پرش به محتوا

استکبار در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:


== جباران ==
== جباران ==
در [[ادبیات]] [[قرآنی]] یکی از دیگر کسانی که مانع [[آزادی]] است و جلوی [[اختیار]] [[مردم]] را در [[امور سیاسی]] و [[تعیین سرنوشت]] می‌گیرد، [[جبار]] است، قدرتمندی چیره‌گر، [[سرکش]] و سلطه‌جو<ref>ابراهیم انیس و دیگران، المعجم الوسیط، واژه “جبر”.</ref> و دارای [[نفوذ]] که طرف مقابل را [[مقهور]] و زیر [[سلطه]] خود قرار می‌دهد، اختیار را از او می‌گیرد به گونه‌ای که مجالی برای [[انتخاب]] ندارد و محکوم و مغلوب خویش می‌سازد<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القران الکریم، ج۲، ص۴۶.</ref>. به کسی [[جبّار]] گفته می‌شود که [[نقص]] و [[کاستی]] خود را با ادعای تعالی و منزلتی که [[شایستگی]] آن را ندارد، جبران می‌کند. مردم را مجبور می‌سازد و مقهور و ناگزیر به آن چیزی که خود می‌خواهد<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی کلمات القرآن، ص۱۸۳.</ref>. در لغت آمده است که به “سلطان”، “جَبْر” می‌گویند، به دلیل آنکه هرگونه [[اراده]] کند بر مردم، [[قهر]] می‌ورزد و “اجبار” در اصل، وادارکردن دیگری و [[اکراه]] است<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی کلمات القرآن، ص۱۸۳.</ref>؛ همچنین گفته شده که جبار کسی است که همراه با [[خشم]] و [[غضب]]، می‌کشد<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۲۳۹؛ همچنین ر. ک: طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۲۶۰.</ref>. با رویکرد جباریت که از اوصاف [[حاکمان]] اسارت‌گر و محدودیت‌طلب است، [[حاکم]]، هرگونه آزادی را از [[شهروندان]] خود سلب می‌کند و افراد اجازه ندارند که به آزادی انتخاب کنند یا حتی [[باور]] و [[اعتقادی]] را برگزینند.
در ادبیات [[قرآنی]] یکی از دیگر کسانی که مانع [[آزادی]] است و جلوی [[اختیار]] [[مردم]] را در [[امور سیاسی]] و تعیین سرنوشت می‌گیرد، [[جبار]] است، قدرتمندی چیره‌گر، [[سرکش]] و سلطه‌جو<ref>ابراهیم انیس و دیگران، المعجم الوسیط، واژه “جبر”.</ref> و دارای نفوذ که طرف مقابل را [[مقهور]] و زیر [[سلطه]] خود قرار می‌دهد، اختیار را از او می‌گیرد به گونه‌ای که مجالی برای [[انتخاب]] ندارد و محکوم و مغلوب خویش می‌سازد<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القران الکریم، ج۲، ص۴۶.</ref>. به کسی [[جبّار]] گفته می‌شود که [[نقص]] و [[کاستی]] خود را با ادعای تعالی و منزلتی که شایستگی آن را ندارد، جبران می‌کند. مردم را مجبور می‌سازد و مقهور و ناگزیر به آن چیزی که خود می‌خواهد<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی کلمات القرآن، ص۱۸۳.</ref>. در لغت آمده است که به “سلطان”، “جَبْر” می‌گویند، به دلیل آنکه هرگونه [[اراده]] کند بر مردم، [[قهر]] می‌ورزد و “اجبار” در اصل، وادارکردن دیگری و [[اکراه]] است<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی کلمات القرآن، ص۱۸۳.</ref>؛ همچنین گفته شده که جبار کسی است که همراه با [[خشم]] و [[غضب]]، می‌کشد<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۲۳۹؛ همچنین ر. ک: طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۲۶۰.</ref>. با رویکرد جباریت که از اوصاف [[حاکمان]] اسارت‌گر و محدودیت‌طلب است، [[حاکم]]، هرگونه آزادی را از [[شهروندان]] خود سلب می‌کند و افراد اجازه ندارند که به آزادی انتخاب کنند یا حتی [[باور]] و [[اعتقادی]] را برگزینند.


این افراد با توجه به نظامی [[سیاسی]] که تشکیل می‌دهند، [[حقوق مردم]] را به [[سادگی]] پایمال می‌کنند و آزادی‌های آنان را محدود. لذا در [[روایت]] آمده است: {{متن حدیث|الْجَبَّارُونَ‏ أَبْعَدُ النَّاسِ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۸۱.</ref>. [[جباران]] و سرکشان [[متکبر]]، در [[روز رستاخیز]]، دورترین مردم از [[خداوند بزرگ]] هستند.
این افراد با توجه به نظامی [[سیاسی]] که تشکیل می‌دهند، [[حقوق مردم]] را به [[سادگی]] پایمال می‌کنند و آزادی‌های آنان را محدود. لذا در [[روایت]] آمده است: {{متن حدیث|الْجَبَّارُونَ‏ أَبْعَدُ النَّاسِ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۸۱.</ref>. [[جباران]] و سرکشان [[متکبر]]، در [[روز رستاخیز]]، دورترین مردم از [[خداوند بزرگ]] هستند.
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش