|
|
خط ۱۰۸: |
خط ۱۰۸: |
| # عدم ریشهیابی عوامل و [[بسترهای فسادزا]] و از بین بردن آنها | | # عدم ریشهیابی عوامل و [[بسترهای فسادزا]] و از بین بردن آنها |
| # عدم [[تأمین نیازهای اقتصادی]] [[کارگزاران]] [[صالح]] | | # عدم [[تأمین نیازهای اقتصادی]] [[کارگزاران]] [[صالح]] |
|
| |
| == عوامل مؤثر در پیدایش [[مفاسد اداری]] از دیدگاه [[اسلام]]==
| |
| در این رابطه لازم به ذکر است راهکارهای مربوط به [[حاکمان]] و [[صاحبان قدرت]] عبارتند از:
| |
| ===[[تقوا]] و خود کنترلی===
| |
| [[خودکنترلی]]، به معنای [[نظارت]] و مواظبت فرد بر [[اعمال]] و [[رفتار]] خویش، و در نتیجه انجام دادن [[وظایف]] به نحو مطلوب و [[پرهیز]] از [[انحراف]] و [[تخلف]] شغلی و [[اداری]] است. خودکنترلی و نظارت بر اعمال و رفتار خود، جزو آموزههای اصیل [[اسلامی]] است<ref>غررالحکم، حدیث ۲۴۲۹.</ref>. در [[ادبیات]] [[قرآنی]]، مسئله خودکنترلی با عنصر «[[تقوا]]» پیوندی ناگسستنی یافته است. به عبارت دیگر، بیان قرآنی و اسلامی خود کنترلی، در مفهوم ارزشی «تقوا» تجسم یافته است. این واژه، در اصل از ماده «وقایه» به معنای نگهداری یا خویشتنداری است. به تعبیر دیگر، نیروی کنترل درونی است که [[انسان]] را در برابر [[طغیان]] [[شهوات]] [[حفظ]] میکند، تقوا، از [[قدرت]] بازدارندگی و نیروی حرکتی پرتوانی برخوردار است که ماشین وجود انسان را از پرتگاهها حفظ، و از سستیها و خطاها باز میدارد<ref>مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج۱، ص۷۹.</ref>.
| |
|
| |
| [[حقیقت]] تقوا همان [[احساس مسئولیت]] درونی است و تا این [[احساس]] نباشد، [[انسان]] به دنبال هیچ برنامه سازندهای حرکت نمیکند<ref>همان، ج۱۷ ص۱۸۸.</ref>. باید توجه داشت که تقوا دارای شاخههای گوناگونی است: تقوای [[مالی]] و [[اقتصادی]]؛ تقوای جنسی و [[اجتماعی]]؛ [[تقوای سیاسی]]؛ و.... آنچه در اینجا بیشتر مورد نظر است، تقوای کاری است، که معادل خویشتنداری و خودکنترلی در کار است؛ یعنی کنترل خویش هنگام انجام دادن کار، و پرهیز از روابط [[سوء]] اجتماعی با دیگران. از آنجا که [[امام علی]]{{ع}} [[کارگزاران]] خود را به طور ویژه به رعایت تقوای فراوان سفارش میکند، میتوان [[استنباط]] کرد که دیدگاه ایشان در اینجا بیشتر ناظر به تقوا و خودکنترلی در عرصه کار و [[کارگزاری]] است، و [[کارگزار]] موظف به خودکنترلی در همه [[کارها]]، به ویژه در امر [[حکومت]] و [[مدیریت]] است؛ اگرچه این سفارشها، در شکلی دیگر، همه افراد و عرصهها را فرا میگیرد. در نتیجه، بر اساس [[آموزههای دینی]]، نخستین گام برای [[مبارزه با فساد]] [[اداری]] و دیگر بیماریهای [[اجتماعی]] مدرن، تزریق جهانبینی صحیح در [[جامعه]] است؛ همچنین عمل به [[اصول اسلامی]] به طور کامل، برای [[هدایت]] [[انسان]] به سمت [[صلح]] و شکوفایی [[حقیقی]] باید [[تشویق]] شود. پاسخگویی و مسئولیتپذیریای که از [[درون انسان]] بجوشد، مؤثرتر و ماندگارتر از پاسخگویی است که از [[نظارت]] بیرونی ناشی میشود. [[ایمان]] و [[پایبندی]] به آموزههای [[اسلامی]]، عامل بسیار مهمی در ایجاد [[خودکنترلی]] در انسان است. هر چه [[ایمان]] به [[حقایق]] [[دینی]] و [[باورهای اسلامی]] [[قوی]] باشد، پایبندی به [[نظام ارزشی]] - که [[مراقبت]] درونی جزئی از آن است- نیز بیشتر، و در نتیجه خودکنترلی، شدیدتر میگردد<ref>خدمتی و دیگران، مدیریت علوی، ص۸۴.</ref>.
| |
| ===کنترل و [[نظارت اجتماعی]] (بیرونی)===
| |
| شکی نیست که ایجاد پاسخگویی [[مسئولیتپذیری]] درونی که از جهانبینی اسلامی ناشی میشود، بهترین[[شیوه]] برای [[مبارزه]] با [[مفاسد]] در [[جوامع]] مدرن است. نهادینهسازی [[سیستم]] ارزشی در جوامع امروزی، فرایندی بلندمدت است؛ بنابراین، مسئولیتپذیری درونی باید با مسئولیتپذیری بیرونی مبتنی بر کنترل و نظارت سیستمی تکمیل شود تا افراد را از [[رفتاری]] غیرعادلانه با یکدیگر بازدارد. از دیدگاه اسلامی، [[انسان]] موجودی اجتماعی است و بسیاری از عوامل [[رشد]] و [[تکامل]] یا [[عقبماندگی]] و [[سقوط]] وی، در روابط اجتماعیاش با دیگران قرار دارد؛ از این رو، حساسیت به این روابط، و تلاش در جهت سالمسازی جامعه، از [[وظایف]] اصلی انسانهاست. از این روست که [[آیات]] و [[روایات]] بسیاری، از جهات متعدد و متنوعی، بر این [[وظیفه اجتماعی]]، دینی و [[سیاسی]] تأکید نموده و ابعاد مختلف آن را گوشزد کردهاند. علت [[برتری]] [[امت اسلامی]] بر امتهای دیگر، عمل به همین [[فریضه]] دانسته شده است: [[امر به معروف]] را به منزله یک سازوکار نظارت اجتماعی، میتوان چهارگونه دستهبندی کرد:
| |
| #نظارت [[مسئولان]] بر [[مردم]]؛
| |
| #[[نظارت مردم]] بر مسئولان؛
| |
| #نظارت مردم بر مردم.
| |
| #نظارت مسئولان بر مسئولان.
| |
| در جوامع امروزی برای هر یک از انواع [[نظارت]] بیرونی، سازوکارهایی وجود دارد. نظارت [[مسئولان]] بر [[مردم]]، خود را از طریق [[قوانین]] و مقررات نشان میدهد. [[نظارت مردم]] بر مسئولان، بیشتر از طریق مطبوعات و [[رسانهها]] قابل پیگیری است. در [[انجام وظیفه]] [[امر به معروف]] نسبت به مسئولان، میتوان گفت که در [[حکومت]] و [[نظام اسلامی]]، مردم دو نقش و [[وظیفه]] اساسی دارند: یکی [[مشورت]] دادن به مسئولان در [[تصمیمگیری]] است که دلیل آن، این [[آیات قرآن کریم]] است: {{متن قرآن|وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ}}<ref>«و با آنها در کار، رایزنی کن» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref> و {{متن قرآن|أَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ}}<ref>«و کارشان رایزنی میان همدیگر است» سوره شوری، آیه ۳۸.</ref>؛ نقش دوم [[جامعه]] در [[امور حکومتی]] نسبت به مسئولان نظام اسلامی، [[مراقبت]]، [[پاسداری]] و [[نگهبانی]] از [[اجرای قوانین]] است. مردم موظفاند که هر جا خللی در [[اجرای قانون]] ببینند، [[تذکر]] دهند و اگر مفید واقع نشد، [[اعتراض]] کنند. این وظیفه، [[امر به معروف و نهی از منکر]] است که [[خداوند]] در [[قرآن]] صریحاً به آن امر میکند<ref>آل عمران، آیه ۱۰۴.</ref>.
| |
| ===[[سلامت]] [[کارگزاران نظام]] [[اداری]] و [[حکومتی]]===
| |
| هر [[نظام اداری]] و حکومتی برای اینکه بتواند [[امور جامعه]] خود را به [[درستی]] [[اصلاح]] کند، باید از [[کارگزاران]] شایسته و [[متعهد]] بهره گیرد. در میان همه حکومتها، تاکنون هیچ حکومتی، مانند [[حکومت امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} درخصوص امور کارگزاران خود حساسیت و دقت به [[خرج]] نداده است. این [[واقعیت]] را میتوان از [[نامهها]] و خطبههای گوناگون حضرت به کارگزاران و [[والیان]] حکومتی در ابعاد مختلف [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[دینی]] جستوجو کرد در همه نامهها و عهدنامههای حضرت به کارگزاران، مسئله رعایت [[تقوا]] و [[ترس از خدا]] و [[توجه به آخرت]] دیده میشود. در [[اندیشه سیاسی اسلام]]، کسانی که از امکانات و [[اموال]] و [[اختیارات حکومتی]] بهرهمند میشوند، باید صفات و ویژگیهایی داشته باشند تا بتوانند وظیفه خود را به درستی انجام دهند؛ در غیر این صورت، باعث [[تباهی]] امور میشوند. علی{{ع}} هیچگاه در [[عزل]] و نصبهای خود، مسئله [[رفاقت]] و [[خویشاوندی]] را مدنظر قرار نمیداد و روش [[سیاستمداران]] [[دنیا]] پرست را که تنها در راستای بقای [[حکومت]] خود عمل میکردند، نداشت؛ بلکه تنها به [[رضای خدا]] میاندیشید و [[مصلحت]] [[مردم]] را در نظر میگرفت. در [[اندیشه سیاسی]] حضرت، هیچ خطری برای [[جامعه اسلامی]] بیشتر از خطر بر سر کار آمدن افراد فاقد اهلیت و کمصلاحیت نیست. حضرت مرتباً مردم را به مسئله [[کارگزاران]] توجه میدادند و میفرمودند که مبادا [[زمامداران]] بیاهلیت بر سر کار آیند و [[جامعه]] و [[مردمان]] را به [[تباهی]] کشانند؛ چراکه اگر حساسیت مردم به چگونگی [[رفتار]] کارگزاران از بین رود، آنگاه افراد بیلیاقت و فاقد صلاحیت در مراتب [[زمامداری]] قرار میگیرند و جامعه را به تباهی میکشانند<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۹، ص۱۷۶.</ref>. نتیجه آنکه اگر در [[نظام اداری]] و [[حکومتی]] از افراد سالم و [[متعهد]] استفاده شود، و از طرفی [[نظارت]] مستمر برای تداوم [[حسن سلوک]] و تعامل مطلوب با مردم نیز [[حاکم]] باشد، یقیناً میتوان به [[اقامه عدل]] و [[قسط]] در جامعه [[امیدوار]] بود. بدیهی است تنها در این صورت است که میتوان امیدوار بود مردم به [[نظام حکومتی]] جامعه اقبال کنند و در رفع [[فساد]] و [[تخلف]]، با کارگزاران [[همکاری]] و همگامی نمایند.
| |
| ===[[مبارزه]] با [[انحصارگراییها]] و انحصارطلبیها===
| |
| چنان که گفته شد، در بخش عوامل فساد مربوط به [[حاکمان]] و [[قدرتمندان]]، [[انحصارطلبی]] و در قبضه گرفتن [[قدرت]] و [[اقتدار]] [[سیاسی]] و [[اداری]]، یکی از عوامل اصلی و گلوگاهی [[فساد اداری]] است. از آنجا که [[انحصارگرایی]] و انحصارطلبی دارای آثار [[سوء]] [[اجتماعی]] بسیاری است و نقشی برجسته در فساد و [[سقوط]] حکومت و نظام اداری دارد، در [[ادبیات دینی]] توجه خاصی به آن شده و [[احادیث]] فراوانی به جریانشناسی شکلگیری، آثار و عواقب، و راههای مبارزه با آن پرداختهاند.
| |
|
| |
| نکته قابل توجه اینکه انحصارطلبی ممکن است دو شکل داشته باشد:
| |
| #انحصاری که [[تجاوز به حقوق دیگران]] نیست و تنها اقدامی است برخلاف [[ایثار]] که ارزشی [[اخلاقی]] است؛
| |
| #انحصاری که افزون بر مخالف بودن با ایثار، [[تجاوز به حقوق دیگران]] نیز هست<ref>محمدی ری شهری، ۱۳۸۴، ص۲۰۸.</ref>.
| |
| عوامل زیادی در [[انحصارطلبی]] [[انسانها]] نقش دارند؛ همچون [[بیاعتنایی]] به [[حقوق مردم]]، [[بیرغبتی]] به [[مکارم اخلاقی]]، [[حرص]]، [[بخل]] و [[خست]]؛ اما اصلیترین عوامل و ریشههای انحصارطلبی، [[خودخواهی]]، [[بیایمانی]] یا [[ضعف ایمان]] است. اگر [[ایمان]]، خودخواهی ذاتی [[انسان]] را مهار نکند، [[انسان]] به طور طبیعی [[انحصارطلب]] میشود و همه چیز را برای خود و وابستگان خود میخواهد. به فرموده [[امام علی]]{{ع}}: «هر کس به فرمانروایی رسد، انحصارطلبی پیشه کند»<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۶۰.</ref>. یکی از بهترین روشهای [[مبارزه]] با انحصارطلبی زیردستان، دوری کردن [[مسئولان]] رده بالا از انحصارطلبی است؛ چنان که [[پیشوایان دینی]] ما چنین بوده و چنین کردهاند. روش دیگر مبارزه با انحصارطلبی، توجه در گمارش افراد است؛ چنان که حضرت میفرماید: «دربانان و اطرافیان خود را از [[نیکان]] برگزین و کسانی از آنها را که امتیازخواه و [[متجاوز]] و فاقد انصافاند، از خود دور گردان و به احدی از کسان خود و اطرافیانت قطیعهای وامگذار و به آنان [[اجازه]] مده که ملکی را برای خویش گیرند»<ref>دعائم الاسلام، ج۱ ص۳۶۷.</ref>.
| |
| ===[[عدم تبعیض]] در [[برخورد با فساد]]===
| |
| یکی از اصول اساسی در [[مبارزه با فساد]] [[اداری]]، برخورد یکسان و بدون [[تبعیض]] با مرتکبان آن است. [[رسول خدا]]{{صل}} در مقابل تلاش عدهای برای جلوگیری از قطع دست زنی از اشراف که مرتکب [[سرقت]] شده بود، فرمودند: «آنان که پیش از شما بودند، تنها به سبب چنین تبعیضهایی هلاک شدند؛ زیرا حدود را بر [[ناتوانان]] [[اجرا]] میکردند و [[قدرتمندان]] را رها میساختند. بنیاسرائیل تنها به این سبب هلاک شدند که حدود را در خصوص [[فرودستان]] اجرا میکردند و بزرگان را معاف میساختند».<ref>[[مصطفی صالحی|صالحی، مصطفی]]، [[عوامل بروز فساد اداری از دیدگاه اسلام (مقاله)|عوامل بروز فساد اداری از دیدگاه اسلام]].</ref>
| |
|
| |
|
| == راهکارهای مربوط به [[نظام اداری]] سالم و کارآمد== | | == راهکارهای مربوط به [[نظام اداری]] سالم و کارآمد== |