حجیت الهام: تفاوت میان نسخهها
←کلیاتی از بحث
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
== کلیاتی از بحث == | == کلیاتی از بحث == | ||
از ظاهر برخی عبارات برمیآید که الهام به هیچ وجه [[حجّت]] نیست. هُجویری میگوید: [[معرفت]]، [[شرعی]] و [[نبوی]] و [[هدایتی]] بود نه الهامی، و [[حکم]] الهاماندر معرفت به همه وجوه، [[باطل]] است<ref>کشف المحجوب، ص۳۹۷.</ref>، برخی دیگر الهام را فقط نزد [[صوفیه]] معتبر میدانند<ref>التعریفات، ص۱۵؛ النبراس، ص۱۰۵.</ref>، عده ای نیز حجّیت آن برای دیگران را منکر شدهاند<ref>شرح عقاید نسفیه، ص۴۵ـ ۴۶؛ النبراس، ص۱۰۶.</ref> و سرخسی از عدم پذیرش [[شهادت]] کسی سخن میگوید که قائل به | از ظاهر برخی عبارات برمیآید که الهام به هیچ وجه [[حجّت]] نیست. هُجویری میگوید: [[معرفت]]، [[شرعی]] و [[نبوی]] و [[هدایتی]] بود نه الهامی، و [[حکم]] الهاماندر معرفت به همه وجوه، [[باطل]] است<ref>کشف المحجوب، ص۳۹۷.</ref>، برخی دیگر الهام را فقط نزد [[صوفیه]] معتبر میدانند<ref>التعریفات، ص۱۵؛ النبراس، ص۱۰۵.</ref>، عده ای نیز حجّیت آن برای دیگران را منکر شدهاند<ref>شرح عقاید نسفیه، ص۴۵ـ ۴۶؛ النبراس، ص۱۰۶.</ref> و سرخسی از عدم پذیرش [[شهادت]] کسی سخن میگوید که قائل به حجیت الهام و [[علم]] آور بودن آن باشد<ref>المبسوط، ص۱۳۳.</ref>. | ||
در مقابل این دیدگاه، [[متصوّفه]] کسب معرفت از طریق الهام را ارجح میدانند و به آن توجه بیشتری دارند<ref>احیاء علوم الدین، ج۳، ص۲۵ـ ۲۶.</ref> و بعضی از آنها که به الهامیه معروفند طریق معرفت را منحصر در الهام دانستهاند<ref>شرح الاصول الخمسه، ص۳۶.</ref>. اما صرف نظر از این دو دیدگاه [[افراطی]] و تفریطی، از [[کلام]] غالب [[عارفان]] و عالمانی که درباره الهام [[سخن]] گفتهاند و همچنین احادیثی که در این موضوع وارد شده است، میتوان [[دلایل]] و قرائنی بر حجیت و اعتبار الهام اصطیاد کرد. برخی از این دلایل و قرائن عبارتاند از: شمرده شدن الهام در زمره اقسام وحی به [[انبیاء]] <ref>فتح الباری، ج۱، ص۹ و ۱۹؛ ج۱۲، ص۳۸۸؛ ارشاد الساری، ج۱، ص۴۸ و ۵۹؛ حاشیه کستلی بر شرح عقاید نسفیه، ص۳۶؛ مرتع الصالحین و زاد السالکین، ص۲۶۹.</ref>؛ انتساب الهام به [[خدا]]<ref>مرتع الصالحین و زاد السالکین، ص۲۷۱؛ مقاصد السالکین، ص۳۶۸؛ شرح مقدمه قیصری، ص۵۸۶؛ فتح الباری، ج۱۲، ص۳۸۸؛ بحارالانوار، ج۱۳، ص۵۲؛ ج۵۱، ص۳۱۵.</ref> و [[فرشتگان]] و عالم مفارقات<ref>الرسالة القشیریة، ص۱۴۹و تفسیر قرآن کریم، سوره یس، آیه ۲۲۹.</ref>؛ قرار داشتن در زمره اسباب و جهات [[علوم]] [[امامان معصوم]]<ref>بحارالانوار، ج۸، ص۲۸؛ ج۲۶، ص۱۸ و ۱۹ و ۶۰ و ۵۸.</ref>. | در مقابل این دیدگاه، [[متصوّفه]] کسب معرفت از طریق الهام را ارجح میدانند و به آن توجه بیشتری دارند<ref>احیاء علوم الدین، ج۳، ص۲۵ـ ۲۶.</ref> و بعضی از آنها که به الهامیه معروفند طریق معرفت را منحصر در الهام دانستهاند<ref>شرح الاصول الخمسه، ص۳۶.</ref>. اما صرف نظر از این دو دیدگاه [[افراطی]] و تفریطی، از [[کلام]] غالب [[عارفان]] و عالمانی که درباره الهام [[سخن]] گفتهاند و همچنین احادیثی که در این موضوع وارد شده است، میتوان [[دلایل]] و قرائنی بر حجیت و اعتبار الهام اصطیاد کرد. برخی از این دلایل و قرائن عبارتاند از: شمرده شدن الهام در زمره اقسام وحی به [[انبیاء]] <ref>فتح الباری، ج۱، ص۹ و ۱۹؛ ج۱۲، ص۳۸۸؛ ارشاد الساری، ج۱، ص۴۸ و ۵۹؛ حاشیه کستلی بر شرح عقاید نسفیه، ص۳۶؛ مرتع الصالحین و زاد السالکین، ص۲۶۹.</ref>؛ انتساب الهام به [[خدا]]<ref>مرتع الصالحین و زاد السالکین، ص۲۷۱؛ مقاصد السالکین، ص۳۶۸؛ شرح مقدمه قیصری، ص۵۸۶؛ فتح الباری، ج۱۲، ص۳۸۸؛ بحارالانوار، ج۱۳، ص۵۲؛ ج۵۱، ص۳۱۵.</ref> و [[فرشتگان]] و عالم مفارقات<ref>الرسالة القشیریة، ص۱۴۹و تفسیر قرآن کریم، سوره یس، آیه ۲۲۹.</ref>؛ قرار داشتن در زمره اسباب و جهات [[علوم]] [[امامان معصوم]]<ref>بحارالانوار، ج۸، ص۲۸؛ ج۲۶، ص۱۸ و ۱۹ و ۶۰ و ۵۸.</ref>. | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
تفکیک مقام ثبوت از مقام اثبات، میتواند روزنه ای باشد برای جمع میان مثبتین و منکرین حجّیت [[الهام]] و فرو کاستن این [[اختلاف]] تا حدّ یک [[نزاع]] لفظی؛ آنان که در حجّیت الهام تشکیک و تردید کرده و یا منکر آن شدهاند، نظر به مقام اثبات دارند که الهام را چگونه میتوان از [[وسوسه شیطانی]] باز شناساند، اما اگر در موردی [[یقین]] حاصل شود که الهام [[خالص]] و غیر مشوب به تخیلات و [[وسوسههای شیطانی]] است، در حجیت آن نزاعی نیست. توضیح اینکه: [[قلب]] و [[روح]] از پلیدیهای بدنی و از تاریکیهای جسمانی، [[پاک]] و [[منزه]] است، و آنچه بر آنها وارد میشود از [[کشف]] و شهودات همه با واقع و [[حقیقت]] مطابق است. بنابراین همه ربانی است. از این رو گفته شده است که خاطرههای نخستین، همه در حقیقت، ربانی است، جز این که دست بافتهای [[نفسانی]] و تصرفات آن، به حریم خاطرههای بیشائبه نخستین راه مییابد و آنها را از راه صحیح [[منحرف]] میکند و به [[دروغ]] و دغل، [[دست]] بافتههای [[احادیث]] نفسانی و وسوسههای شیطانی را جای گزین آنها میکند<ref>شرح فصوص الحکم، فصّ نوحی، ص۵۳۷.</ref>. بنابراین هر چند مدرکات سالک و [[عارف]] در مقام [[عقل]] و قلب، همه ربانی است و [[لهو]] و [[لغو]] و [[باطل]] و [[تدلیس]] در آن راه ندارد، اما وقتی این خواطر به مراتب پایینتر و قوای زیرین راه مییابد همچون رسیدن به قوّه متخیّله، مورد دستبرد واقع میشود؛ زیرا در مرحلههای متخیّله و خیال و توهم، راه برای [[شیطان]] باز است<ref>وحی و نبوّت در قرآن، ص۹۸ـ ۹۹ .</ref>. | تفکیک مقام ثبوت از مقام اثبات، میتواند روزنه ای باشد برای جمع میان مثبتین و منکرین حجّیت [[الهام]] و فرو کاستن این [[اختلاف]] تا حدّ یک [[نزاع]] لفظی؛ آنان که در حجّیت الهام تشکیک و تردید کرده و یا منکر آن شدهاند، نظر به مقام اثبات دارند که الهام را چگونه میتوان از [[وسوسه شیطانی]] باز شناساند، اما اگر در موردی [[یقین]] حاصل شود که الهام [[خالص]] و غیر مشوب به تخیلات و [[وسوسههای شیطانی]] است، در حجیت آن نزاعی نیست. توضیح اینکه: [[قلب]] و [[روح]] از پلیدیهای بدنی و از تاریکیهای جسمانی، [[پاک]] و [[منزه]] است، و آنچه بر آنها وارد میشود از [[کشف]] و شهودات همه با واقع و [[حقیقت]] مطابق است. بنابراین همه ربانی است. از این رو گفته شده است که خاطرههای نخستین، همه در حقیقت، ربانی است، جز این که دست بافتهای [[نفسانی]] و تصرفات آن، به حریم خاطرههای بیشائبه نخستین راه مییابد و آنها را از راه صحیح [[منحرف]] میکند و به [[دروغ]] و دغل، [[دست]] بافتههای [[احادیث]] نفسانی و وسوسههای شیطانی را جای گزین آنها میکند<ref>شرح فصوص الحکم، فصّ نوحی، ص۵۳۷.</ref>. بنابراین هر چند مدرکات سالک و [[عارف]] در مقام [[عقل]] و قلب، همه ربانی است و [[لهو]] و [[لغو]] و [[باطل]] و [[تدلیس]] در آن راه ندارد، اما وقتی این خواطر به مراتب پایینتر و قوای زیرین راه مییابد همچون رسیدن به قوّه متخیّله، مورد دستبرد واقع میشود؛ زیرا در مرحلههای متخیّله و خیال و توهم، راه برای [[شیطان]] باز است<ref>وحی و نبوّت در قرآن، ص۹۸ـ ۹۹ .</ref>. | ||
از این رو برای تشخیص [[الهام]] و تفکیک آن از هواجس [[نفسانی]] و [[وسوسههای شیطانی]]، [[نشانهها]] و معیارهایی ارائه کردهاند: نشانه الهام آن است که همراه با [[آرامش]] خاطر و هماهنگ با آموزههای الهی است و آدمیرا به سوی خیر و [[نیکی]] فرا میخواند<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۵۰۲؛ المیزان، ج۳، ص۲۲۱؛ اصطلاحات الصوفیه، ص۱۵۸؛ الرسالة القشیریه، ص۴۳؛ الحدود والحقائق، ص۱۸۰؛ مرتع الصالحین وزاد السالکین، ص۲۷۱؛ جامع الأسرار، ص۴۵۶ـ ۴۵۷.</ref>. و معیار برای تفکیک الهام از [[وسوسه شیطانی]]، مطابقت با [[نبی]] مرسل و [[امام]] [[معصوم]] و دستورهای [[شرع]] است<ref>جامع الاسرار، ص۴۵۵؛ اصطلاحات الصوفیه، ص۱۵۸؛ الرسالة القشیریة، ص۴۳؛ شرح منازل السائرین، ص۱۲۴؛ فتح الباری، ج۱۲، ص۳۸۹؛ احیاء علوم الدین، ج۳، ص۳۳ و تلبیس ابلیس، ج۱، ص۳۱۱.</ref>.<ref>[[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم]]، [[الهام ۱ (مقاله)| | از این رو برای تشخیص [[الهام]] و تفکیک آن از هواجس [[نفسانی]] و [[وسوسههای شیطانی]]، [[نشانهها]] و معیارهایی ارائه کردهاند: نشانه الهام آن است که همراه با [[آرامش]] خاطر و هماهنگ با آموزههای الهی است و آدمیرا به سوی خیر و [[نیکی]] فرا میخواند<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۵۰۲؛ المیزان، ج۳، ص۲۲۱؛ اصطلاحات الصوفیه، ص۱۵۸؛ الرسالة القشیریه، ص۴۳؛ الحدود والحقائق، ص۱۸۰؛ مرتع الصالحین وزاد السالکین، ص۲۷۱؛ جامع الأسرار، ص۴۵۶ـ ۴۵۷.</ref>. و معیار برای تفکیک الهام از [[وسوسه شیطانی]]، مطابقت با [[نبی]] مرسل و [[امام]] [[معصوم]] و دستورهای [[شرع]] است<ref>جامع الاسرار، ص۴۵۵؛ اصطلاحات الصوفیه، ص۱۵۸؛ الرسالة القشیریة، ص۴۳؛ شرح منازل السائرین، ص۱۲۴؛ فتح الباری، ج۱۲، ص۳۸۹؛ احیاء علوم الدین، ج۳، ص۳۳ و تلبیس ابلیس، ج۱، ص۳۱۱.</ref>.<ref>[[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم]]، [[الهام ۱ (مقاله)|الهام]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۴۰۱ ـ ۴۰۲.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |