عصمت حضرت یوسف: تفاوت میان نسخهها
←توهم تعارض برخی آیات با عصمت حضرت یوسف{{ع}}
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
'''پاسخ پنجم: [[آزمایش الهی]] بودن این ماجراها''': مجموع این برنامه، چه در مورد [[برادران]] و چه در مورد [[پدر]]، همگی تکمیل آزمایش الهی در خصوص آنان بوده است؛ چنان که مجموعه داستان حضرت یوسف {{ع}} پر از صحنههای [[آزمایش]] بوده است. در [[آیه]] ۷۶ [[سوره یوسف]] با اشاره به این نکته، چنین میخوانیم: {{متن قرآن|كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ الْمَلِكِ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ...}}<ref>«آنگاه (جست و جو را) از باربندهای آنان پیش از باربند برادر (تنیاش) آغازید سپس آن را از باربند برادرش بیرون آورد! بدینگونه برای یوسف چارهگری کردیم (زیرا) او برادرش را بر آیین آن پادشاه نمیتوانست بازداشت کند- مگر آنکه خداوند میخواست- هر کس را که بخواهیم به پایههایی فرا میبریم و ز هر دانندهای داناتری هست» سوره یوسف، آیه ۷۶.</ref><ref>ر.ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیام قرآن، ج۷، ص۲۵۸.</ref>. | '''پاسخ پنجم: [[آزمایش الهی]] بودن این ماجراها''': مجموع این برنامه، چه در مورد [[برادران]] و چه در مورد [[پدر]]، همگی تکمیل آزمایش الهی در خصوص آنان بوده است؛ چنان که مجموعه داستان حضرت یوسف {{ع}} پر از صحنههای [[آزمایش]] بوده است. در [[آیه]] ۷۶ [[سوره یوسف]] با اشاره به این نکته، چنین میخوانیم: {{متن قرآن|كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ الْمَلِكِ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ...}}<ref>«آنگاه (جست و جو را) از باربندهای آنان پیش از باربند برادر (تنیاش) آغازید سپس آن را از باربند برادرش بیرون آورد! بدینگونه برای یوسف چارهگری کردیم (زیرا) او برادرش را بر آیین آن پادشاه نمیتوانست بازداشت کند- مگر آنکه خداوند میخواست- هر کس را که بخواهیم به پایههایی فرا میبریم و ز هر دانندهای داناتری هست» سوره یوسف، آیه ۷۶.</ref><ref>ر.ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیام قرآن، ج۷، ص۲۵۸.</ref>. | ||
این پاسخ ناتمام است؛ زیرا اولاً بیدلیل است. بر چه اساس این گونه ندا دادن و گروهی را دزد خواندن، در زیر مجموعه [[آزمایش الهی]] قرار میگیرد و چسان یوسف [[صدیق]] {{ع}} برای دستیابی به [[هدف]] خود، از این وسیله بهره میجوید؟ ثانیاً [[آیه شریفه]] اشارهای به [[آزمایش]] ندارد»<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۴۴-۲۴۸.</ref>. | این پاسخ ناتمام است؛ زیرا اولاً بیدلیل است. بر چه اساس این گونه ندا دادن و گروهی را دزد خواندن، در زیر مجموعه [[آزمایش الهی]] قرار میگیرد و چسان یوسف [[صدیق]] {{ع}} برای دستیابی به [[هدف]] خود، از این وسیله بهره میجوید؟ ثانیاً [[آیه شریفه]] اشارهای به [[آزمایش]] ندارد»<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۴۴-۲۴۸.</ref>. | ||
=== آیه 33 سوره یوسف === | |||
یکی از آیاتی که توهم عدم [[عصمت حضرت یوسف]] را برای برخی ایجاد کرده [[آیه]] ۳۳ [[سوره یوسف]] است که میفرماید: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِينَ}} <ref>«یوسف گفت: ای خدا، مرا رنج زندان خوشتر از این کار زشتی است که اینان از من تقاضا دارند و اگر تو حیله این زنان را از من دفع نفرمایی به آنها میل کرده و از اهل جهل (و شقاوت) گردم».. سوره یوسف، آیه ۳۳</ref>. | |||
بر اساس این [[آیه]] [[حضرت یوسف]]، [[ زندان]] را نزد خود محبوبتر از [[دعوت]] به [[عمل حرام]] و ارتکاب آن دانسته و روشن است که واژه «أحب» افعل [[تفضیل]] و به معنای [[برتری]] یک طرف بر طرف دیگر در عین [[محبوب]] بودن هر دو است. علاوه بر اینکه خود جناب [[یوسف]]{{ع}} اعتراف کرده که اگر [[خدای متعال]] [[حیله]] [[زنان]] را از او دفع نکند، به آنها میل پیدا کرده و در شمار [[جاهلان]] قرار میگیرد. روشن است که بر این اساس آن [[حضرت]] امکان [[گرایش]] به [[لغزش]] و افتادن در آن را در خود ممکن دانسته و محال نمیدیده است و این با [[عصمت]] منافات دارد. | |||
«'''پاسخ نخست: تلازم نداشتن بهتر بودن چیزی، با خوب بودن طرف دیگر''': معنای این جمله این است که اقامت در [[زندان]] برای من آسانتر است و هرگز بدان معنا نیست که زندان، مورد علاقه من است. در عرف هم اینگونه [[سخن گفتن]] کاربرد دارد و در [[انتخاب]] دو کار سخت و ناگوار، کار آسانتر با عنوان «این بهتر است» برگزیده میشود؛ یعنی اگر من در انتخاب میان دو گزینه زندان و [[گناه]]، [[آزاد]] باشم، گزینه زندان را بر میگزینم تا در دام گناه گرفتار نشوم<ref>ر.ک: سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۲، ص۱۵۳؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۹، جزء ۱۸، ص۱۳۴؛ محمد رشید رضا، المنار، ج۱۲، ص۲۹۷.</ref>. افزون بر آن، به کار رفتن لفظ «احب» و «خیر» و دیگر الفاظ [[تفضیل]] و [[برتری]]، دلیل بر آن نیست که هر دو طرف برتری، [[محبوب]] و خوب باشند؛ مانند [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قُلْ أَذَلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ...}}<ref>«بگو: آیا این بهتر است یا بهشت جاودان، موعود پرهیزگاران که پاداش و پایانهای برای آنان است؟» سوره فرقان، آیه ۱۵.</ref><ref>ر.ک: سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الانبیاء، ص۸۳.</ref>. این پاسخ با ظاهر هماهنگ، و با [[فهم]] [[عرفی]] همخوانتر است. [[علامه طباطبایی]] در بحث [[ادب]] [[پیامبران]]، در وصف [[حضرت یوسف]] {{ع}} به اموری چند اشاره میکند که در معرفی [[شخصیت]] آن [[حضرت]] خالی از فایده نخواهد بود: «او هنگامی که از سوی [[همسر]] [[عزیز مصر]] [[تهدید]] شد، زندان را برگزید تا از صحنه گناه همچنان دور بماند.... او انجام نهایی کار را به [[خداوند]] وانهاد. خداوند هم دعای او را [[مستجاب]] کرد و [[کید]] آنان را از او برگرداند.... او در همه کارهای خود همچنان خداوند را عامل اصلی معرفی میکند.»..<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۶، ص۲۷۵.</ref>. | |||
'''پاسخ دوم: [[زندانی]] کردن نفس و بازداشتن آن از گناه''': اینکه نفس خود را در زندان قرار دهم، برای من از ورود در [[وادی]] گناه محبوبتر است. | |||
این پاسخ برخلاف ظاهر است؛ زیرا ظاهر لفظ «[[سجن]]» همان [[زندان]] متعارف و معمولی است؛ اما با توجه به اینکه [[حضرت]] هرگز خواستار [[زندانی]] شدن نبوده است، پذیرش این خلاف ظاهر، ضروری است<ref>ر.ک: سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الانبیاء، ص۸۳.</ref>. | |||
ایراد این پاسخ در این است که نیازی به پذیرش این خلاف ظاهر نیست. پس [[تفسیر]] نخست از این جهت ترجیح دارد»<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۴۸.</ref>. | |||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == |