پرش به محتوا

سبک زندگی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ اکتبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
بنابراین انسان باید در [[میزان]] ارتباط حد اعتدال را رعایت و از افراط و تفریط [[پرهیز]] کند.
بنابراین انسان باید در [[میزان]] ارتباط حد اعتدال را رعایت و از افراط و تفریط [[پرهیز]] کند.


در [[اسلام]] سفارش شده رابطه صمیمی و [[دینی]] خود را در هر صورت ادامه بدهیم و به [[استحکام]] آن بیندیشیم؛ اگر به هم دیگر دسترسی داریم به دیدن هم برویم و چنان چه دور از هم هستیم، با مکاتبه و فرستادن [[نامه]] این پیوند را [[حفظ]] کنیم. از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است: پیوند بین [[برادران]] در حضور بازدید از هم دیگر است و در [[سفر]] با [[نامه‌نگاری]] صورت میگیرد: {{متن حدیث|التَّوَاصُلُ بَيْنَ الْإِخْوَانِ فِي الْحَضَرِ التَّزَاوُرُ، وَ فِي السَّفَرِ التَّرَاسُلُ}}<ref>اصول کافی، ج۲، کتاب العشره، باب تکاتب، ح۱.</ref>. در [[حدیث نبوی]] آمده است که جواب نامه مانند جواب [[سلام]] [[واجب]] است: {{متن حدیث| إِنَّ لِجَوَابِ الْكِتَابِ حَقّاً كردّ السَّلَامُ }}<ref>نهج الفصاحه، ۸۸۰.</ref>؛ [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: دادن جواب نامه مانند جواب [[سلام]] [[واجب]] است: {{متن حدیث|رَدُّ جَوَابِ الْكِتَابِ وَاجِبٌ كَوُجُوبِ رَدِّ السَّلَامِ}}<ref>اصول کافی، ج۲، کتاب العشره، باب تکاتب، ح۲.</ref>؛ اگر در گذشته جز فرستادن [[نامه]] وسیله ارتباطی دیگر نبود، امروزه با وسایل ارتباطی پیشرفته، از قبیل [[پست]] الکترونیک، تلفن، دورنگار، ارسال [[پیام]] کوتاه، چت (گفت‌و‌گو از طریق رایانه) و... رابطه‌ای سالم به آسانی میسور است و با رعایت اصول روابط کارآمد، [[انسان]] می‌تواند رابطه صمیمی با افراد [[جامعه]] برقرار کند.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره اجتماعی پیامبر اعظم]] ص 57-60.</ref>
در [[اسلام]] سفارش شده رابطه صمیمی و [[دینی]] خود را در هر صورت ادامه بدهیم و به [[استحکام]] آن بیندیشیم؛ اگر به هم دیگر دسترسی داریم به دیدن هم برویم و چنان چه دور از هم هستیم، با مکاتبه و فرستادن [[نامه]] این پیوند را [[حفظ]] کنیم. از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است: پیوند بین [[برادران]] در حضور بازدید از هم دیگر است و در [[سفر]] با [[نامه‌نگاری]] صورت می‌گیرد<ref>{{متن حدیث|التَّوَاصُلُ بَيْنَ الْإِخْوَانِ فِي الْحَضَرِ التَّزَاوُرُ، وَ فِي السَّفَرِ التَّرَاسُلُ}}اصول کافی، ج۲، کتاب العشره، باب تکاتب، ح۱.</ref>. در [[حدیث نبوی]] آمده است که جواب نامه مانند جواب [[سلام]] [[واجب]] است<ref>{{متن حدیث| إِنَّ لِجَوَابِ الْكِتَابِ حَقّاً كردّ السَّلَامُ }}؛ نهج الفصاحه، ۸۸۰.</ref>؛ [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: دادن جواب نامه مانند جواب [[سلام]] [[واجب]] است: <ref>{{متن حدیث|رَدُّ جَوَابِ الْكِتَابِ وَاجِبٌ كَوُجُوبِ رَدِّ السَّلَامِ}}؛ اصول کافی، ج۲، کتاب العشره، باب تکاتب، ح۲.</ref>؛ اگر در گذشته جز فرستادن [[نامه]] وسیله ارتباطی دیگر نبود، امروزه با وسایل ارتباطی پیشرفته، از قبیل [[پست]] الکترونیک، تلفن، دورنگار، ارسال [[پیام]] کوتاه، چت (گفت‌و‌گو از طریق رایانه) و... رابطه‌ای سالم به آسانی میسور است و با رعایت اصول روابط کارآمد، [[انسان]] می‌تواند رابطه صمیمی با افراد [[جامعه]] برقرار کند.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره اجتماعی پیامبر اعظم]] ص 57-60.</ref>


==طعنه‌زدن==
==طعنه‌زدن==
خط ۲۳: خط ۲۳:


==[[مضر]] برای [[دین]]==
==[[مضر]] برای [[دین]]==
از نظر [[اسلام]] معیار در [[روابط انسان‌ها]] [[دین]] است. اگر کسی برای دین [[انسان]] ضرر داشته باشد باید از او اجتناب کرد و اگر کسی برای دین انسان مفید باشد باید با او در ارتباط بود. از [[حضرت اباعبدالله]]{{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: بنگر، کسی که برای دین تو فایده نداشته باشد به او [[اعتماد]] نکن و به صحبت با او [[رغبت]] نشان مده؛ زیرا هر چه غیر از [[خدا]] باشد نابود و [[عاقبت]] آن بد است<ref>نهج الفصاحه، ح۴۸۴.</ref>.
از نظر [[اسلام]] معیار در [[روابط انسان‌ها]] [[دین]] است. اگر کسی برای دین [[انسان]] ضرر داشته باشد باید از او اجتناب کرد و اگر کسی برای دین انسان مفید باشد باید با او در ارتباط بود. از [[حضرت ابا عبدالله]]{{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: بنگر، کسی که برای دین تو فایده نداشته باشد به او [[اعتماد]] نکن و به صحبت با او [[رغبت]] نشان مده؛ زیرا هر چه غیر از [[خدا]] باشد نابود و [[عاقبت]] آن بد است<ref>نهج الفصاحه، ح۴۸۴.</ref>.


از [[پیامبر اسلام]] سؤال شد: کدام هم‌نشین بهتر است؟ حضرت برای [[دوست]] و هم‌نشین سه معیار معرفی کرد و فرمود: [[هم‌نشینی]] خوب است که:
از [[پیامبر اسلام]] سؤال شد: کدام هم‌نشین بهتر است؟ حضرت برای [[دوست]] و هم‌نشین سه معیار معرفی کرد و فرمود: [[هم‌نشینی]] خوب است که:
خط ۴۱: خط ۴۱:


==دارندگان بیماری‌های واگیر==
==دارندگان بیماری‌های واگیر==
در [[روایات]] آمده است: با افرادی که به امراض ساری مانند: جزام، پیسی و... مبتلایند، [[معاشرت]] نکنید و از آنها فاصله بگیرید<ref>شاید بتوان مرض‌های ساری چون ایدز و امثال آن را که از پدیده‌های قرن حاضر است، در این طبقه قرار داد.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|فِرَّ مِنَ الْمَجْذُومِ فِرَارَكَ مِنَ الْأَسَدِ}}<ref>الفقه الاجتماع، ص۴۵.</ref>؛ «از کسی که [[مبتلا]] به [[مرض]] [[جذام]] است؛ همان‌گونه که از شیر درنده فرار میکنی، از وی نیز بگریز». این یک نکته بهداشتی است که [[اسلام]] به آن توجه نموده و گرنه از لحاظ کمال‌های [[معنوی]]، ممکن است همان افراد نزد [[خداوند]] [[مقام]] [[ارجمندی]] داشته باشند.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص 172.</ref>
در [[روایات]] آمده است: با افرادی که به امراض ساری مانند: جزام، پیسی و... مبتلایند، [[معاشرت]] نکنید و از آنها فاصله بگیرید<ref>شاید بتوان مرض‌های ساری چون ایدز و امثال آن را که از پدیده‌های قرن حاضر است، در این طبقه قرار داد.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «از کسی که [[مبتلا]] به [[مرض]] [[جذام]] است؛ همان‌گونه که از شیر درنده فرار می‌کنی، از وی نیز بگریز»<ref>{{متن حدیث|فِرَّ مِنَ الْمَجْذُومِ فِرَارَكَ مِنَ الْأَسَدِ}}؛ الفقه الاجتماع، ص۴۵.</ref>. این یک نکته بهداشتی است که [[اسلام]] به آن توجه نموده و گرنه از لحاظ کمال‌های [[معنوی]]، ممکن است همان افراد نزد [[خداوند]] [[مقام]] [[ارجمندی]] داشته باشند.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص 172.</ref>


==[[دوستان]] ناباب==
==[[دوستان]] ناباب==
خط ۵۴: خط ۵۴:
[[انسان]] اگر با افراد [[فرومایه]] هم‌نشین شود به [[یقین]] از آنها متأثر می‌شود و اخلاقش [[فاسد]] می‌گردد؛ از این رو باید در [[انتخاب]] [[دوست]] نهایت دقت را داشته باشیم تا خدای نخواسته در منجلاب [[بدبختی]] گرفتار نگردیم و از افراد غیرصالح و خلاف‌کار بپرهیزیم، تا دامن‌گیر [[آتش]] [[فساد]] اخلاقی‌شان نشویم.
[[انسان]] اگر با افراد [[فرومایه]] هم‌نشین شود به [[یقین]] از آنها متأثر می‌شود و اخلاقش [[فاسد]] می‌گردد؛ از این رو باید در [[انتخاب]] [[دوست]] نهایت دقت را داشته باشیم تا خدای نخواسته در منجلاب [[بدبختی]] گرفتار نگردیم و از افراد غیرصالح و خلاف‌کار بپرهیزیم، تا دامن‌گیر [[آتش]] [[فساد]] اخلاقی‌شان نشویم.


افرادی که [[دوستان]] ناباب برگزیده و به انجام دادن [[گناه]] و گوش ندادن به سخنان [[پیشوایان دین]] [[عادت]] کرده‌اند، چه بسا به صورت گروهی به [[مقدسات دینی]] [[توهین]] کنند، اما پشیمان خواهند شد که پشیمانی‌شان سودی ندارد. آنها هنگامی که [[قیامت]] فرا می‌رسد، می‌گویند: وای بر من! کاش فلان [شخص [[گمراه]]] را دوست خود انتخاب نکرده بودم. او مرا از یادآوری[[حق]] [[گمراه]] ساخت، بعد از آنکه یاد [[حق]] به سراغ من آمده بود و [[شیطان]] همیشه خوارکننده انسان بوده است<ref>{{متن قرآن|يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا * لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا}} «ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم! * به راستی او مرا از قرآن پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد و شیطان آدمی را وا می‌نهد» سوره فرقان، آیه ۲۸-۲۹.</ref>.
افرادی که [[دوستان]] ناباب برگزیده و به انجام دادن [[گناه]] و گوش ندادن به سخنان [[پیشوایان دین]] [[عادت]] کرده‌اند، چه بسا به صورت گروهی به [[مقدسات دینی]] [[توهین]] کنند، اما پشیمان خواهند شد که پشیمانی‌شان سودی ندارد. آنها هنگامی که [[قیامت]] فرا می‌رسد، می‌گویند: وای بر من! کاش فلان شخص [[گمراه]] را دوست خود انتخاب نکرده بودم. او مرا از یادآوری [[حق]] [[گمراه]] ساخت، بعد از آنکه یاد [[حق]] به سراغ من آمده بود و [[شیطان]] همیشه خوارکننده انسان بوده است<ref>{{متن قرآن|يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا * لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا}} «ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم! * به راستی او مرا از قرآن پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد و شیطان آدمی را وا می‌نهد» سوره فرقان، آیه ۲۸-۲۹.</ref>.


شاید حساس‌ترین مرحله [[زندگی]] [[انسان]] [[جوانی]] باشد که در این دوره، تغییر‌های جسمی و [[روحی]] در آنها پدید می‌آید که چه بسا درست [[هدایت]] نشوند، دچار نوعی سردرگمی و [[بحران]] میشوند. [[جوانان]] و [[نوجوانان]] [[فکر]] می‌کنند دیگران نمی‌توانند آنان را [[درک]] کنند؛ لذا خودشان گروه کوچکی را تشکیل می‌دهند که [[فرهنگ]] خاص آنها را دارد و بیشتر اوقات را در کنار هم‌دیگر سپری می‌کنند. [[جامعه‌شناسان]] در مورد گروه همسالان مینویسند:
شاید حساس‌ترین مرحله [[زندگی]] [[انسان]] [[جوانی]] باشد که در این دوره، تغییر‌های جسمی و [[روحی]] در آنها پدید می‌آید که چه بسا درست [[هدایت]] نشوند، دچار نوعی سردرگمی و [[بحران]] میشوند. [[جوانان]] و [[نوجوانان]] [[فکر]] می‌کنند دیگران نمی‌توانند آنان را [[درک]] کنند؛ لذا خودشان گروه کوچکی را تشکیل می‌دهند که [[فرهنگ]] خاص آنها را دارد و بیشتر اوقات را در کنار هم‌دیگر سپری می‌کنند. [[جامعه‌شناسان]] در مورد گروه همسالان می‌نویسند:
«گروه همسالان به عنوان یکی از عوامل [[اجتماعی]] شدن، بیشترین نفوذش را در دوره [[نوجوانی]] [[اعمال]] می‌کند. در این دوره، مورد پسند قرارگرفتن، [[هدف]] اصلی نوجوانان می‌شود و پذیرش و نمایش ارزش‌های گروه همسالان در پذیرش [[ارزش‌های اجتماعی]] از سوی فرد، نقش تعیین کننده‌ای دارد. از آنجا که نوجوانان عموماً وقت زیادی را به گروه همسالان اختصاص می‌دهند، غالباً اصطلاحات و ارزش‌های متفاوت از، [[جامعه]] بزرگسالان پیدا می‌کنند»<ref>بروس کوئن، درآمدی به جامعه‌شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، ج۲، ص۷۹.</ref>.
«گروه همسالان به عنوان یکی از عوامل [[اجتماعی]] شدن، بیشترین نفوذش را در دوره [[نوجوانی]] [[اعمال]] می‌کند. در این دوره، مورد پسند قرارگرفتن، [[هدف]] اصلی نوجوانان می‌شود و پذیرش و نمایش ارزش‌های گروه همسالان در پذیرش [[ارزش‌های اجتماعی]] از سوی فرد، نقش تعیین کننده‌ای دارد. از آنجا که نوجوانان عموماً وقت زیادی را به گروه همسالان اختصاص می‌دهند، غالباً اصطلاحات و ارزش‌های متفاوت از، [[جامعه]] بزرگسالان پیدا می‌کنند»<ref>بروس کوئن، درآمدی به جامعه‌شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، ج۲، ص۷۹.</ref>.


