پرش به محتوا

اطاعت پیامبر در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:


== معناشناسی [[اطاعت از پیامبر خدا]] ==
== معناشناسی [[اطاعت از پیامبر خدا]] ==
واژه الاطاعة در لغت، مصدر فعل اطاع<ref>ر. ک: اسماعیل بن عباد (صاحب بن عباد)، المحیط فی اللغة، ج۲، ص۱۲۰.</ref>، در لغت به معنای [[فرمان‌برداری]]، [[فرمان]] بردن، [[طاعت]]، فرمان‌بری، [[انقیاد]]، تسلیم‌شدگی، [[فروتنی]] و [[تواضع]] است<ref>ر. ک: علی اکبر دهخدا، لغت‌نامه، زیر نظر محمد معین و سیدجعفر شهیدی، ج۲، ص۲۴۳۷-۲۴۳۸؛ محمد معین، فرهنگ فارسی، ج۱، ص۲۹۶.</ref>. فراهیدی در کتاب العین، اطاعت را [[انقیاد]] ترجمه کرده است<ref>ر. ک: خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۲۰۹.</ref>. [[اطاعت]] به‌معنای [[فرمان]] بردن<ref>مقاییس‌اللغه، ج۳، ص۴۳۱; المصباح، ج۲، ص۳۸۰؛ مفردات الفاظ قرآن کریم واژه «طوع».</ref> همراه با [[خضوع]] و رغبت است<ref>مفردات، ص‌۵۲۹؛ التحقیق، ج‌۷، ص‌۱۳۸، «طوع».</ref>.  
واژه الاطاعة در لغت، مصدر فعل اطاع<ref>ر.ک: اسماعیل بن عباد (صاحب بن عباد)، المحیط فی اللغة، ج۲، ص۱۲۰.</ref>، در لغت به معنای [[فرمان‌برداری]]، [[فرمان]] بردن، [[طاعت]]، فرمان‌بری، [[انقیاد]]، تسلیم‌شدگی، [[فروتنی]] و [[تواضع]] است<ref>ر.ک: علی اکبر دهخدا، لغت‌نامه، زیر نظر محمد معین و سیدجعفر شهیدی، ج۲، ص۲۴۳۷-۲۴۳۸؛ محمد معین، فرهنگ فارسی، ج۱، ص۲۹۶.</ref>. فراهیدی در کتاب العین، اطاعت را [[انقیاد]] ترجمه کرده است<ref>ر.ک: خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۲۰۹.</ref>. [[اطاعت]] به‌معنای [[فرمان]] بردن<ref>مقاییس‌اللغه، ج۳، ص۴۳۱; المصباح، ج۲، ص۳۸۰؛ مفردات الفاظ قرآن کریم واژه «طوع».</ref> همراه با [[خضوع]] و رغبت است<ref>مفردات، ص‌۵۲۹؛ التحقیق، ج‌۷، ص‌۱۳۸، «طوع».</ref>.  


کاربرد این واژه در قرآن کریم نیز بر اساس همان معنای لغوی است. بر این اساس [[اطاعت از خدا]] یعنی [[امتثال اوامر]] و اجتناب از [[نواهی]] او<ref> طوسی، محمد بن الحسن، التبیان فی تفسیر القرآن ج ۳ ص ۲۳۶</ref>.<ref>ر. ک: بیات، محمد حسین، عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبر و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات.</ref> و [[اطاعت از پیامبر]] نیز به معنای لزوم [[فرمانبرداری]] و عمل به فرمان‌های آن حضرت با میل و رغبت است<ref>ر. ک: جعفر پیشه، مصطفی، دائرة المعارف قرآن ج ۳ ص ۵۲۷؛ حیدری اصفهانی، ‌‌‌اطاعت‌ از خاتم پیامبران در قرآن کریم.</ref>به عبارت دیگر
کاربرد این واژه در قرآن کریم نیز بر اساس همان معنای لغوی است. بر این اساس [[اطاعت از خدا]] یعنی امتثال اوامر و اجتناب از [[نواهی]] او<ref> طوسی، محمد بن الحسن، التبیان فی تفسیر القرآن ج ۳ ص ۲۳۶.</ref>.<ref>ر.ک: بیات، محمد حسین، عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبر و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات.</ref> و [[اطاعت از پیامبر]] نیز به معنای لزوم [[فرمانبرداری]] و عمل به فرمان‌های آن حضرت با میل و رغبت است<ref>ر.ک: [[مصطفی جعفر‌پیشه‌ فرد|جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی]]، [[اطاعت (مقاله)|اطاعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص ۵۲۷؛ [[علی شیخ‌الاسلامی]]، [[سوسن آل رسول]] و [[نادره حیدری اصفهانی]]، [[اطاعت از خاتم پیامبران در قرآن کریم (مقاله)|اطاعت از خاتم پیامبران در قرآن کریم]]، [[مطالعات قرآنی (نشریه)|فصلنامه مطالعات قرآنی]].</ref>.


== [[ادله]] قرآنی [[وجوب]] [[اطاعت از پیامبر]] ==
== [[ادله]] قرآنی [[وجوب]] [[اطاعت از پیامبر]] ==
ادله قرآنی [[لزوم]] اطاعت از پیامبر اکرم دو دسته هستند: [[ادله]] عام که اطاعت از همه [[پیامبران الهی]] را واجب می‌دانند از جمله [[پیامبر اسلام]] {{ع}} و ادله خاص که [[اطاعت از پیامبر اسلام]] {{ع}} را بر همه لازم می‌دانند.
ادله قرآنی [[لزوم]] اطاعت از پیامبر اکرم دو دسته هستند: [[ادله]] عام که اطاعت از همه [[پیامبران الهی]] را واجب می‌دانند از جمله [[پیامبر اسلام]] {{ع}} و ادله خاص که [[اطاعت از پیامبر اسلام]] {{ع}} را بر همه لازم می‌دانند.
# '''ادله عام:''' خداوند به اطاعت از همه [[پیامبران]] فرمان داده است: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>«و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref> و [[قرآن]] از پیامبرانی چون [[حضرت عیسی]]، [[حضرت نوح]]، [[حضرت هود]]، [[حضرت صالح]]، [[حضرت لوط]] و [[حضرت شعیب]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که [[پیام]] مشترک آنان برای [[قوم]] خود، [[امر]] به [[تقوای الهی]] و [[اطاعت]] از خویش بوده است: {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}}<ref>«پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!» سوره آل عمران، آیه ۵۰.</ref>. در پاره‌ای از موارد، پیش از بیان پیام بالا، جمله {{متن قرآن|إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ}}<ref>«من برای شما پیامبری امینم» سوره شعراء، آیه ۱۰۷.</ref> [[ذکر]] شده و نشان می‌دهد [[پیامبران]]، چون رسول‌ [[الهی]] بوده و برای بر دوش‌گرفتن بار سنگین [[رسالت]]، [[امین]] هستند، همین [[امانتداری]] علّت [[لزوم اطاعت]] از ایشان است و تکرار این پیام از سوی پیامبران [[اولواالعزم]] و غیر اولواالعزم گویای جوهره و [[فلسفه بعثت]] است؛ یعنی [[دعوت]] به اطاعت از کارهایی است که [[مقرّب]] (نزدیک کننده) [[ثواب]] و مبعّد (دورکننده) [[عقاب]] است و [[سعادت]] بشریّت را تأمین می‌کند<ref>طباطبایی، المیزان، ج‌۱۵، ص‌۳۰۰.</ref>.
# '''ادله عام:''' خداوند به اطاعت از همه [[پیامبران]] فرمان داده است: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>«و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref> و [[قرآن]] از پیامبرانی چون [[حضرت عیسی]]، [[حضرت نوح]]، [[حضرت هود]]، [[حضرت صالح]]، [[حضرت لوط]] و [[حضرت شعیب]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که [[پیام]] مشترک آنان برای [[قوم]] خود، [[امر]] به [[تقوای الهی]] و [[اطاعت]] از خویش بوده است: {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}}<ref>«پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!» سوره آل عمران، آیه ۵۰.</ref>. در پاره‌ای از موارد، پیش از بیان پیام بالا، جمله {{متن قرآن|إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ}}<ref>«من برای شما پیامبری امینم» سوره شعراء، آیه ۱۰۷.</ref> [[ذکر]] شده و نشان می‌دهد [[پیامبران]]، چون رسول‌ [[الهی]] بوده و برای بر دوش‌گرفتن بار سنگین [[رسالت]]، [[امین]] هستند، همین [[امانتداری]] علّت [[لزوم اطاعت]] از ایشان است و تکرار این پیام از سوی پیامبران [[اولواالعزم]] و غیر اولواالعزم گویای جوهره و [[فلسفه بعثت]] است؛ یعنی [[دعوت]] به اطاعت از کارهایی است که [[مقرّب]] (نزدیک کننده) [[ثواب]] و مبعّد (دورکننده) [[عقاب]] است و [[سعادت]] بشریّت را تأمین می‌کند<ref>طباطبایی، المیزان، ج‌۱۵، ص‌۳۰۰.</ref>.
# '''[[ادله]] خاص:''' [[آیات]] ۴۷ تا ۵۷ [[سوره نور]]، مجموعه‌ای مرتبط و کامل پیرامون [[لزوم]] و جایگاه اطاعت عملی پیامبر {{صل}}، اهمیت و نتایج [[اطاعت از پیامبر]] [[خاتم]] است. چند نمونه از آیاتی که بر لزوم [[اطاعت از پیامبر]] [[دلالت]] دارند، عبارت‌اند از:
# '''[[ادله]] خاص:''' [[آیات]] ۴۷ تا ۵۷ [[سوره نور]]، مجموعه‌ای مرتبط و کامل پیرامون [[لزوم]] و جایگاه اطاعت عملی پیامبر {{صل}}، اهمیت و نتایج [[اطاعت از پیامبر]] [[خاتم]] است. چند نمونه از آیاتی که بر لزوم [[اطاعت از پیامبر]] دلالت دارند، عبارت‌اند از:
## [[اطاعت از رسول خدا]] {{صل}}، اطاعت از خداست: در شانزده [[آیه]]، اطاعت از خدا و [[رسول]] بدون تکرار کلمه {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} آمده است که دلالت بر ملازمه بین [[اطاعت خدا]] و [[پیغمبر]] دارد، یعنی هیچ یک بدون دیگری فایده ندارد. در جای دیگر به [[صراحت]] به همین [[یگانگی]] [[اطاعت خدا]] و [[پیامبر]]، اشاره شده است: {{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ}}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref>. در [[آیه]] دیگر نیز آمده است: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>. در این آیه تصریح شده همۀ آنچه به وسیله [[رسول خدا]] بیان شده؛ چه به صورت امر و چه به صورت [[نهی]]، به [[امر الهی]] است و باید بر اساس آن عمل کرد.  
## [[اطاعت از رسول خدا]] {{صل}}، اطاعت از خداست: در شانزده [[آیه]]، اطاعت از خدا و [[رسول]] بدون تکرار کلمه {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} آمده است که دلالت بر ملازمه بین [[اطاعت خدا]] و [[پیغمبر]] دارد، یعنی هیچ یک بدون دیگری فایده ندارد. در جای دیگر به صراحت به همین یگانگی [[اطاعت خدا]] و [[پیامبر]]، اشاره شده است: {{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ}}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref>. در [[آیه]] دیگر نیز آمده است: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>. در این آیه تصریح شده همۀ آنچه به وسیله [[رسول خدا]] بیان شده؛ چه به صورت امر و چه به صورت [[نهی]]، به [[امر الهی]] است و باید بر اساس آن عمل کرد.  
## بر اساس برخی [[آیات]] همه [[انسان‌ها]] موظف به [[اطاعت از پیامبر]] هستند: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ}}<ref>«بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید» سوره آل عمران، آیه ۳۲.</ref> و در برخی از آیات به خصوص [[مؤمنان]] [[دستور]] به اطاعت از پیامبر داده شده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>.
## بر اساس برخی [[آیات]] همه [[انسان‌ها]] موظف به [[اطاعت از پیامبر]] هستند: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ}}<ref>«بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید» سوره آل عمران، آیه ۳۲.</ref> و در برخی از آیات به خصوص [[مؤمنان]] [[دستور]] به اطاعت از پیامبر داده شده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>.
## [[لزوم]] [[تسلیم]] همه جانبه در برابر پیامبر و [[احکام]] قضائی آن [[حضرت]]: {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref>. گرچه [[شأن نزول]] این آیه [[قضاوت]] پیامبر در باب [[مشاجره]] بین برخی از [[یاران]] ایشان است، لکن [[خداوند]] در این آیه کبرای کلی را بیان فرموده که مورد [[نزول]]، مصداقی از آن است. طبق این آیه اگر [[مسلمانی]] به کاری از کارهای پیامبر [[اعتراض]] نماید و [[اندیشه]] خود را بر پیامبر مقدم دارد، [[کافر]] است<ref>طباطبایی، المیزان، ج ۴ ص ۴۰۶</ref>.<ref>ر. ک: اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱؛ محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۲۱-۲۳؛ بیات، محمد حسین، عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبر و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات؛ جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۵؛ ثابتی پور، علیرضا، جایگاه اطاعت پیامبر (ص) و نتایج آن، سایت راسخون؛ حیدری اصفهانی، ‌‌‌اطاعت‌ از خاتم پیامبران در قرآن کریم به نقل از حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثناعشری، ج ۲، ص ۲۴۲؛ طیبی زینب، تحلیل انتقادی نگرش قرآنیون در تفسیر آیات اطاعت از پیامبر.</ref>
## [[لزوم]] [[تسلیم]] همه جانبه در برابر پیامبر و [[احکام]] قضائی آن حضرت: {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref>. گرچه [[شأن نزول]] این آیه [[قضاوت]] پیامبر در باب [[مشاجره]] بین برخی از [[یاران]] ایشان است، لکن [[خداوند]] در این آیه کبرای کلی را بیان فرموده که مورد نزول، مصداقی از آن است. طبق این آیه اگر [[مسلمانی]] به کاری از کارهای پیامبر [[اعتراض]] نماید و [[اندیشه]] خود را بر پیامبر مقدم دارد، [[کافر]] است<ref>طباطبایی، المیزان، ج ۴ ص ۴۰۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام ج۱]]؛ [[مصطفی جعفر‌پیشه‌ فرد|جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی]]، [[اطاعت (مقاله)|اطاعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۵.</ref>


== گستره [[اطاعت از پیامبر]] ==
== گستره [[اطاعت از پیامبر]] ==
[[اطاعت از رسول خدا]]، در واقع بخشی از [[اطاعت خداوند]] است؛ چرا که آن [[حضرت]] از خود چیزی‌ نمی‌گوید‌، چه اینکه تکرار‌ {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} در [[آیات]] متعدد، اشاره به همین معناست که‌ این‌ دو در عرض هم نیست، بلکه یکی از دیگری سرچشمه می‌گیرد. اطاعت خداوند، شامل اصول [[قوانین]] و [[تشریع الهی]] است‌، و [[اطاعت رسول]]، [[تفسیر]] و مسائل اجرایی آن قوانین کلی را دربرمی‌گیرد. بنابراین، یکی‌ اصل و دیگری فرع آن است. در حقیقت [[رسول خدا]]، موظف به رساندن [[پیام]] [[حق]] است<ref>ر. ک: شیخ‌الاسلامی، علی، آل رسول، سوسن و حیدری اصفهانی، نادره، اطاعت از خاتم پیامبران در قرآن کریم، ص ۳۷.</ref>. [[دستور خداوند]] به اطاعت از پیامبر {{صل}}، بدون هیچ قید و شرطی، علاوه بر اینکه [[دلیل]] بر عصمت آن حضرت است؛ بیانگر قلمرو گستره اطاعت از پیامبر است، در غیر این صورت، می‌‏بایست [[فرمان]] [[کتاب خدا]] درباره [[اطاعت رسول]] اکرم {{صل}}مشروط باشد<ref>قرائتى، محسن، درسهایى از قرآن (۱ - ۵) ص ۲۷۲.</ref><ref>ر. ک: سروی، محمد علی، قرآن و وظایف مؤمنان در برابر پیامبر اعظم (صلى الله علیه وآله) نشریه پاسدار اسلام ۱۳۸۶، ش۳۰۳ و ۳۰۴؛</ref>.  
[[اطاعت از رسول خدا]]، در واقع بخشی از [[اطاعت خداوند]] است؛ چرا که آن حضرت از خود چیزی‌ نمی‌گوید‌، چه اینکه تکرار‌ {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} در [[آیات]] متعدد، اشاره به همین معناست که‌ این‌ دو در عرض هم نیست، بلکه یکی از دیگری سرچشمه می‌گیرد. اطاعت خداوند، شامل اصول [[قوانین]] و تشریع الهی است‌، و [[اطاعت رسول]]، [[تفسیر]] و مسائل اجرایی آن قوانین کلی را دربرمی‌گیرد. بنابراین، یکی‌ اصل و دیگری فرع آن است. در حقیقت [[رسول خدا]]، موظف به رساندن [[پیام]] [[حق]] است<ref>ر.ک: [[علی شیخ‌الاسلامی]]، [[سوسن آل رسول]] و [[نادره حیدری اصفهانی]]، [[اطاعت از خاتم پیامبران در قرآن کریم (مقاله)|اطاعت از خاتم پیامبران در قرآن کریم]]، [[مطالعات قرآنی (نشریه)|فصلنامه مطالعات قرآنی]]، ص ۳۷.</ref>. [[دستور خداوند]] به اطاعت از پیامبر {{صل}}، بدون هیچ قید و شرطی، علاوه بر اینکه [[دلیل]] بر عصمت آن حضرت است؛ بیانگر قلمرو گستره اطاعت از پیامبر است، در غیر این صورت، می‌‏بایست [[فرمان]] [[کتاب خدا]] درباره [[اطاعت رسول]] اکرم {{صل}}مشروط باشد<ref>قرائتى، محسن، درسهایى از قرآن (۱ - ۵) ص ۲۷۲.</ref>.  


[[قرآن کریم]]، در [[آیات]] متعدّدی به اطاعت مطلق و [[پیروی]] از همه [[اوامر و نواهی]] [[پیشوایان الهی]]، به ویژه [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، چه در حوزه [[امور اجتماعی]] و چه در [[امور فردی]]، [[دعوت]] کرده است. در برخی آیات، با مخاطب قرار دادن همه [[انسان‌ها]]، آنان را به اطاعت مطلق از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} فراخوانده است: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}}<ref>«بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید» سوره نور، آیه ۵۴.</ref> و در بعض آیات [[اطاعت از رسول خدا]] را همان [[اطاعت از خداوند]] معرفی می‌کند: {{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ}}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref>. اطاعت از رسول خدا، اطاعت از همه دستورهایی است که از ناحیه [[خدا]] نازل شده و آنچه پیامبر [[دستور]] می‌دهد، همان [[وحی]] خداست<ref>طباطبایى، محمدحسین، المیزان، ترجمه: سید محمدباقر موسوى همدانى، ج ۳۶،ص ۸۰.</ref>.  
[[قرآن کریم]]، در [[آیات]] متعدّدی به اطاعت مطلق و [[پیروی]] از همه [[اوامر و نواهی]] [[پیشوایان الهی]]، به ویژه [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، چه در حوزه امور اجتماعی و چه در امور فردی، [[دعوت]] کرده است. در برخی آیات، با مخاطب قرار دادن همه [[انسان‌ها]]، آنان را به اطاعت مطلق از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} فراخوانده است: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}}<ref>«بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید» سوره نور، آیه ۵۴.</ref> و در بعض آیات [[اطاعت از رسول خدا]] را همان [[اطاعت از خداوند]] معرفی می‌کند: {{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ}}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref> . اطاعت از رسول خدا، اطاعت از همه دستورهایی است که از ناحیه [[خدا]] نازل شده و آنچه پیامبر [[دستور]] می‌دهد، همان [[وحی]] خداست<ref>طباطبایى، محمدحسین، المیزان، ترجمه: سید محمدباقر موسوى همدانى، ج ۳۶،ص ۸۰.</ref>.  


رساترین [[آیه]] بر [[حجیت سنت]] و ضرورت اطاعت مطلق از پیامبر، آیۀ {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>است که بر [[لزوم]] [[تمسک]] به تمام آموزه‌های [[پیامبر]] [[دلالت]] دارد، در این [[آیه]] تعبیر «ما آتاکُمُ» به خاطر فراگیری معنایی آن، هر آن چیزی را که اعم از [[رفتار]] و [[گفتار پیامبر]] است، در برمی‌گیرد.<ref>طوسی، التبیان ج ۹ ص ۵۶۴؛ شاذلی ج ۲۸ ص ۷۸؛ طباطبائی المیزان ج ۱۹ ص ۲۰۴</ref>. در [[روایات اهل بیت]] {{ع}} و کلمات برخی از [[صحابه]]، برای حق [[قانون‌گذاری]] پیامبر به همین آیه [[استشهاد]] شده است<ref>کلینی کافی، ج ۱ ص ۲۶۵؛ صفار ص ۳۹۸؛ عروسی حویزی، ج ۵ ص ۲۷۹؛ مجلسی، بحار الأنوار ج ۱۷ ص ۷؛ قرطبی ج ۱۸ ص ۱۷</ref>. همچنین در این آیه در کنار امر به [[پذیرش دستور]] و [[اقتدا]] به [[عمل]] پیامبر، بر اجتناب از اموری که ایشان [[نهی]] کرده‌اند، نیز تأکید شده است<ref>طباطبائی، تفسیر المیزان ج ۱۹ ص ۲۰۴</ref>.<ref>ر. ک: طیبی زینب، تحلیل انتقادی نگرش قرآنیون در تفسیر آیات اطاعت از پیامبر.</ref>. بزرگان [[اهل سنت]] نیز همانند [[امامیه]] از همین آیه اطلاق فهمیده‌اند، اگرچه [[فخر رازی]] ابتدا {{متن قرآن|مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ}} را به همان معنای {{عربی|ما آتاکم من الغنیمة و الفئ}}<ref>یعنی آنچه از غنیمت و فئ خداوند به پیامبر داده است»؛ فئ در اصطلاح اموالی است که بدون جنگ و درگیری ازکفّار به غنیمت گرفته شده</ref> معنا کرده است، اما بعد از آن می‌گوید: [[شایسته]] این است که آیه اطلاق دارد در هر چه که پیامبر گفت یا [[فرمان]] داد و یا نهی کرد، چه در مسائل [[حکومتی]] و چه در [[تبیین احکام]]<ref>«الأجود أن تكون هذه الآية عامة في كل ما آتى رسول اللَّه و نهى عنه و أمر الفي‏ء داخل في عمومه‏» التفسير الكبير، ج‏۲۹، ص: ۵۰۷</ref>.  
رساترین [[آیه]] بر حجیت سنت و ضرورت اطاعت مطلق از پیامبر، آیۀ {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.</ref> است که بر [[لزوم]] تمسک به تمام آموزه‌های [[پیامبر]] دلالت دارد، در این [[آیه]] تعبیر «ما آتاکُمُ» به خاطر فراگیری معنایی آن، هر آن چیزی را که اعم از [[رفتار]] و گفتار پیامبر است، در برمی‌گیرد<ref>طوسی، التبیان ج ۹ ص ۵۶۴؛ شاذلی ج ۲۸ ص ۷۸؛ طباطبائی المیزان ج ۱۹ ص ۲۰۴.</ref>. در روایات اهل بیت {{ع}} و کلمات برخی از [[صحابه]]، برای حق [[قانون‌گذاری]] پیامبر به همین آیه استشهاد شده است<ref>کلینی کافی، ج ۱ ص ۲۶۵؛ صفار ص ۳۹۸؛ عروسی حویزی، ج ۵ ص ۲۷۹؛ مجلسی، بحار الأنوار ج ۱۷ ص ۷؛ قرطبی ج ۱۸ ص ۱۷.</ref>. همچنین در این آیه در کنار امر به پذیرش دستور و [[اقتدا]] به [[عمل]] پیامبر، بر اجتناب از اموری که ایشان [[نهی]] کرده‌اند، نیز تأکید شده است<ref>طباطبائی، تفسیر المیزان ج ۱۹ ص ۲۰۴.</ref>. بزرگان [[اهل سنت]] نیز همانند [[امامیه]] از همین آیه اطلاق فهمیده‌اند، اگرچه [[فخر رازی]] ابتدا {{متن قرآن|مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ}} را به همان معنای {{عربی|ما آتاکم من الغنیمة و الفئ}}<ref>یعنی آنچه از غنیمت و فئ خداوند به پیامبر داده است»؛ فئ در اصطلاح اموالی است که بدون جنگ و درگیری ازکفّار به غنیمت گرفته شده.</ref> معنا کرده است، اما بعد از آن می‌گوید: شایسته این است که آیه اطلاق دارد در هر چه که پیامبر گفت یا [[فرمان]] داد و یا نهی کرد، چه در مسائل [[حکومتی]] و چه در [[تبیین احکام]]<ref>«الأجود أن تكون هذه الآية عامة في كل ما آتى رسول اللَّه و نهى عنه و أمر الفي‏ء داخل في عمومه‏» التفسير الكبير، ج‏۲۹، ص: ۵۰۷.</ref>.


[[علامه طباطبائی]] در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> می‌گوید: این آیه مانند آیه {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>، بیانگر [[ولایت]] مطلق [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است. طبق [[ظهور]] آیه ۵۵ [[سوره مائده]] [[ولایت خدا]] و [[رسول]] مانند یکدیگر است، یعنی [[ولایت خداوند]] بدون هیچ قید و شرطی [[ولایت پیامبر]] نیز هست. [[بدیهی]] است ولایت خداوند به دو صورت است: [[ولایت تکوینی]] و [[ولایت تشریعی]]<ref>ولایت نوعی نزدیکی است که موجب نوع خاصی از تصرف و مالکیت تدبیر می‌شود؛ ولایت تکوینی به معنای هر گونه تصرف در هر موجود و هر نوع تدبیر است، به هر صورتی که بخواهد ولایت تشریعی به معنای قانون‌گذاری و شریعت و هدایت و ارشاد توفیق و امثال این امور است. </ref>. همان ولایت تشریعی که برای [[خداوند]] [[ثابت]] است، برای [[رسول خدا]] هم ثابت است؛ چنانچه [[قیام]] به [[تشریع]]، [[دعوت به دین]]، [[تربیت]] [[امت]]، [[حکومت]] و [[قضاوت]] در بین [[مسلمانان]] از [[شؤون]] و [[مناصب]] [[رسالت پیامبر]] است. از این رو [[رسول خدا]] {{صل}} دارای [[ولایتی]] است که [[امت]] را به سوی [[خدای تعالی]] سوق دهد و در بین آنها [[حکومت]] و [[فصل خصومت]] کند و در تمامی شؤون آنها دخالت می‌نماید. همان طور که [[اطاعت از خداوند]]، بر [[مردم]] [[واجب]] است، [[اطاعت از پیامبر]] او نیز بدون قید و شرط واجب است. پس [[ولایت تشریعی]] آن [[حضرت]] به ولایت تشریعی [[خداوند]] بازمی‌گردد. به این معنا که چون [[اطاعت خداوند]] در [[امور تشریعی]] واجب است و [[اطاعت رسول]] [[خدا]] {{صل}} هم [[اطاعت]] خداست پس رسول خدا مقدم و پیشوای آنان و در نتیجه [[ولایت]] او هم همان [[ولایت خداوند]] خواهد بود و اطاعتش بر همه مسلمانان واجب است. با وجود ولایت تشریعی [[پیامبر]]، [[پیروی]] از آن حضرت در تمام [[دستورات]] ایشان بر همه مسلمانان واجب است. البته روشن است که ولایت رسول خدا به تبع ولایت خداوند است<ref>طباطبائی، تفسیر المیزان ج ۶ ص ۱۶ و ج ۱۶ ص ۲۷</ref>.<ref>ر. ک: بیات، محمد حسین، عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبر و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات.</ref>.
[[علامه طباطبائی]] در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> می‌گوید: این آیه مانند آیه {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>، بیانگر [[ولایت]] مطلق [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است. طبق [[ظهور]] آیه ۵۵ [[سوره مائده]] [[ولایت خدا]] و [[رسول]] مانند یکدیگر است، یعنی [[ولایت خداوند]] بدون هیچ قید و شرطی ولایت پیامبر نیز هست. بدیهی است ولایت خداوند به دو صورت است: [[ولایت تکوینی]] و [[ولایت تشریعی]]<ref>ولایت نوعی نزدیکی است که موجب نوع خاصی از تصرف و مالکیت تدبیر می‌شود؛ ولایت تکوینی به معنای هر گونه تصرف در هر موجود و هر نوع تدبیر است، به هر صورتی که بخواهد ولایت تشریعی به معنای قانون‌گذاری و شریعت و هدایت و ارشاد توفیق و امثال این امور است.</ref>. همان ولایت تشریعی که برای [[خداوند]] [[ثابت]] است، برای [[رسول خدا]] هم ثابت است؛ چنانچه [[قیام]] به [[تشریع]]، [[دعوت به دین]]، [[تربیت]] [[امت]]، [[حکومت]] و [[قضاوت]] در بین [[مسلمانان]] از شؤون و [[مناصب]] [[رسالت پیامبر]] است. از این رو [[رسول خدا]] {{صل}} دارای [[ولایتی]] است که [[امت]] را به سوی [[خدای تعالی]] سوق دهد و در بین آنها [[حکومت]] و [[فصل خصومت]] کند و در تمامی شؤون آنها دخالت می‌نماید. همان طور که [[اطاعت از خداوند]]، بر [[مردم]] [[واجب]] است، [[اطاعت از پیامبر]] او نیز بدون قید و شرط واجب است. پس [[ولایت تشریعی]] آن حضرت به ولایت تشریعی [[خداوند]] بازمی‌گردد. به این معنا که چون [[اطاعت خداوند]] در امور تشریعی واجب است و [[اطاعت رسول]] [[خدا]] {{صل}} هم [[اطاعت]] خداست پس رسول خدا مقدم و پیشوای آنان و در نتیجه [[ولایت]] او هم همان [[ولایت خداوند]] خواهد بود و اطاعتش بر همه مسلمانان واجب است. با وجود ولایت تشریعی [[پیامبر]]، [[پیروی]] از آن حضرت در تمام [[دستورات]] ایشان بر همه مسلمانان واجب است. البته روشن است که ولایت رسول خدا به تبع ولایت خداوند است<ref>طباطبائی، تفسیر المیزان ج ۶ ص ۱۶ و ج ۱۶ ص ۲۷.</ref>.<ref>ر.ک: بیات، محمد حسین، عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبر و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات.</ref>


== برخی از مصادیق اطاعت از پیامبر ==
== برخی از مصادیق اطاعت از پیامبر ==
بر اساس آنچه گذشت اطاعت از پیامبر در همه مسائل واجب است، و در آیات بسیاری به [[لزوم]] [[تبعیت]] همگانی از [[پیامبر]] اشاره شده است زیرا هر ادعایی با [[عمل]] [[ثابت]] می‌شود: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>، لازمه [[ایمان به خدا]]، پیروی عملی از [[اولیای الهی]] است. هر کسی در عمل [[سست]] باشد، در [[حقیقت]] پایه [[ایمان]] و [[محبت]] او سست است. ولی جا دارد برخی از بارزترین مصادیق اطاعت از پیامبر بیشتر مورد توجه قرار بگیرند، از جمله:
بر اساس آنچه گذشت اطاعت از پیامبر در همه مسائل واجب است، و در آیات بسیاری به [[لزوم]] [[تبعیت]] همگانی از [[پیامبر]] اشاره شده است زیرا هر ادعایی با [[عمل]] [[ثابت]] می‌شود: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>، لازمه ایمان به خدا، پیروی عملی از [[اولیای الهی]] است. هر کسی در عمل [[سست]] باشد، در [[حقیقت]] پایه [[ایمان]] و [[محبت]] او سست است. ولی جا دارد برخی از بارزترین مصادیق اطاعت از پیامبر بیشتر مورد توجه قرار بگیرند، از جمله:
# '''پذیرش [[ولایت پیامبر]] و [[ائمه]] {{ع}}:''' اولین و بزرگترین [[وظیفه]] [[اجتماعی]] نسبت به [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، [[پذیرش ولایت]] و [[رهبری]] آن حضرت است. [[قرآن کریم]]، ولایت را از آنِ خداوند و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و ائمه {{ع}} می‌داند: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا}}. اهمیت ولایت آن حضرت، به حدّی است که از ولایت خود [[مؤمنان]] نسبت به خودشان [[برتری]] دارد. خداوند می‌‌فرماید: {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}.
# '''پذیرش ولایت پیامبر و [[ائمه]] {{ع}}:''' اولین و بزرگترین [[وظیفه]] [[اجتماعی]] نسبت به [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، [[پذیرش ولایت]] و [[رهبری]] آن حضرت است. [[قرآن کریم]]، ولایت را از آنِ خداوند و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و ائمه {{ع}} می‌داند: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا}}. اهمیت ولایت آن حضرت، به حدّی است که از ولایت خود [[مؤمنان]] نسبت به خودشان [[برتری]] دارد. خداوند می‌‌فرماید: {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}.
# '''[[رجوع]] به پیامبر در مخاصمات اجتماعی:''' در [[آیات]] متعدد [[قرآن]]، [[خداوند سبحان]] به مؤمنان فرموده است در مخاصمات اجتماعی به [[رسول اکرم]] {{صل}} رجوع کنند و [[گفتار]] و [[کردار]] و تقریرهای آن حضرت را در قالب [[سنّت]] و قرآن کریم، چراغ [[راه]] خود، در مسیر [[سعادت ابدی]] قرار دهند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. در [[منطق]] [[دین]] نه تنها مراجعه به پیامبر اکرم {{صل}} وظیفه مؤمنان است؛ بلکه پذیرش داوری‌ها و احکامی که آن [[حضرت]] صادر کرده‏، نیز بر آنان [[واجب]] است.
# '''رجوع به پیامبر در مخاصمات اجتماعی:''' در [[آیات]] متعدد [[قرآن]]، [[خداوند سبحان]] به مؤمنان فرموده است در مخاصمات اجتماعی به [[رسول اکرم]] {{صل}} رجوع کنند و [[گفتار]] و [[کردار]] و تقریرهای آن حضرت را در قالب [[سنّت]] و قرآن کریم، چراغ راه خود، در مسیر [[سعادت ابدی]] قرار دهند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. در منطق [[دین]] نه تنها مراجعه به پیامبر اکرم {{صل}} وظیفه مؤمنان است؛ بلکه پذیرش داوری‌ها و احکامی که آن حضرت صادر کرده‏، نیز بر آنان [[واجب]] است.
# '''[[رعایت ادب]] در محضر پیامبر:''' [[قرآن کریم]]، [[ادب]] [[گفتگو]] با [[رسول الله]] {{صل}}را به [[مسلمانان]] می‌آموزد و در برخی از [[آیات]] به این موضوع پرداخته است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن می‌گویید؛ مبادا کردارهایتان بی‌آنکه خود دریابید تباه گردد» سوره حجرات، آیه ۲.</ref>.
# '''[[رعایت ادب]] در محضر پیامبر:''' [[قرآن کریم]]، [[ادب]] گفتگو با [[رسول الله]] {{صل}}را به [[مسلمانان]] می‌آموزد و در برخی از [[آیات]] به این موضوع پرداخته است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن می‌گویید؛ مبادا کردارهایتان بی‌آنکه خود دریابید تباه گردد» سوره حجرات، آیه ۲.</ref>.
# '''[[الگوگیری]] و تبعیت از پیامبر:''' [[خداوند]] [[پیامبر اکرم]] {{ع}} را [[الگو]] و [[اسوه]] برای مسلمانان معرفی کرده است بدان معنا که مسلمانان در جمیع امور باید به پیامبر [[اقتدا]] کنند و از او پیروی نمایند و هیچ‌گاه خواسته‌های خود را بر [[اراده]] پیامبر مقدم ندارند: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref><ref>ر. ک: بیات، محمد حسین، عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبر و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات؛ سروی، محمد علی، قرآن و وظایف مؤمنان در برابر پیامبر اعظم (صلى الله علیه وآله) نشریه پاسدار اسلام ۱۳۸۶، ش۳۰۳ و ۳۰۴.</ref>
# '''[[الگوگیری]] و تبعیت از پیامبر:''' [[خداوند]] [[پیامبر اکرم]] {{ع}} را [[الگو]] و [[اسوه]] برای مسلمانان معرفی کرده است بدان معنا که مسلمانان در جمیع امور باید به پیامبر [[اقتدا]] کنند و از او پیروی نمایند و هیچ‌گاه خواسته‌های خود را بر [[اراده]] پیامبر مقدم ندارند: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>.<ref>ر.ک: بیات، محمد حسین، عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبر و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات؛ سروی، محمد علی، قرآن و وظایف مؤمنان در برابر پیامبر اعظم (صلى الله علیه وآله) نشریه پاسدار اسلام ۱۳۸۶، ش۳۰۳ و ۳۰۴.</ref>


== آثار و نتایج [[اطاعت از رسول خدا]] ==
== آثار و نتایج [[اطاعت از رسول خدا]] ==
خط ۴۴: خط ۴۳:
# '''قرار گرفتن در کنار [[پیامبران]] و [[اولیاء]]:''' کسانی که از پیامبر اطاعت کنند در کنار کسانی که به آنها [[نعمت]] داده شده قرار می‌گیرند: پیامبران، صدیقان، [[شهدا]]، [[صالحین]]: {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref>. ‏
# '''قرار گرفتن در کنار [[پیامبران]] و [[اولیاء]]:''' کسانی که از پیامبر اطاعت کنند در کنار کسانی که به آنها [[نعمت]] داده شده قرار می‌گیرند: پیامبران، صدیقان، [[شهدا]]، [[صالحین]]: {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref>. ‏
# '''رسیدن به [[فوز]] بزرگ و [[رستگاری]]:''' هر کس از [[خدا]] و فرستاده‌اش در آنچه به آن امر یا [[نهی]] ‌کرده‌اند، [[اطاعت]] کند، به رستگاری بزرگ می‌رسد: {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا}}<ref>«و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بی‌گمان به رستگاری سترگی رسیده است» سوره احزاب، آیه ۷۱.</ref>.
# '''رسیدن به [[فوز]] بزرگ و [[رستگاری]]:''' هر کس از [[خدا]] و فرستاده‌اش در آنچه به آن امر یا [[نهی]] ‌کرده‌اند، [[اطاعت]] کند، به رستگاری بزرگ می‌رسد: {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا}}<ref>«و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بی‌گمان به رستگاری سترگی رسیده است» سوره احزاب، آیه ۷۱.</ref>.
# '''[[آمرزش گناهان]] و محبت الهی:''' {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref><ref>ر. ک: ثابتی پور، علیرضا، جایگاه اطاعت پیامبر (ص) و نتایج آن، سایت راسخون؛ سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۲۸؛ شیخ‌الاسلامی، علی، آل رسول، سوسن و حیدری اصفهانی، نادره، اطاعت از خاتم پیامبران در قرآن کریم، ص ۳۰؛ جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۵؛ شیخ‌الاسلامی، علی، آل رسول، سوسن و حیدری اصفهانی، نادره، اطاعت از خاتم پیامبران در قرآن کریم، ص ۳۰.</ref>
# '''[[آمرزش گناهان]] و محبت الهی:''' {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)| فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱]] ص ۱۲۸؛ [[علی شیخ‌الاسلامی]]، [[سوسن آل رسول]] و [[نادره حیدری اصفهانی]]، [[اطاعت از خاتم پیامبران در قرآن کریم (مقاله)|اطاعت از خاتم پیامبران در قرآن کریم]]، [[مطالعات قرآنی (نشریه)|فصلنامه مطالعات قرآنی]]، ص ۳۰؛ [[مصطفی جعفر‌پیشه‌ فرد|جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی]]، [[اطاعت (مقاله)|اطاعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۵.</ref>


== عواقب مخالفت با پیامبر ==
== عواقب مخالفت با پیامبر ==
با [[اثبات]] [[لزوم اطاعت]] از [[دستورات]] [[پیامبر]]، حرمت مخالفت با ایشان و [[آزار]] رساندن به آن [[حضرت]] اثبات می‌شود، ولی در عین حال [[خداوند]] در [[آیات]] متعددی [[مسلمانان]] را از [[مخالفت]] با ایشان برحذر داشته و آزار و [[اذیت]] آن حضرت را مستوجب آثار و عواقب [[ناگواری]] دانسته است. برخی از آثار مخالفت با [[اوامر و نواهی]] پیامبر عبارت‌اند از:  
با [[اثبات]] [[لزوم اطاعت]] از [[دستورات]] [[پیامبر]]، حرمت مخالفت با ایشان و [[آزار]] رساندن به آن [[حضرت]] اثبات می‌شود، ولی در عین حال [[خداوند]] در [[آیات]] متعددی [[مسلمانان]] را از [[مخالفت]] با ایشان برحذر داشته و آزار و [[اذیت]] آن حضرت را مستوجب آثار و عواقب [[ناگواری]] دانسته است. برخی از آثار مخالفت با [[اوامر و نواهی]] پیامبر عبارت‌اند از:  
# '''قرار گرفتن در زمره [[کفار]]:''' کسانی که به خدا و [[رسول]] او [[کافر]] باشند و [[اراده]] کنند بین خدا و رسول او فرق بگذارند در [[حقیقت]] کافرند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا}}<ref>«کسانی که به خداوند و پیامبرانش کفر می‌ورزند و برآنند تا میان خداوند و پیامبرانش فرق بگذارند و می‌گویند: ما به برخی ایمان داریم و برخی دیگر را انکار می‌کنیم و برآنند که راهی میانه بگزینند. آنان به راستی کافرند و ما برای کافران عذابی خوارساز آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۵۰ ـ ۱۵۱</ref>. این دسته از آیات، [[دلالت]] دارند بر اینکه مخالفت با خدا و رسول [[کفر]] محض است، اگرچه با [[اقرار]] به [[وحدانیت خدا]] و [[رسالت]] [[رسول خدا]] همراه باشد.
# '''قرار گرفتن در زمره [[کفار]]:''' کسانی که به خدا و [[رسول]] او [[کافر]] باشند و [[اراده]] کنند بین خدا و رسول او فرق بگذارند در [[حقیقت]] کافرند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا}}<ref>«کسانی که به خداوند و پیامبرانش کفر می‌ورزند و برآنند تا میان خداوند و پیامبرانش فرق بگذارند و می‌گویند: ما به برخی ایمان داریم و برخی دیگر را انکار می‌کنیم و برآنند که راهی میانه بگزینند. آنان به راستی کافرند و ما برای کافران عذابی خوارساز آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۵۰ ـ ۱۵۱.</ref>. این دسته از آیات، [[دلالت]] دارند بر اینکه مخالفت با خدا و رسول [[کفر]] محض است، اگرچه با [[اقرار]] به [[وحدانیت خدا]] و [[رسالت]] [[رسول خدا]] همراه باشد.
# '''[[گمراهی]] آشکار:''' [[انسان]] با [[عصیان]] و [[نافرمانی خدا]] و رسول خدا گرفتار گمراهی آشکار خواهد شد: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا}}<ref>«هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>. کسی که نافرمانی خدا و رسولش را کرده باشد راه [[سعادت]] را گم کرده و به [[بیراهه]] کشیده می‌شود چراکه [[فرمان خداوند]] [[عالم]] و فرستاده او را نادیده گرفته است<ref>تفسير نمونه، ج‏۱۷، ص: ۳۱۸</ref>.
# '''[[گمراهی]] آشکار:''' [[انسان]] با [[عصیان]] و [[نافرمانی خدا]] و رسول خدا گرفتار گمراهی آشکار خواهد شد: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا}}<ref>«هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>. کسی که نافرمانی خدا و رسولش را کرده باشد راه [[سعادت]] را گم کرده و به [[بیراهه]] کشیده می‌شود چراکه [[فرمان خداوند]] [[عالم]] و فرستاده او را نادیده گرفته است<ref>تفسير نمونه، ج‏۱۷، ص: ۳۱۸.</ref>.
# '''بالاترین [[ظلم]]:''' {{متن قرآن|فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«پس ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد و راستی را چون به او برسد دروغ شمارد کیست؟ آیا جایگاه کافران در دوزخ نیست؟ و آنان که راستی آورند و آن را باور دارند پرهیزگارند» سوره زمر، آیه ۳۲ ـ ۳۳.</ref>. [[دروغ بستن به خدا]] بالاترین ظلم است، به این صورت که برایش شرکایی قائل شوند و چون بزرگی و کوچکی ظلم با در نظر گرفتن موقعیت متعلق ظلم فرق می‏‌کند، به این معنا که هر [[قدر]] متعلق آن بزرگ‏تر باشد، به همان نسبت ظلم بزرگتر می‏‌شود، و چون در مسأله [[شرک]]، متعلق ظلم [[خدای سبحان]] است که از هر بزرگی بزرگتر است، ناگزیر ظلم به او بزرگترین ظلم و مرتکب آن بزرگترین [[ظالم]] است<ref>ترجمه تفسير الميزان، ج‏۱۷، ص: ۳۹۴</ref>.
# '''بالاترین [[ظلم]]:''' {{متن قرآن|فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«پس ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد و راستی را چون به او برسد دروغ شمارد کیست؟ آیا جایگاه کافران در دوزخ نیست؟ و آنان که راستی آورند و آن را باور دارند پرهیزگارند» سوره زمر، آیه ۳۲ ـ ۳۳.</ref>. دروغ بستن به خدا بالاترین ظلم است، به این صورت که برایش شرکایی قائل شوند و چون بزرگی و کوچکی ظلم با در نظر گرفتن موقعیت متعلق ظلم فرق می‏‌کند، به این معنا که هر [[قدر]] متعلق آن بزرگ‏تر باشد، به همان نسبت ظلم بزرگتر می‏‌شود، و چون در مسأله [[شرک]]، متعلق ظلم [[خدای سبحان]] است که از هر بزرگی بزرگتر است، ناگزیر ظلم به او بزرگترین ظلم و مرتکب آن بزرگترین [[ظالم]] است<ref>ترجمه تفسير الميزان، ج‏۱۷، ص: ۳۹۴.</ref>.
# '''گرفتار [[عذاب]] شدید [[الهی]]:''' [[مخالفت]] با امر [[پیامبر]] موجب بلای [[دنیوی]] یا [[عذاب اخروی]] است: {{متن قرآن|فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«پس کسانی که از فرمان وی سرمی‌پیچند از اینکه به آنان آزمونی یا عذابی دردناک رسد باید بپرهیزند» سوره نور، آیه ۶۳.</ref>‏. مخالفت با پیامبر یکی از دو پیامد خطرناک را به دنبال دارد: بلائی در [[دنیا]] یا عذابی دردناک در [[آخرت]]<ref>تفسير احسن الحديث، ج‏۷، ص: ۲۵۶</ref>.
# '''گرفتار [[عذاب]] شدید [[الهی]]:''' [[مخالفت]] با امر [[پیامبر]] موجب بلای [[دنیوی]] یا [[عذاب اخروی]] است: {{متن قرآن|فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«پس کسانی که از فرمان وی سرمی‌پیچند از اینکه به آنان آزمونی یا عذابی دردناک رسد باید بپرهیزند» سوره نور، آیه ۶۳.</ref>‏. مخالفت با پیامبر یکی از دو پیامد خطرناک را به دنبال دارد: بلائی در [[دنیا]] یا عذابی دردناک در [[آخرت]]<ref>تفسير احسن الحديث، ج‏۷، ص: ۲۵۶.</ref>.
# '''[[نابودی اعمال]]:''' یکی از نتایج مخالفت با پیامبر نابودی اعمال است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ}}<ref>«به راستی آنان که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند بازداشتند و با پیامبر پس از آنکه رهنمود برای آنان روشن شد ناسازگاری کردند به خداوند هیچ زیانی نمی‌رسانند و به زودی (خداوند) کردارهایشان را از میان می‌برد» سوره محمد، آیه ۳۲.</ref>. [[آیه شریفه]] شامل تمام کسانی است که مانع [[راه خدا]] می‏شوند و با [[رسول]] او [[دشمنی]] می‏‌ورزند<ref>ر. ک: اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱؛ بیات، محمد حسین، عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبر و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات؛ جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۵.</ref>.
# '''[[نابودی اعمال]]:''' یکی از نتایج مخالفت با پیامبر نابودی اعمال است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ}}<ref>«به راستی آنان که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند بازداشتند و با پیامبر پس از آنکه رهنمود برای آنان روشن شد ناسازگاری کردند به خداوند هیچ زیانی نمی‌رسانند و به زودی (خداوند) کردارهایشان را از میان می‌برد» سوره محمد، آیه ۳۲.</ref>. [[آیه شریفه]] شامل تمام کسانی است که مانع [[راه خدا]] می‏شوند و با [[رسول]] او [[دشمنی]] می‏‌ورزند<ref>ر.ک: [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام ج۱]]؛ [[مصطفی جعفر‌پیشه‌ فرد|جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی]]، [[اطاعت (مقاله)|اطاعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۵.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۹٬۵۵۴

ویرایش