احقاق حق: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[احقاق حق در قرآن]] - [[احقاق حق در سیره معصوم]] - [[احقاق حق در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[احقاق حق در قرآن]] - [[احقاق حق در سیره معصوم]] - [[احقاق حق در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
== | == سوم: احقاق حق امامت == | ||
مهمترین و بزرگترین معضل در [[جامعه]] [[صدر اسلام]]، [[انحراف]] در خط [[امامت]] و [[رهبری]] [[مسلمانان]] پس از [[رحلت رسول خدا]] بود. [[ظهور اسلام]] همراه با آموزههای سازنده و روشنگرانهاش و نیز کوششهای مستمر و بیوقفه [[رسول خدا]] {{صل}} سبب شد تا [[دشمنیها]] و [[اختلافات]] [[جاهلیت]] جای خود را به [[دوستی]] و [[همبستگی]] و [[اتحاد اسلامی]] بدهد. با درگذشت رسول خدا {{صل}}، جریان [[سقیفه]] موجب شد تا بار دیگر کینههای فروخفته [[اعراب]] جاهلیت مشتعل شود و تکیه بر افتخارات طایفهای و امتیازات قبیلهای در کانون توجه سقیفهنشینان قرار گیرد. این امر در حالی اتفاق افتاد که وصایا و سفارشهای [[پیامبر]] {{صل}} درباره [[خلیفه]] و [[جانشین]] ایشان، نادیده گرفته شد. در حالیکه [[علی بن ابیطالب]] {{ع}} و [[بنیهاشم]] در حال [[غسل]]، تکفین و [[تدفین]] پیامبر {{صل}} بودند، توافق بر سر [[انتخاب]] خلیفهای جز آنچه پیامبر {{صل}} معیّن فرموده بود، با چنان سرعتی انجام گرفت که حتی [[عمر]] نیز در ارزیابی خود آن را اقدامی شتابزده توصیف نمود و گفت: هرکس پس از آن چنین کند، مستحق [[مرگ]] خواهد بود. [[بیعت با ابوبکر]]، شتابزده و ناگهانی بود که [[خداوند]] مسلمانان را از [[شر]] آن نگاه داشت، هرکس در [[گزینش خلیفه]] اینگونه عمل کند، او را بکشید<ref>ر. ک: ابنحنبل، ابوعبدالله احمد بن محمد الشیبانی، مسند، ج۱، ص۵۵؛ جلال الدین عبدالرحمن بن ابیبکر سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص۶۷؛ عزالدین ابیالحسن علی بن محمد ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۲۷.</ref>! پیش از آن خود [[ابوبکر]] نیز [[بیعت]] خود را ناگهانی و اتفاقی خواند که بدون مطالعه صورت پذیرفته است<ref>عزالدین بن هبةالله ابن ابیالحدید معتزلی، شرح نهجالبلاغه، ج۶، ص۴۷. اکنون جای این پرسش باقی است: اگر چنین اقدام شتابزدهای از نگاه خلفا تا اینحد مذموم است، پس چگونه مشروعیت خلافت خود را به آن مستند میکنند؟!</ref>. | مهمترین و بزرگترین معضل در [[جامعه]] [[صدر اسلام]]، [[انحراف]] در خط [[امامت]] و [[رهبری]] [[مسلمانان]] پس از [[رحلت رسول خدا]] بود. [[ظهور اسلام]] همراه با آموزههای سازنده و روشنگرانهاش و نیز کوششهای مستمر و بیوقفه [[رسول خدا]] {{صل}} سبب شد تا [[دشمنیها]] و [[اختلافات]] [[جاهلیت]] جای خود را به [[دوستی]] و [[همبستگی]] و [[اتحاد اسلامی]] بدهد. با درگذشت رسول خدا {{صل}}، جریان [[سقیفه]] موجب شد تا بار دیگر کینههای فروخفته [[اعراب]] جاهلیت مشتعل شود و تکیه بر افتخارات طایفهای و امتیازات قبیلهای در کانون توجه سقیفهنشینان قرار گیرد. این امر در حالی اتفاق افتاد که وصایا و سفارشهای [[پیامبر]] {{صل}} درباره [[خلیفه]] و [[جانشین]] ایشان، نادیده گرفته شد. در حالیکه [[علی بن ابیطالب]] {{ع}} و [[بنیهاشم]] در حال [[غسل]]، تکفین و [[تدفین]] پیامبر {{صل}} بودند، توافق بر سر [[انتخاب]] خلیفهای جز آنچه پیامبر {{صل}} معیّن فرموده بود، با چنان سرعتی انجام گرفت که حتی [[عمر]] نیز در ارزیابی خود آن را اقدامی شتابزده توصیف نمود و گفت: هرکس پس از آن چنین کند، مستحق [[مرگ]] خواهد بود. [[بیعت با ابوبکر]]، شتابزده و ناگهانی بود که [[خداوند]] مسلمانان را از [[شر]] آن نگاه داشت، هرکس در [[گزینش خلیفه]] اینگونه عمل کند، او را بکشید<ref>ر. ک: ابنحنبل، ابوعبدالله احمد بن محمد الشیبانی، مسند، ج۱، ص۵۵؛ جلال الدین عبدالرحمن بن ابیبکر سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص۶۷؛ عزالدین ابیالحسن علی بن محمد ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۲۷.</ref>! پیش از آن خود [[ابوبکر]] نیز [[بیعت]] خود را ناگهانی و اتفاقی خواند که بدون مطالعه صورت پذیرفته است<ref>عزالدین بن هبةالله ابن ابیالحدید معتزلی، شرح نهجالبلاغه، ج۶، ص۴۷. اکنون جای این پرسش باقی است: اگر چنین اقدام شتابزدهای از نگاه خلفا تا اینحد مذموم است، پس چگونه مشروعیت خلافت خود را به آن مستند میکنند؟!</ref>. | ||