بیعت عقبه اول: تفاوت میان نسخهها
←منابع
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) برچسبها: برگرداندهشده پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
== نتایج بیعت عقبه اول == | == نتایج بیعت عقبه اول == | ||
پس از انعقاد پیمان، [[حضرت محمد]] {{صل}}، [[مصعب بن عمیر]] را با عنوان نمایندۀ خویش به منظور [[تعلیم]] [[قرآن]]، [[آموختن]] دستورهای [[دینی]] و [[تبلیغ]] [[اسلام]]، همراه بیعتکنندگان فرستاد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۳۴؛ ۴۳۵.</ref>. کار او به قدری موفقیتآمیز بود که سال بعد اکثر [[مردم]] [[یثرب]] [[مسلمان]] شده بودند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۳۷.</ref> و زمینه را برای انعقاد [[بیعت]] عقبۀ دوم مبنی بر هجرت [[رسول خدا]] {{صل}} به یثرب و [[دفاع]] همهجانبه یثربیان از ایشان فراهم ساخت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۴۲؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ص۹۸-۹۹.</ref>. از جمله گزارشهای [[تاریخی]] اقامۀ نخستین [[نماز جمعه]] به [[امامت]] [[اسعد بن زراره]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۳۵.</ref> یا مصعب<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، ج۲، ص۴۴۱.</ref> است. [[اسلام آوردن]] رؤسای [[قبایل]]، از جمله [[سعد بن معاذ]] ([[بنی عبدالاشهل]]) و [[اسید بن حضیر]] ([[بنیظفر]]) در [[گرایش]] افراد [[قبیله]] به [[اسلام]] مؤثر بود<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۳۸-۴۳۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۳۵۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[منیره شریعتجو|شریعتجو، منیره]]، [[پیمان عقبه اول (مقاله)|پیمان عقبه اول]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۲۲۵-۲۲۶.</ref> | پس از انعقاد پیمان، [[حضرت محمد]] {{صل}}، [[مصعب بن عمیر]] را با عنوان نمایندۀ خویش به منظور [[تعلیم]] [[قرآن]]، [[آموختن]] دستورهای [[دینی]] و [[تبلیغ]] [[اسلام]]، همراه بیعتکنندگان فرستاد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۳۴؛ ۴۳۵.</ref>. کار او به قدری موفقیتآمیز بود که سال بعد اکثر [[مردم]] [[یثرب]] [[مسلمان]] شده بودند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۳۷.</ref> و زمینه را برای انعقاد [[بیعت]] عقبۀ دوم مبنی بر هجرت [[رسول خدا]] {{صل}} به یثرب و [[دفاع]] همهجانبه یثربیان از ایشان فراهم ساخت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۴۲؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ص۹۸-۹۹.</ref>. از جمله گزارشهای [[تاریخی]] اقامۀ نخستین [[نماز جمعه]] به [[امامت]] [[اسعد بن زراره]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۳۵.</ref> یا مصعب<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، ج۲، ص۴۴۱.</ref> است. [[اسلام آوردن]] رؤسای [[قبایل]]، از جمله [[سعد بن معاذ]] ([[بنی عبدالاشهل]]) و [[اسید بن حضیر]] ([[بنیظفر]]) در [[گرایش]] افراد [[قبیله]] به [[اسلام]] مؤثر بود<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۳۸-۴۳۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۳۵۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[منیره شریعتجو|شریعتجو، منیره]]، [[پیمان عقبه اول (مقاله)|پیمان عقبه اول]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۲۲۵-۲۲۶.</ref> | ||
==[[پیمان عقبه]] نخست== | |||
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} در تلاش برای گسترش [[رسالت اسلامی]] از [[دعوت]] هیچ یک از افرادی که برای انجام کاری به [[مکه]] میآمدند و [[امید]] خیر و [[صلاح]] آنها را داشت و یا تأثیر و [[نفوذ]] سخنش را در آنها [[احساس]] میکرد، کوتاهی و [[سستی]] ننمود. | |||
[[شهر مدینه]] [[شاهد]] درگیری و [[کشمکش]] [[سیاسی]] و نظامی بین نیرومندترین قطبهای آن، [[أوس]] و [[خزرج]] بود. آتشافروزان این [[نبرد]]، عناصری [[یهودی]] بودند که با [[کینهتوزی]] و [[دسیسه]] و در فضایی فاقد [[قانون الهی]] دست به این عمل میزدند. | |||
[[پیامبر]]{{صل}} با برخی از شخصیتهای [[مدینه]] که جهت افزایش توان و [[قدرت]] خویش در جستجوی [[همپیمانی]] به مکه آمده بودند، دیدار کرد. قبل از اینکه این افراد آن [[دیار]] را ترک گویند [[رسالت]] و [[صدق]] [[نبوت]] در [[روح]] و جانشان نفوذ کرد. در یکی از آن [[دیدارها]] پیامبر اکرم{{صل}} با گروهی از [[بنی عفراء]]- تیرهای از خزرج- [[گفتوگو]] کرد و ضمن ارائه [[اسلام]] به آنها، برخی [[آیات قرآن]] را برایشان [[تلاوت]] کرد. در چشمان این جمع روح سازگاری و در دلهای آنان [[اشتیاق]] به شنیدن [[آیات]] بیشتری ملاحظه کرد... آنها نیز از [[سخنان رسول خدا]]{{صل}} [[اطمینان]] یافتند که وی همان پیامبر موردنظر [[یهود]] است، که هرگاه میان [[یهودیان]] و [[مشرکان مدینه]] نزاعی در میگرفت به ظهور او [[تهدید]] میکردند و اظهار میداشتند: [[پیامبری]] [[مبعوث]] خواهد شد که [[زمان]] ظهورش فرا رسیده است، ما از او [[پیروی]] خواهیم کرد و شما را مانند [[قوم عاد]] و إرم به [[هلاکت]] خواهیم رساند.<ref>سیره نبوی، ج۱، ص۴۲۸؛ بحار الأنوار، ج۱۹، ص۲۵.</ref> | |||
این افراد که تعدادشان به شش تن میرسید (بعد از دیدار با [[رسول خدا]]) بیدرنگ اسلام آوردند و به پیامبر{{صل}} عرضه داشتند: ما بستگان خود را رها کرده و به این دیار آمدهایم. هیچ قومی همانند ما در میانشان [[دشمنی]] وجود ندارد؛ شاید [[خداوند]] به [[برکت]] وجود شما ما را با یکدیگر [[متحد]] سازد. ما به زودی نزد [[قوم]] خود خواهیم رفت و آنان را به [[رسالت]] و آیینی که برای پذیرش آن به شما پاسخ مثبت دادیم، فراخواهیم خواند. | |||
سپس رهسپار [[مدینه]] شدند و در مورد [[پیامبر]]{{صل}} و رسالتش و [[امید به آینده]] در جهت ایجاد [[زندگی]] همراه با [[امنیت]] و [[سعادت]] با [[شهروندان]] خود به [[گفتوگو]] پرداختند، بهگونهای که موضوع [[رسالت اسلامی]] میان آنان گسترش یافت و هیچ خانهای در مدینه بدون یاد و نام [[رسول خدا]]{{صل}} یافت نمیشد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۷- ۳۸؛ سیره نبوی، ج۱، ص۴۲۹؛ بحار الأنوار، ج۱۹، ص۲۳.</ref> | |||
روزها به سرعت سپری شد. در ایام [[حج]] [[سال یازدهم بعثت]] [[دوازده تن]] از [[نمایندگان]] [[أوس]] و [[خزرج]] که شش تن از آنان قبلا [[ایمان]] آورده و با رسول [[خدا]]{{صل}} دیدار کرده بودند بهطور نهانی در عقبه<ref>گذرگاهی در مسیر حرکت مردم از مدینه به سمت مکه.</ref> حضور یافتند. این افراد اینبار [[بیعت]] خود را با [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر این اساس [[اعلان]] داشتند که چیزی را [[شریک]] خدا قرار ندهند، [[دزدی]] نکنند، عمل خلاف [[عفت]] انجام ندهند، [[فرزندان]] خود را نکشند، به یکدیگر [[تهمت]] و [[افترا]] نزنند و در انجام [[کارهای نیک]] از [[دستور پیامبر]] [[سرپیچی]] نکنند.<ref>سیره نبوی، ج۱، ص۴۳۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۳۶.</ref> | |||
پیامبر اکرم{{صل}} به همین اندازه بسنده کرده، بیعت آنان را پذیرفت، [[مصعب بن عمیر]] [[جوان]] را به مدینه اعزام فرمود تا امور مربوط به [[تبلیغ]] و [[آموزش]] مسایل [[اعتقادی]] [[مردم]] آن [[دیار]] را برعهده گیرد و بدینسان [[پیمان عقبه]] نخست پایان یافت.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۱]] ص ۱۴۴.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |