اثبات عصمت امام در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←بررسی مفردات
(←منابع) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند») سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. | {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند») سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. | ||
«یکی از آیاتی که بر [[عصمت امامان]] الهی دلالت دارد، [[آیه]] [[مبارک]] «[[عهد]]» است. در این آیه، [[خداوند]] [[انتصاب]] [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} را به [[امامت]] تبیین و نیز رسیدن این [[مقام]] والا را به [[ظالمان]] [[نفی]] میکند. [[خداوند متعال]] میفرماید: | |||
{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. | |||
آیه ذکر شده یکی از مهمترین [[دلایل]] شرط [[عصمت]] برای [[امام]] است. از همین رو است که [[امامان]] [[اهلبیت]] {{عم}} برای [[اثبات]] [[لزوم عصمت امام]]، به این آیه استناد و [[استدلال]] کردهاند. | |||
[[ | '''دلالت آیه بر [[عصمت]]''': | ||
در چگونگی دلالت آیه بر عصمت، دیدگاه [[مفسرین]] [[اهل سنت]] و [[شیعه]] را ذکر میکنیم. | |||
این | '''دیدگاه اهل سنت''' | ||
جناب [[فخر رازی]] میگوید: "[[امام]] کسی است که مقتدای [[مردم]] باشد. اگر از او گناه سر بزند، [[اقتدا]] به او [[واجب]] است و انجام [[معصیت]] بر ما واجب میشود و آن محال است چون معصیت، عبارت است از [[ممنوع]] بودن، و واجب، یعنی ترک آن ممنوع است و جمع بین آن دو محال است و جمله {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}} دلالت دارد بر اینکه امام، از همه [[گناهان]]، [[معصوم]] است"<ref>تفسیر کبیر، ج۳ و ۴، جزء ۴، ص۴۴.</ref>. | |||
صاحب [[روح]] البیان جناب شیخ [[اسماعیل]] حقی البروسوی میگوید: "این [[آیه]] [[دلیل]] است بر [[عصمت انبیا]] از کبایر در قبل و بعد از [[بعثت]]"<ref>روح البیان، ج۱، ص۳۳۸.</ref>. | |||
جناب [[بیضاوی]] هم میگوید: "این آیه دلیل است بر عصمت انبیا از کبائر [[قبل از بعثت]] و اینکه [[فاسق]]، [[صلاحیت امامت]] ندارد"<ref>تفسیر البیضاوی، ج۱، ص۱۳۹.</ref>. | |||
جناب [[آلوسی]] [[بغدادی]] هم میگوید: "متبادر از ظلم، کفر است به دلیل {{متن قرآن|وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«و کافرانند که ستمگرند» سوره بقره، آیه ۲۵۴.</ref> پس در آیه دلالتی بر عصمت انبیا از کبایر در قبل از بعثت، دلالتی وجود ندارد و دلیلی نیست که فاسق، برای [[خلافت]]، صلاحیت نداشته باشد"<ref>روح المعانی، ج۱، ص۵۹۳.</ref>. | |||
جناب [[زمخشری]] هم گفته: "در این آیه دلالت است بر اینکه فاسق صلاحیت امامت ندارد و شهادتش مقبول نیست و حکمش و خبرش قبول نمیشود و [[امام جماعت]] نمیشود"<ref>کشاف، ج۱، ص۱۸۴.</ref>. | |||
'''دیدگاه شیعه''' | |||
جناب [[علامه]] [[طبرسی]] میگوید: "[[اصحاب]] ما (شیعه) به واسطه این آیه بر [[عصمت امام]] {{ع}} [[استدلال]] میکنند، چون [[خداوند سبحان]] از رسیدن [[عهد]] امات به [[ظالم]] [[نفی]] کرده است و کسی که معصوم نباشد ظالم است یا به نفس خود یا به غیر<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۸۰-۳۸۱.</ref>. | |||
# بر اساس این آیه [[ستمکار]] هرگز به [[امامت]] نمیرسد، زیرا مراد از [[ستمکار]] در [[آیه]]، مطلق کسانی میباشند که از آنها هر نوع ظلمی (اعم از [[شرک]] باشد یا [[گناه]] و [[ظلم]] باشد به خویشتن باشد یا به دیگران)، اگرچه در بُرههای از زمان حیاتشان سرزده باشد و سپس [[توبه]] کرده باشد<ref>برگرفته از تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۷۴؛ تفسیر مجمع البیان، جزء اول، ص۴۵۶ - ۴۵۷.</ref>. اگر کسی بگوید که از این [[آیه]] همین مقدار استفاده میشود که [[ظالم]] در حال [[ظالم]] بودنش به [[امامت]] نمیرسد، ولی دلالت ندارد که اگر [[توبه]] کرد بعد از [[توبه]] هم نتواند به [[امامت]] برسد، در پاسخ میگوییم: [[مردم]] بر حسب تقسیم [[عقلی]] منحصر به چهار دستهاند: | |||
## کسانی هستند که در تمام عمرشان [[ظالم]] و گنهکارند. | |||
## کسانیاند که در تمام عمرشان [[ظلم]] (و [[گناه]]) مرتکب نمیشوند. | |||
## آنهایی هستند که فقط در ابتدای عمرشان ظالمند. | |||
## عکس دسته سوم، یعنی کسانی میباشند که فقط در آخر [[عمر]] به [[ظلم و ستم]] [[آلوده]] میگردند. [[شأن]] [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} بالاتر از این است که برای گروه اول و چهارم از [[فرزندان]] و ذریاتش، از [[خداوند]] [[امامت]] را بخواهد. پس دسته دوم و سوم باقی میمانند، که برای این دو گروه [[امامت]] را از [[خدا]] میخواهد، و از [[خدا]] هم [[امامت]] را از گروه سوم، یعنی کسانی که در آغاز [[زندگی]] [[ظالم]] بوده و بعد از [[ظلم]] و [[گناه]] دست کشیدهاند، [[نفی]] میکند؛ و در نتیجه [[شایستگی]] [[امامت]] فقط برای دسته دوم که در تمام [[عمر]] از [[ظلم]] و [[گناه]] مصون باشند ثابت میشود<ref>المیزان، ج۱، ص۲۷۴.</ref>. بنابراین، [[آیه]] دلالت میکند [[امام]] باید در سراسر [[عمر]] خویش از همه [[گناهان]] و [[ظلم و ستم]] [[پاک]] و منزه بوده، و از جمیع جهات [[معصوم]] باشد. | |||
# [[امامت]] همانند [[نبوت]] یک [[عهد]] و [[مقام الهی]] است، و [[امام]] فقط توسط [[خداوند]] تعیین و [[نصب]] میگردد، چون فرمود: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.<ref>[[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۷۹-۸۱؛ ر.ک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]] ص ۱۱۶؛ [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]] ص ۴۰-۴۶؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۸۹؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۱۳۹-۱۴۱؛ [[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۸۹-۹۴؛ ر.ک: [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)| معارف اسلامی ج۲]]، ص۱۴۶ ـ ۱۴۷.</ref>. | |||
'''نتیجه گیری''' | |||
# واژه [[ظلم]] از ماده اسم فاعل، به [[حکم]] آیه بر قامت هر که پوشانده شود [[لباس]] امامت را از او سلب میکند، اگرچه بعداً [[توبه]] کند؛ آن هم در هر برههای از از [[حیات انسانی]] و هر گناهی که باشد. | |||
# مفهوم ظلم، همه [[گناهان]] ظاهری و پنهانی را در بر میگیرد. ظالم نیز هم شامل [[ظلم به نفس]] و هم شامل [[ظلم]] به غیر است و کلاً ظلم، همه [[گناهان]] را شامل است و این [[آیه]] میگوید: [[امام]] کسی است که نباید هیچگونه ظلمی، نه ظاهری و نه پنهانی، از او سر زده باشد و این همان [[عصمت]] مطلق است. | |||
# عصمت، امری خفی و فقط [[خداوند]] از آن باخبر است، لذا کسی که به نبوت یا امامت [[منصوب]] میگردد، [[معصوم]] است، چون امامت به غیر معصوم نمیرسد. | |||
پس این آیه میتواند [[عصمت امامان]] [[شیعه]] را در تمام [[عمر]] از جمیع گناهان ثابت کند، چون با توجه به نکات هفتگانه فوق، [[امامان دوازدهگانه]] مثل [[انبیا]] منصوب [[خدا]] میباشند و ادعای فرق میان این دو [[نصب]]، ادعایی بیدلیل است»<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۶۷-۱۷۹.</ref>. | |||
==== کیفیت استدلال ==== | ==== کیفیت استدلال ==== |