احیاگری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
[[قرآن کریم]]، [[رسول خدا]]{{صل}} را [[احیاگر دین]] و اجرای دستورهای ایشان را مایه [[حیات]] مسلمانان معرفی کردهاست<ref>سوره انفال، آیه ۲۴.</ref>؛ چنانکه [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} احیاگری را | [[قرآن کریم]]، [[رسول خدا]]{{صل}} را [[احیاگر دین]] و اجرای دستورهای ایشان را مایه [[حیات]] مسلمانان معرفی کردهاست<ref>سوره انفال، آیه ۲۴.</ref>؛ چنانکه [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} احیاگری را منصب [[پیامبران الهی]]{{ع}} دانسته و با اشاره به همین [[فلسفه بعثت]]، آنان را [[مأمور]] یادآوریپیمان [[فطری]] [[انسان]] و استخراج گنجینههای [[خرد]] در وجود [[آدمی]] بیان کرده است<ref>نهج البلاغه، خ۱، ص ۱۵.</ref>. | ||
واژه [[اصلاح]] در [[قرآن]]، در مقابل [[افساد]]: {{متن قرآن|وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا}}<ref>«و در زمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید» سوره اعراف، آیه ۵۶.</ref> و [[اضلال]]: {{متن قرآن|الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ}}<ref>«(خداوند) کردارهای کسانی را که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند بیراه گرداند» سوره محمد، آیه ۱.</ref>، بهکار رفته و گاه به [[خدا]]: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ}}<ref>«و (خداوند) از گناهان آنان که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند و به آنچه بر محمد فرو فرستاده شده که همه راستین و از سوی پروردگارشان است ایمان آوردند، چشم پوشید و حالشان را نیکو گردانید» سوره محمد، آیه ۲.</ref> و گاهی به [[بندگان]]: {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«جز کسانی که توبه کردند و به اصلاح (کار خود) پرداختند و (پوشیدهها را) روشن بیان داشتند، که آنان را میآمرزم و من توبهپذیر بخشایندهام» سوره بقره، آیه ۱۶۰.</ref> نسبت داده شده است. [[هدف]] همه [[پیامبران الهی]]{{ع}}، [[اصلاح]] [[عقیده]]، [[اخلاق]]، عمل و | واژه [[اصلاح]] در [[قرآن]]، در مقابل [[افساد]]: {{متن قرآن|وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا}}<ref>«و در زمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید» سوره اعراف، آیه ۵۶.</ref> و [[اضلال]]: {{متن قرآن|الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ}}<ref>«(خداوند) کردارهای کسانی را که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند بیراه گرداند» سوره محمد، آیه ۱.</ref>، بهکار رفته و گاه به [[خدا]]: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ}}<ref>«و (خداوند) از گناهان آنان که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند و به آنچه بر محمد فرو فرستاده شده که همه راستین و از سوی پروردگارشان است ایمان آوردند، چشم پوشید و حالشان را نیکو گردانید» سوره محمد، آیه ۲.</ref> و گاهی به [[بندگان]]: {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«جز کسانی که توبه کردند و به اصلاح (کار خود) پرداختند و (پوشیدهها را) روشن بیان داشتند، که آنان را میآمرزم و من توبهپذیر بخشایندهام» سوره بقره، آیه ۱۶۰.</ref> نسبت داده شده است. [[هدف]] همه [[پیامبران الهی]]{{ع}}، [[اصلاح]] [[عقیده]]، [[اخلاق]]، عمل و روابط اجتماعی [[انسان]] بوده {{متن قرآن|إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ}}<ref>«تا آنجا که میتوانم جز اصلاح نظری ندارم و توفیق من جز با خداوند نیست، بر او توکل دارم و به سوی او باز میگردم» سوره هود، آیه ۸۸.</ref>.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۹/۲۵۲.</ref> و اصولاً یکی از علتهای تجدید [[رسالت]] و ظهور [[پیامبران]] جدید، [[تحریف]] و تبدیلهایی است که در آموزهها و [[کتابهای مقدس]] پیامبران{{ع}} رخ میداده است. بیشتر [[پیامبران الهی]]{{ع}} احیاکننده سنتهای فراموش شده و اصلاحکننده آموزههای [[تحریف]] یافته پیشینیان خود بودهاند و نه آوردنده [[شرع]] جدید<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۳/۱۵۶.</ref>. | ||
گذشته از [[سیره]] و روش [[امامان معصوم]]{{ع}}، در | گذشته از [[سیره]] و روش [[امامان معصوم]]{{ع}}، در تاریخ اسلام حرکتها و نهضتهای [[اصلاحی]] فراوانی میتوان یافت<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۲۷.</ref>. از سده نخست هجری قمری، [[شیعیان]] همواره با موضعگیری در برابر [[بدعتها]] و [[تحریفها]]، خواهان بازگشت به اصول و ارزشهای اصیل [[اسلام]] بودند. در میان [[اهل سنت]] نیز نخستین تجلیات اصلاحطلبانه در [[دفاع]] از [[سنت]] علیه [[بدعت]] بروز کرد که مدافعان سختگیر آن، مدعی دفاع از [[قرآن]] و سنت شدند و علیه گرایشهای [[عقیدتی]] آزاداندیش، عقلگرا و حتی [[شیعی]] و نیز علیه [[عبادتها]] و آیینهای فرقهای، موضع گرفتند<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۲۷.