اختلاف ادیان الهی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'همان گونه' به 'همانگونه'
(←مقدمه) |
جز (جایگزینی متن - 'همان گونه' به 'همانگونه') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
براساس ظاهر [[آیات]]، برخی از امور [[حلال]] به سبب [[گناهان]] عمومی [[بنی اسرائیل]] مانند رباخواری و [[ستمگری]] بر آنان [[حرام]] شده بود و اگر در آن زمان يا زمانهای بعدی [[پیامبری]] به سوی [[قوم]] دیگری نازل میشد، این تحریمها شامل حال آنان نمیشد، چنان که اگر فرضاً [[قوم]] [[موحد]] دیگری مانند بنی [[اسماعیل]] در همان عصر میزیستند، مشمول این تحریمها نمیشدند. [[تحریم]] ۴۰ ساله ورود [[بنی اسرائیل]] به [[سرزمین مقدس]] به سبب [[سرپیچی]] آنان از [[فرمان]] ورود به آنجا و [[جنگ]] با [[کافران]] نیز از این قبیل است: {{متن قرآن|قَالُواْ يَا مُوسَى إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَدًا مَّا دَامُواْ فِيهَا فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ قَالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلاَّ نَفْسِي وَأَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الأَرْضِ فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ}}<ref> گفتند: ای موسی، تا آنان در آنند ما هرگز، هیچگاه بدان وارد نمیشویم؛ تو برو و پروردگارت، (با آنان) نبرد کنید که ما همینجا خواهیم نشست. (موسی) گفت: پروردگارا! من جز اختیار خویش و برادرم را ندارم، میان ما و این قوم نافرمان جدایی انداز! (خداوند) فرمود: که (آمدن به) این سرزمین چهل سال بر آنان حرام است؛ روی زمین سرگردان میشوند، پس بر گروه نافرمانان دریغ مخور؛ سوره مائده، آیه ۲۴- ۲۶.</ref>، البته [[تشریعی]] و [[تکوینی]] بودن این حرمت مورد گفت و گوی [[مفسران]] است. [[اختلاف]] مربوط به چند و چون برخی از [[احکام]] مشترک در میان [[ادیان الهی]] مانند [[نماز]]، [[زکات]]، [[روزه]] و [[قربانی]] کردن نیز در این شمار قرار میگیرد. برخی از [[آیات قرآن]] حکیمانه و ضروری بودن این دسته از تفاوتها را میرساند: {{متن قرآن|وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّه مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref> و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستادهایم که کتاب پیش از خود را راست میشمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواستههای آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی دادهایم و اگر خداوند میخواست شما را امّتی یگانه میگردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچهتان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگرداند؛ سوره مائده، آیه۴۸.</ref>. براساس این [[آیه]]، [[خداوند]] برای هر امتی [[شریعت]] و راهی روشن مقرر داشته است، در حالی که اگر میخواست میتوانست همگان را امتی یگانه و با یک [[شریعت]] قرار دهد؛ ولی [[حکمت الهی]] اقتضا کرد تا اختلافاتی میان [[احکام]] [[شرایع]] باشد و ابزار [[آزمایش]] [[امتها]] قرار گیرد<ref>راه و راهنماشناسی، ص۲۳۲-۲۳۳.