اخباریگری در معارف مهدویت: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'خلاء' به 'خلأ'
(←پانویس) |
جز (جایگزینی متن - 'خلاء' به 'خلأ') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
پیش از [[امام دوازدهم]] {{ع}} (۲۶۰ ه.ق) وظایف شرعی [[شیعه]] از سوی حضرات ائمه {{عم}}، به صورت شفاهی یا کتبی، مستقیما یا توسط [[یاران]] و شاگردان [[ابلاغ]] میگردید و مشکلی در این زمینه وجود نداشت. گذشت [[زمان]] و پدید آمدن مسائل جدیده که در عهد [[ائمه]] {{عم}}، محل [[ابتلاء]] نبوده و از سویی جعل احادیث کاذبه توسط غرضورزان، گروهی از فقهای شیعه را بر این داشت که از [[کتاب و سنت]]، به ضمیمه [[عقل]] و [[اجماع]]، [[قواعد]] کلیهای تنظیم کنند و این مشکل را حل و این کمبود را تأمین کنند. از اینرو، اینها را [[مجتهد]] یا اهل جتهاد خواندند و چون امتیاز آن به اصول -یعنی قواعد کلیه فقهیه- بود به اصولی نیز موسوم گشتند. مؤسس [[مکتب اخباریه]]، میرزا [[محمد امین بن محمد شریف استرآبادی]] بود. | پیش از [[امام دوازدهم]] {{ع}} (۲۶۰ ه.ق) وظایف شرعی [[شیعه]] از سوی حضرات ائمه {{عم}}، به صورت شفاهی یا کتبی، مستقیما یا توسط [[یاران]] و شاگردان [[ابلاغ]] میگردید و مشکلی در این زمینه وجود نداشت. گذشت [[زمان]] و پدید آمدن مسائل جدیده که در عهد [[ائمه]] {{عم}}، محل [[ابتلاء]] نبوده و از سویی جعل احادیث کاذبه توسط غرضورزان، گروهی از فقهای شیعه را بر این داشت که از [[کتاب و سنت]]، به ضمیمه [[عقل]] و [[اجماع]]، [[قواعد]] کلیهای تنظیم کنند و این مشکل را حل و این کمبود را تأمین کنند. از اینرو، اینها را [[مجتهد]] یا اهل جتهاد خواندند و چون امتیاز آن به اصول -یعنی قواعد کلیه فقهیه- بود به اصولی نیز موسوم گشتند. مؤسس [[مکتب اخباریه]]، میرزا [[محمد امین بن محمد شریف استرآبادی]] بود. | ||
کمال فضل و فتوای استرآبادی سبب شد که تألیفات او در بین فقهای شیعه مرغوب افتد و مشرب اخباریه مورد توجه آنان قرار گیرد. در قرن یازدهم و دوازدهم هجری، این طریقت در بلاد شیعه، مخصوصاً عراق عرب و سواحل خلیجفارس و [[ایران]] توسعه یافت و فاصله بین [[تشیع]] و [[تسنن]] عمیقتر گشت. علمای اخباری مشرب، مجموعههای بزرگی از [[اخبار]] [[اهل بیت]] {{عم}} را ثبت و تدوین نمودند که اهم آنها کتاب «[[الوافی]]» تصنیف ملا [[محسن فیض کاشانی]] و کتاب «[[وسائل الشیعه]] الی [[احکام]] الشریعه» از [[شیخ حر عاملی]] بود که مؤلف این دو کتاب، اخباری بودند و کتاب مبسوط «[[بحارالانوار]]» تألیف [[علامه مجلسی]] که مشرب [[معتدل]] اخباری داشت. مکتب اخباری، بعد از میرزا [[محمّد]] تقریبا منقرض شد و [[کربلا]] و [[کاظمین]] که مرکز آن جماعت بود، به دست علمای اصولی افتاد. در عهد قاجاریه با [[پیشرفت]] و رواج [[علوم]] مثبته [[عقلی]]، دوران قبول بیچونوچرای منقولات سپری شده بود و [[مراجع]] شیعه در عراق و ایران، ناگزیر بودند برای حفظ محور [[جامعه]] خود، [[احادیث]] را با دلائل عقلی تطبیق یا [[تأویل]] و توجیه کنند وگرنه طرح نمایند تا بتوانند [[اعتقاد]] [[مردم]] را از [[انحراف]] مصون دارند و با استفاده از [[اجتهاد]] و [[حکم عقل]]، و صدور احکام ثانویه، [[تشیع]] را پویا و قابل انطباق با هرعصر و [[زمان]] سازند. شاید مهمترین علت [[خصومت]] [[مجتهدان]] با [[اخباریان]] ـ که منجر به انقراض ایشان شد ـ آن بود که وساطت [[مجتهد]] را بین [[امام غائب]] {{ع}} و [[شیعیان]]، و [[وجوب تقلید]] عوام را از مجتهد و [[نیابت]] [[مرجع تقلید]] را از امام غائب {{ع}} [[انکار]] میکردند. این یک واقعیت است که شیعیان همواره [[احساس]] میکنند به وجود [[رهبری]] [[روحانی]] نیاز دارند که با حضور عینی خود، | کمال فضل و فتوای استرآبادی سبب شد که تألیفات او در بین فقهای شیعه مرغوب افتد و مشرب اخباریه مورد توجه آنان قرار گیرد. در قرن یازدهم و دوازدهم هجری، این طریقت در بلاد شیعه، مخصوصاً عراق عرب و سواحل خلیجفارس و [[ایران]] توسعه یافت و فاصله بین [[تشیع]] و [[تسنن]] عمیقتر گشت. علمای اخباری مشرب، مجموعههای بزرگی از [[اخبار]] [[اهل بیت]] {{عم}} را ثبت و تدوین نمودند که اهم آنها کتاب «[[الوافی]]» تصنیف ملا [[محسن فیض کاشانی]] و کتاب «[[وسائل الشیعه]] الی [[احکام]] الشریعه» از [[شیخ حر عاملی]] بود که مؤلف این دو کتاب، اخباری بودند و کتاب مبسوط «[[بحارالانوار]]» تألیف [[علامه مجلسی]] که مشرب [[معتدل]] اخباری داشت. مکتب اخباری، بعد از میرزا [[محمّد]] تقریبا منقرض شد و [[کربلا]] و [[کاظمین]] که مرکز آن جماعت بود، به دست علمای اصولی افتاد. در عهد قاجاریه با [[پیشرفت]] و رواج [[علوم]] مثبته [[عقلی]]، دوران قبول بیچونوچرای منقولات سپری شده بود و [[مراجع]] شیعه در عراق و ایران، ناگزیر بودند برای حفظ محور [[جامعه]] خود، [[احادیث]] را با دلائل عقلی تطبیق یا [[تأویل]] و توجیه کنند وگرنه طرح نمایند تا بتوانند [[اعتقاد]] [[مردم]] را از [[انحراف]] مصون دارند و با استفاده از [[اجتهاد]] و [[حکم عقل]]، و صدور احکام ثانویه، [[تشیع]] را پویا و قابل انطباق با هرعصر و [[زمان]] سازند. شاید مهمترین علت [[خصومت]] [[مجتهدان]] با [[اخباریان]] ـ که منجر به انقراض ایشان شد ـ آن بود که وساطت [[مجتهد]] را بین [[امام غائب]] {{ع}} و [[شیعیان]]، و [[وجوب تقلید]] عوام را از مجتهد و [[نیابت]] [[مرجع تقلید]] را از امام غائب {{ع}} [[انکار]] میکردند. این یک واقعیت است که شیعیان همواره [[احساس]] میکنند به وجود [[رهبری]] [[روحانی]] نیاز دارند که با حضور عینی خود، خلأ [[غیبت امام]] {{ع}} را جبران کند و با استناد به [[عقل]] و استفاده از مدارک [[شرع]]، بتواند [[سیستم]] قانونی و [[شرعی]] [[شیعه]] را قابل انعطاف و بانیازهای [[روز]] متناسب سازد. [[مکتب اخباری]]، این نیاز [[اجتماعی]] را برنمیآورد، از اینرو محکوم به انقراض گشت<ref>معارف و معاریف، ج ۱، ص۶۱۷</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۸.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |