پرش به محتوا

سقیفه بنی ساعده: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۸۹۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ اوت ۲۰۲۳
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۹۰: خط ۹۰:


آنچه در [[دعاها]] و [[زیارتنامه‌ها]] [[لعن]] و [[نفرین]] بر اولین ظالمى است که به [[آل محمد]] {{صل}} [[ظلم]] کرد اشاره به همین جریان شوم است. [[سقیفه]]، نمادى از [[ظلم]] است و در ادبیات عامیانه سقیفه‌بندى به دروغ‌پردازى و [[فریب]] گفته مى‌شود<ref>لغت‌نامه، دهخدا.</ref>. این [[ستم]] در [[تاریخ]] صدر [[اسلام]] اتفاق افتاد. به [[روایت]] [[امام صادق]] {{ع}}، نزول آیۀ نجوى {{متن قرآن|مَا يَكُونُ مِن نَّجْوَى ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رَابِعُهُمْ...}}<ref>مجادله، آیۀ ۷.</ref> دربارۀ [[ابوبکر]]، [[عمر]]، ابو عبیدۀ جرّاح، [[عبد الرحمن بن عوف]]، [[سالم مولى ابى حذیفه]] و [[مغیرة بن شعبه]] نازل شد که جمع شدند و معاهده‌اى بین خود نوشتند و بر این امر توافق کردند که {{عربی|لئن مضى محمّد صلّى اللّه علیه و آله لا تکون الخلافة فى بنى هاشم و لا النّبوّة أبدا}}. این [[آیه]] و آیۀ دیگرى که مى‌فرماید: {{متن قرآن|أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُم}}<ref>«آیا پنداشتند که ما اسرار و رمزگویى و نجواى آنان را نمى‌شنویم؟» زخرف، آیه ۸۰.</ref> دربارۀ آنان و [[توطئه]] آن روزشان نازل شد. [[امام صادق]] {{ع}} مى‌فرماید به [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}} این خبر رسید که گروهى از [[قریش]] مى‌گویند: [[محمد]]، [[حکومت]] را در [[خاندان]] خود محکم ساخته است. اگر بمیرد، خاندانش را از [[قدرت]] کنار مى‌زنیم و در غیر آنان قرار مى‌دهیم<ref>امالى، مفید، ص ۱۱۳.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "هیچ روزى جز روز کشته شدن [[امام حسین]] {{ع}}، شبیه آن روز [[توطئه]] نبود. خداى متعال هم پیشتر [[پیامبر]] عزیزش را از این واقعه [[آگاه]] ساخته بود که آن روز که آن معاهده‌نامه نوشته شد، [[امام حسین|حسین]] به [[شهادت]] رسید و [[حکومت]] از بنى هاشم بیرون رفت: {{عربی|إذا کتب الکتاب قتل الحسین {{ع}} و خرج الملک من بنى هاشم}}<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۰.</ref>.
آنچه در [[دعاها]] و [[زیارتنامه‌ها]] [[لعن]] و [[نفرین]] بر اولین ظالمى است که به [[آل محمد]] {{صل}} [[ظلم]] کرد اشاره به همین جریان شوم است. [[سقیفه]]، نمادى از [[ظلم]] است و در ادبیات عامیانه سقیفه‌بندى به دروغ‌پردازى و [[فریب]] گفته مى‌شود<ref>لغت‌نامه، دهخدا.</ref>. این [[ستم]] در [[تاریخ]] صدر [[اسلام]] اتفاق افتاد. به [[روایت]] [[امام صادق]] {{ع}}، نزول آیۀ نجوى {{متن قرآن|مَا يَكُونُ مِن نَّجْوَى ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رَابِعُهُمْ...}}<ref>مجادله، آیۀ ۷.</ref> دربارۀ [[ابوبکر]]، [[عمر]]، ابو عبیدۀ جرّاح، [[عبد الرحمن بن عوف]]، [[سالم مولى ابى حذیفه]] و [[مغیرة بن شعبه]] نازل شد که جمع شدند و معاهده‌اى بین خود نوشتند و بر این امر توافق کردند که {{عربی|لئن مضى محمّد صلّى اللّه علیه و آله لا تکون الخلافة فى بنى هاشم و لا النّبوّة أبدا}}. این [[آیه]] و آیۀ دیگرى که مى‌فرماید: {{متن قرآن|أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُم}}<ref>«آیا پنداشتند که ما اسرار و رمزگویى و نجواى آنان را نمى‌شنویم؟» زخرف، آیه ۸۰.