جهاد اقتصادی در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←اقتصاد، مهمترین بستر فعالیت دشمنان
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==اقتصاد، مهمترین بستر فعالیت [[دشمنان]]== | ==اقتصاد، مهمترین بستر فعالیت [[دشمنان]]== | ||
{{همچنین|اقتصاد|جنگ اقتصادی}} | |||
دشمنان [[انسان]] و [[انسانیت]]، راههای گوناگونی را در پیش میگیرند تا به اهداف شوم و نابکارانه خود دست یابند. از زمانی که [[ابلیس]] بهصراحت علیه [[خلافت الهی]] انسان موضعگیری و [[تمرد]] کرد، میتوان رد پای [[جنگ]] اقتصادی را [[شناسایی]] و ردگیری کرد؛ زیرا ابلیس با استفاده از نقاط [[ضعف]] انسان از جمله نیازهای اقتصادی، [[خواستهها]] و اهداف خویش را پیش برده است؛ از همین رو، با بهرهگیری از مسئله غذا و [[تغذیه]]، خواسته خویش را تحقق بخشید و موجبات [[هبوط]] [[حضرت آدم]]{{ع}} را فراهم آورد.<ref>{{متن قرآن|فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى}} «اما شیطان او را وسوسه کرد، گفت: ای آدم! میخواهی تو را به درخت جاودانگی و (آن) فرمانروایی که فرسوده نمیشود راهبر شوم» سوره طه، آیه ۱۲۰؛ {{متن قرآن|فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ * وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ * فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ}} «پس شیطان آن دو را به وسوسه افکند تا از شرمگاههایشان آنچه را بر آن دو پوشیده بود بر آنها آشکار سازد و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت باز نداشت مگر بدین رو که مبادا دو فرشته شوید یا از جاودانگان گردید * و برای آن دو سوگند خورد که من از خیرخواهان شمایم * پس آنان را با فریب فرو لغزاند؛ و چون از آن درخت چشیدند شرمگاههایشان بر آنان نمودار گشت و به چسباندن از برگهای بهشت بر آنها آغازیدند و پروردگارشان به آن دو ندا داد: آیا شما را از این درخت باز نداشته و به شما نگفته بودم که به راستی شیطان، شما را دشمنی آشکار است؟» سوره اعراف، آیه ۲۰-۲۲.</ref> البته [[ابلیس]] در این راه از ابزارهای [[جنگ روانی]] نیز به خوبی [[سود]] برده است. به طوری که با ایجاد یک جو روانی، بستری را برای [[فریبکاری]] و [[همراهی]] [[آدم]] و [[حوا]] برای [[ارتکاب گناه]] و خوردن از درخت ممنوع فراهم آورد. ابلیس با سوءاستفاده از [[احساسات]] [[حضرت آدم]]{{ع}} مسیری را نشان میدهد که به ظاهر، آدم سریعتر و آسانتر به مقاصدی چون [[جاودانگی]] و [[پادشاهی]] و [[مالکیت]] ثابت دست مییابد.<ref>طه، آیه ۱۲۰</ref> پس حتی به [[مقدسات]] حضرت آدم{{ع}} به عنوان یک ابزار پیشبرد اهداف شوم خویش نگاه میکند و با استفاده از [[سوگند دروغین]] به [[فریب]] او پرداخته و او را به سمت و سویی [[هدایت]] میکند که از پیش [[برنامهریزی]] کرده است. [[خدا]] درباره جنگ روانی ابلیس و تحریک او برای [[مخالفت با قوانین]] و [[احکام الهی]] میفرماید: {{متن قرآن|وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ * فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref>«و برای آن دو سوگند خورد که من از خیرخواهان شمای * پس آنان را با فریب فرو لغزاند؛ و چون از آن درخت چشیدند شرمگاههایشان بر آنان نمودار گشت و به چسباندن از برگهای بهشت بر آنها آغازیدند و پروردگارشان به آن دو ندا داد: آیا شما را از این درخت باز نداشته و به شما نگفته بودم که به راستی شیطان، شما را دشمنی آشکار است؟» سوره اعراف، آیه ۲۱-۲۲.</ref> | دشمنان [[انسان]] و [[انسانیت]]، راههای گوناگونی را در پیش میگیرند تا به اهداف شوم و نابکارانه خود دست یابند. از زمانی که [[ابلیس]] بهصراحت علیه [[خلافت الهی]] انسان موضعگیری و [[تمرد]] کرد، میتوان رد پای [[جنگ]] اقتصادی را [[شناسایی]] و ردگیری کرد؛ زیرا ابلیس با استفاده از نقاط [[ضعف]] انسان از جمله نیازهای اقتصادی، [[خواستهها]] و اهداف خویش را پیش برده است؛ از همین رو، با بهرهگیری از مسئله غذا و [[تغذیه]]، خواسته خویش را تحقق بخشید و موجبات [[هبوط]] [[حضرت آدم]]{{ع}} را فراهم آورد.<ref>{{متن قرآن|فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى}} «اما شیطان او را وسوسه کرد، گفت: ای آدم! میخواهی تو را به درخت جاودانگی و (آن) فرمانروایی که فرسوده نمیشود راهبر شوم» سوره طه، آیه ۱۲۰؛ {{متن قرآن|فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ * وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ * فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ}} «پس شیطان آن دو را به وسوسه افکند تا از شرمگاههایشان آنچه را بر آن دو پوشیده بود بر آنها آشکار سازد و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت باز نداشت مگر بدین رو که مبادا دو فرشته شوید یا از جاودانگان گردید * و برای آن دو سوگند خورد که من از خیرخواهان شمایم * پس آنان را با فریب فرو لغزاند؛ و چون از آن درخت چشیدند شرمگاههایشان بر آنان نمودار گشت و به چسباندن از برگهای بهشت بر آنها آغازیدند و پروردگارشان به آن دو ندا داد: آیا شما را از این درخت باز نداشته و به شما نگفته بودم که به راستی شیطان، شما را دشمنی آشکار است؟» سوره اعراف، آیه ۲۰-۲۲.</ref> البته [[ابلیس]] در این راه از ابزارهای [[جنگ روانی]] نیز به خوبی [[سود]] برده است. به طوری که با ایجاد یک جو روانی، بستری را برای [[فریبکاری]] و [[همراهی]] [[آدم]] و [[حوا]] برای [[ارتکاب گناه]] و خوردن از درخت ممنوع فراهم آورد. ابلیس با سوءاستفاده از [[احساسات]] [[حضرت آدم]]{{ع}} مسیری را نشان میدهد که به ظاهر، آدم سریعتر و آسانتر به مقاصدی چون [[جاودانگی]] و [[پادشاهی]] و [[مالکیت]] ثابت دست مییابد.<ref>طه، آیه ۱۲۰</ref> پس حتی به [[مقدسات]] حضرت آدم{{ع}} به عنوان یک ابزار پیشبرد اهداف شوم خویش نگاه میکند و با استفاده از [[سوگند دروغین]] به [[فریب]] او پرداخته و او را به سمت و سویی [[هدایت]] میکند که از پیش [[برنامهریزی]] کرده است. [[خدا]] درباره جنگ روانی ابلیس و تحریک او برای [[مخالفت با قوانین]] و [[احکام الهی]] میفرماید: {{متن قرآن|وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ * فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref>«و برای آن دو سوگند خورد که من از خیرخواهان شمای * پس آنان را با فریب فرو لغزاند؛ و چون از آن درخت چشیدند شرمگاههایشان بر آنان نمودار گشت و به چسباندن از برگهای بهشت بر آنها آغازیدند و پروردگارشان به آن دو ندا داد: آیا شما را از این درخت باز نداشته و به شما نگفته بودم که به راستی شیطان، شما را دشمنی آشکار است؟» سوره اعراف، آیه ۲۱-۲۲.</ref> | ||
از این [[آیات]] به دست میآید که [[دشمنان]] در [[جنگ روانی]] از همه ابزارهای [[حق و باطل]] برای دستیابی به مقاصد شوم خویش بهره میگیرند؛ از همین رو، با قیافه [[حق]] به جانبه و نوعی [[دلسوزی]] خیرخواهانه به [[مردم]] فریبی رو میآورند تا ایشان را با خود همراه سازند و پس از [[سقوط]] به آنان بخندند و بر ایشان مسلط شوند. در این راستا دشمنان همواره در جنگ روانی و نرم، به جای [[تندخویی]]، [[بدگویی]]، درشتگویی و مانند آنها، به [[نرمی]] سخن میگویند و نوعی [[همدلی]] و [[همراهی]] را به شنونده و مخاطبان خود [[القا]] میکنند. البته در این راه حق و باطل را به هم میآمیزند و چنان [[باطل]] را [[تزیین]] میکنند که ظاهری موجه و حق داشته باشد؛ زیرا برهنگی باطل به طور طبیعی اشئمزازآفرین است و موجب واگرایی و وازدگی [[انسان]] از آن میشود. | از این [[آیات]] به دست میآید که [[دشمنان]] در [[جنگ روانی]] از همه ابزارهای [[حق و باطل]] برای دستیابی به مقاصد شوم خویش بهره میگیرند؛ از همین رو، با قیافه [[حق]] به جانبه و نوعی [[دلسوزی]] خیرخواهانه به [[مردم]] فریبی رو میآورند تا ایشان را با خود همراه سازند و پس از [[سقوط]] به آنان بخندند و بر ایشان مسلط شوند. در این راستا دشمنان همواره در جنگ روانی و نرم، به جای [[تندخویی]]، [[بدگویی]]، درشتگویی و مانند آنها، به [[نرمی]] سخن میگویند و نوعی [[همدلی]] و [[همراهی]] را به شنونده و مخاطبان خود [[القا]] میکنند. البته در این راه حق و باطل را به هم میآمیزند و چنان [[باطل]] را [[تزیین]] میکنند که ظاهری موجه و حق داشته باشد؛ زیرا برهنگی باطل به طور طبیعی اشئمزازآفرین است و موجب واگرایی و وازدگی [[انسان]] از آن میشود. |