پرش به محتوا

شکرگزاری در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
«شُکر» در لغت یعنی تصور [[نعمت]] (دانستن اینکه: آنچه داری نعمت است و از ناحیه دیگری) و آشکار و ظاهر کردن آن<ref>{{عربی|الشُّكْرُ: تصوّر النّعمة و إظهارها... و يضادّه الْكُفْرُ، و هو: نسيان النّعمة و سترها}}؛ المفردات، ص۴۶۱.</ref>، برخی نیز آن را [[ستایش]] [[احسان‌کننده]] دانسته‌اند<ref>جوهری، الصحاح، ۲/۷۰۲.</ref> و در مقابل آن [[کفر]] قرار دارد به‌معنای پوشاندن نعمت<ref>{{عربی|و الكُفْرُ: نقيض الشكر. كَفَرَ النعمةَ، أي: لم يشكرها}}؛ العین، ج۵، ص۳۵۶؛ لسان العرب، ج۵، ص۱۴۴.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۳۳- ۱۳۴؛ [[مهدی رضوانی‌پور|رضوانی‌پور، مهدی]]، [[شکر - رضوانی‌پور (مقاله)| مقاله «شکر»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۶ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۶]]، ص۴۴۰ ـ ۴۴۶.</ref>
«شُکر» در لغت یعنی تصور [[نعمت]] (دانستن اینکه: آنچه داری نعمت است و از ناحیه دیگری) و آشکار و ظاهر کردن آن<ref>{{عربی|الشُّكْرُ: تصوّر النّعمة و إظهارها... و يضادّه الْكُفْرُ، و هو: نسيان النّعمة و سترها}}؛ المفردات، ص۴۶۱.</ref>، برخی نیز آن را [[ستایش]] [[احسان‌کننده]] دانسته‌اند<ref>جوهری، الصحاح، ۲/۷۰۲.</ref> و در مقابل آن: «[[کفر]]» قرار دارد به‌معنای پوشاندن نعمت<ref>{{عربی|و الكُفْرُ: نقيض الشكر. كَفَرَ النعمةَ، أي: لم يشكرها}}؛ العین، ج۵، ص۳۵۶؛ لسان العرب، ج۵، ص۱۴۴.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۳۳- ۱۳۴؛ [[مهدی رضوانی‌پور|رضوانی‌پور، مهدی]]، [[شکر - رضوانی‌پور (مقاله)| مقاله «شکر»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۶ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۶]]، ص۴۴۰ ـ ۴۴۶.</ref>


در تعریفی دیگر چنین آمده است: [[شکر]] به معنای توجه‌داشتن و اظهارکردن [[نعمت]] و عنایتی است که از کسی و یا مقامی به [[انسان]] می‌رسد. لذا به حیوانی که با کمترین غذا چاق می‌شود و نعمت را اظهار می‌کند “دابّه شکور” گفته می‌شود. واژه شکر در مورد نعمت‌های مادی و [[معنوی]]، هر دو به کار می‌رود. بنا بر قول راغب، اصل این واژه از “عین شَکری” است؛ یعنی چشمه‌ای که سرریز از آب است. از این‌رو، شکر تنها به ابراز تشکر و [[قدردانی]] اطلاق نمی‌شود؛ بلکه مراد از آن، ابراز کامل قدردانی از [[منعم]]، به صورت [[قلبی]] و لسانی و عملی است<ref>مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۶۲.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)| ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲]]، ص ۳۵۸.</ref>
در تعریفی دیگر چنین آمده است: [[شکر]] به معنای توجه‌داشتن و اظهارکردن [[نعمت]] و عنایتی است که از کسی و یا مقامی به [[انسان]] می‌رسد. لذا به حیوانی که با کمترین غذا چاق می‌شود و نعمت را اظهار می‌کند “دابّه شکور” گفته می‌شود. واژه شکر در مورد نعمت‌های مادی و [[معنوی]]، هر دو به کار می‌رود. بنا بر قول راغب، اصل این واژه از “عین شَکری” است؛ یعنی چشمه‌ای که سرریز از آب است. از این‌رو، شکر تنها به ابراز تشکر و [[قدردانی]] اطلاق نمی‌شود؛ بلکه مراد از آن، ابراز کامل قدردانی از [[منعم]]، به صورت [[قلبی]] و لسانی و عملی است<ref>مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۶۲.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)| ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲]]، ص ۳۵۸.</ref>
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش