تعلیم اسماء در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←علم امامان به اسماء
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
== [[علم]] [[امامان]] به اسماء == | == [[علم]] [[امامان]] به اسماء == | ||
این [[آیات]] گرچه در مورد [[حضرت آدم]] {{ع}} نازل شده است [[ولی]] [[تعلیم اسماء]] مخصوص او نیست، بلکه [[انبیاء]] و امامان {{عم}} را شامل میشود. بنابراین [[پیامبران]] و امامان {{عم}} آگاه به تمام حقایق هستی هستند. چه اینکه [[پیامبر]] {{صل}} به [[امام علی|علی]] {{ع}} فرمود: «[[جبرئیل]] به من خبر داده که خداوند نام هر چیز را به تو [[تعلیم]] داده همانطور که به آدم اسماء را آموخته بود»<ref>ر.ک: [[سید علی هاشمی|هاشمی، سید علی]]، مکاتبۀ اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]، پژوهشگران وبگاه مرکز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن</ref>و | این [[آیات]] گرچه در مورد [[حضرت آدم]] {{ع}} نازل شده است [[ولی]] [[تعلیم اسماء]] مخصوص او نیست، بلکه [[انبیاء]] و امامان {{عم}} را شامل میشود. بنابراین [[پیامبران]] و امامان {{عم}} آگاه به تمام حقایق هستی هستند. چه اینکه [[پیامبر]] {{صل}} به [[امام علی|علی]] {{ع}} فرمود: «[[جبرئیل]] به من خبر داده که خداوند نام هر چیز را به تو [[تعلیم]] داده همانطور که به آدم اسماء را آموخته بود»<ref>ر.ک: [[سید علی هاشمی|هاشمی، سید علی]]، مکاتبۀ اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]، پژوهشگران وبگاه مرکز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن</ref>. | ||
== پاسخ به چند سؤال == | |||
در این باره دو [[پرسش]] اصلی مطرح است: | |||
# چیستی اسما | |||
# چگونگی تعلیم آن. | |||
[[اسماء]] جمع اسم و در لغت نام موجودات و از ریشه وسم به معنای نشانه گرفته شده است. در اینکه اسمای تعلیمی به آدم چه بوده نظرات بسیار وجود دارد: [[علم]] [[نجوم]]، اسم [[ملائکه]]، نام تمام ذریّه [[آدم]]، نام همه چیز<ref>اعلام النبوة، ص ۵۱.</ref> [[اسماء]] اجناس، مثل [[جن]] و [[انس]]<ref>روض الجنان، ج۱، ص ۲۰۲.</ref> همه [[اسما]] و صفات و غذاها و ادویهها و استخراج [[معدن]] و غرس درختان و همه آنچه مربوط است به آبادی [[دین]] و [[دنیا]]، نام تمام آنچه [[خلق]] شده بود و آنچه خلق نشده بود، [[خواص]] هر چیز، اسم دواها و اینکه هر چیز به چه کاری میآید<ref>[[مجمع البیان]]، ج۱، ص ۱۵۰.</ref>. | |||
کسانی که [[تعلیم]] را [[آموزش]] الفاظ و اسما میدانند، در اینکه [[خدا]] اسما را به چه زبانی به آدم آموخت دو نظر بیان کرده اند: | |||
# [[تعلیم]] هر اسم به تمام لغات به غیر از [[زبان عربی]]، زیرا نخستین کسی که به [[عربی]] صحبت کرد [[اسماعیل]] {{ع}} بود <ref>مجمع البیان، ج۱، ص ۱۵۰.</ref>. | |||
# تعلیم ابتدا به زبان عربی و سپس به همه زبانها <ref>روض الجنان، ج۱، ص ۲۰۳.</ref>. | |||
امّا محققان این نظرات را نقد یا [[تأویل]] کردهاند و در نقد آموزش لغات و اسامی گفتهاند: هر چند دانستن اسامی موجودات [[جهان]] نوعی [[فضیلت]] است، اما نمیتواند ملاک [[برتری]] و امتیاز [[انسان]] بر ملائکه و دلیل [[شایستگی]] او برای [[خلافت]] باشد. علاوه بر آنکه از گفت وگوی خدا با ملائکه مشخص میشود که ملائکه نیز لغات را میشناختند<ref>منشور جاوید، ج۱۱، ص ۵۱.</ref>. | |||
درباره آموزش [[اسرار هستی]] و آثار موجودات نیز گفتهاند: | |||
# این نظر با ظاهر [[آیات]] سازگار نیست، زیرا ظاهر آیات این است که آدم اسما را آموخت نه [[اسرار]] و خواص آنها را. | |||
# گروهی از ملائکه [[مسئول]] امور عالم {{متن قرآن|مُدَبِّرَاتِ أَمْرًا}}<ref>«آنگاه، به فرشتگان کارگزار،» سوره نازعات، آیه ۵.</ref> هستند، که انجام آنها بدون علم ممکن نیست <ref>تبیان، دفتر ۴۱، ص ۲۹۸ از تقریرات اسفار.</ref>. | |||
بعضی، تعلیم اسما را افاده علم بر حقایق اشیا و ماهیات آنها<ref>[[تفسیر القرآن]] الکریم، ص ۳۱۹.</ref> یا اسمای [[حجج الهی]] و [[ائمه]] و صفات ایشان طبق [[روایات]]<ref>[[کمال الدین]]، ص ۴۴ و۴۵.</ref> و یا علاوه بر آن، نام [[شیعیان]] خاص و [[دشمنان]] خاص [[اهل بیت]]<ref>بحارالانوار، ج۱۱، ص ۱۱۷.</ref> میدانند. | |||
