پرش به محتوا

زهیر بن قین بجلی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۱۲: خط ۲۱۲:
===جذب شدن به سوی حسین{{ع}}===
===جذب شدن به سوی حسین{{ع}}===
هنوز اندکی از [[هم‌نشینی]] زهیر - رحمت خدا بر او - با [[امام حسین]]{{ع}} نگذشته بود که زهیر، سخت جذب و شیفته حسین{{ع}} شد و با شخصیتی به کلی دگرگون شده، به سوی خانواده‌اش بازگشت. او به سرعت از نزد حسین{{ع}} بازگشت، در حالی که رویی گشاده داشت و از [[غرور]] و [[شادمانی]] آکنده بود. زهیر سپس [[فرمان]] داد تا [[خیمه]] و بار و بنه‌اش را سوی خیمه‌های امام آورند.<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[بر آستان عاشورا ج۳ (کتاب)|بر آستان عاشورا ج۳]] ص ۳۴.</ref>
هنوز اندکی از [[هم‌نشینی]] زهیر - رحمت خدا بر او - با [[امام حسین]]{{ع}} نگذشته بود که زهیر، سخت جذب و شیفته حسین{{ع}} شد و با شخصیتی به کلی دگرگون شده، به سوی خانواده‌اش بازگشت. او به سرعت از نزد حسین{{ع}} بازگشت، در حالی که رویی گشاده داشت و از [[غرور]] و [[شادمانی]] آکنده بود. زهیر سپس [[فرمان]] داد تا [[خیمه]] و بار و بنه‌اش را سوی خیمه‌های امام آورند.<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[بر آستان عاشورا ج۳ (کتاب)|بر آستان عاشورا ج۳]] ص ۳۴.</ref>
==[[پژوهش]] تحلیلی==
===دو جنبه مختلف [[شخصیت]] [[زهیر]]===
زهیر در درون خویش، دو شخصیت و [[گرایش]] را نهفته داشت:
شخصیت نخست او در پی [[آسایش]] [[دنیا]] و [[آخرت]] بود و دنیا و آخرت را با هم می‌خواست. از این رو، از دیدار با حسین{{ع}} دوری می‌کرد، و بدون افراط‌گری، هوای [[عثمان]] را در سر داشت؛ زیرا این هواداری، او را در آخرت به [[زحمت]] نمی‌انداخت.
آن شخصیت، [[عافیت]] [[طلب]] بود و [[راحتی]] و آسایش را ترجیح می‌داد.
شخصیت دوم زهیر، نافذ و [[قوی]] بود که از [[سلامت]] [[فطرت]] خویش، نگاهبانی می‌کرد و [[جان‌فشانی]]، [[دهش]] و [[فداکاری]] را بر آسایش و عافیت ترجیح می‌داد.
زهیر - [[رحمت خدا]] بر او - حتی آن هنگام که [[هوادار]] عثمان و [[امویان]] بود، به صورتی کامل از سلامت فطرت خود، [[پاسداری]] می‌نمود و [[دنیادوستی]] و [[عافیت‌طلبی]] در وجود او بر دهش و [[جان]] فشانی [[غلبه]] نکرده بود.<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[بر آستان عاشورا ج۳ (کتاب)|بر آستان عاشورا ج۳]] ص ۳۴.</ref>
===[[ستیز]] میان دو جنبه شخصیت زهیر (ستیز درونی)===
شخصیت دوم زهیر، از شخصیت نخست او که می‌کوشید، جنبه شخصیتی دوم او را بپوشاند، نیرومندتر بود. جنبه نخست شخصیتی زهیر سعی می‌کرد تا صاحب خویش را از مسیر حرکت حسین{{ع}} دور سازد تا مبادا با او دیدار کند و عافیت و [[دنیایی]] را که بدون [[محرومیت]] از آخرت، از آن برخوردار بود، از او بگیرد.
این ستیز میان دو جنبه شخصیتی زهیر، برای آن کس که در سعی زهیر برای دوری از مسیر حرکت حسین{{ع}} و [[سکوت]] و [[خاموشی]] او به هنگام [[دعوت امام]] و تردید او در [[استجابت]]، درنگ کند، به روشنی نمایان است.
هنگامی که [[همسر]] زهیر دخالت کرد و حالت تردید و خاموشی هویدای زهیر و یارانش را نکوهید، شوهرش را قدرتی بخشید که به دیدار حسین{{ع}} رود و پیک [[امام]] را پاسخ گوید و همراه او [[خدمت]] حضرت رسد.<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[بر آستان عاشورا ج۳ (کتاب)|بر آستان عاشورا ج۳]] ص ۳۵.</ref>
===زهیر در میدان [[جاذبه]] حسین{{ع}}===
در این دیدار است که زهیر - رحمت خدا بر او - مستقیم زیر تأثیر جاذبه [[حسینی]] قرار می‌گیرد و به صورتی نیرومند، جذب [[شخصیت]] [[حسینی]] می‌شود.
[[زهیر]] با [[فطرت]] [[سلیم]] خود، [[جاذبه]] حسینی را دریافت می‌کند؛ زیرا فطرت سلیم، به صورتی [[قوی]] و سریع، جذب [[ارزش‌ها]] و کمال و [[جمال]] می‌شود.
همان‌گونه که جاذبه در [[دانش]] فیزیک قوانینی دارد، جاذبه [[دل‌ها]] نیز [[قوانین]] و قواعدی دارد.
