شخصیت: تفاوت میان نسخهها
←وحدت شخصیت
جز (جایگزینی متن - 'تعلیم اسما' به 'تعلیم اسماء') |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
=== ثبات شخصیت پیامبر === | === ثبات شخصیت پیامبر === | ||
یکی از ویژگیهای [[انسان کامل]] و [[ظهور]] آن در [[پیامبر]]، [[ثبات شخصیت]] است. منظور از [[ثبات]]، [[قدرت]] [[ایستادگی]] در برابر مسائل و [[مشکلات]] و فشارهایی است که به فرد وارد میشود. علامت این [[ثبات]] این است که در اثر این تحولات بیرونی، دچار دگرگونی و [[اضطراب]] نمیشود. رنگ به رنگ نمیشود (تلون پیدا نمیکند). [[قرآن]] برای این [[ثبات]] [[معنوی]]، علائمی ذکر کرده، مانند افسوس نخوردن در اثر از دست دادن چیزی و شادمان و سرمست نشدن از به دست آوردن [[نعمت]] است: {{متن قرآن|لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ}}<ref>«تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید و خداوند هیچ خود پسند خویشتن ستایی را دوست نمیدارد» سوره حدید، آیه ۲۳.</ref>[[دنیا]] و مادیات را به چیزی نمیگیرد. از سوی دیگر [[ثبات]] در [[قلب]] به عنوان کانون [[احساسات]] و [[عواطف]]، خودش را در [[مقام]] [[رضایت]] نشان میدهد: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا}}<ref>«و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاریها که در کار خویش کردهایم در گذر و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان» سوره آل عمران، آیه ۱۴۷.</ref> و برای [[پیامبر]] شخصیتی که [[خدا]] از آن خبر میدهد: {{متن قرآن|كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا}}<ref>«و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستادهایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم» سوره فرقان، آیه ۳۲.</ref> و البته بخشی از این [[ثبات]] در گفتار است که به عنوان ویژگی [[پسندیده]] [[انسان]] [[مؤمن]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] معرفی میشود: {{متن قرآن|يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ}}<ref>«خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا میدارد و خداوند ستمگران را بیراه میگذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام میدهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.</ref> و [[ثبات]] در [[رفتار]] به عنوان مدد و [[یاری]] [[خداوند]] برای [[مؤمنان]]: {{متن قرآن|إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد» سوره محمد، آیه ۷.</ref> سه [[خصلت]] توصیف شده در [[قرآن]] که [[شخصیت انسان]] را ثابت نگه داشته و به عنوان [[پاداش]] [[ایمان]] و [[عمل صالح]] دانسته و آن را به درختی [[پاک]] [[تشبیه]] کرده است که ریشه و اساس آن [[استوار]] و غیرقابل تغییر است {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ}}<ref>«آیا درنیافتهای که خداوند چگونه به کلمهای پاک مثل میزند که همگون درختی پاک است، ریشهاش پابرجاست و شاخهاش سر بر آسمان دارد» سوره ابراهیم، آیه ۲۴.</ref> | یکی از ویژگیهای [[انسان کامل]] و [[ظهور]] آن در [[پیامبر]]، [[ثبات شخصیت]] است. منظور از [[ثبات]]، [[قدرت]] [[ایستادگی]] در برابر مسائل و [[مشکلات]] و فشارهایی است که به فرد وارد میشود. علامت این [[ثبات]] این است که در اثر این تحولات بیرونی، دچار دگرگونی و [[اضطراب]] نمیشود. رنگ به رنگ نمیشود (تلون پیدا نمیکند). [[قرآن]] برای این [[ثبات]] [[معنوی]]، علائمی ذکر کرده، مانند افسوس نخوردن در اثر از دست دادن چیزی و شادمان و سرمست نشدن از به دست آوردن [[نعمت]] است: {{متن قرآن|لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ}}<ref>«تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید و خداوند هیچ خود پسند خویشتن ستایی را دوست نمیدارد» سوره حدید، آیه ۲۳.</ref>[[دنیا]] و مادیات را به چیزی نمیگیرد. از سوی دیگر [[ثبات]] در [[قلب]] به عنوان کانون [[احساسات]] و [[عواطف]]، خودش را در [[مقام]] [[رضایت]] نشان میدهد: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا}}<ref>«و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاریها که در کار خویش کردهایم در گذر و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان» سوره آل عمران، آیه ۱۴۷.</ref> و برای [[پیامبر]] شخصیتی که [[خدا]] از آن خبر میدهد: {{متن قرآن|كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا}}<ref>«و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستادهایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم» سوره فرقان، آیه ۳۲.</ref> و البته بخشی از این [[ثبات]] در گفتار است که به عنوان ویژگی [[پسندیده]] [[انسان]] [[مؤمن]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] معرفی میشود: {{متن قرآن|يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ}}<ref>«خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا میدارد و خداوند ستمگران را بیراه میگذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام میدهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.</ref> و [[ثبات]] در [[رفتار]] به عنوان مدد و [[یاری]] [[خداوند]] برای [[مؤمنان]]: {{متن قرآن|إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد» سوره محمد، آیه ۷.</ref> سه [[خصلت]] توصیف شده در [[قرآن]] که [[شخصیت انسان]] را ثابت نگه داشته و به عنوان [[پاداش]] [[ایمان]] و [[عمل صالح]] دانسته و آن را به درختی [[پاک]] [[تشبیه]] کرده است که ریشه و اساس آن [[استوار]] و غیرقابل تغییر است {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ}}<ref>«آیا درنیافتهای که خداوند چگونه به کلمهای پاک مثل میزند که همگون درختی پاک است، ریشهاش پابرجاست و شاخهاش سر بر آسمان دارد» سوره ابراهیم، آیه ۲۴.</ref> | ||
==[[حفظ]] [[شخصیت]]== | |||
یکی از اموری که بایستی در [[روابط اجتماعی]] رعایت شود، شخصیت و [[احترام]] خود فرد است. شاید شما نیز با ما هم نظر باشید که احترام و شخصیت هر کس وابسته به [[رفتار]] خود اوست.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص 78-79.</ref> | |||
==شاخصهای حفظ شخصیت== | |||
#شوخیهای بیمورد: [[شوخی]] در عین حال که خوب است و [[نشانه]] [[شادابی]] و [[نشاط]] [[انسان]] است، اما شوخی بیمورد، موجب میشود تا شخصیت و آبروی انسان به خطر بیفتاد؛ برای مثال در نظر بگیرید، اگر انسان با بزرگتر یا کوچکتر از خود [[مزاح]] کند، در واقع خود را سبک کرده است، یا مناسب نیست که در [[مراسم]] فاتحه، [[تشییع جنازه]] و... شوخی کند؛ زیرا از قدیم گفتهاند که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. | |||
#درخواستهای بیجا و مکرر: [[اصرار]] و پافشاری بیش از حد انسان در امری که [[مقبولیت]] [[اجتماعی]] ندارد و از [[واجبات]] و [[مستحبات]] [[الهی]] هم نیست، باعث میشود تا به شخصیت او لطمه وارد شده، [[منزوی]] شود. | |||
#بار خود را بر دوش دیگران انداختن: اگر انسان بکوشد خود را سبکبال کرده، بار خود را به دوش [[جامعه]] بیندازد، در روابط اجتماعی خود دچار [[زیان]] خواهد شد و به زودی [[محبوبیت]] خود را از دست خواهد داد. | |||
#بازگو کردن [[مشکلات]]: برخی از افراد جامعه اگر کوچکترین مشکلی متوجهشان گردد، [[زمین]] و [[زمان]] را به هم میزنند و از کاه [[کوه]] ساخته و به هر کسی آن را بازگو میکنند. این افراد سفره [[دل]] خود را جلو هر کسی پهن نموده با او [[درد]] دل میکنند و [[اسرار]] [[خانواده]] و فرزندانشان را با دیگران در میان میگذارند و در واقع با تیشه بر پیکر شخصیت خود میکوبند. [[امام صادق]]{{ع}} به [[مفضل]] چنین سفارش نمود: ای مفضل! از بازگو کردن شرح حال خود برای [[مردم]] دوری کن؛ زیرا اگر چنین کنی نزد مردم [[ذلیل]] و [[خوار]] میشوی<ref>بحارالانوار، ج۴۷، ص۴۴ (به نقل از: سیمای مسلمان، ص۸۷).</ref>. در هر حال انسان باید تلاش کند از مواضع [[اتهام]] بپرهیزد و از سخن و حرکتی که موجب میشود [[شخصیت انسان]] یا دوستانش آسیب ببیند، [[پرهیز]] کند.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص 79-80.</ref> | |||
== [[وحدت شخصیت]] == | == [[وحدت شخصیت]] == | ||
== [[رشد شخصیت]] == | == [[رشد شخصیت]] == | ||
== [[شخصیت پیامبر]] == | == [[شخصیت پیامبر]] == |