</ref> دربارۀ آنان و [[توطئه]] آن روزشان نازل شد. [[امام صادق]] {{ع}} مى‌فرماید به [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}} این خبر رسید که گروهى از [[قریش]] مى‌گویند: [[محمد]]، [[حکومت]] را در [[خاندان]] خود محکم ساخته است. اگر بمیرد، خاندانش را از [[قدرت]] کنار مى‌زنیم و در غیر آنان قرار مى‌دهیم<ref>امالى، مفید، ص ۱۱۳.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "هیچ روزى جز روز کشته شدن [[امام حسین]] {{ع}}، شبیه آن روز [[توطئه]] نبود. خداى متعال هم پیشتر [[پیامبر]] عزیزش را از این واقعه [[آگاه]] ساخته بود که آن روز که آن معاهده‌نامه نوشته شد، [[امام حسین|حسین]] به [[شهادت]] رسید و [[حکومت]] از بنى هاشم بیرون رفت: {{عربی|إذا کتب الکتاب قتل الحسین {{ع}} و خرج الملک من بنى هاشم}}<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۰.</ref>.
== آثار منفی [[سقیفه]] ==
# خودسری در تصمیم‌گیری: شرکت‌کنندگان در گردهمایی سقیفه سفارشات [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را در مورد [[اهل بیت]] وی، نادیده گرفتند و به [[دستورات]] صریح آن حضرت مبنی بر [[لزوم]] [[پیروی]] و تمسک به آنان، اهمیت قائل نشدند ـ فرضا ـ اگر از ناحیه [[رسول اکرم]] {{صل}} نیز سخنی درباره [[خلافت]] هیچ یک از [[خاندان]] آن بزرگوار صادر نشده بود و این خاندان از جنبه اصالت خانوادگی، [[خویشاوندی]] با [[پیامبر]] و [[اخلاق]]، [[جهاد]]، [[علم]]، عمل، [[ایمان]] و یا [[اخلاص]] بر دیگران امتیازی نداشته، بلکه مانند سایر [[صحابه]] به شمار می‌آمدند، از نظر [[عقل]] و [[شرع]] و عرف چه مانعی داشت که انجام [[بیعت]] را تا پایان مراسم کفن و دفن پیکر مطهر رسول اکرم {{صل}} به تأخیر اندازند؟!<ref>النص و الاجتهاد، سید شرف الدین، ج۲۵ چاپ اسوة.</ref>.
# این بیعت در جمع [[اهل حل و عقد]] که در به دست آوردن [[اجماع]] و نیز [[مشروعیت]] [[انتخاب]]، شرطی اساسی به شمار می‌آمد، انجام نپذیرفت؛ زیرا در سقیفه با طبقه برجسته صحابه نظیر علی {{ع}} و عباس و [[عمار یاسر]] و [[سلمان]] و [[خزیمه بن ثابت]] و [[ابوذر]] و [[ابوایوب انصاری]] و [[زبیر بن عوام]] و [[طلحه]]، و [[ابی بن کعب]] و بسیاری دیگر، مشورتی صورت نگرفت‌
# در شیوه [[بیعت گرفتن]] از [[مسلمانان]]، سختگیری و [[خشونت]] به کار گرفته شد و بسیاری از مسلمانان به [[زور]] وادار به [[بیعت]] شدند و تازیانه [[عمر]] در راستای اجرا و عملی شدن این بیعت نقش بزرگی ایفا کرد.
مفاهیم انحراف‌آمیز سقیفه‌:
# [[برتری]]‌جویی بر [[امت]] که با [[شعار]] «چه کسی در [[حکومت]] محمد با ما به [[ستیزه]] بر خواهد خواست؟!» نسبت به مسلمانان، [[اهانت]] روا داشتند.
# تبدیل معنای [[نبوت]] [[الهی]] و [[جانشینی]] [[رسول اکرم]] {{صل}}، به حاکمیتی فامیلی که [[قدرت]] و [[مشروعیت]] خود را از [[انتخاب]] افراد [[قبیله]] به دست می‌آورد نه از [[دستورات]] [[آیین مقدس اسلام]].
# فرصت دادن به مسلمانان برای طرح تعدد قدرت و رقابت با کسی که [[خداوند]] طبق دستورات حکیمانه‌اش [[اطاعت]] وی را بر [[مردم]] لازم شمرده و به تمرد واداشتن مردم در برابر [[حاکم]] معصومی که به [[فرمان خدا]] [[منصوب]] شده بود چنان‌که (در مسأله [[جانشینی پیامبر]]) اظهار داشتند: امیری از ما و امیری از شما.
# گردهمایی [[سقیفه]] زمینه مناسبی ایجاد کرد تا وجود امت و آراء آنان نادیده گرفته شود چنان‌که یک‌بار دیگر این مسأله در [[زمان]] تعیین جانشینی عمر و بار سوّم هنگام مرگ عمر در شورایی که وی بر مسلمانان [[تحمیل]] کرد، تجسم یافت<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[‌پیشوایان هدایت ج۲ (کتاب)|‌پیشوایان هدایت ج۲]] ص ۱۷۴.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۱٬۷۲۲

ویرایش