پرش به محتوا

فساد در جامعه‌شناسی اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۱: خط ۱۱:
به بیان برخی قرآن‌پژوهان، واژه فساد در بافت [[قرآنی]] بیشتر در ارتکاب [[افعال]] [[زشت]]، [[اعمال]] شرارت‌آمیز، [[ستیز]] با [[حق]]، [[ظلم و ستم]]، [[کفرورزی]] و [[تکذیب]] [[وحی]] و [[نبوت]] به کار رفته است<ref>توشیهیکو ایزوتسو، مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن، ص۲۶۶-۲۶۷.</ref>. عنوان {{عربی|مفسد في الأرض}} نیز غالباً در ذهنیت [[قضایی]] منصرف به گونه‌های خاصی از اخلال در نظم و [[امنیت عمومی]] است. تردیدی نیست که تأمین [[مصالح]] مادی و [[معنوی]] افراد [[جامعه]]، استقرار امنیت جانی، [[مالی]] و حیثیتی، وجود [[روابط]] سالم و معقول، فقدان [[اختلاف]]، [[کشمکش]] و رقابت‌های ویرانگر، فقدان [[مفاسد اخلاقی]] و [[اعتقادی]]، وجود [[همدلی]] و روابط متقابل [[عاطفی]]، وجود زمینه‌های [[رشد]] و تعالی و [[شکوفایی استعدادها]] و... از جمله ضرورت‌های کارکردی هر جامعه است. اخلال در هر یک از این عناصر، نمایانگر بروز نوعی فساد و [[انحراف]] در ارکان [[نظام اجتماعی]] است. تعبیر عام قرآنی “فساد در زمین”، همه موارد فوق و موارد مشابه آن را [[پوشش]] می‌دهد. به بیان برخی [[اندیشمندان]]: [[اصلاح]] و افسادی که به طور متعارف در [[امور اجتماعی]] به کار می‌رود، تقریباً با موارد [[عدل]] و [[ظلم]] [[تطبیق]] می‌کند و به عبارتی دارای مصداق‌های مشترکند؛ زیرا [[اصلاح اجتماعی]]، تنظیم [[روابط اجتماعی]] است به گونه‌ای که [[جامعه]] در [[مسیر کمال]] مطلوب و [[هدف]] نهایی حرکت کند و [[حق]] هر کسی به او داده شود که [[روابط]] عادلانه نیز بر همین معنا اطلاق می‌شود؛ چنان که در غیر این صورت، [[جامعه فاسد]] است و روابط اجتماعی، ظالمانه؛ پس اقامه [[عدل و قسط]] در مفهوم گسترده‌اش را “اصلاح” و [[رفتار]] ظالمانه در معنای وسیعش را “افساد” می‌گویند، حال در هر محدوده و متعلق به هر چه باشد؛ مثل [[حیات]]، [[سلامتی]]، [[مال]]، عرض و [[آبرو]]، [[اخلاق]] و [[عقیده]]؛ زیرا اعضای جامعه حق دارند که [[امنیت]] جانی، بدنی، [[مالی]]، [[آبرویی]]، [[اخلاقی]] و [[عقیدتی]] داشته باشند؛ از این‌رو، هر عاملی که به تأمین این [[حقوق]] کمک کند، به [[اصلاح جامعه]] کمک کرده است و برعکس، هر عاملی که این حقوق را تضییع کند، عامل [[فساد اجتماعی]] خواهد بود<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، اخلاق در قرآن، ج۳، ص۱۶۲.</ref>. [[بدیهی]] است مصداق‌های [[فساد]] در [[ارض]] به حسب ادوار زمانی و شرایط [[اجتماعی]] متنوع و متغیر خواهد بود. گفتنی است فساد در اصطلاح [[فقهی]] به معنای بطلان [[عبادات]] یا بطلان [[عقد]] در معاملات به کار رفته که از حوزه مفهومی فوق خارج است.
به بیان برخی قرآن‌پژوهان، واژه فساد در بافت [[قرآنی]] بیشتر در ارتکاب [[افعال]] [[زشت]]، [[اعمال]] شرارت‌آمیز، [[ستیز]] با [[حق]]، [[ظلم و ستم]]، [[کفرورزی]] و [[تکذیب]] [[وحی]] و [[نبوت]] به کار رفته است<ref>توشیهیکو ایزوتسو، مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن، ص۲۶۶-۲۶۷.</ref>. عنوان {{عربی|مفسد في الأرض}} نیز غالباً در ذهنیت [[قضایی]] منصرف به گونه‌های خاصی از اخلال در نظم و [[امنیت عمومی]] است. تردیدی نیست که تأمین [[مصالح]] مادی و [[معنوی]] افراد [[جامعه]]، استقرار امنیت جانی، [[مالی]] و حیثیتی، وجود [[روابط]] سالم و معقول، فقدان [[اختلاف]]، [[کشمکش]] و رقابت‌های ویرانگر، فقدان [[مفاسد اخلاقی]] و [[اعتقادی]]، وجود [[همدلی]] و روابط متقابل [[عاطفی]]، وجود زمینه‌های [[رشد]] و تعالی و [[شکوفایی استعدادها]] و... از جمله ضرورت‌های کارکردی هر جامعه است. اخلال در هر یک از این عناصر، نمایانگر بروز نوعی فساد و [[انحراف]] در ارکان [[نظام اجتماعی]] است. تعبیر عام قرآنی “فساد در زمین”، همه موارد فوق و موارد مشابه آن را [[پوشش]] می‌دهد. به بیان برخی [[اندیشمندان]]: [[اصلاح]] و افسادی که به طور متعارف در [[امور اجتماعی]] به کار می‌رود، تقریباً با موارد [[عدل]] و [[ظلم]] [[تطبیق]] می‌کند و به عبارتی دارای مصداق‌های مشترکند؛ زیرا [[اصلاح اجتماعی]]، تنظیم [[روابط اجتماعی]] است به گونه‌ای که [[جامعه]] در [[مسیر کمال]] مطلوب و [[هدف]] نهایی حرکت کند و [[حق]] هر کسی به او داده شود که [[روابط]] عادلانه نیز بر همین معنا اطلاق می‌شود؛ چنان که در غیر این صورت، [[جامعه فاسد]] است و روابط اجتماعی، ظالمانه؛ پس اقامه [[عدل و قسط]] در مفهوم گسترده‌اش را “اصلاح” و [[رفتار]] ظالمانه در معنای وسیعش را “افساد” می‌گویند، حال در هر محدوده و متعلق به هر چه باشد؛ مثل [[حیات]]، [[سلامتی]]، [[مال]]، عرض و [[آبرو]]، [[اخلاق]] و [[عقیده]]؛ زیرا اعضای جامعه حق دارند که [[امنیت]] جانی، بدنی، [[مالی]]، [[آبرویی]]، [[اخلاقی]] و [[عقیدتی]] داشته باشند؛ از این‌رو، هر عاملی که به تأمین این [[حقوق]] کمک کند، به [[اصلاح جامعه]] کمک کرده است و برعکس، هر عاملی که این حقوق را تضییع کند، عامل [[فساد اجتماعی]] خواهد بود<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، اخلاق در قرآن، ج۳، ص۱۶۲.</ref>. [[بدیهی]] است مصداق‌های [[فساد]] در [[ارض]] به حسب ادوار زمانی و شرایط [[اجتماعی]] متنوع و متغیر خواهد بود. گفتنی است فساد در اصطلاح [[فقهی]] به معنای بطلان [[عبادات]] یا بطلان [[عقد]] در معاملات به کار رفته که از حوزه مفهومی فوق خارج است.


== آیات قرآنی مرتبط ==
=== آیات قرآنی مرتبط ===
# [[نهی]] [[انسان‌ها]] از [[افساد]] در [[زمین]]: {{متن قرآن|وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ}}<ref>«و در زمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره بقره، آیه ۶۰.</ref>.
# [[نهی]] [[انسان‌ها]] از [[افساد]] در [[زمین]]: {{متن قرآن|وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ}}<ref>«و در زمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره بقره، آیه ۶۰.</ref>.
# زیان دیدن فسادکاران: {{متن قرآن|... وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«و در زمین تباهی می‌ورزند، آنانند که زیانکارند» سوره بقره، آیه ۲۷.</ref>.
# زیان دیدن فسادکاران: {{متن قرآن|... وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«و در زمین تباهی می‌ورزند، آنانند که زیانکارند» سوره بقره، آیه ۲۷.</ref>.
۲۱۷٬۶۰۹

ویرایش