضای خود، به منظور حفظ حقوق و تعلقات و برخورداری از آزادی‌ها انسانی با این ترتیب، امنیت برای افراد و [[دولت]] ایجاد [[تکلیف]] می‌کند؛ به این معنی که افراد مکلفند حقوق مادی و معنوی یکدیگر را مورد [[احترام]] قرار دهند و رعایت نمایند. دولت نیز [[مکلف]] است نخست، با وضع [[قانون]] و تأسیس تشکیلات اداری و [[قضایی]]، برای [[مردم]] ایجاد امنیت کند تا با اطمینان خاطر به زندگی خود ادامه دهند و دوم، خود نیز در متابعت از قانون، حقوق و [[آزادی]] افراد را [[محترم]] شمارد و خودسرانه به آن تعرض نکند<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۶۹۶.</ref>.
# تضمین امنیت افراد از راه حمایت‌های [[اعمال]] شده توسط [[جامعه]]، برای هر یک از اعضای خود، به منظور حفظ حقوق و تعلقات و برخورداری از آزادی‌ها انسانی با این ترتیب، امنیت برای افراد و [[دولت]] ایجاد [[تکلیف]] می‌کند؛ به این معنی که افراد مکلفند حقوق مادی و معنوی یکدیگر را مورد [[احترام]] قرار دهند و رعایت نمایند. دولت نیز [[مکلف]] است نخست، با وضع [[قانون]] و تأسیس تشکیلات اداری و [[قضایی]]، برای [[مردم]] ایجاد امنیت کند تا با اطمینان خاطر به زندگی خود ادامه دهند و دوم، خود نیز در متابعت از قانون، حقوق و [[آزادی]] افراد را [[محترم]] شمارد و خودسرانه به آن تعرض نکند<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۱]]، ص ۶۹۶.</ref>.


== امنیت در قرآن کریم ==
== امنیت در قرآن کریم ==
خط ۶۹: خط ۶۹:


==== امنیت ملی ====
==== امنیت ملی ====
امنیت ملی عبارت از [[احساس]] [[آزادی]] [[کشور]] در تعقیب هدف‌های ملی و فقدان [[ترس]] و خطر جدی از خارج، نسبت به منافع اساسی و حیاتی کشور<ref>فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۷۳.</ref> است. مفهوم امنیت ملی در این تعریف به معنای آزادی، [[هدف‌ها]] و منافع ملی و حیاتی کشور بستگی دارد. از این رو هر کشور به تناسب برداشت خاصی که از این مفاهیم دارد امنیت ملی خود را به نوع خاصی [[تفسیر]] می‌کند، تا آنجا که گاه قلمرو امنیت ملی، سلب امنیت از کشورهای دیگر را نیز شامل می‌شود. به همین دلیل امنیت ملی آمری نسبی تلقی می‌شود و بر اساس اندیشه‌های خاصی که در زمینه مفاهیم ذکر شده در اذهان شکل می‌گیرد، به صورت [[ذهنی]] و در رابطه با [[قدرت]] نمود پیدا می‌کند، و همین پیچیدگی‌های ذهنی است که امنیت را در عمل یا به عامل [[تجاوز]] تبدیل می‌کند و یا آن را در برابر تجاوز آسیب‎پذیر می‌کند<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۳۲۱.</ref>.
امنیت ملی عبارت از [[احساس]] [[آزادی]] [[کشور]] در تعقیب هدف‌های ملی و فقدان [[ترس]] و خطر جدی از خارج، نسبت به منافع اساسی و حیاتی کشور<ref>فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۷۳.</ref> است. مفهوم امنیت ملی در این تعریف به معنای آزادی، [[هدف‌ها]] و منافع ملی و حیاتی کشور بستگی دارد. از این رو هر کشور به تناسب برداشت خاصی که از این مفاهیم دارد امنیت ملی خود را به نوع خاصی [[تفسیر]] می‌کند، تا آنجا که گاه قلمرو امنیت ملی، سلب امنیت از کشورهای دیگر را نیز شامل می‌شود. به همین دلیل امنیت ملی آمری نسبی تلقی می‌شود و بر اساس اندیشه‌های خاصی که در زمینه مفاهیم ذکر شده در اذهان شکل می‌گیرد، به صورت [[ذهنی]] و در رابطه با [[قدرت]] نمود پیدا می‌کند، و همین پیچیدگی‌های ذهنی است که امنیت را در عمل یا به عامل [[تجاوز]] تبدیل می‌کند و یا آن را در برابر تجاوز آسیب‎پذیر می‌کند<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۱]]، ص ۳۲۱.</ref>.


==== امنیت عقیده ====
==== امنیت عقیده ====
هر [[انسانی]] باید از امنیت در عقیده برخوردار باشد. اسلام با [[راهزنان]] [[اعتقادات]] [[مردم]] برخورد شدید دارد و از آن به عنوان «ایجاد [[فساد در زمین]]» یاد می‌کند {{متن قرآن|الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ}}<ref>«(بدانید که) آشوب (شرک) از کشتار بدتر است» سوره بقره، آیه ۱۹۱.</ref>.<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۱۳۱ و نامه ۵۳؛ اصول کافی، ج۲، ص۲۷۳-۲۷۴؛ وسائل‌الشیعه، ج۱۱، ص۴۲۴؛ سفینةالبحار، ج۱، ص۴۱؛ تحریرالوسیله، ج۱، ص۴۹۱.</ref> و نخستین نشانه [[استضعاف]] را فشار و تأثیر عوامل اثرگذرانده در انحراف اعتقادی و یا موانع [[آزادی]] [[اعتقاد]] می‌داند که پاگرفتن این نوع استضعاف، مراحل [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[فرهنگی]] و نظامی را نیز به دنبال دارد<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۳۲۳.</ref>.
هر [[انسانی]] باید از امنیت در عقیده برخوردار باشد. اسلام با [[راهزنان]] [[اعتقادات]] [[مردم]] برخورد شدید دارد و از آن به عنوان «ایجاد [[فساد در زمین]]» یاد می‌کند {{متن قرآن|الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ}}<ref>«(بدانید که) آشوب (شرک) از کشتار بدتر است» سوره بقره، آیه ۱۹۱.</ref>.<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۱۳۱ و نامه ۵۳؛ اصول کافی، ج۲، ص۲۷۳-۲۷۴؛ وسائل‌الشیعه، ج۱۱، ص۴۲۴؛ سفینةالبحار، ج۱، ص۴۱؛ تحریرالوسیله، ج۱، ص۴۹۱.</ref> و نخستین نشانه [[استضعاف]] را فشار و تأثیر عوامل اثرگذرانده در انحراف اعتقادی و یا موانع [[آزادی]] [[اعتقاد]] می‌داند که پاگرفتن این نوع استضعاف، مراحل [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[فرهنگی]] و نظامی را نیز به دنبال دارد<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۱]]، ص ۳۲۳.</ref>.


==== امنیت جانی ====
==== امنیت جانی ====
امنیت جانی تنها به معنای مصونیت هر [[انسان]] از هر نوع تعرضی که [[جان]] او را به خطر اندازد، نیست بلکه شامل امنیت [[روحی]] و روانی و نیز امنیت از هر نوع تعرض جسمی و روانی است. تنها [[قتل]]، جرح، ادماء، خداش و خراش نیست که ممنوع است، ارعاب و ایجاد [[اضطراب]] و جو [[وحشت]] نیز به نوعی از مصادیق [[محارب]] است<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۳۲۴.</ref>.
امنیت جانی تنها به معنای مصونیت هر [[انسان]] از هر نوع تعرضی که [[جان]] او را به خطر اندازد، نیست بلکه شامل امنیت [[روحی]] و روانی و نیز امنیت از هر نوع تعرض جسمی و روانی است. تنها [[قتل]]، جرح، ادماء، خداش و خراش نیست که ممنوع است، ارعاب و ایجاد [[اضطراب]] و جو [[وحشت]] نیز به نوعی از مصادیق [[محارب]] است<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۱]]، ص ۳۲۴.</ref>.


== خاستگاه امنیت (اسباب و عوامل) ==
== خاستگاه امنیت (اسباب و عوامل) ==
خط ۸۷: خط ۸۷:
در [[نصوص]] [[اسلامی]] از عواملی چون «محاربه» و «[[بغی]]» و «[[طاغوت]]» و «[[استکبار]]» و «[[فتنه]]» و «[[ظلم]]» و «[[ارهاب]]» و «ملاء» به عنوان سازوکارهای ناامنی نام برده شده که هر کدام از آنها بخشی از [[حقوق عمومی]] و [[آزادی‌ها]] را در [[جامعه]] [[تهدید]] می‌کند.
در [[نصوص]] [[اسلامی]] از عواملی چون «محاربه» و «[[بغی]]» و «[[طاغوت]]» و «[[استکبار]]» و «[[فتنه]]» و «[[ظلم]]» و «[[ارهاب]]» و «ملاء» به عنوان سازوکارهای ناامنی نام برده شده که هر کدام از آنها بخشی از [[حقوق عمومی]] و [[آزادی‌ها]] را در [[جامعه]] [[تهدید]] می‌کند.


جامع‌ترین عنوان در این میان، واژه فتنه است که هم در [[قرآن]] و هم در دیگر نصوص اسلامی از آن به عنوان عوامل مؤثر در تهدید امنیت یاد شده است. همچنین [[اسلام]]، ظلم، [[تعدی]]، [[اجبار]]، تهدید و ارعاب را از عوامل تهدیدکننده امنیت دانسته، به گونه‌ای که هر چهار عمل نامبرده را نه تنها [[تحریم]] و به شدت از آن [[نهی]] کرده، بلکه از آنها به عنوان جرایم قابل تعقیب و موجب [[مجازات]] بین‌المللی یاد کرده است<ref>فقه سیاسی، ج۳، ص۳۸۰، ۳۹۵، ۴۰۲ و ۴۰۷.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۳۲۷.</ref>
جامع‌ترین عنوان در این میان، واژه فتنه است که هم در [[قرآن]] و هم در دیگر نصوص اسلامی از آن به عنوان عوامل مؤثر در تهدید امنیت یاد شده است. همچنین [[اسلام]]، ظلم، [[تعدی]]، [[اجبار]]، تهدید و ارعاب را از عوامل تهدیدکننده امنیت دانسته، به گونه‌ای که هر چهار عمل نامبرده را نه تنها [[تحریم]] و به شدت از آن [[نهی]] کرده، بلکه از آنها به عنوان جرایم قابل تعقیب و موجب [[مجازات]] بین‌المللی یاد کرده است<ref>فقه سیاسی، ج۳، ص۳۸۰، ۳۹۵، ۴۰۲ و ۴۰۷.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۱]]، ص ۳۲۷.</ref>


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
۱۱۷٬۲۲۵

ویرایش