پرش به محتوا

شکرگزاری در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = شکرگزاری| عنوان مدخل  = شکرگزاری| مداخل مرتبط = [[شکرگزاری در لغت]] - [[شکرگزاری در قرآن]] - [[شکرگزاری در حدیث]] - [[شکرگزاری در نهج البلاغه]] - [[شکرگزاری در اخلاق اسلامی]] - [[شکرگزاری در معارف دعا و زیارات]] - [[شکرگزاری در معارف و سیره علوی]] - [[شکرگزاری در معارف و سیره سجادی]] - [[شکرگزاری در معارف و سیره امام جواد]] - [[شکرگزاری در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[شکرگزاری در حقوق اسلامی]] - [[شکرگزاری در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = شکرگزاری| عنوان مدخل  = شکرگزاری| مداخل مرتبط = [[شکرگزاری در لغت]] - [[شکرگزاری در قرآن]] - [[شکرگزاری در حدیث]] - [[شکرگزاری در نهج البلاغه]] - [[شکرگزاری در اخلاق اسلامی]] - [[شکرگزاری در معارف دعا و زیارات]] - [[شکرگزاری در معارف و سیره علوی]] - [[شکرگزاری در معارف و سیره سجادی]] - [[شکرگزاری در معارف و سیره امام جواد]] - [[شکرگزاری در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[شکرگزاری در حقوق اسلامی]] - [[شکرگزاری در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
واژه‌پژوهان، [[شُکر]] را مانند شُکور، مصدر و به معنای شناختن [[احسان]] و نشر آن و [[ستایش]] صاحب آن، یا تصور [[نعمت]] و [[آشکار کردن]] آن و ضدّ [[کفر]]، به معنای فراموش کردن نعمت و پوشاندن آن دانسته‌اند.<ref>العین، ج۵، ص۲۹۲؛ مفردات، ص۴۶۱؛ لسان‌العرب، ج ۴، ص۴۲۳، «شکر».</ref> به گفته‌ای [[شکر]]، مقلوب [[کشر]] به معنای [[کشف]] است<ref>نک: مفردات، ص۴۶۱.</ref> و به [[نقلی]]، معنای اصلی شکر، [[خشنودی]] به اندک است، از این رو به چارپایی که با اندکی علف فربه شود [[شَکور]] گفته می‌شود.<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۲۰۷؛ المحیط فی اللغه، ج ۶، ص۱۶۱ - ۱۶۲، «شکر».</ref> برخی، [[شکر]] را سه گونه دانسته‌اند:
واژه‌پژوهان، [[شُکر]] را مانند شُکور، مصدر و به معنای شناختن [[احسان]] و نشر آن و [[ستایش]] صاحب آن، یا تصور [[نعمت]] و [[آشکار کردن]] آن و ضدّ [[کفر]]، به معنای فراموش کردن نعمت و پوشاندن آن دانسته‌اند.<ref>العین، ج۵، ص۲۹۲؛ مفردات، ص۴۶۱؛ لسان‌العرب، ج ۴، ص۴۲۳، «شکر».</ref> به گفته‌ای [[شکر]]، مقلوب [[کشر]] به معنای [[کشف]] است<ref>نک: مفردات، ص۴۶۱.</ref> و به [[نقلی]]، معنای اصلی شکر، [[خشنودی]] به اندک است، از این رو به چارپایی که با اندکی علف فربه شود [[شَکور]] گفته می‌شود.<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۲۰۷؛ المحیط فی اللغه، ج ۶، ص۱۶۱ - ۱۶۲، «شکر».</ref> برخی، [[شکر]] را سه گونه دانسته‌اند:
#شکر [[قلب]] که تصور نعمت است؛
#شکر [[قلب]] که تصور نعمت است؛
خط ۷: خط ۷:
#شکر دیگر اعضای بدن که احسان به منعم به اندازه [[استحقاق]] است.<ref>مفردات، ص۴۶۱.</ref> شکر در برابر [[خدا]] به معنای اعتراف به نعمت [[الهی]] و انجام [[طاعت]] و [[ترک معصیت]] است، از این رو به دو قسم [[شکر زبانی]] و [[شکر عملی]] قسمت می‌شود.<ref>المصباح، ص۳۱۹ - ۳۲۰؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۳۵۴، «شکر».</ref> واژه‌های «[[مدح]]» و «[[حمد]]» معنایی نزدیک به شکر دارند. درباره تفاوت آنها گفته‌اند: [[حمد]] اخص از مدح و اعم از شکر است؛ زیرا مدح به اوصاف و [[افعال]] اختیاری و غیر اختیاری تعلق می‌گیرد؛ برای مثال، [[انسان]] را هم به جهت سپیدرویی یا بلندقامتی‌اش مدح می‌کنند، هم به جهت سخاوتش؛ اما حمد تنها در [[کمالات]] اختیاری کاربرد دارد.<ref>مفردات، ص۲۵۶، «حمد»؛ معجم الفروق اللغویه، ص۲۰۳.</ref> از سویی، شکر تنها در برابر نعمت است؛ ولی حمد می‌تواند در برابر هر صفت یا فعل پسندیده‌ای باشد.<ref>الفائق، ج۱، ص۲۷۳؛ النهایه، ج۲، ص۴۹۳، «شکر».</ref> برخی نیز از جهتی دیگر، شکر را اعم از حمد دانسته‌اند؛ زیرا حمد همواره زبانی است؛ بر خلاف شکر که زبانی، [[جوارحی]] و [[قلبی]] است؛<ref>تفسیر سمرقندی، ج۱، ص۱۶.</ref> همچنین گفته‌اند: حمد، درباره ذات، مدح راجع به صفت و شکر در باره فعل است. [[مؤمن]]، ذات [[خدای سبحان]] را حمد، صفات او را مدح و فعل او را [[شکرگزاری]] می‌کند. نعمت نیز فعل خداست و شکر در برابر نعمت است؛ زیرا اگر نعمتی به [[انسان]] نرسد، وی کسی را شکر نمی‌کند.<ref>تسنیم، ج۷، ص۵۲۵.</ref> برخی از [[عالمان]] [[اخلاق]]، شکر را شناختن نعمت از منعم، شاد بودن به آن و عمل کردن به مقتضای این [[شادی]] با تصمیم [[قلبی]] به انجام دادن خیر، [[ستایش]] [[منعم]] و به‌کارگیری [[نعمت]] در راه [[طاعت]] وی دانسته‌اند<ref>جامع السعادات، ج۳، ص۱۸۷؛ معراج السعاده، ص۷۰۶.</ref> و به گفته بعضی، [[شکر]]، [[قدردانی]] از نعمت منعم است که آثار آن در [[قلب]] به صورت [[خضوع]]، [[خشوع]]، [[محبت]]، [[خشیت]] و مانند آنها بروز می‌کند و در زبان به شکل ثنا، [[مدح]] و [[حمد]] و در [[افعال]] و [[اعمال]] ظاهری به شکل [[اطاعت]] و به‌کارگیری جوارح در راه رضای منعم.<ref>چهل حدیث، ص۳۴۳.</ref> برخی [[عارفان]]، [[شکر خدا]] را [[ادراک]] این مطلب دانسته‌اند که [[انسان]] نمی‌تواند از عهده [[شکر الهی]] برآید.<ref>تفسیر قشیری، ج۳، ص۴۰.</ref> بعضی نیز معانی [[شکر]] را [[شناخت]] نعمت؛ آن‌گاه پذیرش آن و سپس ستایش [[مُنعم]] دانسته و برای آن درجاتی یاد کرده‌اند.<ref>منازل السائرین، ص۷۲ - ۷۳.</ref> در [[تفاسیر]]، شکر را با تعابیری مانند اعتراف به نعمت با نوعی [[تعظیم]] [[منعِم]]،<ref>التبیان، ج۲، ص۸۲.</ref> اظهار نعمت از طریق [[اعتقاد]]، گفتار و عمل،<ref>مواهب الرحمن، ج۲، ص۱۵۲.</ref> شناخت نعمت همراه [[قیام]] به [[حق]] آن<ref>تفسیر بغوی، ج۲، ص۱۳۱؛ لباب التأویل، ج۲، ص۱۲۱.</ref> و به کار گرفتن همه اعضای ظاهری و [[باطنی]] در مسیری که برای آن [[آفریده]] شده<ref>روح البیان، ج۱، ص۲۷۶.</ref> تعریف کرده‌اند.
#شکر دیگر اعضای بدن که احسان به منعم به اندازه [[استحقاق]] است.<ref>مفردات، ص۴۶۱.</ref> شکر در برابر [[خدا]] به معنای اعتراف به نعمت [[الهی]] و انجام [[طاعت]] و [[ترک معصیت]] است، از این رو به دو قسم [[شکر زبانی]] و [[شکر عملی]] قسمت می‌شود.<ref>المصباح، ص۳۱۹ - ۳۲۰؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۳۵۴، «شکر».</ref> واژه‌های «[[مدح]]» و «[[حمد]]» معنایی نزدیک به شکر دارند. درباره تفاوت آنها گفته‌اند: [[حمد]] اخص از مدح و اعم از شکر است؛ زیرا مدح به اوصاف و [[افعال]] اختیاری و غیر اختیاری تعلق می‌گیرد؛ برای مثال، [[انسان]] را هم به جهت سپیدرویی یا بلندقامتی‌اش مدح می‌کنند، هم به جهت سخاوتش؛ اما حمد تنها در [[کمالات]] اختیاری کاربرد دارد.<ref>مفردات، ص۲۵۶، «حمد»؛ معجم الفروق اللغویه، ص۲۰۳.</ref> از سویی، شکر تنها در برابر نعمت است؛ ولی حمد می‌تواند در برابر هر صفت یا فعل پسندیده‌ای باشد.<ref>الفائق، ج۱، ص۲۷۳؛ النهایه، ج۲، ص۴۹۳، «شکر».</ref> برخی نیز از جهتی دیگر، شکر را اعم از حمد دانسته‌اند؛ زیرا حمد همواره زبانی است؛ بر خلاف شکر که زبانی، [[جوارحی]] و [[قلبی]] است؛<ref>تفسیر سمرقندی، ج۱، ص۱۶.</ref> همچنین گفته‌اند: حمد، درباره ذات، مدح راجع به صفت و شکر در باره فعل است. [[مؤمن]]، ذات [[خدای سبحان]] را حمد، صفات او را مدح و فعل او را [[شکرگزاری]] می‌کند. نعمت نیز فعل خداست و شکر در برابر نعمت است؛ زیرا اگر نعمتی به [[انسان]] نرسد، وی کسی را شکر نمی‌کند.<ref>تسنیم، ج۷، ص۵۲۵.</ref> برخی از [[عالمان]] [[اخلاق]]، شکر را شناختن نعمت از منعم، شاد بودن به آن و عمل کردن به مقتضای این [[شادی]] با تصمیم [[قلبی]] به انجام دادن خیر، [[ستایش]] [[منعم]] و به‌کارگیری [[نعمت]] در راه [[طاعت]] وی دانسته‌اند<ref>جامع السعادات، ج۳، ص۱۸۷؛ معراج السعاده، ص۷۰۶.</ref> و به گفته بعضی، [[شکر]]، [[قدردانی]] از نعمت منعم است که آثار آن در [[قلب]] به صورت [[خضوع]]، [[خشوع]]، [[محبت]]، [[خشیت]] و مانند آنها بروز می‌کند و در زبان به شکل ثنا، [[مدح]] و [[حمد]] و در [[افعال]] و [[اعمال]] ظاهری به شکل [[اطاعت]] و به‌کارگیری جوارح در راه رضای منعم.<ref>چهل حدیث، ص۳۴۳.</ref> برخی [[عارفان]]، [[شکر خدا]] را [[ادراک]] این مطلب دانسته‌اند که [[انسان]] نمی‌تواند از عهده [[شکر الهی]] برآید.<ref>تفسیر قشیری، ج۳، ص۴۰.</ref> بعضی نیز معانی [[شکر]] را [[شناخت]] نعمت؛ آن‌گاه پذیرش آن و سپس ستایش [[مُنعم]] دانسته و برای آن درجاتی یاد کرده‌اند.<ref>منازل السائرین، ص۷۲ - ۷۳.</ref> در [[تفاسیر]]، شکر را با تعابیری مانند اعتراف به نعمت با نوعی [[تعظیم]] [[منعِم]]،<ref>التبیان، ج۲، ص۸۲.</ref> اظهار نعمت از طریق [[اعتقاد]]، گفتار و عمل،<ref>مواهب الرحمن، ج۲، ص۱۵۲.</ref> شناخت نعمت همراه [[قیام]] به [[حق]] آن<ref>تفسیر بغوی، ج۲، ص۱۳۱؛ لباب التأویل، ج۲، ص۱۲۱.</ref> و به کار گرفتن همه اعضای ظاهری و [[باطنی]] در مسیری که برای آن [[آفریده]] شده<ref>روح البیان، ج۱، ص۲۷۶.</ref> تعریف کرده‌اند.


در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} نیز ماهیت شکر، شناختن قلبی نعمت،<ref>الکافی، ج۲، ص۹۶.</ref> [[حمد]] [[خدا]] بر هر نعمت مربوط به [[خانواده]] یا [[مال]] و [[ادای حق]] مال<ref>الکافی، ج۲، ص۹۶.</ref> و [[پرهیز از محرمات]] [[الهی]]<ref>الخصال، ص۱۴.</ref> شناسانده شده و بر پایه [[حدیثی قدسی]]، [[حق]] شکر خدا آن است که انسان بداند [[شکر نعمت]] نیز نعمتی از سوی خداست.<ref>الکافی، ج۲، ص۹۸.</ref> در [[منابع فقهی]] از [[استحباب]] [[نماز]] شکر<ref>المقنع، ص۱۵۳؛ المقنعه، ص۲۲۵.</ref> و [[سجده شکر]]<ref>الخلاف، ج۱، ص۴۳۴؛ الانصاف، ج۲، ص۲۰۰.</ref> هنگام پدیدار شدن نعمتی جدید و [[دفع بلایا]] [[سخن]] به میان آمده است.<ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص 394-395.</ref>
در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} نیز ماهیت شکر، شناختن قلبی نعمت،<ref>الکافی، ج۲، ص۹۶.</ref> [[حمد]] [[خدا]] بر هر نعمت مربوط به [[خانواده]] یا [[مال]] و [[ادای حق]] مال<ref>الکافی، ج۲، ص۹۶.</ref> و [[پرهیز از محرمات]] [[الهی]]<ref>الخصال، ص۱۴.</ref> شناسانده شده و بر پایه [[حدیثی قدسی]]، [[حق]] شکر خدا آن است که انسان بداند [[شکر نعمت]] نیز نعمتی از سوی خداست.<ref>الکافی، ج۲، ص۹۸.</ref> در [[منابع فقهی]] از [[استحباب]] [[نماز]] شکر<ref>المقنع، ص۱۵۳؛ المقنعه، ص۲۲۵.</ref> و [[سجده شکر]]<ref>الخلاف، ج۱، ص۴۳۴؛ الانصاف، ج۲، ص۲۰۰.</ref> هنگام پدیدار شدن نعمتی جدید و [[دفع بلایا]] [[سخن]] به میان آمده است.<ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶]]، ص ۳۹۴-۳۹۵.</ref>
==شکر در قرآن کریم==
==شکر در قرآن کریم==
مشتقات ماده شُکر، ۷۵ بار در ۳۵ [[سوره]] و ۶۹ [[آیه]] از [[قرآن کریم]] به کار رفته‌اند و در آنها از سه گونه [[شکرگزاری]] سخن به میان آمده است:<ref>نک: مواهب الرحمن، ج۲، ص۱۵۲ - ۱۵۳.</ref>
مشتقات ماده شُکر، ۷۵ بار در ۳۵ [[سوره]] و ۶۹ [[آیه]] از [[قرآن کریم]] به کار رفته‌اند و در آنها از سه گونه [[شکرگزاری]] سخن به میان آمده است:<ref>نک: مواهب الرحمن، ج۲، ص۱۵۲ - ۱۵۳.</ref>
#شکرگزاری خدا از بندگانش در برابر کارهای نیکوی ایشان که به معنای [[پاداش]] و ستایش نیکوی [[بندگان]] است <ref>لسان العرب، ج۴، ص۴۲۳، «شکر».</ref> و دو اسم «[[شکور]]» و «[[شاکر]]» از [[اسمای الهی]] بیانگر آن‌اند؛ {{متن قرآن|إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان صفا و مروه از نشانه  های (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«اگر به خداوند وامی نیکو دهید (خداوند) برای شما آن را دو چندان می‌کند و شما را می‌آمرزد و خداوند سپاس‌پذیری بردبار است» سوره تغابن، آیه ۱۷.</ref>
#شکرگزاری خدا از بندگانش در برابر کارهای نیکوی ایشان که به معنای [[پاداش]] و ستایش نیکوی [[بندگان]] است <ref>لسان العرب، ج۴، ص۴۲۳، «شکر».</ref> و دو اسم «[[شکور]]» و «[[شاکر]]» از [[اسمای الهی]] بیانگر آن‌اند؛ {{متن قرآن|إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان صفا و مروه از نشانه  های (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«اگر به خداوند وامی نیکو دهید (خداوند) برای شما آن را دو چندان می‌کند و شما را می‌آمرزد و خداوند سپاس‌پذیری بردبار است» سوره تغابن، آیه ۱۷.</ref>
#[[شکرگزاری]] [[بندگان]] از [[خدا]] که در آیاتی فراوان به آن اشاره شده و در آنها از موضوعاتی همچون بیان [[وجوب]] و اهمیت شکرگزاری {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref>،  {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref>«پس، از آنچه خداوند روزی شما کرده است حلال و پاکیزه بخورید و نعمت خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را می‌پرستید» سوره نحل، آیه ۱۱۴.</ref>، راه‌های شکرگزاری {{متن قرآن|وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و کسانی را که پروردگارشان را در سپیده‌دمان  و در پایان روز  در پی به دست آوردن خشنودی وی می‌خوانند از خود مران، نه هیچ از حساب آنان بر گردن تو و نه هیچ از حساب تو بر گردن آنهاست تا برانیشان و از ستمگران گردی» سوره انعام، آیه ۵۲.</ref>، {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَهَؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنَا أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ}}<ref>«و چنین آنان را با یکدیگر آزمودیم تا به فرجام بگویند: «آیا از میان ما (تنها) اینانند که خداوند بر آنها منّت نهاده است؟» آیا خداوند به سپاسگزاران داناتر نیست؟» سوره انعام، آیه ۵۳.</ref>، متعلقات [[شکر]] {{متن قرآن|وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمی‌دانستید و برای شما گوش و چشم و دل  نهاد باشد که سپاس گزارید» سوره نحل، آیه ۷۸.</ref>، کمّیت شکر و شاکران {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی ننگریسته‌ای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بی‌گمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ}}<ref>«و بی‌گمان شما را در زمین توانمند گرداندیم و در آن برایتان توشه‌ها  نهادیم؛ اندک سپاس می‌گزارید» سوره اعراف، آیه ۱۰.</ref>، آثار شکرگزاری {{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان اعلام داشت: اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما می‌افزایم و اگر ناسپاسی کنید بی‌گمان عذاب من سخت است» سوره ابراهیم، آیه ۷.</ref> و پیامدهای [[ناسپاسی]]{{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم) اش از همه جا فراوان می‌رسید آنگاه به نعمت‌های خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام می‌دادند گرسنگی و هراس فراگیر  را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.</ref> [[سخن]] به میان آمده است؛
#[[شکرگزاری]] [[بندگان]] از [[خدا]] که در آیاتی فراوان به آن اشاره شده و در آنها از موضوعاتی همچون بیان [[وجوب]] و اهمیت شکرگزاری {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref>،  {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref>«پس، از آنچه خداوند روزی شما کرده است حلال و پاکیزه بخورید و نعمت خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را می‌پرستید» سوره نحل، آیه ۱۱۴.</ref>، راه‌های شکرگزاری {{متن قرآن|وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و کسانی را که پروردگارشان را در سپیده‌دمان  و در پایان روز  در پی به دست آوردن خشنودی وی می‌خوانند از خود مران، نه هیچ از حساب آنان بر گردن تو و نه هیچ از حساب تو بر گردن آنهاست تا برانیشان و از ستمگران گردی» سوره انعام، آیه ۵۲.</ref>، {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَهَؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنَا أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ}}<ref>«و چنین آنان را با یکدیگر آزمودیم تا به فرجام بگویند: «آیا از میان ما (تنها) اینانند که خداوند بر آنها منّت نهاده است؟» آیا خداوند به سپاسگزاران داناتر نیست؟» سوره انعام، آیه ۵۳.</ref>، متعلقات [[شکر]] {{متن قرآن|وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمی‌دانستید و برای شما گوش و چشم و دل  نهاد باشد که سپاس گزارید» سوره نحل، آیه ۷۸.</ref>، کمّیت شکر و شاکران {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی ننگریسته‌ای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بی‌گمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ}}<ref>«و بی‌گمان شما را در زمین توانمند گرداندیم و در آن برایتان توشه‌ها  نهادیم؛ اندک سپاس می‌گزارید» سوره اعراف، آیه ۱۰.</ref>، آثار شکرگزاری {{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان اعلام داشت: اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما می‌افزایم و اگر ناسپاسی کنید بی‌گمان عذاب من سخت است» سوره ابراهیم، آیه ۷.</ref> و پیامدهای [[ناسپاسی]]{{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم) اش از همه جا فراوان می‌رسید آنگاه به نعمت‌های خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام می‌دادند گرسنگی و هراس فراگیر  را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.</ref> [[سخن]] به میان آمده است؛
#شکرگزاری [[انسان‌ها]] از یکدیگر. {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ}}<ref>«و به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم- مادرش او را با سستی در پی سستی بارداری کرد و زمان شیر خوارگی وی دو سال بود- که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار (که) بازگشت (همه) به سوی من است» سوره لقمان، آیه ۱۴.</ref>،  {{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.</ref> گونه نخست خارج از موضوع مقاله است و از دو گونه دیگر، غالب مباحث مقاله درباره شکرگزاری انسان از خداست. در آیاتی نیز مشتقات واژه [[کفر]] به معنای [[کفران نعمت]] و ناسپاسی است. {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ}}<ref>«و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بی‌گمان نومید و ناسپاس خواهد شد» سوره هود، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان اعلام داشت: اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما می‌افزایم و اگر ناسپاسی کنید بی‌گمان عذاب من سخت است» سوره ابراهیم، آیه ۷.</ref><ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص 396.</ref>
#شکرگزاری [[انسان‌ها]] از یکدیگر. {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ}}<ref>«و به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم- مادرش او را با سستی در پی سستی بارداری کرد و زمان شیر خوارگی وی دو سال بود- که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار (که) بازگشت (همه) به سوی من است» سوره لقمان، آیه ۱۴.</ref>،  {{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.</ref> گونه نخست خارج از موضوع مقاله است و از دو گونه دیگر، غالب مباحث مقاله درباره شکرگزاری انسان از خداست. در آیاتی نیز مشتقات واژه [[کفر]] به معنای [[کفران نعمت]] و ناسپاسی است. {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ}}<ref>«و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بی‌گمان نومید و ناسپاس خواهد شد» سوره هود، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان اعلام داشت: اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما می‌افزایم و اگر ناسپاسی کنید بی‌گمان عذاب من سخت است» سوره ابراهیم، آیه ۷.</ref>.<ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶]]، ص ۳۹۶.</ref>


==وجوب و اهمیت شکرگزاری==
== وجوب و اهمیت شکرگزاری ==
اصل [[شکر منعم]] از [[واجبات عقلی]] است که [[عقل]]، مستقل به وجوب آن [[حکم]] می‌کند<ref>اعلام‌الدین، ص۴۲؛ کشف المراد، ص۵۵۴.</ref> و [[ادله شرعی]]، مؤکِّد همین حکم عقلی‌اند.<ref>نهج الحق، ص۵۱.</ref> [[قرآن کریم]] در [[آیات]] فراوانی به شکل‌هایی گوناگون بر [[وجوب]] و اهمیت [[شکرگزاری]] تأکید کرده است:
اصل [[شکر منعم]] از [[واجبات عقلی]] است که [[عقل]]، مستقل به وجوب آن [[حکم]] می‌کند<ref>اعلام‌الدین، ص۴۲؛ کشف المراد، ص۵۵۴.</ref> و [[ادله شرعی]]، مؤکِّد همین حکم عقلی‌اند.<ref>نهج الحق، ص۵۱.</ref> [[قرآن کریم]] در [[آیات]] فراوانی به شکل‌هایی گوناگون بر [[وجوب]] و اهمیت [[شکرگزاری]] تأکید کرده است:
===امر صریح به [[شکر]] و [[نهی]] از [[ناسپاسی]]===
=== امر صریح به [[شکر]] و [[نهی]] از [[ناسپاسی]] ===
بسیاری از آیات، در قالب فعل امر ({{متن قرآن|اشْكُرُوا}}<ref>«سپاس بگزارید » سوره بقره، آیه 152.</ref>، {{متن قرآن|وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ}} و...) صریحاً از [[فرمان خدا]] به شکرگزاری از وی خبر می‌دهند و گاه با صراحت از ناسپاسی نهی می‌کنند. مخاطب این [[فرمان]]، افزون بر [[پیامبران]]{{عم}}: {{متن قرآن|وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>« از سپاسگزاران باش!» سوره اعراف، آیه ۱۴۴.</ref> و [[بندگان]] برجسته [[الهی]]، مانند [[لقمان]]{{ع}}: {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَمَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«و به راستی ما به لقمان فرزانگی  داده‌ایم، که خداوند را سپاس گزار! و هر که سپاس گزارد به سود خویش سپاس گزارده است؛ و هر که ناسپاسی ورزد خداوند، بی‌نیازی ستوده است» سوره لقمان، آیه ۱۲.</ref> عموم [[انسان‌ها]] از [[اقوام]] پیشین، مانند [[قوم ابراهیم]]{{ع}}، [[قوم سبأ]]: {{متن قرآن|وَاشْكُرُوا لَهُ}}<ref>«او را سپاس گزارید » سوره عنکبوت، آیه ۱۷.</ref>، [[آل داود]]: {{متن قرآن| اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا}}<ref>«ای خاندان داوود! سپاس گزارید!» سوره سبأ، آیه ۱۳.</ref> تا [[امت اسلامی]] هستند:{{متن قرآن|وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ}}<ref>«و نعمت خداوند را سپاس بگزارید » سوره نحل، آیه ۱۱۴.</ref> در ترکیب ادبی [[آیه]] {{متن قرآن|يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ}}<ref>«هر چه می‌خواست از محراب‌ها و تندیس‌ها  و کاسه‌های بزرگ حوض‌مانند و دیگ‌های استوار (جابه‌جا ناشدنی) برای او می‌ساختند؛ ای خاندان داوود! سپاس گزارید! و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه ۱۳.</ref> اقوالی گفته شده که مفاد آیه بنابر برخی از آنها فرمان به شکر و بنابر برخی دیگر، فرمان به [[عمل صالح]] با [[هدف]] [[سپاسگزاری]] است که در هر صورت بر [[لزوم]] و اهمیت شکر دلالت دارد.<ref>الکشاف، ج۳، ص۵۷۳؛ التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۱۹۹.</ref> در مواردی نیز افزون بر فرمان به شکرگزاری، آن را لازم [[توحید]] در [[عبودیت]] دانسته و فرموده است اگر تنها [[خدا]] را می‌پرستید سپاسگزار او: {{متن قرآن|وَاشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref>« خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را می‌پرستید» سوره بقره، آیه ۱۷۲.</ref> و نعمتش: {{متن قرآن|وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref>«نعمت خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را می‌پرستید» سوره نحل، آیه ۱۱۴.</ref> باشید.
بسیاری از آیات، در قالب فعل امر ({{متن قرآن|اشْكُرُوا}}<ref>«سپاس بگزارید » سوره بقره، آیه 152.</ref>، {{متن قرآن|وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ}} و...) صریحاً از [[فرمان خدا]] به شکرگزاری از وی خبر می‌دهند و گاه با صراحت از ناسپاسی نهی می‌کنند. مخاطب این [[فرمان]]، افزون بر [[پیامبران]]{{عم}}: {{متن قرآن|وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>« از سپاسگزاران باش!» سوره اعراف، آیه ۱۴۴.</ref> و [[بندگان]] برجسته [[الهی]]، مانند [[لقمان]]{{ع}}: {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَمَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«و به راستی ما به لقمان فرزانگی  داده‌ایم، که خداوند را سپاس گزار! و هر که سپاس گزارد به سود خویش سپاس گزارده است؛ و هر که ناسپاسی ورزد خداوند، بی‌نیازی ستوده است» سوره لقمان، آیه ۱۲.</ref> عموم [[انسان‌ها]] از [[اقوام]] پیشین، مانند [[قوم ابراهیم]]{{ع}}، [[قوم سبأ]]: {{متن قرآن|وَاشْكُرُوا لَهُ}}<ref>«او را سپاس گزارید » سوره عنکبوت، آیه ۱۷.</ref>، [[آل داود]]: {{متن قرآن| اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا}}<ref>«ای خاندان داوود! سپاس گزارید!» سوره سبأ، آیه ۱۳.</ref> تا [[امت اسلامی]] هستند:{{متن قرآن|وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ}}<ref>«و نعمت خداوند را سپاس بگزارید » سوره نحل، آیه ۱۱۴.</ref> در ترکیب ادبی [[آیه]] {{متن قرآن|يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ}}<ref>«هر چه می‌خواست از محراب‌ها و تندیس‌ها  و کاسه‌های بزرگ حوض‌مانند و دیگ‌های استوار (جابه‌جا ناشدنی) برای او می‌ساختند؛ ای خاندان داوود! سپاس گزارید! و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه ۱۳.</ref> اقوالی گفته شده که مفاد آیه بنابر برخی از آنها فرمان به شکر و بنابر برخی دیگر، فرمان به [[عمل صالح]] با [[هدف]] [[سپاسگزاری]] است که در هر صورت بر [[لزوم]] و اهمیت شکر دلالت دارد.<ref>الکشاف، ج۳، ص۵۷۳؛ التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۱۹۹.</ref> در مواردی نیز افزون بر فرمان به شکرگزاری، آن را لازم [[توحید]] در [[عبودیت]] دانسته و فرموده است اگر تنها [[خدا]] را می‌پرستید سپاسگزار او: {{متن قرآن|وَاشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref>« خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را می‌پرستید» سوره بقره، آیه ۱۷۲.</ref> و نعمتش: {{متن قرآن|وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref>«نعمت خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را می‌پرستید» سوره نحل، آیه ۱۱۴.</ref> باشید.


در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref>«هان ای مؤمنان! از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید و خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را می‌پرستید» سوره بقره، آیه ۱۷۲.</ref> تعبیر {{متن قرآن|اشْكُرُوا لِلَّهِ}} و نه {{عربی|"اشکروا لنا"}} برای آن است که بر توحید دلالت بیشتری داشته باشد و از همین رو آیه را با {{متن قرآن|إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}} به پایان برد که بر خلاف {{عربی|"ان کنتم تعبدونه"}} بر [[حصر]] و [[قصر]]دلالت دارد <ref>المیزان، ج۱، ص۴۲۶.</ref> و از همین شرط، وجوب شکر نیز بیش از پیش استفاده می‌شود؛ زیرا بر پایه آن، [[شکرگزاری]] [[شرط ایمان]] است.<ref>روح البیان، ج۱، ص۲۷۶.</ref> بنابراین، شرط یادشده بیانگر مشروط بودن [[وجوب]] [[شکر]] نیست، بلکه به مثابه آن است که گفته شود اگر [[عبادت خدا]] از این روست که [[آفریدگار]] و [[اله]] شماست برایتان [[واجب]] است. شکرگزاری از او نیز از این رو که به شما [[احسان]] کرده و موهبت‌های فراوان بخشیده بر شما واجب است.<ref>التبیان، ج۲، ص۸۲.</ref>
در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref>«هان ای مؤمنان! از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید و خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را می‌پرستید» سوره بقره، آیه ۱۷۲.</ref> تعبیر {{متن قرآن|اشْكُرُوا لِلَّهِ}} و نه {{عربی|"اشکروا لنا"}} برای آن است که بر توحید دلالت بیشتری داشته باشد و از همین رو آیه را با {{متن قرآن|إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}} به پایان برد که بر خلاف {{عربی|"ان کنتم تعبدونه"}} بر [[حصر]] و [[قصر]]دلالت دارد <ref>المیزان، ج۱، ص۴۲۶.</ref> و از همین شرط، وجوب شکر نیز بیش از پیش استفاده می‌شود؛ زیرا بر پایه آن، [[شکرگزاری]] [[شرط ایمان]] است.<ref>روح البیان، ج۱، ص۲۷۶.</ref> بنابراین، شرط یادشده بیانگر مشروط بودن [[وجوب]] [[شکر]] نیست، بلکه به مثابه آن است که گفته شود اگر [[عبادت خدا]] از این روست که [[آفریدگار]] و [[اله]] شماست برایتان [[واجب]] است. شکرگزاری از او نیز از این رو که به شما [[احسان]] کرده و موهبت‌های فراوان بخشیده بر شما واجب است<ref>التبیان، ج۲، ص۸۲.</ref>.


در [[آیه]] {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref>«پس، از آنچه خداوند روزی شما کرده است حلال و پاکیزه بخورید و نعمت خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را می‌پرستید» سوره نحل، آیه ۱۱۴.</ref> نیز تعلیق امر به شکر بر [[توحید]] در [[عبودیت]]، با [[هدف]] [[تشویق]] به شکر دانسته شده تا با این کار [[راستی]] ایمانشان را آشکار کنند،<ref>التحریر و التنویر، ج۱۳، ص۲۴۹؛ نک: التفسیر الوسیط، زحیلی، ج۲، ص۱۳۱۳.</ref> یا بدین معناست که شکر از کسی پذیرفته نیست، جز اینکه تنها [[خدا]] را [[بندگی]] کند.<ref>التبیان، ج ۶، ص۴۳۴.</ref> ذکر واژه {{متن قرآن|نِعْمَتَ}} نیز برای اشاره به سبب [[حکم]] وجوب شکر است؛ زیرا نعمت بودن چیزی موجب وجوب شکر بر آن می‌شود.<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۶۴.</ref> در آیه‌ای در کنار امر به شکر، از [[کفر]] نیز [[نهی]] شده است: {{متن قرآن|وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>« مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref> کفر در این آیه به معنای [[ناسپاسی]] در برابر [[نعمت‌های الهی]] است.<ref>زبدة التفاسیر، ج۱، ص۲۶۵؛ فتح القدیر، ج۱، ص۱۸۲؛ مقتنیات الدرر، ج۱، ص۳۳۶.</ref>
در [[آیه]] {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref>«پس، از آنچه خداوند روزی شما کرده است حلال و پاکیزه بخورید و نعمت خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را می‌پرستید» سوره نحل، آیه ۱۱۴.</ref> نیز تعلیق امر به شکر بر [[توحید]] در [[عبودیت]]، با [[هدف]] [[تشویق]] به شکر دانسته شده تا با این کار [[راستی]] ایمانشان را آشکار کنند،<ref>التحریر و التنویر، ج۱۳، ص۲۴۹؛ نک: التفسیر الوسیط، زحیلی، ج۲، ص۱۳۱۳.</ref> یا بدین معناست که شکر از کسی پذیرفته نیست، جز اینکه تنها [[خدا]] را [[بندگی]] کند.<ref>التبیان، ج ۶، ص۴۳۴.</ref> ذکر واژه {{متن قرآن|نِعْمَتَ}} نیز برای اشاره به سبب [[حکم]] وجوب شکر است؛ زیرا نعمت بودن چیزی موجب وجوب شکر بر آن می‌شود.<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۶۴.</ref> در آیه‌ای در کنار امر به شکر، از [[کفر]] نیز [[نهی]] شده است: {{متن قرآن|وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>« مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref> کفر در این آیه به معنای [[ناسپاسی]] در برابر [[نعمت‌های الهی]] است<ref>زبدة التفاسیر، ج۱، ص۲۶۵؛ فتح القدیر، ج۱، ص۱۸۲؛ مقتنیات الدرر، ج۱، ص۳۳۶.</ref>.


در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} نیز کفر ۵ گونه دانسته شده که یکی از آنها [[کفران نعمت]] [[پروردگار]] است و در آیاتی مانند: {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان اعلام داشت: اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما می‌افزایم و اگر ناسپاسی کنید بی‌گمان عذاب من سخت است» سوره ابراهیم، آیه ۷.</ref> آمده است که کفر در آنها به معنای [[کفران]] * نعمت است. <ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۷.</ref> به گفته برخی، کفر در همه کاربردهایش به معنای پوشاندن است و تعدّد معانی آن به لحاظ تنوّعِ چیزی است که پوشانده می‌شود: گاهی به معنای پوشاندن و [[انکار]] اصل ذات خداست و زمانی به معنای انکار [[وحدت]] او و وقتی نیز به معنای [[انکار نعمت]] او<ref> تسنیم، ج۷، ص۵۶۹.</ref> گفته شده {{متن قرآن|اشْكُرُوا لِي}} [[فرمان]] به استفاده از [[نعمت‌ها]] در راه [[اطاعت]] و {{متن قرآن|لَا تَكْفُرُونِ}} نهی از به کاربردن آنها در راه [[معصیت]] است، یا اینکه مراد از {{متن قرآن|اشْكُرُوا لِي}} [[امر]] به [[سپاسگزاری]] و مقصود از {{متن قرآن|لَا تَكْفُرُونِ}} وجوب [[ثابت‌قدم]] ماندن بر [[شکرگزاری]] است.<ref>تفسیر سورآبادی، ج۱، ص۱۳۸؛ التحریر و التنویر، ج۲، ص۵۰.</ref>
در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} نیز کفر ۵ گونه دانسته شده که یکی از آنها [[کفران نعمت]] [[پروردگار]] است و در آیاتی مانند: {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان اعلام داشت: اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما می‌افزایم و اگر ناسپاسی کنید بی‌گمان عذاب من سخت است» سوره ابراهیم، آیه ۷.</ref> آمده است که کفر در آنها به معنای [[کفران]] * نعمت است. <ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۷.</ref> به گفته برخی، کفر در همه کاربردهایش به معنای پوشاندن است و تعدّد معانی آن به لحاظ تنوّعِ چیزی است که پوشانده می‌شود: گاهی به معنای پوشاندن و [[انکار]] اصل ذات خداست و زمانی به معنای انکار [[وحدت]] او و وقتی نیز به معنای [[انکار نعمت]] او<ref> تسنیم، ج۷، ص۵۶۹.</ref> گفته شده {{متن قرآن|اشْكُرُوا لِي}} [[فرمان]] به استفاده از [[نعمت‌ها]] در راه [[اطاعت]] و {{متن قرآن|لَا تَكْفُرُونِ}} نهی از به کاربردن آنها در راه [[معصیت]] است، یا اینکه مراد از {{متن قرآن|اشْكُرُوا لِي}} [[امر]] به [[سپاسگزاری]] و مقصود از {{متن قرآن|لَا تَكْفُرُونِ}} وجوب [[ثابت‌قدم]] ماندن بر [[شکرگزاری]] است<ref>تفسیر سورآبادی، ج۱، ص۱۳۸؛ التحریر و التنویر، ج۲، ص۵۰.</ref>.


===[[ستایش]] شاکران و [[نکوهش]] ناسپاسان===
=== [[ستایش]] شاکران و [[نکوهش]] ناسپاسان ===
[[خدای سبحان]]، [[بندگان]] سپاسگزار {{متن قرآن|يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ}}<ref>«هر چه می‌خواست از محراب‌ها و تندیس‌ها  و کاسه‌های بزرگ حوض‌مانند و دیگ‌های استوار (جابه‌جا ناشدنی) برای او می‌ساختند؛ ای خاندان داوود! سپاس گزارید! و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه 13.</ref> مانند نوح{{ع}} {{متن قرآن|ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا}}<ref>«(ای) فرزندان کسانی که (آنان را در کشتی) با نوح برداشتیم؛ (بدانید که) او بنده‌ای سپاسگزار بود» سوره اسراء، آیه ۳.</ref> و ابراهیم{{ع}} {{متن قرآن|شَاكِرًا لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«سپاسگزار نعمت‌های او بود؛ (خداوند) او را برگزید و به راهی راست راهنمایی کرد» سوره نحل، آیه ۱۲۱.</ref> را [[ستوده]] و ناسپاسان را نکوهش کرده است. {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی ننگریسته‌ای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بی‌گمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«و روز رستخیز گمان کسانی که به خداوند دروغ می‌بندند چیست؟ به راستی خداوند بر مردم بخشش دارد امّا بیشتر آنان سپاس نمی‌گزارند» سوره یونس، آیه ۶۰.</ref>، {{متن قرآن|وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ مَا كَانَ لَنَا أَنْ نُشْرِكَ بِاللَّهِ مِنْ شَيْءٍ ذَلِكَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«و از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی می‌کنم؛ در خور ما نیست که هیچ چیز را شریک خداوند بدانیم؛ این از بخشش خداوند به ما و به مردم است امّا بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند» سوره یوسف، آیه ۳۸.</ref>، {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«خداوند است که شب را برایتان پدید آورد تا در آن آرام یابید و روز را (برای کار و تلاش) روشنی‌بخش ساخت؛ به راستی خداوند بر مردمان بخشش دارد اما بیشتر مردم سپاس نمی‌نهند» سوره غافر، آیه ۶۱.</ref>، {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی که ناسپاسی را جایگزین نعمت خداوند کردند و قوم خود را به «سرای نابودی»  درآوردند ننگریسته‌ای؟» سوره ابراهیم، آیه ۲۸.</ref>
[[خدای سبحان]]، [[بندگان]] سپاسگزار {{متن قرآن|يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ}}<ref>«هر چه می‌خواست از محراب‌ها و تندیس‌ها  و کاسه‌های بزرگ حوض‌مانند و دیگ‌های استوار (جابه‌جا ناشدنی) برای او می‌ساختند؛ ای خاندان داوود! سپاس گزارید! و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه 13.</ref> مانند نوح{{ع}} {{متن قرآن|ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا}}<ref>«(ای) فرزندان کسانی که (آنان را در کشتی) با نوح برداشتیم؛ (بدانید که) او بنده‌ای سپاسگزار بود» سوره اسراء، آیه ۳.</ref> و ابراهیم{{ع}} {{متن قرآن|شَاكِرًا لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«سپاسگزار نعمت‌های او بود؛ (خداوند) او را برگزید و به راهی راست راهنمایی کرد» سوره نحل، آیه ۱۲۱.</ref> را [[ستوده]] و ناسپاسان را نکوهش کرده است. {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی ننگریسته‌ای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بی‌گمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«و روز رستخیز گمان کسانی که به خداوند دروغ می‌بندند چیست؟ به راستی خداوند بر مردم بخشش دارد امّا بیشتر آنان سپاس نمی‌گزارند» سوره یونس، آیه ۶۰.</ref>، {{متن قرآن|وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ مَا كَانَ لَنَا أَنْ نُشْرِكَ بِاللَّهِ مِنْ شَيْءٍ ذَلِكَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«و از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی می‌کنم؛ در خور ما نیست که هیچ چیز را شریک خداوند بدانیم؛ این از بخشش خداوند به ما و به مردم است امّا بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند» سوره یوسف، آیه ۳۸.</ref>، {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«خداوند است که شب را برایتان پدید آورد تا در آن آرام یابید و روز را (برای کار و تلاش) روشنی‌بخش ساخت؛ به راستی خداوند بر مردمان بخشش دارد اما بیشتر مردم سپاس نمی‌نهند» سوره غافر، آیه ۶۱.</ref>، {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی که ناسپاسی را جایگزین نعمت خداوند کردند و قوم خود را به «سرای نابودی»  درآوردند ننگریسته‌ای؟» سوره ابراهیم، آیه ۲۸.</ref>.


===امر به [[ستایش خدا]]===
=== امر به [[ستایش خدا]] ===
ستایش خدا در برابر نعمت‌هایش که در آیاتی به آن [[فرمان]] داده شده: {{متن قرآن|قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ}}<ref>«و بگو سپاس  خداوند » سوره اسراء، آیه ۱۱۱.</ref>، به گونه‌ای شکرگزاری از اوست.<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۳۵۶؛ تفسیر قرطبی، ج۱۲، ص۱۱۹؛ نک: روح المعانی، ج۹، ص۲۳۰.</ref> [[آیه]] {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> نیز با اینکه جمله‌ای خبری است بیانگر [[وجوب]] [[شکر]] [[خداوند]] در برابر نعمت‌هایش است.<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۹۷؛ تفسیر بغوی، ج۱، ص۷۳.</ref>
ستایش خدا در برابر نعمت‌هایش که در آیاتی به آن [[فرمان]] داده شده: {{متن قرآن|قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ}}<ref>«و بگو سپاس  خداوند » سوره اسراء، آیه ۱۱۱.</ref>، به گونه‌ای شکرگزاری از اوست.<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۳۵۶؛ تفسیر قرطبی، ج۱۲، ص۱۱۹؛ نک: روح المعانی، ج۹، ص۲۳۰.</ref> [[آیه]] {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> نیز با اینکه جمله‌ای خبری است بیانگر [[وجوب]] [[شکر]] [[خداوند]] در برابر نعمت‌هایش است<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۹۷؛ تفسیر بغوی، ج۱، ص۷۳.</ref>.


===امر به اظهار و یادآوری [[نعمت]]===
=== امر به اظهار و یادآوری [[نعمت]] ===
[[قرآن کریم]] به بازگو کردن نعمت و [[آشکار کردن]] آن فرمان داده: {{متن قرآن|وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ}}<ref>«و نعمت پروردگارت را باز گوی!» سوره ضحی، آیه ۱۱.</ref> که گونه‌ای از [[سپاسگزاری]] از خداست.<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۱۵۰؛ التبیان، ج۱۰، ص۳۷۰؛ تفسیر المظهری، ج۱۰، ص۲۸۷.</ref> در [[آیات]] بسیاری نیز به یادآوری نعمت‌های گوناگون [[الهی]] فرمان داده شده است: {{متن قرآن|يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ}}<ref>«ای بنی اسرائیل! نعمت مرا که ارزانی شما داشتم به یاد آورید » سوره بقره، آیه ۴۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ }}<ref>«و نعمت خداوند را به یاد آورید » سوره مائده، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>« نعمت‌های خداوند را به یاد آورید باشد که رستگار گردید» سوره اعراف، آیه 69.</ref> و [[مفسران]]، ذکر [[نعمت]] را همان [[شکر نعمت]] و [[ادای حقوق]] آن دانسته‌اند.<ref>الکشاف، ج۱، ص۱۳۱؛ منهج الصادقین، ج۱، ص۱۷۱؛ روح المعانی، ج۱، ص۲۴۴.</ref> برخی مفسران، یادآوری نعمت را مقدمه [[سپاسگزاری]] از آن دانسته و از تقدم ذکر بر [[شکر]] در [[آیه]] {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref> این معنا را استفاده کرده‌اند که بدون [[تذکر]] و به یاد آوردن [[نعمت‌های الهی]] [[شکر]] تحقق نمی‌پذیرد، چون کسی که از [[خدا]] و نعمت‌های او [[غافل]] است، نمی‌تواند سپاسگزار او باشد؛<ref>[[مخزن العرفان]]، ج۲، ص۱۲۷ - ۱۲۸.</ref> همچنین [[قرآن کریم]] در [[آیات]] بسیار فراوانی نعمت‌های گوناگون خدا را برشمرده و آنها را به یاد [[انسان‌ها]] آورده که [[تشویق]] به [[شکرگزاری]]، از آنها برداشت می‌شود. {{متن قرآن|وَاللَّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَحْيَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ وَإِنَّ لَكُمْ فِي الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِ مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَائِغًا لِلشَّارِبِينَ وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لاَ يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ  وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُواْ بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَوَاء أَفَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لاَ يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقًا مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ شَيْئًا وَلاَ يَسْتَطِيعُونَ فَلاَ تَضْرِبُواْ لِلَّهِ الأَمْثَالَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً عَبْدًا مَّمْلُوكًا لاَّ يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ  وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَاللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ أَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاء مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ اللَّهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ  وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّن بُيُوتِكُمْ سَكَنًا وَجَعَلَ لَكُم مِّن جُلُودِ الأَنْعَامِ بُيُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَيَوْمَ إِقَامَتِكُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْجِبَالِ أَكْنَانًا وَجَعَلَ لَكُمْ سَرَابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِيلَ تَقِيكُم بَأْسَكُمْ كَذَلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ }}<ref>«و خداوند از آسمان آبی فرو فرستاد و با آن زمین را پس از آنکه مرده بود زنده گردانید، بی‌گمان در این (کار) برای گروهی که می‌شنوند نشانه‌ای است. و به یقین در چارپایان برای شما پندی (نهفته) است؛ از آنچه در شکم دارند از میان سرگین و خون، شیری ناب به شما می‌نوشانیم که گوارای نوشندگان است. و از میوه‌های خرمابن و انگورها شراب  و روزی نیکویی به دست می‌آورید، به راستی در این (کار) نشانه‌ای است برای گروهی که خرد می‌ورزند. و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که بر کوه‌ها و بر درخت و بر داربست‌هایی که (مردم) می‌سازند لانه گزین! سپس از (گل) همه میوه‌ها  بخور و راه‌های هموار پروردگارت را بپوی! (آنگاه) از شکمش شهدی با رنگ‌های گوناگون برمی‌آید که در آن برای مردم درمانی است، بی‌گمان در این، نشانه‌ای است برای گروهی که می‌اندیشند. و خداوند شما را آفریده است سپس شما را می‌میراند و برخی از شما را به فرودین‌ترین سال‌های زندگانی باز می‌گردانند، تا آنجا که پس از دانستن، چیزی نداند؛ بی‌گمان خداوند دانایی تواناست. و خداوند برخی از شما را بر برخی دیگر در روزی، برتری داده است و برتری یافتگان روزی‌های خود را به بردگان خویش باز نمی‌گردانند تا با همه در آن برابر گردند. آیا نعمت خداوند را انکار می‌کنند؟ و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان می‌آورند و به نعمت‌های خداوند ناسپاسی می‌ورزند؟ و به جای خداوند چیزهایی را می‌پرستند که (در هیچ یک) از آسمان‌ها و زمین نه اختیار هیچ رزقی را برای آنان دارند و نه می‌توانند داشته باشند.پس برای خداوند (این‌گونه) مثل‌ها را نزنید که خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید. خداوند بنده‌ای زرخرید را مثل می‌زند که توان هیچ کاری ندارد و کسی را که به او از خویش روزی نیکویی داده‌ایم و او پنهان و آشکار از آن می‌بخشد؛ آیا (این دو) برابرند؟سپاس خداوند راست (که بی‌همتاست) اما بیشتر آنان نمی‌دانند. و خداوند دو مرد را مثل می‌زند که یکی از آن دو گنگ است و توان هیچ کاری ندارد و سربار سرور خویش است، هر جا می‌فرستدش خیری (با خود) نمی‌آورد، آیا او با آن کس که به دادگری فرمان می‌دهد و بر راهی است راست ، برابر است؟ و نهان آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است و کار رستخیز جز یک چشم بر هم زدن نیست یا خود کوتاه‌تر است؛ بی‌گمان خداوند بر هر کاری تواناست. و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمی‌دانستید و برای شما گوش و چشم و دل  نهاد باشد که سپاس گزارید. آیا به پرندگان رام شده در فضای آسمان ننگریسته‌اند که جز خداوند آنان را نگاه نمی‌دارد؟ بی‌گمان در آن برای گروهی که ایمان دارند نشانه‌هایی است. و خداوند از خانه‌هایتان برای شما جای آرامش پدید آورد و از پوست چارپایان برایتان خانه‌هایی برآورد که در روز جابه‌جایی و روز ماندنتان  آن را سبک می‌یابید و از پشم و کرک و موی آنها وسایل (خانه) و کالایی  (پدید آورد) تا هنگامی (که بپاید).و خداوند از آنچه آفریده است سایه‌بان‌هایی برای شما قرار داد و از کوه‌ها غارهایی برایتان نهاد و تنپوش‌هایی برایتان پدید آورد که شما را از گرما نگه می‌دارد و تنپوش‌هایی که شما را از (گزند) جنگتان  نگه می‌دارد؛ بدین‌گونه خداوند نعمتش را بر شما تمام می‌گرداند باشد که گردن نهید.» سوره نحل، آیه ۶۵-۸۱.</ref>.<ref>نمونه، ج۱۱، ص۲۸۸، ۳۴۸.</ref>
[[قرآن کریم]] به بازگو کردن نعمت و [[آشکار کردن]] آن فرمان داده: {{متن قرآن|وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ}}<ref>«و نعمت پروردگارت را باز گوی!» سوره ضحی، آیه ۱۱.</ref> که گونه‌ای از [[سپاسگزاری]] از خداست.<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۱۵۰؛ التبیان، ج۱۰، ص۳۷۰؛ تفسیر المظهری، ج۱۰، ص۲۸۷.</ref> در [[آیات]] بسیاری نیز به یادآوری نعمت‌های گوناگون [[الهی]] فرمان داده شده است: {{متن قرآن|يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ}}<ref>«ای بنی اسرائیل! نعمت مرا که ارزانی شما داشتم به یاد آورید » سوره بقره، آیه ۴۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ }}<ref>«و نعمت خداوند را به یاد آورید » سوره مائده، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>« نعمت‌های خداوند را به یاد آورید باشد که رستگار گردید» سوره اعراف، آیه 69.</ref> و [[مفسران]]، ذکر [[نعمت]] را همان [[شکر نعمت]] و [[ادای حقوق]] آن دانسته‌اند.<ref>الکشاف، ج۱، ص۱۳۱؛ منهج الصادقین، ج۱، ص۱۷۱؛ روح المعانی، ج۱، ص۲۴۴.</ref> برخی مفسران، یادآوری نعمت را مقدمه [[سپاسگزاری]] از آن دانسته و از تقدم ذکر بر [[شکر]] در [[آیه]] {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref> این معنا را استفاده کرده‌اند که بدون [[تذکر]] و به یاد آوردن [[نعمت‌های الهی]] [[شکر]] تحقق نمی‌پذیرد، چون کسی که از [[خدا]] و نعمت‌های او [[غافل]] است، نمی‌تواند سپاسگزار او باشد؛<ref>[[مخزن العرفان]]، ج۲، ص۱۲۷ - ۱۲۸.</ref> همچنین [[قرآن کریم]] در [[آیات]] بسیار فراوانی نعمت‌های گوناگون خدا را برشمرده و آنها را به یاد [[انسان‌ها]] آورده که [[تشویق]] به [[شکرگزاری]]، از آنها برداشت می‌شود. {{متن قرآن|وَاللَّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَحْيَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ وَإِنَّ لَكُمْ فِي الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِ مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَائِغًا لِلشَّارِبِينَ وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لاَ يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ  وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُواْ بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَوَاء أَفَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لاَ يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقًا مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ شَيْئًا وَلاَ يَسْتَطِيعُونَ فَلاَ تَضْرِبُواْ لِلَّهِ الأَمْثَالَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً عَبْدًا مَّمْلُوكًا لاَّ يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ  وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَاللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ أَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاء مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ اللَّهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ  وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّن بُيُوتِكُمْ سَكَنًا وَجَعَلَ لَكُم مِّن جُلُودِ الأَنْعَامِ بُيُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَيَوْمَ إِقَامَتِكُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْجِبَالِ أَكْنَانًا وَجَعَلَ لَكُمْ سَرَابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِيلَ تَقِيكُم بَأْسَكُمْ كَذَلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ }}<ref>«و خداوند از آسمان آبی فرو فرستاد و با آن زمین را پس از آنکه مرده بود زنده گردانید، بی‌گمان در این (کار) برای گروهی که می‌شنوند نشانه‌ای است. و به یقین در چارپایان برای شما پندی (نهفته) است؛ از آنچه در شکم دارند از میان سرگین و خون، شیری ناب به شما می‌نوشانیم که گوارای نوشندگان است. و از میوه‌های خرمابن و انگورها شراب  و روزی نیکویی به دست می‌آورید، به راستی در این (کار) نشانه‌ای است برای گروهی که خرد می‌ورزند. و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که بر کوه‌ها و بر درخت و بر داربست‌هایی که (مردم) می‌سازند لانه گزین! سپس از (گل) همه میوه‌ها  بخور و راه‌های هموار پروردگارت را بپوی! (آنگاه) از شکمش شهدی با رنگ‌های گوناگون برمی‌آید که در آن برای مردم درمانی است، بی‌گمان در این، نشانه‌ای است برای گروهی که می‌اندیشند. و خداوند شما را آفریده است سپس شما را می‌میراند و برخی از شما را به فرودین‌ترین سال‌های زندگانی باز می‌گردانند، تا آنجا که پس از دانستن، چیزی نداند؛ بی‌گمان خداوند دانایی تواناست. و خداوند برخی از شما را بر برخی دیگر در روزی، برتری داده است و برتری یافتگان روزی‌های خود را به بردگان خویش باز نمی‌گردانند تا با همه در آن برابر گردند. آیا نعمت خداوند را انکار می‌کنند؟ و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان می‌آورند و به نعمت‌های خداوند ناسپاسی می‌ورزند؟ و به جای خداوند چیزهایی را می‌پرستند که (در هیچ یک) از آسمان‌ها و زمین نه اختیار هیچ رزقی را برای آنان دارند و نه می‌توانند داشته باشند.پس برای خداوند (این‌گونه) مثل‌ها را نزنید که خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید. خداوند بنده‌ای زرخرید را مثل می‌زند که توان هیچ کاری ندارد و کسی را که به او از خویش روزی نیکویی داده‌ایم و او پنهان و آشکار از آن می‌بخشد؛ آیا (این دو) برابرند؟سپاس خداوند راست (که بی‌همتاست) اما بیشتر آنان نمی‌دانند. و خداوند دو مرد را مثل می‌زند که یکی از آن دو گنگ است و توان هیچ کاری ندارد و سربار سرور خویش است، هر جا می‌فرستدش خیری (با خود) نمی‌آورد، آیا او با آن کس که به دادگری فرمان می‌دهد و بر راهی است راست ، برابر است؟ و نهان آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است و کار رستخیز جز یک چشم بر هم زدن نیست یا خود کوتاه‌تر است؛ بی‌گمان خداوند بر هر کاری تواناست. و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمی‌دانستید و برای شما گوش و چشم و دل  نهاد باشد که سپاس گزارید. آیا به پرندگان رام شده در فضای آسمان ننگریسته‌اند که جز خداوند آنان را نگاه نمی‌دارد؟ بی‌گمان در آن برای گروهی که ایمان دارند نشانه‌هایی است. و خداوند از خانه‌هایتان برای شما جای آرامش پدید آورد و از پوست چارپایان برایتان خانه‌هایی برآورد که در روز جابه‌جایی و روز ماندنتان  آن را سبک می‌یابید و از پشم و کرک و موی آنها وسایل (خانه) و کالایی  (پدید آورد) تا هنگامی (که بپاید).و خداوند از آنچه آفریده است سایه‌بان‌هایی برای شما قرار داد و از کوه‌ها غارهایی برایتان نهاد و تنپوش‌هایی برایتان پدید آورد که شما را از گرما نگه می‌دارد و تنپوش‌هایی که شما را از (گزند) جنگتان  نگه می‌دارد؛ بدین‌گونه خداوند نعمتش را بر شما تمام می‌گرداند باشد که گردن نهید.» سوره نحل، آیه ۶۵-۸۱.</ref>.<ref>نمونه، ج۱۱، ص۲۸۸، ۳۴۸.</ref>


===استفهام تقریری و توبیخی===
=== استفهام تقریری و توبیخی ===
در آیاتی پس از اشاره به نعمت‌های گوناگون، درباره کسانی که این [[نعمت‌ها]] به آنان داده شده گفته می‌شود آیا سپاسگزاری نمی‌کنند: {{متن قرآن|أَفَلَا يَشْكُرُونَ}}<ref>« آیا سپاس نمی‌نهند؟» سوره یس، آیه ۳۵.</ref> این [[پرسش]]، استفهام مجازی و به معنای امر به شکر<ref>کشف الاسرار، ج۸، ص۲۴۶؛ تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۲۶۸؛ ارشاد الاذهان، ج۱، ص۴۴۸.</ref> و تشویق به آن<ref>البحر المدید، ج۴، ص۵۶۸.</ref> یا به معنای [[توبیخ]] و [[ناپسند]] دانستن [[ناسپاسی]] از خداست<ref>المیزان، ج۱۷، ص۸۷.</ref> و آوردن فعل مضارع نیز با [[هدف]] [[مبالغه]] در [[انکار]] و توبیخ [[کفران]] آنهاست؛ یعنی با اینکه باید پیوسته شکرگزاری را تکرار کنند، چگونه همواره [[شرک]] می‌ورزند؟<ref>التحریر و التنویر، ج۲۲، ص۲۲۶.</ref> در جایی دیگر پس از برشمردن برخی [[عنایات الهی]] به داوود{{ع}}، می‌فرماید آیا شما سپاسگزارید: {{متن قرآن|فَهَلْ أَنْتُمْ شَاكِرُونَ}}<ref>« آیا شما سپاسگزار هستید؟» سوره انبیاء، آیه ۸۰.</ref> گرچه ظاهراً این نعمت مربوط به داوود{{ع}} بوده، نعمت دادن به [[انبیا]] إنعام به همه [[خلق]] است.<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۹۲.</ref> این استفهام نیز به معنای تقریر ([[اقرار]] گرفتن) درباره [[لزوم]] شکرگزاری [[مؤمنان]]،<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۹۲؛ المیزان، ج۱۴، ص۳۱۳.</ref> یا امری در قالب استفهام<ref>تفسیر مقاتل، ج۳، ص۸۹.</ref> و مفید مبالغه و [[سرزنش]] است.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۵۷؛ زبدة التفاسیر، ج۴، ص۳۴۴.</ref> گاهی نیز با تعبیر چرا شکرگزاری نمی‌کنید: {{متن قرآن|فَلَوْلَا تَشْكُرُونَ}}<ref>«پس چرا سپاس نمی‌گزارید؟» سوره واقعه، آیه ۷۰.</ref> به سپاسگزاری از خدا و [[به نیکی یاد کردن]] نعمت‌های او از طریق اظهار [[بندگی]] وی در [[رفتار]] و گفتار، [[تشویق]] کرده است.<ref>المیزان، ج۱۹، ص۱۳۵.</ref> در آیه‌ای نیز با استفهامی انکاری از [[انسان‌ها]] پرسیده شده که آیا [[پاداش]] [[احسان]] چیزی جز احسان است: {{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}}<ref>«آیا پاداش نیکی، جز نیکی است؟» سوره الرحمن، آیه ۶۰.</ref> که اگر احسان نخست را [[احسان خدا]] بدانیم، احسان دوم [[وظیفه]] [[بندگان]] و به معنای [[شکرگزاری]] در برابر [[احسان الهی]] است.<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۳۱۵.</ref>
در آیاتی پس از اشاره به نعمت‌های گوناگون، درباره کسانی که این [[نعمت‌ها]] به آنان داده شده گفته می‌شود آیا سپاسگزاری نمی‌کنند: {{متن قرآن|أَفَلَا يَشْكُرُونَ}}<ref>« آیا سپاس نمی‌نهند؟» سوره یس، آیه ۳۵.</ref> این [[پرسش]]، استفهام مجازی و به معنای امر به شکر<ref>کشف الاسرار، ج۸، ص۲۴۶؛ تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۲۶۸؛ ارشاد الاذهان، ج۱، ص۴۴۸.</ref> و تشویق به آن<ref>البحر المدید، ج۴، ص۵۶۸.</ref> یا به معنای [[توبیخ]] و [[ناپسند]] دانستن [[ناسپاسی]] از خداست<ref>المیزان، ج۱۷، ص۸۷.</ref> و آوردن فعل مضارع نیز با [[هدف]] [[مبالغه]] در [[انکار]] و توبیخ [[کفران]] آنهاست؛ یعنی با اینکه باید پیوسته شکرگزاری را تکرار کنند، چگونه همواره [[شرک]] می‌ورزند؟<ref>التحریر و التنویر، ج۲۲، ص۲۲۶.</ref> در جایی دیگر پس از برشمردن برخی [[عنایات الهی]] به داوود{{ع}}، می‌فرماید آیا شما سپاسگزارید: {{متن قرآن|فَهَلْ أَنْتُمْ شَاكِرُونَ}}<ref>« آیا شما سپاسگزار هستید؟» سوره انبیاء، آیه ۸۰.</ref> گرچه ظاهراً این نعمت مربوط به داوود{{ع}} بوده، نعمت دادن به [[انبیا]] إنعام به همه [[خلق]] است.<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۹۲.</ref> این استفهام نیز به معنای تقریر ([[اقرار]] گرفتن) درباره [[لزوم]] شکرگزاری [[مؤمنان]]،<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۹۲؛ المیزان، ج۱۴، ص۳۱۳.</ref> یا امری در قالب استفهام<ref>تفسیر مقاتل، ج۳، ص۸۹.</ref> و مفید مبالغه و [[سرزنش]] است.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۵۷؛ زبدة التفاسیر، ج۴، ص۳۴۴.</ref> گاهی نیز با تعبیر چرا شکرگزاری نمی‌کنید: {{متن قرآن|فَلَوْلَا تَشْكُرُونَ}}<ref>«پس چرا سپاس نمی‌گزارید؟» سوره واقعه، آیه ۷۰.</ref> به سپاسگزاری از خدا و [[به نیکی یاد کردن]] نعمت‌های او از طریق اظهار [[بندگی]] وی در [[رفتار]] و گفتار، [[تشویق]] کرده است.<ref>المیزان، ج۱۹، ص۱۳۵.</ref> در آیه‌ای نیز با استفهامی انکاری از [[انسان‌ها]] پرسیده شده که آیا [[پاداش]] [[احسان]] چیزی جز احسان است: {{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}}<ref>«آیا پاداش نیکی، جز نیکی است؟» سوره الرحمن، آیه ۶۰.</ref> که اگر احسان نخست را [[احسان خدا]] بدانیم، احسان دوم [[وظیفه]] [[بندگان]] و به معنای [[شکرگزاری]] در برابر [[احسان الهی]] است<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۳۱۵.</ref>.


===تعابیر کنایی===
===تعابیر کنایی===
[[مفسران]]، برخی تعابیر [[قرآنی]] را با توجه به فضای [[آیه]]، کنایه از [[لزوم]] شکرگزاری دانسته‌اند؛ برای مثال، [[فرمان]] به [[عمل صالح]] در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا}}<ref>«ای پیامبران! از چیزهای پاکیزه بخورید و کاری شایسته کنید که من به آنچه می‌کنید دانایم» سوره مؤمنون، آیه ۵۱.</ref> را امر به [[شکر]] دانسته <ref>روح المعانی، ج۹، ص۲۴۱؛ المیزان، ج۱۵، ص۳۵.</ref> و [[نهی]] از [[طغیانگری]] در [[نعمت‌های الهی]] در آیه {{متن قرآن|كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِيهِ}}<ref>«از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید و در آن از اندازه مگذرید که خشم من شما را فرا گیرد و هر که خشم من او را فرا گیرد بی‌گمان نابود خواهد شد» سوره طه، آیه ۸۱.</ref> را به نهی از [[کفران نعمت]] [[تفسیر]] کرده‌اند.<ref>فتح القدیر، ج۳، ص۴۴۷؛ المیزان، ج۱۴، ص۱۸۷.</ref><ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص 396-399.</ref>
[[مفسران]]، برخی تعابیر [[قرآنی]] را با توجه به فضای [[آیه]]، کنایه از [[لزوم]] شکرگزاری دانسته‌اند؛ برای مثال، [[فرمان]] به [[عمل صالح]] در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا}}<ref>«ای پیامبران! از چیزهای پاکیزه بخورید و کاری شایسته کنید که من به آنچه می‌کنید دانایم» سوره مؤمنون، آیه ۵۱.</ref> را امر به [[شکر]] دانسته <ref>روح المعانی، ج۹، ص۲۴۱؛ المیزان، ج۱۵، ص۳۵.</ref> و [[نهی]] از [[طغیانگری]] در [[نعمت‌های الهی]] در آیه {{متن قرآن|كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِيهِ}}<ref>«از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید و در آن از اندازه مگذرید که خشم من شما را فرا گیرد و هر که خشم من او را فرا گیرد بی‌گمان نابود خواهد شد» سوره طه، آیه ۸۱.</ref> را به نهی از [[کفران نعمت]] [[تفسیر]] کرده‌اند<ref>فتح القدیر، ج۳، ص۴۴۷؛ المیزان، ج۱۴، ص۱۸۷.</ref>.<ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶]]، ص ۳۹۶-۳۹۹.</ref>


==مراتب و راه‌های شکرگزاری==
==مراتب و راه‌های شکرگزاری==
خط ۵۳: خط ۵۳:


===[[پایداری]] در [[دین]]===
===[[پایداری]] در [[دین]]===
کسانی که بر دینشان استوارند و حوادث گوناگون نمی‌تواند آنان را از دینشان باز گرداند، از شاکران‌اند: {{متن قرآن|وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«و محمد جز فرستاده‌ای نیست که پیش از او (نیز) فرستادگانی (بوده و) گذشته‌اند؛ آیا اگر بمیرد یا کشته گردد به (باورهای) گذشته خود باز می‌گردید؟ و هر کس به (باورهای) گذشته خود باز گردد هرگز زیانی به خداوند نمی‌رساند؛ و خداوند سپاسگزاران را به زودی پاداش خواهد داد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.</ref> چنین کسی از آن جهت [[شاکر]] دانسته شده که با [[استقامت در دین]]، [[نعمت‌های خدا]] ([[قوای ادراکی]]، [[علم]]، [[شعور]] و اعضای بدن) را در راهی صرف می‌کند که برای آن [[آفریده]] شده است و [[حق]] [[منعِم]] و [[عظمت]] او را [[حفظ]] می‌کند.<ref>بیان السعاده، ج۱، ص۳۰۳ - ۳۰۴.</ref>
کسانی که بر دینشان استوارند و حوادث گوناگون نمی‌تواند آنان را از دینشان باز گرداند، از شاکران‌اند: {{متن قرآن|وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«و محمد جز فرستاده‌ای نیست که پیش از او (نیز) فرستادگانی (بوده و) گذشته‌اند؛ آیا اگر بمیرد یا کشته گردد به (باورهای) گذشته خود باز می‌گردید؟ و هر کس به (باورهای) گذشته خود باز گردد هرگز زیانی به خداوند نمی‌رساند؛ و خداوند سپاسگزاران را به زودی پاداش خواهد داد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.</ref> چنین کسی از آن جهت [[شاکر]] دانسته شده که با [[استقامت در دین]]، [[نعمت‌های خدا]] ([[قوای ادراکی]]، [[علم]]، [[شعور]] و اعضای بدن) را در راهی صرف می‌کند که برای آن [[آفریده]] شده است و [[حق]] [[منعِم]] و [[عظمت]] او را [[حفظ]] می‌کند<ref>بیان السعاده، ج۱، ص۳۰۳ - ۳۰۴.</ref>.


===[[تقوا]]===
===[[تقوا]]===
به [[عقیده]] برخی [[مفسّران]]، مفاد [[آیه]] {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و بی‌گمان خداوند در «بدر» شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید» سوره آل عمران، آیه ۱۲۳.</ref> این است که تقوا را رعایت کنید تا بدین روش به [[شکر]] و [[سپاسگزاری]] از او پرداخته باشید.<ref>الکشاف، ج۱، ص۴۱۱؛ مجمع البیان، ج۲، ص۸۲۸.</ref> برخی [[عارفان]] نیز شکر را همان تقوا دانسته‌اند.<ref>قوت القلوب، ج۱، ص۳۶۳.</ref>
به [[عقیده]] برخی [[مفسّران]]، مفاد [[آیه]] {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و بی‌گمان خداوند در «بدر» شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید» سوره آل عمران، آیه ۱۲۳.</ref> این است که تقوا را رعایت کنید تا بدین روش به [[شکر]] و [[سپاسگزاری]] از او پرداخته باشید.<ref>الکشاف، ج۱، ص۴۱۱؛ مجمع البیان، ج۲، ص۸۲۸.</ref> برخی [[عارفان]] نیز شکر را همان تقوا دانسته‌اند<ref>قوت القلوب، ج۱، ص۳۶۳.</ref>.


===[[توحید]]===
===[[توحید]]===
خط ۶۲: خط ۶۲:


===[[عبرت]]===
===[[عبرت]]===
در آیه {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی ننگریسته‌ای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بی‌گمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref> پس از اشاره به هزاران تن که از [[بیم]] [[مرگ]] از خانه‌های خود بیرون رفتند و [[خدا]] همه آنان را میراند و سپس زنده کرد، از [[فضل خدا]] بر [[انسان‌ها]] و [[ناسپاسی]] بیشتر آنان یاد شده است. بنابر احتمالی، مقصود از شکر [[عبرت گرفتن]] و بصیرت‌ طلبی است.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۱، ص۱۴۹؛ کنز الدقائق، ج۲، ص۳۷۳.</ref><ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص 399-402.</ref>
در آیه {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی ننگریسته‌ای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بی‌گمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref> پس از اشاره به هزاران تن که از [[بیم]] [[مرگ]] از خانه‌های خود بیرون رفتند و [[خدا]] همه آنان را میراند و سپس زنده کرد، از [[فضل خدا]] بر [[انسان‌ها]] و [[ناسپاسی]] بیشتر آنان یاد شده است. بنابر احتمالی، مقصود از شکر [[عبرت گرفتن]] و بصیرت‌ طلبی است<ref>تفسیر بیضاوی، ج۱، ص۱۴۹؛ کنز الدقائق، ج۲، ص۳۷۳.</ref>.<ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶]]، ص ۳۹۹-۴۰۲.</ref>


==زمینه‌ها و موجبات [[شکرگزاری]]==
==زمینه‌ها و موجبات [[شکرگزاری]]==
[[شکرگزاری از خدا]] همیشه در برابر نعمت‌های اوست. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دست‌های خود را مسح نمایید، خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.</ref>،  {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref>«پس، از آنچه خداوند روزی شما کرده است حلال و پاکیزه بخورید و نعمت خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را می‌پرستید» سوره نحل، آیه ۱۱۴.</ref>،  {{متن قرآن|فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود  و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و مرا به بخشایش خود در زمره بندگان شایسته خویش درآور» سوره نمل، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و به آدمی سپرده‌ایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشته‌ام و من از فرمانبردارانم» سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref> بنابراین در آیاتی که در آنها از [[نعمت]] یادی نشده، مانند {{متن قرآن|وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref> واژه «نعمتی» مقدّر است.<ref>التبیان، ج۲، ص۳۱ - ۳۲.</ref> البته هرچند [[انسان]] برای [[نعمت]]، [[خدا]] را [[شکر]] می‌کند، مشکورٌله باید خدا باشد، نه نعمت او.<ref>تسنیم، ج۷، ص۵۲۵.</ref> گرچه برشماری [[نعمت‌های خدا]] ممکن نیست: {{متن قرآن|وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا}}<ref>« اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمی‌توانید شمار کرد» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.</ref> و از همین رو شکر همه نعمت‌های او نیز ناشدنی است،<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۱۹۵؛ روح البیان، ج۷، ص۱۴۷؛ تفسیر الصراط المستقیم، ج۳، ص۳۱۹.</ref> [[انسان]] باید در حدّ توان سپاسگزار [[نعمت‌های الهی]] باشد، چنان‌که [[خداوند]]، ابراهیم{{ع}} را این‌گونه [[ستوده]] است: {{متن قرآن|شَاكِرًا لِأَنْعُمِهِ}}<ref>«سپاسگزار نعمت‌های او بود» سوره نحل، آیه ۱۲۱.</ref> و به کار رفتن واژه «أنعُم» به صیغه جمع قلّت، بیانگر آن دانسته شده که وی شکر نعمت‌های خُرد و اندک را نیز نادیده نمی‌گرفت؛ چه رسد به نعمت‌های بزرگ و فراوان؛<ref>تفسیر المظهری، ج۵، ص۳۸۷؛ روح المعانی، ج۷، ص۴۸۳ - ۴۸۴.</ref> همچنین نوح{{ع}} را بنده‌ای [[شکور]] معرفی کرده: {{متن قرآن|ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا}}<ref>«(ای) فرزندان کسانی که (آنان را در کشتی) با نوح برداشتیم؛ (بدانید که) او بنده‌ای سپاسگزار بود» سوره اسراء، آیه ۳.</ref> که سبب آن بر اساس برخی [[روایات]] و گزارش‌ها این بود که وی در [[صبح و شام]] [[اقرار]] می‌کرد همه [[نعمت‌ها]] از خدایند و او را برای آنها می‌ستود،<ref>تفسیر ابوحمزه، ص۲۳۰؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۸۰.</ref> یا آنکه هر گاه لباسی می‌پوشید، غذایی می‌خورد یا آبی می‌نوشید، خدا را [[ستایش]] و شکر می‌کرد و در آغاز [[غذا خوردن]] یا آب [[نوشیدن]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ}} و در پایان آن {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ}} می‌گفت.<ref>مجمع البیان، ج۶، ص۶۱۲.</ref> البته برخی این وصف را اشاره به [[موسی]]{{ع}}دانسته‌اند.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۲۴۸.</ref> از برخی [[آیات]] برداشت می‌شود که انسان افزون بر نعمت‌هایی که خدا به وی داده، [[شایسته]] است برای نعمت‌هایی که خدا به پدر و مادر او داده نیز وی را [[سپاس]] گوید، چنان‌که سلیمان{{ع}} [[توفیق]] چنین شکرگزاری‌ای را از خدا‌ طلبید: {{متن قرآن|فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود  و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و مرا به بخشایش خود در زمره بندگان شایسته خویش درآور» سوره نمل، آیه ۱۹.</ref><ref>تفسیر قشیری، ج۳، ص۳۱؛ روح البیان، ج۶، ص۳۳۵.</ref> و دیگر [[مؤمنان]] نیز پس از رسیدن به سنّ [[چهل سالگی]] که [[زمان]] کامل شدن [[عقل آدمی]] است،<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۰.</ref> همین توفیق را از خدا می‌خواهند<ref>فتح القدیر، ج۵، ص۲۲؛ المیزان، ج۱۸، ص۲۰۲.</ref> بر اساس برخی [[روایات]] [[شیعی]]، این [[آیه]] درباره [[امام حسین]]{{ع}} نازل شده است.<ref>البرهان، ج۵، ص۳۹ - ۴۳.</ref> [[قرآن کریم]] از نعمت‌های فراوانی یاد کرده که [[شکرگزاری]] در برابر آنها [[وظیفه]] انسان‌هاست. این [[نعمت‌ها]] را می‌توان در ۴ محور جمع‌بندی کرد:
[[شکرگزاری از خدا]] همیشه در برابر نعمت‌های اوست. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دست‌های خود را مسح نمایید، خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.</ref>،  {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref>«پس، از آنچه خداوند روزی شما کرده است حلال و پاکیزه بخورید و نعمت خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را می‌پرستید» سوره نحل، آیه ۱۱۴.</ref>،  {{متن قرآن|فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود  و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و مرا به بخشایش خود در زمره بندگان شایسته خویش درآور» سوره نمل، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و به آدمی سپرده‌ایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشته‌ام و من از فرمانبردارانم» سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref> بنابراین در آیاتی که در آنها از [[نعمت]] یادی نشده، مانند {{متن قرآن|وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref> واژه «نعمتی» مقدّر است.<ref>التبیان، ج۲، ص۳۱ - ۳۲.</ref> البته هرچند [[انسان]] برای [[نعمت]]، [[خدا]] را [[شکر]] می‌کند، مشکورٌله باید خدا باشد، نه نعمت او.<ref>تسنیم، ج۷، ص۵۲۵.</ref> گرچه برشماری [[نعمت‌های خدا]] ممکن نیست: {{متن قرآن|وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا}}<ref>« اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمی‌توانید شمار کرد» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.</ref> و از همین رو شکر همه نعمت‌های او نیز ناشدنی است،<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۱۹۵؛ روح البیان، ج۷، ص۱۴۷؛ تفسیر الصراط المستقیم، ج۳، ص۳۱۹.</ref> [[انسان]] باید در حدّ توان سپاسگزار [[نعمت‌های الهی]] باشد، چنان‌که [[خداوند]]، ابراهیم{{ع}} را این‌گونه [[ستوده]] است: {{متن قرآن|شَاكِرًا لِأَنْعُمِهِ}}<ref>«سپاسگزار نعمت‌های او بود» سوره نحل، آیه ۱۲۱.</ref> و به کار رفتن واژه «أنعُم» به صیغه جمع قلّت، بیانگر آن دانسته شده که وی شکر نعمت‌های خُرد و اندک را نیز نادیده نمی‌گرفت؛ چه رسد به نعمت‌های بزرگ و فراوان؛<ref>تفسیر المظهری، ج۵، ص۳۸۷؛ روح المعانی، ج۷، ص۴۸۳ - ۴۸۴.</ref> همچنین نوح{{ع}} را بنده‌ای [[شکور]] معرفی کرده: {{متن قرآن|ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا}}<ref>«(ای) فرزندان کسانی که (آنان را در کشتی) با نوح برداشتیم؛ (بدانید که) او بنده‌ای سپاسگزار بود» سوره اسراء، آیه ۳.</ref> که سبب آن بر اساس برخی [[روایات]] و گزارش‌ها این بود که وی در [[صبح و شام]] [[اقرار]] می‌کرد همه [[نعمت‌ها]] از خدایند و او را برای آنها می‌ستود،<ref>تفسیر ابوحمزه، ص۲۳۰؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۸۰.</ref> یا آنکه هر گاه لباسی می‌پوشید، غذایی می‌خورد یا آبی می‌نوشید، خدا را [[ستایش]] و شکر می‌کرد و در آغاز [[غذا خوردن]] یا آب [[نوشیدن]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ}} و در پایان آن {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ}} می‌گفت.<ref>مجمع البیان، ج۶، ص۶۱۲.</ref> البته برخی این وصف را اشاره به [[موسی]]{{ع}}دانسته‌اند.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۲۴۸.</ref> از برخی [[آیات]] برداشت می‌شود که انسان افزون بر نعمت‌هایی که خدا به وی داده، [[شایسته]] است برای نعمت‌هایی که خدا به پدر و مادر او داده نیز وی را [[سپاس]] گوید، چنان‌که سلیمان{{ع}} [[توفیق]] چنین شکرگزاری‌ای را از خدا‌ طلبید: {{متن قرآن|فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود  و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و مرا به بخشایش خود در زمره بندگان شایسته خویش درآور» سوره نمل، آیه ۱۹.</ref>.<ref>تفسیر قشیری، ج۳، ص۳۱؛ روح البیان، ج۶، ص۳۳۵.</ref> و دیگر [[مؤمنان]] نیز پس از رسیدن به سنّ [[چهل سالگی]] که [[زمان]] کامل شدن [[عقل آدمی]] است،<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۰.</ref> همین توفیق را از خدا می‌خواهند<ref>فتح القدیر، ج۵، ص۲۲؛ المیزان، ج۱۸، ص۲۰۲.</ref> بر اساس برخی [[روایات]] [[شیعی]]، این [[آیه]] درباره [[امام حسین]]{{ع}} نازل شده است.<ref>البرهان، ج۵، ص۳۹ - ۴۳.</ref> [[قرآن کریم]] از نعمت‌های فراوانی یاد کرده که [[شکرگزاری]] در برابر آنها [[وظیفه]] انسان‌هاست. این [[نعمت‌ها]] را می‌توان در ۴ محور جمع‌بندی کرد:
 
===[[دین]] و [[بعثت انبیا]]===
===[[دین]] و [[بعثت انبیا]]===
[[خداوند]] پس از آنکه به [[موسی]]{{ع}} اعلام کرد تو را با رسالت‌هایم و سخن گفتنم با تو، بر [[مردم]] [[برتری]] دادم، به او [[فرمان]] داد [[تورات]] را بگیرد و از سپاسگزاران باشد: {{متن قرآن|قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِي وَبِكَلَامِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«فرمود: ای موسی! بی‌گمان من با پیام‌هایم و با سخنم تو را بر مردم برگزیده‌ام پس آنچه به تو داده‌ام بگیر و از سپاسگزاران باش!» سوره اعراف، آیه ۱۴۴.</ref>.<ref>تفسیر مقاتل، ج۲، ص۶۲؛ مجمع البیان، ج۴، ص۷۳۳.</ref> مردم نیز باید در برابر [[نعمت]] [[فرستادن پیامبران]] برای [[تلاوت آیات]] [[الهی]] و [[تزکیه]] و [[تعلیم]] آنان، [[خدا]] را [[شکر]] کنند: {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیه‌های ما را بر شما می‌خواند و (جان) شما را پاکیزه می‌گرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد و آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>، {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref>.<ref>تفسیر سمرقندی، ج۱، ص۱۰۴.</ref> در آیاتی، پس از بیان [[حکم]] شکستن سوگندهای [[واقعی]]، [[تبیین احکام]] [[شرعی]] از سوی خدا نعمتی در خور شکر دانسته شده: {{متن قرآن|كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌گرداند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۸۹.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۳۶۹.</ref> و گاه بیان شده که خدا [[احکام شرعی]] را آسان و دست‌یافتنی قرار داده تا [[مؤمنان]] سپاسگزار او باشند: {{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref>.<ref>الصافی، ج۱، ص۲۲۲.</ref> بنابر اقوالی، [[شکرگزاری]] در این [[آیه]] [[غایت]] برای [[نعمت]] [[هدایت]] <ref>المحرر الوجیز، ج ۱، ص۲۵۵.</ref> یا نعمت [[واجب]] کردن [[روزه]] - که وسیله‌ای برای نیل به درجات والاست <ref>تفسیر المظهری، ج۱، ص۱۹۹.</ref> - یا [[رخصت]] [[افطار]] برای مسافر و [[بیمار]] است.<ref>روح البیان، ج۱، ص۲۹۴؛ تفسیر المظهری، ج۱، ص۱۹۹.</ref> آیه {{متن قرآن|مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دست‌های خود را مسح نمایید، خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.</ref> نیز به [[مؤمنان]] می‌آموزد [[خدا]] را بر نعمت [[طهارت]] و آسانی [[احکام]] [[شکر]] کنند،<ref>البحر المحیط، ج۴، ص۱۹۵.</ref> زیرا [[پاک]] شدن [[انسان]] از [[حدث]] و [[گناه]] با [[وضو]] و [[غسل]] و [[تیمم]]، نعمتی [[شایسته]] شکرگزاری است.<ref>لباب التأویل، ج۲، ص۲۰.</ref>
[[خداوند]] پس از آنکه به [[موسی]]{{ع}} اعلام کرد تو را با رسالت‌هایم و سخن گفتنم با تو، بر [[مردم]] [[برتری]] دادم، به او [[فرمان]] داد [[تورات]] را بگیرد و از سپاسگزاران باشد: {{متن قرآن|قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِي وَبِكَلَامِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«فرمود: ای موسی! بی‌گمان من با پیام‌هایم و با سخنم تو را بر مردم برگزیده‌ام پس آنچه به تو داده‌ام بگیر و از سپاسگزاران باش!» سوره اعراف، آیه ۱۴۴.</ref>.<ref>تفسیر مقاتل، ج۲، ص۶۲؛ مجمع البیان، ج۴، ص۷۳۳.</ref> مردم نیز باید در برابر [[نعمت]] [[فرستادن پیامبران]] برای [[تلاوت آیات]] [[الهی]] و [[تزکیه]] و [[تعلیم]] آنان، [[خدا]] را [[شکر]] کنند: {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیه‌های ما را بر شما می‌خواند و (جان) شما را پاکیزه می‌گرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد و آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>، {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref>.<ref>تفسیر سمرقندی، ج۱، ص۱۰۴.</ref> در آیاتی، پس از بیان [[حکم]] شکستن سوگندهای [[واقعی]]، [[تبیین احکام]] [[شرعی]] از سوی خدا نعمتی در خور شکر دانسته شده: {{متن قرآن|كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌گرداند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۸۹.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۳۶۹.</ref> و گاه بیان شده که خدا [[احکام شرعی]] را آسان و دست‌یافتنی قرار داده تا [[مؤمنان]] سپاسگزار او باشند: {{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref>.<ref>الصافی، ج۱، ص۲۲۲.</ref> بنابر اقوالی، [[شکرگزاری]] در این [[آیه]] [[غایت]] برای [[نعمت]] [[هدایت]] <ref>المحرر الوجیز، ج ۱، ص۲۵۵.</ref> یا نعمت [[واجب]] کردن [[روزه]] - که وسیله‌ای برای نیل به درجات والاست <ref>تفسیر المظهری، ج۱، ص۱۹۹.</ref> - یا [[رخصت]] [[افطار]] برای مسافر و [[بیمار]] است.<ref>روح البیان، ج۱، ص۲۹۴؛ تفسیر المظهری، ج۱، ص۱۹۹.</ref> آیه {{متن قرآن|مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دست‌های خود را مسح نمایید، خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.</ref> نیز به [[مؤمنان]] می‌آموزد [[خدا]] را بر نعمت [[طهارت]] و آسانی [[احکام]] [[شکر]] کنند،<ref>البحر المحیط، ج۴، ص۱۹۵.</ref> زیرا [[پاک]] شدن [[انسان]] از [[حدث]] و [[گناه]] با [[وضو]] و [[غسل]] و [[تیمم]]، نعمتی [[شایسته]] شکرگزاری است<ref>لباب التأویل، ج۲، ص۲۰.</ref>.


===نعمت‌های [[معنوی]] و [[اخروی]]===
===نعمت‌های [[معنوی]] و [[اخروی]]===
از نعمت‌های بزرگ معنوی که شایسته است انسان سپاسگزار آن باشد، [[علم]] است. [[نفس انسان]] در [[آغاز آفرینش]] از همه معلوماتی که از راه [[حسّ]]، [[خیال]] و [[عقل]] به دست می‌آیند تهی است و [[خداوند]] برای او گوش و چشم - که عمده‌ترین مبادی علم [[تصوری]] هستند - و [[دل]] که مبدأ [[فکر]] است قرار داد تا خدا را [[سپاس]] گوید: {{متن قرآن|وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمی‌دانستید و برای شما گوش و چشم و دل  نهاد باشد که سپاس گزارید» سوره نحل، آیه ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ}}<ref>«و اوست که برای شما گوش و دیدگان و دل‌ها را پدید آورد (اما) اندک سپاس می‌نهید» سوره مؤمنون، آیه ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ}}<ref>«سپس او را باندام برآورد  و از روح خویش در او دمید و برایتان گوش و چشمان و دل‌ها را پدیدار کرد، (امّا) اندک سپاس می‌گزارید» سوره سجده، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ}}<ref>«بگو اوست که شما را آفرید و برای شما گوش و دیدگان و دل‌ها را پدید آورد امّا اندکی، سپاس می‌گزارید» سوره ملک، آیه ۲۳.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص۵۸۱؛ زبدة التفاسیر، ج ۳، ص۵۹۳؛ المیزان، ج ۱۲، ص۳۱۲.</ref> به گفته برخی، شکر گوش آن است که تنها برای خدا بشنود و [[شکر]] چشم آن است که تنها برای خدا و از روی [[عبرت]] بنگرد و شکر [[قلب]]، پالایش آن از [[اخلاق ناپسند]] و قطع علاقه آن از هر دو [[جهان]] برای [[مشاهده]] [[حق]] است.<ref>غرائب القرآن، ج۵، ص۱۳۰.</ref> همچنین خداوند به [[لقمان]]{{ع}} [[حکمت]] عطا فرمود که به عقل، علم، عمل به آن، [[شناخت]] [[حقایق]] یا [[نبوّت]] [[تفسیر]] شده و به وی [[فرمان]] داد که برای این [[نعمت]]، [[خدا]] را [[شکر]] کند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ }}<ref>«و به راستی ما به لقمان فرزانگی  داده‌ایم، که خداوند را سپاس گزار! » سوره لقمان، آیه ۱۲.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۴۹۳ - ۴۹۴.</ref> البته بنابر قولی، [[شکر]] در این [[آیه]] تفسیر[[حکمت]] و از بارزترین مظاهر آن است؛ زیرا شکر، صَرفِ نعمتِ خدا در جایی است که مُنعِم بدان امر می‌کند و این کار مستلزم شناخت [[خدای سبحان]] و شناخت [[حلال و حرام]] [[الهی]] و این بخشی از [[حکمت]] است.<ref>المیزان، ج۱۶، ص۲۱۵؛ تسنیم، ج۷، ص۵۴۹.</ref> [[فضل الهی]] بر [[گنهکاران]] که در [[عذاب]] آنان [[شتاب]] نمی‌کند، بلکه به آنان مهلت می‌دهد تا [[توبه]] کنند، از دیگر نعمت‌های [[شایسته]] [[شکرگزاری]] است: {{متن قرآن|قُلْ عَسَى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ}}<ref>«بگو: شاید برایتان برخی از آنچه به شتاب می‌خواهید از پی آید» سوره نمل، آیه ۷۲.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«و به راستی پروردگارت به مردم بخششی (بزرگ) دارد اما بیشتر آنان سپاس نمی‌گزارند» سوره نمل، آیه ۷۳.</ref>.<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۵۷۰؛ الصافی، ج۴، ص۷۳.</ref>، چنان‌که در آیه‌ای، درگذشتن [[خداوند]] از [[بنی‌اسرائیل]] پس از [[گناه]] [[گوساله‌پرستی]]، موهبتی در خور [[سپاس]] دانسته شده است: {{متن قرآن|ثُمَّ عَفَوْنَا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«باز، پس از آن (گناهان) از شما در گذشتیم، باشد که سپاس بگزارید» سوره بقره، آیه ۵۲.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۲۳۴.</ref> و بر پایه آیه‌ای دیگر، به [[قوم سبأ]] فرمان داده شد که به جهت داشتن سرزمینی [[پاک]] و پروردگاری [[آمرزنده]]، خدا را شکر کنند: {{متن قرآن|وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ}}<ref>«برای (قوم) سبا در مسکن‌هایشان نشانه‌ای (شگرف) وجود داشت: دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید! شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده» سوره سبأ، آیه ۱۵.</ref>.<ref>نک: بیان السعاده، ج۳، ص۲۶۲ - ۲۶۳.</ref> از دیگر نعمت‌های [[معنوی]]، وجود کسانی است که [[انسان]] را در راه انجام رسالت‌های الهی [[یاری]] رسانند، چنان‌که [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«بلکه تنها خداوند را پرستش کن و از سپاسگزاران باش!» سوره زمر، آیه ۶۶.</ref> فرمود: یعنی ای [[پیامبر]]! خدا را با [[اطاعت]] او بپرست و بدان جهت که تو را با برادرت علی{{ع}} کمک کرد، از سپاسگزاران باش.<ref>البرهان، ج۴، ص۷۲۵.</ref> در [[آخرت]] نیز [[بهشتیان]] خدا را بر [[موهبت]] گذر از [[صراط]] و ورود به [[بهشت]]<ref>نک: التبیان، ج۴، ص۴۰۴؛ مجمع البیان، ج۴، ص۶۴۹.</ref> و [[توفیق]] [[پذیرش ولایت اهل بیت]]{{عم}}<ref>الکافی، ج۱، ص۴۱۸.</ref> سپاس می‌گویند و [[ستایش]] می‌کنند: {{متن قرآن|وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«و هر کینه‌ای که در سینه آنهاست می‌زداییم؛ از بن (جایگاه) آنان جویبارها روان است و می‌گویند: سپاس خداوند را که ما را به این (پاداش بزرگ) رهنمون شد و اگر خداوند ما را راهبر نمی‌شد ما خود راه نمی‌یافتیم؛ بی‌گمان فرستادگان پروردگارمان حق را فرا آوردند و به» سوره اعراف، آیه ۴۳.</ref>،  {{متن قرآن|وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ}}<ref>«و آنان را که از پروردگارشان پروا کردند دسته‌دسته به سوی بهشت گسیل می‌کنند تا چون به آن رسند و درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنان بگویند: درود بر شما، خوش آمدید، جاودانه در آن درآیید» سوره زمر، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ}}<ref>«و می‌گویند: سپاس خداوند را که وعده خود را بر ما راست گرداند و این سرزمین را به ما به میراث داد، هر جای بهشت که بخواهیم جای می‌گیریم و پاداش اهل کردار، نیکوست» سوره زمر، آیه ۷۴.</ref>، چنان‌که در [[بهشت]] پس از هر [[کلام]] و درخواستی [[خدا]] را می‌ستایند: {{متن قرآن| وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>« و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را»» سوره یونس، آیه ۱۰.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۱۴۱.</ref> و او را برای آرامشی که به آنان داده و انواع غم‌ها را از آنان زدوده است می‌ستایند: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«و می‌گویند: سپاس خداوند را که اندوه را از (دل) ما برد؛ بی‌گمان پروردگار ما آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره فاطر، آیه ۳۴.</ref><ref>التفسیر الوسیط، طنطاوی، ج۱۱، ص۳۵۰؛ تفسیر بغوی، ج۳، ص۶۹۶.</ref>
از نعمت‌های بزرگ معنوی که شایسته است انسان سپاسگزار آن باشد، [[علم]] است. [[نفس انسان]] در [[آغاز آفرینش]] از همه معلوماتی که از راه [[حسّ]]، [[خیال]] و [[عقل]] به دست می‌آیند تهی است و [[خداوند]] برای او گوش و چشم - که عمده‌ترین مبادی علم [[تصوری]] هستند - و [[دل]] که مبدأ [[فکر]] است قرار داد تا خدا را [[سپاس]] گوید: {{متن قرآن|وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمی‌دانستید و برای شما گوش و چشم و دل  نهاد باشد که سپاس گزارید» سوره نحل، آیه ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ}}<ref>«و اوست که برای شما گوش و دیدگان و دل‌ها را پدید آورد (اما) اندک سپاس می‌نهید» سوره مؤمنون، آیه ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ}}<ref>«سپس او را باندام برآورد  و از روح خویش در او دمید و برایتان گوش و چشمان و دل‌ها را پدیدار کرد، (امّا) اندک سپاس می‌گزارید» سوره سجده، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ}}<ref>«بگو اوست که شما را آفرید و برای شما گوش و دیدگان و دل‌ها را پدید آورد امّا اندکی، سپاس می‌گزارید» سوره ملک، آیه ۲۳.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص۵۸۱؛ زبدة التفاسیر، ج ۳، ص۵۹۳؛ المیزان، ج ۱۲، ص۳۱۲.</ref> به گفته برخی، شکر گوش آن است که تنها برای خدا بشنود و [[شکر]] چشم آن است که تنها برای خدا و از روی [[عبرت]] بنگرد و شکر [[قلب]]، پالایش آن از [[اخلاق ناپسند]] و قطع علاقه آن از هر دو [[جهان]] برای [[مشاهده]] [[حق]] است.<ref>غرائب القرآن، ج۵، ص۱۳۰.</ref> همچنین خداوند به [[لقمان]]{{ع}} [[حکمت]] عطا فرمود که به عقل، علم، عمل به آن، [[شناخت]] [[حقایق]] یا [[نبوّت]] [[تفسیر]] شده و به وی [[فرمان]] داد که برای این [[نعمت]]، [[خدا]] را [[شکر]] کند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ }}<ref>«و به راستی ما به لقمان فرزانگی  داده‌ایم، که خداوند را سپاس گزار! » سوره لقمان، آیه ۱۲.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۴۹۳ - ۴۹۴.</ref> البته بنابر قولی، [[شکر]] در این [[آیه]] تفسیر[[حکمت]] و از بارزترین مظاهر آن است؛ زیرا شکر، صَرفِ نعمتِ خدا در جایی است که مُنعِم بدان امر می‌کند و این کار مستلزم شناخت [[خدای سبحان]] و شناخت [[حلال و حرام]] [[الهی]] و این بخشی از [[حکمت]] است.<ref>المیزان، ج۱۶، ص۲۱۵؛ تسنیم، ج۷، ص۵۴۹.</ref> [[فضل الهی]] بر [[گنهکاران]] که در [[عذاب]] آنان [[شتاب]] نمی‌کند، بلکه به آنان مهلت می‌دهد تا [[توبه]] کنند، از دیگر نعمت‌های [[شایسته]] [[شکرگزاری]] است: {{متن قرآن|قُلْ عَسَى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ}}<ref>«بگو: شاید برایتان برخی از آنچه به شتاب می‌خواهید از پی آید» سوره نمل، آیه ۷۲.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«و به راستی پروردگارت به مردم بخششی (بزرگ) دارد اما بیشتر آنان سپاس نمی‌گزارند» سوره نمل، آیه ۷۳.</ref>.<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۵۷۰؛ الصافی، ج۴، ص۷۳.</ref>، چنان‌که در آیه‌ای، درگذشتن [[خداوند]] از [[بنی‌اسرائیل]] پس از [[گناه]] [[گوساله‌پرستی]]، موهبتی در خور [[سپاس]] دانسته شده است: {{متن قرآن|ثُمَّ عَفَوْنَا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«باز، پس از آن (گناهان) از شما در گذشتیم، باشد که سپاس بگزارید» سوره بقره، آیه ۵۲.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۲۳۴.</ref> و بر پایه آیه‌ای دیگر، به [[قوم سبأ]] فرمان داده شد که به جهت داشتن سرزمینی [[پاک]] و پروردگاری [[آمرزنده]]، خدا را شکر کنند: {{متن قرآن|وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ}}<ref>«برای (قوم) سبا در مسکن‌هایشان نشانه‌ای (شگرف) وجود داشت: دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید! شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده» سوره سبأ، آیه ۱۵.</ref>.<ref>نک: بیان السعاده، ج۳، ص۲۶۲ - ۲۶۳.</ref> از دیگر نعمت‌های [[معنوی]]، وجود کسانی است که [[انسان]] را در راه انجام رسالت‌های الهی [[یاری]] رسانند، چنان‌که [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«بلکه تنها خداوند را پرستش کن و از سپاسگزاران باش!» سوره زمر، آیه ۶۶.</ref> فرمود: یعنی ای [[پیامبر]]! خدا را با [[اطاعت]] او بپرست و بدان جهت که تو را با برادرت علی{{ع}} کمک کرد، از سپاسگزاران باش.<ref>البرهان، ج۴، ص۷۲۵.</ref> در [[آخرت]] نیز [[بهشتیان]] خدا را بر [[موهبت]] گذر از [[صراط]] و ورود به [[بهشت]]<ref>نک: التبیان، ج۴، ص۴۰۴؛ مجمع البیان، ج۴، ص۶۴۹.</ref> و [[توفیق]] [[پذیرش ولایت اهل بیت]]{{عم}}<ref>الکافی، ج۱، ص۴۱۸.</ref> سپاس می‌گویند و [[ستایش]] می‌کنند: {{متن قرآن|وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«و هر کینه‌ای که در سینه آنهاست می‌زداییم؛ از بن (جایگاه) آنان جویبارها روان است و می‌گویند: سپاس خداوند را که ما را به این (پاداش بزرگ) رهنمون شد و اگر خداوند ما را راهبر نمی‌شد ما خود راه نمی‌یافتیم؛ بی‌گمان فرستادگان پروردگارمان حق را فرا آوردند و به» سوره اعراف، آیه ۴۳.</ref>،  {{متن قرآن|وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ}}<ref>«و آنان را که از پروردگارشان پروا کردند دسته‌دسته به سوی بهشت گسیل می‌کنند تا چون به آن رسند و درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنان بگویند: درود بر شما، خوش آمدید، جاودانه در آن درآیید» سوره زمر، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ}}<ref>«و می‌گویند: سپاس خداوند را که وعده خود را بر ما راست گرداند و این سرزمین را به ما به میراث داد، هر جای بهشت که بخواهیم جای می‌گیریم و پاداش اهل کردار، نیکوست» سوره زمر، آیه ۷۴.</ref>، چنان‌که در [[بهشت]] پس از هر [[کلام]] و درخواستی [[خدا]] را می‌ستایند: {{متن قرآن| وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>« و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را»» سوره یونس، آیه ۱۰.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۱۴۱.</ref> و او را برای آرامشی که به آنان داده و انواع غم‌ها را از آنان زدوده است می‌ستایند: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«و می‌گویند: سپاس خداوند را که اندوه را از (دل) ما برد؛ بی‌گمان پروردگار ما آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره فاطر، آیه ۳۴.</ref>.<ref>التفسیر الوسیط، طنطاوی، ج۱۱، ص۳۵۰؛ تفسیر بغوی، ج۳، ص۶۹۶.</ref>


===نعمت‌های مادی و [[دنیوی]]===
===نعمت‌های مادی و [[دنیوی]]===
[[قرآن کریم]] از نعمت‌های مادی و دنیوی فراوانی یاد کرده که [[شایسته]] است [[انسان]] برای آنها خدا را [[شکر]] کند. مهم‌ترین این [[نعمت‌ها]] عبارت‌اند از:
[[قرآن کریم]] از نعمت‌های مادی و دنیوی فراوانی یاد کرده که [[شایسته]] است [[انسان]] برای آنها خدا را [[شکر]] کند. مهم‌ترین این [[نعمت‌ها]] عبارت‌اند از:
====[[همسر]] و فرزند====
====[[همسر]] و فرزند====
قرار دادن [[همسران]] و فرزندانی برای [[انسان‌ها]]، از بزرگ‌ترین و آشکارترین نعمت‌های خداست؛ زیرا [[حفظ]] و بقای [[اجتماع بشری]] بر این اساسِ [[تکوینی]] مبتنی است و [[قرآن]]، [[ناسپاسی]] در برابر این نعمت‌ها را [[نکوهیده]] است: {{متن قرآن|وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ}}<ref>«و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان می‌آورند و به نعمت‌های خداوند ناسپاسی می‌ورزند؟» سوره نحل، آیه ۷۲.</ref>.<ref>المیزان، ج۱۲، ص۲۹۷.</ref> چنان‌که مرد و زنی را که هنگام بارداری [[زن]]، با خدا شرط می‌کنند که اگر به آنان فرزند شایسته‌ای عطا کند، از [[شکرگزاران]] خواهند بود، ولی پس از تولد [[فرزندی]] سالم، شریکانی برای خدا قرار می‌دهند [[سرزنش]] کرده است: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد و چون با او آمیزش کرد، همسرش باری سبک برگرفت آنگاه (چندی) با او به سر آورد تا چون گرانبار شد، خداوند- پروردگارشان- را خواندند که: اگر به ما (فرزند) شایسته‌ای بدهی به یقین از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۱۸۹.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحًا جَعَلَا لَهُ شُرَكَاءَ فِيمَا آتَاهُمَا فَتَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«پس چون به آنان (فرزند) شایسته‌ای داد در آنچه به آنها بخشیده بود برای وی شریک‌هایی تراشیدند و فرابر ترا که خداوند است از آنچه (بدو) شرک می‌ورزند» سوره اعراف، آیه ۱۹۰.</ref>.<ref>التفسیر الکاشف، ج۳، ص۴۳۴ - ۴۳۵.</ref> البته اگر مقصود از مرد و [[زن]] یادشده، [[آدم]] و [[حوا]]{{ع}} باشد،<ref>جامع البیان، ج۹، ص۹۷ - ۱۰۲.</ref> [[شریک]] قرار دادن آنان برای [[خدا]] به معنای توجه به اسباب [[تکوینی]] خواهد بود؛ به گونه‌ای که با کمال [[اخلاص]] و توجه کامل به خدا منافات داشته باشد.<ref>المیزان، ج۸، ص۳۷۶.</ref> ابراهیم{{ع}} نیز خدا را بر [[نعمت]] اعطای فرزندانش اسماعیل و [[اسحاق]]{{ع}} ستود: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ}}<ref>«سپاس خداوند را که با پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستی پروردگارم شنوای دعاست» سوره ابراهیم، آیه ۳۹.</ref>
قرار دادن [[همسران]] و فرزندانی برای [[انسان‌ها]]، از بزرگ‌ترین و آشکارترین نعمت‌های خداست؛ زیرا [[حفظ]] و بقای [[اجتماع بشری]] بر این اساسِ [[تکوینی]] مبتنی است و [[قرآن]]، [[ناسپاسی]] در برابر این نعمت‌ها را [[نکوهیده]] است: {{متن قرآن|وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ}}<ref>«و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان می‌آورند و به نعمت‌های خداوند ناسپاسی می‌ورزند؟» سوره نحل، آیه ۷۲.</ref>.<ref>المیزان، ج۱۲، ص۲۹۷.</ref> چنان‌که مرد و زنی را که هنگام بارداری [[زن]]، با خدا شرط می‌کنند که اگر به آنان فرزند شایسته‌ای عطا کند، از [[شکرگزاران]] خواهند بود، ولی پس از تولد [[فرزندی]] سالم، شریکانی برای خدا قرار می‌دهند [[سرزنش]] کرده است: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد و چون با او آمیزش کرد، همسرش باری سبک برگرفت آنگاه (چندی) با او به سر آورد تا چون گرانبار شد، خداوند- پروردگارشان- را خواندند که: اگر به ما (فرزند) شایسته‌ای بدهی به یقین از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۱۸۹.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحًا جَعَلَا لَهُ شُرَكَاءَ فِيمَا آتَاهُمَا فَتَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«پس چون به آنان (فرزند) شایسته‌ای داد در آنچه به آنها بخشیده بود برای وی شریک‌هایی تراشیدند و فرابر ترا که خداوند است از آنچه (بدو) شرک می‌ورزند» سوره اعراف، آیه ۱۹۰.</ref>.<ref>التفسیر الکاشف، ج۳، ص۴۳۴ - ۴۳۵.</ref> البته اگر مقصود از مرد و [[زن]] یادشده، [[آدم]] و [[حوا]]{{ع}} باشد،<ref>جامع البیان، ج۹، ص۹۷ - ۱۰۲.</ref> [[شریک]] قرار دادن آنان برای [[خدا]] به معنای توجه به اسباب [[تکوینی]] خواهد بود؛ به گونه‌ای که با کمال [[اخلاص]] و توجه کامل به خدا منافات داشته باشد.<ref>المیزان، ج۸، ص۳۷۶.</ref> ابراهیم{{ع}} نیز خدا را بر [[نعمت]] اعطای فرزندانش اسماعیل و [[اسحاق]]{{ع}} ستود: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ}}<ref>«سپاس خداوند را که با پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستی پروردگارم شنوای دعاست» سوره ابراهیم، آیه ۳۹.</ref>.


====[[چارپایان]]====
====[[چارپایان]]====
[[تسلط]] [[انسان]] بر چارپایان و انتفاع او از آنها در مرکب، [[خوراک]]، [[پوشاک]] و دیگر [[منافع]]، نعمت‌هایی هستند که [[قرآن کریم]] [[مؤمنان]] را به [[شکرگزاری]] از آنها [[مکلف]] می‌داند: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ}}<ref>«آیا ندیده‌اند که ما با دست‌های  خود برای آنان چارپایانی آفریده‌ایم که از آن آنهاست؟» سوره یس، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ}}<ref>«و آنها را برای ایشان رام کرده‌ایم و از برخی از آنها سواری می‌گیرند و از (گوشت) برخی می‌خورند» سوره یس، آیه ۷۲.</ref>، {{متن قرآن|وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«و آنان را در آنها سودها و (از شیر آنها) آشامیدنی‌هاست، آیا سپاس نمی‌گزارند؟» سوره یس، آیه ۷۳.</ref>،  {{متن قرآن|وَالَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ}}<ref>«و آنکه همه گونه‌ها را آفرید و برای شما از کشتی و از چارپایان چیزی پدید آورد که سوار می‌شوید» سوره زخرف، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ}}<ref>«تا بر پشت آن قرار گیرید سپس نعمت پروردگارتان را هنگامی که بر آن قرار گرفتید یاد کنید و بگویید: پاکا آن (خداوند) که این را برای ما رام کرد و ما را توان آن نبود» سوره زخرف، آیه ۱۳.</ref> [[تسخیر]] شتر برای سواری و بهره‌گیری از شیر یا گوشت آن<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۳۷۸.</ref> و همچنین برای [[قربانی]] در [[حج]] <ref>بیان السعاده، ج۳، ص۷۷ - ۷۸.</ref> نیز از نعمت‌های شایان [[سپاسگزاری]] است:{{متن قرآن|وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و (قربانی) شتران تنومند را برای شما از نشانه‌های (بندگی) خداوند قرار داده‌ایم، شما را در آنها خیری است پس نام خداوند را بر آنها در حالی که بر پا ایستاده‌اند ببرید (و آنها را نحر کنید) و چون پهلوهاشان به خاک رسید (و جان دادند) از (گوشت) آنها بخورید و به مستمند خواهنده و خویشتندار بخورانید؛ بدین‌گونه آنها را برای شما رام کرده‌ایم باشد که سپاس گزارید» سوره حج، آیه 36.</ref>
[[تسلط]] [[انسان]] بر چارپایان و انتفاع او از آنها در مرکب، [[خوراک]]، [[پوشاک]] و دیگر [[منافع]]، نعمت‌هایی هستند که [[قرآن کریم]] [[مؤمنان]] را به [[شکرگزاری]] از آنها [[مکلف]] می‌داند: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ}}<ref>«آیا ندیده‌اند که ما با دست‌های  خود برای آنان چارپایانی آفریده‌ایم که از آن آنهاست؟» سوره یس، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ}}<ref>«و آنها را برای ایشان رام کرده‌ایم و از برخی از آنها سواری می‌گیرند و از (گوشت) برخی می‌خورند» سوره یس، آیه ۷۲.</ref>، {{متن قرآن|وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«و آنان را در آنها سودها و (از شیر آنها) آشامیدنی‌هاست، آیا سپاس نمی‌گزارند؟» سوره یس، آیه ۷۳.</ref>،  {{متن قرآن|وَالَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ}}<ref>«و آنکه همه گونه‌ها را آفرید و برای شما از کشتی و از چارپایان چیزی پدید آورد که سوار می‌شوید» سوره زخرف، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ}}<ref>«تا بر پشت آن قرار گیرید سپس نعمت پروردگارتان را هنگامی که بر آن قرار گرفتید یاد کنید و بگویید: پاکا آن (خداوند) که این را برای ما رام کرد و ما را توان آن نبود» سوره زخرف، آیه ۱۳.</ref> [[تسخیر]] شتر برای سواری و بهره‌گیری از شیر یا گوشت آن<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۳۷۸.</ref> و همچنین برای [[قربانی]] در [[حج]] <ref>بیان السعاده، ج۳، ص۷۷ - ۷۸.</ref> نیز از نعمت‌های شایان [[سپاسگزاری]] است:{{متن قرآن|وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و (قربانی) شتران تنومند را برای شما از نشانه‌های (بندگی) خداوند قرار داده‌ایم، شما را در آنها خیری است پس نام خداوند را بر آنها در حالی که بر پا ایستاده‌اند ببرید (و آنها را نحر کنید) و چون پهلوهاشان به خاک رسید (و جان دادند) از (گوشت) آنها بخورید و به مستمند خواهنده و خویشتندار بخورانید؛ بدین‌گونه آنها را برای شما رام کرده‌ایم باشد که سپاس گزارید» سوره حج، آیه ۳۶.</ref>.


====خوراک [[پاکیزه]]====
====خوراک [[پاکیزه]]====
[[قرآن]] به مؤمنان [[فرمان]] داده تا از روزی‌هایی که خدا به آنان داده بخورند و او را [[شکر]] کنند: {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref>«پس، از آنچه خداوند روزی شما کرده است حلال و پاکیزه بخورید و نعمت خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را می‌پرستید» سوره نحل، آیه ۱۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآوَاكُمْ وَأَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و به یاد آورید هنگامی را که شما در این (سر) زمین گروه اندکی بودید  ناتوان به شمار آمده، که می‌هراسیدید مردم (مشرک) شما را بربایند، تا اینکه (خداوند) به شما جا داد و با یاوری خویش از شما پشتیبانی کرد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد باشد که سپاس گزارید» سوره انفال، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ}}<ref>«و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان می‌آورند و به نعمت‌های خداوند ناسپاسی می‌ورزند؟» سوره نحل، آیه ۷۲.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«تنها بت‌هایی را به جای خداوند می‌پرستید و دروغی فرا می‌بافید؛ بی‌گمان کسانی که به جای خداوند می‌پرستید اختیار روزی شما را ندارند ، روزی را نزد خداوند بجویید و او را بپرستید و او را سپاس گزارید که به سوی او باز گردانده می‌شوید» سوره عنکبوت، آیه ۱۷.</ref> و نیز [[زنده کردن]] [[زمین مرده]] و رویاندن دانه‌های غذایی و قرار دادن باغ‌هایی از خرما و انگور و جاری ساختن چشمه‌ها و... را که از اسباب دستیابی انسان به روزی هستند، نعمت‌هایی [[شایسته]] سپاسگزاری دانسته است: {{متن قرآن|وَآيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ}}<ref>«و زمین مرده برای (پندگیری) آنان نشانه‌ای است که آن را زنده گرداندیم و از آن دانه‌ای برآوردیم که از آن می‌خورند» سوره یس، آیه ۳۳.</ref>، {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا فِيهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِيهَا مِنَ الْعُيُونِ}}<ref>«و در آن بوستان‌هایی از خرمابنان و انگورها پدید آوردیم و چشمه‌ها در آن فرا جوشاندیم» سوره یس، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَفَلَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«تا از میوه آن و آنچه دست‌پروردشان بود بخورند پس آیا سپاس نمی‌نهند؟» سوره یس، آیه ۳۵.</ref>،  {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَنْ يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ}}<ref>«برای (قوم) سبا در مسکن‌هایشان نشانه‌ای (شگرف) وجود داشت: دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید! شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده» سوره سبأ، آیه ۱۵.</ref>
[[قرآن]] به مؤمنان [[فرمان]] داده تا از روزی‌هایی که خدا به آنان داده بخورند و او را [[شکر]] کنند: {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref>«پس، از آنچه خداوند روزی شما کرده است حلال و پاکیزه بخورید و نعمت خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را می‌پرستید» سوره نحل، آیه ۱۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآوَاكُمْ وَأَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و به یاد آورید هنگامی را که شما در این (سر) زمین گروه اندکی بودید  ناتوان به شمار آمده، که می‌هراسیدید مردم (مشرک) شما را بربایند، تا اینکه (خداوند) به شما جا داد و با یاوری خویش از شما پشتیبانی کرد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد باشد که سپاس گزارید» سوره انفال، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ}}<ref>«و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان می‌آورند و به نعمت‌های خداوند ناسپاسی می‌ورزند؟» سوره نحل، آیه ۷۲.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«تنها بت‌هایی را به جای خداوند می‌پرستید و دروغی فرا می‌بافید؛ بی‌گمان کسانی که به جای خداوند می‌پرستید اختیار روزی شما را ندارند ، روزی را نزد خداوند بجویید و او را بپرستید و او را سپاس گزارید که به سوی او باز گردانده می‌شوید» سوره عنکبوت، آیه ۱۷.</ref> و نیز [[زنده کردن]] [[زمین مرده]] و رویاندن دانه‌های غذایی و قرار دادن باغ‌هایی از خرما و انگور و جاری ساختن چشمه‌ها و... را که از اسباب دستیابی انسان به روزی هستند، نعمت‌هایی [[شایسته]] سپاسگزاری دانسته است: {{متن قرآن|وَآيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ}}<ref>«و زمین مرده برای (پندگیری) آنان نشانه‌ای است که آن را زنده گرداندیم و از آن دانه‌ای برآوردیم که از آن می‌خورند» سوره یس، آیه ۳۳.</ref>، {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا فِيهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِيهَا مِنَ الْعُيُونِ}}<ref>«و در آن بوستان‌هایی از خرمابنان و انگورها پدید آوردیم و چشمه‌ها در آن فرا جوشاندیم» سوره یس، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَفَلَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«تا از میوه آن و آنچه دست‌پروردشان بود بخورند پس آیا سپاس نمی‌نهند؟» سوره یس، آیه ۳۵.</ref>،  {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَنْ يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ}}<ref>«برای (قوم) سبا در مسکن‌هایشان نشانه‌ای (شگرف) وجود داشت: دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید! شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده» سوره سبأ، آیه ۱۵.</ref>.


====باد====
====باد====
از [[نعمت‌های الهی]] [[شایسته]] [[شکرگزاری]] باد است که فواید بسیاری دارد؛ مانند حرکت دادن ابرها که زمینه‌ساز [[بارش باران]] در سرزمین‌های گوناگون است و حرکت دادن کشتی‌ها که خود دارای فوایدی است: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ يُرْسِلَ الرِّيَاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَلِيُذِيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَلِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و از آیات او این است که بادها را مژده‌آور (باران) می‌فرستد و (چنین می‌کند) تا از بخشایش خود به شما بچشاند و تا کشتی‌ها به فرمان وی روان گردند و تا از بخشش وی (روزی) بجویید و باشد که سپاس گزارید» سوره روم، آیه ۴۶.</ref>
از [[نعمت‌های الهی]] [[شایسته]] [[شکرگزاری]] باد است که فواید بسیاری دارد؛ مانند حرکت دادن ابرها که زمینه‌ساز [[بارش باران]] در سرزمین‌های گوناگون است و حرکت دادن کشتی‌ها که خود دارای فوایدی است: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ يُرْسِلَ الرِّيَاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَلِيُذِيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَلِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و از آیات او این است که بادها را مژده‌آور (باران) می‌فرستد و (چنین می‌کند) تا از بخشایش خود به شما بچشاند و تا کشتی‌ها به فرمان وی روان گردند و تا از بخشش وی (روزی) بجویید و باشد که سپاس گزارید» سوره روم، آیه ۴۶.</ref>.


====[[باران]]====
====[[باران]]====
خط ۹۳: خط ۹۴:


====دریا و [[منافع]] آن====
====دریا و [[منافع]] آن====
[[تسخیر]] دریا برای [[انسان]] از سوی [[خداوند]] با [[هدف]] دستیابی به گوشت تازه، استخراج زیورآلات، حرکت کشتی‌ها و [[تجارت]] از طریق مسافرت‌های دریایی از دیگر نعمت‌های خداست که انسان باید [[شکرگزار]] آنها باشد: {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و اوست که دریا را رام (شما) کرد تا از آن گوشتی تر و تازه بخورید و از آن زیوری (چون مروارید) بیرون آورید که آن را می‌پوشید و کشتی‌ها را در آن می‌نگری که آب شکاف‌اند و (چنین کرد) تا از بخشش او (روزی خود را) فرا چنگ آورید و باشد که سپاس گزارید» سوره نحل، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«خداوند، همان است که دریا را برای شما رام کرد تا کشتی‌ها در آن به فرمان وی روان گردند و تا شما از بخشش وی (روزی) به دست آورید و باشد که سپاس گزارید» سوره جاثیه، آیه ۱۲.</ref>،  {{متن قرآن|وَمَا يَسْتَوِي الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِنْ كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و دو دریا برابر نیستند، این نوشین گواراست که نوشیدنش خوشگوار است و آن شور تلخ؛ از هر یک گوشت تر و تازه می‌خورید و زیوری بیرون می‌کشید که آن را می‌پوشید و کشتی‌ها را در آن می‌نگری که آب شکافند تا از بخشش او (روزی خود را) فرا چنگ آورید و باشد که سپاس گزارید» سوره فاطر، آیه ۱۲.</ref>.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۴۷۸؛ تفسیر قاسمی، ج۸، ص۴۲۷؛ المیزان، ج۱۲، ص۲۱۷.</ref> به گفته برخی، [[نعمت]] بودن دریا بیش از دیگر نعمت‌های مادی نشان دهنده [[قدرت]] خداست؛ زیرا دریا را که محل هلاک انسان است، مایه بهره‌برداری و تحصیل معاش وی قرار داده است.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۲۲۲.</ref>
[[تسخیر]] دریا برای [[انسان]] از سوی [[خداوند]] با [[هدف]] دستیابی به گوشت تازه، استخراج زیورآلات، حرکت کشتی‌ها و [[تجارت]] از طریق مسافرت‌های دریایی از دیگر نعمت‌های خداست که انسان باید [[شکرگزار]] آنها باشد: {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و اوست که دریا را رام (شما) کرد تا از آن گوشتی تر و تازه بخورید و از آن زیوری (چون مروارید) بیرون آورید که آن را می‌پوشید و کشتی‌ها را در آن می‌نگری که آب شکاف‌اند و (چنین کرد) تا از بخشش او (روزی خود را) فرا چنگ آورید و باشد که سپاس گزارید» سوره نحل، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«خداوند، همان است که دریا را برای شما رام کرد تا کشتی‌ها در آن به فرمان وی روان گردند و تا شما از بخشش وی (روزی) به دست آورید و باشد که سپاس گزارید» سوره جاثیه، آیه ۱۲.</ref>،  {{متن قرآن|وَمَا يَسْتَوِي الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِنْ كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و دو دریا برابر نیستند، این نوشین گواراست که نوشیدنش خوشگوار است و آن شور تلخ؛ از هر یک گوشت تر و تازه می‌خورید و زیوری بیرون می‌کشید که آن را می‌پوشید و کشتی‌ها را در آن می‌نگری که آب شکافند تا از بخشش او (روزی خود را) فرا چنگ آورید و باشد که سپاس گزارید» سوره فاطر، آیه ۱۲.</ref>.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۴۷۸؛ تفسیر قاسمی، ج۸، ص۴۲۷؛ المیزان، ج۱۲، ص۲۱۷.</ref> به گفته برخی، [[نعمت]] بودن دریا بیش از دیگر نعمت‌های مادی نشان دهنده [[قدرت]] خداست؛ زیرا دریا را که محل هلاک انسان است، مایه بهره‌برداری و تحصیل معاش وی قرار داده است<ref>تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۲۲۲.</ref>.


===شب و [[روز]]===
===شب و [[روز]]===
خط ۱۰۲: خط ۱۰۳:


====[[نجات]] و [[رهایی]]====
====[[نجات]] و [[رهایی]]====
[[انسان]] باید برای نجات از بحران‌ها و [[خطرها]] سپاسگزار خدا باشد: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«بگو: چه کس شما را از تاریکناهای خشکی و دریا می‌رهاند؟ در حالی که او را به لابه و در نهان می‌خوانید که اگر از این (ورطه) رهایی‌مان دهد از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره انعام، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«اوست که شما را در خشکی و دریا می‌گرداند تا چون در کشتی‌ها باشید و آنها سرنشینان خود را با بادی سازگار پیش برند و (سرنشینان) بدان شادمان شوند (ناگهان) بادی تند بر آن کشتی‌ها وزد و موج از هر جا به ایشان رسد و دریابند که از هر سو گرفتار شده‌اند، خداوند را با پرستش خالصانه بخوانند که اگر ما را از این غرقاب برهانی از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره یونس، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«و چون رهاییشان دهد ناگاه به ناحقّ بر زمین، ستم  می‌ورزند، ای مردم! ستم شما به زیان خودتان است، (چند روزی) بهره زندگانی این جهان را می‌برید سپس به سوی ما باز می‌گردید و شما را از آنچه انجام می‌دادید آگاه می‌گردانیم» سوره یونس، آیه ۲۳.</ref>،  {{متن قرآن|وَإِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فِي الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلَّا إِيَّاهُ فَلَمَّا نَجَّاكُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَكَانَ الْإِنْسَانُ كَفُورًا}}<ref>«و چون در دریا گزند به شما رسد آنان که (اکنون به پرستش) می‌خوانید ناپدید می‌شوند جز خداوند  اما چون شما را تا خشکی رساند رو می‌گردانید و آدمی، ناسپاس است» سوره اسراء، آیه ۶۷.</ref>.<ref>تفسیر ابن عربی، ج۱، ص۲۰۳.</ref>، چنان‌که رهایی از دست [[ستمگران]] نیز نعمتی [[شایسته]] [[شکرگزاری]] است. {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنْجَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَيُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید هنگامی که شما را از فرعونیان رهایی داد که عذابی سخت را به شما می‌چشاندند و پسرانتان را سر می‌بریدند و زنانتان را زنده می‌نهادند و در آن آزمونی سترگ از سوی پروردگارتان بود» سوره ابراهیم، آیه ۶.</ref>،  {{متن قرآن|فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنْتَ وَمَنْ مَعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و چون خود و هر که با توست، بر کشتی برنشستید، بگو: سپاس ویژه خداوند است که ما را از ستمگران رهانید» سوره مؤمنون، آیه ۲۸.</ref>
[[انسان]] باید برای نجات از بحران‌ها و [[خطرها]] سپاسگزار خدا باشد: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«بگو: چه کس شما را از تاریکناهای خشکی و دریا می‌رهاند؟ در حالی که او را به لابه و در نهان می‌خوانید که اگر از این (ورطه) رهایی‌مان دهد از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره انعام، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«اوست که شما را در خشکی و دریا می‌گرداند تا چون در کشتی‌ها باشید و آنها سرنشینان خود را با بادی سازگار پیش برند و (سرنشینان) بدان شادمان شوند (ناگهان) بادی تند بر آن کشتی‌ها وزد و موج از هر جا به ایشان رسد و دریابند که از هر سو گرفتار شده‌اند، خداوند را با پرستش خالصانه بخوانند که اگر ما را از این غرقاب برهانی از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره یونس، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«و چون رهاییشان دهد ناگاه به ناحقّ بر زمین، ستم  می‌ورزند، ای مردم! ستم شما به زیان خودتان است، (چند روزی) بهره زندگانی این جهان را می‌برید سپس به سوی ما باز می‌گردید و شما را از آنچه انجام می‌دادید آگاه می‌گردانیم» سوره یونس، آیه ۲۳.</ref>،  {{متن قرآن|وَإِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فِي الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلَّا إِيَّاهُ فَلَمَّا نَجَّاكُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَكَانَ الْإِنْسَانُ كَفُورًا}}<ref>«و چون در دریا گزند به شما رسد آنان که (اکنون به پرستش) می‌خوانید ناپدید می‌شوند جز خداوند  اما چون شما را تا خشکی رساند رو می‌گردانید و آدمی، ناسپاس است» سوره اسراء، آیه ۶۷.</ref>.<ref>تفسیر ابن عربی، ج۱، ص۲۰۳.</ref>، چنان‌که رهایی از دست [[ستمگران]] نیز نعمتی [[شایسته]] [[شکرگزاری]] است. {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنْجَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَيُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید هنگامی که شما را از فرعونیان رهایی داد که عذابی سخت را به شما می‌چشاندند و پسرانتان را سر می‌بریدند و زنانتان را زنده می‌نهادند و در آن آزمونی سترگ از سوی پروردگارتان بود» سوره ابراهیم، آیه ۶.</ref>،  {{متن قرآن|فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنْتَ وَمَنْ مَعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و چون خود و هر که با توست، بر کشتی برنشستید، بگو: سپاس ویژه خداوند است که ما را از ستمگران رهانید» سوره مؤمنون، آیه ۲۸.</ref>.


===نعمت‌های [[خارق‌العاده]]===
===نعمت‌های [[خارق‌العاده]]===
[[قرآن کریم]] در آیاتی به برخی از نعمت‌های خارق‌العاده [[الهی]] اشاره کرده و از [[لزوم]] شکرگزاری برای آنها سخن به میان آورده است؛ مانند فرستادن [[فرشتگان]] برای یاری [[مؤمنان]] در [[جنگ بدر]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و بی‌گمان خداوند در «بدر» شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید» سوره آل عمران، آیه ۱۲۳.</ref>، {{متن قرآن|إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُنْزَلِينَ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که به مؤمنان می‌گفتی: آیا بسنده‌تان نیست که خداوند با سه هزار فرشته فرو فرستاده (از سوی خود) شما را یاری رساند؟» سوره آل عمران، آیه ۱۲۴.</ref>؛<ref>التبیان، ج۲، ص۵۷۸ - ۵۷۹؛ زبدة التفاسیر، ج۱، ص۵۵۵.</ref> نیز {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآوَاكُمْ وَأَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و به یاد آورید هنگامی را که شما در این (سر) زمین گروه اندکی بودید  ناتوان به شمار آمده، که می‌هراسیدید مردم (مشرک) شما را بربایند، تا اینکه (خداوند) به شما جا داد و با یاوری خویش از شما پشتیبانی کرد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد باشد که سپاس گزارید» سوره انفال، آیه ۲۶.</ref>،<ref>الکشاف، ج۲، ص۲۱۳.</ref> فرستادن باد و [[فرشتگان]] برای [[یاری]] [[مؤمنان]] در [[جنگ احزاب]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید هنگامی که سپاهیانی بر شما تاختند و ما بر (سر) آنان بادی و (نیز) سپاهیانی را که آنان را نمی‌دیدید فرستادیم و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره احزاب، آیه ۹.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۵۳۱ - ۵۳۲.</ref> و زنده شدن معجزه‌آسای برخی [[مردگان]] در [[دنیا]]: {{متن قرآن|ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«باز، از پس مرگتان شما را برانگیختیم، باشد که سپاس بگزارید» سوره بقره، آیه ۵۶.</ref>، {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی ننگریسته‌ای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بی‌گمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref>.<ref>الصافی، ج۱، ص۱۳۴.</ref> همچنین سلیمان{{ع}} که با [[تفضل]] و [[عنایت الهی]] [[زبان حیوانات]] را می‌فهمید {{متن قرآن|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ}}<ref>«و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموخته‌اند و از همه چیز (بهره‌ای) بخشیده‌اند؛ بی‌گمان این برتری  آشکاری است» سوره نمل، آیه ۱۶.</ref> پس از شنیدن سخنانی از یک مورچه، از [[خدا]] خواست [[شکرگزاری]] در برابر نعمتش را به او [[الهام]] کند: {{متن قرآن|فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود  و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و مرا به بخشایش خود در زمره بندگان شایسته خویش درآور» سوره نمل، آیه ۱۹.</ref> که مراد از این [[نعمت]]، فهمیدن زبان حیوانات یا مطلق نعمت‌هایی است که خدا به وی تفضل کرده است.<ref>کنز الدقائق، ج۹، ص۵۴۹؛ بیان السعاده، ج۳، ص۱۷۰.</ref> آن حضرت پس از [[مشاهده]] تخت [[ملکه سبأ]] - که با [[کرامت]] یکی از یارانش در چشم بر هم زدنی نزد وی حاضر شده بود - نیز آن را فضلی از سوی خدا دانست تا او را بیازماید که آیا [[شکرگزار]] خواهد بود یا [[ناسپاس]]: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>.<ref>زاد المسیر، ج۳، ص۳۶۳ - ۳۶۴؛ التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۵۵۷؛ تفسیر قشیری، ج۳، ص۳۹.</ref><ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص 402-409.</ref>
[[قرآن کریم]] در آیاتی به برخی از نعمت‌های خارق‌العاده [[الهی]] اشاره کرده و از [[لزوم]] شکرگزاری برای آنها سخن به میان آورده است؛ مانند فرستادن [[فرشتگان]] برای یاری [[مؤمنان]] در [[جنگ بدر]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و بی‌گمان خداوند در «بدر» شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید» سوره آل عمران، آیه ۱۲۳.</ref>، {{متن قرآن|إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُنْزَلِينَ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که به مؤمنان می‌گفتی: آیا بسنده‌تان نیست که خداوند با سه هزار فرشته فرو فرستاده (از سوی خود) شما را یاری رساند؟» سوره آل عمران، آیه ۱۲۴.</ref>؛<ref>التبیان، ج۲، ص۵۷۸ - ۵۷۹؛ زبدة التفاسیر، ج۱، ص۵۵۵.</ref> نیز {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآوَاكُمْ وَأَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و به یاد آورید هنگامی را که شما در این (سر) زمین گروه اندکی بودید  ناتوان به شمار آمده، که می‌هراسیدید مردم (مشرک) شما را بربایند، تا اینکه (خداوند) به شما جا داد و با یاوری خویش از شما پشتیبانی کرد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد باشد که سپاس گزارید» سوره انفال، آیه ۲۶.</ref>،<ref>الکشاف، ج۲، ص۲۱۳.</ref> فرستادن باد و [[فرشتگان]] برای [[یاری]] [[مؤمنان]] در [[جنگ احزاب]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید هنگامی که سپاهیانی بر شما تاختند و ما بر (سر) آنان بادی و (نیز) سپاهیانی را که آنان را نمی‌دیدید فرستادیم و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره احزاب، آیه ۹.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۵۳۱ - ۵۳۲.</ref> و زنده شدن معجزه‌آسای برخی [[مردگان]] در [[دنیا]]: {{متن قرآن|ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«باز، از پس مرگتان شما را برانگیختیم، باشد که سپاس بگزارید» سوره بقره، آیه ۵۶.</ref>، {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی ننگریسته‌ای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بی‌گمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref>.<ref>الصافی، ج۱، ص۱۳۴.</ref> همچنین سلیمان{{ع}} که با [[تفضل]] و [[عنایت الهی]] [[زبان حیوانات]] را می‌فهمید {{متن قرآن|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ}}<ref>«و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموخته‌اند و از همه چیز (بهره‌ای) بخشیده‌اند؛ بی‌گمان این برتری  آشکاری است» سوره نمل، آیه ۱۶.</ref> پس از شنیدن سخنانی از یک مورچه، از [[خدا]] خواست [[شکرگزاری]] در برابر نعمتش را به او [[الهام]] کند: {{متن قرآن|فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود  و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و مرا به بخشایش خود در زمره بندگان شایسته خویش درآور» سوره نمل، آیه ۱۹.</ref> که مراد از این [[نعمت]]، فهمیدن زبان حیوانات یا مطلق نعمت‌هایی است که خدا به وی تفضل کرده است.<ref>کنز الدقائق، ج۹، ص۵۴۹؛ بیان السعاده، ج۳، ص۱۷۰.</ref> آن حضرت پس از [[مشاهده]] تخت [[ملکه سبأ]] - که با [[کرامت]] یکی از یارانش در چشم بر هم زدنی نزد وی حاضر شده بود - نیز آن را فضلی از سوی خدا دانست تا او را بیازماید که آیا [[شکرگزار]] خواهد بود یا [[ناسپاس]]: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>.<ref>زاد المسیر، ج۳، ص۳۶۳ - ۳۶۴؛ التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۵۵۷؛ تفسیر قشیری، ج۳، ص۳۹.</ref>.<ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶]]، ص ۴۰۲-۴۰۹.</ref>


==کمیت شاکران==
==کمیت شاکران==
خط ۱۱۱: خط ۱۱۲:


===[[راهزنی]] [[ابلیس]]===
===[[راهزنی]] [[ابلیس]]===
ابلیس که خود در برابر پروردگارش بسیار ناسپاس است: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا}}<ref>«که فراخ رفتاران یاران شیطانند و شیطان به پروردگارش ناسپاس است» سوره اسراء، آیه ۲۷.</ref> و هر نعمتی را که [[خدا]] به وی داده در راه [[گناه]] و [[فساد]] و [[گمراه کردن]] دیگران به کار می‌برد،<ref>روح المعانی، ج۸، ص۶۲.</ref> پس از [[اخراج]] از منزلتش به سبب [[سرپیچی]] از [[سجده]] برای [[آدم]]{{ع}}و پس از مهلت گرفتن از خدا {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ قَالَ أَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ}}<ref>«و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود. (خداوند) فرمود: آنگاه که به تو فرمان دادم. چه چیز تو را از فروتنی بازداشت؟ گفت:من از او بهترم! مرا از آتش و او را از گل آفریده‌ای. فرمود: از آن (جایگاه که داری) فرود آی، تو را نرسد که در آن خود را بزرگ بینی، بیرون رو که تو از خرد پایگانی!  گفت: به من تا روزی که (همه) برانگیخته می‌شوند مهلت ده! فرمود: تو از مهلت‌یافتگانی» سوره اعراف، آیه ۱۱-۱۵.</ref> اعلام کرد که بر [[صراط مستقیم]] خواهد نشست و سپس از همه جوانب به سوی انسان‌ها آمده، بیشتر آنان را از مسیر شکرگزاری [[منحرف]] خواهد کرد: {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref>«گفت: پس از آنجا که مرا بیراه نهادی  بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم» سوره اعراف، آیه ۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref>«آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت» سوره اعراف، آیه ۱۷.</ref>، پس [[شاکر]] نبودن بیشتر [[مردم]] نتیجه [[راهزنی]] [[شیطان]] از آنان در [[صراط مستقیم]] است.<ref>المیزان، ج۸، ص۳۲.</ref>
ابلیس که خود در برابر پروردگارش بسیار ناسپاس است: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا}}<ref>«که فراخ رفتاران یاران شیطانند و شیطان به پروردگارش ناسپاس است» سوره اسراء، آیه ۲۷.</ref> و هر نعمتی را که [[خدا]] به وی داده در راه [[گناه]] و [[فساد]] و [[گمراه کردن]] دیگران به کار می‌برد،<ref>روح المعانی، ج۸، ص۶۲.</ref> پس از [[اخراج]] از منزلتش به سبب [[سرپیچی]] از [[سجده]] برای [[آدم]]{{ع}}و پس از مهلت گرفتن از خدا {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ قَالَ أَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ}}<ref>«و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود. (خداوند) فرمود: آنگاه که به تو فرمان دادم. چه چیز تو را از فروتنی بازداشت؟ گفت:من از او بهترم! مرا از آتش و او را از گل آفریده‌ای. فرمود: از آن (جایگاه که داری) فرود آی، تو را نرسد که در آن خود را بزرگ بینی، بیرون رو که تو از خرد پایگانی!  گفت: به من تا روزی که (همه) برانگیخته می‌شوند مهلت ده! فرمود: تو از مهلت‌یافتگانی» سوره اعراف، آیه ۱۱-۱۵.</ref> اعلام کرد که بر [[صراط مستقیم]] خواهد نشست و سپس از همه جوانب به سوی انسان‌ها آمده، بیشتر آنان را از مسیر شکرگزاری [[منحرف]] خواهد کرد: {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref>«گفت: پس از آنجا که مرا بیراه نهادی  بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم» سوره اعراف، آیه ۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref>«آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت» سوره اعراف، آیه ۱۷.</ref>، پس [[شاکر]] نبودن بیشتر [[مردم]] نتیجه [[راهزنی]] [[شیطان]] از آنان در [[صراط مستقیم]] است<ref>المیزان، ج۸، ص۳۲.</ref>.


===[[طبیعت انسان]]===
===طبیعت انسان===
از برخی [[آیات]] برداشت شده که [[طبیعت]] مردم [[ناسپاسی]] است: {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ}}<ref>«بی‌گمان انسان ستمکاره‌ای بسیار ناسپاس است» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.</ref> این مطلب از تکرار واژه ناس در [[آیه]]: {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«خداوند است که شب را برایتان پدید آورد تا در آن آرام یابید و روز را (برای کار و تلاش) روشنی‌بخش ساخت؛ به راستی خداوند بر مردمان بخشش دارد اما بیشتر مردم سپاس نمی‌نهند» سوره غافر، آیه ۶۱.</ref> نیز استفاده می‌شود.<ref>المیزان، ج ۱۷، ص۳۴۵.</ref> [[ناسپاس]] بودن [[انسان]]، به ویژه هنگامی است که [[خدا]] نعمتی را که به وی داده از او بازستاند: {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ}}<ref>«و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بی‌گمان نومید و ناسپاس خواهد شد» سوره هود، آیه ۹.</ref>.<ref>المیزان، ج۱۰، ص۱۵۶.</ref>
از برخی [[آیات]] برداشت شده که [[طبیعت]] مردم [[ناسپاسی]] است: {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ}}<ref>«بی‌گمان انسان ستمکاره‌ای بسیار ناسپاس است» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.</ref> این مطلب از تکرار واژه ناس در [[آیه]]: {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«خداوند است که شب را برایتان پدید آورد تا در آن آرام یابید و روز را (برای کار و تلاش) روشنی‌بخش ساخت؛ به راستی خداوند بر مردمان بخشش دارد اما بیشتر مردم سپاس نمی‌نهند» سوره غافر، آیه ۶۱.</ref> نیز استفاده می‌شود.<ref>المیزان، ج ۱۷، ص۳۴۵.</ref> [[ناسپاس]] بودن [[انسان]]، به ویژه هنگامی است که [[خدا]] نعمتی را که به وی داده از او بازستاند: {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ}}<ref>«و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بی‌گمان نومید و ناسپاس خواهد شد» سوره هود، آیه ۹.</ref>.<ref>المیزان، ج۱۰، ص۱۵۶.</ref>


===[[غفلت]] از [[یاد خدا]]===
===[[غفلت]] از [[یاد خدا]]===
انسان در [[شداید]] و [[بلایا]] و حالت [[اندوه]] و عجز و نیاز مانند [[ترس]] از [[تاریکی]] در دریا و خشکی و قرار گرفتن در معرض تندبادها و امواج دریا،<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۴۸۵ - ۴۸۶؛ الصافی، ج۲، ص۱۲۷.</ref> مخلصانه به ساحت [[قدس]] [[ربوبی]] توجه می‌کند و می‌گوید اگر [[نجات]] یابم و کامروا شوم، قطعاً از [[شکرگزاران]] خواهم بود؛ اما پس از نجات و [[استجابت دعا]]، به [[وعده]] خود عمل نکرده، به [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] باز می‌گردد <ref>التبیان، ج۴، ص۱۶۲؛ الصافی، ج۲، ص۳۹۸ - ۳۹۹؛ البحرالمدید، ج۲، ص۱۲۹.</ref> که در [[حکم]] ترک [[شکر]] است: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«بگو: چه کس شما را از تاریکناهای خشکی و دریا می‌رهاند؟ در حالی که او را به لابه و در نهان می‌خوانید که اگر از این (ورطه) رهایی‌مان دهد از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره انعام، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ}}<ref>«بگو: خداوند شما را از آن (ورطه) و از هر بلا رهایی می‌بخشد باز هم شما شرک می‌ورزید» سوره انعام، آیه ۶۴.</ref>،  {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«اوست که شما را در خشکی و دریا می‌گرداند تا چون در کشتی‌ها باشید و آنها سرنشینان خود را با بادی سازگار پیش برند و (سرنشینان) بدان شادمان شوند (ناگهان) بادی تند بر آن کشتی‌ها وزد و موج از هر جا به ایشان رسد و دریابند که از هر سو گرفتار شده‌اند، خداوند را با پرستش خالصانه بخوانند که اگر ما را از این غرقاب برهانی از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره یونس، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«و چون رهاییشان دهد ناگاه به ناحقّ بر زمین، ستم  می‌ورزند، ای مردم! ستم شما به زیان خودتان است، (چند روزی) بهره زندگانی این جهان را می‌برید سپس به سوی ما باز می‌گردید و شما را از آنچه انجام می‌دادید آگاه می‌گردانیم» سوره یونس، آیه ۲۳.</ref>.<ref>روح البیان، ج۳، ص۴۷.</ref> به گفته برخی، بیشتر مردم به یکی از [[ادله]] ذیل [[شکرگزار]] نیستند: [[انکار]] وجود مبدأ [[منعِم]]، [[ناآگاهی]] از انتساب [[نعمت‌ها]] به او، عدم توجّه به خود [[نعمت]]، غفلت از منعِم و نعمت‌هایش.<ref>بیان السعاده، ج۴، ص۲۸.</ref> برخی نیز [[راز]] شاکر نبودن بیشتر مردم را آن دانسته‌اند که شکر از خصوصیات و امتیازات [[انسان کامل]] است و منظور از آن نه [[شکر زبانی]]، بلکه [[ملکه]] [[امتنان]] و [[سپاسگزاری]] است که پس از کسب چندین ملکه [[پسندیده]] [[اخلاقی]] در نفس حاصل می‌شود؛ مانند شناختن [[نعمت]] و [[معرفت]] [[منعِم]] به [[عظمت]] که نتیجه آن بزرگ شمردن نعمت‌های اوست و صرف کردن هر نعمتی در آنچه منعِم فرموده است.<ref>مخزن العرفان، ج۲، ص۳۵۹.</ref> افزون بر اشاره [[قرآن]] به اندک بودن شاکران، در آیاتی نیز از اندک بودن [[شکر]] سخن به میان آمده است: {{متن قرآن|قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ}}<ref>« اندک سپاس می‌گزارید» سوره اعراف، آیه ۱۰.</ref> از این تعبیر برداشت شده که برخی [[انسان‌ها]] [[خدا]] را گاهی شکر می‌کنند؛<ref>غرائب القرآن، ج۳، ص۲۰۴.</ref> ولی این [[شکرگزاری]] اندک، <ref>التفسیر الکبیر، ج۱۴، ص۲۰۵؛ التفسیر الوسیط، طنطاوی، ج۱۰، ص۵۶.</ref> یعنی ناچیز یا [[زمان]] آن کوتاه <ref>تفسیر المظهری، ج۳، ص۳۳۱.</ref> است و واژه «ما» نیز برای تأکید بر اندک و ناچیز بودن شکر است.<ref>الکشاف، ج۳، ص۱۹۹؛ تفسیر جلالین، ص۳۵۰.</ref> برخی نیز مراد از این تعبیر را [[نفی]] شکر دانسته‌اند.<ref>زاد المسیر، ج۲، ص۱۰۴؛ تفسیر قاسمی، ج۷، ص۲۹۹.</ref><ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص 409-411.</ref>
انسان در [[شداید]] و [[بلایا]] و حالت [[اندوه]] و عجز و نیاز مانند [[ترس]] از [[تاریکی]] در دریا و خشکی و قرار گرفتن در معرض تندبادها و امواج دریا،<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۴۸۵ - ۴۸۶؛ الصافی، ج۲، ص۱۲۷.</ref> مخلصانه به ساحت [[قدس]] [[ربوبی]] توجه می‌کند و می‌گوید اگر [[نجات]] یابم و کامروا شوم، قطعاً از [[شکرگزاران]] خواهم بود؛ اما پس از نجات و [[استجابت دعا]]، به [[وعده]] خود عمل نکرده، به [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] باز می‌گردد <ref>التبیان، ج۴، ص۱۶۲؛ الصافی، ج۲، ص۳۹۸ - ۳۹۹؛ البحرالمدید، ج۲، ص۱۲۹.</ref> که در [[حکم]] ترک [[شکر]] است: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«بگو: چه کس شما را از تاریکناهای خشکی و دریا می‌رهاند؟ در حالی که او را به لابه و در نهان می‌خوانید که اگر از این (ورطه) رهایی‌مان دهد از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره انعام، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ}}<ref>«بگو: خداوند شما را از آن (ورطه) و از هر بلا رهایی می‌بخشد باز هم شما شرک می‌ورزید» سوره انعام، آیه ۶۴.</ref>،  {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«اوست که شما را در خشکی و دریا می‌گرداند تا چون در کشتی‌ها باشید و آنها سرنشینان خود را با بادی سازگار پیش برند و (سرنشینان) بدان شادمان شوند (ناگهان) بادی تند بر آن کشتی‌ها وزد و موج از هر جا به ایشان رسد و دریابند که از هر سو گرفتار شده‌اند، خداوند را با پرستش خالصانه بخوانند که اگر ما را از این غرقاب برهانی از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره یونس، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«و چون رهاییشان دهد ناگاه به ناحقّ بر زمین، ستم  می‌ورزند، ای مردم! ستم شما به زیان خودتان است، (چند روزی) بهره زندگانی این جهان را می‌برید سپس به سوی ما باز می‌گردید و شما را از آنچه انجام می‌دادید آگاه می‌گردانیم» سوره یونس، آیه ۲۳.</ref>.<ref>روح البیان، ج۳، ص۴۷.</ref> به گفته برخی، بیشتر مردم به یکی از [[ادله]] ذیل [[شکرگزار]] نیستند: [[انکار]] وجود مبدأ [[منعِم]]، [[ناآگاهی]] از انتساب [[نعمت‌ها]] به او، عدم توجّه به خود [[نعمت]]، غفلت از منعِم و نعمت‌هایش.<ref>بیان السعاده، ج۴، ص۲۸.</ref> برخی نیز [[راز]] شاکر نبودن بیشتر مردم را آن دانسته‌اند که شکر از خصوصیات و امتیازات [[انسان کامل]] است و منظور از آن نه [[شکر زبانی]]، بلکه [[ملکه]] [[امتنان]] و [[سپاسگزاری]] است که پس از کسب چندین ملکه [[پسندیده]] [[اخلاقی]] در نفس حاصل می‌شود؛ مانند شناختن [[نعمت]] و [[معرفت]] [[منعِم]] به [[عظمت]] که نتیجه آن بزرگ شمردن نعمت‌های اوست و صرف کردن هر نعمتی در آنچه منعِم فرموده است.<ref>مخزن العرفان، ج۲، ص۳۵۹.</ref> افزون بر اشاره [[قرآن]] به اندک بودن شاکران، در آیاتی نیز از اندک بودن [[شکر]] سخن به میان آمده است: {{متن قرآن|قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ}}<ref>« اندک سپاس می‌گزارید» سوره اعراف، آیه ۱۰.</ref> از این تعبیر برداشت شده که برخی [[انسان‌ها]] [[خدا]] را گاهی شکر می‌کنند؛<ref>غرائب القرآن، ج۳، ص۲۰۴.</ref> ولی این [[شکرگزاری]] اندک، <ref>التفسیر الکبیر، ج۱۴، ص۲۰۵؛ التفسیر الوسیط، طنطاوی، ج۱۰، ص۵۶.</ref> یعنی ناچیز یا [[زمان]] آن کوتاه <ref>تفسیر المظهری، ج۳، ص۳۳۱.</ref> است و واژه «ما» نیز برای تأکید بر اندک و ناچیز بودن شکر است.<ref>الکشاف، ج۳، ص۱۹۹؛ تفسیر جلالین، ص۳۵۰.</ref> برخی نیز مراد از این تعبیر را [[نفی]] شکر دانسته‌اند.<ref>زاد المسیر، ج۲، ص۱۰۴؛ تفسیر قاسمی، ج۷، ص۲۹۹.</ref>.<ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶]]، ص ۴۰۹-۴۱۱.</ref>


==[[آثار شکر]]==
==[[آثار شکر]]==
خط ۱۲۳: خط ۱۲۴:


===[[ادراک]] و بهره برداری از [[آیات الهی]]===
===[[ادراک]] و بهره برداری از [[آیات الهی]]===
ارائه آیات الهی تنها برای شاکران مفید است: {{متن قرآن|كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ}}<ref>«بدین‌گونه آیات را برای گروهی که سپاس می‌گزارند گونه گون می‌آوریم» سوره اعراف، آیه ۵۸.</ref>.<ref>نک: مجمع البیان، ج۴، ص۶۶۶.</ref> به گفته برخی، [[خداوند]] با نشان دادن نشانه‌های خود به شاکران، به آنان [[بصیرت]] می‌دهد تا راه [[نجات]] را از [[گمراهی]] بشناسند.<ref>جامع البیان، ج۸، ص۱۵۰.</ref> در آیاتی دیگر، بسیاری از آیات و نشانه‌های [[خدا]] مخصوص کسانی دانسته شده که در برابر آسیب‌ها و نقمت‌ها، بسیار [[بردبار]] و در برابر [[نعمت‌ها]] بسیار شاکرند: {{متن قرآن|إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ}}<ref>«بی‌گمان در آن نشانه‌هایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است» سوره ابراهیم، آیه ۵.</ref>.<ref> نک: المیزان، ج۱۲، ص۱۸.</ref> به گفته برخی [[مفسران]]، مفاد [[آیات]] فوق آن است که این [[نشانه‌ها]] تنها برای [[مؤمنان]] مفیدند؛ اما به جای صفت [[ایمان]] از [[صبر]] و [[شکر]] یاد شده است تا بیان شود که این دو صفت، نشانه [[مؤمن]] هستند.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۱۹۳؛ البحر المدید، ج۳، ص۴۴؛ تفسیر المظهری، ج۵، ص۲۵۵.</ref>
ارائه آیات الهی تنها برای شاکران مفید است: {{متن قرآن|كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ}}<ref>«بدین‌گونه آیات را برای گروهی که سپاس می‌گزارند گونه گون می‌آوریم» سوره اعراف، آیه ۵۸.</ref>.<ref>نک: مجمع البیان، ج۴، ص۶۶۶.</ref> به گفته برخی، [[خداوند]] با نشان دادن نشانه‌های خود به شاکران، به آنان [[بصیرت]] می‌دهد تا راه [[نجات]] را از [[گمراهی]] بشناسند.<ref>جامع البیان، ج۸، ص۱۵۰.</ref> در آیاتی دیگر، بسیاری از آیات و نشانه‌های [[خدا]] مخصوص کسانی دانسته شده که در برابر آسیب‌ها و نقمت‌ها، بسیار [[بردبار]] و در برابر [[نعمت‌ها]] بسیار شاکرند: {{متن قرآن|إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ}}<ref>«بی‌گمان در آن نشانه‌هایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است» سوره ابراهیم، آیه ۵.</ref>.<ref> نک: المیزان، ج۱۲، ص۱۸.</ref> به گفته برخی [[مفسران]]، مفاد [[آیات]] فوق آن است که این [[نشانه‌ها]] تنها برای [[مؤمنان]] مفیدند؛ اما به جای صفت [[ایمان]] از [[صبر]] و [[شکر]] یاد شده است تا بیان شود که این دو صفت، نشانه [[مؤمن]] هستند<ref>تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۱۹۳؛ البحر المدید، ج۳، ص۴۴؛ تفسیر المظهری، ج۵، ص۲۵۵.</ref>.


===[[افزایش نعمت]] و [[پاداش اخروی]]===
===[[افزایش نعمت]] و [[پاداش اخروی]]===
[[شکرگزاری]] موجب فزونی [[نعمت]] خواهد شد: {{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان اعلام داشت: اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما می‌افزایم و اگر ناسپاسی کنید بی‌گمان عذاب من سخت است» سوره ابراهیم، آیه ۷.</ref>؛ یعنی اگر [[انسان‌ها]] [[نعمت‌های خدا]] را شکر کنند، نعمت‌های بیشتری به آنان خواهد بخشید.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۵، ص۳۰۶؛ الفواتح الالهیه، ج۱، ص۴۰۰؛ تفسیر قاسمی، ج۶، ص۳۰۱.</ref> مفسران، [[شکر]] را قید نعمت موجود و صید نعمت مفقود دانسته‌اند<ref>الکشاف، ج۳، ص۳۶۸؛ تفسیر بغوی، ج۳، ص۵۰۶؛ البحر المدید، ج۲، ص۳۴۰.</ref> و در [[روایت]] آمده است که هر کس شکر کند، از افزونی نعمت [[محروم]] نخواهد ماند.<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۳۵؛ معانی الاخبار، ص۳۲۳ - ۳۲۴؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۲۸.</ref> افزایش نعمت، به [[دنیا]] اختصاص ندارد و پاداش اخروی را نیز در برمی‌گیرد<ref>روح المعانی، ج۷، ص۱۸۱.</ref> و اگر انسان‌ها با [[اطاعت]] و بندگیْ نعمت‌های خدا را شکر کنند، او نیز [[پاداش]] اطاعت و عبادتشان را می‌افزاید.<ref>تفسیر بغوی، ج۳، ص۳۱.</ref> [[قرآن کریم]] بر اصل پاداش داشتن شکرگزاری تأکید کرده: {{متن قرآن|وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«و خداوند سپاسگزاران را به زودی پاداش خواهد داد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.</ref>؛ اما [[میزان]] آن را بیان نکرده است که شاید سبب آن فراوان بودن این پاداش به اندازه‌ای است که برای [[انسان]] شمارش‌پذیر نیست.<ref>نک: تسنیم، ج۷، ص۵۴۹ - ۵۵۳.</ref> به گفته برخی، [[خداوند]] در دیگر موضوعات، مانند [[اجابت دعا]]، [[روزی دادن]]، [[آمرزش گناه]] و [[پذیرش توبه]] همواره با تعابیری چون «ان شاء» یا «من یشاء» [[سخن]] گفته نه با قطع و کلیت؛ ولی [[ازدیاد نعمت]] شاکران را با قطع و کلیت بیان فرموده است. {{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان اعلام داشت: اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما می‌افزایم و اگر ناسپاسی کنید بی‌گمان عذاب من سخت است» سوره ابراهیم، آیه ۷.</ref>.<ref>قوت القلوب، ج۱، ص۳۵۹ - ۳۶۰.</ref> در آیه‌ای دیگر، بر اساس [[وعده]] درست [[الهی]]، [[پاداش]] [[مؤمنان]] [[شکرگزاری]] که [[اهل]] [[عمل صالح]] و توبه‌کار هستند چنین بیان شده که [[خدا]] بهترین [[اعمال]] آنان را می‌پذیرد و از گناهانشان می‌گذرد و ایشان را در میان [[بهشتیان]] جای می‌دهد: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَنَتَجَاوَزُ عَنْ سَيِّئَاتِهِمْ فِي أَصْحَابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ}}<ref>«آنانند که از آنها بهترین کارهایی را که کرده‌اند می‌پذیریم و در زمره بهشتیان از گناهان آنها- بنا به آن وعده راست که به آنان داده می‌شد- درمی‌گذریم» سوره احقاف، آیه ۱۶.</ref>.<ref>نمونه، ج۲۱، ص۳۳۰ - ۳۳۲.</ref> گروهی از [[مفسّران]]، [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ}}<ref>«هر که سپاس گزارد به سود خویش سپاس گزارده است» سوره لقمان، آیه ۱۲.</ref> را نیز بدین معنا دانسته‌اند که هرکس [[شکرگزار]] [[نعمت‌های خدا]] باشد، مستحق [[پاداش الهی]] و فزونی [[نعمت]] خواهد شد<ref>الکشاف، ج۳، ص۳۶۸؛ مجمع البیان، ج۸، ص۴۹۴؛ الصافی، ج۴، ص۱۴۱.</ref> و به گفته‌ای، آیه {{متن قرآن|وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«خداوند را بپرستید و او را سپاس گزارید که به سوی او باز گردانده می‌شوید» سوره عنکبوت، آیه ۱۷.</ref> به [[انسان‌ها]] می‌آموزد که با [[عبادت]] و شکرگزاری، خود را برای لقای خدا آماده کنند.<ref> نک: روح المعانی، ج۱۰، ص۳۵۰.</ref>
[[شکرگزاری]] موجب فزونی [[نعمت]] خواهد شد: {{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان اعلام داشت: اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما می‌افزایم و اگر ناسپاسی کنید بی‌گمان عذاب من سخت است» سوره ابراهیم، آیه ۷.</ref>؛ یعنی اگر [[انسان‌ها]] [[نعمت‌های خدا]] را شکر کنند، نعمت‌های بیشتری به آنان خواهد بخشید.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۵، ص۳۰۶؛ الفواتح الالهیه، ج۱، ص۴۰۰؛ تفسیر قاسمی، ج۶، ص۳۰۱.</ref> مفسران، [[شکر]] را قید نعمت موجود و صید نعمت مفقود دانسته‌اند<ref>الکشاف، ج۳، ص۳۶۸؛ تفسیر بغوی، ج۳، ص۵۰۶؛ البحر المدید، ج۲، ص۳۴۰.</ref> و در [[روایت]] آمده است که هر کس شکر کند، از افزونی نعمت [[محروم]] نخواهد ماند.<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۳۵؛ معانی الاخبار، ص۳۲۳ - ۳۲۴؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۲۸.</ref> افزایش نعمت، به [[دنیا]] اختصاص ندارد و پاداش اخروی را نیز در برمی‌گیرد<ref>روح المعانی، ج۷، ص۱۸۱.</ref> و اگر انسان‌ها با [[اطاعت]] و بندگیْ نعمت‌های خدا را شکر کنند، او نیز [[پاداش]] اطاعت و عبادتشان را می‌افزاید.<ref>تفسیر بغوی، ج۳، ص۳۱.</ref> [[قرآن کریم]] بر اصل پاداش داشتن شکرگزاری تأکید کرده: {{متن قرآن|وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«و خداوند سپاسگزاران را به زودی پاداش خواهد داد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.</ref>؛ اما [[میزان]] آن را بیان نکرده است که شاید سبب آن فراوان بودن این پاداش به اندازه‌ای است که برای [[انسان]] شمارش‌پذیر نیست.<ref>نک: تسنیم، ج۷، ص۵۴۹ - ۵۵۳.</ref> به گفته برخی، [[خداوند]] در دیگر موضوعات، مانند [[اجابت دعا]]، [[روزی دادن]]، [[آمرزش گناه]] و [[پذیرش توبه]] همواره با تعابیری چون «ان شاء» یا «من یشاء» [[سخن]] گفته نه با قطع و کلیت؛ ولی [[ازدیاد نعمت]] شاکران را با قطع و کلیت بیان فرموده است. {{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان اعلام داشت: اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما می‌افزایم و اگر ناسپاسی کنید بی‌گمان عذاب من سخت است» سوره ابراهیم، آیه ۷.</ref>.<ref>قوت القلوب، ج۱، ص۳۵۹ - ۳۶۰.</ref> در آیه‌ای دیگر، بر اساس [[وعده]] درست [[الهی]]، [[پاداش]] [[مؤمنان]] [[شکرگزاری]] که [[اهل]] [[عمل صالح]] و توبه‌کار هستند چنین بیان شده که [[خدا]] بهترین [[اعمال]] آنان را می‌پذیرد و از گناهانشان می‌گذرد و ایشان را در میان [[بهشتیان]] جای می‌دهد: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَنَتَجَاوَزُ عَنْ سَيِّئَاتِهِمْ فِي أَصْحَابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ}}<ref>«آنانند که از آنها بهترین کارهایی را که کرده‌اند می‌پذیریم و در زمره بهشتیان از گناهان آنها- بنا به آن وعده راست که به آنان داده می‌شد- درمی‌گذریم» سوره احقاف، آیه ۱۶.</ref>.<ref>نمونه، ج۲۱، ص۳۳۰ - ۳۳۲.</ref> گروهی از [[مفسّران]]، [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ}}<ref>«هر که سپاس گزارد به سود خویش سپاس گزارده است» سوره لقمان، آیه ۱۲.</ref> را نیز بدین معنا دانسته‌اند که هرکس [[شکرگزار]] [[نعمت‌های خدا]] باشد، مستحق [[پاداش الهی]] و فزونی [[نعمت]] خواهد شد<ref>الکشاف، ج۳، ص۳۶۸؛ مجمع البیان، ج۸، ص۴۹۴؛ الصافی، ج۴، ص۱۴۱.</ref> و به گفته‌ای، آیه {{متن قرآن|وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«خداوند را بپرستید و او را سپاس گزارید که به سوی او باز گردانده می‌شوید» سوره عنکبوت، آیه ۱۷.</ref> به [[انسان‌ها]] می‌آموزد که با [[عبادت]] و شکرگزاری، خود را برای لقای خدا آماده کنند<ref>نک: روح المعانی، ج۱۰، ص۳۵۰.</ref>.


===[[برگزیدگی]] و [[هدایت]]===
===[[برگزیدگی]] و [[هدایت]]===
از آیه {{متن قرآن|شَاكِرًا لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«سپاسگزار نعمت‌های او بود؛ (خداوند) او را برگزید و به راهی راست راهنمایی کرد» سوره نحل، آیه ۱۲۱.</ref> بر می‌آید که چون ابراهیم{{ع}} [[شاکر]] [[نعمت‌های پروردگار]] بود، خدا او را برگزید و به [[راه راست]] هدایت کرد.<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۶۸.</ref>
از آیه {{متن قرآن|شَاكِرًا لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«سپاسگزار نعمت‌های او بود؛ (خداوند) او را برگزید و به راهی راست راهنمایی کرد» سوره نحل، آیه ۱۲۱.</ref> بر می‌آید که چون ابراهیم{{ع}} [[شاکر]] [[نعمت‌های پروردگار]] بود، خدا او را برگزید و به [[راه راست]] هدایت کرد<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۶۸.</ref>.


===[[رضایت خدا]]===
===[[رضایت خدا]]===
خط ۱۳۵: خط ۱۳۶:


===[[نجات]] از [[عذاب]]===
===[[نجات]] از [[عذاب]]===
انسان‌ها اگر اهل [[شکر]] و [[ایمان]] باشند، هیچ چیز سبب عذاب آنان نخواهد شد: {{متن قرآن|مَا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَآمَنْتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا}}<ref>«اگر سپاسگزار باشید و ایمان آورید خداوند را با عذاب شما چه کار؟ و خداوند سپاسداری داناست» سوره نساء، آیه ۱۴۷.</ref>.<ref>المیزان، ج۵، ص۱۱۹ - ۱۲۰.</ref> [[آیات]] {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْنَاهُمْ بِسَحَرٍ}}<ref>«ما بر (سر) آنان شنبادی (مرگبار) فرستادیم جز بر خاندان لوط که سحرگاهی رهایی‌شان بخشیدیم» سوره قمر، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنَا كَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ}}<ref>«به نعمتی از سوی خود، این‌چنین سپاسگزار را پاداش می‌دهیم» سوره قمر، آیه ۳۵.</ref> که درباره [[نجات]] [[آل لوط]] از [[عذاب الهی]] به سبب [[شاکر]] بودنشان‌اند نیز به روشنی بیانگر آن‌اند که [[پاداش]] [[شکرگزاری]]، نجات از [[عذاب]] است.<ref>المیزان، ج۱۹، ص۸۱.</ref> به گفته برخی [[مفسّران]]، یاد کردن از [[شکور]] بودن نوح{{ع}} در [[آیه]] {{متن قرآن|ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا}}<ref>«(ای) فرزندان کسانی که (آنان را در کشتی) با نوح برداشتیم؛ (بدانید که) او بنده‌ای سپاسگزار بود» سوره اسراء، آیه ۳.</ref> برای اشاره به این است که نجات دادن او و همراهانش به [[برکت]] شکرگزاری آن حضرت بود و تشویقی برای [[ذریه]] اوست تا در شکرگزاری از وی [[الگوبرداری]] کنند.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۲۴۸.</ref><ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص 411-413.</ref>
انسان‌ها اگر اهل [[شکر]] و [[ایمان]] باشند، هیچ چیز سبب عذاب آنان نخواهد شد: {{متن قرآن|مَا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَآمَنْتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا}}<ref>«اگر سپاسگزار باشید و ایمان آورید خداوند را با عذاب شما چه کار؟ و خداوند سپاسداری داناست» سوره نساء، آیه ۱۴۷.</ref>.<ref>المیزان، ج۵، ص۱۱۹ - ۱۲۰.</ref> [[آیات]] {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْنَاهُمْ بِسَحَرٍ}}<ref>«ما بر (سر) آنان شنبادی (مرگبار) فرستادیم جز بر خاندان لوط که سحرگاهی رهایی‌شان بخشیدیم» سوره قمر، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنَا كَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ}}<ref>«به نعمتی از سوی خود، این‌چنین سپاسگزار را پاداش می‌دهیم» سوره قمر، آیه ۳۵.</ref> که درباره [[نجات]] [[آل لوط]] از [[عذاب الهی]] به سبب [[شاکر]] بودنشان‌اند نیز به روشنی بیانگر آن‌اند که [[پاداش]] [[شکرگزاری]]، نجات از [[عذاب]] است.<ref>المیزان، ج۱۹، ص۸۱.</ref> به گفته برخی [[مفسّران]]، یاد کردن از [[شکور]] بودن نوح{{ع}} در [[آیه]] {{متن قرآن|ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا}}<ref>«(ای) فرزندان کسانی که (آنان را در کشتی) با نوح برداشتیم؛ (بدانید که) او بنده‌ای سپاسگزار بود» سوره اسراء، آیه ۳.</ref> برای اشاره به این است که نجات دادن او و همراهانش به [[برکت]] شکرگزاری آن حضرت بود و تشویقی برای [[ذریه]] اوست تا در شکرگزاری از وی [[الگوبرداری]] کنند.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۲۴۸.</ref>.<ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶]]، ص ۴۱۱-۴۱۳.</ref>


==پیامدهای [[ناسپاسی]]==
==پیامدهای [[ناسپاسی]]==
در آیاتی به پیامدهای ناسپاسی و [[کفران نعمت]] اشاره شده است:
در آیاتی به پیامدهای ناسپاسی و [[کفران نعمت]] اشاره شده است:
===[[نارضایتی]] [[خداوند]]===
===[[نارضایتی]] [[خداوند]]===
خداوند از کفران نعمت ناخشنود است: {{متن قرآن|وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ}}<ref>«اگر ناسپاسی کنید خداوند از شما بی‌نیاز است و ناسپاسی را برای بندگانش نمی‌پسندد و اگر سپاسگزار باشید سپاسگزاری را برای شما می‌پسندد و هیچ باربرداری، بار (گناه) دیگری را برنمی‌دارد؛ سپس بازگشت شما تنها به سوی پروردگارتان است آنگاه شما را از آنچه انجام می‌» سوره زمر، آیه ۷.</ref> واژه [[کفر]] در این آیه به معنای کفران نعمت دانسته شده؛ زیرا در برابر [[شکر]] به کار رفته<ref>المیزان، ج۱۷، ص۲۳۹.</ref> و آیه بیانگر آن است که کفران نعمت مورد [[رضای خدا]] نیست<ref>التبیان، ج۹، ص۹.</ref> و [[راضی]] نبودن [[خدا]] از کفران نعمت، برای آن است که ناسپاسی به [[زیان]] [[بندگان]] است.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۵، ص۳۷؛ الصافی، ج۴، ص۳۱۵؛ البحر المدید، ج۵، ص۵۴.</ref> برخی مراد از کفر در آیه {{متن قرآن|وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>« کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند» سوره نور، آیه ۵۵.</ref> را نیز کفران نعمت دانسته‌اند که بر این اساس خداوند ناسپاسان را فاسقانی شناسانده که از زی [[عبودیت]] خارج شده‌اند.<ref>المیزان، ج۱۵، ص۱۵۳.</ref>
خداوند از کفران نعمت ناخشنود است: {{متن قرآن|وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ}}<ref>«اگر ناسپاسی کنید خداوند از شما بی‌نیاز است و ناسپاسی را برای بندگانش نمی‌پسندد و اگر سپاسگزار باشید سپاسگزاری را برای شما می‌پسندد و هیچ باربرداری، بار (گناه) دیگری را برنمی‌دارد؛ سپس بازگشت شما تنها به سوی پروردگارتان است آنگاه شما را از آنچه انجام می‌» سوره زمر، آیه ۷.</ref> واژه [[کفر]] در این آیه به معنای کفران نعمت دانسته شده؛ زیرا در برابر [[شکر]] به کار رفته<ref>المیزان، ج۱۷، ص۲۳۹.</ref> و آیه بیانگر آن است که کفران نعمت مورد [[رضای خدا]] نیست<ref>التبیان، ج۹، ص۹.</ref> و [[راضی]] نبودن [[خدا]] از کفران نعمت، برای آن است که ناسپاسی به [[زیان]] [[بندگان]] است.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۵، ص۳۷؛ الصافی، ج۴، ص۳۱۵؛ البحر المدید، ج۵، ص۵۴.</ref> برخی مراد از کفر در آیه {{متن قرآن|وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>« کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند» سوره نور، آیه ۵۵.</ref> را نیز کفران نعمت دانسته‌اند که بر این اساس خداوند ناسپاسان را فاسقانی شناسانده که از زی [[عبودیت]] خارج شده‌اند<ref>المیزان، ج۱۵، ص۱۵۳.</ref>.


===سلب [[نعمت]]===
===سلب [[نعمت]]===
همان‌گونه که [[شکر نعمت‌های الهی]] مایه [[افزایش نعمت]] است، [[کفران]] آنها موجب سلب نعمت است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ}}<ref>« بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند » سوره رعد، آیه ۱۱.</ref>،<ref> مجمع البیان، ج۶، ص۴۳۲.</ref> چنان‌که بر اثر ناسپاسی [[قوم سبأ]] در برابر [[نعمت‌های الهی]]، خداوند سیلی شدید فرستاد که آبادی‌هایشان را از هم جدا و خانه‌هایشان را ویران کرد و باغ‌هایشان را به باغ‌هایی با میوه‌های تلخ و گز (که اصلاً ثمری ندارد) و اندکی سِدْر بدل کرد {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَنْ يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ}}<ref>«برای (قوم) سبا در مسکن‌هایشان نشانه‌ای (شگرف) وجود داشت: دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید! شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده» سوره سبأ، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ}}<ref>«اما روی گرداندند ما نیز بر آنان سیل ویرانگر  را فرستادیم و به جای آن دو باغشان دو باغ جایگزین کردیم با میوه‌هایی تلخ و (درختان) شوره‌گز و اندکی از درخت کنار» سوره سبأ، آیه ۱۶.</ref> و این چیزی جز [[مجازات]] [[کفران]] آنان نبود: {{متن قرآن|ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ}}<ref>«چنین آنان را برای آن ناسپاسی که ورزیدند، کیفر دادیم و آیا جز ناسپاس را به کیفر می‌رسانیم؟» سوره سبأ، آیه ۱۷.</ref>.<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۲۰۱؛ الصافی، ج۴، ص۲۱۶؛ نور الثقلین، ج۴، ص۳۲۸ - ۳۲۹.</ref> از عبارت پایانی [[آیه]] برمی‌آید که [[خداوند]] تنها کسانی را این‌گونه [[کیفر]] می‌کند که بسیار [[ناسپاس]] باشند؛<ref>تفسیر بغوی، ج۳، ص۶۷۷؛ المیزان، ج۱۶، ص۳۶۵.</ref> همچنین خداوند از سرزمینی یاد کرده که بر اثر [[ناسپاسی]] در برابر نعمت‌های گوناگون [[الهی]]، بر آنان رخت [[گرسنگی]] و [[ترس]] پوشاند: {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم) اش از همه جا فراوان می‌رسید آنگاه به نعمت‌های خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام می‌دادند گرسنگی و هراس فراگیر  را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.</ref>
همان‌گونه که [[شکر نعمت‌های الهی]] مایه [[افزایش نعمت]] است، [[کفران]] آنها موجب سلب نعمت است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ}}<ref>« بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند » سوره رعد، آیه ۱۱.</ref>،<ref> مجمع البیان، ج۶، ص۴۳۲.</ref> چنان‌که بر اثر ناسپاسی [[قوم سبأ]] در برابر [[نعمت‌های الهی]]، خداوند سیلی شدید فرستاد که آبادی‌هایشان را از هم جدا و خانه‌هایشان را ویران کرد و باغ‌هایشان را به باغ‌هایی با میوه‌های تلخ و گز (که اصلاً ثمری ندارد) و اندکی سِدْر بدل کرد {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَنْ يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ}}<ref>«برای (قوم) سبا در مسکن‌هایشان نشانه‌ای (شگرف) وجود داشت: دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید! شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده» سوره سبأ، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ}}<ref>«اما روی گرداندند ما نیز بر آنان سیل ویرانگر  را فرستادیم و به جای آن دو باغشان دو باغ جایگزین کردیم با میوه‌هایی تلخ و (درختان) شوره‌گز و اندکی از درخت کنار» سوره سبأ، آیه ۱۶.</ref> و این چیزی جز [[مجازات]] [[کفران]] آنان نبود: {{متن قرآن|ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ}}<ref>«چنین آنان را برای آن ناسپاسی که ورزیدند، کیفر دادیم و آیا جز ناسپاس را به کیفر می‌رسانیم؟» سوره سبأ، آیه ۱۷.</ref>.<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۲۰۱؛ الصافی، ج۴، ص۲۱۶؛ نور الثقلین، ج۴، ص۳۲۸ - ۳۲۹.</ref> از عبارت پایانی [[آیه]] برمی‌آید که [[خداوند]] تنها کسانی را این‌گونه [[کیفر]] می‌کند که بسیار [[ناسپاس]] باشند؛<ref>تفسیر بغوی، ج۳، ص۶۷۷؛ المیزان، ج۱۶، ص۳۶۵.</ref> همچنین خداوند از سرزمینی یاد کرده که بر اثر [[ناسپاسی]] در برابر نعمت‌های گوناگون [[الهی]]، بر آنان رخت [[گرسنگی]] و [[ترس]] پوشاند: {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم) اش از همه جا فراوان می‌رسید آنگاه به نعمت‌های خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام می‌دادند گرسنگی و هراس فراگیر  را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.</ref>.


===[[عذاب الهی]]===
===[[عذاب الهی]]===
خط ۱۴۹: خط ۱۵۰:


==[[شکرگزاری]] [[مردم]] از یکدیگر==
==[[شکرگزاری]] [[مردم]] از یکدیگر==
در [[فرهنگ اسلامی]]، افزون بر [[شکر]] [[خدای سبحان]]، [[سپاسگزاری]] از هر احسان‌کننده‌ای ضروری است، تا آنجا که بر پایه روایتی هر کس مخلوق [[نعمت]] دهنده را شکر نکند، [[خدای عزوجل]] را شکرگزاری نکرده است.<ref>عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۳۱۳؛ بحار الانوار، ج۶۸، ص۴۴.</ref> [[قرآن کریم]] در کنار [[فرمان]] به [[شکرگزاری از خدا]]، [[انسان‌ها]] را به سپاسگزاری از پدر و مادر سفارش کرده که بیانگر اهمیت آن است: {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ}}<ref>«و به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم- مادرش او را با سستی در پی سستی بارداری کرد و زمان شیر خوارگی وی دو سال بود- که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار (که) بازگشت (همه) به سوی من است» سوره لقمان، آیه ۱۴.</ref>.<ref>بیان السعاده، ج۳، ص۲۲۹.</ref> بر اساس روایتی از [[امام رضا]]{{ع}}، از این [[آیه]] برداشت می‌شود که هر کس از پدر و مادر [[سپاسگزاری]] نکند، [[خدا]] را [[شکر]] نکرده است<ref>عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۳۴؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۲۵.</ref> و در روایاتی، [[پیامبر]]{{صل}} و [[علی]]{{ع}} دو پدر [[امّت اسلامی]]<ref>عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۹۱ - ۹۲؛ الدعوات، ص۵؛ روضة الواعظین، ص۳۲۲.</ref> و از مصادیق این آیه معرفی شده‌اند.<ref>مناقب، ج۲، ص۳۰۰؛ تأویل الآیات الظاهره، ص۴۳۰.</ref> به گفته برخی، سپاسگزاری از [[والدین]] همان شکر خداست؛ زیرا خاستگاه آن توصیه و [[فرمان]] [[پروردگار]] است و [[اطاعت]] و [[بندگی خدا]] نیز همان شکر خداست.<ref>المیزان، ج۱۶، ص۲۱۵ - ۲۱۶.</ref> گرچه سپاسگزاری از هر [[نیکوکار]] و منعِمی بر همه لازم است، [[بندگان]] ویژه [[الهی]] {{متن قرآن|إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا}}<ref>«نیکان از پیاله‌ای می‌نوشند که آمیخته به بوی خوش  است» سوره انسان، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا}}<ref>«از چشمه‌ای که بندگان خداوند از آن می‌آشامند آن را به خواست خود روان می‌سازند» سوره انسان، آیه ۶.</ref> کارهای خود را با کمال [[اخلاص]] و تنها برای خدا انجام می‌دهند و در برابر [[احسان]] و انعام خود به دیگران مانند [[اطعام]] آنان، از ایشان توقع [[پاداش]] یا تشکر ندارند: {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش  به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.</ref> زیرا ایشان به ژرفای این [[حقیقت]] [[معنوی]] رسیده‌اند که آنچه به دیگران [[انفاق]] می‌کنند، [[مال]] خداست و همه [[انسان‌ها]] روزی‌خور اویند و [[قدرت]] بر اطعام دیگران نیز موهبتی الهی است، پس چگونه در برابر احسان خود می‌توانند از دیگران [[انتظار]] تشکر داشته باشند؟<ref>الفواتح الالهیه، ج۲، ص۴۷۰.</ref> این [[آیات]] در باره [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، حضرت [[فاطمه]]{{س}}، [[امام حسن]]{{ع}}و [[امام حسین]]{{ع}} و فضّه خادمه آنان نازل شد که قوت افطارشان را به [[مسکین]]، [[یتیم]] و اسیری بخشیدند که از آنان غذا خواسته بودند و خود گرسنه ماندند <ref>تفسیر فرات الکوفی، ص۵۲۸؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۰۳ - ۴۰۶؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۱۱.</ref> و به گفته‌ای ایشان جمله فوق را به زبان آوردند؛<ref>نک: لباب التأویل، ج۴، ص۳۷۸.</ref> ولی بیشتر [[مفسران]] معتقدند چنین جمله‌ای زبان حال آنان و نیتی نهفته در درون آنان بود که [[خداوند]] آن را آشکار و بدین وسیله از [[اخلاص]] آنان [[تمجید]] کرد.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۱۰، ص۹۶؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۱۷؛ المیزان، ج۲۰، ص۱۲۸.</ref> برخی امر به [[درود فرستادن]] بر [[زکات]] دهندگان پس از [[گرفتن زکات]] از آنان در [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> را بیانگر [[لزوم]] تشکر و [[قدردانی]] از [[مردم]] در برابر [[انجام واجبات]] [[الهی]] دانسته‌اند.<ref>نمونه، ج۸، ص۱۱۸.</ref><ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص 413-415.</ref>
در [[فرهنگ اسلامی]]، افزون بر [[شکر]] [[خدای سبحان]]، [[سپاسگزاری]] از هر احسان‌کننده‌ای ضروری است، تا آنجا که بر پایه روایتی هر کس مخلوق [[نعمت]] دهنده را شکر نکند، [[خدای عزوجل]] را شکرگزاری نکرده است.<ref>عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۳۱۳؛ بحار الانوار، ج۶۸، ص۴۴.</ref> [[قرآن کریم]] در کنار [[فرمان]] به [[شکرگزاری از خدا]]، [[انسان‌ها]] را به سپاسگزاری از پدر و مادر سفارش کرده که بیانگر اهمیت آن است: {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ}}<ref>«و به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم- مادرش او را با سستی در پی سستی بارداری کرد و زمان شیر خوارگی وی دو سال بود- که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار (که) بازگشت (همه) به سوی من است» سوره لقمان، آیه ۱۴.</ref>.<ref>بیان السعاده، ج۳، ص۲۲۹.</ref> بر اساس روایتی از [[امام رضا]]{{ع}}، از این [[آیه]] برداشت می‌شود که هر کس از پدر و مادر [[سپاسگزاری]] نکند، [[خدا]] را [[شکر]] نکرده است<ref>عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۳۴؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۲۵.</ref> و در روایاتی، [[پیامبر]]{{صل}} و [[علی]]{{ع}} دو پدر [[امّت اسلامی]]<ref>عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۹۱ - ۹۲؛ الدعوات، ص۵؛ روضة الواعظین، ص۳۲۲.</ref> و از مصادیق این آیه معرفی شده‌اند.<ref>مناقب، ج۲، ص۳۰۰؛ تأویل الآیات الظاهره، ص۴۳۰.</ref> به گفته برخی، سپاسگزاری از [[والدین]] همان شکر خداست؛ زیرا خاستگاه آن توصیه و [[فرمان]] [[پروردگار]] است و [[اطاعت]] و [[بندگی خدا]] نیز همان شکر خداست.<ref>المیزان، ج۱۶، ص۲۱۵ - ۲۱۶.</ref> گرچه سپاسگزاری از هر [[نیکوکار]] و منعِمی بر همه لازم است، [[بندگان]] ویژه [[الهی]] {{متن قرآن|إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا}}<ref>«نیکان از پیاله‌ای می‌نوشند که آمیخته به بوی خوش  است» سوره انسان، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا}}<ref>«از چشمه‌ای که بندگان خداوند از آن می‌آشامند آن را به خواست خود روان می‌سازند» سوره انسان، آیه ۶.</ref> کارهای خود را با کمال [[اخلاص]] و تنها برای خدا انجام می‌دهند و در برابر [[احسان]] و انعام خود به دیگران مانند [[اطعام]] آنان، از ایشان توقع [[پاداش]] یا تشکر ندارند: {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش  به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.</ref> زیرا ایشان به ژرفای این [[حقیقت]] [[معنوی]] رسیده‌اند که آنچه به دیگران [[انفاق]] می‌کنند، [[مال]] خداست و همه [[انسان‌ها]] روزی‌خور اویند و [[قدرت]] بر اطعام دیگران نیز موهبتی الهی است، پس چگونه در برابر احسان خود می‌توانند از دیگران [[انتظار]] تشکر داشته باشند؟<ref>الفواتح الالهیه، ج۲، ص۴۷۰.</ref> این [[آیات]] در باره [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، حضرت [[فاطمه]]{{س}}، [[امام حسن]]{{ع}}و [[امام حسین]]{{ع}} و فضّه خادمه آنان نازل شد که قوت افطارشان را به [[مسکین]]، [[یتیم]] و اسیری بخشیدند که از آنان غذا خواسته بودند و خود گرسنه ماندند <ref>تفسیر فرات الکوفی، ص۵۲۸؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۰۳ - ۴۰۶؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۱۱.</ref> و به گفته‌ای ایشان جمله فوق را به زبان آوردند؛<ref>نک: لباب التأویل، ج۴، ص۳۷۸.</ref> ولی بیشتر [[مفسران]] معتقدند چنین جمله‌ای زبان حال آنان و نیتی نهفته در درون آنان بود که [[خداوند]] آن را آشکار و بدین وسیله از [[اخلاص]] آنان [[تمجید]] کرد.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۱۰، ص۹۶؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۱۷؛ المیزان، ج۲۰، ص۱۲۸.</ref> برخی امر به [[درود فرستادن]] بر [[زکات]] دهندگان پس از [[گرفتن زکات]] از آنان در [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> را بیانگر [[لزوم]] تشکر و [[قدردانی]] از [[مردم]] در برابر [[انجام واجبات]] [[الهی]] دانسته‌اند.<ref>نمونه، ج۸، ص۱۱۸.</ref>.<ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶]]، ص ۴۱۳-۴۱۵.</ref>


== شکر در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ==
== شکر در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ==
۱۱۴٬۱۱۴

ویرایش