دلایل عقلی عصمت امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[تیر]]|روز=[[19]]|سال=[[۱۴۰۲]]|کاربر=فرقانی}} | |||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی = [[عصمت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ عصمت]] | | موضوع اصلی = [[عصمت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ عصمت]] | ||
خط ۵: | خط ۷: | ||
| مدخل اصلی = [[دلیل عقلی عصمت امام]] | | مدخل اصلی = [[دلیل عقلی عصمت امام]] | ||
| مدخل وابسته = [[عصمت امام]] | | مدخل وابسته = [[عصمت امام]] | ||
| تعداد پاسخ = | | تعداد پاسخ = 7 | ||
}} | }} | ||
'''[[دلایل عقلی]] [[عصمت امامان]] چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[عصمت (پرسش)|عصمت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[عصمت]]''' مراجعه شود. | '''[[دلایل عقلی]] [[عصمت امامان]] چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[عصمت (پرسش)|عصمت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[عصمت]]''' مراجعه شود. | ||
== پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | ||
خط ۲۷۴: | خط ۲۶۸: | ||
«[[محمد بن ابی عمیر]] میگوید: "عالیترین سخنی که در طول دوره همنشینیام با [[هشام بن حکم]] از وی شنیدم این بود که روزی از او پرسیدم: آیا [[امام]]، [[معصوم]] است؟ هشام جواب داد: آری. گفتم: [[عصمت]] چیست و چگونه [[امامان]] معصوماند؟ گفت: برای اینکه سرچشمه [[گناهان]] چند چیز است:[[حرص]]، [[حسد]]، [[شهوت]] و [[غضب]] و هیچیک از این عوامل در [[وجود امام]] راه ندارد؛ چرا حریص باشد؟ با اینکه بر همه چیز [[قدرت]] دارد حتّی [[بیت المال]] [[مسلمین]] در [[اختیار]] اوست، چگونه ممکن است [[حسود]] باشد، در حالی که [[حسد]] از آن کسی است که بالاتر از خود را ببیند، از [[مقام]] [[امام]] چه مقامی بالاتر، ممکن نیست [[امام]] در [[امور دنیا]] [[خشم]] کند؛ زیرا [[خداوند]] کاری به دست او سپرده که با چنان غضبی، هرگز سازگار نیست و آن [[اجرای حدود الهی]] است و اگر [[غضب]] مربوط به امور [[آخرت]] و جزا باشد که [[عیب]] نیست و بسیار خوب است، چطور ممکن است [[امام]] در چنگال [[شهوت]] و [[هوسها]] [[اسیر]] گردد با اینکه او به خوبی میداند لذّات این [[جهان]] زودگذر است، در برابر آنچه [[خداوند]] در سرای دیگر برای کسانی که از [[شهوات]] و [[هوسها]] [[چشم]] بپوشند، معیّن فرموده، قابل مقایسه نیست"<ref>الأمالی، ص۵۰۵.</ref>»<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص ۱۴۷.</ref>. | «[[محمد بن ابی عمیر]] میگوید: "عالیترین سخنی که در طول دوره همنشینیام با [[هشام بن حکم]] از وی شنیدم این بود که روزی از او پرسیدم: آیا [[امام]]، [[معصوم]] است؟ هشام جواب داد: آری. گفتم: [[عصمت]] چیست و چگونه [[امامان]] معصوماند؟ گفت: برای اینکه سرچشمه [[گناهان]] چند چیز است:[[حرص]]، [[حسد]]، [[شهوت]] و [[غضب]] و هیچیک از این عوامل در [[وجود امام]] راه ندارد؛ چرا حریص باشد؟ با اینکه بر همه چیز [[قدرت]] دارد حتّی [[بیت المال]] [[مسلمین]] در [[اختیار]] اوست، چگونه ممکن است [[حسود]] باشد، در حالی که [[حسد]] از آن کسی است که بالاتر از خود را ببیند، از [[مقام]] [[امام]] چه مقامی بالاتر، ممکن نیست [[امام]] در [[امور دنیا]] [[خشم]] کند؛ زیرا [[خداوند]] کاری به دست او سپرده که با چنان غضبی، هرگز سازگار نیست و آن [[اجرای حدود الهی]] است و اگر [[غضب]] مربوط به امور [[آخرت]] و جزا باشد که [[عیب]] نیست و بسیار خوب است، چطور ممکن است [[امام]] در چنگال [[شهوت]] و [[هوسها]] [[اسیر]] گردد با اینکه او به خوبی میداند لذّات این [[جهان]] زودگذر است، در برابر آنچه [[خداوند]] در سرای دیگر برای کسانی که از [[شهوات]] و [[هوسها]] [[چشم]] بپوشند، معیّن فرموده، قابل مقایسه نیست"<ref>الأمالی، ص۵۰۵.</ref>»<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص ۱۴۷.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | |||
| عنوان پاسخدهنده = 7. رضا محمدی؛ | |||
| تصویر = 137988.jpg | |||
| پاسخدهنده = رضا محمدی | |||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[رضا محمدی]]''' در کتاب ''«[[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن»'' در اینباره گفته است: | |||
«'''[[برهان]] اول''': [[امام]] [[حافظ شریعت]] است، حافظ شریعت باید [[معصوم]] باشد، پس امام باید معصوم باشد. صغرای [[قیاس]] روشن است و محتاج بیان نیست. ولی کبرا نیاز به شرح مختصری دارد. اگر حافظ شریعت معصوم نباشد و دچار [[اشتباه]] در [[بینش]] و نظر و یا [[خطاکاری]] در عمل باشد، لازم میآید کمکم محتوای [[شریعت]] دچار [[انحراف]] و [[تحریف]] گردد و طولی نمیکشد که آنچه از شریعت باقی میماند با [[حقیقت]] آسمانی آن از [[زمین]] تا [[آسمان]] فاصله مییابد و دیگر شریعتی باقی نمانده است، پس باید متولّی و [[حافظ]] و مبین و [[مفسر]] شریعت (امام) به هرحال معصوم باشد، تا هم در [[فهم]] و [[ابلاغ]] و شرح حقیقت شریعت اشتباه نکند و هم در [[اجرا]] و عمل و پیاده کردن آن از انحراف مبرّا باشد. | |||
'''برهان دوم''': [[آزار]] و اذیّت و ضرب و [[جرح]] و [[کشتن پیامبر]] و امام [[حرام]] است. در صورت [[ارتکاب گناه]] از باب [[امر به معروف و نهی از منکر]] آزار و زدن و حتی کشتن آنان [[واجب]]. در این صورت تناقض لازم میآید. یعنی یک فعل هم بر مکلّف واجب است و هم حرام، پس باید [[پیامبر]] {{صل}} و امام از ارتکاب گناه مصون باشند. مقدمه اول روشن است زیرا هم در پیشگاه [[عقل]] [[بدیهی]] است که اذیّت و ضرب و شتم پیامبر و امام با [[جایگاه]] و سمت آنها هیچگونه تناسبی ندارد و هم [[آیات]] و [[روایات]] فراوانی بر [[حرمت]] ایذا پیامبر و امام وارد شده است. و در مورد مقدمه دوم نیز باید دقّت کرد که هم از نظر عقل امر به معروف و نهی از منکر عام است و هیچ اختصاصی به مردی دون فردی ندارد و هم از نظر [[شرع]]، پس پیامبر و امام نیز تحت این [[حکم]] عام قرار میگیرند و شامل آنها نیز میشود، و این مطلب که [[امر به معروف]] باعث آزار و ضرب و جرح و سرانجام [[حبس]] و [[قتل]] میشود نیز محتاج توضیح نیست»<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]] ص ۳۹.</ref>. | |||
}} | |||
== [[:رده:آثار عصمت|منبعشناسی جامع عصمت]] == | == [[:رده:آثار عصمت|منبعشناسی جامع عصمت]] == | ||
{{منبع جامع}} | {{منبع جامع}} |