</ref>. در سدههای بعد، کسانی [[احیاگر دین]] و سنت شناخته شدند که فراتر از قالبهای فرقهای و با [[نفی]] [[عقاید]] و سنتهای جاری [[مسلمانان]]، خواهان [[احیای اسلام]] و [[سنت]] و بازگشت به اصول نخستین بودند<ref>الگار، نهضت بیدارگری، ۳۶–۳۷.</ref>. این [[جنبشها]] همواره پیشرو نبودهاند، بلکه در میان آنها نهضتهای [[ارتجاعی]] همچون [[نهضت]] [[اشعری]] (قرن چهارم)، [[اخباریگری]] (قرن دهم) و [[وهابیت]] (قرن دوازدهم) نیز وجود داشت<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۲۹.</ref>.<ref>[[سمیه تام|تام]] و [[پروین سادات قوامی|قوامی]]، [[احیاگری و اصلاح (مقاله)| مقاله «احیاگری و اصلاح»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص۵۰۵-۵۱۲.</ref> | ||
== ابعاد احیاگری == | == ابعاد احیاگری == | ||
احیاگری و [[اصلاح]]، منشأ دگرگونی اساسی در همه معارف یا حوزهای از حوزههای [[معارف دینی]] و منشأ تحول در درون [[اجتماع]] و بافت [[جامعه]] است. از مهمترین ابعاد احیاگری در [[اسلام]]، زدودن [[خرافات]] و [[بدعت]] از اندیشه [[مسلمانان]]، بازگشت به اصول نخستین | احیاگری و [[اصلاح]]، منشأ دگرگونی اساسی در همه معارف یا حوزهای از حوزههای [[معارف دینی]] و منشأ تحول در درون [[اجتماع]] و بافت [[جامعه]] است. از مهمترین ابعاد احیاگری در [[اسلام]]، زدودن [[خرافات]] و [[بدعت]] از اندیشه [[مسلمانان]]، بازگشت به اصول نخستین اسلام اصیل، [[وحدت]] و [[همبستگی]] مسلمانان در برابر خطر [[سلطه]] [[فرهنگی]] و [[سیاسی]] غرب و هماهنگ کردن تعالیم و رهنمودهای دینی با [[عقل]] و [[مقتضیات زمان]] است<ref>موثقی، جنبشهای اسلامی معاصر، ۱۱۴، ۱۱۷ و ۱۲۰.</ref>.<ref>[[سمیه تام|تام]] و [[پروین سادات قوامی|قوامی]]، [[احیاگری و اصلاح (مقاله)| مقاله «احیاگری و اصلاح»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص۵۰۵-۵۱۲.</ref> | ||
== عوامل نابسامانی مسلمانان == | == عوامل نابسامانی مسلمانان == | ||
اوضاع نابسامان سیاسی، [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] مسلمانان در روزگار حاضر عبارت است از: | اوضاع نابسامان سیاسی، [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] مسلمانان در روزگار حاضر عبارت است از: | ||
#'''عوامل داخلی:''' تنها راه زندهکردن بزرگی و | #'''عوامل داخلی:''' تنها راه زندهکردن بزرگی و سربلندی مسلمانان که با ایجاد اختلاف [[دشمنان]] از میان رفته است<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۷۴–۳۷۵.</ref>، زدودن غبار [[خرافات]] از چهره اسلام حقیقی و معرفی [[اسلام ناب محمدی]] است<ref>رشیدی، امام خمینی و نهضت احیای تمدن اسلامی، ۲۴۳.</ref>. اسلام، [[دینی]] کامل و دارای برنامه برای همه ابعاد [[زندگی]] [[بشر]] است و به مسائل گوناگون اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، سیاسی و [[تدبیر]] [[جامعه]] توجه دارد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۱۹۰–۱۹۱؛ امام خمینی، ولایت فقیه، ۲۰–۲۱.</ref>، بر همین اساس چنانکه در صدر اسلام، [[تمدنی]] مافوق همه [[تمدنها]] به دست مسلمانان شکل گرفت<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۷۴.</ref>، [[خودباوری]] و بازگشت به اسلام و [[مبارزه]] با غرب و غربزدگی در میان [[مسلمانان]] این [[زمان]] نیز میتواند به زندهکردن آن [[تمدن]] بزرگ کمک کند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۲۱۱.</ref>. | ||
#'''عوامل خارجی:''' مهمترین علت خارجی | #'''عوامل خارجی:''' مهمترین علت خارجی انحطاط مسلمانان ورود [[استعمارگران]] به [[سرزمینهای اسلامی]]، بر اثر [[غفلت]] مسلمانان از مسائل [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] خود<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۸۸–۸۹.</ref> و در نتیجه سلطه بیگانگان شرقی و غربی بر آنان<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۴۳۷–۴۳۸.</ref> است و استعمارگران با مطرحکردن مسئله [[جدایی دین از سیاست]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۳۳۸.</ref> و [[ملیگرایی]]، مانع [[وحدت مسلمانان]] شدند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۸۷.</ref> و با منزوی کردن اسلام و خارج کردن [[جوانان]] از صحنههای سیاسی ـ اجتماعی<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۸۹.</ref>، بستر تجزیه سرزمینهای اسلامی، [[تفرقه]] میان مسلمانان و تاراج ذخیرههای سرزمینهای اسلامی را فراهم کردند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۳۹۲–۳۹۳.</ref>. تنها راه مقابله با این گرفتاری نیز بهرهگیری از [[فرهنگ]] [[غنی]] [[اسلام]] است<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۱۹–۳۲۰.</ref>.<ref>[[سمیه تام|تام]] و [[پروین سادات قوامی|قوامی]]، [[احیاگری و اصلاح (مقاله)| مقاله «احیاگری و اصلاح»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص۵۰۵-۵۱۲.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |