پرش به محتوا

بحث:صبر در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰٬۰۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ اکتبر ۲۰۲۳
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۶۷۸: خط ۶۷۸:


به هر حال انسان می‌‌بایست در هر کار و در هر حال به [[خداوند]] توجه داشته باشد و همه چیز را از او بخواهد و او را در کارهای خویش از او [[استعانت]] جوید. در کارهای فردی و [[اجتماعی]] و [[دنیوی]] و [[اخروی]] و مادی و [[معنوی]] از [[خدا]] بخواهیم که [[یاری]] و کمک کند؛ چنان که [[خداوند]] در [[آیه]] ۱۲۸ [[سوره اعراف]] به [[امت]] [[موسی]]{{ع}} از زبان [[حضرت موسی]]{{ع}} [[فرمان]] می‌‌دهد: {{متن قرآن|قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref> آری، اگر شما به [[راستی]] [[ایمان]] داشته باشید و در راه آزادیخواهانه و [[اصلاح]] طلبانه خویش [[پایداری]] پیشه سازید، خدای توانا سرانجام [[دشمن]] بیدادگر شما را نابود ساخته و این [[سرزمین]] را به شما می‌سپارد؛ درست همان‌گونه که دورانی به [[فرعون]] و [[فرعونیان]] سپرده است. و بدین‌سان موسی به آنان نوید [[پیروزی]] می‌دهد و از آنان می‌خواهد که [[شکیبایی]] پیشه سازند و [[یقین]] داشته باشند که فرجام [[نیک]] در این [[جهان]] و جهان دیگر تنها از آن [[پروا]] پیشگان است.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[استعانت و صبر نشانه توحید (مقاله)|استعانت و صبر نشانه توحید]].</ref>
به هر حال انسان می‌‌بایست در هر کار و در هر حال به [[خداوند]] توجه داشته باشد و همه چیز را از او بخواهد و او را در کارهای خویش از او [[استعانت]] جوید. در کارهای فردی و [[اجتماعی]] و [[دنیوی]] و [[اخروی]] و مادی و [[معنوی]] از [[خدا]] بخواهیم که [[یاری]] و کمک کند؛ چنان که [[خداوند]] در [[آیه]] ۱۲۸ [[سوره اعراف]] به [[امت]] [[موسی]]{{ع}} از زبان [[حضرت موسی]]{{ع}} [[فرمان]] می‌‌دهد: {{متن قرآن|قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref> آری، اگر شما به [[راستی]] [[ایمان]] داشته باشید و در راه آزادیخواهانه و [[اصلاح]] طلبانه خویش [[پایداری]] پیشه سازید، خدای توانا سرانجام [[دشمن]] بیدادگر شما را نابود ساخته و این [[سرزمین]] را به شما می‌سپارد؛ درست همان‌گونه که دورانی به [[فرعون]] و [[فرعونیان]] سپرده است. و بدین‌سان موسی به آنان نوید [[پیروزی]] می‌دهد و از آنان می‌خواهد که [[شکیبایی]] پیشه سازند و [[یقین]] داشته باشند که فرجام [[نیک]] در این [[جهان]] و جهان دیگر تنها از آن [[پروا]] پیشگان است.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[استعانت و صبر نشانه توحید (مقاله)|استعانت و صبر نشانه توحید]].</ref>
==[[سنت]] [[ابتلاء]] و [[فتنه]]==
از نظر [[آموزه‌های وحیانی قرآن]]، [[انسان]] وقتی وارد [[دنیا]] می‌‌شود، براساس سنت فتنه و ابتلاء می‌‌بایست خود را برای انواع آزمایش‌ها و [[آزمون‌های الهی]] آماده سازد.<ref>عنکبوت، آیات ۲ و ۳</ref> این [[فتنه‌ها]] و [[ابتلائات]] [[الهی]] با ابزارها و اسبابی گوناگون انجاممی‌شود که شامل [[امور خیر]] و [[شر]] است<ref>انبیاء، آیه ۳۵؛ بقره، آیه ۱۵۵</ref>؛ چراکه [[فلسفه]] و [[هدف]] بسیاری از این ابتلائات و فتنه‌ها [[شکوفایی استعدادها]] و ظرفیت‌های [[بشر]] و جداسازی مدعیان [[ایمان]] و [[جهاد]] و [[صبر]] و [[استقامت]] از [[اهل]] آن است<ref>محمد، آیه ۳۱</ref>؛ زیرا بسیاری از [[مردم]] مدعی چیزی هستند که ندارند؛ به عنوان نمونه گروهی [[فاسق]] هستند که به [[شریعت]] و [[قوانین]] پای بند نیستند؛ ولی مدعی ایمان و شریعت‌مداری هستند؛ این افراد در هنگام فتنه‌ها است که خودشان را نشان می‌‌دهند<ref>اعراف، آیه ۱۶۳</ref> یا مدعی هستند که اگر [[مال]] و فرزند [[صالح]] داشتند شاکرانه آن را به کار می‌‌گیرند و فرزند صالح و [[خداپرست]] [[تربیت]] می‌‌کنند و مال را در راه خیر و [[مصالح]] شخصی و عمومی به کار می‌‌گیرند، در حالی که در عمل خلاف آن عمل می‌‌کنند و خیراتی ندارند و به [[کنزاندوزی]] رو می‌‌آورند و اگر انفاقی دارند، با [[کراهت]] و [[ناخوشی]] همراه است؛ چنان که وقتی فرزندار می‌‌شوند، فرزند را [[مشرک]] پرورش می‌‌دهند.<ref>توبه، آیات ۷۵ و ۷۶ و ۳۴ و ۵۴؛ فجر، آیات ۱۵ تا ۱۷؛ اعراف، آیات ۱۸۹ و ۱۹۰</ref>
به هر حال، از نظر [[قرآن]]، سنت ابتلاء و فتنه از [[سنت‌های الهی]] است که می‌‌بایست آن را [[شناخت]] و ابعاد و اهداف و فلسفه آن را دانست و بر اساس آن، به تحلیل و تبیین روایدها و رخدادها در [[زندگی فردی]] و شخصی یا [[اجتماعی]] و عمومی پرداخت و توصیه‌های مناسب با این [[سنت‌ها]] ارایه داد؛ زیرا عدم شناخت و عدم توجه به این سنت‌ها می‌‌تواند در تحلیل و تبیین امور ما را به [[گمراهی]] و [[ضلالت]] بکشاند و نتوانیم توصیه‌های درست و صحیح و مناسبی را ارایه دهیم. در [[حقیقت]] تا [[درد]] و درمان به معنای [[واقعی]] وحقیقی کلمه شناخته نشود، نمی‌توان کاری درست انجام دهد و [[امید]] [[موفقیت]] و [[کامیابی]] و [[صحت و سلامت]] داشت.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت (مقاله)|نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت]].</ref>
==نسبت [[صبر]] و [[علم]] از نظر [[قرآن]]==
یکی از مسایلی که درباره [[سنت]] [[ابتلاء]] و [[فتنه]] مطرح است، مسأله صبر است. صبر در این [[آیات قرآنی]] در [[تقابل]] «[[عجله]]» نیست، بلکه معنای [[استقامت]] و [[شکیبایی]] است. صبر میوه تلخی است که برای درمان نیاز است مورد استفاده قرار گیرد. [[انسان]] اگر بخواهد به [[کمالات]] بایسته و [[شایسته]] خویش برسد، می‌‌بایست میوه تلخ صبر را بچشد. بنابراین، [[جزع]] و فزع کردن نمی‌تواند راهکاری برای [[رهایی]] از [[مشکلات]] یا درمان [[بیماری‌ها]] و مصبیت‌ها و [[شرور]] و بلایایی باشد که انسان در چارچوب سنت ابتلاء و فتنه بدان دچار می‌‌شود.
از نظر قرآن، [[انسان‌ها]] در برابر [[مصیبت‌ها]] و [[بلایا]] و فتنه‌هایی که با آن مواجه می‌‌شوند، می‌‌بایست صبر را پیشه کنند؛ زیرا با صبر است که می‌‌تواند به [[تعقل]] و [[تفکر]] صحیح و [[تدبر]] و [[تذکر]] امور راه را از [[چاه]] [[شناخت]] و از [[مصیبت]] عظیم گذشت و به [[سلامت]] به مقصد و مقصود رسید.
از نظر قرآن، انسان‌های [[صابر]] می‌‌توانند از [[فتنه‌ها]] و [[ابتلائات]] و مصیبت‌ها سر بلند بیرون آیند و [[شکست]] نخورند و شکسته نشوند.<ref>بقره، آیه ۱۵۵</ref>
البته از نظر قرآن، صبر کردن در اموری که انسان نسبت به آن [[جهل]] داشته باشد، سخت است؛ زیرا اصولا انسان [[دشمن]] مجهولات است و وقتی با مجهولی مواجه می‌‌شود، نمی‌داند چگونه با آن مواجه شده و عمل کند. از همین روست که «عدو ما جهلوا» یک حقیقتی است که [[امیرمؤمنان]] [[امام علی]]{{ع}} به آن توجه می‌‌دهد.
جالب این که ازنظر قرآن، وقتی انسان نسبت به چیزی جهل داشته باشد، کلافه و سردرگم بوده و نسبت به آن نمی‌تواند صبر ورزد. از همین روست که [[حضرت خضر]]{{ع}} به [[حضرت موسی]]{{ع}} می‌‌فرماید: انک لن تستطیع معی صبرا و کیف [[تصبر]] علی ما لم تحط به خبرا؛ به [[راستی]] که هرگز نمی‌توانی با من [[صبر]] کنی؛ و چگونه می‌‌توانی بر چیزی صبر کنی که احاطه خبری نسبت به آن ندارد.<ref>کهف، آیات ۶۷ و ۶۸</ref>
از این [[آیات]] به دست می‌‌آید که صبر زمانی شدنی است که [[انسان]] نسبت به چیزی احاط خبری داشته و نسبت به جزئیات آن [[علم]] و [[آگاهی]] دقیق و کارشناسی داشته باشد؛ اما وقتی چنین [[علمی]] و احاطه خبری وجود نداشته باشد، صبر شدنی و دست یافتنی نیست و کسی که مدعی صبر است در [[حقیقت]] تنها ادعای بی‌پایه دارد. البته در عمل نیز [[حضرت موسی]]{{ع}} نشان می‌‌دهد که نمی‌تواند به سبب همان عدم احاطه خبری صبر ورزد؛ این گونه است که در [[آزمون]] سه گانه [[شکست]] می‌‌خورد و نشان می‌‌دهد که هرگز نمی‌توان نسبت به چیزی صبر ورزید که نسبت به آن احاطه خبری نیست.<ref>کهف، آیات ۷۰ تا ۷۸</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت (مقاله)|نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت]].</ref>
==صبر انسان درمصیبت بر پایه علم به [[مالکیت]]==
از نظر [[آموزه‌های وحیانی قرآن]]، تنها مؤمنانی که [[اعتقاد]] [[راسخ]] به [[مالکیت خدا]] دارند و می‌‌گویند: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}؛ به راستی ما از خداییم و به سوی [[خدا]] باز می‌‌گردیم»<ref>بقره، آیه۱۵۶</ref> از کسانی هستند که جزو [[صابرین]] در [[مصیبت‌ها]] هستند. ازهمین روست که خدا در [[قرآن]] می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ * أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ}}<ref>«و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! * همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون» (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم) * بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافته‌اند» سوره بقره، آیه ۱۵۵-۱۵۷.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت (مقاله)|نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت]].</ref>
==[[مصیبت‌های عظیم]] و [[ابتلائات]] [[ارزشمند]]==
از نظر [[آموزه‌های وحیانی]] هر کسی درزندگی با یک یا چند [[مصیبت]] عظیم مواجه می‌‌شود. از ابتلائات چنان [[سرنوشت]] ساز است که [[ابدیت انسان]] با آن ساخته می‌‌شود.
از نظر [[قرآن]] کسی که با مصیبت‌هایی عظیم چون [[خوف]] و [[ناامنی]]، [[جوع]] و [[گرسنگی]]، [[نقص]] در [[مال]] یا نفس یا میوه‌ها مواجه می‌‌شود مثلا فرزند یا نوه ای را از دست می‌‌دهد یا با [[بیماری]] گرفتار ازدست دادن اعضاء و جوارح می‌‌شود یا حتی همسرش را از دست می‌‌دهد، اگر بتواند [[صبر]] ورزد و بداند که همه چیز را مالک هستی یعنی [[خدا]] خواسته و تقدیر کرده و می‌‌بایست به [[تقدیر الهی]] [[رضایت]] دهد<ref>بقره، آیات ۱۵۵ تا ۱۵۷؛ حدید، آیات ۲۲ و ۲۳</ref>، آن گاه چنین شخصی مورد [[عنایت الهی]] قرار می‌‌گیرد و خدا [[صلوات]] خویش را به او ارزانی می‌‌دارد و تحت [[ربوبیت]] خاص [[الهی]] قرار گرفته و از [[رحمت رحیمی]] بهره مند شده و در جایگاه [[هدایت]] شدگان و [[مهتدی]] قرار می‌‌گیرد و به چیزهایی می‌‌رسد که دیگران به آن نمی‌رسند.<ref>همان</ref>
از نظر قرآن، زمانی [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} به [[مقامات]] عالی رسید، و در [[مقام امامت]] قرار گرفت که از [[آزمون]] ابتلائات گوناگون سربلند بیرون آمد.<ref>بقره، آیه ۱۲۴</ref> همچنین از نظر قرآن خدا زمانی [[ملکوت]] هستی را به نشان داد که در برابر [[مشرکان]] توانست از آزمون و ابتلائات چون [[شرک]] بیرون آید.<ref>انعام، آیات ۷۴ و ۷۵</ref>
پس هر کسی در [[زندگی]] بر اساس [[سنت]] [[ابتلاء]] و [[فتنه]] با مصیبت‌های گوناگونی مواجه می‌‌شود؛ اما برخی از آنها چنان عظیم است که اگر کسی بتواند آن را با صبر و [[توکل]] برخدا پشت سر بگذارد، به مقامات عالی [[معنوی]] می‌‌رسد. البته بسیاری از [[مردم]] در هنگام مواجه با این مصبیت‌ها به سبب [[فقدان ایمان]] کامل و تمام به خدا و [[مالکیت]] او، گرفتار شرک و [[کفر]] می‌‌شوند. اینگونه است که برخی با از دست دادن [[امنیت]] یا [[سرمایه]] [[اقتصادی]] یا فرزند و نوه و [[همسر]] یا حتی اعضا و جوارح و [[نقص]] در آنها [[دین]] و [[ایمان]] را کنار می‌‌گذارند، و به [[کفر گویی]] و [[کفرگرایی]] دچار می‌‌شوند.
شاید شما هم کسانی را دیده باشید که وقتی تصادفی می‌‌کنند و عضوی را از دست می‌‌دهند یا با سرطان عضوی را قطع می‌‌کنند یا به عشقی نمی‌رسند یا معشوقی را از دست می‌‌دهند به [[جنون]] گرفتار می‌‌آیند وبه [[زمین]] و [[زمان]] [[فحش]] و درفش و [[دشنام]] می‌‌دهند و دست از [[اعتقاد]] واعمال [[عبادی]] بر می‌‌دارند. اینان همان کسانی هستند که در [[بازی]] [[زندگی]] و [[فتنه]] و [[ابتلای الهی]] باختند و نشان دادن که [[خدا]] را مالک هستی نمی‌دانند، و گرنه اگر کسی خدا را مالک می‌‌داند نمی‌تواند نسبت به تصرفات مالک اعتراضی داشته باشد؛ یعنی [[انسان]] که مالک اعتباری است در [[مُلک]] خویش تصرفات می‌‌کند و تخم مرغی را هر طور می‌‌خواهد به کارمی گیرد یا مرغی را نگه می‌‌دارد و یا هر زمانی خواست می‌‌کشد؛ چگونه چنین شخصی برای خود [[حق]] طِلق در [[ملک]] خویش قائل است، اما [[آزاد]] و رها هر کاری بخواهد در ملک خویش [[تصرف]] می‌‌کند، اما نمی‌پذیرد که خدا به عنوان مالک [[حقیقی]] هر گونه بخواهد در ملک خویش تصرف کند؟!
از نظر [[قرآن]]، مالک حقیقی بر اساس [[مشیت]] [[حکیمانه]] مقدراتی را تقدیر کرده است. بر اساس این [[مقدرات]] گاهی به شخصی چیزی داده یا گرفته می‌‌شود. همه این دادنی‌ها و گرفتنی‌ها در [[ام الکتاب]] ثبت است و تحقق می‌‌یابد. بنابراین، این امور در چارچوب [[سنت‌ها]] از جمله [[سنت]] [[ابتلاء]] و فتنه به انسان می‌‌رسد. پس مصیبتی از [[خیر و شر]] نیست که در ام الکتاب ضبط و ثبت است و خدا به عنوان مالک حقیقی آن را بر اساس مشیت حکیمانه تقدیر کرده و [[قضا]] می‌‌کند و در خارج تحقق وجودی می‌‌بخشد.<ref>حدید، آیات ۲۲ و۲۳</ref> بر این اساس، انسان وقتی با مصبیتی از بزرگ و کوچک از خیر یا [[شر]] مواجه می‌‌شود، می‌‌بایست بداند که مالک [[حقیقی]] آن را خواسته و [[مشیت]] و [[اراده]] و [[قضا]] و [[امضا]] کرده است و راهی برای [[گریز]] از آن نیست.
البته از نظر [[قرآن]]، [[انسان]] [[دعا]] و [[نیایش]] و [[توسلات]] به [[معصومان]]{{ع}} می‌‌تواند از [[خدا]] بخواهد تا در [[مقام]] امر تصرفاتی داشته و تبدیلی در مشیت داشته باشد؛ زیرا [[ام الکتاب]] به [[دست خدا]] است و محو و [[اثبات]] آن نیز به دست اوست؛ از این روست که اگر دعا و نیایش نبود خدا به [[انسانی]] هیچ اعتنایی نمی‌کرد و انسان گرفتار بسیاری از [[مصیبت‌ها]] می‌‌شد<ref>فرقان، آیه ۷۷</ref>، ولی این دعا موجب می‌‌شد تا خدا اعتنایی به بنده‌اش بکند و مشیت او را تبدیل کند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّيَّةً وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ * يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>«و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزه‌ای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد * خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ  نزد اوست» سوره رعد، آیه ۳۸-۳۹.</ref>
بنابراین، برخی از چیزهایی که خدا [[وعده]] داده تحقق می‌‌یابد و برخی تحقق نمی‌یابد<ref>رعد، آیه۴۰</ref>؛ زیرا وقتی براساس وعده شخصی اجل معلق پیش می‌‌افتد و می‌‌بایست بمیرد، اما با دعا در تقدیر تبدیل رخ می‌‌دهد و اجل جا به جا می‌‌شود و وعده تحقق نمی‌یابد؛ زیرا خدا در وعده وعیدی برآن است تا اگر شخص [[توبه]] و [[استغفار]] کرد و دعا نمود، تبدیل کند و [[بدی]] را به [[نیکی]] و [[شرور]] به [[خیرات]] تبدیل کند؛ اما [[تخلف]] در وعده مثلا وعده [[بهشت]] نیست. در [[حقیقت]] خدا برای رحم کردن [[خلق]] کرده<ref>هود، آیه ۱۱۹</ref> و دنبال بهانه ای چون دعا و استغفار و توبه است.
به هر حال، از نظر [[آموزه‌های وحیانی قرآن]]، انسان در طول [[زندگی]] مصیبت‌های عظیمی را دچار می‌‌شود که با [[صبر]] [[علمی]] و عملی می‌‌تواند ازآن سربلند خارج شود. به این معنا که [[باور]] داشته باشد که مالک خدا است و اگر [[خدا]] برای او تقدیری کرده است، آن را بپذیرد و با [[استغفار]] و [[توبه]] ودعا شرایط را تبدیل و تغییردهد. پس [[صابر]] کسی است که با [[علم]] به [[مالکیت خدا]] پذیرای [[مصیبت]] است و اگر بخواهد [[رحمت الهی]] را به سوی خویش جلب کند، با استغفار و توبه و [[دعا]] این کار را می‌‌کند؛ زیرا استغفار [[دفع بلا]] و رفع [[بلا]] و جلب [[رحمت]] می‌‌کند و ازهمین رو از [[اسرار الهی]] است.<ref>نوح، آیات ۱۰ تا ۱۲</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت (مقاله)|نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت]].</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۶۹۴: خط ۷۲۵:
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[صبر در سایه توفیق الهی (مقاله)|'''صبر در سایه توفیق الهی''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[صبر در سایه توفیق الهی (مقاله)|'''صبر در سایه توفیق الهی''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[استعانت و صبر نشانه توحید (مقاله)|'''استعانت و صبر نشانه توحید''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[استعانت و صبر نشانه توحید (مقاله)|'''استعانت و صبر نشانه توحید''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت (مقاله)|'''نقش مالکیت خدا در صبر بر مصیبت''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۷۳٬۰۱۷

ویرایش