علم معصوم در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←علم امام
بدون خلاصۀ ویرایش |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
اصولاً [[امام]]، [[اولوالامر]] و [[واجب]] الاطاعة است؛ [[الزام]] [[مردم]] به [[پیروی از امام]] فاقد [[علم]] و نیز الزام [[اعلم]] بر [[اطاعت]] از عالم اغرای به [[جهل]] ([[فریب دادن]] دیگران در جهت [[پیروی]] از [[رفتار]] [[جاهلانه]]) محسوب میشود و در [[احادیث]] فراوانی نیز تأکید بر شرط علم در قبول مسئولیتهای [[اجتماعی]] دیده میشود<ref>برای نمونه ر. ک: علاءالدین هندی، کنز العمال، ج۶، ص۱۹؛ بیهقی، السنن الکبری، ج۱۰، ص۱۱؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳، به نقل از: جمعی از نویسندگان، معارف اسلامی، ج۲، ص۲۰۴ - ۲۰۵.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۲۱.</ref> | اصولاً [[امام]]، [[اولوالامر]] و [[واجب]] الاطاعة است؛ [[الزام]] [[مردم]] به [[پیروی از امام]] فاقد [[علم]] و نیز الزام [[اعلم]] بر [[اطاعت]] از عالم اغرای به [[جهل]] ([[فریب دادن]] دیگران در جهت [[پیروی]] از [[رفتار]] [[جاهلانه]]) محسوب میشود و در [[احادیث]] فراوانی نیز تأکید بر شرط علم در قبول مسئولیتهای [[اجتماعی]] دیده میشود<ref>برای نمونه ر. ک: علاءالدین هندی، کنز العمال، ج۶، ص۱۹؛ بیهقی، السنن الکبری، ج۱۰، ص۱۱؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳، به نقل از: جمعی از نویسندگان، معارف اسلامی، ج۲، ص۲۰۴ - ۲۰۵.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۲۱.</ref> | ||
== تکلیفآور بودن علم امام == | |||
آیا [[ائمه]] مجاز بودهاند از [[علم]] و [[دانش غیبی]] که ابزار [[امامت]] و لازمه [[رهبری]] و [[دفاع از دین]] بوده است، در امور شخصی نیز استفاده کنند یا نه؟ پس از [[اثبات]] [[علم الهی]] و [[موهوبی]] [[امام]] از منظر [[علامه جوادی آملی]]، اینک جای این [[پرسش]] باقی میماند که آیا علامه، عمل بر اساس [[علم موهوبی]] را بر امام لازم میداند یانه؟ آیا امام در برابر [[علم خاص]] خود تکلیفی ندارد؟ مثلاً اگر فرد عادی، [[زمان]] امتحانش را بداند، خود را برای آن آماده و مطابق علم خویش عمل خواهد کرد. با این بیان، اگر امام [[معصوم]] بر اساس [[علم غیب]] خود از زمان شهادتش یا نتیجه [[جنگ]] و یا [[حیله]] [[دشمن]] [[آگاه]] باشد و قاتلش را نیز بشناسد، آیا باید بر اساس علم خود عمل نماید و در محل شهادتش حضور یابد؟ با وجود این که [[حفظ جان]] [[واجب]] است، [[تکلیف]] او چیست؟ | |||
از نظر علامه جوادی آملی، [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} دو علم دارند: علومی که از راههای عادی به دست میآید و علومی که از راههای غیرعادی و نامتعارف حاصل میشود. اگر علم از راه عادی به دست آمد و شرایط [[حجت شرعی]] تمام شد، تکلیفآور است، ولی علم غیب از راه عادی به دست نمیآید و علم به [[قضا و قدر]] و [[لوح محفوظ]] است و بنابراین [[امرونهی]] و تکلیف به ارمغان نمیآورد. [[علم غیب امام]] مثل [[علمی]] است که [[فرشتگان]] دارند، ولی تکلیف به آن تعلق نمیگیرد. [[حکمت الهی]] بر این تعلق گرفته است که [[معصومان]] نیز مانند انسانهای دیگر آزموده شوند. از این رو حضرات [[معصومین]] نیز مانند سایر [[مردم]]، [[مکلف]] به [[تکالیف الهی]] بودند و باید طبق [[علم عادی]] [[رفتار]] میکردند. آنان در مواردی که [[خداوند]] به آنها اجازه میداد، برای [[حفظ]] و [[عزت]] [[دین]] از [[علم غیب]] نیز استفاده میکردند، ولی اصل بر این است که در جریان امور ظاهری از [[علوم عادی]] بهره گیرند<ref>عبدالله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۲، ص۲۲۵ و ۲۲۶؛ همو، نسیم اندیشه، دفتر اول، ص۸۶.</ref>. | |||
بنابراین، [[آگاهی]] [[ائمه]] از [[سرنوشت]] غیبیشان تکلیفآور نبود و از این جهت از آن [[علم]] استفاده نمیکردند، مگر در موارد خاص که از سوی [[خداوند متعال]] [[مأمور]] به استفاده از آن میشدند وگرنه معیار [[تکلیف]]، [[علم عادی]] بود، نه علم ناعادی. از این رو اگر از راههای عادی به نقشه [[دشمن]] پی میبردند و شرایطشان مانند [[شرایط امام]] حسین {{ع}} نمیبود، حتماً برای خنثاکردنش [[اقدام]] میکردند<ref>عبدالله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۲، ص۲۲۵ و ۲۲۶؛ همو، نسیم اندیشه، دفتر اول، ص۸۶.</ref>.<ref>[[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیتالله جوادی آملی (کتاب)|علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیتالله جوادی آملی]]، ص ۱۴۷.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |