عصمت پیامبران از دیدگاه اهل سنت: تفاوت میان نسخهها
←معتزله
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←معتزله) |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
==== [[معتزله]] ==== | ==== [[معتزله]] ==== | ||
در میان مذاهب غیر امامی، [[عصمت پیامبران]]، نخستین بار توسط [[معتزله]] مطرح شد. نظّام در اواخر قرن دوم هجری عصمت پیامبران را مطرح کرد؛ به دنبال او [[اشاعره]] و معتزله عصمت پیامبران از [[کفر]] و [[گناهان کبیره]] را قبل و بعد از [[نبوت]] به طورمتفق القول مطرح کردند و تنها در مورد [[ارتکاب گناهان]] صغیره با هم [[اختلاف]] داشتند. [[نظّام]] [[آیات قرآن]] را که دال بر [[ارتکاب معصیت]] [[انبیا]] بودند بر [[تأویل]] [[فرمانهای الهی]] حمل میکرد؛ اما [[جاحظ]] میگفت [[پیامبران]] بر این مبنا میبایست آگاهانه مرتکب [[گناهان]] شده باشند و چون [[ارتکاب گناه]] از روی [[علم]] و [[آگاهی]] به [[تکلیف]]، [[گناه]] نیست؛ ازاین رو [[معصیت]] به شمار نمیآید. در فرضیه پیشنهادی [[ابوعلی جبایی]](متوفای ۳۰۱ق) و [[ابوهاشم جبایی]](متوفای ۳۲۱ق) پیامبران به طورکامل هم از گناهان کبیره و هم صغیره معصوماند. دایره این [[عصمت]] حتی شامل عصمت از [[سهو]] و [[فراموشی]] هم میشود. این نتیجه حاصل مقدمهای است که در مورد [[لطف خدا]] برای [[هدایت]] [[بشر]] در دلیل نبوت ذکر کردهاند که [[خدا]] باید فرستاده و [[رسول]] خود را از نقص، گناه و سهو مصون بدارد.<ref>ویلفرد مادلونگ، دایرة المعارف اسلام، ص۱۸۲.</ref>.<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۴۰.</ref>. | |||
[[ | برخی پیروان معتزله عصمت را به [[لطف]] خاص [[الهی]] در [[حق]] [[معصومین]] [[تفسیر]] کردهاند. بدین معنا که از منظر ایشان [[عصمت]] «لطفی» است از طرف خداوند که به کمک آن، [[آدمی]] به [[اختیار]] خود گناه نمیکند و هیچ وابسته به این نیست که از طرف خود معصوم مقدماتی فراهم شده و قابلیتی برای پذیرش این لطف باشد. خداوند به هر وسیلهای اسبابی را فراهم میسازد که شخص به اختیار خود از گناه اجتناب ورزد.<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۱۳۴.</ref>. [[ابن ابی الحدید]] در شرح [[نهجالبلاغه]] میگوید: {{عربی|قال أصحابنا العصمة لطف يمتنع المكلف عند فعله من القبيح اختياراً}}<ref>ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۹. همچنین ر.ک: ارشاد الطالبین، ص۳۰۱؛ بحارالانوار، ج۱۷، ص۹۴، به نقل از: الغرر و الدرر؛ شرح المقاصد، ج۴، ص۳۱۳؛ شرح العقائد النسفیه، ص۹۹؛ کشف المراد، ص۳۶۵؛ مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۳۰۰.</ref>؛ [[معتزله]] اینگونه [[عصمت]] را تعریف کردهاند: لطف الهی است که وقتی در حق کسی انجام گیرد، با [[اختیار]] خویش از انجام [[کارهای ناپسند]] دوری میگزیند. همچنین [[فاضل مقداد]]، از [[متکلمین]] امامیّه، در تعریف عصمت میگوید: {{عربی|الحق أن العصمة عبارة عن لطف يفعله اللّه بالمكلف، بحيث لا يكون له داع الى ترك الطاعة و لا الى فعل المعصية، مع قدرته على ذلك}}<ref>ارشاد الطالبین، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref>؛ [[حق]] این است که عصمت، لطفی است که [[خداوند]] نسبت به [[مکلف]] انجام میدهد؛ به نحوی که دیگر، انگیزهای برای ترک [[اطاعت]] و یا انجام [[معصیت]] در او نیست؛ هر چند توان انجام آنها را دارد. | ||
سپس برای توضیح چگونگی تحقق این لطف در حق ایشان، به ذکر اسبابی بدین قرار میپردازد: | |||
# برخورداری از ملکهای که از [[اقدام]] بر [[معاصی]] جلوگیری مینماید؛ | |||
# [[علم]] به [[عاقبت]] نیکوی کارهای خوب و سرانجام بد [[اعمال]] [[ناپسند]]؛ | |||
# [[ترس]] از [[مؤاخذه]] بر ترک اولین.<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۲۲-۲۶.</ref>. | |||
[[قاضی عبدالجبار معتزلی]]<ref>متوفای ۴۱۵ق.</ref> نیز که از افراد شاخص [[معتزله]] است، [[عصمت]] را [[لطف]] میداند که به سبب آن مکلّف از [[ارتکاب گناه]] خودداری میورزد؛ درست همانگونه که یک لطف [[انسان]] را بر انجام کار خوب برمیانگیزد که اگر مورد قبول واقع شود به آن نام «[[توفیق]]» میدهند، لطف نیز انسان را از ارتکاب کار بد باز میدارد که اگر مورد قبول واقع شود «عصمت» نام دارد<ref>مارتین مکدرموت، اندیشههای کلامی شیخ مفید، ص۱۱۰، به نقل از: قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۱۳، ص۱۵.</ref>. | |||
==== [[مالکیها]] و [[اشاعره]] ==== | ==== [[مالکیها]] و [[اشاعره]] ==== |