پرش به محتوا

فضائل امام رضا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
در مورد [[شیوه زندگی]] ایشان آمده است که سراسر [[زندگی]] به [[کودکان]] [[سلام]] می‌کرد<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۸۱.</ref>. در هنگام نیاز سخن می‌گفت و پرحرفی را موجب [[لغزش]] می‌دانست<ref>مفید، اختصاص، ص۲۳۲.</ref>. توصیه می‌کرد که [[راستگویی]] را پیش از [[سخن گفتن]] بیاموزید<ref>صدوق، امالی، ص۳۰۳.</ref>. وقتی کسی سخن می‌گفت [[صبر]] می‌کرد تا سخنش به پایان آید<ref>صدوق، امالی، ص۳۰۳.</ref>. آن [[حضرت]] همواره تأکید می‌کرد [[کار نیک]] را با همگان روا بدار، چه [[اهل]] آن باشند و چه اهل آن نباشند<ref>صدوق، عیون اخبارالرضا{{ع}}، ج۲، ص۶۸.</ref>. به [[بهداشت]] و [[نظافت]] خود اهمیت بسیار می‌داد و همواره از [[مسواک]] و [[عطر]] استفاده می‌کرد<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۰۴.</ref>. به [[نیازمندان]] در [[نهان]] کمک می‌کرد و کمک به فرد [[ضعیف]] را بهترین [[صدقه]] می‌دانست<ref>صدوق، امالی، ص۴۴۲.</ref> و صدقه را بهترین [[مال]] و [[ذخیره]] شمرد و در [[روابط]] خود [[اهل مزاح]] [[حلال]] بود.
در مورد [[شیوه زندگی]] ایشان آمده است که سراسر [[زندگی]] به [[کودکان]] [[سلام]] می‌کرد<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۸۱.</ref>. در هنگام نیاز سخن می‌گفت و پرحرفی را موجب [[لغزش]] می‌دانست<ref>مفید، اختصاص، ص۲۳۲.</ref>. توصیه می‌کرد که [[راستگویی]] را پیش از [[سخن گفتن]] بیاموزید<ref>صدوق، امالی، ص۳۰۳.</ref>. وقتی کسی سخن می‌گفت [[صبر]] می‌کرد تا سخنش به پایان آید<ref>صدوق، امالی، ص۳۰۳.</ref>. آن حضرت همواره تأکید می‌کرد [[کار نیک]] را با همگان روا بدار، چه [[اهل]] آن باشند و چه اهل آن نباشند<ref>صدوق، عیون اخبارالرضا{{ع}}، ج۲، ص۶۸.</ref>. به [[بهداشت]] و [[نظافت]] خود اهمیت بسیار می‌داد و همواره از مسواک و عطر استفاده می‌کرد<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۰۴.</ref>. به [[نیازمندان]] در [[نهان]] کمک می‌کرد و کمک به فرد [[ضعیف]] را بهترین [[صدقه]] می‌دانست<ref>صدوق، امالی، ص۴۴۲.</ref> و صدقه را بهترین [[مال]] و ذخیره شمرد و در روابط خود اهل مزاح [[حلال]] بود.


درباره [[ارتباط]] آن حضرت با [[خدای متعال]] و عبادت‌های ایشان [[روایات]] بسیار نقل شده است<ref>برای نمونه، ر.ک: صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۴۲۳.</ref>. [[امام]] با [[لباس]] [[زیبا]] و [[روی خوش]] به [[نماز]] می‌ایستاد<ref>صدوق، من لایحضر الفقیه، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. هنگام [[دعا]] دست‌های خود را به سوی [[آسمان]] بالا می‌برد<ref>کلینی، کافی، ج۲، ص۴۶۸.</ref>. بسیاری شب‌ها را تا صبح به [[عبادت]] می‌گذراند<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۳۲۷.</ref>. در [[روایت]] دیگری آمده است که حضرت پس از [[انفاق]] یکی از لباس‌های خود به فرد نیازمند، فرمود از این لباس مواظبت کن؛ زیرا در آن هزار [[ختم قرآن]] کرده و هزار [[نماز شب]] خوانده‌ام<ref>طوسی، امالی، ص۳۵۹.</ref>. [[تفکر]] در [[آفرینش الهی]] را [[برترین]] [[عبادت‌ها]] می‌خواند<ref>برای نمونه جهت مشاهده اخباری در این‌باره، ر.ک: نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۸۴.</ref>. اینکه نماز به عنوان مهم‌ترین فعالیت [[معنوی]] [[امام رضا]]{{ع}}، باید چگونه و با چه آدابی انجام گیرد، بارها در روایاتی از امام رضا{{ع}} نقل شده است<ref>صدوق، من لایحضر الفقیه، ج۱، ص۲۱۴.</ref>؛ برای نمونه، آن حضرت مطابق روایتی فرمودند: «آنگاه که [[تصمیم]] به [[خواندن نماز]] گرفتی، با حالت کسالت و [[سستی]] و خواب‌آلودگی یا [[شتاب‌زدگی]] و [[بازی]] نباشد. بلکه آن را با [[آرامش]]، [[وقار]] و قوت بجا آور. در [[نماز]] خود [[خشوع]] و [[خضوع]] داشته باش و برای [[خداوند بزرگ]]، [[فروتنی]] کن. همچنین [[خشیت]] و [[خوف]] را بر خود هموار کن.... در مقابل [[خداوند]] همچون بنده‌ای گریخته و [[گنهکار]]، آن چنان که در محضر مولایش ایستاده، بایست. پاهایت را در کنار هم قرار بده، قامتت را راست نگه دار و به [[چپ و راست]] توجه نکن. چنان باش که گویی خداوند را می‌بینی و اگر تو او را نمی‌بینی، او تو را می‌بیند. مبادا با موی صورت یا چیز دیگری بازی کنی... [[حضور قلب]] یعنی فکرت از هر چیز جز نماز فارغ باشی، [[بهشت]] را در سمت راست و [[دوزخ]] را در سمت چپ ببینی و [[صراط]] را پیش روی خود و خداوند را پیشاپیش خود در نظر بگیری»<ref>صدوق، فقه الرضا{{ع}}، ص۶۲.</ref>.
درباره ارتباط آن حضرت با [[خدای متعال]] و عبادت‌های ایشان [[روایات]] بسیار نقل شده است<ref>برای نمونه، ر.ک: صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۴۲۳.</ref>. [[امام]] با [[لباس]] [[زیبا]] و [[روی خوش]] به [[نماز]] می‌ایستاد<ref>صدوق، من لایحضر الفقیه، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. هنگام [[دعا]] دست‌های خود را به سوی [[آسمان]] بالا می‌برد<ref>کلینی، کافی، ج۲، ص۴۶۸.</ref>. بسیاری شب‌ها را تا صبح به [[عبادت]] می‌گذراند<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۳۲۷.</ref>. در [[روایت]] دیگری آمده است که حضرت پس از [[انفاق]] یکی از لباس‌های خود به فرد نیازمند، فرمود از این لباس مواظبت کن؛ زیرا در آن هزار ختم قرآن کرده و هزار نماز شب خوانده‌ام<ref>طوسی، امالی، ص۳۵۹.</ref>. [[تفکر]] در [[آفرینش الهی]] را [[برترین]] [[عبادت‌ها]] می‌خواند<ref>برای نمونه جهت مشاهده اخباری در این‌باره، ر.ک: نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۸۴.</ref>. اینکه نماز به عنوان مهم‌ترین فعالیت [[معنوی]] [[امام رضا]]{{ع}}، باید چگونه و با چه آدابی انجام گیرد، بارها در روایاتی از امام رضا{{ع}} نقل شده است<ref>صدوق، من لایحضر الفقیه، ج۱، ص۲۱۴.</ref>؛ برای نمونه، آن حضرت مطابق روایتی فرمودند: «آنگاه که تصمیم به [[خواندن نماز]] گرفتی، با حالت کسالت و [[سستی]] و خواب‌آلودگی یا شتاب‌زدگی و [[بازی]] نباشد. بلکه آن را با [[آرامش]]، [[وقار]] و قوت بجا آور. در [[نماز]] خود [[خشوع]] و [[خضوع]] داشته باش و برای [[خداوند بزرگ]]، [[فروتنی]] کن. همچنین [[خشیت]] و [[خوف]] را بر خود هموار کن.... در مقابل [[خداوند]] همچون بنده‌ای گریخته و [[گنهکار]]، آن چنان که در محضر مولایش ایستاده، بایست. پاهایت را در کنار هم قرار بده، قامتت را راست نگه دار و به چپ و راست توجه نکن. چنان باش که گویی خداوند را می‌بینی و اگر تو او را نمی‌بینی، او تو را می‌بیند. مبادا با موی صورت یا چیز دیگری بازی کنی... [[حضور قلب]] یعنی فکرت از هر چیز جز نماز فارغ باشی، [[بهشت]] را در سمت راست و [[دوزخ]] را در سمت چپ ببینی و [[صراط]] را پیش روی خود و خداوند را پیشاپیش خود در نظر بگیری»<ref>صدوق، فقه الرضا{{ع}}، ص۶۲.</ref>.


درباره [[سیره]] و [[روابط اجتماعی]] آن [[حضرت]] نیز این گونه نقل شده است که با زیردستان همواره به [[مهربانی]] [[رفتار]] می‌کرد<ref>برای نمونه، ر.ک: کلینی، کافی، ج۶، ص۲۹۷ و ۲۹۸.</ref> و در بسیاری موارد با [[غلامان]] خویش هم‌غذا می‌شد. [[خوشرویی]] با [[مردم]] را همواره توصیه می‌کرد<ref>کلینی، کافی، ج۲، ص۹۹.</ref>. در [[روایت]] آمده است که همواره با [[تبسم]] در میان مردم حاضر می‌شد. از آبروی دیگران تا حد ممکن [[دفاع]] می‌کرد و [[رعایت حقوق دیگران]] را بسیار ضروری دانست<ref>صدوق، عیون اخبارالرضا{{ع}}، ج۲، ص۸۹.</ref>. [[صله رحم]] و [[عیادت از بیماران]] از برنامه‌های جاری آن حضرت بود<ref>ر.ک: صدوق، عیون اخبارالرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۵۰؛ صدوق، امالی، ص۱۵۲؛ کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۱.</ref> خود با آنکه دارای بالاترین مقام‌ها بوده، [[تواضع]] می‌کرد و می‌فرمود: از من بهتر کسی است که تقوایش بیشتر و طاعتش افزون‌تر باشد<ref>ابن شعبه، تحف العقول، ص۴۴۵.</ref>. در مجموع می‌‌توان از ملاک قرار دادن [[تقوا]]، [[عقلانیت]] و [[تدبیر]]، [[خوش‌خلقی]]، تواضع، رعایت [[راستی]] و [[صداقت]]، توجه به [[اعتدال]] و [[میانه‌روی]]، برخورداری از [[روحیه]] [[بخشش]]، آن‌گونه که بی‌منت و مخفیانه و خالصانه باشد، روحیه نفع‌رسانی و [[خدمت به مردم]]، تکاپو برای [[آشتی دادن]] و [[میانجی‌گری]] میان [[مردم]]، استقبال تمام و کمال در [[روابط]] با دیگران و برخورداری از ویژگی مهمان نوازی به عنوان بایسته‌های دیگری که مدنظر [[امام]]{{ع}} در هرگونه [[روابط اجتماعی]] بوده است، یاد کرد<ref>برای مشاهده روایات متعددی در این باره، ر.ک: صدوق، عیون اخبارالرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۲، ۳۳، ۱۸۴؛ همو، امالی، ص۲۲۳، ۳۰۳، ۵۲۲؛ کلینی، کافی، ج۲، ص۱۶۷؛ ج۴، ص۵۵؛ طوسی، امالی، ص۵۲۲.</ref>.
درباره [[سیره]] و روابط اجتماعی آن حضرت نیز این گونه نقل شده است که با زیردستان همواره به [[مهربانی]] [[رفتار]] می‌کرد<ref>برای نمونه، ر.ک: کلینی، کافی، ج۶، ص۲۹۷ و ۲۹۸.</ref> و در بسیاری موارد با [[غلامان]] خویش هم‌غذا می‌شد. [[خوشرویی]] با [[مردم]] را همواره توصیه می‌کرد<ref>کلینی، کافی، ج۲، ص۹۹.</ref>. در [[روایت]] آمده است که همواره با [[تبسم]] در میان مردم حاضر می‌شد. از آبروی دیگران تا حد ممکن [[دفاع]] می‌کرد و [[رعایت حقوق دیگران]] را بسیار ضروری دانست<ref>صدوق، عیون اخبارالرضا{{ع}}، ج۲، ص۸۹.</ref>. [[صله رحم]] و عیادت از بیماران از برنامه‌های جاری آن حضرت بود<ref>ر.ک: صدوق، عیون اخبارالرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۵۰؛ صدوق، امالی، ص۱۵۲؛ کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۱.</ref> خود با آنکه دارای بالاترین مقام‌ها بوده، [[تواضع]] می‌کرد و می‌فرمود: از من بهتر کسی است که تقوایش بیشتر و طاعتش افزون‌تر باشد<ref>ابن شعبه، تحف العقول، ص۴۴۵.</ref>. در مجموع می‌‌توان از ملاک قرار دادن [[تقوا]]، عقلانیت و [[تدبیر]]، [[خوش‌خلقی]]، تواضع، رعایت [[راستی]] و [[صداقت]]، توجه به [[اعتدال]] و [[میانه‌روی]]، برخورداری از روحیه [[بخشش]]، آن‌گونه که بی‌منت و مخفیانه و خالصانه باشد، روحیه نفع‌رسانی و خدمت به مردم، تکاپو برای آشتی دادن و میانجی‌گری میان [[مردم]]، استقبال تمام و کمال در روابط با دیگران و برخورداری از ویژگی مهمان نوازی به عنوان بایسته‌های دیگری که مدنظر [[امام]]{{ع}} در هرگونه روابط اجتماعی بوده است، یاد کرد<ref>برای مشاهده روایات متعددی در این باره، ر.ک: صدوق، عیون اخبارالرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۲، ۳۳، ۱۸۴؛ همو، امالی، ص۲۲۳، ۳۰۳، ۵۲۲؛ کلینی، کافی، ج۲، ص۱۶۷؛ ج۴، ص۵۵؛ طوسی، امالی، ص۵۲۲.</ref>.


در [[سیره امام رضا]] آموزه‌های قابل توجهی درباره سبک [[زندگی اسلامی]] در حیطه [[خانواده]] قابل [[مشاهده]] است. پیش از هر چیز [[امام رضا]]{{ع}} بر [[ازدواج]] و [[تشکیل خانواده]] تأکید داشتند. در [[روایت]] است که [[زن]] [[مسلمانی]] به امام مراجعه نموده و از [[تصمیم]] خود مبنی بر عدم ازدواج تا پایان [[عمر]] خبر داد و گفت می‌خواهد از این طریق بر [[فضائل]] خود بیافزاید. امام{{ع}} در پاسخ به این [[عقیده]] و برای تصحیح این چنین باورهایی به او سفارش کردند که [[فاطمه]]{{س}} را الگوی خود قرار دهد و فرمودند اگر بنا بود که ازدواج نکردن، [[فضیلت‌ها]] را همراه با خود بیاورد، فاطمه{{س}} به آن شایسته‌تر از تو بود<ref>طوسی، امالی، ج۱، ص۳۸۰.</ref>. روایاتی نیز در مورد فوائد ازدواج و توصیه ایشان به ازدیاد [[نسل]] در منابع دیده می‌شود<ref>کلینی، کافی، ج۵، ص۶۲۴.</ref>. جالب است که امام{{ع}} در روایتی تأکید می‌کنند که حتی اگر در [[قرآن]] و [[سنت]] نیز سخنی از ازدواج به میان نیامده بود، آثار و برکاتی که به دنبال دارد مثل [[الفت]] بخشیدن میان [[دل‌ها]]، در هم تنیدن [[حقوق]]، افزودن بر [[جمعیت]]، اندوختن فرزند برای [[رویارویی]] با پیشامدهای زمانه و... کافی بود تا هر [[خردمندی]] به این کار [[رغبت]] نماید و [[انسان]] ره یافته و درست اندیش به سوی آن بشتابد<ref>کلینی، کافی، ج۵، ص۳۷۳.</ref>. آنچه امام رضا{{ع}} در روابط اعضای خانواده بر آن تأکید دارند روابط [[محبت]] آمیز است<ref>صدوق، امالی، ص۲۸۳.</ref>؛ برای نمونه، [[حضرت]] می‌فرمایند: نزدیک‌ترین شما به من در [[روز قیامت]] کسانی هستند که [[اخلاق نیکو]] داشته و با [[خانواده]] خود بیشتر [[مهربانی]] کنند<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۳۸.</ref>. در [[کلامی]] دیگر از [[امام رضا]]{{ع}} توصیه به [[مدارا]] در [[روابط]] با [[نزدیکان]] و [[دوستان]] شده است و در مقابل، از خصومت‌طلبی، پرخاشگری و [[غضب]] [[نهی]] شده است<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۱۳۴.</ref>.
در سیره امام رضا آموزه‌های قابل توجهی درباره سبک زندگی اسلامی در حیطه [[خانواده]] قابل مشاهده است. پیش از هر چیز [[امام رضا]]{{ع}} بر [[ازدواج]] و [[تشکیل خانواده]] تأکید داشتند. در [[روایت]] است که [[زن]] [[مسلمانی]] به امام مراجعه نموده و از تصمیم خود مبنی بر عدم ازدواج تا پایان [[عمر]] خبر داد و گفت می‌خواهد از این طریق بر [[فضائل]] خود بیافزاید. امام{{ع}} در پاسخ به این [[عقیده]] و برای تصحیح این چنین باورهایی به او سفارش کردند که [[فاطمه]]{{س}} را الگوی خود قرار دهد و فرمودند اگر بنا بود که ازدواج نکردن، [[فضیلت‌ها]] را همراه با خود بیاورد، فاطمه{{س}} به آن شایسته‌تر از تو بود<ref>طوسی، امالی، ج۱، ص۳۸۰.</ref>. روایاتی نیز در مورد فوائد ازدواج و توصیه ایشان به ازدیاد [[نسل]] در منابع دیده می‌شود<ref>کلینی، کافی، ج۵، ص۶۲۴.</ref>. جالب است که امام{{ع}} در روایتی تأکید می‌کنند که حتی اگر در [[قرآن]] و [[سنت]] نیز سخنی از ازدواج به میان نیامده بود، آثار و برکاتی که به دنبال دارد مثل [[الفت]] بخشیدن میان [[دل‌ها]]، در هم تنیدن [[حقوق]]، افزودن بر جمعیت، اندوختن فرزند برای رویارویی با پیشامدهای زمانه و... کافی بود تا هر [[خردمندی]] به این کار رغبت نماید و [[انسان]] ره یافته و درست اندیش به سوی آن بشتابد<ref>کلینی، کافی، ج۵، ص۳۷۳.</ref>. آنچه امام رضا{{ع}} در روابط اعضای خانواده بر آن تأکید دارند روابط [[محبت]] آمیز است<ref>صدوق، امالی، ص۲۸۳.</ref>؛ برای نمونه، حضرت می‌فرمایند: نزدیک‌ترین شما به من در [[روز قیامت]] کسانی هستند که [[اخلاق نیکو]] داشته و با [[خانواده]] خود بیشتر [[مهربانی]] کنند<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۳۸.</ref>. در [[کلامی]] دیگر از [[امام رضا]]{{ع}} توصیه به [[مدارا]] در روابط با [[نزدیکان]] و [[دوستان]] شده است و در مقابل، از خصومت‌طلبی، پرخاشگری و [[غضب]] [[نهی]] شده است<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۱۳۴.</ref>.


سخنان حکیمانه‌ای نیز از آن حضرت نقل شده‌اند که بیش از هر چیز [[عظمت]] [[شخصیت]] آن بزرگوار را نشان می‌دهند؛ چنان که خود فرمود: کافی است [[مردم]] خوبی‌های [[کلام]] ما را بشنوند تا از ما [[تبعیت]] کنند<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۳۰۷.</ref>. برای نمونه، حضرت می‌فرمود: هفت چیز است که به سبب آن [[انسان]] خود را مسخره کرده است: نخست، کسی که به زبان [[توبه]] کند؛ اما از کرده‌اش پشیمان نباشد؛ دوم، کسی که از [[خدا]] [[طلب]] کمک کند؛ اما خود تلاش نکند؛ سوم، کسی که هوشیار بودن و [[احتیاط]] در امور را بخواهد؛ ولی [[اهل]] [[پرهیز]] نباشد؛ چهارم، کسی که از [[خداوند]] [[بهشت]] را بخواهد، ولی [[تحمل]] و [[صبر]] بر [[سختی‌ها]] نداشته باشد؛ پنجم، کسی که از [[آتش دوزخ]] ترسیده و به خدا [[پناه]] برد؛ ولی [[شهوات]] [[دنیا]] را ترک نکند؛ ششم کسی که [[یاد مرگ]] افتد، ولی خود را برای آن آماده نکند و هفتم کسی که [[یاد خدا]] کند، ولی [[اشتیاق]] به [[دیدار]] خداوند پیدا نکند<ref>کراجکی، کنزالفوائد، ۱۵۲.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۷۸.</ref>
سخنان حکیمانه‌ای نیز از آن حضرت نقل شده‌اند که بیش از هر چیز عظمت [[شخصیت]] آن بزرگوار را نشان می‌دهند؛ چنان که خود فرمود: کافی است [[مردم]] خوبی‌های [[کلام]] ما را بشنوند تا از ما [[تبعیت]] کنند<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۳۰۷.</ref>. برای نمونه، حضرت می‌فرمود: هفت چیز است که به سبب آن [[انسان]] خود را مسخره کرده است: نخست، کسی که به زبان [[توبه]] کند؛ اما از کرده‌اش پشیمان نباشد؛ دوم، کسی که از [[خدا]] طلب کمک کند؛ اما خود تلاش نکند؛ سوم، کسی که هوشیار بودن و [[احتیاط]] در امور را بخواهد؛ ولی [[اهل]] پرهیز نباشد؛ چهارم، کسی که از [[خداوند]] [[بهشت]] را بخواهد، ولی تحمل و [[صبر]] بر [[سختی‌ها]] نداشته باشد؛ پنجم، کسی که از [[آتش دوزخ]] ترسیده و به خدا پناه برد؛ ولی [[شهوات]] [[دنیا]] را ترک نکند؛ ششم کسی که یاد مرگ افتد، ولی خود را برای آن آماده نکند و هفتم کسی که [[یاد خدا]] کند، ولی [[اشتیاق]] به دیدار خداوند پیدا نکند<ref>کراجکی، کنزالفوائد، ۱۵۲.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص ۷۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۶۳۷

ویرایش