آیا معجزه به واسطه علم غیب است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
آیا معجزه به واسطه علم غیب است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۸ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۳:۰۷
، ۸ سپتامبر ۲۰۲۳جایگزینی متن - 'همان گونه' به 'همانگونه'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'همان گونه' به 'همانگونه') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی محمد بشارتی]]''' در کتاب ''«[[رضوان معارف (کتاب)|رضوان معارف]]»'' در این باره گفته است: | | پاسخ = آقای دکتر '''[[علی محمد بشارتی]]''' در کتاب ''«[[رضوان معارف (کتاب)|رضوان معارف]]»'' در این باره گفته است: | ||
«معجزه بر چند نوع است که یکی از آنها خبرهای غیبی و اطلاع از عالم غیب است، که اگر [[پیغمبر]] از خدا در خواست کند و بخواهد تا از ماجرایی با ماجراهایی از غیب آگاه شود، خدای متعال او را آگاه میکند. روزی در سفر تبوک شتر [[پیغمبر]] {{صل}} گم شد، اصحاب آن حضرت برای پیدا کردن آن شتر به این طرف و آن طرف رفته و به جستجو پرداختند. یکی از منافقان كه همراه لشکریان بود، از روی تمسخر گفت: او میپندارد که [[پیامبر]] است و از آسمانها به شما خبر میدهد، اما اکنون نمیداند شترش کجاست. [[رسول خدا]] {{صل}} چون این سخن را شنید، رو به افرادی که در حضورش بودند، کرده و فرمودند: "مردی از لشکریان سخن گفته است، ولی به خدا سوگند من چیزی را نمیدانم جز آن چه را خدا به من یاد دهد. اکنون خداوند مرا به مکان آن شتر راهنمایی کرد. شتر من در همین وادی و در فلان دره است که افسارش به درختی گیر کرده است. بروید و آن شتر را بیاورید. یکی از اصحاب به محلی که [[پیامبر]] {{صل}} دقیقاً راهنمایی کرده بود، رفت و زمام شتر را | «معجزه بر چند نوع است که یکی از آنها خبرهای غیبی و اطلاع از عالم غیب است، که اگر [[پیغمبر]] از خدا در خواست کند و بخواهد تا از ماجرایی با ماجراهایی از غیب آگاه شود، خدای متعال او را آگاه میکند. روزی در سفر تبوک شتر [[پیغمبر]] {{صل}} گم شد، اصحاب آن حضرت برای پیدا کردن آن شتر به این طرف و آن طرف رفته و به جستجو پرداختند. یکی از منافقان كه همراه لشکریان بود، از روی تمسخر گفت: او میپندارد که [[پیامبر]] است و از آسمانها به شما خبر میدهد، اما اکنون نمیداند شترش کجاست. [[رسول خدا]] {{صل}} چون این سخن را شنید، رو به افرادی که در حضورش بودند، کرده و فرمودند: "مردی از لشکریان سخن گفته است، ولی به خدا سوگند من چیزی را نمیدانم جز آن چه را خدا به من یاد دهد. اکنون خداوند مرا به مکان آن شتر راهنمایی کرد. شتر من در همین وادی و در فلان دره است که افسارش به درختی گیر کرده است. بروید و آن شتر را بیاورید. یکی از اصحاب به محلی که [[پیامبر]] {{صل}} دقیقاً راهنمایی کرده بود، رفت و زمام شتر را همانگونه که [[پیامبر]] فرموده بود، به شاخه درختی گیر کرده بود، باز کرد و شتر را نزد [[پیامبر]] آورد.<ref>رسول محلاتی، زندگانی حضرت محمد {{صل}}، ص۶۰۸.</ref>»<ref>[[رضوان معارف (کتاب)|رضوان معارف]]، ص۷۲.</ref>. | ||
}} | }} | ||