پرش به محتوا

شکرگزاری در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱٬۲۲۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ اکتبر ۲۰۲۳
خط ۳۴: خط ۳۴:


===امر به اظهار و یادآوری [[نعمت]]===
===امر به اظهار و یادآوری [[نعمت]]===
[[قرآن کریم]] به بازگو کردن نعمت و [[آشکار کردن]] آن فرمان داده: «و اَمّا بِنِعمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّث» ([[ضحی]] / ۹۳، ۱۱) که گونه‌ای از [[سپاسگزاری]] از خداست.<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۱۵۰؛ التبیان، ج۱۰، ص۳۷۰؛ تفسیر المظهری، ج۱۰، ص۲۸۷.</ref> در [[آیات]] بسیاری نیز به یادآوری نعمت‌های گوناگون [[الهی]] فرمان داده شده است: «یـبَنی اِسرءیلَ اذکُروا نِعمَتِی الَّتی اَنعَمتُ عَلَیکُم» (بقره / ۲، ۴۰؛ نیز بقره / ۲، ۴۷، ۱۲۲، ۲۳۱؛ [[آل‌عمران]] / ۳، ۱۰۳؛ [[مائده]] / ۵، ۷، ۱۱، ۲۰؛ [[اعراف]] / ۷، ۶۹، ۷۴؛ [[انفال]] / ۸، ۲۶؛ ابراهیم / ۱۴، ۶؛ [[احزاب]] / ۳۳، ۹ و...) و [[مفسران]]، ذکر [[نعمت]] را همان [[شکر نعمت]] و [[ادای حقوق]] آن دانسته‌اند.<ref>الکشاف، ج۱، ص۱۳۱؛ منهج الصادقین، ج۱، ص۱۷۱؛ روح المعانی، ج۱، ص۲۴۴.</ref> برخی مفسران، یادآوری نعمت را مقدمه [[سپاسگزاری]] از آن دانسته و از تقدم ذکر بر [[شکر]] در [[آیه]] «فَاذکُرونی اَذکُرکُم و اشکُروا لی‌و لا تَکفُرون» (بقره / ۲، ۱۵۲) این معنا را استفاده کرده‌اند که بدون [[تذکر]] و به یاد آوردن [[نعمت‌های الهی]] [[شکر]] تحقق نمی‌پذیرد، چون کسی که از [[خدا]] و نعمت‌های او [[غافل]] است، نمی‌تواند سپاسگزار او باشد؛ref> [[مخزن العرفان]]، ج۲، ص۱۲۷ - ۱۲۸.</ref> همچنین [[قرآن کریم]] در [[آیات]] بسیار فراوانی نعمت‌های گوناگون خدا را برشمرده و آنها را به یاد [[انسان‌ها]] آورده که [[تشویق]] به [[شکرگزاری]]، از آنها برداشت می‌شود. (برای نمونه: نحل / ۱۶، ۶۵ - ۸۱)<ref>نمونه، ج۱۱، ص۲۸۸، ۳۴۸.</ref>
[[قرآن کریم]] به بازگو کردن نعمت و [[آشکار کردن]] آن فرمان داده: {{متن قرآن|وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ}}<ref>«و نعمت پروردگارت را باز گوی!» سوره ضحی، آیه ۱۱.</ref> که گونه‌ای از [[سپاسگزاری]] از خداست.<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۱۵۰؛ التبیان، ج۱۰، ص۳۷۰؛ تفسیر المظهری، ج۱۰، ص۲۸۷.</ref> در [[آیات]] بسیاری نیز به یادآوری نعمت‌های گوناگون [[الهی]] فرمان داده شده است: {{متن قرآن|يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ}}<ref>«ای بنی اسرائیل! نعمت مرا که ارزانی شما داشتم به یاد آورید » سوره بقره، آیه ۴۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ }}<ref>«و نعمت خداوند را به یاد آورید » سوره مائده، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>« نعمت‌های خداوند را به یاد آورید باشد که رستگار گردید» سوره اعراف، آیه 69.</ref> و [[مفسران]]، ذکر [[نعمت]] را همان [[شکر نعمت]] و [[ادای حقوق]] آن دانسته‌اند.<ref>الکشاف، ج۱، ص۱۳۱؛ منهج الصادقین، ج۱، ص۱۷۱؛ روح المعانی، ج۱، ص۲۴۴.</ref> برخی مفسران، یادآوری نعمت را مقدمه [[سپاسگزاری]] از آن دانسته و از تقدم ذکر بر [[شکر]] در [[آیه]] {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref> این معنا را استفاده کرده‌اند که بدون [[تذکر]] و به یاد آوردن [[نعمت‌های الهی]] [[شکر]] تحقق نمی‌پذیرد، چون کسی که از [[خدا]] و نعمت‌های او [[غافل]] است، نمی‌تواند سپاسگزار او باشد؛ref> [[مخزن العرفان]]، ج۲، ص۱۲۷ - ۱۲۸.</ref> همچنین [[قرآن کریم]] در [[آیات]] بسیار فراوانی نعمت‌های گوناگون خدا را برشمرده و آنها را به یاد [[انسان‌ها]] آورده که [[تشویق]] به [[شکرگزاری]]، از آنها برداشت می‌شود. {{متن قرآن|وَاللَّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَحْيَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ وَإِنَّ لَكُمْ فِي الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِ مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَائِغًا لِلشَّارِبِينَ وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لاَ يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ  وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُواْ بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَوَاء أَفَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لاَ يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقًا مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ شَيْئًا وَلاَ يَسْتَطِيعُونَ فَلاَ تَضْرِبُواْ لِلَّهِ الأَمْثَالَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً عَبْدًا مَّمْلُوكًا لاَّ يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ  وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَاللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ أَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاء مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ اللَّهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ  وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّن بُيُوتِكُمْ سَكَنًا وَجَعَلَ لَكُم مِّن جُلُودِ الأَنْعَامِ بُيُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَيَوْمَ إِقَامَتِكُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْجِبَالِ أَكْنَانًا وَجَعَلَ لَكُمْ سَرَابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِيلَ تَقِيكُم بَأْسَكُمْ كَذَلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ }}<ref>«و خداوند از آسمان آبی فرو فرستاد و با آن زمین را پس از آنکه مرده بود زنده گردانید، بی‌گمان در این (کار) برای گروهی که می‌شنوند نشانه‌ای است. و به یقین در چارپایان برای شما پندی (نهفته) است؛ از آنچه در شکم دارند از میان سرگین و خون، شیری ناب به شما می‌نوشانیم که گوارای نوشندگان است. و از میوه‌های خرمابن و انگورها شراب  و روزی نیکویی به دست می‌آورید، به راستی در این (کار) نشانه‌ای است برای گروهی که خرد می‌ورزند. و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که بر کوه‌ها و بر درخت و بر داربست‌هایی که (مردم) می‌سازند لانه گزین! سپس از (گل) همه میوه‌ها  بخور و راه‌های هموار پروردگارت را بپوی! (آنگاه) از شکمش شهدی با رنگ‌های گوناگون برمی‌آید که در آن برای مردم درمانی است، بی‌گمان در این، نشانه‌ای است برای گروهی که می‌اندیشند. و خداوند شما را آفریده است سپس شما را می‌میراند و برخی از شما را به فرودین‌ترین سال‌های زندگانی باز می‌گردانند، تا آنجا که پس از دانستن، چیزی نداند؛ بی‌گمان خداوند دانایی تواناست. و خداوند برخی از شما را بر برخی دیگر در روزی، برتری داده است و برتری یافتگان روزی‌های خود را به بردگان خویش باز نمی‌گردانند تا با همه در آن برابر گردند. آیا نعمت خداوند را انکار می‌کنند؟ و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان می‌آورند و به نعمت‌های خداوند ناسپاسی می‌ورزند؟ و به جای خداوند چیزهایی را می‌پرستند که (در هیچ یک) از آسمان‌ها و زمین نه اختیار هیچ رزقی را برای آنان دارند و نه می‌توانند داشته باشند.پس برای خداوند (این‌گونه) مثل‌ها را نزنید که خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید. خداوند بنده‌ای زرخرید را مثل می‌زند که توان هیچ کاری ندارد و کسی را که به او از خویش روزی نیکویی داده‌ایم و او پنهان و آشکار از آن می‌بخشد؛ آیا (این دو) برابرند؟سپاس خداوند راست (که بی‌همتاست) اما بیشتر آنان نمی‌دانند. و خداوند دو مرد را مثل می‌زند که یکی از آن دو گنگ است و توان هیچ کاری ندارد و سربار سرور خویش است، هر جا می‌فرستدش خیری (با خود) نمی‌آورد، آیا او با آن کس که به دادگری فرمان می‌دهد و بر راهی است راست ، برابر است؟ و نهان آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است و کار رستخیز جز یک چشم بر هم زدن نیست یا خود کوتاه‌تر است؛ بی‌گمان خداوند بر هر کاری تواناست. و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمی‌دانستید و برای شما گوش و چشم و دل  نهاد باشد که سپاس گزارید. آیا به پرندگان رام شده در فضای آسمان ننگریسته‌اند که جز خداوند آنان را نگاه نمی‌دارد؟ بی‌گمان در آن برای گروهی که ایمان دارند نشانه‌هایی است. و خداوند از خانه‌هایتان برای شما جای آرامش پدید آورد و از پوست چارپایان برایتان خانه‌هایی برآورد که در روز جابه‌جایی و روز ماندنتان  آن را سبک می‌یابید و از پشم و کرک و موی آنها وسایل (خانه) و کالایی  (پدید آورد) تا هنگامی (که بپاید).و خداوند از آنچه آفریده است سایه‌بان‌هایی برای شما قرار داد و از کوه‌ها غارهایی برایتان نهاد و تنپوش‌هایی برایتان پدید آورد که شما را از گرما نگه می‌دارد و تنپوش‌هایی که شما را از (گزند) جنگتان  نگه می‌دارد؛ بدین‌گونه خداوند نعمتش را بر شما تمام می‌گرداند باشد که گردن نهید.» سوره نحل، آیه ۶۵-۸۱.</ref>.<ref>نمونه، ج۱۱، ص۲۸۸، ۳۴۸.</ref>
</ref>
 
===استفهام تقریری و توبیخی===
===استفهام تقریری و توبیخی===
در آیاتی پس از اشاره به نعمت‌های گوناگون، درباره کسانی که این [[نعمت‌ها]] به آنان داده شده گفته می‌شود آیا سپاسگزاری نمی‌کنند: «... أَفَلایَشکُرون».([[یس]] / ۳۶، ۳۵، ۷۳) این [[پرسش]]، استفهام مجازی و به معنای امر به شکر (۱) و تشویق به آن (۲) یا به معنای [[توبیخ]] و [[ناپسند]] دانستن [[ناسپاسی]] از خداست (۳) و آوردن فعل مضارع نیز با [[هدف]] [[مبالغه]] در [[انکار]] و توبیخ [[کفران]] آنهاست؛ یعنی با اینکه باید پیوسته شکرگزاری را تکرار کنند، چگونه همواره [[شرک]] می‌ورزند؟(۴) در جایی دیگر پس از برشمردن برخی [[عنایات الهی]] به داوود{{ع}}، می‌فرماید آیا شما سپاسگزارید: «... فَهَل اَنتُم شـکِرون». ([[انبیاء]] / ۲۱، ۸۰) گرچه ظاهراً این نعمت مربوط به داوود{{ع}} بوده، نعمت دادن به [[انبیا]] إنعام به همه [[خلق]] است.(۵) این استفهام نیز به معنای تقریر ([[اقرار]] گرفتن) درباره [[لزوم]] شکرگزاری [[مؤمنان]]،(۶) یا امری در قالب استفهام (۷) و مفید مبالغه و [[سرزنش]] است.(۸) گاهی نیز با تعبیر چرا شکرگزاری نمی‌کنید: «... فَلَولا تَشکُرون» (واقعه / ۵۶، ۷۰) به سپاسگزاری از خدا و [[به نیکی یاد کردن]] نعمت‌های او از طریق اظهار [[بندگی]] وی در [[رفتار]] و گفتار، [[تشویق]] کرده است.(۹) در آیه‌ای نیز با استفهامی انکاری از [[انسان‌ها]] پرسیده شده که آیا [[پاداش]] [[احسان]] چیزی جز احسان است: «هَل جَزاءُ الاِحسـنِ اِلاَّ الاِحسـن» ([[الرحمن]] / ۵۵، ۶۰) که اگر احسان نخست را [[احسان خدا]] بدانیم، احسان دوم [[وظیفه]] [[بندگان]] و به معنای [[شکرگزاری]] در برابر [[احسان الهی]] است.(۱۰)
در آیاتی پس از اشاره به نعمت‌های گوناگون، درباره کسانی که این [[نعمت‌ها]] به آنان داده شده گفته می‌شود آیا سپاسگزاری نمی‌کنند: «... أَفَلایَشکُرون».([[یس]] / ۳۶، ۳۵، ۷۳) این [[پرسش]]، استفهام مجازی و به معنای امر به شکر (۱) و تشویق به آن (۲) یا به معنای [[توبیخ]] و [[ناپسند]] دانستن [[ناسپاسی]] از خداست (۳) و آوردن فعل مضارع نیز با [[هدف]] [[مبالغه]] در [[انکار]] و توبیخ [[کفران]] آنهاست؛ یعنی با اینکه باید پیوسته شکرگزاری را تکرار کنند، چگونه همواره [[شرک]] می‌ورزند؟(۴) در جایی دیگر پس از برشمردن برخی [[عنایات الهی]] به داوود{{ع}}، می‌فرماید آیا شما سپاسگزارید: «... فَهَل اَنتُم شـکِرون». ([[انبیاء]] / ۲۱، ۸۰) گرچه ظاهراً این نعمت مربوط به داوود{{ع}} بوده، نعمت دادن به [[انبیا]] إنعام به همه [[خلق]] است.(۵) این استفهام نیز به معنای تقریر ([[اقرار]] گرفتن) درباره [[لزوم]] شکرگزاری [[مؤمنان]]،(۶) یا امری در قالب استفهام (۷) و مفید مبالغه و [[سرزنش]] است.(۸) گاهی نیز با تعبیر چرا شکرگزاری نمی‌کنید: «... فَلَولا تَشکُرون» (واقعه / ۵۶، ۷۰) به سپاسگزاری از خدا و [[به نیکی یاد کردن]] نعمت‌های او از طریق اظهار [[بندگی]] وی در [[رفتار]] و گفتار، [[تشویق]] کرده است.(۹) در آیه‌ای نیز با استفهامی انکاری از [[انسان‌ها]] پرسیده شده که آیا [[پاداش]] [[احسان]] چیزی جز احسان است: «هَل جَزاءُ الاِحسـنِ اِلاَّ الاِحسـن» ([[الرحمن]] / ۵۵، ۶۰) که اگر احسان نخست را [[احسان خدا]] بدانیم، احسان دوم [[وظیفه]] [[بندگان]] و به معنای [[شکرگزاری]] در برابر [[احسان الهی]] است.(۱۰)
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش