پرش به محتوا

بحث:خطبه امام حسین در روز عاشورا: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «==خطبه تاریخی امام{{ع}} در شب عاشورا== پس از بازگشت سپاه ابن سعد، امام یاران خود را نزدیک غروب به نزد خود فراخواند. علی بن الحسین{{ع}} می‌گوید: من نیز در حالی که بیمار بودم، نزدیک امام رفتم تا سخنان او را بشنوم. شنیدم پدرم به [[اصحاب]...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۸: خط ۲۸:
اما آن پروانگان، که به [[عشق]] سوختن گرد آن شمع جمع شده بودند، یکصدا گفتند که [[زندگی]] بعد از تو هرگز! و با [[علم]] و آگاهی به استقبال [[شهادت]] شتافتند و شَهْد آن را همچون [[آب حیات]] نوشیدند و در جوار [[قرب]] حق به زندگی جاویدان رسیدند.
اما آن پروانگان، که به [[عشق]] سوختن گرد آن شمع جمع شده بودند، یکصدا گفتند که [[زندگی]] بعد از تو هرگز! و با [[علم]] و آگاهی به استقبال [[شهادت]] شتافتند و شَهْد آن را همچون [[آب حیات]] نوشیدند و در جوار [[قرب]] حق به زندگی جاویدان رسیدند.
این شهد شیرین‌تر از هر چیز نوش جانشان باد.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]] ص ۳۸۳.</ref>.
این شهد شیرین‌تر از هر چیز نوش جانشان باد.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]] ص ۳۸۳.</ref>.
==[[مناجات]] [[صبح عاشورا]]==
از [[امام علی بن الحسین]]{{ع}} نقل شده است که فرمود: در [[روز عاشورا]] آن هنگام که [[سپاه]] [[دشمن]] حمله‎‌ور شد، [[امام]]{{ع}} دست‌های خود را به [[دعا]] بلند کرد و به پیشگاه [[الهی]] عرض کرد:
{{متن حدیث|اللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِي فِي كُلِّ كَرْبٍ وَ رَجَائِي فِي كُلِّ شِدَّةٍ وَ أَنْتَ لِي فِي كُلِّ أَمْرٍ نَزَلَ بِي ثِقَةٌ وَ عُدَّةٌ كَمْ مِنْ هَمٍّ يَضْعُفُ فِيهِ الْفُؤَادُ وَ تَقِلُّ فِيهِ الْحِيلَةُ وَ يَخْذُلُ فِيهِ الصَّدِيقُ وَ يَشْمَتُ فِيهِ الْعَدُوُّ أَنْزَلْتُهُ بِكَ وَ شَكَوْتُهُ إِلَيْكَ رَغْبَةً مِنِّي إِلَيْكَ عَمَّنْ سِوَاكَ فَفَرَّجْتَهُ وَ كَشَفْتَهُ وَ أَنْتَ وَلِيُّ كُلِّ نِعْمَةٍ وَ صَاحِبُ كُلِّ حَسَنَةٍ وَ مُنْتَهَى كُلِّ رَغْبَةٍ}}؛ «خداوندا! تو تکیه‎گاه من در هر [[اندوه]]، و [[امید]] من در هر شدت و [[ناراحتی]] هستی، و تو در هر مشکلی که برای من پیش آید، پشت و [[پناه]] [[منی]]، چه بسا اندوهی که [[قلب]]، در آن [[ناتوان]] و چاره در آن اندک و [[دوست]] در آن [[خوار]] می‌شد و دشمن [[شماتت]] می‌کرد و من همه آنها را به پیشگاه تو آوردم و شِکوه نمودم، تا از همگان بریده و تنها به تو رو آورده باشم و تو مرا از آن [[گرفتاری‌ها]] [[نجات]] بخشیدی، تو [[ولیّ]] هر [[نعمت]]، و صاحب هر [[کار نیک]] و خیر و منتهای هر مقصودی»<ref>ارشاد مفید، ص۴۴۷- ۴۸۸؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۳۲۱ (با مختصر تفاوت)؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۴.</ref>.
جالب این که امام{{ع}} در این مناجات در آن [[روز]] [[بحرانی]] و خطرناک تقاضای خاصی از [[خداوند]] نمی‌کند؛ چراکه می‌داند [[شاهد]] مقصود یعنی [[شهادت]] را در آغوش خواهد کشید و درسی [[پایدار]] برای همه [[انسان‌ها]] تا دامنه [[قیامت]] از خود به یادگار می‌گذارد.
او فقط [[اعتماد]] کامل و [[توکل]] خود را به [[لطف]] بی‌پایان [[پروردگار]] ابراز می‌دارد.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]] ص ۴۰۳.</ref>.
==[[خطبه]] صبح عاشورا==
پس از آن امام{{ع}} برابر سپاه دشمن آمد در حالی که به صفوف سیل آسای آنان و [[عمربن سعد]]- که میان [[اشراف کوفه]] ایستاده بود- می‌نگریست، فرمود:
{{متن حدیث|أَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ الدُّنْيَا فَجَعَلَهَا دَارَ فَنَاءٍ وَ زَوَالٍ مُتَصَرِّفَةً بِأَهْلِهَا حَالًا بَعْدَ حَالٍ فَالْمَغْرُورُ مَنْ غَرَّتْهُ وَ الشَّقِيُّ مَنْ فَتَنَتْهُ فَلَا تَغُرَّنَّكُمْ هَذِهِ الدُّنْيَا فَإِنَّهَا تَقْطَعُ رَجَاءَ مَنْ رَكِنَ إِلَيْهَا وَ تُخَيِّبُ طَمَعَ مَنْ طَمِعَ فِيهَا وَ أَرَاكُمْ قَدِ اجْتَمَعْتُمْ عَلَى أَمْرٍ قَدْ أَسْخَطْتُمُ اللَّهَ فِيهِ عَلَيْكُمْ وَ أَعْرَضَ بِوَجْهِهِ الْكَرِيمِ عَنْكُمْ وَ أَحَلَّ بِكُمْ نَقِمَتَهُ وَ جَنَّبَكُمْ رَحْمَتَهُ فَنِعْمَ الرَّبُّ رَبُّنَا وَ بِئْسَ الْعَبِيدُ أَنْتُمْ أَقْرَرْتُمْ بِالطَّاعَةِ وَ آمَنْتُمْ بِالرَّسُولِ مُحَمَّدٍ{{صل}} ثُمَّ إِنَّكُمْ زَحَفْتُمْ إِلَى ذُرِّيَّتِهِ وَ عِتْرَتِهِ تُرِيدُونَ قَتْلَهُمْ لَقَدِ اسْتَحْوَذَ عَلَيْكُمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاكُمْ ذِكْرَ اللَّهِ الْعَظِيمِ فَتَبّاً لَكُمْ وَ لِمَا تُرِيدُونَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ فَبُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ‌}}.
«[[حمد]] و [[ستایش]] خدایی راست که [[دنیا]] را آفرید و آن را، [[خانه]] فنا و زوال قرار داد، که همواره اهلش را از حالی به حال دیگر درآورد، [[فریب]] خورده کسی است که دنیا او را فریب دهد و نگون [[بخت]] کسی است که دنیا او را [[مفتون]] خود کند (مراقب باشید!) این دنیا شما را نفریبد، که دنیا [[امید]] هر کسی را که به او [[دل]] ببندد، قطع می‌کند و [[طمع]] آزمندان به خود را می‌خشکاند، شما را می‌بینم که تصمیم بر کاری گرفته‌اید که [[خداوند]] را [[خشمگین]] ساخته و روی کریمانه‌اش از شما برتافته و عذابش را بر شما نازل کرده و رحمتش را از شما دریغ داشته است.
خدای ما چه [[پروردگار]] خوبی است و شما چه [[بندگان]] [[بدی]] هستید (به ظاهر) [[اقرار]] به [[طاعت]] او کرده و به پیامبرش محمد{{صل}} [[ایمان]] آورده‌اید، ولی برای [[قتل]] و کشتن [[فرزندان]] و ذریه‌اش [[هجوم]] آوردید! به [[یقین]] [[شیطان]] بر شما چیره شده و شما را از [[یاد خدا]] [[غافل]] کرده است. [[مرگ]] بر شما و برخواسته‌هایتان! همه ما از خداییم و به سوی او باز می‌گردیم. اینان جماعتی هستند که بعد از ایمان، [[کافر]] شدند. دور باد [[رحمت]] پروردگار از [[ستمگران]]».
در این هنگام [[عمر بن سعد]] رو به [[اشراف کوفه]] کرد و گفت: وای بر شما! با او تکلم می‌کنید؟! به [[خدا]] [[سوگند]]! این فرزند همان پدری است که اگر یک [[روز]] هم به سخنش ادامه می‌داد از گفتن باز نمی‌ماند. پس پاسخش را بگویید. در این هنگام، [[شمر]] جلو آمد و گفت: ای حسین! اینها چیست که می‌گویی؟ به گونه‌ای سخن بگو که ما بفهمیم!
[[امام]]{{ع}} فرمود:
{{متن حدیث|اتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ وَ لَا تَقْتُلُونِي فَإِنَّهُ لَا يَحِلُّ لَكُمْ قَتْلِي وَ لَا انْتِهَاكُ حُرْمَتِي فَإِنِّي ابْنُ بِنْتِ نَبِيِّكُمْ وَ جَدَّتِي خَدِيجَةُ زَوْجَةُ نَبِيِّكُمْ وَ لَعَلَّهُ قَدْ بَلَغَكُمْ قَوْلُ نَبِيِّكُمْ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ}}؛ «از خدا بترسید و دست از کشتن من بردارید؛ زیرا کشتن من و [[هتک حرمت]] من، جایز نیست. من فرزند [[دختر پیامبر]] شما هستم و [[جده]] من [[خدیجه]]، [[همسر]] [[پیغمبر]] شماست، و شاید این [[سخن پیامبر]] به شما رسیده باشد که فرمود: «حسن و حسین، دو آقای [[جوانان]] [[اهل]] بهشتند»<ref>مقتل الحسین خوارزمی، ج۱، ص۲۵۲- ۲۵۳؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۵- ۶.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]] ص ۴۰۴.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۱۸۵

ویرایش