برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|
خط ۲۵۱: |
خط ۲۵۱: |
| {{اصلی|نبرد تبلیغاتی معاویه}} | | {{اصلی|نبرد تبلیغاتی معاویه}} |
| [[معاویه]] برای پیشبرد اهداف خویش و تثبیت [[حکومت اموی]] و محو تدریجی [[آثار اسلام]]، نیاز به انجام مقدمات و ایجاد بسترهای مناسب فرهنگی داشت. او میبایست [[فرهنگ]] جدیدی را از [[اسلام]] به [[جامعه اسلامی]] عرضه کند، تا در پرتو آن، [[امور سیاسی]] خود را پیش ببرد. از این رو، دست به حرکات مختلف و شگردهای گوناگونی زد که بخشی از آنها به شرح زیر است: | | [[معاویه]] برای پیشبرد اهداف خویش و تثبیت [[حکومت اموی]] و محو تدریجی [[آثار اسلام]]، نیاز به انجام مقدمات و ایجاد بسترهای مناسب فرهنگی داشت. او میبایست [[فرهنگ]] جدیدی را از [[اسلام]] به [[جامعه اسلامی]] عرضه کند، تا در پرتو آن، [[امور سیاسی]] خود را پیش ببرد. از این رو، دست به حرکات مختلف و شگردهای گوناگونی زد که بخشی از آنها به شرح زیر است: |
| ====جلوگیری از [[تفسیر قرآن]]====
| |
| محو ظاهری الفاظ [[قرآن]] در جامعه اسلامی برای معاویه ممکن نبود، ولی از آنجا که وجود قرآن با [[تفسیر]] صحیح و [[فهم]] درست [[آیات]] آن، مانع خودکامگیهای او بود، از [[دانشمندان]] [[امت اسلامی]] میخواهد از تفسیر و [[تأویل]] صحیح آن بپرهیزند. ماجرای گفتگوی معاویه با [[ابن عباس]] در این زمینه شنیدنی است:
| |
| در سفری که معاویه در ایام [[خلافت]] خویش به [[مدینه]] داشت، به ابن عباس برخورد کرد، وقتی که او را دید، گفت: ای ابن عباس! ما به همه [[سرزمین اسلامی]] [[نامه]] نوشتیم که کسی [[حق]] ندارد از [[مناقب علی]] و خاندانش چیزی را نقل کند پس تو نیز زبانت را نگه دار و چیزی مگو!
| |
| ابن عباس گفت: آیا ما را از [[خواندن قرآن]] [[نهی]] میکنی؟
| |
|
| |
| معاویه گفت: هرگز!
| |
| ابن عباس گفت: پس ما را از تفسیر و تأویل آن باز میداری؟
| |
| معاویه گفت: آری!
| |
| ابن عباس: بنابراین ما فقط باید قرآن بخوانیم، ولی از مقصود آن چیزی نپرسیم!
| |
| آنگاه ادامه داد: کدام یک بر ما واجبتر است، خواندن قرآن، یا عمل کردن به آن؟
| |
| معاویه: [[عمل به قرآن]]!
| |
| ابن عباس: چگونه به قرآن عمل کنیم در حالی که نمیدانیم [[خدا]] چه امری را قصد کرده است (بنابراین، بدون [[فهم آیات]] نمیشود به آن عمل کرد).
| |
| معاویه: اشکالی ندارد، شما تأویل و [[تفسیر آیات]] را از کسانی بپرسید که مطابق تفسیر و تأویل تو و [[اهل بیت]] تو تفسیر نمیکنند!
| |
| ابن عباس: قرآن بر اهل بیت ما ([[رسول خدا]] و [[خاندان]] پاکش{{عم}}) نازل شده است، آنگاه [[تفسیر]] آن را از [[آل ابوسفیان]] بپرسیم؟!...
| |
|
| |
| [[معاویه]] که پاسخی نداشت با نهایت [[گستاخی]] به [[ابن عباس]] گفت:
| |
| [[قرآن]] بخوانید و تفسیرش کنید؛ ولی آنچه را که از [[آیات قرآن]] درباره شما ([[اهل بیت]] [[رسول خدا]]{{عم}}) نازل شده است را [[روایت]] نکنید؛ و غیر آن را برای [[مردم]] نقل کنید...
| |
| آنگاه افزود: اگر ناچار از نقل چنین آیاتی میباشی، آن را پنهانی نقل کن که کسی آن را آشکارا از شما نشنود<ref>احتجاج طبرسی، ج۲، ص۱۶؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۲۴.</ref>.
| |
| معاویه نمیخواهد مردم از [[حقایق قرآن]] مخصوصاً آنچه مربوط به اهل بیت{{عم}} بود، [[آگاه]] شوند؛ وی به دنبال [[تفسیر قرآن]] و بیان مصادیق و [[شأن نزول آیات]] مطابق «تفسیر [[اموی]]» است! و حتی بیان آن را از مردی همانند ابن عباس که آشنای به تفسیر و [[تأویل آیات]] است، بر نمیتابد؛ چراکه [[آگاهی]] از حقایق قرآن، بزرگترین مانع خودکامگیهای او و [[حکومت اموی]] است و بهترین راه برای چنین هدفی، در [[جهل]] نگه داشتن مردم است؛ همانگونه که سالها مردم [[شام]] را در بیخبری از [[حقیقت قرآن]] و [[اسلام]] نگه داشت و حداکثر استفاده را از [[ناآگاهی]] آنان در پیشبرد مقاصد خویش برد.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها]] ص ۱۷۵.</ref>.
| |
|
| |
| ====[[ترویج]] [[مذهب]] [[جبر]]==== | | ====[[ترویج]] [[مذهب]] [[جبر]]==== |
| معاویه برای پیشبرد اهداف خویش [[عقیده]] جبر را میان [[مسلمانان]] ترویج میکرد. نقل شده است که معاویه میگفت: «عمل و [[کوشش]] هیچ نفعی ندارد، چون همه [[کارها]] به دست [[خداوند]] است»<ref>حیاة الصحابه، ج۳، ص۵۲۹ (به نقل از تاریخ سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۱۰).</ref>. | | معاویه برای پیشبرد اهداف خویش [[عقیده]] جبر را میان [[مسلمانان]] ترویج میکرد. نقل شده است که معاویه میگفت: «عمل و [[کوشش]] هیچ نفعی ندارد، چون همه [[کارها]] به دست [[خداوند]] است»<ref>حیاة الصحابه، ج۳، ص۵۲۹ (به نقل از تاریخ سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۱۰).</ref>. |