هر اندازه فطرت پاک‌تر و پالوده‌تر باشد و ارزش‌ها والاتر و کامل‌تر باشند، جاذبه قوی‌تر خواهد بود و سریع‌تر انجام خواهد شد.
[[دانشمندان]] فیزیک پس از نیوتن توانستند [[قانون]] جاذبه را به تفصیل بررسی کرده، [[اسرار]] آن را [[کشف]] نمایند، لیک [[عالمان]] تا به امروز قوانین کشش و جاذبه دل‌ها را بررسی و [[پژوهش]] نکرده‌اند. با وجود این ما هم اکنون از دو [[حقیقت]] آگاهیم:
حقیقت نخست: این جاذبه، بسیار سریع است و در لحظاتی اندک و به صورتی سریع صورت می‌پذیرد.
دانشمندان فیزیک می‌گویند سرعت جاذبه، سرعتی بیش از اندازه است، لیک هنگامی که دل‌ها با یکدیگر رویارو می‌شوند، با یک نگاه و یک سخن، دگرگون می‌گردند و [[انسان]] از محوری به محور دیگر انتقال می‌یابد.
ما نمی‌دانیم که حسین{{ع}} به زهیر چه فرمود، لیک می‌دانیم دیدار حسین{{ع}} با زهیر - [[رحمت خدا]] بر او - در ساختارهای معمول [[هدایت]] و [[ارشاد]] و [[راهنمایی]] جای نمی‌گیرد.
این شیوه‌ها و ساختارها [[زمان]] و [[رنج]] بسیار می‌طلبند و به طور معمول، با [[ایستادگی]] طرف دیگر روبه‌رو می‌شود. پس حسین{{ع}} به زهیر - رحمت خدا بر او - چه فرمود که توانست نظر و [[گرایش]] او را در عرض چند دقیقه دگرگون سازد؟
این دیدار را چیزی جز قانون جاذبه دل‌ها و [[ارواح]] [[تفسیر]] نمی‌کند و چیزی نیست که قانون هدایت و راهنمایی از پس تفسیر آن برآید.
پس حسین{{ع}} در آن لحظات اندک به زهیر - رحمت خدا بر او - چه فرمود و کدام اسرار را به سینه زهیر سپرد و او چگونه این چنین سریع و بدون [[مقاومت]] و ایستادگی، [[امام]] را [[استجابت]] کرد؟
ما پاسخ این [[پرسش]] را نمی‌دانیم تا آن هنگام که قوانین جاذبه در عالم متافیزیک را [[کشف]] کنیم، همان‌گونه که [[دانشمندان]] فیزیک [[قانون]] [[جاذبه]] را کشف کردند.
[[حقیقت]] دوم: [[قدرت]] جاذبه [[حسینی]] است. [[زهیر]] هنگامی که سوی خانواده‌اش بازگشت، صددرصد به [[انسان]] دیگر بدل شده بود. جنبه نخست [[شخصیت]] او که در پی [[عافیت]] می‌رفت و آن را ترجیح می‌داد، [[منزوی]] گشته بود. زهیر از آن پس در پی [[رویارویی]] و [[نبرد]] می‌گردد و همسرش را [[طلاق]] می‌دهد و از همه چیز دست می‌کشد و در سیری سریع و چابک، خویشتن را از هر قید و بندی که او را به این [[دنیا]] پیوند می‌داد، رها می‌سازد و همسرش را نزد خانواده‌اش می‌فرستد و بار و بنه‌اش را نزد حسین{{ع}} می‌برد.
زهیر [[هوادار]] [[عثمان]] بود، لیک [[علوی]] و حسینی شد. او عافیت را ترجیح می‌داد، اما از آن پس به دنبال درگیری و رویارویی می‌گشت. او می‌کوشید از حسین{{ع}} دوری کند، ولی حالا دیگر از حسین{{ع}} [[پیروی]] می‌کرد و از او جدا نمی‌شد.
تا آن هنگام که [[قوانین]] جاذبه میان [[ارواح]] ناشناخته و مجهول است، کار این دگرگونی فراگیر و قدرت، سرعت و [[نفوذ]] آن برای ما ناشناخته و مجهول باقی می‌ماند.
[[ساده‌لوحی]] است اگر تصور کنیم، سخنانی که زهیر از [[سلمان]] شنیده بود و یادآوری حسین{{ع}} از آنها، سبب‌ساز این دگرگونی بوده است! اگر چه ما وجود این سخنان را [[نفی]] نمی‌کنیم.
ما قدرت این جاذبه را در آنجا می‌بینیم که زهیر با شخصیتی صددرصد متفاوت نزد [[یاران]] خویش، بازگشت. شخصیتی به طور کامل متفاوت با آن شخصیتی که دقایقی قبل با آن، فرستاده حسین‌{{ع}} را دیدار کرد.
اثر این دگرگونی را در سخنان زهیر در [[روز عاشورا]] می‌بینیم، آن هنگام که به [[شمر]] می‌گوید: «آیا مرا از [[مرگ]] می‌هراسانی؟ به [[خدا]] [[سوگند]]، مرگ در کنار او برای من [[دوست]] داشتنی‌تر است از [[زندگی]] [[جاودانه]] در کنار شما»<ref>مقرم، سید عبدالرزاق، مقتل الحسین، ص۲۳۲.</ref>.<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[بر آستان عاشورا ج۳ (کتاب)|بر آستان عاشورا ج۳]] ص ۳۶.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۳٬۳۴۳

ویرایش