بعضی نیز [[اسما]] را یک سلسله موجودات زنده و صاحب [[شعور]] میدانند که در پشت پرده [[غیبت]] از نظرها مستور بودهاند و هر اسمی را [[خداوند]] در این [[جهان]] به [[برکت]] آنها ایجاد کرده است و آنها [[واسطه فیض]] خداوند به مادوناند<ref>[[المیزان]]، ج۱، ص ۱۱۷، ۱۱۹ و ۱۹۸).</ref> و یا [[علم]] اسما، علم به حقایق اسما و [[رؤیت]] فنای [[خلق]] در [[حق]] میباشد. | |||
همچنین درباره کیفیت [[تعلیم اسماء]] گفته شده است: خداوند همه اشیا و افراد را حاضر کرد و [[آدم]] خود بر آنها اسم نهاد<ref>[[کتاب مقدس]]، ص ۷۲ از [[سفر]] [[تکوین]] ۲/۱۷۲ـ۲۵.</ref> یا تعلیم علم از طریق خلق علم بوده و یا با [[نصب]] دلیل برای [[شناخت]] اشیا (روض الجنان، ج۱، ص ۲۰۱) یا [[خواص]] اشیا را بر [[قلب]] آدم [[القا]] کرد<ref>([[تفسیر]] [[محی الدین]] [[عربی]]، ص ۴۶؛ [[مجمع البیان]]، ج۱، ص ۱۵۰؛ اعلام النبوه، ص ۵۳.</ref> یا در [[خلقت]] و [[فطرت انسان]] همه [[اسماء الهی]] را قرار داد<ref>جامع الأسرار، ص ۱۳۶.</ref>. یا آدم اشباح و [[انوار]] اهل بیت را دید و علم پیدا کرد<ref>المیزان، ج۱، ص ۱۵۰.</ref> یا معنای تعلیم اسما، مظهریت [[اسمای الهی]] در آدم است نه اینکه به آدم درسی داده باشند<ref>تبیان، دفتر ۴۱، ص ۳۰۱ از تقریرات اسفار.</ref>. | |||
ممکن است گفته شود اگر [[خدا]] آن [[علوم]] را به [[ملائکه]] نیز یاد داده بود آنها نیز میدانستند، بنابراین [[فخر]] و امتیازی در آدم نیست، پس چرا خدا به ملائکه فرمود: {{متن قرآن|أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>اگر راست میگویید نامهای اینان را به من بگویید» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref>. | |||
در پاسخ گفته شده: | |||
# این سخن برای [[تعجیز]] ملائکه بوده، زیرا از علم به چیزی که ندیده بودند عاجزند <ref>[[کشف]] الأسرار، ج۲، ص ۱۳۷؛ روض الجنان، ج۱، ص ۲۰۵.</ref> | |||
# برای [[آگاهی]] [[ملائکه]] به عجز خودشان و [[عظمت مقام]] [[آدم]] بوده که ترکیب او به گونهای است که بسیاری از مطالب را میفهمد <ref>[[تفسیر]] [[محی الدین]] [[عربی]]، ص ۴۷.</ref> | |||
# برای آن بوده که ملائکه به [[عظمت]] وجودی آدم پی ببرند و بدانند که تنها او میتواند [[مظهر]] همه [[اسما]] و [[صفات الهی]] و [[اسم اعظم]] را که جامع تمام [[اسمای الهی]] است و تمام اسما در او فعلیت دارند داشته باشد و هر چه آنان به روی هم دارند او به [[تنهایی]] دارد <ref>تبیان، دفتر۴۱، ص ۲ و ۳۰۱از تقریرات اسفار.</ref> | |||
# برای آنکه ملائکه بدانند در [[نسل]] آدم چه انسانهای با عظمتی به وجود خواهند آمد، زیرا مسمیات آن اسما، [[ائمه]] بودهاند <ref>[[کمال الدین]]، ج۱، ص ۴۶.</ref> | |||
# برای اظهار [[فضل]] آدم بر ملائکه، زیرا آدم دارای [[مقام]] جمعی برای مظهریت همه اسما بوده است <ref>تفسیر [[صدرالمتألهین]]، ج۳، ص ۴.</ref> | |||
# برای آنکه [[علم]] به آن اسما در [[مقام خلافت الهی]] نقش داشته و [[فرشتگان]] دریافتند که لوازم [[خلیفه الهی]] را ندارند <ref>[[المیزان]]، ج۱، ص ۱۱۷.</ref> | |||
# [[علمی]] که فرشتگان پس از خبر دادن آدم از [[اسماء]] به دست آوردند با آن علمی که [[خدا]] به آدم آموخت تفاوت داشت... و [[شایستگی]] آدم برای [[مقام خلافت]] از لحاظ همان [[حقیقت علم]] به اسما بود، نه خبر دادن از آن <ref>المیزان، ج۱، ص ۱۱۸.</ref>.<ref>[[محمود مقدمی|مقدمی، محمود]]، [[آدم - مقدمی (مقاله)| مقاله «آدم»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۳۹-۵۰.</ref> | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |