پرش به محتوا

حارث بن نوفل بن حارث بن عبدالمطلب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر| عنوان مدخل  = حارث بن نوفل بن حارث بن عبدالمطلب| مداخل مرتبط = [[حارث بن نوفل بن حارث بن عبدالمطلب در تراجم و رجال]] | پرسش مرتبط  = }}
| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر
| عنوان مدخل  = حارث بن نوفل بن حارث بن عبدالمطلب
| مداخل مرتبط =  
| پرسش مرتبط  = }}
== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
وی از تیره [[نوفل بن عبد مناف]] و کنیه‌اش «ابوعبدالله» است<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۳۸۳؛ طوسی، محمد بن الحسن، رجال، ص۳۵.</ref>. نام مادرش [[ظریبه بنت سعید بن قشب ازدی|ظریبه دختر سعید بن قشب ازدی]] و همسرش، [[هند بنت ابوسفیان بن حرب|هند دختر ابوسفیان بن حرب]] است<ref>ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۱۰۴؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۲۶۲؛ مقریزی، احمد بن علی، إمتاع الأسماع، ج۶، ص۲۶۹.</ref>. حارث بزرگ‌ترین فرزند نوفل و به [[روزگار]] [[رسول خدا]] {{صل}} مردی بالغ بود و به رسول خدا شباهت داشت<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۷۰.</ref>. او همزمان با [[مسلمان]] شدن پدرش نوفل، مسلمان شد<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۷۰.</ref>. به گفته [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۹۵.</ref>، [[ابن کلبی]] گوید: [[سبب نزول آیه]]: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ}}<ref>«و خداوند بر آن نیست تا تو در میان آنان هستی آنان را عذاب کند و تا آمرزش می‌خواهند خداوند بر آن نیست که عذاب کننده آنها باشد» سوره انفال، آیه ۳۳.</ref>. [[حارث بن نوفل]] بود. چنان که برخی گفته‌اند: [[آیه]] {{متن قرآن|وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«خداوند بر دل‌ها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بینایی‌های آنها پرده‌ای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.</ref>. درباره حارث بن نوفل بن عبد مناف نازل شده است<ref>قرطبی، ابو عبدالله محمد بن احمد، الجامع الصغیر، ج۱۶، ص۱۶۹.</ref>. حارث با [[رسول خدا]] {{صل}} سخت [[دشمنی]] می‌کرد، به او [[کینه]] داشت و در هجو او [[شعر]] می‌گفت اما به [[قتل]] آن [[حضرت]] [[راضی]] نمی‌شد<ref>ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۶۵.</ref>. [[ابن ابی خیثمه]] به نقل از [[مصعب زبیری]]، ضمن [[صحابی]] دانستن وی، می‌گوید: وی از رسول خدا {{صل}} [[روایت]] دارد<ref>این مطلب به نقل ابن حجر است و در نسخه چاپی تاریخ ابن ابی خیشمه یافت نشد.</ref>. [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۷۸.</ref> ضمن تأکید صحابی بودن حارث می‌گوید: رسول خدا {{صل}} او را به [[ولایت]] برخی نواحی [[مکه]] گماشت. [[ابن عساکر]]<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲۷، ص۳۱۹.</ref> گفته است: [[سه خلیفه]] بعدی ([[ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]] او را بر ولایت مکه باقی گذاشتند. [[بخاری]]<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۸۳.</ref> و [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۴۳.</ref> نیز به نقل از [[عبدالله بن حارث]] گفته‌اند: حارث [[والی مکه]] بود، اما اینکه از طرف چه کسی [[والی]] شده بود را مشخص نکرده‌اند. [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۵۵.</ref> می‌گوید: [[ابوبکر]] حارث را به [[ولایت]] [[مکه]] گماشت، سپس حارث به [[مدینه]] رفت و از مدینه نیز در ایام ولایت [[عبد الله بن عامر]] به [[بصره]] رفت و ساکن آنجا شد، اما [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۴۳.</ref> می‌گوید: والی مکه در [[زمان ابوبکر]] [[عتاب بن اسید]] بود، [[رسول خدا]] {{صل}} حارث را بر ولایت [[جده]] گماشت و به همین جهت او نتوانست در [[جنگ حنین]] حاضر شود، ابوبکر او را [[عزل]] کرد، اما [[عثمان]] وقتی به [[خلافت]] رسید، دوباره او را به ولایت مکه گماشت<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲۷، ص۳۲۶.</ref>. حارث در [[جنگ صفین]] در [[لشکر امام علی]] {{ع}} و [[فرمانده]] [[قریشیان]] بصره بود<ref>منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۲۰۶.</ref>. عتبی گوید: وقتی [[سعید بن عاص]] (در [[زمان]] [[حکومت معاویه]]) [[والی مدینه]] بود، پسر خود [[عمرو]] را به ولایت مکه گماشت، چون عمرو به مکه آمد کسی جز [[حارث بن نوفل]] به استقبال او نرفت. [[عمرو بن سعید]] به حارث گفت: ای حارث چه چیزی [[قوم]] تو را از استقبال من بازداشت که آنان چون تو، به پیشواز من نیآمدند؟ حارث گفت: به دلیل [[رفتار]] و استقبالی که از من کردی! از روی [[تکبر]] نه نام کامل مرا گفتی و نه با [[کنیه]] خطابم کردی! عمرو بن سعید [[وعده]] داد [[نیک]] رفتار باشد و به حارث گفت: به [[خدا]] [[موعظه]] خوبی کردی و من از تو بدگمان نیستم<ref>ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۴، ص۱۳۳.</ref>.
وی از تیره [[نوفل بن عبد مناف]] و کنیه‌اش «ابوعبدالله» است<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۳۸۳؛ طوسی، محمد بن الحسن، رجال، ص۳۵.</ref>. نام مادرش [[ظریبه بنت سعید بن قشب ازدی|ظریبه دختر سعید بن قشب ازدی]] و همسرش، [[هند بنت ابوسفیان بن حرب|هند دختر ابوسفیان بن حرب]] است<ref>ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۱۰۴؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۲۶۲؛ مقریزی، احمد بن علی، إمتاع الأسماع، ج۶، ص۲۶۹.</ref>. حارث بزرگ‌ترین فرزند نوفل و به [[روزگار]] [[رسول خدا]] {{صل}} مردی بالغ بود و به رسول خدا شباهت داشت<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۷۰.</ref>. او همزمان با [[مسلمان]] شدن پدرش نوفل، مسلمان شد<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۷۰.</ref>. به گفته [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۹۵.</ref>، [[ابن کلبی]] گوید: [[سبب نزول آیه]]: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ}}<ref>«و خداوند بر آن نیست تا تو در میان آنان هستی آنان را عذاب کند و تا آمرزش می‌خواهند خداوند بر آن نیست که عذاب کننده آنها باشد» سوره انفال، آیه ۳۳.</ref>. [[حارث بن نوفل]] بود. چنان که برخی گفته‌اند: [[آیه]] {{متن قرآن|وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«خداوند بر دل‌ها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بینایی‌های آنها پرده‌ای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.</ref>. درباره حارث بن نوفل بن عبد مناف نازل شده است<ref>قرطبی، ابو عبدالله محمد بن احمد، الجامع الصغیر، ج۱۶، ص۱۶۹.</ref>. حارث با [[رسول خدا]] {{صل}} سخت [[دشمنی]] می‌کرد، به او [[کینه]] داشت و در هجو او [[شعر]] می‌گفت اما به [[قتل]] آن [[حضرت]] [[راضی]] نمی‌شد<ref>ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۶۵.</ref>. [[ابن ابی خیثمه]] به نقل از [[مصعب زبیری]]، ضمن [[صحابی]] دانستن وی، می‌گوید: وی از رسول خدا {{صل}} [[روایت]] دارد<ref>این مطلب به نقل ابن حجر است و در نسخه چاپی تاریخ ابن ابی خیشمه یافت نشد.</ref>. [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۷۸.</ref> ضمن تأکید صحابی بودن حارث می‌گوید: رسول خدا {{صل}} او را به [[ولایت]] برخی نواحی [[مکه]] گماشت. [[ابن عساکر]]<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲۷، ص۳۱۹.</ref> گفته است: [[سه خلیفه]] بعدی ([[ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]] او را بر ولایت مکه باقی گذاشتند. [[بخاری]]<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۸۳.</ref> و [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۴۳.</ref> نیز به نقل از [[عبدالله بن حارث]] گفته‌اند: حارث [[والی مکه]] بود، اما اینکه از طرف چه کسی [[والی]] شده بود را مشخص نکرده‌اند. [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۵۵.</ref> می‌گوید: [[ابوبکر]] حارث را به [[ولایت]] [[مکه]] گماشت، سپس حارث به [[مدینه]] رفت و از مدینه نیز در ایام ولایت [[عبد الله بن عامر]] به [[بصره]] رفت و ساکن آنجا شد، اما [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۴۳.</ref> می‌گوید: والی مکه در [[زمان ابوبکر]] [[عتاب بن اسید]] بود، [[رسول خدا]] {{صل}} حارث را بر ولایت [[جده]] گماشت و به همین جهت او نتوانست در [[جنگ حنین]] حاضر شود، ابوبکر او را [[عزل]] کرد، اما [[عثمان]] وقتی به [[خلافت]] رسید، دوباره او را به ولایت مکه گماشت<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲۷، ص۳۲۶.</ref>. حارث در [[جنگ صفین]] در [[لشکر امام علی]] {{ع}} و [[فرمانده]] [[قریشیان]] بصره بود<ref>منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۲۰۶.</ref>. عتبی گوید: وقتی [[سعید بن عاص]] (در [[زمان]] [[حکومت معاویه]]) [[والی مدینه]] بود، پسر خود [[عمرو]] را به ولایت مکه گماشت، چون عمرو به مکه آمد کسی جز [[حارث بن نوفل]] به استقبال او نرفت. [[عمرو بن سعید]] به حارث گفت: ای حارث چه چیزی [[قوم]] تو را از استقبال من بازداشت که آنان چون تو، به پیشواز من نیآمدند؟ حارث گفت: به دلیل [[رفتار]] و استقبالی که از من کردی! از روی [[تکبر]] نه نام کامل مرا گفتی و نه با [[کنیه]] خطابم کردی! عمرو بن سعید [[وعده]] داد [[نیک]] رفتار باشد و به حارث گفت: به [[خدا]] [[موعظه]] خوبی کردی و من از تو بدگمان نیستم<ref>ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۴، ص۱۳۳.</ref>.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش