آراستگی و پیراستگی: تفاوت میان نسخهها
←زدودن بوی بد از بدن
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: واگردانی دستی |
|||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
یکی از اموری که در ایجاد و [[استحکام]] [[روابط اجتماعی]] نقشی مهم دارد، زدودن بوی بد از بدن است. بوی بد به دلیل امور زیادی به وجود میآید که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود: | یکی از اموری که در ایجاد و [[استحکام]] [[روابط اجتماعی]] نقشی مهم دارد، زدودن بوی بد از بدن است. بوی بد به دلیل امور زیادی به وجود میآید که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود: | ||
#عدم [[نظافت]] [[لباس]]: ممکن است بوی بد به دلیل کثیفی لباس [[انسان]] باشد که انسان باید همواره بکوشد جامهاش را [[پاکیزه]] نگه دارد تا زمینه بوی بد از بین برود. در [[قرآن کریم]] خطاب به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آمده است: لباست را از هر [[عیب]] و آلایش پاکیزه نگه دار: {{متن قرآن|وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ}}<ref>«و جامهات را پاکیزه گردان،» سوره مدثر، آیه ۴.</ref>. | #عدم [[نظافت]] [[لباس]]: ممکن است بوی بد به دلیل کثیفی لباس [[انسان]] باشد که انسان باید همواره بکوشد جامهاش را [[پاکیزه]] نگه دارد تا زمینه بوی بد از بین برود. در [[قرآن کریم]] خطاب به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آمده است: لباست را از هر [[عیب]] و آلایش پاکیزه نگه دار: {{متن قرآن|وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ}}<ref>«و جامهات را پاکیزه گردان،» سوره مدثر، آیه ۴.</ref>. | ||
#مسواک نکردن: مسواک نزدن از دیگر عواملی است که موجب بوی بد در انسان میشود. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} فرمود: اگر [[ترس]] از [[مشقت]] نبود، مسواک را در موقع هر [[نماز واجب]] میکردم: {{متن حدیث|لَوْ لَا أَنْ أَشُقَّ عَلَى أُمَّتِي لَأَمَرْتُهُمْ بِالسِّوَاكِ مَعَ كُلِّ صَلَاةٍ}}<ref>وسائل الشیعه، ج۱، ص۳۵۵.</ref>. حضرت در [[وصیت]] خود به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمود: موقع هر [[نماز]] مسواک نما: {{متن حدیث|عَلَيْكَ بِالسِّوَاكِ لِكُلِّ صَلَاةٍ}}<ref>فروع کافی، کتاب الزی و التجمل، باب السواک، ح۱۰.</ref>. پیامبر اسلام{{صل}} در جای دیگر میفرماید: پیوسته [[جبرائیل]] مرا به مسواک زدن توصیه میکرد، تا آنجا که تصور کردم آن را از [[واجبات]] خواهد شمرد: {{متن حدیث|مَا زَالَ جَبْرَئِيلُ يُوصِينِي بِالسِّوَاكِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَيَجْعَلُهُ فَرِيضَةً}}<ref>وسائل الشیعه، ج۱، ص۳۴۸.</ref>. همچنین آمده است که [[پیامبر]] بارها سفارش | #مسواک نکردن: مسواک نزدن از دیگر عواملی است که موجب بوی بد در انسان میشود. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} فرمود: اگر [[ترس]] از [[مشقت]] نبود، مسواک را در موقع هر [[نماز واجب]] میکردم: {{متن حدیث|لَوْ لَا أَنْ أَشُقَّ عَلَى أُمَّتِي لَأَمَرْتُهُمْ بِالسِّوَاكِ مَعَ كُلِّ صَلَاةٍ}}<ref>وسائل الشیعه، ج۱، ص۳۵۵.</ref>. حضرت در [[وصیت]] خود به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمود: موقع هر [[نماز]] مسواک نما: {{متن حدیث|عَلَيْكَ بِالسِّوَاكِ لِكُلِّ صَلَاةٍ}}<ref>فروع کافی، کتاب الزی و التجمل، باب السواک، ح۱۰.</ref>. پیامبر اسلام{{صل}} در جای دیگر میفرماید: پیوسته [[جبرائیل]] مرا به مسواک زدن توصیه میکرد، تا آنجا که تصور کردم آن را از [[واجبات]] خواهد شمرد: {{متن حدیث|مَا زَالَ جَبْرَئِيلُ يُوصِينِي بِالسِّوَاكِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَيَجْعَلُهُ فَرِيضَةً}}<ref>وسائل الشیعه، ج۱، ص۳۴۸.</ref>. همچنین آمده است که [[پیامبر]] بارها سفارش میفرمود، دندانهای خود را مسواک بزنید و از این طریق دهان خود را پاکیزه نمایید: {{متن حدیث|رسول الله{{صل}}: طِيبُوا أَفْوَاهَكُمْ بِالسِّوَاكِ }}<ref>میزان الحکمه، ح۹۰۵۶.</ref>. | ||
#عرق کردن: [[انسان]] با شستن بدن، زمینه بوی بد را از بین برد. در [[حدیثی]] از [[امام علی]]{{ع}} آمده است که فرمود: بوی بد را که موجب [[اذیت]] دیگران میشود با آب تمیز کرده، از بین ببرید: «امام علی{{ع}}: {{متن حدیث|تَنَظَّفُوا بِالْمَاءِ مِنْ نَتْنِ الرِّيحِ (بوی بد) الَّذِي يُتَأَذَّى بِهِ}}<ref>میزان الحکمه، ح۲۰۳۱۵.</ref>. | #عرق کردن: [[انسان]] با شستن بدن، زمینه بوی بد را از بین برد. در [[حدیثی]] از [[امام علی]]{{ع}} آمده است که فرمود: بوی بد را که موجب [[اذیت]] دیگران میشود با آب تمیز کرده، از بین ببرید: «امام علی{{ع}}: {{متن حدیث|تَنَظَّفُوا بِالْمَاءِ مِنْ نَتْنِ الرِّيحِ (بوی بد) الَّذِي يُتَأَذَّى بِهِ}}<ref>میزان الحکمه، ح۲۰۳۱۵.</ref>. | ||
#[[خوردن]] [[سیر]]: در [[اسلام]] از خوردن سیر در مواردی که موجب [[اذیت]] دیگران گردد، [[نهی]] شده است. در [[سیره عملی پیامبر]]{{صل}} آمده است که حضرت سیر، پیاز و تره بد بو تناول نمیکرد<ref>منتهی الآمال، ج۱، ص۶۳.</ref>. | #[[خوردن]] [[سیر]]: در [[اسلام]] از خوردن سیر در مواردی که موجب [[اذیت]] دیگران گردد، [[نهی]] شده است. در [[سیره عملی پیامبر]]{{صل}} آمده است که حضرت سیر، پیاز و تره بد بو تناول نمیکرد<ref>منتهی الآمال، ج۱، ص۶۳.</ref>. |