</ref>. مضمون [[آیه]] ۴۸ [[سوره مائده]] درباره [[لزوم]] [[حکم]] کردن [[پیروان]] [[انجیل]] بر اساس آنچه [[خدا]] در آن نازل کرده است، میتواند مؤید معنای گفته شده باشد. براساس ظاهر برخی [[آیات]] گویا [[کافران]] با اشاره به این گونه تفاوتهای [[دین اسلام]] با [[ادیان]] گذشته، [[رسول خدا]] {{صل}} را به [[بدعتگذاری]] متهم کردند و [[خداوند]] در پاسخ آنها میفرماید که برای هر یک از امتهای گذشته عبادتی در خور فهم و [[درک]] آنان قرار داده است و آنها همان را انجام میدادند و برای [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امت]] او نیز عباداتی خاص قرار داده است، بنابراین، جای اشکال نیست و [[رسول خدا]] {{صل}} بر [[صراط مستقیم]] است و باید بدون توجه به [[مخالفت]] [[کافران]] [[مردم]] را به سوی [[پروردگار]] فرا خواند: {{متن قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلا يُنَازِعُنَّكَ فِي الأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُّسْتَقِيمٍ وَإِن جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref> و مردم شهر شادیکنان باز آمدند. (لوط) گفت: اینان مهمان منند مرا رسوا نکنید! و از خداوند پروا کنید و مرا خوار مسازید!؛ سوره حج، آیه ۶۷- ۶۹.</ref>.<ref>الميزان، ج۱۴، ص۴۰۵-۴۰۷.</ref> | براساس ظاهر [[آیات]]، برخی از امور [[حلال]] به سبب [[گناهان]] عمومی [[بنی اسرائیل]] مانند رباخواری و [[ستمگری]] بر آنان [[حرام]] شده بود و اگر در آن زمان يا زمانهای بعدی [[پیامبری]] به سوی [[قوم]] دیگری نازل میشد، این تحریمها شامل حال آنان نمیشد، چنان که اگر فرضاً [[قوم]] [[موحد]] دیگری مانند بنی [[اسماعیل]] در همان عصر میزیستند، مشمول این تحریمها نمیشدند. [[تحریم]] ۴۰ ساله ورود [[بنی اسرائیل]] به [[سرزمین مقدس]] به سبب [[سرپیچی]] آنان از [[فرمان]] ورود به آنجا و [[جنگ]] با [[کافران]] نیز از این قبیل است: {{متن قرآن|قَالُواْ يَا مُوسَى إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَدًا مَّا دَامُواْ فِيهَا فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ قَالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلاَّ نَفْسِي وَأَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الأَرْضِ فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ}}<ref> گفتند: ای موسی، تا آنان در آنند ما هرگز، هیچگاه بدان وارد نمیشویم؛ تو برو و پروردگارت، (با آنان) نبرد کنید که ما همینجا خواهیم نشست. (موسی) گفت: پروردگارا! من جز اختیار خویش و برادرم را ندارم، میان ما و این قوم نافرمان جدایی انداز! (خداوند) فرمود: که (آمدن به) این سرزمین چهل سال بر آنان حرام است؛ روی زمین سرگردان میشوند، پس بر گروه نافرمانان دریغ مخور؛ سوره مائده، آیه ۲۴- ۲۶.</ref>، البته [[تشریعی]] و [[تکوینی]] بودن این حرمت مورد گفت و گوی [[مفسران]] است. [[اختلاف]] مربوط به چند و چون برخی از [[احکام]] مشترک در میان [[ادیان الهی]] مانند [[نماز]]، [[زکات]]، [[روزه]] و [[قربانی]] کردن نیز در این شمار قرار میگیرد. برخی از [[آیات قرآن]] حکیمانه و ضروری بودن این دسته از تفاوتها را میرساند: {{متن قرآن|وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّه مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref> و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستادهایم که کتاب پیش از خود را راست میشمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواستههای آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی دادهایم و اگر خداوند میخواست شما را امّتی یگانه میگردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچهتان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگرداند؛ سوره مائده، آیه۴۸.</ref>. براساس این [[آیه]]، [[خداوند]] برای هر امتی [[شریعت]] و راهی روشن مقرر داشته است، در حالی که اگر میخواست میتوانست همگان را امتی یگانه و با یک [[شریعت]] قرار دهد؛ ولی [[حکمت الهی]] اقتضا کرد تا اختلافاتی میان [[احکام]] [[شرایع]] باشد و ابزار [[آزمایش]] [[امتها]] قرار گیرد<ref>راه و راهنماشناسی، ص۲۳۲-۲۳۳.</ref>. مضمون [[آیه]] ۴۸ [[سوره مائده]] درباره [[لزوم]] [[حکم]] کردن [[پیروان]] [[انجیل]] بر اساس آنچه [[خدا]] در آن نازل کرده است، میتواند مؤید معنای گفته شده باشد. براساس ظاهر برخی [[آیات]] گویا [[کافران]] با اشاره به این گونه تفاوتهای [[دین اسلام]] با [[ادیان]] گذشته، [[رسول خدا]] {{صل}} را به [[بدعتگذاری]] متهم کردند و [[خداوند]] در پاسخ آنها میفرماید که برای هر یک از امتهای گذشته عبادتی در خور فهم و [[درک]] آنان قرار داده است و آنها همان را انجام میدادند و برای [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امت]] او نیز عباداتی خاص قرار داده است، بنابراین، جای اشکال نیست و [[رسول خدا]] {{صل}} بر [[صراط مستقیم]] است و باید بدون توجه به [[مخالفت]] [[کافران]] [[مردم]] را به سوی [[پروردگار]] فرا خواند: {{متن قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلا يُنَازِعُنَّكَ فِي الأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُّسْتَقِيمٍ وَإِن جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref> و مردم شهر شادیکنان باز آمدند. (لوط) گفت: اینان مهمان منند مرا رسوا نکنید! و از خداوند پروا کنید و مرا خوار مسازید!؛ سوره حج، آیه ۶۷- ۶۹.</ref>.<ref>الميزان، ج۱۴، ص۴۰۵-۴۰۷.</ref> | ||
[[اختلافات]] برآمده از [[وحی الهی]] هر چند موجب نوعی تکثر و تعدد میان [[ادیان الهی]] میشود، هرگز به معنای تفاوت جوهری و متناقض بودن آنها نیست. [[حقیقت]] و اساس همه [[ادیان الهی]] یکی و همان [[اسلام]] به معنای [[تسلیم]] بودن در برابر [[خداوند]] با حوزه وسیعی از آموزههای مشترک [[اعتقادی]]، [[احکام]] و [[اخلاق]] است؛ اما در طول [[تاریخ]] و به اقتضای شرایط زمان و مکان [[شرایع]] مختلفی نازل شدهاند و تعدد شرايع [[الهی]] با وحدت دین [[خدا]] ناسازگاری ندارد. نکته شایان توجه اینکه چنین تفاوتهایی در درون یک [[دین]] با مقایسه دورههای مختلف [[تاریخی]] آن هم وجود دارد؛ برای نمونه، قلمرو [[آموزههای اسلام]] به ویژه [[احکام]] در آغاز بعثت نسبت به سالهای واپسین بسیار محدودتر بود. [[آیات الهی]] به صورت همزمان نازل نشدند، بلکه در طول بیست و چند سال و به تدریج [[ابلاغ]] شدند و گسترش یافتند؛ همچنین [[مسلمانان]] در آغاز به سوی [[بیت المقدس]] [[نماز]] میگزاردند؛ ولی این [[حکم]] پس از مدتی [[نسخ]] شد و آنان موظف شدند تا به سوی [[کعبه]] [[نماز]] بگزارند: {{متن قرآن|قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ}}<ref> گرداندن رؤیت را به آسمان، میبینیم پس رؤیت را به قبلهای که میپسندی خواهیم گرداند؛ اکنون به سوی مسجد الحرام رو کن و (همه) هرجا هستید به سوی آن روی کنید، و اهل کتاب بیگمان میدانند که آن (حکم) از سوی پروردگارشان، راستین است و خداوند از آنچه انجام میدهند غافل نیست؛ سوره بقره، آیه ۱۴۴.</ref> نمونه دیگر اینکه براساس دیدگاه بیشتر [[مفسران]]، [[آیه]] سوم [[سوره نور]] بیانگر حکمی است که بعدها [[منسوخ]] شد{{متن قرآن|الزَّانِي لا يَنكِحُ إِلاَّ زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لا يَنكِحُهَا إِلاَّ زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ }}<ref> مرد زناکار جز زن زناکار یا مشرک را به همسری نگیرد و زن زناکار را نیز جز مرد زناکار یا مشرک به همسری نگزیند و این بر مؤمنان حرام شده است؛ سوره نور، آیه۳.</ref><ref>التبیان، ج۳، ص۱۷۲؛ فقه القرآن (راوندی)، ج۲، ص۱۱۴.</ref> براساس ظاهر این [[آیه]]، [[ازدواج]] مسلمانِ زناکار با [[مشرکان]] جایز است، در حالی که این [[حکم]] بعداً [[نسخ]] شد و در حال حاضر چنین ازدواجی [[مشروع]] نیست، بنابراین، | [[اختلافات]] برآمده از [[وحی الهی]] هر چند موجب نوعی تکثر و تعدد میان [[ادیان الهی]] میشود، هرگز به معنای تفاوت جوهری و متناقض بودن آنها نیست. [[حقیقت]] و اساس همه [[ادیان الهی]] یکی و همان [[اسلام]] به معنای [[تسلیم]] بودن در برابر [[خداوند]] با حوزه وسیعی از آموزههای مشترک [[اعتقادی]]، [[احکام]] و [[اخلاق]] است؛ اما در طول [[تاریخ]] و به اقتضای شرایط زمان و مکان [[شرایع]] مختلفی نازل شدهاند و تعدد شرايع [[الهی]] با وحدت دین [[خدا]] ناسازگاری ندارد. نکته شایان توجه اینکه چنین تفاوتهایی در درون یک [[دین]] با مقایسه دورههای مختلف [[تاریخی]] آن هم وجود دارد؛ برای نمونه، قلمرو [[آموزههای اسلام]] به ویژه [[احکام]] در آغاز بعثت نسبت به سالهای واپسین بسیار محدودتر بود. [[آیات الهی]] به صورت همزمان نازل نشدند، بلکه در طول بیست و چند سال و به تدریج [[ابلاغ]] شدند و گسترش یافتند؛ همچنین [[مسلمانان]] در آغاز به سوی [[بیت المقدس]] [[نماز]] میگزاردند؛ ولی این [[حکم]] پس از مدتی [[نسخ]] شد و آنان موظف شدند تا به سوی [[کعبه]] [[نماز]] بگزارند: {{متن قرآن|قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ}}<ref> گرداندن رؤیت را به آسمان، میبینیم پس رؤیت را به قبلهای که میپسندی خواهیم گرداند؛ اکنون به سوی مسجد الحرام رو کن و (همه) هرجا هستید به سوی آن روی کنید، و اهل کتاب بیگمان میدانند که آن (حکم) از سوی پروردگارشان، راستین است و خداوند از آنچه انجام میدهند غافل نیست؛ سوره بقره، آیه ۱۴۴.</ref> نمونه دیگر اینکه براساس دیدگاه بیشتر [[مفسران]]، [[آیه]] سوم [[سوره نور]] بیانگر حکمی است که بعدها [[منسوخ]] شد{{متن قرآن|الزَّانِي لا يَنكِحُ إِلاَّ زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لا يَنكِحُهَا إِلاَّ زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ }}<ref> مرد زناکار جز زن زناکار یا مشرک را به همسری نگیرد و زن زناکار را نیز جز مرد زناکار یا مشرک به همسری نگزیند و این بر مؤمنان حرام شده است؛ سوره نور، آیه۳.</ref><ref>التبیان، ج۳، ص۱۷۲؛ فقه القرآن (راوندی)، ج۲، ص۱۱۴.</ref> براساس ظاهر این [[آیه]]، [[ازدواج]] مسلمانِ زناکار با [[مشرکان]] جایز است، در حالی که این [[حکم]] بعداً [[نسخ]] شد و در حال حاضر چنین ازدواجی [[مشروع]] نیست، بنابراین، همانگونه که توسعه قلمرو آموزههای یک [[دین]] یا [[منسوخ]] شدن برخی از [[احکام]] آن به معنای تناقض و تعدد آن نیست، درباره [[ادیان]] و شرايع [[الهی]] هم موجب تکثر و تفاوت جوهری نمیشود. | ||
۲. اختلافاتی که به سبب [[سرکشی]]، [[هواپرستی]] و منافع شخصی [[مردم]]، به ویژه از سوی [[عالمان]] [[اهل کتاب]] پدید آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ}}<ref> بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است؛ سوره آل عمران، آیه۱۹.</ref>، {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند؛ سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>، {{متن قرآن|وَآتَيْنَاهُم بَيِّنَاتٍ مِّنَ الأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمْ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ}}<ref> و به آنان از کار (شریعت) برهانهایی (روشن) بخشیدیم پس، اختلاف نورزیدند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند (آن هم) از سر افزونجویی میان خود؛ بیگمان پروردگارت روز رستخیز میان آنان در آنچه اختلاف میورزیدند داوری خواهد کرد؛ سوره جاثیه، آیه۱۷.</ref> [[خداوند]] در همه [[کتابهای آسمانی]] [[مردم]] را به [[تسلیم محض]] بودن در برابر [[خدا]] و تعالیم وحیانی او ([[اسلام]]) [[دعوت]] کرده است و [[اختلاف]] [[ادیان]] تنها در کامل بودن یکی نسبت به دیگری و نه از نوع تنافی و تضاد است؛ اما علمای [[اهل کتاب]] به رغم [[آگاهی]] از این [[حقیقت]] و یکی بودن [[دین]] [[خداوند]]، به [[آیات الهی]] [[کفر]] ورزیدند<ref>الميزان، ج۳، ص۱۲۱.</ref> [[مفسران]] درباره مصادیق این گونه [[اختلافات]] به مواردی مانند [[اختلاف]] [[یهود]] و [[نصارا]] درباره [[یهودی]] و [[نصرانی]] بودن [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، [[اعتقاد]] آنان به پسر خدا بودن [[حضرت عیسی]] {{ع}} و [[عزیر]] و نیز [[اختلاف]] درباره [[نبوت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} اشاره کردهاند<ref>التبیان، ج۲، ص۴۱۹؛ جوامع البیان، ج۱، ص۱۶۴.</ref>. | ۲. اختلافاتی که به سبب [[سرکشی]]، [[هواپرستی]] و منافع شخصی [[مردم]]، به ویژه از سوی [[عالمان]] [[اهل کتاب]] پدید آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ}}<ref> بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است؛ سوره آل عمران، آیه۱۹.</ref>، {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند؛ سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>، {{متن قرآن|وَآتَيْنَاهُم بَيِّنَاتٍ مِّنَ الأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمْ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ}}<ref> و به آنان از کار (شریعت) برهانهایی (روشن) بخشیدیم پس، اختلاف نورزیدند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند (آن هم) از سر افزونجویی میان خود؛ بیگمان پروردگارت روز رستخیز میان آنان در آنچه اختلاف میورزیدند داوری خواهد کرد؛ سوره جاثیه، آیه۱۷.</ref> [[خداوند]] در همه [[کتابهای آسمانی]] [[مردم]] را به [[تسلیم محض]] بودن در برابر [[خدا]] و تعالیم وحیانی او ([[اسلام]]) [[دعوت]] کرده است و [[اختلاف]] [[ادیان]] تنها در کامل بودن یکی نسبت به دیگری و نه از نوع تنافی و تضاد است؛ اما علمای [[اهل کتاب]] به رغم [[آگاهی]] از این [[حقیقت]] و یکی بودن [[دین]] [[خداوند]]، به [[آیات الهی]] [[کفر]] ورزیدند<ref>الميزان، ج۳، ص۱۲۱.</ref> [[مفسران]] درباره مصادیق این گونه [[اختلافات]] به مواردی مانند [[اختلاف]] [[یهود]] و [[نصارا]] درباره [[یهودی]] و [[نصرانی]] بودن [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، [[اعتقاد]] آنان به پسر خدا بودن [[حضرت عیسی]] {{ع}} و [[عزیر]] و نیز [[اختلاف]] درباره [[نبوت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} اشاره کردهاند<ref>التبیان، ج۲، ص۴۱۹؛ جوامع البیان، ج۱، ص۱۶۴.</ref>. |