[[دوست]] در زندگی انسان نقش مؤثری ایفا می‌کند. در [[زمان]] [[پیامبران]] گروهی دور هم جمع می‌شدند و وقتی پیامبران را می‌‌دیدند، آنان را مسخره میکردند؛ یکی حرف ناروا می‌گفت و دیگران گفته‌اش را [[تأیید]] مینمودند. بدین طریق چون [[احساس]] [[تنهایی]] نمی‌کردند و [[دوستان]] ناباب به آنها [[قوت قلب]] می‌دادند، از [[جسارت]] به پیامبران هیچ‌گونه هراسی نداشتند. در پایان این فصل ذکر این نکته لازم است که بدون [[شک]] شرایط اجتماعی، [[خرافات]]، [[مفاسد اجتماعی]] و دوستان ناباب در تعیین مسیر حرکت انسان نقش مهمی دارد، اما هیچ‌گاه او را وادار نمی‌سازد تا مرتکب عمل [[زشتی]] شود و عذری برای خطایش نیست. [[اجتماع]] بر روی [[عقاید]] انسان، تأثیری غیرمستقیم دارد؛ به این معنا که جامعه‌ای [[فاسد]]، [[روح انسان]] را فاسد کرده، در او [[دین‌گریزی]] به وجود میآورد و سرانجام زمینه [[سقوط]] وی را فراهم می‌کند.
[[دوست]] در زندگی انسان نقش مؤثری ایفا می‌کند. در [[زمان]] [[پیامبران]] گروهی دور هم جمع می‌شدند و وقتی پیامبران را می‌‌دیدند، آنان را مسخره می‌کردند؛ یکی حرف ناروا می‌گفت و دیگران گفته‌اش را [[تأیید]] مینمودند. بدین طریق چون [[احساس]] [[تنهایی]] نمی‌کردند و [[دوستان]] ناباب به آنها [[قوت قلب]] می‌دادند، از [[جسارت]] به پیامبران هیچ‌گونه هراسی نداشتند. در پایان این فصل ذکر این نکته لازم است که بدون [[شک]] شرایط اجتماعی، [[خرافات]]، [[مفاسد اجتماعی]] و دوستان ناباب در تعیین مسیر حرکت انسان نقش مهمی دارد، اما هیچ‌گاه او را وادار نمی‌سازد تا مرتکب عمل [[زشتی]] شود و عذری برای خطایش نیست. [[اجتماع]] بر روی [[عقاید]] انسان، تأثیری غیرمستقیم دارد؛ به این معنا که جامعه‌ای [[فاسد]]، [[روح انسان]] را فاسد کرده، در او [[دین‌گریزی]] به وجود میآورد و سرانجام زمینه [[سقوط]] وی را فراهم می‌کند.


[[استاد مطهری]] در این باره می‌فرماید: «جو فاسد اجتماعی، جو روحی را [[فاسد]] می‌کند و جو فاسد [[روحی]] زمینه [[رشد]] اندیشه‌های متعالی را [[ضعیف]] و زمینه رشد اندیشه‌های [[پست]] را تقویت می‌کند.
[[استاد مطهری]] در این باره می‌فرماید: «جو فاسد اجتماعی، جو روحی را [[فاسد]] می‌کند و جو فاسد [[روحی]] زمینه [[رشد]] اندیشه‌های متعالی را [[ضعیف]] و زمینه رشد اندیشه‌های [[پست]] را تقویت می‌کند.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش