بحث:حجت الهی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ه.ق.' به 'ﻫ.ق'
جز (جایگزینی متن - ' ق.)' به 'ق)') |
جز (جایگزینی متن - 'ه.ق.' به 'ﻫ.ق') |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
*به این ترتیب، [[خداوند]] درباره اجرکارهای [[پسندیده]] صدّیقین و [[شهداء]]، تنها به ذکر [[پاداش]] اکتفا نمیکند: {{متن قرآن|لَهُمْ أَجْرُهُمْ}}؛ بلکه برای آنان [[نور]] نیز قرار میدهد: {{متن قرآن|وَنُورُهُمْ}}؛ که مراد از آن، [[حقیقت]] [[نورانی]] اعمالِ به ظاهر اعتباری آنان در [[دنیا]] و [[آخرت]] است<ref>خداوند درباره نورانیت مؤمن و اعمال او در دنیا میفرماید: {{متن قرآن|أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}} «و آیا (داستان) آن کس که (به دل) مرده بود و زندهاش کردیم و برای او فروغی پدید آوردیم که با آن در میان مردم راه میرود، چون داستان کسی است در تیرگیها که از آنها بیرون آمدنی نیست؟ بدینگونه آنچه کافران میکردند، در نظرشان آراسته شده است» سوره انعام، آیه ۱۲۲؛ و در همین ارتباط، درباره نورانیّت مؤمن در قیامت میفرماید: {{متن قرآن|يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ}} «روزی که مردان و زنان منافق به مؤمنان میگویند: چشم به راه ما بمانید تا از فروغتان (بهرهای) بگیریم، (به آنان) گفته میشود: به پس پشت خود باز گردید و فروغی بجویید؛ آنگاه میان آنان (و مؤمنان) بارویی میکشند که دری دارد، درون آن بخشایش و بیرون آن روی به عذاب دارد» سوره حدید، آیه ۱۳.</ref>. | *به این ترتیب، [[خداوند]] درباره اجرکارهای [[پسندیده]] صدّیقین و [[شهداء]]، تنها به ذکر [[پاداش]] اکتفا نمیکند: {{متن قرآن|لَهُمْ أَجْرُهُمْ}}؛ بلکه برای آنان [[نور]] نیز قرار میدهد: {{متن قرآن|وَنُورُهُمْ}}؛ که مراد از آن، [[حقیقت]] [[نورانی]] اعمالِ به ظاهر اعتباری آنان در [[دنیا]] و [[آخرت]] است<ref>خداوند درباره نورانیت مؤمن و اعمال او در دنیا میفرماید: {{متن قرآن|أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}} «و آیا (داستان) آن کس که (به دل) مرده بود و زندهاش کردیم و برای او فروغی پدید آوردیم که با آن در میان مردم راه میرود، چون داستان کسی است در تیرگیها که از آنها بیرون آمدنی نیست؟ بدینگونه آنچه کافران میکردند، در نظرشان آراسته شده است» سوره انعام، آیه ۱۲۲؛ و در همین ارتباط، درباره نورانیّت مؤمن در قیامت میفرماید: {{متن قرآن|يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ}} «روزی که مردان و زنان منافق به مؤمنان میگویند: چشم به راه ما بمانید تا از فروغتان (بهرهای) بگیریم، (به آنان) گفته میشود: به پس پشت خود باز گردید و فروغی بجویید؛ آنگاه میان آنان (و مؤمنان) بارویی میکشند که دری دارد، درون آن بخشایش و بیرون آن روی به عذاب دارد» سوره حدید، آیه ۱۳.</ref>. | ||
*نتیجه آنکه، همه [[اوامر]] اعتباری [[خداوند]] در [[احکام]] فردی و [[اجتماعی]]، خبر از واقعیّاتی میدهند که رابطه آن [[حقیقت]] با این [[احکام]] اعتباری [[شرعی]]، رابطه [[روح]] با [[جسد]] و [[نور]] با سایه و [[باطن]] با ظاهر خود است. بنابراین، رابطه آن دو به حدّی تنگاتنگ و درهم تنیده است که کمترین تغییری در اعتباریّات، موجب بیفایده شدن [[حکم]] و [[خروج]] آن از تحت مصلحتی است که [[خداوند]] برای آن قرار داده است. برای مثال، اگر کسی [[فریضه]] [[روزه]] را به جای [[طلوع فجر]]، از هنگام [[طلوع]] [[خورشید]] آغاز کند و یا در پایان روز، قبل از [[مغرب]] [[شرعی]] افطارنماید، هرچند همه روز را در زحمت نخوردن و نیاشامیدن گذرانده و عقلاً زحمت [[روزه]] را کشیده است، ولی نتایج [[معنوی]] از [[روزه]] را دریافت نمیکند؛ چنانکه [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} درباره برخی روزهدارانی که [[حریم]] [[معنوی]] [[روزه]] را رعایت نکردند، میفرماید:{{متن حدیث|كَمْ مِنْ صَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ صِيَامِهِ إِلَّا الْجُوعُ وَ الظَّمَأُ وَ كَمْ مِنْ قَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ قِيَامِهِ إِلَّا السَّهَرُ وَ الْعَنَاءُ حَبَّذَا نَوْمُ الْأَكْيَاسِ وَ إِفْطَارُهُمْ}}<ref>نهج البلاغه (للصبحی صالح) (ط. هجرت، ۱۴۱۴ق)، ص۴۹۵، حکمت ۱۴۵.</ref>. | *نتیجه آنکه، همه [[اوامر]] اعتباری [[خداوند]] در [[احکام]] فردی و [[اجتماعی]]، خبر از واقعیّاتی میدهند که رابطه آن [[حقیقت]] با این [[احکام]] اعتباری [[شرعی]]، رابطه [[روح]] با [[جسد]] و [[نور]] با سایه و [[باطن]] با ظاهر خود است. بنابراین، رابطه آن دو به حدّی تنگاتنگ و درهم تنیده است که کمترین تغییری در اعتباریّات، موجب بیفایده شدن [[حکم]] و [[خروج]] آن از تحت مصلحتی است که [[خداوند]] برای آن قرار داده است. برای مثال، اگر کسی [[فریضه]] [[روزه]] را به جای [[طلوع فجر]]، از هنگام [[طلوع]] [[خورشید]] آغاز کند و یا در پایان روز، قبل از [[مغرب]] [[شرعی]] افطارنماید، هرچند همه روز را در زحمت نخوردن و نیاشامیدن گذرانده و عقلاً زحمت [[روزه]] را کشیده است، ولی نتایج [[معنوی]] از [[روزه]] را دریافت نمیکند؛ چنانکه [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} درباره برخی روزهدارانی که [[حریم]] [[معنوی]] [[روزه]] را رعایت نکردند، میفرماید:{{متن حدیث|كَمْ مِنْ صَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ صِيَامِهِ إِلَّا الْجُوعُ وَ الظَّمَأُ وَ كَمْ مِنْ قَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ قِيَامِهِ إِلَّا السَّهَرُ وَ الْعَنَاءُ حَبَّذَا نَوْمُ الْأَكْيَاسِ وَ إِفْطَارُهُمْ}}<ref>نهج البلاغه (للصبحی صالح) (ط. هجرت، ۱۴۱۴ق)، ص۴۹۵، حکمت ۱۴۵.</ref>. | ||
*به همین علت است که وقتی [[ابان بن تغلب]] در [[استنباط]] [[حکم]] [[قصاص]]، [[قیاس]] [[عقلانی]] میکند، [[امام صادق]]{{ع}} به [[تندی]] به او میفرمایند: {{متن حدیث|مَهْلًا يَا أَبَانُ... إِنَّكَ أَخَذْتَنِي بِالْقِيَاسِ وَ السُّنَّةُ إِذَا قِيسَتْ مُحِقَ الدِّينُ}}<ref>الکافی (ط. الإسلامیه، ۱۴۰۷ | *به همین علت است که وقتی [[ابان بن تغلب]] در [[استنباط]] [[حکم]] [[قصاص]]، [[قیاس]] [[عقلانی]] میکند، [[امام صادق]]{{ع}} به [[تندی]] به او میفرمایند: {{متن حدیث|مَهْلًا يَا أَبَانُ... إِنَّكَ أَخَذْتَنِي بِالْقِيَاسِ وَ السُّنَّةُ إِذَا قِيسَتْ مُحِقَ الدِّينُ}}<ref>الکافی (ط. الإسلامیه، ۱۴۰۷ ﻫ.ق)، ج۷، ص۳۰۰.</ref>. | ||
*بنابراین، اگر رابطه [[دین]] و [[احکام]] آن، با [[حقیقت]] [[دین]] و [[مقام]] مکنون آن، رابطه تصویر با صاحب آن و حتّی دقیقتر است، بنابراین، میباید [[خداوند]] در تمام مسائل و جزئیّات [[زندگی]]، [[احکام]] خود را به تفصیل بیان نماید؛ تا [[مسلمانان]] در عمل، کمترین زمینه تخطّی از آنها را پیدا کنند و در نتیجه، از نتایج مادّی و [[معنوی]] آن [[محروم]] نگردند. | *بنابراین، اگر رابطه [[دین]] و [[احکام]] آن، با [[حقیقت]] [[دین]] و [[مقام]] مکنون آن، رابطه تصویر با صاحب آن و حتّی دقیقتر است، بنابراین، میباید [[خداوند]] در تمام مسائل و جزئیّات [[زندگی]]، [[احکام]] خود را به تفصیل بیان نماید؛ تا [[مسلمانان]] در عمل، کمترین زمینه تخطّی از آنها را پیدا کنند و در نتیجه، از نتایج مادّی و [[معنوی]] آن [[محروم]] نگردند. | ||
*از سوی دیگر، در [[قرآن]] تنها به بیان کلیّات [[احکام]] اکتفا شده؛ در حالی که [[مسلمانان]] [[نیازمند]] به دانستن تفصیل [[احکام الهی]] هستند. اکنون میتوان گفت: [[حکمت بالغه الهی]] ایجاب میکند که همیشه در میان [[بشر]] کسانی باشند که جزئیّات [[احکام الهی]] را از [[قرآن]] برای [[امّت اسلام]] [[تبیین]] نمایند؛ تا راه برای عمل صحیح به [[احکام]] و درنتیجه، انطباق میان [[تکوین]] و [[تشریع]] در [[نظام]] [[دینی]] وجود داشته باشد<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۴۷۶-۴۷۸.</ref>. | *از سوی دیگر، در [[قرآن]] تنها به بیان کلیّات [[احکام]] اکتفا شده؛ در حالی که [[مسلمانان]] [[نیازمند]] به دانستن تفصیل [[احکام الهی]] هستند. اکنون میتوان گفت: [[حکمت بالغه الهی]] ایجاب میکند که همیشه در میان [[بشر]] کسانی باشند که جزئیّات [[احکام الهی]] را از [[قرآن]] برای [[امّت اسلام]] [[تبیین]] نمایند؛ تا راه برای عمل صحیح به [[احکام]] و درنتیجه، انطباق میان [[تکوین]] و [[تشریع]] در [[نظام]] [[دینی]] وجود داشته باشد<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۴۷۶-۴۷۸.</ref>. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
*با این مقدّمه روشن میشود که اگر [[ولایت الهی]] فوق همه ولایتها است و همه [[نظام تکوین]] در تحت [[ولایت]] و [[حاکمیّت]] [[خداوند]] [[اعمال]] [[ولایت]] و [[حاکمیّت]] مینمایند، بر همین مبنا، [[ولایت]] [[اولیاء الهی]]{{عم}} که مجاری [[تدبیر]] و [[اراده]] پروردگارند نیز- به [[اذن خداوند]] - فوق همه حاکمیّتها و ولایتها است. | *با این مقدّمه روشن میشود که اگر [[ولایت الهی]] فوق همه ولایتها است و همه [[نظام تکوین]] در تحت [[ولایت]] و [[حاکمیّت]] [[خداوند]] [[اعمال]] [[ولایت]] و [[حاکمیّت]] مینمایند، بر همین مبنا، [[ولایت]] [[اولیاء الهی]]{{عم}} که مجاری [[تدبیر]] و [[اراده]] پروردگارند نیز- به [[اذن خداوند]] - فوق همه حاکمیّتها و ولایتها است. | ||
*همچنین از آنجا که [[اراده]] آنان [[مظهر]] [[اراده الهی]] است، [[تدبیر]] همه امور از مجرای [[تدبیر]] و [[ولایت]] آنان بر ممکنات جاری میشود<ref>بر این اساس، همه معجزات انبیاء الهی{{عم}}، اعمال ولایت آنها در مقابل ولایت اسباب ظاهری است: {{متن قرآن|أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}} «من برای شما از گل، (انداموارهای) به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه میخورید یا در خانه میانبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانهای برای شماست اگر مؤمن باشید» سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref>. | *همچنین از آنجا که [[اراده]] آنان [[مظهر]] [[اراده الهی]] است، [[تدبیر]] همه امور از مجرای [[تدبیر]] و [[ولایت]] آنان بر ممکنات جاری میشود<ref>بر این اساس، همه معجزات انبیاء الهی{{عم}}، اعمال ولایت آنها در مقابل ولایت اسباب ظاهری است: {{متن قرآن|أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}} «من برای شما از گل، (انداموارهای) به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه میخورید یا در خانه میانبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانهای برای شماست اگر مؤمن باشید» سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref>. | ||
*به هر روی، در [[نظام تکوین]]، ولایتهای جزئی در تحت [[تدبیر]] و [[ولایت]] [[اولیاء الهی]]{{عم}} انجام میگیرد. به عبارت دیگر، تا زمانی که تنفیذ و [[اذن]] [[ولیّ خدا]] در [[تکوین]] نباشد، [[ولایت]] سایر [[اولیاء]] مؤثر نخواهد بود. این همان اصلی است که [[ولایت تکوینی]] [[رسول اکرم]]{{صل}} و حضرات [[ائمه]] [[معصومین]]{{عم}} نامیده میشود<ref>در بخشی از زیارت مطلقه سیدالشهداء{{ع}} از بیان امام صادق{{ع}} چنین بیان شده: {{متن حدیث|بِكُمْ تُنْبِتُ الْأَرْضُ أَشْجَارَهَا وَ بِكُمْ تُخْرِجُ الْأَشْجَارُ أَثْمَارَهَا وَ بِكُمْ تُنْزِلُ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ رِزْقَهَا وَ بِكُمْ يَكْشِفُ اللَّهُ الْكَرْبَ وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ اللَّهُ الْغَيْثَ وَ بِكُمْ تَسِيخُ الْأَرْضُ الَّتِي تَحْمِلُ أَبْدَانَكُمْ وَ تَسْتَقِرُّ جِبَالُهَا عَنْ مَرَاسِيهَا إِرَادَةُ الرَّبِّ فِي مَقَادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُمْ وَ الصَّادِرُ عَمَّا فَصَلَ مِنْ أَحْكَامِ الْعِبَادِ}} (الکافی (ط. الإسلامیه، ۱۴۰۷ | *به هر روی، در [[نظام تکوین]]، ولایتهای جزئی در تحت [[تدبیر]] و [[ولایت]] [[اولیاء الهی]]{{عم}} انجام میگیرد. به عبارت دیگر، تا زمانی که تنفیذ و [[اذن]] [[ولیّ خدا]] در [[تکوین]] نباشد، [[ولایت]] سایر [[اولیاء]] مؤثر نخواهد بود. این همان اصلی است که [[ولایت تکوینی]] [[رسول اکرم]]{{صل}} و حضرات [[ائمه]] [[معصومین]]{{عم}} نامیده میشود<ref>در بخشی از زیارت مطلقه سیدالشهداء{{ع}} از بیان امام صادق{{ع}} چنین بیان شده: {{متن حدیث|بِكُمْ تُنْبِتُ الْأَرْضُ أَشْجَارَهَا وَ بِكُمْ تُخْرِجُ الْأَشْجَارُ أَثْمَارَهَا وَ بِكُمْ تُنْزِلُ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ رِزْقَهَا وَ بِكُمْ يَكْشِفُ اللَّهُ الْكَرْبَ وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ اللَّهُ الْغَيْثَ وَ بِكُمْ تَسِيخُ الْأَرْضُ الَّتِي تَحْمِلُ أَبْدَانَكُمْ وَ تَسْتَقِرُّ جِبَالُهَا عَنْ مَرَاسِيهَا إِرَادَةُ الرَّبِّ فِي مَقَادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُمْ وَ الصَّادِرُ عَمَّا فَصَلَ مِنْ أَحْكَامِ الْعِبَادِ}} (الکافی (ط. الإسلامیه، ۱۴۰۷ ﻫ.ق)، ج۴، ص۵۷۷).</ref>. | ||
*اکنون که [[جایگاه]] [[ولیّ خدا]] در [[نظام تکوین]] روشن شد و معلوم گردید که [[ولایت]] او، بعد از [[ولایت الهی]]، فوق همه ولایتها در [[تدبیر]] عالم است، باید گفت که همین قاعده در [[نظام]] [[تشریع]] نیز جاری است؛ با این تفاوت که در [[ولایت تکوینی]] [[خداوند]] و [[اولیاء الهی]]{{عم}}، امکان [[خروج]] و [[عصیان]] از [[فرمان]] [[مقام ولایت]] امکانپذیر نیست و [[نظام تکوین]]، خواسته یا ناخواسته، تحت [[فرمان خداوند]] گردش میکند<ref>{{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}} «سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref>؛ ولی در [[نظام]] [[تشریع]] و اعتباریّات، همه [[روابط فردی]] و [[اجتماعی]] باید – دراصل - تحت [[ولایت الهی]] و [[اولیاء]] او{{عم}} باشد تا امضاء شود. [[خروج]] از [[مقام ولایت]] در اینجا، نه به معنای معدوم شدن هستی یک شیء است؛ بلکه به معنای بیاثربودن [[اعمال]] ولایتهایی است که غاصبانه و بدون [[اذن]] [[ولیّ خدا]] انجام شده است. | *اکنون که [[جایگاه]] [[ولیّ خدا]] در [[نظام تکوین]] روشن شد و معلوم گردید که [[ولایت]] او، بعد از [[ولایت الهی]]، فوق همه ولایتها در [[تدبیر]] عالم است، باید گفت که همین قاعده در [[نظام]] [[تشریع]] نیز جاری است؛ با این تفاوت که در [[ولایت تکوینی]] [[خداوند]] و [[اولیاء الهی]]{{عم}}، امکان [[خروج]] و [[عصیان]] از [[فرمان]] [[مقام ولایت]] امکانپذیر نیست و [[نظام تکوین]]، خواسته یا ناخواسته، تحت [[فرمان خداوند]] گردش میکند<ref>{{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}} «سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref>؛ ولی در [[نظام]] [[تشریع]] و اعتباریّات، همه [[روابط فردی]] و [[اجتماعی]] باید – دراصل - تحت [[ولایت الهی]] و [[اولیاء]] او{{عم}} باشد تا امضاء شود. [[خروج]] از [[مقام ولایت]] در اینجا، نه به معنای معدوم شدن هستی یک شیء است؛ بلکه به معنای بیاثربودن [[اعمال]] ولایتهایی است که غاصبانه و بدون [[اذن]] [[ولیّ خدا]] انجام شده است. | ||
*[[دلیل]] این مطلب، در تفاوت اعتبارات بشری با اعتبارات [[دینی]] است؛ یعنی [[قوانین]] و سنّتهای بشری، برخاسته از اعتبارات [[اجتماعی]] است که [[مردم]] برای گذران [[نظام]] [[زندگی]] خود وضع نمودهاند و [[مخالفت]] و یا موافقت با آنها، تأثیری در [[نظام]] عالم و یا [[باطن]] [[انسانها]] و در نتیجه، [[نورانیّت]] و یا [[ظلمت]] در [[عوالم]] بعد از [[مرگ]] ندارد. در حالی که سنّتها و [[قوانین]] [[شرعی]]، برگرفته از [[مصالح]] و [[مفاسد]] [[حقیقی]] است که [[باطن]] آنها برگرفته از حقایق [[عینی]] در [[نظام تکوین]] است. رابطه اعتبار با [[تکوین]] در این نگاه، دو روی یک سکّه و رابطه ظاهر با [[باطن]] یک [[حقیقت]] است. به همین [[دلیل]] است که [[خداوند]] در [[قرآن]]، خطاب به [[انسانها]] میفرماید که اگر تابع [[فرامین الهی]] در [[نظام]] [[تشریع]] باشند، [[زمین]] و [[آسمان]] و [[نظام تکوین]] عالم با آنها [[همراهی]] میکند و در غیر این صورت، با ایشان سرناسازگاری میگذارد: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>. | *[[دلیل]] این مطلب، در تفاوت اعتبارات بشری با اعتبارات [[دینی]] است؛ یعنی [[قوانین]] و سنّتهای بشری، برخاسته از اعتبارات [[اجتماعی]] است که [[مردم]] برای گذران [[نظام]] [[زندگی]] خود وضع نمودهاند و [[مخالفت]] و یا موافقت با آنها، تأثیری در [[نظام]] عالم و یا [[باطن]] [[انسانها]] و در نتیجه، [[نورانیّت]] و یا [[ظلمت]] در [[عوالم]] بعد از [[مرگ]] ندارد. در حالی که سنّتها و [[قوانین]] [[شرعی]]، برگرفته از [[مصالح]] و [[مفاسد]] [[حقیقی]] است که [[باطن]] آنها برگرفته از حقایق [[عینی]] در [[نظام تکوین]] است. رابطه اعتبار با [[تکوین]] در این نگاه، دو روی یک سکّه و رابطه ظاهر با [[باطن]] یک [[حقیقت]] است. به همین [[دلیل]] است که [[خداوند]] در [[قرآن]]، خطاب به [[انسانها]] میفرماید که اگر تابع [[فرامین الهی]] در [[نظام]] [[تشریع]] باشند، [[زمین]] و [[آسمان]] و [[نظام تکوین]] عالم با آنها [[همراهی]] میکند و در غیر این صورت، با ایشان سرناسازگاری میگذارد: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>. |